با سلام: در روایات داریم خطرناک ترین چیز برای مومنان صدای پای مریدان آنهاست از پشت سرشان! حال سوالی دارم، در فیلمی از استاد عرفان سید عبدالکریم کشمیری دیدم آقا دستشان را میدادند تا دیگران ببوسند، توجیه این عمل چیست؟ و میدانم که: کار پاکان را قیاس از خود نباید بگیرم اما آیا این موضع تهمتی نیست که باید از آن پرهیز شود؟ آیا برداشت عوام از این جور صحنه های دست بوسی علماء، حظ نفس و امثالها نیست؟ استاد دعا بفرمایید عاقبت بخیر شویم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه که این عزیزان اجازه میدهند دستشان بوسیده شود؛ مربوط به عدم بخل است از آن جهت که اگر اهل دلی احساس کرد افراد از طریق ارتباط با آنها و یا دستبوسی، به صفایی و به معنویتی میرسد، نمیخواهند بخل بورزند. ولی از آن جهت که در سالهای اخیر، درست فهم نشد و انعکاس خوبی نداشت، آرامآرام حضرت امام و سپس رهبر معظم انقلاب از این امر خودداری کردند. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید ما اگر هر روز مثلا روزی صد مرتبه تمام اسما و صفات خداوندی که میشود معنی آن را در خود درونی سازی کنیم را ذکر بگوییم و واقعا در آن تفکر کنیم. و عملا و شخصیتا تغییر هر روزه در خود ایجاد کنیم. با توجه به معنی آن ذکر بهتر به نتیجه نمیرسیم تا دنبال کتاب و سخنرانی های گوناگون و تکراری باشیم؟ یعنی دائم الذکر بشیم. مثلا ذکر اسم یا صفتهای خدا چون یا لطیف، یا حلیم، یا کریم، یا رحیم و... مدام بگیم و به معنی آن توجه کنیم و شخصیت خود را اینگونه بسازیم تا آخر عمر روش ما فقط همین باشد در کنار نماز و روزه و انجام واجبات و ترک حرامها و دیگه دنبال کتابها نریم. بنظرم میاد وسواس گونه دنبال نویسنده و کتابهای جدیدم. اگر بله و این گفته درست است، آیا تعداد عدد صد کفایت میکند یا گفتن هر اسمی تعداد خاصی دارد؟ لطفا در مورد اسم و صفت هایی که میتوانیم بگوییم و تعدادشون صحبت کنید، بعضیهاش که مختص خود خداست. در این سن بنظرم میاد معادله دین بسیار ساده بوده است ولی چرا اینقدر از بچگی به ما پیچیده مینمایاندنش؟ چقدرر از نادانی و بچگی خود بیزارم. من به شما و جایگاهتان غبطه میخورم. عمرم رفت، وقتم رفت و هنوز کودکم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به ما فرمودهاند تدبّر در قرآن و کلام الهی میباشد و پیرو آن، معارفی که در این راستا برایمان لازم است. مانند معارف توحیدیِ نهج البلاغه. در همین راستا روایتها تذکر میدهند که به اندازه معرفتِ انسانها، اعمال انسانها مورد قبول قرار میگیرد. موفق باشید
با طلوع انقلاب اسلامی ایران، شریان اصلی اسلام در مسیر ولایت فقیه روانه شد و اینک حکومت محمدی صلوات الله علیه و غدیر علوی علیه السلام و عاشورای حسینی علیه السلام و مکتب جعفری علیه السلام و ظهور مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جریانات و تفکراتی هستند که اگر در مسیر ولایت جایشان را پیدا نکنیم، اینها مفاهیم انتزاعی و سکولاریته ای برای ما خواهند شد که راهی به سوی حقیقت اسلام نمی برند. اسلام را نباید یک مفهوم پنداشت بلکه حقیقتیست زنده و جاری. اوج اسلام با حضرات معصومین علیهمالسلام به نمایش گذاشته شد و تمام همت اینست که تاریخ را زنده نگه داشت و با تمام حقیقتِ غدیر و عاشورا همراه شد. امروز الامام السید علی حسینی الخامنه ای: زبان گویای محمد مصطفی صلوات الله علیه است؛ تیغ برّنده علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ بازوی حسین بن علی علیهالسلام است؛ امروز او نائب بر حق حجت بن الحسن العسکری است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: «دیدهای خواهم سبب سوراخ کن / تا سبب را بر کَنَم از بیخ و بُن» ماورای اندیشه حسابگرانه و محاسباتِ مادی و عادی، آینه و ساحتی دیگر در میان آمده است که به حقیقت، آری! به حقیقت اشاره دارد. نه حقیقتی که در ذهن و فکر فیلسوفان میباشد، بلکه حقیقتی که در آینه جمال انسانهای متعالی قابل احساس است و یا بگو در کلمات آنها بدان اشاره میشود. امری که جنابعالی و امثال جنابعالی چه اندازه خوب و دقیق آن را در آینه شخصیت رهبر معظم انقلاب به نظاره نشستهاید. آیا باز میتوان گفت زمان، بدون حجّت است؟!! موفق باشید
سلام: خسته نباشید استاد. اگه بخوایم دانشگاه فرهنگیان خدمت شما باشیم امکان و فرصتش رو دارید؟ حالا یا جلسه عمومی یا سیر یا دوره
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شرایطم طوری نیست که بتوانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: لطفا جهت نفی خواطر ذکر یا آیه ای از قرآن را معرفی فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید محترم میفرمودند: آیات مسخرات یعنی آیات ۵۴ تا ۵۸ سوره اعراف در این مورد به لطف الهی بسیار مؤثر است. از رسول خدا (صلىاللّهعلیهوآله) برای دفع شیاطین و جادوگران وارد شده: «آیات سُخره» را بخوانند که این آیه است:«إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ، وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ». همانا پروردگار شما خداوند یکتاست که آسمانها و زمین را در شش دوره آفرید، آنگاه بر تخت [فرمانروایی و تدبیر امورِ آفرینش] چیره شد. شب را درحالیکه شتابان روز را میجوید بر روز میپوشاند و خورشید و ماه و ستارگان را که مطیع فرمان اویند [پدید آورده]، آگاه باشید که آفریدن و فرمانِ [نافذ در مورد همۀ موجودات] ویژۀ اوست، خجسته و پُرخیر است پروردگار جهانیان! پروردگارتان را با فروتنی و زاری و در پنهان بخوانید! [و از شرایط و ادبِ دعا تجاوز نکنید؛ زیرا] خداوند متجاوزان را دوست ندارد؛ در زمین پس از آبادی و عمرانش [بهوسیلۀ بندگان شایستهام،] به تخریب و فتنهگری برنخیزید! و خدا را از روی بیم [از عذابش] و امید [به رحمتش] عبادت کنید؛ زیرا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است. موفق باشید
سلام و درود خدا خدمت استاد بزرگوار: سوالی که داشتم از خدمتتون این هست که دختر نوجوانی هستند که متاسفانه اهل نماز و... نیستند اما خودشان بیان می کنند که اگر دلیل خواندن نماز و حجاب و.... را بدانند انجام می دهند. به شدت از مطالعه گریزانند اما با سخنرانی مشکل ندارند. میخواستم بپرسم در سیر مطالعاتی شما اولین سخنرانی ده نکته در معرفت نفس هست به نظر جنابعالی برای شروع این مبحث مناسب هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همان مباحث معرفت نفسی اعم از «ده نکته در معرفت نفس» و یا کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «چه نیازی به نبی؟» مؤثر باشد. موفق باشید
