بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8008
متن پرسش
باسلام در قبل از مدرنیته سیستم ها بسیار کم و داری ساختار ساده بودند اما با پیدایش مدرنیته با سیر صعودی شاهد تکثر شدید سیستمها و پیچیدگی ساختار آن هستیم با رشد سیستم و پیچیدگی ساختار آن مدیریتی نوین پدید امده حال سوال این است که : 1- علت رشد سیستمها و پیچیدپی آن در تمدن غرب چه بوده این وضعیت نتیجه کدام یک از ویژگیهای تمدن غرب است؟ 2- باتوجه به آنکه عمده تمرکز این سیستمها انسان است . وضعیت مطروح نتیجه بسط کدام یک از مبانی مدرنیته است ؟ 3- اگر برای کنترل بیشتر این اتفاق افتاده مدرنیته ازاین کنترل چه نتیجه ای می خواهد بگیرد ؟ 4- آیا این تفکر که هدف از تکثر سیستم و پیچیدگی ساختار آن صرفا برای کنترل بیشتر جامعه انسانی است تحلیل سهل انگارنه نیست ؟ 5- تفکر اومانیستی چه نسبتی با وضعیت مذکور دارد ؟ 6- در تکنولوژی ما شاهد هستیم که بگونه ای که انسان موجودیت خود را بسط داده است آیا این نبت را هم می توان در وضعیت سیستم وساختار نیز دید ؟ 7- محتوا و یا روح حاکم بر مدیریت این سیستمها با مدیریت قبل از مدرنیته بنظر شما متفاوت نیست ؟ قبل موضوع را بصورت اجمالی طرح کرده بودم که جواب قانع کننده نبود لذا سوال را مبسوط تر خدمتتان ارسال کرده امید که بصورت مبسوط جواب بگیرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- این همان روح نزدیکی به شجره‌ی ممنوعه است که صورت مثالی عالم کثرت می‌باشد. حتی حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «العلم نقطة کثّرها الجاهلون» علم یک نقطه بود، جاهلان تکثیرش کردند 2- همین‌طور است. هرچند به عنوان اَکل میته گریزی از آن نباشد 3- نمی‌دانم چه فکری می کند. 4- همین‌طور است، هرچه بیشتر تلاش کند بیشتر کار را خراب می‌کند 5- انسان را از ارتباط با عالم بیکرانه‌ی وحدت جدا کردند و گرفتار کثرت نمودند، اومانیسم یعنی همین. 6- انسان در تکنولوژی توهمات خود را بسط داده و سیستم‌ها ظهور همان توهّمات است 7- همین‌طور است. عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» داشته‌ام اگر مبتنی بر آن عرایض سؤال بفرمایید راحت‌تر نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
8006
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده ، من با توجه به میزان آگاهی اندک پیرامون آخرالزمان و موضوع مهدویت تصمیم به مطالعه کتاب " آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی " گرفتم. اما حین مطالعه در ص 68 این کتاب سوالی برام مطرح شد که به جواب نرسیدم . در ص 68 این کتاب شما در توضیح این که در آخرالزمان باطن ها ظهور میکنند آیه " تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ " از سوره همزه رو آوردید و نوشته اید آنچه در قلب ها است طلوع می کند . این حقیر هیچ دانشی در مورد این آیه نداشتم ولی با شروع تحقیق آنطور که من متوجه شدم مظمون آیه ارتباطی با ظهور باطن ها ندارد . آیه هفتم از سوره همزه این است : " الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ " که در آن التی بر میگردد به کلمه ای در آیه قبل که کلمه آتش است . تطلع یعنی طلوع میکند ( چیره میشود ) و علی به معنی بر و در نهایت الافئده یعنی قلب ها ، پس ترجمه کامل چنین میشود : آن آتشی که بر قلب ها چیره میشود نه اینکه آنچه در قلوب است طلوع میکند. تقاضا دارم این حقیر رو در مطالعه و فهم بهتر آیات قرآن یاری کنید . باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اصل برهانی که در آن کتاب مورد نظر قرار گرفته برهان « النهایات ترجع الی البدایات» است که حتماً مستحضر هستید. آیه‌ی مذکور شاهدی است بر این‌که چگونه در قیامت مافی‌الضمیر انسان‌ها آن‌ها را در ستون‌های ممدود احاطه می‌کند. آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» در تفسیر این‌ آیه روشن می‌فرمودند چگونه انسان‌ گناهکار در آن دنیا توسط مافی‌الضمیرش که به صورت آتش در آمده احاطه می‌شود. از آن جهت که شخصیت هرکس همان قلب اوست. به نظرم خوب است قبل از این کتاب، مباحث مربوط به معرفت نفس مثل ده نکته کار شود. موفق باشید
