بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34472

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: این درگه ما درگه نومیدی نیست ، صد بار اگر توبه شکستی باز آی. استاد ببخشید که مزاحمتون شدم. بنده از اون آدمهایی هستم که همش در حال گناه کردن هستم، بعد از گناه سخت پشیمان میشم استغفار می‌کنم، ولی بازم گناه می‌کنم، و بخاطر اینکه خدا فرموده از درگاه من ناامید نباشید بازم استغفار می‌کنم، ولی انگار دارم خدا رو مسخره می‌کنم، بنده سیر مطالعاتی شما رو هم گوش میدم، موقعی که احساس می‌کنم از لحاظ معنویت دارم به سوی خدا سیر می‌کنم، بازم تسلیم هوای نفس میشم. واقعاً از این وضع خودم خسته شدم، به خودم میگم یا بشو رومی روم یا زنگی زنگ، استاد یه راهنمایی به بنده حقیر کنید که بتونم از بند گناهان و نفس اماره نجات پیدا کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که شیطان در جواب حضرت حق می‌گوید: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» حتماً در راهی که آن راه به سوی تو ختم شود، می‌نشینم و سعی می‌کنم انسان‌ها را از آن راه منصرف نمایم. با توجه به این امر در نظر بگیرید که قصه هر رونده‌ای آن‌گاه که به سوی حضرت معبود در حرکت است، گرفتارشدن به این نوع گناهان است، برای آن‌که از ادامه مسیر مأیوس شود و با توبه، آری! با توبه، شیطان را باید مأیوس کرد و از شرّ گناهان آزاد شد. موفق باشید

34295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام: سوال من درباره رابطه خلق با خداست. خدا وجود بینهایت است و طبق قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیا ما هم از خداییم. در عرفان می‌گویند ما تعین خداییم. ۱. این تعیین یا ظهور یافتن چگونه بوده؟ آیا درست است اینگونه بگوییم که خداوند حدودی از وجود خود را اگر ظاهر سازد عالم مجردات شکل می‌گیرند مثل روح و فرشتگان و عقل و اگر این وجود محدود ترشود عالم ماده شکل می‌گیرد و در این صورت ذات خدا متصل به عالم ماده و مجرداتست بلکه مادیات و مجردات محدودهای از وجود لایتناهی خداست. یعنی به این صورت که انسان وجود خود را امتداد بدهد می‌رسد به عالم مجردات و اگر علم غیب داشته باشد می‌بیند که اتصال دارد به وجود خدا بدون هیچ انفکاکی و قسمتی از وجود خداست. ۲. سوال بعدی اینکه اگر خداوند وجود نامحدود است نباید تغییری کند و هدفی داشته باشد (از خلقت) مگر اینکه ذاتا خالق باشد پس این تجلیات ازلی هستند و از ازل بوده اند. درست است؟ ۳. تجلیات خدا محدودند ما فی البداهه می‌بینیم وجود ما که تجلی خداست محدود است. آیا محدودیت تجلی باعث محدودیت خدا نمی‌شود؟ چرا تجلیات خدا نامحدود نیست تا مانع از محدودیت شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در خلیفة اللهی انسان است به عنوان مظهر اسماء الهی. و به همین جهت واژه «تعیّن» اگر هم گفته می‌شود، مسامحةً گفته است. ۲. همین‌طور است. در نسبت با خدا، ولی نسبت به مخلوقات بر اساس قوه‌ها و امکاناتی که دارند، جلوات خدا تغییر می‌کند. ۳. خیر! این محدودیت به جهت وجه امکانی ما می‌باشد. موفق باشید

34152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقت بخیر استاد! استاد داشتم خطبه فدکیه رو مطالعه می‌کردم رسیدم به آخر داستان که حضرت زهرا سلام الله علیها از مسجد برگشتن خانه و با امام علی علیه السلام گفتگو هایی داشتن راستش من کسی نیستم که بخوام ایراد بگیرم ولی هر جور فکر می‌کنم نمیتونم گفته های حضرت زهرا به امام علی رو بپذیرم چون کلماتی بکار برده شده در معنی خیلی تند و یه جورای طعنه زدن به امام و برداشت نوعی تعلل کردن از امام رو میرسونه اصل خطبه که کاملن مشخصه ولی همون آخرش رو اگه لطف کنید تبیین کنید. ممنون میشم خدا خیرتون بده.🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب خود تحت عنوان «زندگانی فاطمۀ زهرا «سلام‌الله‌علیها» دقیقاً همین اشکال را مطرح می‌کنند و می‌فرمایند این قسمت به احتمال زیاد، ساختگی باشد زیرا آن کسی که این قسمت را جعل کرده است متوجه نبوده حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در خانه، خطبه نمی‌خوانند. در حالی‌که جملاتی که از حضرت با همسرشان در خانه نقل شده است، همان حالت سجع‌گونه خطبه‌ای را دارد که در مسجد مدینه نقل کرده‌اند. علاوه بر این اساساً فضای سخن، فضایی نیست که بتوان آن را به حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» نسبت داد. موفق باشید  

33419

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: می خواستم ببینم که انسان در قیامت در موضوع لقاءالله (طبق فرمایش شما لقاءاالله، چشیدن اسماءالهی است)، این چشیدن به توسط مظاهر است یا طور دیگری؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم قیامت بین صورت و معنا دوگانگی نیست. مطالبی که در کتاب «معاد» و شرح صوتی آن به لطف الهی روشن شده است. موفق باشید

33168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام استاد عزیز: با گوش دادن به اکثر سخنرانی های شما و با کمی توجه و مراقبه و توفیق خداوند در طول چند سال به درک خیلی کمی از حضور خداوند در عالم رسیده ام ولی از آنجا که بخشی شاکله وجودی من با گناه شکل گرفته و از من جدا نیست و گاهی طبق آن شاکله عمل می‌کنم با کوچکترین خطا این حس حضور کاملا از دست می‌رود و زندگی در دنیا برای من خیلی سخت می‌شود و هرچه تلاش می‌کنم ان حس بر نمی‌گردد و گاهی هم که بر می‌گردد دو باره از دست می‌رود. لطفا مرا راهنمائی بفرمائید و به من کمک کنید . تشکر فراوان دارم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». بالاخره او توّاب است و شما را به سوی خود می‌برد. سعی کنید در شرایطی که زمینه‌های گناه پیش می‌آید حاضر نشوید. موفق باشید

32714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: با عرض تبریک به مناسبت عید سعید فطر. استاد گرامی مبلغ زکات فطریه که امسال مراجع معظم مشخص کردند ۱۰۰ درصد نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرده که نشانه ای از افزایش شدید قیمت هاست. این در صورتیه که قرار است امسال ۱۰ درصد به حقوق من اضافه بشه که هنوز نشده. کاش موقعی که مبلغ زکات را اعلام می کردند تذکری هم در خصوص گرانی ها به سران نظام می دادند مگر سیاست ما عین دیانت ما نبود چطور اینجا جدا شده؟ چرا به هرکس رای می دهیم پشیمان تر از قبل می شویم قرار بود دولت انقلابی اوضاع را سامان دهد پس این گرانی ها چیست؟ شما که با مقامات در ارتباطید لطفا درد و سخن مردم را منتقل کنید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این دولت وارث اموری است که آن امور موجب این مشکلات شده. ولی همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند آینده، آینده امیدوارکننده‌ای است و إن‌شاءالله مردم از این نوع فشارها که در زندگی‌شان پیش آمده، آزاد می‌شوند. موفق باشید

