بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8681
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت بنده به تازگی دوره مربیگری مهدویت را در بنیاد مهدویت به پایان رسانده و ان شاالله قرار است به زودی با مخاطبین خود که قشر نوجوان و جوان هستند در کلاس های معرفت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روبرو شوم. سرفصلهایی که مقرر شده بنده تدریس کنم عبارتند از تعریف معرفت، دلایل (عقلی و شرعی) و ضرورت معرفت و شناخت امام. فواید معرفت، راههای کسب معرفت و.... آنچه که مورد سوال بنده است این است که مایل نیستم مطالب کلیشه ای در قالب لغات پر حجم را به خورد مخاطب خود بدهم. تمایل دارم با فطرت مخاطبم روبرو شوم ولی راه آن را نمیدانم. از شما در این جهت راهنمایی میطلبم. جهت اطلاع به لطف خدا بنده حافظ قرآن هستم و در بحثها میتوانم از آن استفاده کنم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم اگر مباحث معرفت نفسی را در ابتدا برای مخاطبان در میان بگذارید، زمینه‌ی ارتباط و پذیرش بیشتر می‌شود. شاید کتاب‌هایی که در رابطه با مهدویت نوشته‌ام کمک کند. موفق باشید
8676
متن پرسش
سلام علیکم. تمدن اسلامی در گذشته (مثلا در قرن هفتم) که از آن به درخشانی یاد می شود و امثال کسانی مانند مولوی و ابن سینا و بعد ها ملاصدرا را به صحنه آورد چه عواملی باعث شد به حجاب رود؟ من فکر می کنم حتما باید نقص هایی در این تمدن بوده باشد که تمدن غرب آن را به حجاب برد؟ آیا درست است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: البته کسی نمی‌خواهد بگوید ضعف‌هایی در این اندیشه‌ها نبوده، ولی به همان علت که قرآن و سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بعضاً در یک زمان به حاشیه می‌رود می‌توان گفت وقتی حساسیت یک ملت از امور اصلی‌اش کم شود، سرمایه‌های فرهنگی آن به حاشیه می‌رود، و وقتی باز آن ملت متوجه امور اصلی‌اش بشود، سرمایه‌های فرهنگی‌اش ظهور می‌کند که شما امروزه شاهد ظهور دوباره‌ی حکمت متعالیه هستید. ملاصدرا در کتاب «کسرالاصنام جاهلیه» پیش‌بینی می‌کند که اگر روح سطحی‌نگری حاکم شود نه‌تنها اندیشه از جامعه رخت برمی‌بندد، بلکه زمینه ای برای حاکمیت اشرف افغان فراهم می‌شود. و شد آنچه شد. موفق باشید
8675
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز در مدرسه معصومیه جلساتی داریم با بعض دوستان طلبه که در آن پیرامون موضوعات طلبگی مباحثه میکنیم. بحث هایی پیرامون نظام اندیشه و نحوه دستیابی به آن طرح گردید پیرو این بحث از صاحبان نظام اندیشه و ارائه کنندگان آن سخن به میان آمد و ملاک انتخاب اساتید. یکی از دوستان مطرح کرد که حداقلی ترین شاخص وجود اجتهاد است و چه طور یک غیر مجتهد میتواند چیزی را به اسلام نسبت دهد. بحث های زیادی شد که اصلا تعریف اجتهاد چیست و قلمرو آن کدام است و چه میاحثی در دین شناسی نیازمند اجتهاد است و از این دست. تا اینکه بحث به تفسیر قرآن رسید و بعض دوستان متفق بودند که دیگر تفسیر قرآن حتما از موضوعاتی است که غیر مجتهد نمی تواند در آن ورودی داشته باشد چون قطعا از موارد استنباط از آیه محسوب میشود هر چند که اجتهاد شرط لازم است و نه کافی و لذا نه تنها اجتهاد مصطلح که در بعض علوم تفسیری و مقدمات آن هم اجتهاد لازم است و استاد طاهرزاده عزیز که خود اقرار دارند که مجتهد نیستند چگونه تفسیر میکنند و ما چگونه میتوانیم به تفسیر ایشان اعتماد طلبگی کنیم هر چند که با تفسیر ایشان صفا کنیم و انس بگیریم. پاسخ اولیه ما این بود که حضرت استاد اصلا مدعی تفسیر قرآن نیستند بلکه کرارا بیان داشته اند که این جلسات تفسیر در واقع شرح تفسیر المیزان علامه است و ایشان در مقام تطبیق هستند و لذا اشکال مذکور وارد نیست. اما اشکالاتی به نظر خودمان به همین جواب وارد است و لذا به نظر رسید از این فرصت استفاده کنیم و با توجه به اینکه این شبهه که بارها در دانشگاه و حوزه مطرح میشد را با خود استاد طرح کنیم. میتوان این سوال را به صورت واضح تر اینگونه بیان داشت که در جلسات شنبه که به اسم جلسات تفسیر معروف است در واقع چه اتفاقی دارد می افتد آیا تفسیر است یا تطبیق و هر کدام از اینها به چه منطقی و توجیهی و اینکه آیا همان تطبیق نیازمند روش خاصی است و استاد دارند از یک روش خاص ابداعی استفاده میکنند یا ذوقی است یا ... متاسفانه ما به طور تطبیقی تفسیر شما با المیزان یا آیت الله جوادی را مطالعه نکردیم اما اجمالا نوآوری هایی را درک میکنیم اینها تفسیر است که اجتهاد بخواهد یا تطبیق و مصداق یابی از شرایط روز است؟ با تشکر از استاد عزیز. اگر امکانش هست زودتر جواب بفرمایید. ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده از قبل از انقلاب در رابطه با فهم قرآن تفسیرهای قرآن را مطالعه می‌کردم و چیزهایی هم به‌دست می‌آوردم، ولی احساس می‌کردم حتی از نظر فکری هم آن‌طور که لازم است با قرآن مرتبط نمی‌شوم. تا این‌که با تفسیر المیزان آشنا شدم و بحمداللّه با ذوقی سرشار مدت شش سال مشغول المیزان بودم و لُبّ آیات را از نگاه علامه در ذیل هر آیه‌ای یادداشت می‌کردم و با آشنایی با تفسیر آیت‌اللّه جوادی که آن را تبیین سخنان علامه می‌دانم بدون کوچک‌ترین وقفه از تفسیر سوره‌ی حمد آیت اللّه جوادی تا تفسیر سوره‌ی ابراهیم«علیه‌السلام» مطالب را دنبال و یادداشت‌برداری می‌کردم و هم‌اکنون چندین دفترچه، فقط یادداشت‌هایی است که از تفسیر آیت‌اللّه جوادی دارم. در همین حین بود که احساس کردم به مقتضای شغل معلمی‌ام می‌توانم نگاه قرآنی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» را با مردم در میان بگذارم. و حقیقتاً اگر المیزان نبود هرگز به خودم چنین حقی را نمی‌دادم که وارد طرح نگاه قرآنی شوم، چون تنها از طریق تفسیر المیزان بود که احساس می‌کردم تا حدّی پیام اصلی و روح کلی آیات و سوره‌ها برایم از مجهول‌بودن در می‌آید و اگر ملاحظه می‌کنید ظاهراً در ارائه‌ی مثال‌ها و یا حتی در طرح بعضی از آیات از ظاهر المیزان یا سخنان آیت‌اللّه جوادی فاصله می‌گیرم، این هم به پشتیبانی روح آن کلی است که از المیزان به‌دست آمده. در هر روز شنبه تا چند مرتبه آیات مربوطه را در المیزان زیر و رو نکنم آن روحی را که بتوانم بحث را ارائه دهم به‌دست نمی‌آورم. موفق باشید
8672
متن پرسش
سلام. شما این غریزه را در جوانان قبول دارید که دوست دارند محبوب باشند و مورد تحسین (مثلا توسط استاد خود) قرار گیرند؟ آیا این احساس خطرناک است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اصل این احساس چنانچه موجب حرکت بیشتر به سوی آرمان‌های منطقی شود برای یک جوان می‌تواند مفید باشد. ولی اگر مقصد و هدف تنها خودنمایی باشد غیر مفید می‌شود. موفق باشید
8671
متن پرسش
سلام علیکم. میخواستم نظراتان در مورد فرمایشات رهبری که در زیر می آید بدانم: «خب، حالا این مطلب را من عرض بکنم - شاید پاسخى هم باشد به سؤالى که این برادر عزیزمان در پایان جلسه مطرح کردند - که علم براى یک جامعه‏ى انسانى، یک موهبت الهى است: هم علوم ارزشى و علوم معرفتى، و هم علومى که به انسان کمک میکند تا در این طبیعت عظیم و در این خلقت شگفت‏آور خداى بزرگ، از گنجینه‏هائى که خدا براى انسان در این طبیعت قرار داده، بیشتر و بهتر استفاده کند. از اول پیدایش انسان، حرکت انسان به سمت پیدا کردن رموز طبیعت و کشف کردن کوچه پس‏کوچه‏ هاى تو در توى این ساخت عظیم و بافت بزرگ به کار گرفته شده و اسلام و همه‏ى ادیان این را تأیید میکنند. شما نمیتوانید در هیچ دینى - بخصوص دین اسلام - یک تعبیر و جمله‏اى پیدا کنید که نشان‏دهنده‏ى این باشد که این علوم دنیوى فایده‏اى ندارد یا مضر است یا نباید دنبالش رفت؛ بعکس، همه‏ى این دانشهائى که تا امروز بشر به آنها دست پیدا کرده - که وسیله‏اى است براى اینکه انسان بتواند از این حقیقتى که وجود دارد و این طبیعتى که خدا براى ما آفریده، بهتر استفاده کند - و همچنین دانشهائى که تا امروز بشر به آنها دست پیدا نکرده - شاید دانشهاى بیشترى در آینده پیدا خواهد شد که حجم و کمیت آنها از همه‏ى دانشهاى بشرى از اول تا حالا بیشتر است و بشر در آینده به آنها دست پیدا خواهد کرد - همه‏ى این دانشها از نظر اسلام باارزش است. خودِ علم ارزش است. این ارزش را کسانى میتوانند به ضد ارزش تبدیل کنند که از او علیه منافع بشریت استفاده کنند؛ اما خودِ دانش یک ارزش است. به برکت دانش، معرفت خدا هم آسان میشود. کسانى که داراى علم‏اند، بیشتر میتوانند