حرف حق همان است که ایشان فرموده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً باید نسبت به تقوای فردی جدّی بود و در زیر سایهی چنین روحیهای به مسائل اجتماعی ورود کرد 2- وقتی اصل را بر رعایت حرام و حلال الهی از یکطرف و رعایت اخلاق از طرف دیگر گذاشتیم، در صحنههایی که در مسیر انقلاب برای ما پیش میآید، میتوانیم مطابق اهداف انقلاب اسلامی موضعگیری کنیم و متذکر افراد باشیم 3- هر دو حرف درست است. در نقد عقاید باطل از ابتدا باید نفی آن عقاید مدّ نظر باشد. ولی در رابطه با ارتباط با افرادی که راه را غلط طی میکنند باید لَیّن بود 4- بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خطبههای توحیدی نهجالبلاغه و سورهی زمر و ابتدای سورهی حدید بسیار مفید خواهند بود 5- بنده هم رویهمرفته همین نظر را دارم منتها آنجایی که دستمان از روحانیِ صاحب اندیشه خالی است، از برادران غیر روحانی باید استفاده کرد. بحمداللّه سؤالات جامعی را مطرح نمودید، نیازی نیست که بنده چیزی به آن بیفزایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بنده هم این خاطره را از زبان خودشان شنیدم. با اینکه ایشان انسان ارزشمندی بودند، با اینکه به ما فرمودهاند: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر» مقام عصمت و بینقصی برای ایشان قائل نیستیم ولی اولاً: فضای تاریخی آن زمان را مدّ نظر داشته باشید. ثانیاً: موضوع ضررداشتن سیگار در آن زمان مطرح نبود و در این اواخر که معلوم شد ممکن است سیگار برای ایشان ضرر داشته باشد، دیگر در آن سن، تغییر عادت موجب بحران روحی برای ایشان میشد، بهخصوص که خودشان به این نتیجه نرسیده بودند که فعل حرامی انجام میدهند وگرنه قدرت دفع آن را به عنوان حرام داشتند. بیشتر موضوع برای ایشان یک تفنن بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عهدهی شما نیست که در این مورد حساس باشید. از نظر عرفانی هم هیچ مانعی برای شما بهوجود نمیآید. آن خانم هم بهتر بود با توجه به اینکه مسلّم نیست به آن آقا خمس تعلق میگیرد یا نه، از پذیرایی شما استفاده میکرد و اساساً چرا ایشان این سؤال را میفرمایند؟!! موفق باشید