32608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسلام خدمت استاد عزیزم بسم الله الرحمن الرحیم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد عرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان اول صحبت‌هام عرض میکنم که تا آخر این کنفرانس با ما باشید تحلیل اتفاقات منطقه و پیش‌بینی اتفاقات منجر به ظهور و تحقق یکی از بزرگترین قواعد و یک علامت بزرگ در روند اتفاق شریف ظهور رو براتون توضیح میدم چندی قبل در مورد بحران انرژی در دنیا در پی جنگ روسیه و اوکراین هشدار داده بودم چند اتفاق عجیب در حال حاضر در حال رخ دادنه چرا روسیه جنگ اوکراین رو داره فرسایشی میکنه؟ این عمل همونطور که قبلا عرض کردم به دلیل فشار حداکثری بر روی کشورهای اروپایی و آمریکاست در چند کشور اروپایی تظاهرات های مردمی در حال رخ دادنه و به شدت داره این اخبار سانسور میشه تا به کشورهای دیگه سرایت نکنه وضعیت انرژی در اروپا به شدت وخیمه روسیه که تامین کننده اصلی انرژی اروپاست داره جنگ رو فرسایشی میکنه و نمیگذاره که قیمت نفت و گاز پایین بیاد و این داره کمر اقتصاد اروپا رو میشکنه باز هم میگم اگر دیدید که تا چند وقت دیگه چند کشور اروپایی دچار آشوب سراسری و فروپاشی شدن اصلا تعجب نکنید گلوبالیست ها به دنبال ایجاد بحران انرژی بودن ولی فکرش رو هم نمیکردن که اوضاع از کنترل شون دربیاد پارسال پیش‌بینی کرده بودیم که دلار با سر سقوط خواهد کرد این اتفاق به نزدیک ترین زمان خودش رسیده پوتین در جلسه هیئت دولت اعلام کرده که طی چند روز آینده تمامی معاملات و مراودات مالی روسیه و فروش نفت فقط و فقط با روبل روسیه انجام بگیره و این یعنی پوتین در حال تقویت پول ملی روسیه در برابر دلاره در قرارداد بزرگی هم که بین روسیه و عربستان بسته شده هر گونه معامله نفتی با عربستان فقط با پول طرفین انجام میشه این یعنی یک شکست عظیم برای دلار امریکا و یک فرصت طلایی برای ایران این رو خدمتتون عرض خواهم کرد قبلا گفتم که ونزوئلا که تحت تاثیر سیاست‌های ایرانه هم دست رد به سینه آمریکا زده به همین جهت آمریکا مجبوره بیاد سمت عربستان بعد هم عرض کردیم که به زودی پالایشگاه نفتی آرامکو عربستان توسط انصارالله زده میشه پیش‌بینی دو سال قبل بنده امشب اتفاق افتاد و اون این بود که انصارالله به دنبال زدن مخازن نفتی آرامکو ست که اون زمان عرض کردیم که اگر این اتفاق بیفته اطفای حریق اون دیگه ممکن نیست و باید صبر کنند تا کل منابع آرامکو بسوزه و تموم بشه و این یعنی یک حرارت عظیم و اما خبر چیست طی یک ده روز گذشته چیزی بالغ بر ده حمله بزرگ موشکی و پهپادی رخ داده و طی اون نقاط حساس و بزرگ عربستان مورد اصابت قرار گرفته نقطه اول و از همه مهمتر مخازن نفتی آرامکوست ساعاتی قبل بزرگترین حمله موشکی به مخازن نفتی آرامکو به وقوع پیوسته شدت حمله به قدری که ٧٠ درصد مخازن آرامکو در حال سوختنه عربستانی ها امکان اطفا حریق رو ندارن چون باد شدیدی در حال وزیدنه و تاسیسات یکی پس از دیگری داره دچار حریق میشه وحریق در حال گسترده شدنه اینه شاهکار ارتش یمانی شدت انفجار مخازن به قدری بالاست که عربستان توان خاموش کردن اون رو نداره سلمان امشب سکته میکنه بن سلمان به شدت ترسیده ما نخواهیم گذاشت نفت غرب آسیا جایگزین نفت روسیه برای اروپا بشه گذشت دوران آقایی غرب الان زمان ماست که ابرقدرتها رو تحریم کنیم تحریمی که منجر به شکست و فروپاشی ابرقدرت‌های پوشالی غرب خواهد شد طی چند روز گذشته فرودگاه‌های عربستان مورد اصابت شدیدقرار گرفته پاشنه آشیل عربستان بعد از نفت، تاسیسات آب شیرین کن اونه چرااا؟ چون عربستان شبه جزیزه است و دور تا دور اون رو آب شور در بر گرفته برای همین مجبوره برای تامین آب مصرفی خودش تاسیسات بزرگ آب شیرین کن بزنه و اگر این تاسیسات از کار بیفته عربستان در یک هفته از تشنگی از پا درمیاد و قیمت آب در عربستان بیشتر از نفت خواهد شد خدمت بزرگواران عرض کنم که ساعتی قبل تاسیسات آب در جنوب ظهران نیز توسط نیروهای انصارالله یمن مورد هدف قرار گرفته است. قایقهای انتحاری یمنی ها نیروی دریایی عربستان رو مورد حمله قرار داده قبلا عرض کرده بودم که به زودی عربستان توسط یمن فتح خواهد شد انگار یمنی ها امشب قصد دارن عربستان رو فتح کنند نیروگاه برق شهر صامطه عربستان به علت حمله انصارالله منفجر و شهر در خاموشی کامل است. عربستان به زودی به شدت تنبیه خواهد شد و دست به دامن ایران ولی دیگه دوران آقایی اینها سر رسیده امشب یکی از به یاد ماندنی ترین شبهای قرن جدید خواهد بود امارات هم آماده باشد تا نوبت اون هم میرسه منتهی اولویت اول الان عربستانه اوضاع جوری شده که الان حل بحران انرژی دست ایران و روسیه است روسیه که در حال تقابل با اروپا و آمریکاست عربستان هم که از معادلات کنار گذاشته شد پس تنها گزینه الان ایرانه کار خدا رو ببینید اینها الان برای اینکه بحران انرژی خودشون رو حل کنند باید بیان سمت ایران و مجبورند که تحریم‌های خودشون رو بردارن الان بهترین زمان برای ایرانه که دلار رو از معاملات نفتی خودش کنار بگذاره واین امر باعث میشه پول کشور به شدت قدرت بگیره اگر مسئولین ایرانی بتونن از این فرصت استفاده کنند در یک جنگ ارزی بزرگ که در دنیا درحال رخ دادنه به یک پیروزی عظیم میرسن طی ساعات گذشته ٢٠ فروند موشک کروز قدس عربستان رو مورد اصابت قرار داده که هیچ کدوم اونها توسط گنبد آهنینی و سامانه پاتریوت قابل رهگیری نبوده و همگی با سلامتی به اهداف خودشون برخورد داشته اند این قدرت جنگ الکترونیک ماست که صادر کردیم به انصارالله حیثیتی برای آمریکا باقی نمونده نه میتونه کمک کنه نه سامانه هایی که به کشورها فروخته دیگه اثری داره و این یعنی اضمحلال انگلاساکسونها شدت حرارت در آرامکو به قدری بالاست که نمیشه دیگه بهش نزدیک شد فقط باید بشینن تماشا کنند حالا هی فوت کن تا خاموش بشه حالا این وسطا دیدید چند تا پایگاه آمریکا و اسرائیل در کشورهای منطقه مورد اصابت موشک قرار گرفت اصلا تعجب نکنید و اما بعد... بریم چند تا پیش‌بینی بکنیم با رصد اخبار و تحلیل‌ها به این نتیجه می‌رسیم که دنیا وارد بحران انرژی شده و این در آینده تاثیر عجیب خودش رو در بحران غذایی نیز خواهد گذاشت با صحبت‌های مقام معظم رهبری و هشدار ایشان به دانش بنیان کردن حوزه کشاورزی و اولویت دادن به این مسئله نشون میده که در آینده نزدیک دنیا درگیر این بحران خواهد شد راه حل اون هم اینه که به سرعت کلیه کشاورزان در حوزه مخصوصا کاشت گندم و برنج و جو وارد عمل بشن دومین کاری که باید انجام بدیم تامین نهاده های دامی است اونهایی که امکان این رو دارن که نهاده های دامی تولید کنند هر چه سریعتر ظرفیت تولید خودشون رو به سقف خودش برسونن ما اگر این کار ها رو انجام بدیم میتونیم در زمان بحران غذایی جهانی اولا کشور خودمون رو از آسیب های جدی مصون کنیم و ثانیا میتونیم کشورهای منطقه رو هم تحت پوشش قرار بدیم و به شدت از لحاظ اقتصادی دست برتر منطقه بشیم میشه با اندکی درایت از تهدید آینده فرصتی ساخت برای رفاه کشور و مصون ماند از اتفاقات آخرالزمانی و اما بریم سر موضوع ظهور... غرب و مخصوصا آمریکا به دنبال تحریک اردوغان برای تقابل با روسیه هستن از این رو اگر اردوغان در دام این تحریک بیفته بلاشک به اون اتفاق عظیم درگیری ترکها در قبل از خروج سفیانی نزدیک میشیم درگیری روسیه و ترکیه دور از ذهن نیست و این خودش جزوی از علائم ظهوره اما در پس همه این اتفاقات تحقق یکی از بزرگترین قواعد ظهور رو هم داریم میبینیم و اون هم قدرت گرفتن ارتش یمانی است ده سال پیش کی فکرش رو می‌کرد که یمنی که به شدت فقیر و ضعیفه بتونه به جایی برسه که غولی مثل عربستان رو از پا دربیاره اما حالا می‌بینید که ارتش یمانی به راحتی به تمام نقاط عربستان دسترسی داره و فتح عربستان دور از ذهن نیست داریم به نقطه صفر عملیاتی نزدیک میشیم غرب اگر به نقطه انتحار برسه برگ آخر خودش رو در منطقه رو خواهد کرد ما ان شاالله داریم به تقابل آخرالزمانی جبهه حق و باطل نزدیک میشیم ان شاالله طی روزهای آینده اخبار خوبی از عربستان سعودی به گوشتان خواهد رسید منتظر اتفاقات عجیب در غرب آسیا باشید روزهای سختی در حال سپری شدنه دنیا آبستن حوادث عظیمی است به امید پیروزی جبهه حق علیه باطل رفقا تا میتونید این مطالب رو منتشر کنید هر کس در جبهه حق وظایفی رو میتونه به عهده بگیره استاد عزیز این تحلیل ها تا چه حد درسته ؟ودر ظهور نقش داره ؟ممنون از پاسخهاتون موید باشید التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که جهان آینده با جهان دیروز و گذشته متفاوت خواهد بود، شکی نیست. ولی این‌که گمان کنیم تماماً جهان آینده از دست شیاطین آزاد می‌شود، را هم باید نوعی خوش‌بینی و ساده‌باوری دانست. آری! بشرِ امروز و فردا بنا دارد تا با جدیّت بیشتر سرنوشت خود را از دست جهان استکباری آزاد کند و از این جهت زمینه ظهور بهتر و بهتر فراهم خواهد شد، ولی با همّتی بس بلند به بلندی همّت حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و فرزندان او. موفق باشید