حقانیت پیام پیغمبران و حقانیت پیام راستین اسلام را بفهمند. علم را با شهوات، با غرضها و با چیزهائى که در عالم مادى و گرایشهاى مادى وجود دارد، مخلوط نباید کرد. آنى که آنجا بد است، او ضد ارزش حرکت کردنِ آنها و شهوانى و نفسانى بهره‏گیرى کردن از علم است، نه خود علم. بنابراین علم یک ارزش است؛ در این شک نکنید. هم علوم معرفتى، علوم ارزشى، علوم حقیقى یا اعتبارى‏اى مثل فلسفه یا فقه یا امثال اینها خیلى با ارزش است و هم علومى که وسیله‏ى کشف دنیاى موجودِ در اختیار بشر و کشف رازهاى آن و توانا شدن بر استفاده‏ى بهتر از این گنجینه‏ى عظیم است. این دنیائى که در اختیار ماست، این زمینى که در اختیار ماست، این موادى که در اختیار ماست، اى بسا میلیونها برابر بهره‏اى که امروز بشر از آنها استفاده میکند، قابل بهره‏بردارى باشد. از همین آب، از همین خاک، از همین مواد، از همین هوا، از همین موادى که در زیر زمین هست و از همین چیزهائى که در اختیار ماست و ما ارزش اینها را نمیدانیم، اى بسا بشر در آینده بهره‏هاى خیلى فراوانى ببرد. ما امروز نفت را میسوزانیم؛ ممکن است در آینده، بهره‏مندى‏هائى از نفت براى بشر به دست بیاید و به قدرى ارزشمند بشود که هیچ عاقلى حاضر نباشد یک قطره‏ى نفت را بسوزاند؛ به جاى آن از انرژیهاى دیگر استفاده کنند. شما ببینید، امروز از زباله‏ى شما بازیافتِ مواد باارزش میکنند. خب، زباله زباله است؛ این یک مثال خیلى کوچک است. خیلى از چیزها هست که ممکن است از آنها استفاده بشود؛ به چه وسیله میشود آنها را فهمید؟ به چه وسیله میشود به راههاى دَه توى طبیعت پى برد و راه برد و از آنها استفاده کرد؟ به وسیله‏ى علم. اینى که پیغمبر میفرماید: «اطلبوا العلم و لو بالصّین»، نمیخواهد بگوید بروید فلسفه یا فقه را از چین یاد بگیرید؛ بروید دانش را - هر دانشى؛ علم و آنچه که بر علم مترتب میشود یعنى فناورى و توانائیهاى فراوان سرپنجه‏ى بشرى - یاد بگیرید؛ اینها چیزهاى لازمى است. خب، این یک مقدارى پرداختن به مسائل بدیهى بود؛ یعنى بنده تصور هم نمیکردم که در بین شما جوانان نخبه کسى باشد که در این زمینه شک و تردیدى داشته باشد و تصور کند که حالا اسلام چه میگوید. سند چشم‏انداز هم مطلقاً یک قطعه‏اى از نگاههاى غربى نیست. ما جهت را عوض کرده‏ایم. ببینید، یک نکته‏اى که شما جوانها خوب است به آن توجه کنید، این است که خیلى از چیزها هست که قالب آن ایرادى ندارد، اما جهتش اشکال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمره‏اى که شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهاى پاکشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یک رسم جاهلى است و در جاهلیت بوده. همین طوافى که شما میکنید، این طواف را در دوران جاهلیت میکردند. در موسم حج، که موسم حج هم همین ماه‏هاى حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان کسى اعتقاد نداشت - راه مى‏افتادند و به مکه مى‏آمدند، براى اینکه اطراف کعبه طواف کنند. قالب کار، همین قالب کارى است که شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت کار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. امروز شما اطراف کعبه که حرکت میکنید، توحید را دارید تجسم میکنید؛ حرکت عظیم عالم بر محور وجود خالق متعال؛ که اینجا یک حرکت سمبلیک و یک حرکت نمادین به وجود آمد و کعبه شد مظهر توحید در اسلام، و حج شد بهترین عامل براى توحید کلمه در یک مجمع عظیم جهان اسلام؛ این جهتِ امروز آن است. جهت جاهلیت صد و هشتاد درجه تفاوت داشت و نقطه‏ى مقابل این بود؛ بتهاى گوناگونى بیرون کعبه و درون کعبه آویخته بودند؛ کسانى که مى‏آمدند و دور کعبه حرکت میکردند، در واقع دلباخته و دلبسته‏ى آن بت بودند و از خداى واحدِ احد چیزى نمیفهمیدند. خودِ این حرکت کردن هم نه فقط آنها را به هم نزدیک نمیکرد، آنها را از هم دور میکرد؛ چون دلبستگى‏هایشان با هم فرق داشت؛ یکى به خاطر فلان بت دور کعبه میگشت و دیگرى به خاطر فلان بت دیگر که همه‏ى اینها توى کعبه جمع بودند. پیغمبر حج و طواف و سعى را مطلقاً تغییر نداد - این قالب حفظ شد - جهت آن را صد و هشتاد درجه عوض کرد؛ حجى که مظهر شرک و بت‏پرستى و خرافه‏پرستى و عصبیت و جهالت محض بود، تبدیل شد به