8005
متن پرسش
اگر در مقابل سختی ها ابراز ناراحتی کنیم بهره ای از تحمل سختی ها نبرده ایم؟ درباره صابران توضیح بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این موضوع را در کتاب‌هایی مثل جامع‌السعادات یا معراج‌السعاده و یا شرح حدیث «جنود عقل و جهل» دنبال بفرمایید. موفق باشید
8004
متن پرسش
سلام الان ما سیر انسان شناسی را کار می کنیم و کتاب انسان از تنگنای بدن تا فرا خنای قرب الهی هستیم پیشنهاد شما بعد ازپایان این کتاب چه کتابهایی است؟ آیا سیر موضوعی خوب است ؟ سیر آثار یک شخصیت چه طور؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از آن اگر «خویشتن پنهان» را نیز کار کرده‌اید، به مباحث معاد بپردازید و آثار آیت‌اللّه شجاعی نیز در این راه نکات خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
8003
متن پرسش
سلام علیکم . استاد من کتاب معرفت نفس و الحشر را تا حدودی خوانده ام . از طرفی هم شنیده ام که شما شرح جلد 8و9 اسفار را بصورت صوتی دارید . آیا این مجموعه صوتی شرح کتاب معرفت نفس و الحشر هست یا شرح کامل 8 و9 اسفار هست؟ سوال دوم : استاد این کتاب جدیدتان چه وقتی روی سایت می آید ؟ آیا روانه ی بازار شده است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- نوارهای صوتی مربوطه در شرح کتاب «معرفت‌النفس و الحشر» است و کیفیت آن بسیار ضعیف است 2- هنوز در اختیار اداره‌ی ارشاد است. موفق باشید
8002
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز چند سوال داشتم در چند موضوع مختلف که یک جا از خدمتتان می پرسم. از پاسخگویی تان متشکرم و دعای خیر خودم را تنها کاری می دانم که در قبال زحمات شما انجام می دهم. 1- در آیه 124 سوره بقره جعل مقام امامت برای حضرت ابراهیم را بیان می کنند. در المیزان نوشته اند تفاوت امامت با رسالت در این است که رسالت فقط آدرس را می دهد اما امامت فرد را تا مقصد همراهی می کند. سوالم این است آیا این مقام امامت حضرت ابراهیم با خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و ائمه سلام الله علیهم تفاوتی دارد؟ امامت همان ولایت است؟ اینکه گفته می شود زمانی که ولی خدا در زمین نباشد آسمان ها و زمین نابود می شود و قیامت می شود منظور حضور فیزیکی است؟ پس قبل از تولد پیامبر چه معنایی دارد؟ 2- استاد این همه مطالب قرآن و روایات و علوم دینی که تحصیل می کنیم گاهی حفظ گاهی هم نه تا چند روز یا شاید فردا هم به خاطرمان نباشد، وقتی گفته می شود هر چه آن دنیا دست ما را می گیرد علم حضوری است و حتی ممکن است نتوانی بگویی خدا را می پرستم... باید چه کار کرد که فایده ای ابدی برای ما داشته باشند؟ گاهی فکر می کنم این میل زیاد به دانستن موجب ضرر خواهد شد. وقتی میل به عمل و طاعت کم است. 3- استاد به نظر شما اگر برای خانمی شرایطی فراهم باشد که در صنعت کار کند با توجه به تحصیلات مهندسی، و تمام شرایط ایده آل اسلامی فراهم باشد از جهت سلامت محیط کاری و حفظ کرامت زن، و موجب خدمت رسانی شود، اگر در کنار تحصیل علوم دینی به کار هم مشغول باشد ایرادی دارد؟ یا ترجیح بر این است که تمام وقت صرف علوم دینی شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- از آن‌جایی که حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرزند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» هستند و ذریه‌های معصوم حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» امام هستند از همان نوع امامتی که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» جعل شد، پس نباید تفاوتی بین امامت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» باشد 2- ولایت عموماً به معنای مقام قرب است و امامت یک مأموریت الهی است ولی بعضاً امامت را به معنای ولایت به‌کار می‌برند از آن‌جهت که امام ولیّ جامعه است 3- لازم نیست حضور فیزیکی ولیّ اللّه مطرح باشد. ولیّ اللّه به عنوان واسطه‌ی فیض الهی مطرح است که اگر آن واسطه‌ی فیض نباشد عالمی نمی‌ماند تا فیض به او برسد 4- بالاخره باید عقاید ما قلبی شود و عمل به عقاید آن را قلبی می‌کند. پس نباید از عملِ مطابق عقیده غفلت کرد 5- امروزه اگر زمینه‌ی کار در اجتماع برای خواهران فراهم است در حدّی که به بقیه‌ی وظایف‌شان لطمه نزند، مشکلی ایجاد نمی‌کند. موفق باشید