39920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود بر استاد عزیزم: امیدوارم در مسیر یاری امام زمان سالم و با نشاط باشید گستاخی من رو ببخشید اگر سوالهام زیاده یا بهم ریخته‌ست، اصلا حال خوشی ندارم و اونقدر مغزم رو مشغول کردن که حقیقتا حس می‌کنم حالت تهوع دارم (برای پاسخشون از افراد متعددی پرس و جو کردم اما قانع نشدم و در ضمن سیر مطالعاتی شما رو هم دارم با دقت و جدیت تمام هر روز دنبال می‌کنم) خواهش می‌کنم حداقل شما بی توجه نباشید به سوالاتم واقعا فلج کننده ان، کسی رو جز شما ندارم ۱. اگر امام زمان اونقدر قدرت دارن که قراره پس از ظهورشون با صلح و عدالت بر کل دنیا حکومت کنن، پس چرا تامین حفاظت جانی‌شون باید توسط شیعیان انجام شه؟ که تازه ما نیاز به انرژی هسته ای داشته باشیم برای حفظ جانشون... این با چه منطقی جور در میاد؟! ۲. قرآن می‌فرمایید انسان هدایت نمی‌شود و حقیقت را نمی‌بیند مگر اینکه خدا بخواهد. پس اختیار انسان چی میشه؟ ۳. از طرفی تمام آدم ها با یک دینی به دنیا میان. منم اگه تگزاس به دنیا اومده بودم الان کافر بودم. این عادلانه نیست، حقیقت و آیات خدا به طور مساوی به افراد نشون داده نمیشه. شیعه بودن من ارزشی نداره! ۴. اگر خدا میدونه یکسری انسان ها شر هستن و این مقدر شده، پس چرا اصلا اجازه میده به دنیا بیان تا سپس به جهنم برده شن؟ مگه مهربون نیست؟ ۵. میگن خدا میدونه نتیجه آزمایش بنده چیه، ولی همچنان آزمایشش میکنه تا رشد کنه. آیا نمیتونه این رشد و آزمایش رو از طریقی به غیر از مشکلات و رنج کشیدن رقم بزنه؟ ۶. اسلام چه توجیهی داره برای تولد کودکانی با بیماری خاص نظیر پروانه ای ها یا سرطانی ها که از بچگی درحال عذاب کشیدن هستن؟ خواهش می‌کنم نگید رشد و کمال و آزمایش و... الان فردی که تن سالم داره و در مسیر کسب علوم دینی و مددرسانی به مردم و... قدم بر میداره بیشتر رشد کرده یا اون بنده خداها که اصلا چیزی از دنیا نمیفهمن؟! ۷. من متوجهم که جریانات غزه برای بقیه مردم جهان یک آزمایش و معیار سنجشه، اما برای خود غزه ای ها چی؟ بچه ای که کل خانوادشو از دست داده باید چطوری به زندگیش ادامه بده؟ چرا خداوند داره تماشا میکنه آخه تا کی؟ ۸. بسیاری از تبهکارها و بزهکارها کودکی وحشتناکی داشتن، بنابراین نمیتونیم تمام بار گناهانشون رو اختیار خودشون بدونیم. منم اگه جای اون بودم همینجور میشدم. این چطور در حیطه سنجش خداوندی میگنجه؟ ۹. وقتی یک دختر در خانواده ای معتاد به دنیا میاد و پدرش او رو مجبور میکنه از بچگی برای تامین پول موادش تن فروشی کنه، این چطور در عدالت خداوند قابل توضیحه؟ میلیاردها مصداق این شکلی وجود داره که بنظر میاد خدا فقط ناظره یا براش اهمیتی نداره. ۱۰. اینما تولوا فثم وجه الله. خب پس نتانیاهو هم وجهی از خداست؟! چطور ممکنه از خداوندی بی نهایت مهربان و بی نهایت بخشنده، چنین بندگان شر و شیطانی خلق شده باشن؟! ۱۱. اصلا مگه نمیگن «بیده ملک السماوات و و الارض»؟ اگه اراده خداوند بی نهایته و همه جا هست پس چطور ممکنه اراده انسان خارج از حیطه اراده خدا باشه؟ منظورم اینه که میگید انتخاب دین یا کافر شدن به خود انسانه. یعنی خدا نقشی در این انتخاب انسان نداره؟! مگه همه چیز دست او نیست؟ اندیشه های بودایی یا هندوئیسم که رنج ها رو نتیجه ی کارما و زندگی های قبلش شخص میدونن خیلی بیشتر با عقل جور در میاد. ببخشید استاد من دارم دیوانه میشم. یعنی شدم. خیلی وقته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب است که ذهن جنابعالی دارای چنین سؤالاتی است و مسیر دینداری آن است که انسان بتواند بالاخره جواب این نوع سؤالات را بدهد. خود بنده نیز در چنین شرایطی بودم. ولی اولاً: متوجه هستید که جواب به هر کدام از این سؤالات نیاز به زمان زیادی دارد و ثانیاً: مانند کاری است که شهید مطهری عزیز در کتاب‌هایی مثل «عدل الهی» و «انسان و سرنوشت» انجام دادند. به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که در مسیر مطالعاتی که شروع کرده‌اید، متوجه معارفی خواهید شد که در دل آن معارف، جواب بسیاری از سؤالات خود را خودتان خواهید داد بخصوص وقتی خود را با عبادات الهی مأنوس کنید که در آن صورت قصۀ «خود، راه بگویدت که چون باید رفت» به ظهور می‌آید. به عنوان مقدمه، علاوه بر سیر مطالعاتی سایت، مطالعۀ کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را که روی سایت هست شروع بفرمایید خوب است. موفق باشید