مظهر توحید، مظهر صفا، مظهر اخلاص و دلباختگى در مقابل ذات اقدس الهى. قالبها اشکالى ندارند. تکنولوژى هسته‏اى هیچ گناهى نکرده، گناه مال آن کسى است که جهت او را جهت تخریب انسانها قرار میدهد. یا مثلاً فناوریهاى پیشرفته‏ى نانو، یا صنایع الکترونیک بسیار پیشرفته و آیرودینامیک و امثال اینها گناهى ندارند؛ اینها خیلى خوبند و ابزارهائى هستند براى اینکه انسان بتواند در دنیا از منابع و فرصتهائى که خدا در این طبیعت قرار داده، به بهترین وجهى استفاده کند. گناه مال آن کسانى است که از این نعمت خدادادى و از این گنجینه‏ى الهى، براى زورگوئى به بشر، تسلط به دیگران و پامال کردن حقوق دیگران استفاده میکنند. شما که مبناى خوبى دارید، شما که به خدا معتقدید، شما که به کرامت انسان معتقدید، شما که با ظلم و غصب و تعدى و تجاوز مخالفید، شما که استکبار و جامعه‏ها یا حکومتهاى برآمده‏ى از شهوات شخصى و جمعى را تقبیح میکنید، شما این علوم را یاد بگیرید تا ارزشهاى خودتان را در دنیا ترویج کنید و معارف خودتان را در دنیا حاکم کنید. این چیز بدى است؟! یک نفر سوار هواپیما میشود و براى عیاشى و هرزگى، به فلان شهرِ فلان کشور میرود؛ یک نفر هم سوار همین هواپیما میشود، میرود براى زیارت خانه‏ى خدا؛ این هواپیما که گناهى ندارد؛ جهتها فرق میکند. شما دانش و فناورى را فرا بگیرید و از هوش ویژه‏اى که در شما هست - که من حالا اشاره خواهم کرد و بعضى از دوستان هم گفتند - استفاده کنید، براى اینکه در این جهت، قله را فتح کنید. آن‏وقت از این موقعیت و از این فرصت، براى نشر ارزشهاى حقیقى - به جاى ارزشهاى دروغین، به جاى نفسانیات، به جاى هرزگى، به جاى سلطه‏ى زر و زور بر سرنوشت بشر - استفاده کنید. دیدار نخبگان جوان دانشگاهى با رهبر انقلاب 05/ 06/ 87 )) آیا این مطالب نشان میدهد که نگاه رهبری به مسائل تکنولوژی متفاوت با نگاه اندیشمندانی چون آقای داوری و... است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده فکر می‌کنم مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» با توجه به این که مسئولیت مدیریت و هدایت جامعه را دارند باید تکلیف امروز ما را با تکنولوژی و علم روشن کنند و بهترین برخورد همین است که جهت گیری این علم را روشن می‌کنند. می‌فرمایند علم باید در راستای منافع بشریت جلو رود و علم را نباید با غرض‌ها و گرایش‌های مادی مخلوط کرد . عملا وقتی جهت‌گیری این علم عوض شود تکنیکی هم که ظهور می‌کند تکنیک دیگری است که حرص و هوس بر آن حاکم نیست که منجر به تخریب طبیعت شود و امثال دکتر داوری حرفشان همین است که فراموش نکنیم تکنولوژی موجود با فرهنگی که آلوده به حرص و هوس است شکل گرفته و باید مواظب آن فرهنگ در کنار تکنیک باشیم. موفق باشید
8669
متن پرسش
سلام علیکم. استاد بحث خداوند وجود اشیاء را می‌دهد و نه خاصیت آن‌ها را. اگر بخواهیم این مبحث را کمی مفصل تر بخوانیم در اسفار با موضوع و یا سرفصل خاصی ذکر شده است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: الآن حضور ذهن ندارم ولی همین که متوجه باشید وجود دارای مراتب است و هر مرتبه‌ای آثار خود را دارد به نظرم مشکلی نمی‌ماند. بد نیست سری به عدل الهی شهید مطهری بزنید. موفق باشید
8667
متن پرسش
سلام علیکم " استاد بزرگوار در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت از صفحه 202 الی 205 موضوعی طرح شده با عنوان ارتباط جان ها با امام قبل از تولد "که به شرح یک حدیث پرداخته شده است " (کافی ج 1 ص 438 ) در شرح این حدیث اشاره شده که جان هر انسان قبل از بدن با امامش روبرو شده و اشاره کردین که همه شما با امیرالمومنین علیه السلام در وقتی که فقط جان بودید بیعت کردید اما در صفحه 204 نوشته شده قضیه این است که شما قبل از این که به صحنه حیات دنیایی بیایید اختیارا خودتان را به صحنه ی ارتباط با حق یا عدم ارتباط با حق سپرده اید و بعد تقاضای حضور عینی و خارجی و دنیایی کرده اید و خداوند هم از آنجایی که سمیع و علیم است این تقاضا را شنید و پذیرفت . استاد عزیز من با موسسه تماس تلفنی گرفتم اما متآسفانه نتوانستم جواب مناسبی دریافت کنم " در صورت امکان این مسئله را برای من کمی توضیح دهید که پس تکلیف فطرت خداجوی انسانها چه میشود و اینکه انسان از خدا تقاضا کرد و خدا پذیرفت یعنی چه ؟ خواهش میکنم به صورت ساده و قابل فهمی به این پرسش پاسخ دهید . ممنون التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکته‌ی اخیر بحث ساده‌ای نیست که انتظار دارید بتوانیم راحت بحث کنیم. پیشنهاد می‌‌کنم سر فرصت مباحث مربوطه به اعیان ثابته را دنبال کنید تا ان‌شاءالله بشود چند موضوعی را که فرمودید با هم تطبیق دهیم. موفق باشید