8001
متن پرسش
باسلام خدمت شما استاد عزیز بنده با توجه به منویات مقام معظم رهبری در زمینه سال اقتصاد و فرهنگ باعزم ملی و مدیریت جهادی میخواستم شرح بسیارمبسوطی را در نیمه ی دوم این کلام مطرح فرمایید چرا که قسمت اول آن در سال گذشته تبیین شد به دست خود شخص رهبری ولی قسمت فرهنگ آن با وجود کتابهایی همچون جهاد فرهنگی و دغدغه های فرهنگی و برخورد شایسته با جوانان از شخص مقام معظم رهبری وبه علاوه توضیحاتشان در خود پیام نوروزی که کار را به دوقسمت ادامه کارهای خودجوش گذشته وایجاد و ادامه بستر نقد. باز برای جبه ی خودی و بچه های سیر مطالعاتی شما هنوز کمی وهم آلود جلوه کرده و به تفصیل کسی نمیداند باید ازکجا و چگونه و با چه کسی امر فرهنگ را پیگیری کند لذا این شرح شما چه در جلسات سخنرانیتان و چه به صورت جزوه و یا پاسخ به این سوال انشاءالله بستری فراهم کند تا جوانان به وظیفه ی خود مشرف تر شوند و باعث توسعه ی عرصه ی فرهنگی شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: امیدوارم فرصتی فراهم شود و عرایضی را طرح کنم. إن‌شاءاللّه. موفق باشید
7998
متن پرسش
سلام اگر می شود توضیحی براین جمه حضرت آقا بدید با توجه به عالم امروزه ومشکلات آن؟ کسی را می بینید خلافی مر تکب می شود، دروغی را ، غیبتی را ، بی اعتنایی به محرمات دین را ، بی اعتنایی به مقررات را ، پوشش نامناسب را ، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد یک کلمه،لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید این کار شما خلاف است، نکنید.شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه می خشکد. (سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان و دانش آموزان 1370/8/15) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آقا فضای امر به معروف را متذکر می‌شوند که در چه فضایی باید امر به معروف شود. این کار به‌خصوص در ارتباط با نزدیکانمان به‌خوبی عملی است. موفق باشید
7996
متن پرسش
باسلام بنده معتقدم اشکال به فلسفه صدرایی گرفتن یک نوع تفکر شبیه "«حَسبنا کتاب الله»" گفتن را می زاید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری بالاخره این کتاب الهی را باید با نوری و عقلی درک کرد. نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حجت ظاهری و عقل حجت باطنی در این امر است و فلسفه‌ی اسلامی یک نوع تعقل و تلاش برای فهم قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید
7995
متن پرسش
سلام علیکم 1.مقام معظم رهبری جمله ای دارند که می فرمایند راهی که یک عارف 100 سال طول می کشد برود با استاد و ریاضت ها و ذکرهای سختی که دارد این جوان 13،14 ساله ما در مدت 15،20 روز در جبهه ها رسید به آنها، یا امام خمینی می فرمایند اینها راه صدساله را یک شبه طی کردن، واقعا سئوال است که آیا مثلا مقام شهید آوینی یا همت ها و باکری ها از این عرفایی که با این خون دل خوردن ها جلو رفتند یکی است یا اینکه بیشتر است، شهادت عرفا تدریجی بود و با آن سختی که ان مع العسر یسری ولی شهدا دفعی به شهادت رسیدند،از این هم که بگذریم برخی از شهدا که عالم نبودند اما عرفای ما اکثرا عارف بودند برخی از شهدا تا دیروز جبهه حتی گناه هم می کردند اما عرفایی مثل علامه حسن زاده و طباطبایی و ... از گناه سالها دوری کردند،لطفا این را روشن بفرمایید؟ 2.حضرت آقا می فرمایند بعد از ائمه معصومین و انبیا کسی را مانند امام خمینی نداریم، ولی آقای حداد می فرمایند بعد از ائمه کسی را مانندآقای قاضی نداریم بالاخره حق یکی است و کدام یک از اینها درست می فرمایند؟ 3.شما در سخنی فرموده بودید ما عارفی مثل آقا نظیری برایش جز امام خمینی نداریم، اشکالی که به این سخن شما می گیرند این است که پس چرا آقا مانند علامه حسن زاده و علامه طهرانی ظهور عرفانی ندارند تا کسانی با آن ظهور و آثار آقا سیر و سلوک کنند، اما علامه طهرانی و ما بقی آداب سیر و سلوک دارند و سالک را مقید به اموری می کنند و ...