37520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ارادتمندم استاد گرامی. مرحوم امام خمینی در صفحه ۳۱۰ تعلیقات فی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، روایتی‌ میآورد که دال بر وجود صفات نیکو در خلیفه اول ابوبکر است. علی الظاهر در اثبات بحث وحدت وجود به روایتی که پیغمبر خطاب به ابوبکر می‌گوید همگی صفات بهشتیان در توست، استناد می‌کند. آیا این روایت جای توجیه دارد؟ چرا که ما معتقدیم تا روز قیامت هر ظلمی بشود ایشان در آن ظلم شریکند و خلود در جهنم دارند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت بفرمایید که در آن متن، بحث در «وحدت وجود» است و این‌که هر موجودی به اعتبار وجه تکوینی او همه کمالات را دارا می‌باشد. به همین جهت در جملات قبل متذکر می‌شوند: «جمعها بین الوحدۀ و الکثرۀ من اثر الجمعیۀ البرزخیۀ الکبری» و در آخر متن، نکته‌ای را که به حضرت موسی «علیه‌السلام» وحی شده است را می‌آورند به معنای «موجودٍ اخس». موفق باشید

36385
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من از سال ۹۴ با آثار شما محشورم و تقریبا همه کتابهاتون رو دارم، امسال توفیقی داشتم که کتاب رساله الولایه علامه رو، رو حساب ذوق شخصی و احساس اینکه لازمه اطرافیانم یا جامعه فرهنگی ما با این کتاب آشنا باشن ترجمه کردم و اسمش رو گذاشتم راز ولایت. برای شرحش جهت استفاده شخصی از شرح شما و آثار استاد یزدان پناه و امینی نژاد استفاده کردم یه چیز جالب این بود که اواخر ترجمه این کتاب با کتاب «سرباز روز نهم» که زندگی نامه شهید صدرزادست آشنا شدم و به این نکته هدایت شدم که رساله الولایه چشم اندازی برای معنویت مطلوب در گام دوّمه و باید درست مناسب تاریخ بهش نگاه بشه تا امثال این شهید ثمرش باشند و خیلی جاها در این کتاب احساس کردم که ظهورات سلوکی که در رساله الولایه ترسیم می شه دیده می شه. استدعا داشتم برای مقدمه این کتاب ترجمه، چند جمله ای جهت نشون دادن اهمیتش بنویسید اگر خواستید خود ترجمه رو هم براتون می‌فرستم میدونم وقتتون کمه ممنون ضمناً پاسخ این سوال لطفا، خصوصی برای من فرستاده بشه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که خوب است کاربران محترم نسبت به اهمیت کتاب «رسالۀ الولایۀ» آگاهی بیشتری داشته باشند؛ اجازه بدهید تا موضوع را با همه کاربران در میان بگذاریم.
در مورد کتاب شریف «رسالۀ الولایۀ» به این نکته باید اندیشید که حضرت آیت الحقّ سید حسین طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» به کدام افق چشم دوخته‌اند که برای گزارش نسبت به آنچه یافته‌اند؛ کتاب «رسالۀ الولایۀ» را در مقابل ما گشوده‌اند؟ آیا حکایت، در آن کتاب حکایتِ نظر به انسانی نیست که باید در این آخرین دوران، همه ابعاد خود را در نزد خود بیابد و تجربه کند و وجهِ زمینی خود را به آسمان معنویت متصل گرداند؟
بی‌حساب نیست که حضرت علامه طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» میدان نظر به انسان را از طریق معرفت نفس در مقابل مخاطبان‌شان گشوده‌اند تا معلوم شود انسان در جدّی‌ترین برخوردی که باید با خود داشته باشد، باید وسعت خود را به علم حضوری در خود تجربه کند و در این‌جا است که آری! خود را عین ربط به حضرت حق یعنی به وجود مطلق می‌یابد و این، بلندترین سخنی است که جناب علامه طباطبایی در افقِ «حکمت متعالیه» جناب صدرالمتألهین به روشن‌ترین شکل با ما در میان می‌گذارند تا ما در این آخرین دوران، که از یک طرف ظلمات و خودبنیادیِ انسان به اوج رسیده است و از طرف دیگر، خود را در عالی‌ترین حضور دریابیم و احساس کنیم. این است رازی که کتاب شریف «رسالۀ الولایه» با ما در میان می‌گذارد. امید است با دقت و حساسیت لازم در آن کتاب، در جستجوی این «راز» باشیم. موفق باشید          

 

36307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در مورد سوال 36304 بنده جواب کامل رو نگرفتم، منظورم این قسمت از کتاب است: «مرگ طبيعي انساني: كه نفس در ابعاد انساني كامل شود و جنبه هاي بالقوه اش به فعليت برسد و ديگر ابزار تن را نخواهد و لذا رهايش مي كند، كه اين بهترين نوع مرگ است و اين نوع رها كردنِ تن توسط نفس، مخصوص اولياء الهي مي باشد.» این رها کردن تن بعد از به کمال رسیدن دست خود شخص است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این همان تقدیرِ او و همان اجل مسما می‌باشد که به هیچ وجه در ذات خود با هر تلاشی که افراد انجام دهند، تغییر نمی‌کند زیرا مسمّا است یعنی مشخص‌شده است. حتی اگر فرموده‌اند بعضی از اعمال، عمر را طولانی می‌کند به این معناست که گرفتار مرگ زودرس نمی‌شوند. موفق باشید