8665
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: شما در بحث وحدت وجودی که در مسجد امیرالمومنین (ع) در ایام اعتکاف داشتید فرمودید وجود تشکیکی نیست و بلکه ظهور خداوند است که تشکیکی است. و آنچه که از تشکیکی بودن وجود در برهان صدیقین بیان کردیم من باب تعلیم است و حقیقت امر وحدت شخصیه وجود است. آیا با این صحبت در مورد نفس هم که شما در ده نکته بحث از تشکیکی بودن مراتب نفس می کردید برای تعلیم است و نفس انسان هم وجود تشکیکی ندارد و بلکه ظهور تشکیکی دارد؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تشکیکی بودن نفس به این معنا که نفس در نزد خدا است ولی دائماً می‌تواند نسبت وجودی خود را با خدا شدید کند و از حجاب‌هایش بکاهد ربطی به تشکیکی‌بودن وجود که گمان کنیم یک وجود مطلق داریم و به صورت طولی و بیرون از وجود مطلق وجوداتی هست، فرق دارد. موفق باشید
8664
متن پرسش
سلام علیکم استاد. استاد در جواب 8637 بنده گفته بودم که این میشود اختیار تام. شما هم گفته بودید همینطور است. سپس بنده پرسیدم پس اگر اختیار تام باشد پس ««امر بین الامرین» چه میشود؟ که در این خصوص جوابی مرقوم نفرموده بودید. سوال دوم اینکه مگر عین ثابت با عهد الست فرق میکند؟ سوم اینکه یک چیزی به ما معرفی کنید تا این قضیه عین ثابت هم مثل حرکت جوهری و برهان صدیقین و معاد و نفس برایمان حل شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1ـ فکر کردم متوجه هستید که بین اختیار تام و امر بین الامرین هیچ تنافی وجود ندارد؛ زیرا وقتی شما با قلم روی کاغذ می‌نویسید از یک طرف تماماً قلم نوشته و از طرف دیگر تماماً شما نوشته‌اید چون این دو در طول هم هستند و از آن‌جایی که خداوند اختیار شما را به شما داده شما در مختاربودن مجبور هستید و از طرف دیگر چون شما مختار هستید هر آن‌چه انجام می‌دهید تماماً شما انجام داده‌اید که این بحث را می‌توانید در جزوه‌ی «جبر و اختیار» یا در آخر کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» دنبال کنید. 2ـ آری تفاوت بحث عین ثابته و اقراری که حقیقت انسانیت در عهد الست نسبت به ربوبیت حضرت حق کرده‌است را عرض کردم. عین ثابته‌ی هر کس جنبه‌ی امکانی اوست که به وجود الهی، موجود شده ولی عهد الست، انعکاس حقیقت انسانیت انسان است هر چند در هر انسانی این دو با هم هستند. 3ـ فکر می‌کنم کتاب «عرفان نظری» جناب حجة‌الاسلام استاد یزدان‌پناه کمک کند. موفق باشید
8661
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار همانگونه که مستحضرید برای آموزش زبان انگلیسی آموزشگاههای موجود و منابعی که استفاده می کنند فرهنگ غرب را به زبان آموز منتقل می کنند به نظر شما برای یادگیری زبان چه روش یا منابعی را پیشنهاد می کنید؟ روحانیونی که رشته تبلیغ در کشورهای دیگر را دنبال می کنند آیا از روش خاصی زبان انگلیسی را فرا می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این مشکلی است که انقلاب اسلامی آرام آرام باید حل‌ اش کند. از طرز آموزش زبان آن آقایانی که به تبلیغ در کشور‌های دیگر می‌روند خبر ندارم. موفق باشید
8659
متن پرسش
سلام استاد. بنده از جواب سوال 8578 (اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟) قانع نشدم لطفا بیشتر توضیح بفرمایید. (البته بنده سوال کننده نبودم)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سعی بفرمایید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را مطالعه بفرمایید معارف بسیار بلندی در آیات اولیه‌ای که مربوط به بهشت آدم هست برایتان پیش می‌آید. همین اندازه بدانید که حضرت حق به ملکوتیان خبر می‌دهد که بنا است در زمین خلیفه‌ای قرار دهد و سپس آن خلیفه را با تعلیم اسماء به صحنه می‌آورد. موفق باشید
8658