، و اینکه اگز مقام عرفانی آقا بالاتر از علامه حسن زاده است پس چرا آقا به ایشان فرمودند خداوند ما را با شما در این دنیا و آن دنیا محشور بفرمایند، خلا صه اینکه آیا احساس نمی کنید مکتب های عرفانی علامه طهرانی و حسن زاده و ... بالتر از مقام معظم رهبری است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- مسلّم شهداء با تمام وجود به دنبال حق بودند و در ذیل نور عرفانی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» متوجه اشاراتی شدند که آن مرد بزرگ به صحنه آورد و لذا در جبهه‌ی توحیدی زمانه‌ی خود حضور یافتند و شدند آنچه باید می‌شدند زیرا در همان عزمی قرار داشتند که عرفایی مثل علامه‌ طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در آن عزم بودند و مطابق آن عزم چون راه فنای فی‌اللّه را گشوده یافتند در ورود به آن راه درنگ نکردند 2- در ارائه‌ی سلوک اجتماعی حضرت امام حرف همانی بودندکه رهبری عزیز فرمودند. و در امور فردی و شاگردپروری مرحوم سید علی آقا قاضی منحصر به فرد بودند 3- همه‌ی عزیزان در جای خود کامل هستند و مورد غبطه‌ی ما، ولی امروز نور جامع حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در حرکات و گفتار حضرت آقا ظهور خاص خود را دارد و حضرت پرچم را به دوش ایشان گذارده‌اند. موفق باشید
7992
متن پرسش
سلام استاد. در خصوص سوالاتی که در پرسش 7961 در خصوص رمان خوانی مطرح شده بود فقط به یک مورد زحمت کشیده بودید پاسخ داده بودید و آن چرایی خواندن رمانهای غربی است اما استاد میخواستم بدانم 1. به عنوان یک بچه مسلمان که دغدغه سلوک دینی را دارد و مایل است که به خدا برسد چه رمانهایی ما را از هدف دور نمی کند؟در واقع با چه نگاه و زاویه ای رمان را بخوانیم. استاد یک نگاه هست که خیلی از دوستان پیشنهاد می کنند بروید خودتان رمان بخوانید و هرچه پیش آمد بخوانید و ...که این روش به حال ما مفید نیست2. استاد در سایتها میخواندم مقام معظم رهبری بر رمانهای بینوایان، دن آرام، جان شیفته، لذات فلسفه و ...تاکید داشتند، به نظر شما امثال ما هم باید اینها را بخوانیم؟باچه نگاهی؟3. استاد اگر صرفا به همان مطالعات مذهبی مان مانند خواندن سیره ائمه، تحفل العقول، نهج البلاغه، اصول کافی و تشریحات اینها بپردازیم و رمان اصلا نخوانیم ضرر کرده ایم؟در واقع استاد بنده نوعی می دانم کلام و مرام ائمه حق است ولی از کجا بدانم تراوش فکر یک نویسنده الهامی الهی بوده است نه شیطانی؟ سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- مسلّم نباید هر رمانی را مطالعه کرد 2- با نگاه بررسی مسائلی که در جامعه‌ی غربی می‌گذرد یا می‌گذشته 3- فکر نمی‌کنم ضرر کرده باشیم. مگر آن‌که بخواهید مطالعاتی حول مسائل اجتماعی و سیاسی دنیا داشته باشید و از این جهت مسئولیتی در حوزه‌ی کاری خودتان احساس کنید.
7991
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز 1- می خواستم در مورد شخصیت شیخ حسن میلانی و نظریاتی که علیه فلسفه دارن را را از نظر شما بدانم. 2- ایشان تقریبا بزرگان ما را و انقلاب را نقد کرده اند از قبیل( شهید مطهری-علامه طباطبایی-امام خمینی و ......) آیا کار ایشان هدفی سیاسی دارد و یا فقط شبهه علمی دارند؟ 3- چرا به شبهات این مرد پاسخی درست و محکم دادن نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- بنده به ایشان گفتم یک ماه تشریف بیاورید تا به شما فلسفه و عرفان درس دهم و تصورات غلط شما را تصحیح کنم، بعداً در مورد فلسفه و عرفان نظر دهید، ولی نیامدند 2- هرچه هست روش ایشان عالمانه نیست 3- سایت آقای وکیلی در مشهد به طور مفصل این شبهات را جواب داده‌اند در سایت http://www.erfanvahekmat.ir/. موفق باشید
7989
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت استاد میشه در مورد اون مطلبی که فرمودید که حزب الله در مورد فرمایشات رهبری در سال گذشته اشتباه برخورد کرد یه توضیحی بدید ؟؟؟ من اصلا نمیدونم قضیه چیه!!! / ممنون و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» دائماً متذکر می‌شدند که نباید ضعف‌های دولت آقای احمدی‌نژاد را بیش از حدّ برجسته کنیم و به عنوان یک دولت غیر خودی با آن دولت برخورد کنیم. ولی متأسفانه نیروهای اصول‌گرای ما کوچک‌ترین ضعف دولت را بزرگ می‌کردند و عملاً در مسیر دشمنی آقای هاشمی با آن دولت قرار گرفتند. موفق باشید