35581
متن پرسش

اول از همه سلام که بی سلام، بودن هیچ معنایی ندارد. گاهی که دلم می خواهد از خدا جواب بشنوم؛ از خود خودش، و چون نمی توانم، به بنده هایش پناه می آورم تا مگر کسی جواب مرا بدهد. دلم می خواهد خدا بگوید که نظرش درباره ی من چیست؟ حوصله دارد با من نشست و برخاست کند، حرف بزند، وقتش را بگذراند یا نه، اگر نه بروم دنبال کارم، یعنی انصافاً باید به او حق هم بدهم. (واقعا ولی جالب است که خدا بدون اینکه در بند زمان باشد ولی وقتش را می گذراند؛ انگار خدا برای هر مخلوقش یک وقت مخصوص دارد؛ و این وقت ها همه هم همزمان هستند!) بسکه مذبذب بوده این سالها حالم نمی دانم خدا واقعا بنایش برای من چیست؟ چرا خودش جوابم را نمی دهد؟ دلم می خواهد خودم با همین گوش هایی که خودش برایم طراحی کرده و آفریده بشنوم. ته همه ی حرفهایی که می خواهم بگویم اینست که من از عاقبتم می ترسم و چون اطمینان ندارم کلافه ام، سردرگم و سر در گریبانم، به خدا انگار که قصّه قصّه ی دیگری است؛ همه ام شده یک علامت سوال! بس که چند سوال گاه و بیگاه در روحم می چرخد انگار گردبادی در درونم برپا شده و مرا بی قرارانه می چرخاند. سکون به یک معنا بی حد نفرت انگیز و نفرت افزاست آنجا که فقط باید رفت و رفت؛ و لازم و روح افزاست آنجا که باید یکجانشین خویش شد و خود را تورّقی کرد و به هر چیز اندیشید. آنقدر نفسم از این گردباد به در و دیوار عالم فکر کوبیده شده که کوفتگی و خستگی اش به بدنم هم سرایت کرده! مغزم دارد از اینهمه ابهام منفجر می شود. به خدا قصه قصه ی دگری است؛ حرف، حرف بهشت رفتن نیست، نتیجه ی عاقبت کارم آرامشم را می کاهد و می کاهد، و بلاتکلیفی تاریخی و حتی بلاتکلیفی معیشتم ویران و ویران و ویرانم کرده، آی خدای من بگو تا کجا می خواهی با ما بمانی؟ می خواهی آخرش چه کنی؟ بعد از انسان کامل هیچ بالاتری هم آیا دیگر برای تو هست که بخواهد بشود؟می دانید چه ام شده که به این روزها افتاده ام؟ هیچ بویی از امام مهدی در روزمرّه هایم نیست، در زندگی ام نیست؛ و برای همین اینطور به سرم زده، بطالت دیوانه ام کرده! به خدا راست می گویم باورم کنید. به خدا انگار که قصه قصه ی دیگری است؛ وقتی که خوب فکر کنی بعد از تحقق «ان الارض یرثها عبادی الصالحون» چه خواهد شد؟؟ اصلا همه جا بهشت باشد؛ آخر چقدر بمانیم، بس نیست آیا؟ خدایا برنامه ات برای ابدیت چیست؟ خدایا دوباره می پرسم؛ هزار بار می پرسم، برنامه ات برای ابدیت چیست؟ خدایا جوابم را بده وگرنه متلاشی می شوم، دیوانه می شوم، از غصه می میرم، من همین حالا و روزها هم دارم از غصه ی این‌همه ابهام متلاشی می شوم، خدایا یا مرا عاشق خودت کن یا مرا در عدم حل کن! من بی عشق تو نفس ندارم بکشم، خدایا چقدر سلیقه و ذوق بی نظیری داری که اشک را آفریدی، اشک خودش یک عالمی است برای خودش، خدایا به یقین که صدایم را می شنوی، نوشته هایم را می خوانی، خدایا ببین چطور دارم فرو می پاشم؛ همه اش به خاطر اینست که تو همه ام نیستی، آن مرد گفت دستت در دست امام مهدی نیست که همینطور که دارد می رود تو را هم ببرد؛ برای همین است که اینقدر دور خودت می چرخی؛ سرگیجه گرفته ام! دعا یعنی چه؟ یعنی کسی دلش را به خدا وصل کند و خدا را از راه دلش جاری کند و بر من ببارد، و این آیا یعنی استجابت؟ برای من دعا کنید که احساس می کنم امام مهدی راهش راه دیگری است و من راهم راهی دیگر؛ قلب کارش دروغگویی نیست؛ قلبم گواهی می دهد که مهدی امتها به شدت دلش هم از من گرفته و هم از من دور است؛ این دینداریِ من نمایشنامه بازیست نه جریان زندگی؛ و حتی این نوشته هایم هم گویا همین رنگ را دارند می گیرند؛ تنها حرف راستم شاید التماس دعاهایم باشد؛ من اگر واقعا تشنه ی خدا بودم آدم می شدم، خودم به تنهایی هم که بود آدم می شدم، من اگر واقعا دنبال امام مهدی بودم نیازسنجی و اولویت سنجی ام طور دیگری بود؛ دنیا با همه ی قشنگی اش زشتم کرد؛ دنیا مرا در حبس خود پوساند، خدایا از تو بالاتر ندارم که تو را به او قسم بدهم که نجاتم بدهی؛ به حرمت آنها که محترمند منّت بگذار بر سرم و نجاتم بده، خدایا من بلد نیستم خودم را نجات بدهم تو نجاتم بده، یکی مرا بیدار کند و ابدیت را باورم دهد، به خدا که وعده های خدا شوخی نیست، یکی مرا توبه دهد، به خدا که ابدیت در پیش داریم، خدایا باز هم می پرسم؛ برنامه ات برای ابدیت چیست؟ یکی دست مرا در دست امام مهدی بگذارد؛ چه کسی صدای یاری طلبی مرا شنید؟ کسی مرا به چشمه ی زهد ببرد، من خیلی تشنه ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه جناب نیچه هوشیارانه و با نبوغ خاص خود خبر داد که برهوت در حال گستردگی است و خواست تا به آموزه‌های کاتولیکی قرون وسطایی خبر دهد در آنچه هستید آینده‌ای که بتوانند ایمان مردم را زنده نگه دارند، قرار ندارند. زیرا بشر جدید، خود را در تاریخی که انسان ابژه خود شده است، خود را دنبال می‌کند و این‌جا است که شما در سکرات عبور از آن دنیا به دنیای دیگر قرار می‌گیرید و در طلب نورانیت حضور انسانی هستید که معنای همه انسانیت بشریت است یعنی حضور حضرت مهدی «عجل الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف». بی‌خود معطلید!! نه می‌توانید از حیات دیروزِ دینیِ خود منصرف شوید زیرا هزاران بال برای پرواز در آن دیروز در خاطره دارید و نه می‌توانید از این برهوت منصرف شوید و در امروزِ برهوتیِ خود که همان سوبژه‌شدنِ انسان است نزد خود، از پروازکردن باز بمانید. این حالت را بنده حضور در «جهان بین دو جهان» نام نهادم. در مباحث سوره مرسلات عرایضی شد و در سلسله مباحث «در راستای بنیان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان» خبر از اموری داد که گویا کمی زود گفته شده است؛ هرچند دیر هم شده باشد!! موفق باشید   

34848

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید. علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم از اعتباریاتی بحث می کنند که طبق اذعان خود ایشان روش در این مرحله تتبعی و استقرائی و سیر قهقرایی ست. حال چگونه این روش و این بحث با سبک کار فلسفه که با کلیات وجود است و به وسیله ملازمات عامه (صدرا) و برهان (مشاء) سازگار است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسی مفصل و مهم است در آن حدّ که جناب آقای دکتر اصغر مصلح کتابی تحت عنوان «اداراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) و فلسفه فرهنگ» تدوین و تنظیم کرده‌اند و یا جناب آقای دکتر قاسم پورحسن نیز چندین جلسه در این رابطه صحبت داشته‌اند مبنی بر آن‌که هر اندازه در جامعه و در فرهنگی، اعتباریات، بیشتر حاضر باشد حکایت از نوعی روح تمدنی در آن جامعه حاضر است و از عظمت شخصیت علامه طباطبایی همین بس که متوجه جایگاه اعتباریات در این تاریخ شده‌اند، امری که در گذشته در بین فیلسوفان معمول نبوده است. موفق باشید

34782

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من چند وقتیه در صدد این هستم که وقت هام رو بیشتر به یاد خدا و اهل بیت به خصوص حضرت زهرا اختصاص بدم، با حضرت حرف می‌زنم گاهی، ولی چند روزه حس خستگی دارم حس اینکه انگار یقین ندارم که حضرت زهرا منو میبینه و پیشمه، یا خدا حضور داره و پیشمه، انگار حس می‌کنم مثلا حضرت زهرا یه جایی اون دنیاس و از من دوره و قابل دسترس نیست، یا حتی راهیان نور که رفتم حس می‌کردم بقین ندارم به چیزایی که راجب شهدا میگفتن. نگرانم بابت این حال. همش میگم کاش می‌شد با چشم مادی دید حضرت زهرا رو. حس خستگی دارم از اینکه هیچ نشونه ای از حضرت، از خدا، از شهدا ندارم. با خودم میگم خب من باید ببینم. آخه نمیشه که اصلا هیچی ندید با چشم ولی یقین داشت! میگم وقتی من هیچ علامت و نشونه و ... ندارم باعث شده همه چی برام در حد حرف باشه، نه شهودی، نه چشم بصیرتی، نه چیزی. البته فکر می‌کنم به خاطر گناهانمم هست که پرده ی شک و عدم یقین رو قلبم اومده ولی انگار با استغار و کمک از شهدا و ... باز هم این حجاب رفع نشده. خواستار کمک شما هستم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد، دنبال‌کردن مباحث معرفت نفس کمک می‌کند و در این رابطه پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو روی سایت هست؛ دنبال بفرمایید تا إن‌شاءالله تصور خوبی نسبت به درک حضوری حقایق برایتان پیش آید. موفق باشید