متن پرسش
با عرض سلام: بنده مدتی است در وجود خدا شک میکنم و هرچه روی برهان صدیقین هم فکر میکنم باز هم قلبم حالت انکار دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به وجود خدا شک ندارید به این شک دارید که آیا این برهان می‌تواند آن خدایی را که می‌شناسید اثبات کند یا نه. به دنبال راهی هستید که خدایتان را برایتان روشن کند. شاید در مباحث معرفت نفس آن خدا را بهتر پیدا کنید. آن کسی که در به در به د نبال خداست به وجود خدا شک ندارد بلکه می‌خواهد بهتر او را پیدا کند تا با او مأنوس گردد. دنبال کنید پیدایش می‌نمایید و به او خواهید گفت «دیر آمدی ای نگار سر مست...... زودت ندهم دامن از دست». موفق باشید
8657
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی و اوقات بخیر آیا خاطرتان هست که امام تفسیر عرفانی از رؤیت پرستش ستاره و ماه و خورشید به وسیله حضرت ابراهیم (ع) را کجا آورده اند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر کنم محیی الدین در فتوحات چنین بحثی را دارد. موفق باشید
8656
متن پرسش
با سلام: آیا بین تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه و تولد امام علی(ع) در کعبه رابطه ای هست؟؟ آیا میشه گفت یک سرّی بین تولد امام علی (ع) و قبله قرار گرفتن کعبه وجود دارد؟ این را میدانم که این کعبه، باطنش برمیگردد به عرش الهی و با رفتن به مکه و نگاه کردن به کعبه باید منتقل بشیم به عرش الهی، حالا امام علی (ع) که مقام عقل کل را دارند و بالاترین درجه وجود هستند وقتی در این زمان ظهور کرد، کعبه که باطنش در عرش الهی است بشه قبله مسلین... ممنون میشم خودتون بیشتر توضیح دید یا اگه اشتباه میکنم بهم بگید. یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ولیّ‌اللهی که با سایر پیامبران، سرّاً و با خاتم رسل، جهراً در میدان بوده و نفس و جان مقدس رسول خداست، اگر جایگاه تولدش کعبه نباشد کجا باشد؟ موفق باشید
8655
متن پرسش
سلام استاد گرامی. از طریق آشنایی با شخصی که کتابهای شما را خوانده بود ابهت غرب برایم شکسته شد، بنده بسیار عاشق علم بوده و هستم ولی سالها علم را در تکنولوژی میدیدم و فکر میکردم هدف رسیدن به غرب است و ما سالها از آنها عقبتر!! خدا را شکر بسیاری حقایق برایم روشن شد. استاد گرانقدر ساکن روستا هستم، ولی روستایی که بی نصیب از مدرنیته نیست! ولی باز نسبت به شهر آرام تر است حداقل صدای ماشین اینقدر نیست، یک شب برق رفت و برق رفتن در شب زیاد اتفاق نمیافتد، روستا را خاموشی و آرامش عجیبی فرا گرفت!بسیار شگفت انگیزتر از همیشه! برای ساعاتی تمام مطالبی که درباره ی مدرنیته خوانده بودم برایم مسجل شد! وقتی در آن چند ساعته ی بدون لامپ و مهتابی و تلویزیون و کامپیوتر به امام زاده ی روستا رفتم احساس آرامشی را حس کردم که انگار سالها گمشده ی من بود. آن لحظه بود که فهمیدم مدرنیته شب را از ما گرفته است یعنی چه. آن شب معنای واقعی شب را تا حدودی فهمیدم و فهمیدم که مدرنیته چه جنایت عظیم و پنهانی در حق بشریت کرده است. استاد عزیر از آن روزی که تا حدودی فهمیده ام غرب چیست نگاهم به زندگی بازتر شده است و ریشه ی بسیاری از مشکلات جامعه را میتوانم بفهمم هر چند میدانم فعلا از زندگی غربی راه فراری نداریم ولی حداقل برای من روشن شده که قرن حاضر قرن ظلمت غرب است نه علم غرب و این را با پوست و گوشتم حس میکنم. استاد عزیر گاهی میخواهم این مطالب را برای دوستانم شرح بدهم موضوع را برایشان اینگونه شروع میکنم که "اگر امام زمان (عج) ظهور کنند برخوردشان با تکنولوژی چگونه است؟" و موضوع را کم کم باز میکنم. استاد عزیر سوال که ذهنم را مشغول کرده اینست که آیا فهماندن حقیقت غرب به افراد و جوانان کاری خوب ومطلوب است؟ آیا روشن کردن حقیقت مدرنیته برای افراد یک فعالیت فرهنگی است؟ آیا مورد رضایت امام زمان (عج) و رهبری هست؟ ممنون از جواب شما یا علی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بالاخره تا ما جوانان را از حجاب غرب آزاد نکنیم نمی‌توانند جایگاه شریعت را درست بفهمند با این همه باید طوری عمل کرد که فکر نکنند از فردا باید از غرب خداحافظی کرد چون در هر صورت ما در حال حاضر باید در این دنیا زندگی کنیم ولی رویکرد ما به تمدنی دیگر است. موفق باشید