7987
متن پرسش
با سلام چرا مردم نسبت به مسائل معرفت النفسی آگاهی ندارند و وحدت وجودی می پندارندو این مساله را بزرگ می پندارند و برای دیگران شبهه ایجاد می کنند و این مسائل را فقط مربوط به دوران قدیم می دانند آیا این به دلیل عدم آگاهی است ؟ چرا رسانه ها آگاهی نمی دهند به افراد ؟ آیا پوشش غربی مانند پوشیدن شلوار لی و جوراب نازک در شان یک دختر شیعه هست یا نه ؟و پوشش مانتو بلند با حجاب اسلامی مانعی در راه کمال انسان حساب می شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همیشه این‌طور بوده که اهل دنیا به بهانه‌های مختلف از معارف الهی خود را محروم می‌کردند 2- مانتوی بلند با حجاب اسلامی مانعی در سیر انسان نباید داشته باشد. موفق باشید
7986
متن پرسش
سلام علیکم بنده برادری دارم که الان 30 ساله است و نماز نمی خواند بارها متذکر شدم و مادر فراوان از این بابت غصه می خورد که چرا نماز نمی خواند. و استدلال او این است که آنهایی که نماز می خوانند اهل همه کاری هستند البته من هم قبول دارم که جامعه ما طوری است که بعضی مردم نقاب به صورت زده اند ایشان اهل کار خیر زیاد هستند خداراشکر انحراف اخلاقی مانند جوانان امروز ندارند در مسائلی که مربوط به ائمه خصوصا آقا امام حسین هست هزینه مادی تقبل می کنند و نمی گویند و بعدا معلوم می شود که چنین کاری کرده در جاده سازی و... کمک مالی می کند . اولا چرا جو جامعه ما طوری شده که جوانان زده شده اند ؟ قبلا حداقل قشر مذهبی و خانواده های مذهبی معلوم بودند؟ثانیا تکلیف بنده چیست در رابطه با ایشان؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما در عین مدارا با او بدانید آدم 30 ساله خودش مسئول کارهایش می‌باشد. إن‌شاءاللّه متوجه می‌شود شیطان کارهای زشت نمازخوان‌ها را برجسته می‌کند تا او را منحرف کند و نمی‌گذارد برکات نمازی که انسان‌ها می‌خوانند را متوجه شود. موفق باشید
7983
متن پرسش
باسلام درباره آیت الله وحید نقل شده :(وی با تأکید بر اینکه همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کرد که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کرد: بنده سال‌ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است).آیا واقعا همین کتاب و سنت نیاز بشر به فلسفه را بازگو میکنند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی حقیقت را باید در قرآن و روایات جستجو کرد و هراندازه عقل و قلبِ انسان بیشتر رشد کرده باشد از قرآن و روایات بیشتر می‌توان استفاده کرد. فلسفه و عرفان می تواند قدرت فهم قرآن و روایات را بیشتر ‌کند. نمونه‌اش حضرت امام و علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما». موفق باشید
7980
متن پرسش
باسلام در غیر انبیا و معصومین، ظاهرا سیر تکامل معنوی وجود دارد. یعنی طول عمر زندگی دنیایی بستری برای رشد معنوی و قرب آنهاست. مثلا آیت الله بهجت در 40 سالگی بیشتر از 30 سالگی تکامل معنوی و قرب الهی دارند. یعنی در غیر معصومین، انسانها در طول عمر، با عمل به دستورات الهی ، هر روز بر درجات معنوی و قرب الهی شان افزوده می شود. مثلا آیت الله قاضی در 50 سالگی چندین برابر 20 سالگی شان رشد معنوی و مقامات دارند. حال سوال اینست در مورد انبیا و 14 معصوم به چه شکل است. آیا آنها هم در بستر زمان رشد می کنند یا اینکه از همان اولین روز حضور در دنیا در انتهای مقام معنوی و تکوینی خود قرار دارند. مثلا حضرت زهرا (س) در یک روزگی با ده سالگی با 18 سالگی به لحاظ مقام تکوینی و قرب الههی تفاوت دارند؟ آیا عمل به دستورات شریعت توسط معصومین و انبیا سبب رشد معنوی آنها می شود یا صرفا موجب حفظ آنها در همان مقام معنوی که در همان روز نخست حضور در دنیا داشتند می شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این بحث را بحمداللّه در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» داشته‌ایم. عصمت ائمه«علیهم‌السلام» موهبی است. یعنی کمال انسانی را به آن‌ها می‌دهند و آن‌ها باید در طول عمر آن را حفظ کنند و کمال آن‌ها به حفظ آن عصمت است که کار فوق‌العاده مشکلی است. زیرا در عین داشتن خصوصیات انسانی، مثل غضب و شهوت باید آن عصمت را حفظ کنند. بر عکس ملائکه که عصمت آن‌ها با ابعاد بشری روبه‌رو نیست. موفق باشید