34755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

34746 استاد گرامی سلام در مورد پاسخی که به سوال 34746 فرمودید صحبتم اینست که چرا سوء تدبیر و تصمیمات غلط و غیر کارشناسی مسئولین را به حساب امتحان الهی می گذارید. این اشتباه است که تصور می کنیم که در بین ۸ میلیارد جمعیت زمین فقط ۸۰ میلیون آن ها برگزیده شده اند و مادام العمر باید امتحان بدهند. تصمیمات غلطی که در مجلس و دولت گرفته می شود و اجناس را بعضا تا چند برابر گران می کنند و حقوق ها را فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش می دهند باعث این وضعیت شده یا امتحان الهی؟ آیا خدا می خواهد که در این کشور یه عده هر روز پولدارتر و عده ای هر روز فقیر تر شوند؟ حضرت ابراهیم (ع) برای مهمانانش گوساله بریان کرد ولی در این کشور عده ای دیگر نمی توانند رنگ گوشت را ببینند. آیا این خواست خداست یا به علت وضعیت دولت که نمی تواند به دامدار کمک کند و جلوی قاچاق را بگیرد؟ خدا به داد کارمندان و کارگران برسد. خدا به داد مستاجرها برسد. خدا به داد خانواده های دارای جوان برسد. مخصوصا سال آینده که تورم رسما ۴۰ تا ۶۰ درصد اعلام شده. متاسفانه تمام این اتفاقات پیش چشم رهبر انقلاب رخ می دهد و دست با کفایت ایشان این گره ها را باز نمی کند. اگر به مسئولین حداقل حقوق داده می شد اولا افراد کمی حاضر می شدند پست قبول کنند و ثانیا وضعیت مردم را درک می کردند و تصمیمات درستی می گرفتند. به نظر می رسد راحت ترین کار انتخاب شده که از خود رفع مسئولیت کنیم و همه چیز را به تقدیر و امتحان الهی نسبت بدهیم. متاسفانه در هیچ یک از مسئولین خصوصیاتی که در اسلام و سیره معصومین (ع) برای حاکمان برشمرده شده دیده نمی شود. یاکل الطعام و یمشی فی الاسواق (در متن جامعه بودن) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده به جهت چند دوره حضور در مسئولیت‌های اجرایی در جریان کوتاهی‌هایی هستم که حقیقتاً کوتاهی است و با این وصف، عرض کردم اولاً: در این شرایط امتحان الهی را باید مدّ نظر قرار داد به همان معنایی که قرآن در رابطه با نقش پيامبران در به ظهور رساندن ذات جوامع مى‏‌فرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ‏ يَضَّرَّعُونَ‏، ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ * وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» [1] ما هيچ پيامبرى را در قوم و قريه‏ اى نفرستاديم مگر اين‏كه آن قوم را به سختى انداختيم، شايد كه اهل تضرع شوند. چون به جهت نبودن پيامبر در آن قوم، آن‏ها حسّى مسلك شده بودند، خداوند پيامبر را مى‏ فرستد تا در عين سير به سوى اجل و سرآمدشان، يا نجات پيدا كنند و به كمالى كه مى‏‌طلبيدند دست يابند و يا به هلاكتى كه مى‏‌طلبيدند برسند. و عموماً اكثر اقوام در رويارويى با پيامبران راه تكذيب را پيشه كردند و هلاك شدند، به‏ جز قوم يونس.[2] زيرا در روياروئى با دعوت انبياء به توحيد، نتوانسته ‏اند از كثرت‏ها به سوى حضرت احد روى بگردانند و بدين جهت نابود شدند، حال آن نابودى يا با باد يا آب يا صاعقه يا هرچيز ديگر صورت مى‏ گرفت.

علامه ‏طباطبائى «رحمةالله‏ عليه» علت اين كه همراه ارسال رُسل سختى‏ هايى را خداوند براى آن امت مى‏ فرستد، اين مى‏ دانند كه آن ملت اسير دنيا شده بودند و لذا بايد سختى بكشند تا از عادتِ فكر و فرهنگ قبلى رها شوند و با تمدن جديدى كه پيامبر آورده هماهنگ گردند و لذا در مقابل سختى‏ هاى پيش ‏آمده شايسته بود به درگاه خداوند بنالند تا آسمانى شوند. به همين جهت فرمود: «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» شايد بنالند و شايد روح تضرع و توجه به عالم غيب در آن‏ها احياء شود. ثانیاً: در مورد جایگاه رهبری، باید متوجه بود که ایشان راه‌کارهای کلی را مشخص می‌کنند، ولی تنگناهای تاریخی که ما گرفتار آن هستیم، اموری نیست که اجازه دهد تا کارها به راحتی جلو برود. البته بنده حضور آقای رئیسی را برای رفع آن تنگناها، یکی از الطاف الهی می‌دانم و معتقدم خداوند عنایت خود را با همه کوتاهی‌هایی که داریم از ما بر نگرفته است. موفق باشید

[1] ( 1)- سوره‏ اعراف، آيات 94 و 95.

[2] ( 1)- به آيه‏98 سوره‏ يونس رجوع شود.

34733
متن پرسش

«الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با عرض پوزش و کسب اجازه چند کلمه ای خواستم در محضرتان درس پس بدهم. همان طور که جنابعالی بارها متذکر شده اید، ترجمه های قرآن بعضاً ناقص است و نمی تواند اشارات آیات قرآنی را به خوبی منتقل کند، مشغول تدبر در آیه شریفه ی «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» و ترجمه «صراط مستقیم» بودم که حقیقتاً ترجمه «راه راست» نمی تواند حقیقت جاری در این آیات و کلمات را منتقل کند. ناگهان ذهنم به سوی بیتی از اشعار مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه رفت که می فرمایند: من خس بی سر و پایم که به «سیل» افتادم / او که می رفت مرا هم به دل دریا برد. انصافاً این بیت ترجمه ی بسیار بهتری و روشن تری است برای این آیه شریفه. بدین معنا که صراط مستقیم مثل این صراط های دنیایی نیست، بلکه خودش «عین رفتن و عین حرکت» به سوی دریای توحید است. لذا ما از حضرت حق با عجز و انکسار تقاضا می کنیم که ما را به رود جاری و صراط ساریِ به سوی خودش ملحق کند تا همچون خس بی سر و پایی به دریای توحید متصل بشیم. لذا حالا تا حدودی معنای روایت «علیٌّ هو الصراط المستقيم» و «هُمُ السَّبیل إِلَیْکَ» برایمان رخ می گشاید. مرحوم علامه در قسمتی از المیزان ذیل آیه شریفه ی «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» به زیباترین شکل ممکن تفاوت بین «ارائه طریق» توسط انبیاء و رسولان الهی، و «ایصال الی المطلوب» توسط امام را متذکر می شوند. و معلوم می کنند چگونه امام با هدایت های باطنی و تصرفات تکوینی و کُن فَیکونی، می تواند انسان را به سوی دریای بیکران توحید با خودش همراه کند و از موقف و منزلی معنوی به سوی موقف و منزلی بالاتر حرکت دهد. رزقنی الله و ایاکم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت بعد از آن‌که از حضرت حق تقاضای هدایت به سوی صراط مستقیم می‌کنیم، عملاً با حضور در آن صراط، الطاف الهی، انسان را فرا می‌گیرد تا در مسیر انس با حضرت حق قرار داشته باشد و لذا در ادامه اظهار می‌دارید: «صراط الذین انعمت علیهم» که به گفته علامه طباطبایی: «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» کسانی‌اند که خداوند علمی به آن‌ها داده که خودشان از مسیر عادی نمی‌توانستند کسب کنند زیرا فرمود: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»(مجادله/11) خداوند آن‌هایی از شما که ایمان آوردند را بلندمرتبه کرد و برای آن‌هایی که به آن‌ها علم داده شد، درجاتی است خاص.» به همان معنایی که شما به شعر علامه اشاره کردید که: «من خس بی سر و پایم که به «سیل» افتادم / او که می رفت مرا هم به دل دریا برد». موفق باشید               