8650
متن پرسش
شرط حضور امام ناب را تو ضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نوع سوالات را باید از کتاب‌های مربوطه مطالعه بفرمایید اگر در حین مطالعه سؤالی پیش آمد، بنده در حد توان در خدمتتان هستم ولی هیچ وقت چنین امکانی برای ما نیست که از طریق سوال و جواب‌ها، درس بدهیم. موفق باشید
8649
متن پرسش
سلام استاد. از آنجایی که به عنوان یک مسلمان باید قرآن کلام خدا رو یاد بگیریم و از آن‌جایی که به صورت مستقیم خیلی سخته با آیات ارتباط بر قرار کرد، و حتما باید از یک تفسیر استفاده کرد. می‌خواستم ببینم برای شروع شما از بین تفاسیر موجود کدام تفسیر رو پیشنهاد می‌کنید؟ (اینو بگم من مبتدی هستم) من شنیدم المیزان سنگینه و تخصصی. و اگر شما المیزان رو پیشنهاد می‌کنید نحوه‌ی صحیح مطالعه‌اش را هم بگید تا بتونیم در حین مطالعه باهاش ارتباط برقرار کنیم تا خسته کننده و غیر قابل فهم نشه.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جزوه‌ی چگونگی کار با تفسیر المیزان ان‌شاءالله راه کار ارتباط با المیزان را نشان می‌دهد. موفق باشید
8647
متن پرسش
خود آگاهی یعنی چه؟ مثلا یعنی چه که برای تسخیر تکنولوژی نیاز به خودآگاهی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خود آگاهی به آن معناست که جایگاه موضوع را بشناسیم به عنوان مثال بتوانیم نسبت به فرهنگی که منجر به وجود تکنولوژی‌های این‌چنینی شده‌است آگاهی یابیم. موفق باشید
8646
متن پرسش
با سلام: بعضی گفته اند منظور از شجره ممنوعه مقام و یا علم محمد و آل محمد(علیهم السلام) بوده و گویا منبع روایی هم دارد. نظر شما راجع به این تفسیر چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است که هیچ کس نباید طلب مقام عصمت آن عزیزان را بکند بلکه باید به کمک هدایت آن عزیزان به سعادت برسد. موفق باشید
8645
متن پرسش
با سلام. در جواب سوالی فرموده اید: "در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود." پس اینکه حضرت رسول هر روز صبح از اصحابشان می پرسیدند هل من مبشرات چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خواب دیدن‌هایی که در اثر تحرک غیر قابل کنترل قوه‌ی خیال باشد، با رشد عقل و کنترل خیال کم می‌شود ولی آن حالاتی که در اثر صعود نفس ناطقه بر عالم بالا برای نسان صورت می‌گیرد پای برجاست که به آن، مبشّرات می‌گویند. موفق باشید
8643
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: خواستم نظر حضرتعالی در مورد تقسیم بندی استاد میرباقری از تقابل سه گفتمان در اداره کشور که در آن مسئولین را به سه دسته سکولار - خواهان مدرنیته اسلامی (ژاپن اسلامی ) و تمدن اسلامی بدانم. آیا غلبه هر دو دسته اول را می توان بنوعی تورم باطل در مقابل حق دانست؟ فایل متنی گفتار ایشان: http://q-b.ir/content/793
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تقسیم‌بندی بسیار عالمانه‌ای است و حقیقتاً در متن قضیه همین‌طور است که هر اندازه ما برای تمدن غربی جایگاه قائل باشیم به همان اندازه برای باطل جا باز کرده‌ایم. موفق باشید
8642
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد: چند سالی است بنده دچار فکر آزار دهنده ای شده ام، اینکه میبینم بشر بسرعت در حال تخریب طبیعت است و با گرم کردن ناحق کره زمین و آب شدن وحشتناک یخهای قطبی و بالا آمدن سطح آب ها و تولید سرسام آور پلاستیک و غیره کم کم این کره خاکی غیر قابل سکونت یا لا اقل سکونت در آن مشکل میشود و این امر در سالهای اخیر سرعت گرفته و غذای انسانها صدر درصد آلوده به مواد شیمیایی و غیر طیب و طاهر شده بشکلی که هیچ غذای سالمی یافت نمیشود چون مستقیم یا غیر مستقیم با چند دست به مواد آلوده وصل است، مثال حتی گندم آلوده به کود شیمیایی است، علوفه دامها آلوده است، مصرف اسراف کارانه انسانها در انرژی و ذخایر طبیعی که دیوانه وار انرژی ها را به گرما تبدیل میکنند و لامپهای بیهوده و بیجهت و......... مرا به وحشت می اندازد و به خاط دارم در روایتی ظاهرا فرموده اند در آخر زمان حدود سه چهارم مردم کره زمین در اثر ابتلا به بیماریهای عفونی از بین رفته اند که احتمالا میتواند بدلیل از بین رفتن جنگلهای