7979
متن پرسش
سلام استاد . استاد در بحث هایتان از مباحث علامه طهرانی هم استفاده کنید . منظورم در ویرایش کتابهایتان نیست چون در منابع کتابهایتان نام علامه طهرانی را دیده ام . منظورم این است که در لابلای سخنانتان از ایشان هم حرف بزنید و خاطره ای تعریف کنید که جوانان با ایشان آشنا بشوند . ایشان هم یک عارف کامل بودند . اخیرا در مشهد همایشی برگزار شد به اسم نور مجرد که تجلیل از مقام علامه ی سیدمحمد حسین حسینی طهرانی بود . یکی از شاگردان ایشان در سخنرانی گفت ایشان یا در خواب و یا در مکاشفه بهشان گفته میشود محمد حسین چهار سال عمرت را تمدید کردیم پس فقط بنویس. و این نشان میدهد آثار ایشان مورد توجه و تایید است . حتی در این همایش گفته شد علامه طهرانی به یک سری مشکلات فلسفی برمیخورد با اینکه استاد ایشان مرحوم علامه طباطبائی بودند باز هم جوابشان را نگرفتند و پس از مدت ها وقتی به نجف رفتند و در خدمت مرحوم حداد بودند جواب مسائل اشان را شهود کردند و خب همایش مفیدی بود . اما افسوس و صد افسوس که از آرامگاه ایشان در حرم رضوی هیچ خبری نیست . نه سنگ قبری دارند . نه سنگ نوشته ای و نه تابلویی. فقط آنهایی که جای خاک علامه را بلد هستند میروند بر سر قبرش و فاتحه میخوانند . قبر ایشان در کنار صحن بزرگ انتقلاب است اما نمیدانیم چرا آستان قدس سنگ قبر برای این عارف بزرگ نگذاشته است و روی خاکش را موزائیک کرده اند .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا ایشان را رحمت کند که یک ذخیره‌ی ارزشمندی در عرفان و حکمت هستند. متأسفانه هرچند باری که تلاش کردم بر سر مزار ایشان بروم سرگردان ماندم و موفق نشدم و محلی را که آدرس دادند محل اقامت خانم‌ها بود. خداوند توفیق زیارت قبر ایشان را به بنده بدهد. موفق باشید
7978
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. دو سوال از حضورتان داشتتم: 1. فرق بین حلم داشتن و حلیم بودن با کظم غیظ چیست؟با توجه به اینکه حلم آن نوع روحیه ای است که مانع از جا در رفتن و خشم می شود و در کظم غیظ هم غضبیه را خاموش کردن مد نظر است. 2. استاد برا تسهیل امر ازدواج گفته می شود سوره مزمل خوانده شود ولی شما معمولا اذکار عام را توصیه می کنید آیا مزمل در این خصوص اثربخش است.ممنون از حوصله شما.عاقبت بخیر باشد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- کظم غیظ، زیرمجموعه‌ی حلم است و انسان حلیم به لطف الهی به جایی می‌رسد که اساساً امکان ظهور آن نوع غضبی که نباید داشته باشد را در درون خود راه نمی‌دهد 2- نمی‌دانم چون باید روایت مربوط به آن را پیدا کنیم زیرا امامان هستند که از آثار وضعی اذکار و سوره‌ها اطلاع کامل دارند. موفق باشید
7976
متن پرسش
سلام پیرو سوال 7927 من از منبعی موثق شنیدم که این حدیث مستند نیست و استنادش مشکل دارد بنابراین از نسبت دادن به خداوند باید پرهیز شود . اما سخن خوبی است باز هرطور صلاح می دانید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم معتقدم به عنوان حدیث نمی‌توان به آن سخن نظر کرد بلکه یک تجربه‌ی سلوکی است . به همین جهت هم از اشعار حافظ شاهد بر آن آوردم. آنچه در این موارد داریم از نوع فرازی است که از دعای ابوحمزه آوردم. موفق باشید
7975