34662
متن پرسش

سلام بر شما: با توجه به اینکه در این شرایطِ بسی مشقت آورِ اقتصادی، افراد متدین نیز آه می کشند - و این قضیه ارتباطی به معاند و ضد انقلاب ندارد - مسئولین ما در مسیر ناامید کردن مردم در این زمینه قدم ها برداشته اند و البته که این مورد ۴۵ سالش در جمهوری اسلامی و ۲۵ سالش در رژیم پهلوی بوده است. دفاع از مواضع انقلابی در جایی که مشکل اقتصادی فوران می کند کار چندان ساده ای نیست زیرا «از هر در که فقر وارد شود، ایمان خارج می شود» و چون آرمان و هسته اصلی انقلاب اسلامی بر ایمان اسلامی استوار است، نمی توان انتظار همراهی مردمی را در این قضیه اقتصاد داشت. ظاهرا (اقتصاد، ایمان و انقلاب اسلامی) سه ضلع یک مثلث طلایی شده اند که اگر یکی نباشد دو تای دیگر به سختی بدست می آیند - که البته همانطور که آتش بدون اکسیژن خاموش می شود- اضلاع مثلث در هم تنیده انقلاب اسلامی هم با توجه به فنای اقتصاد، عملا خاموش می شوند. و این خاموشی همان خاموش شدن انگیزه و شور انقلابی مردمی در دل انقلاب اسلامی است. ولی اینگونه که نباید باشد! وقتی ایام الله آغاز تاریخی را نوید می دهد، قطعا خودِ «الله» برای استمرار نور خویش راهکار ارائه می دهد. راهکار اللهی در این موقعیت را چگونه باید کشف نمود؟ (یا اگر کشف کرده اید، چیست؟) زیرا حس می شود در حال حاضر مهم ترین رکن بقای ایمان در ذیل انقلاب اسلامی همین مسائل اقتصادی است. با تشکر 🌹

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که ما فعلاً در بستر مقابله با استکبار به مرحله جنگ اقتصادی با تمام شدیت آن وارد شده‌ایم. جنگ و جبهه‌ای که از درون از طریق غرب‌زدگان و از بیرون از طریق استکبار به ما و مردم ما حمله شده. به امید آن‌که اگر از طریق جنگ نظامی و یا حمله سایبری نتوانستند این انقلاب را که بنا دارد سرنوشت بشر را تغییر دهد؛ بشکنند، در جنگ اقتصادی آن را شکست دهند. غافل از این ‌که خداوند اراده دیگری دارد و بحمدلله با تلاشی که دولتمردان و نیروهای متعهد در انجام آن هستند، همانند فتح خرمشهر که بالاخره در جمع‌بندیِ نهایی با تفاوت نظری که نیروهای نظامی داشتند به نتیجه رسیدیم، در این جبهه نیز مطمئناً به نتیجه خواهیم رسید. همه عرض بنده آن است که متوجه باشیم در جنگ اقتصادی قرار داریم و خیانت‌های داخلی‌ها را نیز در مسیر قرارگرفتن در جبهه دشمن قلمداد کنیم که بنا دارند نظام را ناکارآمد نشان دهند. موفق باشید   

34039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با توجه با اتفاق بازی اول تیم ملی و نخواندن سرود توسط بازیکنان تیم، و اینکه دارن برای پرچم و نام جمهوری اسلامی ایران بازی می کنند اما در حین حالا حرکت اشتباه و بازیکنان و نخواندن سرود ما را بسیار ناراحت و غمگین کرد، الان در دو بازی باقی مانده نمی دانم باید چه حسی نسبت به تیم داشت از طرفی بخاطر نخواندن سرود بسیاری از این مجموعه تیم ناراحت و عصبانی هستم و از طرفی هم نام مقدس جمهوری اسلامی در میان است؟ آیا از باخت تیم ملی می‌شود ناراحت نشد؟ یا اگه پیروز بشن چطور میشه برای بازیکنانی که هدف اصلی که جنگیدند برای نام مقدس جمهوری اسلامی است را فراموش کرده اند خوشحالی کرد؟ لطفاً تحلیل کلی خودتان را نسبت به این موضوع بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نکات سؤال و جواب شماره 34039 به نظر می‌آید با توجه به این‌که بازیکنان در زیر فشار تحریم بازی به هر حال بازی کردند و در بازی خود، کوتاهی ننمودند؛ نباید نسبت به نخواندن سرود حساسیت به خرج داد به‌خصوص که به گفته آقای رسایی: «نگاهی به تیم ملی فوتبال در سال‌های گذشته نشان می‌دهد، هیچگاه خواندن یا نخواندن سرود ملی در ابتدای بازی‌ها موضوع قابل اهمیت و به معنای یک کُنش سیاسی نبوده است. اما این روال عادی در چند هفته اخیر، توسط جریان رسانه‌ای سعودی صهیونیستی، تبدیل به یک موضوع حیثیتی شد. در حقیقت آنها از این موضوع عادی که سابقه داشته و در ابتدا به هیچ وجه هم با انگیزه‌های سیاسی نبوده، در راستای اهداف خود بهره سیاسی بردند و متأسفانه خیلی از دلسوزان فعال مجازی با مواضع تند و شدید و غلیظ خود، با حمله به بازیکنان تیم ملی، در زمین آنها بازی کردند و به آن دامن زدند. هنگام پخش سرود، نخواندن آن الزاما با هدف و انگیزه و به معنای بی‌احترامی به سرود ملی نیست.». https://eitaa.com/Roshangari_ir/71237 . موفق باشید

33877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم رب الشهدا و الصدیقین. سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: بنده جوانی ۱۹ ساله هستم و آثار شما را مطالعه می‌کنم و سخنرانی‌هایتان را گوش می‌کنم بنابراین تصمیم گرفتم در رابطه با آینده تحصیلی و سیروسلوکم با شما مشورت کنم. بسیار در انتخاب مسیر تحصیل مردد هستم و حقیقتا نمی‌دانم کدام رشته و تخصص نیاز هست و می‌توانم در آن زمینه مفید باشم و امام زمان هم از بنده راضی باشند، رشته‌ام علوم انسانی هست و به تمام دروس از جمله فلسفه، حقوق، روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد و... علاقه دارم. از طرفی به علوم حوزوی هم علاقه دارم و برخی از کتب آیت الله جوادی آملی را مطالعه می‌کنم. بنده از میان علما به امام خامنه‌ای، علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی بسیار علاقه دارم و می‌خواهم چه در دانشگاه و چه در حوزه راه این بزرگواران را ادامه دهم و تکمیل کنم. شما بفرمایید چه راه و رشته‌ای را انتخاب کنم و آیا برای این مسیر حتما باید حوزه و دانشگاه رفت یا راه دیگری هم وجود دارد؟ نکته‌دیگر هم شهادت است، بنده از خداوند می‌خواهم که هم عالم شوم و هم شهید و در نماز شب از خداوند شهادت می‌خواهم. لطفا راهی را معرفی بفرمایید که ان شاالله ختم به شهادت و رضایت خداوند و امام زمان شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید می‌توانید إن‌شاءالله با حضوری فعّال در دانشگاه و دنبال‌کردن مباحث و معارف فلسفی و قرآنی، فعّالانه‌تر در صحنه حاضر باشید. موفق باشید

33757

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: اشخاصی نورانی مثل شهید حججی یا حاج قاسم با شهادت جریان مثبت در جامعه ایجاد می‌کنند در مورد مهسا امینی که با مرگش فتنه به پا می‌شود. آیا می‌توان با اطمینان گفت ایشون شخصیت پلیدی داشته یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در این موارد نباید قضاوتی داشته باشیم. به خودشان مربوط است. موفق باشید