استوایی در اثر بالا آمدن سطح آب اقیانوسها و کمبود اکسیژن و بالنتیجه خفگی مزمن انسانها و متعاقب آن ضعف سیستم ایمنی و ابتلا به بیماریهای عفونی باشد حال با این اوضاع خطرناک واقعا فرزندان ما چگونه خواهند زیست و خدا را چگونه در این بستر آلوده بشناسند و در دامن کدام طبیعت سالم بزرگ شوند و واقعا چگونه میتوان آرام نشست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با همه‌ی این سخنان که کاملاً درست می‌فرمایید، اگر ما در حدّ توان خود درست عمل کنیم و در حدّ توان خود به جامعه‌ کمک نماییم که کمتر آلوده شود. حضرت حق که رب‌العالمین است آنچه باید برای ما و سعادت ما انجام دهد انجام می‌دهد. موفق باشید
8641
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته چطور می شود شهوت به جنس مخالف را از وجودمان باز کنیم بندازیم دور.. ازدواج میسر نیست. خسته شدم من که نمیتونم بشینم تو خونه و بیرون نرم.. امکان ورزش ندارم مگر در خانه. جون روزه گرفتن هم ندارم .. بابا زشته گریه کن ارباب سیاهی لشکر مجلس ارباب کلنجارای اینطوری با خودش بره.. می خام این بار رو بردارم از رو دوشم بذارم زمین نگید نمیشه. عمل به واجب و ترک حرام هم دارم به اندازه خودم ولی نمیشه که نمیشه .. ادب خیال هم خوندم اما خوب نشد. میخام انسانیت آدما برام مطرح باشه نه زن یا مرد بودن، برای رسیدن به این مهم باید چه کنم؟ بدم میاد از خودم امثال من هفت شهر عشق رو گشتن، منه بدبخت باید اسیر حیوانیت باشم (الحمدلله کما هو اهله) ناشکری نمیکنم. دعوام باخودمه. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن‌هایی که هفت شهر عشق را طی کردند، نخواستند میل به جنس مخالف نداشته باشند، تلاش کردند با کنترل چشم و گوش و خیال از یک طرف و توجه عقل و قلب به حقایق از طرف دیگر خود را ماوراء امیال شهوانی قرار دهند تا مزه‌ی معنویت را به قلب برسانند و از این طریق در راه‌های گشوده‌شده‌ای که در اثر بندگی خدا جلویشان گشوده می‌شود قدم بزنند. موفق باشید.
8640
متن پرسش
با عرض سلام و ادب. نمیدانم از چه بگم یا چه جوری مطرح کنم. استاد بعضی اوقات به خصوص از وقتی این ترم حوزه نرفتم برای این که فرصت بهتر شدن پیدا کنم. ولی احساس خاصی، سنگینی روح، خفگی، نمیدانم از گناه است یا ظرفیت روحی من کوچک، دیگه از عبادت خسته، تو مستحبات مثل نماز شب نماز جماعت.. گویا یه چیزی از درون نهیب می زند این همه انجام پس چی شد بعد 3 سال هنوز همان خانه اول هستی بقیه را نگاه و از آنجا که تو اعمال مداومت خوب هست این وقفه یه روز یا ساعتی مشکل ایجاد نمی شود در روند؟ اعتکاف هم ثبت نام کردم ولی دقیقه 90 به خاطر مریضی زنانه توفیق نشد برود آیا این سلب را نتیجه گناه بدانیم؟ تو کارهای اجباری آیا گناه نوشته می شود مثل عروسی اقوام با وجود نوار ... حتی اگر نیت را عوض کرد پس چرا اون درد ایجاد نمی شود چون مجلس گناه است؟ آیا فکر شهوت انگیز که بدون اراده ماهی یه بار یا دوبار موقع مریضیم ایجاد می شود گناه است؟ چون بعضی علما فکر را هم گناه حساب می کنند. تکلیف چیست با وجود دعا ... این حالت تا طی نشود روح آزاد نمی شود. اگر گناهی صورت گرفت غیر ارادی مثل جنابت یعنی شک داشته باشید هست یا نیست با چه عملی پاک می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک راه نورانی یعنی شریعت الهی را جلو ما گشوده‌اند تا ما با امیدواری تمام آن را طی کنیم. این اُفت و خیزها هم طبیعی است، بی‌خودی خود را ملامت نکنید وبا امید فراوان و پشت‌کار جلو بروید بدون آن‌که نیاز باشد خود را منزوی نمایید. موفق باشید.
8639
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: نظر شما راجع به کلاس های تجسم خلاق. یوگا و نظایر آن چیست؟ با توجه به این که اساس کلاس های نامبرده شده توجه به نفس و قدرت آن و معرفت به آن و شکوشایی انرزی و استعداهای درونی انسان است با فرض اینکه هیچ موقع جای معنویت قرآنی را نمیگیرد آیا شرکت کردن در این کلاس ها برای آشنایی با متافیزیک و مابعدالطبیعه مشکلی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید اگر مذهبی‌ها با رویکرد توحیدی در این کلاس‌ها شرکت کنند بدون آن‌که مبانی ایدئولوژی یوگا را بپذیرند، بد نباشد. موفق باشید.
نمایش چاپی