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز . استاد نظر شما درباره ی جمله ی زیر چیست ؟ همفر می نویسد: آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به هنگام اعزام به شرق به من توصیه نمود عبارت بوده از: • گسترش همه جانبه مراکز درویش پروری همانند خانقاه‌ها و تکثیر و انتشار رساله ها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها، گوشه گیری و مردم گریزی سوق می دهد؛ مانند کتاب احیاء العلوم غزالی، منظومه های مثنوی و کتابهای محی الدین عربی. دستهای ناپیدا- خاطرات مستر همفر صفحه 64 نشر گلستان کوثر این را در یکی از سایت ها پیدا کردم و خودم مستقیم کتاب مستر همفر را نخواندم ولی از آنجا که نویسنده آدرس متن را هم بیان کرده به احتمال زیاد به نقل از کتاب مستر همفر است باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم این را شنیده‌ام با این‌که خاطرات مستر همفر را خوانده‌ام یادم نمی‌آید ولی این حرف بعید نیست زیرا اگر دشمن بتواند عرفان را از فقه جدا کند عملاً مردم را به یک معنویت منهای شریعت الهی سوق داده و خودش برای مردم شریعت‌سازی می‌کند در حالی‌که این عرفایی که نام بردید همه متشرعینی هستند که متوجه توحید عمیق‌تر شده‌اند. مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». در هر حال شریعت منهای عرفان موجب تحجر می‌شود و به همین جهت وَهابی‌ها با عرفان مخالف‌اند. و عرفان منهای شریعت موجب یک نوع لاابالی‌گری می‌گردد، در حالی‌که هیچ عارفی از شریعت فاصله نداشته. موفق باشید
7974
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده احتراماً، آیت اله محمد شجاعی در کتاب معاد و بازگشت به سوی خدا صفحه 35 می نویسند : " خاک به عنوان یک موجود که دارای مرتبه خاص از وجود هستی است در حرکت خود به سوی مراتب بالاتر وجود و هستی در هیچ مرتبه ای متوقف نمی شود و به هر مرتبه ای می رسد حرکت را ادامه می دهد . به مرتبه نباتی می رسد قانع نمی شود و مترصد وجود شرایط و امکانات است تا به حرکت خود ادامه دهد و وقتی شرایط آماده شد و راه باز شد باز حرکت می کند و به مرتبه حیات حیوانی و انسانی می رسد و باز طالب حرکت است . اگر در فطرت خاک مقصد و مقصود آن کمال نباتی بود می بایست بعد ار رسیدن به کمال نباتی دیگر انگیزه حرکت و عامل حرکت در آن نباشد و حرکت نکند و آمادگی قبول کمال بالاتر از آن را نداشته باشد . اگر مقصد و مقصود فطری خاک مرتبه حیات حیوانی بود باز می بایست انگیزه حرکت و عامل آن بعد از رسیدن به مرتبه حیوانی از بین می رفت و حرکتی نمی شد . این که خاک با رسیدن به مرتبه نباتی باز گذر می کند و در سر فکر دیگری می پروارند خود دلیل بر این است که مقصد خاک نبات بودن نبوده و همچنین مقصد آن حیات حیوانی هم نبوده است و الا بعد ار رسیدن به آن گذر از آن نمی کرد و با آغوش باز همان را می گرفت و آرام می شد . پیداست که خاک مقصد دیگری دارد که هیچ کدام از اینها نیست و آن چیزی است که غیز از همه این مراتب است که خاک می رسد و می گذرد . مقصد باید چیزی باشد که وقتی خاک به آن رسید آرام بگیرد و از تلاش و حرکت و طلب دست بردارد . الا الی الله تصیر الامور . " حضرت استاد با توجه به مطالب فوق آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که هر انسانی دارای یک حرکت تکاملی از خاک تا نبات و حیوان و در آخر انسان بوده است ؟ و انسان حاضر در دوره های مختلف (خاک ، نبات ، حیوان و در نهایت انسان ) با طی طریق و گذر از حشر و قیامت آن دوره به مراحل بالاتر صعود کرده است ؟ و اگر این نتیجه درست است اختصاص روح به جسم انسانی و حرکت جوهری آن چگونه است ؟ با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر حضرت استاد علیرضا مترصد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه شجاعی با همان مبنای حرکت جوهری این نکته‌ی بسیار ظریف را متذکر می‌شوند زیرا عالم خاک به جهت بالقوه‌هایی که دارد در اثر حرکت جوهری از حالت نباتی به سوی عالم انسانی سیر می‌کند. حرکت جوهری می‌گوید باید عالم ماده استعداد تجلیاتی از عالم بالا را داشته باشد تا آن تجلیات موجب حرکت جوهر عالم ماده شود و آن را به کمال لازمش برساند. موفق باشید
7972
متن پرسش