33740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را بسیار دوست می دارم اما آنچه می بینم این است که نمی‌توانم ایشان را آنگونه که شایسته است بشناسم. پس آیا این قضیه صحیح است که عرفا و علمای انقلاب اسلامی و شهدای آن همچون شهید آوینی و بهشتی و سلیمانی و غیره بسط دهنده تعیینات حقیقیه قلبی آن جنابند و با رجوع به آن ها در واقع حضرت امام را می یابم؟ و این درست است که با هرچه معرفت بهتر در رجوع به رهبر معظم انقلاب حفظ الله که به نوعی جامعیتی از حقایق دورانِ انقلاب اسلامی را در قلب او خدا قرار داده است می توانم بهتر حقایق انقلاب و شناخت حضرت امام را دریابم؟ زیرا نگاه بنده این است در ابدیت خویش به آنچه خدا برایم در زمان زیستنم روبرویم قرار داده است ارتباط برقرار کنم و بپذیرم و در آن زندگی کنم این بسیاری از مسائل ابدیتم را حل می کند و در دنیا نیز حیاتی با شعف به من عطاء می کند. می‌دانم انقلاب اسلامی بیش از آن است که در هزاران رجوع مختلف دریابم و تمام هم نشود اما یک رجوعش این است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته. آری! همچنان‌که مولایمان علی «علیه‌السلام» آینه ملموس نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه وآله» بوده و هستند، عزیزانی همچون شهید آوینی و شهید بهشتی و شهید سلیمانی، آینه جمال روحانی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌باشند و از آن طرف، مواجهه با مقام معظم رهبری و با نظر به ابعاد شخصیتی ایشان، با این رویکردی که می‌فرمایید بهترین مواجهه است. موفق باشید

33506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم عین وجود مثلاً عین درخت است اما درخت، عین، عین وجود نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. اساساً درخت، ماهیت است و ربطی به وجود ندارد. موفق باشید

33438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قیامت اسماءاالله آیا صورت جسمانی دارند یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 33436 عرض شد این مباحث نیاز به مقدمات دارد. لااقل شرح جلد اول کتاب مقالات آیت الله شجاعی برای شروع، خوب است. موفق باشید

33257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بازم منم شاگرد نالابق😊 استاد کم آوردم، اینکه یه روز نتونی فلان کار رو انجام بدی و حتما بدون دلیل نیست، باید تمام تعادل خلق وخو و شخصیتت رو از دست بدی و مثل یه بره بی صاحب رها بشی تا هر بلایی سرت بیاد؟یک خطا نشونه اینه که دست از دین ورداشتی؟ من تفکر آدمها و قضاوتها رو نمی فهمم اما تا جایی که میدونم وقتی یه مساله در باورت رسوخ میکنه حتی اگر هنوز نتونستی در ظاهر به کمال اون باور برسی ولی دم به دقیقه باورت تغییر نمیکنه که! انسان باید چطور خودش رو معرفی کنه که با یک اشتباه که از بهشت بیرونش میکنن تمام تلاشش رو برای برگشت میکنه هرچند شاید نمیدونه که راه درست دقیقا به کدوم یکی از دانسته هاش بر میگرده، خصوصا در صورت وجود زمان کافی، و دیگه دیگران روش حساب باز نکنن که نظرش عوض شده! من اشتباه می‌کنم، من کم میارم، سست وضعیف و بیخیال میشم و بلعکس، گاهی نمیدونم خصوصیات اخلاقی قبلم رو در جزییات با چه رفتاری و خصوصیاتی جایگزین کنم که درست و حکیمانه باشه، و رودربایستی بودن آزارم میده و شاید مقداری ترس از طرد شدن، متاسفانه همیشه بخش عملی از تئوری خیلی سخت‌تره، برای همینه که من نصفه آدم موندم ولی هیچوقت نمیتونم اون نصفی رو که دارم نادیده بگیرم چون اون عین من، من هست هرچند بالقوه و اگر اون نصفه هم بره دیگه من وجودی ندارم و مساوی با مرگ منه حتی اگر به ظاهر زنده باشم، بنابراین هیچ‌وقت نظرم عوض نمیشه، استاد شما میگید انزوا بده هرچند من اینرو ترجیح میدم، و اینکه زن اجتماعی هم چیز درستی نیست، به تعادل رسیدن واقعا درد آوره، نمیدونی جواب سوالی رو بدی یا ندی! از خودت، اهدافت، برنامه ات و.... بگی یا نگی و در هر دو صورت اشتباهه، و اینکه چی بگی؟ چقدر بگی؟ با چه لحنی بگی؟ و...، من حس یک نوجوون رو دارم که تازه داره با حقیقت اجتماعش، آدم های اطرافش و... آشنا میشه که حدود ۳۰ سال در بینشون بوده و به یک نحوه دیگه اونها رو شناخته باهاشون انس گرفته بهشون علاقه و محبت داشته، درحالیکه انعطاف روحی اون نوجوون رو ندارم و با هر بار روبه رویی با حقیقت یک فرد یا مساله و... می‌شکنم و باید اون شکستگی رو ترمیم کنم با یک باور و روش درست، اون هم در عمل به تنهایی و با آزمون و خطا، گفتید تنهایی گاهی بهتره میتونم اشاره شما رو حدس بزنم. اما اگر من ظرفیت عارف شدن رو نداشته باشم چی؟ قبلا به خاطر داشتن یکسری استعدادها به خودم افتخار می‌کردم اما الان به خودم فوش میدم چون نمیدونم چطور کاری رو بکنم که جواب درست هر کدوم رو همزمان داده باشم و تا جایی که به عهده منه به بلوغ رسونده باشم. با این همه وقتی می بینم که کسی مثل شما هست دلگرم وامیدوار میشم که این دنیا خوبی هم داره که بخاطرش بتونی زندگی رو تحمل کنی، پرحرفی کردم، درپناه حق باشید ان شاءا...💚

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا فکر نکنید که این حالات، قصه این دوران است برای انسانی که می‌خواهد بدون انقطاع از سنت گذشته در این جهان و در آینده آن حاضر شود؟ لذا جمع روحیه سنتی و در عین حال به روز بودن، امر ساده‌ای نیست و از این جهت بحث‌های «جهان بین دو جهان» به میان می‌آید تا نه گذشته سنتی خود را نادیده بگیریم و به انسان‌هایی که متعلّق به آن سنت‌اند بی‌احترامی کنیم، و نه در گذشته بمانیم و از حضور در تاریخ انقلاب اسلامی غافل شویم. إن‌شاءالله امیدوار باشید که به وسعت انسان حاضر در «جهان بین دو جهان» همه روح‌هایی که به نحوی با امور قدسی و معنوی ارتباط دارند، در خود جای دهید و آنان را از خود بدانید. موفق باشید

33160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در مواد ثلاث موضوع بحث چیست؟ اگر مفهوم است، آن معنایی که مفهوم اسباب حکایتش می‌شود، اگر عدم باشد که سالبه موضوع است و اگر وجود باشد تقسیم اعم از موارد می شود (چون ممتنع هم دخیل می‌شود). در کل اگر قضیه ذاتیه منطقی باشد که حتما باید ذات داشته باشد، تقسیم بندی دارای اشکال می‌شود، و قضیه ازلیه هم که موضوعش معدوم است. خلاصه کلام که این تقسیم رابطه مفهوم با وجود و عدم به واجب و ممکن و ممتنع وقتی تام و درست است که اصلا امکان تقسیم وجود داشته باشد. وقتی موضوم معدوم است، دیگر چه تقسیم بندیی معنا پیدا می‌کند؟ متشکرم اگر جواب تفصیلی دهید.(و در ضمن قضیه ذاتی فلسفی رو بنده قبول دارم اما حکم به ضروری الوجود بودنش رو مورد سوال قرار دادم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این امور، ورود چندانی ندارم. موفق باشید

نمایش چاپی