متن پرسش
سلام: شما تهران نیستید و نمی بینید چه خبره.خیلی اوضاع خراب شده. همه بد شدند. همه عصبانی اند. همه دروغ میگن. دزدی زیاد شده. هم کارگرا دزدی میکنن هم مدیرها، به کار گرها میگی دزدی نکن میگن: همه میدزدن ما هم باید بدزدیم. بی حجاب پر شده. پر!
اوضاع خیلی خرابه حاج آقا. نمیدونیم چیکار کنیم. الان من می ترسم تو خیابون راه برم. آنقدر وضع بد شده. تفکر و منطق هم به حد صفر رسیده. همه عاشق برنامه خندوانه شدند، به چیزهای متفکرانه علاقه ندارند. به مسخره بازی و چیزای تخیلی علاقه دارند.
1. به نظر شما این اوضاع که تا الان به سمت بد شدن رفته است، مگر میشه که خوب بشه؟ همش بدتر میشه.
2. من تو تهران به گناه بیفتم باید برم جای دیگه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همیشه یک تمدن در آخرین مراحل تاریخیاش نهاییترین چهرهی خود را ظهور میدهد، به همان معنایی که گفته میشود حرکتِ مذبوحانه دارد. مثل گوسفندی که در عین سر بریدهاش، تکانهای شدید میخورد تا خود را مانند یک گوسفند زنده بنمایاند. آثار غربزدگیِ تاریخ ما به همین شکل فعلاً در صحنه است ولی حضور انقلاب اسلامی نرمنرم شرایط دیگری را مدّ نظرها قرار میدهد و با بر ملاءشدنِ هیبت دروغین فرهنگ غربی همهچیز دگرگون میشود. پس «اصبروا و تتقوا». 2- چارهی کار، خارجشدن از تهران نیست، چارهی کار، رسیدن به بصیرتی است که ضعف این آدمها را ببینیم و جذب آنها نگردیم. موفق باشید