سلام استاد چه جوری میشه حاجت گرفت؟ مرض مزمنی دارم که پنج-شش ساله امونم رو بریده. زندگی ام مختل شده و به شدت افسرده شدم. هم از لحاظ عصبی داغونم هم از لحاظ جسمی دارم تحلیل میرم. هر چی هم راز و نیاز و توسل کردم فایده ای نداشته. دیگه چیکار باید بکنم. مسئله ای نیست که بشه باهش کنار اومد چون با این وضعیت نه میتونم ازدواج کنم نه کار مناسبی گیرم میاد. آخه چرا باید این قدر شکنجه بشم. تا کی؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بگو خدا! حالا که همه‌کاره تویی، اگر قرار گذاشته‌ای من در زیر نظر تو این‌طوری امتحان دهم، سمعاً و طاعتاً. در ضمن سری به اطبای سنتی بزنید و پرهیز را فراموش نکنید و آینده را به خدا بسپارید و فراموش نکنید صبر بر قضای الهی آنچنان راه قلب شما را به سوی حق می‌گشاید که هرگز سلامتی مورد نظرتان چنین بهره‌ای به شما نخواهد داد. به قول اسرایی که از زندان‌های صدام آزاد شدند، حیف که آزاد شدیم و از آن فضای معنوی محروم گشتیم هرچند از نظر بدنی در زحمت بودیم. موفق باشید
7971
متن پرسش
سلام استاد خسته شدم . بارها و بارها توبه کرده ام اما باز گناه کرده ام و توبه شکستم دیگه خسته شدم از توبه های الکی و بیخود و از گناه . استاد انگیزه در همه ی کارهامو از دست دادم در مطالعاتمو و ... . استاد بارها و بارها از ائمه خواستم ، جمکران و قم و مشهد و کربلا و مکه و ... رفتم توسل گرفتم و نذر کردم و عهد کردمو و ... و ازشون خواستم کمکم کنند ، بهم استقامت بدند ، شیرینی گناه رو ازم بگیرند ، در جدال نفس و شیطان با من کمکم کنند که بتونم برشون پیروز بشم اما انگار هیچ کدامشان به نداهام و توسلاتم جواب نمیدهد . بارها با حالت های مختلف و در مجالس و مکان های شریف ازشون خواستم و توسل گرفتم اما انگار اهمیتی بهم نمیدند . استاد الانم که این نامه را برایتان مینویسم مدتی نمی گذرد از اینکه که توبه کردم در مشهد و خدمت حضرت و قول و عهد با حضرت بستم که حضرت هم باز متقابلا کمکم کنند و دستم را بگیرند مواقع گناه و ... اما باز نه کمکی و نه ندایی .... الان هم باز مرتکب گناه شده ام و همه ی عهد و قولام رو شکستم و نمیدونم چیکار کنم . دیگه هر وقت اسم توبه و عهد و ... میاد اصلا انگیزه ندارم و اهمیت نمیدم از بس تا حالا توبه کردمو شکستم .پ استاد بگید باید چیکار کنم که دیگه ازین شرایط خلاص بشمو راحت . استاد به ائمه قسم دوست دارم خودم رو وقفشون کنم و تمام وقت و زندگی ام رو بذارم برای خدمت به خدا و اهل بیت و این نظام و انقلاب و کشور اما چه کنم استاد با این مشکلات که از همه چیز منو انداختند و انگیزه ی همه چیز رو ازم گرفتند . دعام کنید استاد . تشکر . یاعلی ** ازمسئولین سایت درخواست دارم اگه امکان داره جوابم رو برام ایمیل کنند . ممنون و تشکر **
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر ائمه«علیهم‌السلام» دستتان را نگرفته بودند نه این نامه را می‌نوشتید و نه این اندازه مستأصل بودید، همان‌طور گناه می‌کردید و بی‌خیالش بودید. در دل‌تان نوری انداخته‌اند که گناه را می‌شناسد و آن را نپذیرفته. همین راهی را که تا حال با توسلات رفته‌اید کارساز است و همین اراده‌ای را که دارید تا سرباز آقای سیدعلی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» باشید شما را نجات می‌دهد. بنده هم دعا می‌کنم. موفق باشید
7970
متن پرسش
سلام. یه اشکالی برام پیش اومده؛چند وقت پیش از یکی از روحانیون معروف شنیدم تو بحث آداب معاشرت که از زبان پیغمبر(ص)گفتن "من شوخی میکنم اما جز راست نمیگم".همچنین روایت شده امام صادق در مورد یک گروه از دوستداران(که زیاد اهل شوخی نبودن و خشک بودن )فرموده اند که باهم شوخی داشته باشید(بدون اینکه بگن سعی کنید باشوخی کردن، مطلبی رو روشن کنید و از برای شوخی کردن هدفی معین کرده باشن) این مطلب با این قسمت از حدیث اباذر "یا اباذر!الرجل یتکلم بالکلمة فی المجلس لیضحکهم،فهو فی جهنم مابین السماوات والأرض" "ای اباذر!کسی که در مجلسی حرفی بزند که بقیه را بخنداند،در جهنم بین آسمانها وزمین سرگردان است"رو نمیتونم درست جمع کنم.لطفاً کمک کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» عرایضی داشته‌ام. مسلّم حضرت صادق«علیه‌السلام» در همان فضایی که شوخی باید جهت‌دار باشد آن توصیه را فرموده‌اند حتی اگر جهت آن تغییردادن خشکی فضا باشد. آنچه در روایات نهی شده دلقک‌بازی است آن‌طور که آن هنرپیشه گفته بود حاضرم برای خنداندن مردم هر کار غیر اخلاقی انجام دهم. موفق باشید
نمایش چاپی