از یک سال پیش تاکنون که دغدغه فهم سخن دکتر داوری در وجودم شکل گرفت، حدود ۱۵ تا از کتابهای ایشان را مطالعه کردم و ساعتهای زیادی هم صرف مباحثه و گفتگو با افرادی شد که عمری در مطالعه آثار ایشان گذراندهاند. این حجم از وقتی که برای آثار دکتر داوری گذاشتم این خیال را در من تقویت کرده بود که تقریبا کلیت حرف و دغدغه این فیلسوف را درک کردهام؛ شاید هم تا حدودی همینطور بوده است ولی دیروز که در جلسه پنجم متنخوانی کتاب «بلای بیتاریخی و جهان بیآینده» شرکت کردم فهمیدم گرفتار نگاه ایدئولوژیک بودهام. فهم اخلاقی_کلامی_اجتماعی از سخن داوری امر شایعی است که رهایی از آن برای ساکنین عالم توسعه نیافتگی و سوداگران نیهیلیسم، امری به غایت مشکل است زیرا حرف از «تاریخ» و «عالم» است. وقتی سراسر وجودت را نیهیلیسم گرفته است یا به بیان دیگر اصلا در توسعه نیافتگی، «بیوجود» شدهای باید هم نگاهت به سخن متفکر زمانه که انگشت اشارهاش به این «بیتاریخی» است، خالی از سوداگری و نگاه ایدئولوژیک نباشد. بدون تعارف میگویم که احساس شکست میکنم. شاید روز اولی که کتابهای دکتر داوری را به دست میگرفتم _و میخواندم و حقیقتا لذت هم میبردم_ برایم سخت بود که تصور کنم بعد از یکسال مطالعه و مباحثه و گفتگو با اساتید و رفقا و... در فهم و درکش انگشت حیرت به دهان بگیرم! طعم شکست تلخ است و قبول آن تلختر و ممکن است گاهی به ناامیدی بينجامد، اما چاره چیست؟ آیا راه را اشتباه آمدهام که به بنبست رسیدهام؟ من که غیر از مطالعه و گفتگو کار دیگری بلد نبودم و اساتید و رفقا هم که ظاهرا همین مسیر را رفتهاند! در وهله اول گفتم شاید از «هوش بالا» بیبهرهام و آنها که فهمیدهاند باهوشند؛ اما بعد دیدم این همان جواب ساده و دمدستی است که مساله را میپوشاند. من که به لطف خدا در حوزه از پس فهم کتابهای سختی مثل کفایه الاصول مرحوم آخوند خراسانی بر میآمدم الان چطور میتوانم مساله را با پذیرش این جواب مخفی کنم؟ شاید مشکل این بوده است که عمق و عظمت مساله را نادیده گرفته بودم. مگر شوخی است؟ خود داوری میگوید «چهل سال است که حیران سبب سازی و سبب سوزی وجود هستم!» حالا این متفکر فیلسوف دارد از آن ساحت برای ما سخن میگوید و تا وقتی نتوانی عظمت مسالهاش را درک کنی، یک سال که سهل است صد سال هم مطالعه کنی در فهمش شکست میخوری و نتیجهاش این میشود که یا خودت را متهم به بیهوشی میکنی و یا داوری را یاوهگو و پریشانخاطر مینامی. اینکه عظمت مساله داوری را نادیده میگیریم به «بیفکری» تاریخ ما بر میگردد که در آن سکنی گزیدهایم و با سوداگری خوشیم و این ربطی به هوش و استعداد افراد ندارد. سال قبل که استاد عزیزی چندساعت از وقتش را در روز برای تبیین فلسفه هایدگر به ما اختصاص داده بود، برایمان از نیهیلیسم میگفت و اینکه چطور «حقیقت» به «ارزش» بدل شد و ارزشها هم بیارزش شدند... دیروز فهم عمیقتری از این غلبه سودای سود و زیان در عالم ما، نصیب شد. ( @varastgi وارَستِگی)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه را در این کلمات متذکر هستید، بیش از این حرفها است و باز هم باید رفت. مسلّماً نسبتی در پیش است که نه در آن نسبت میتوان از آقای دکتر داوری و آقای مارتین هایدگر عبور کرد و نه از جناب ملاصدرا. نسبتی که در منظر خود تقدیری به ظهور میآید که در آن قامت بلندِ حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» است در حال اشاره به آخرین شریعت برای آخرین انسان. و این یعنی باید به نسبتی که در پیش است اندیشید، که قابل توصیف نیست. موفق باشید
استاد عزیز سلام: خدا قوت استاد. خرید ماشین های جدید چینی که الان داخل بازار و جامعه زیاد شده، آیا مصداق تجمل هست و آیا با مسائل معرفتی منافات دارد؟ و یا با توجه به این افت کیفیت خودروهای داخلی (در عین پرلعاب شدن ظاهرشان) و زیاد شدن ماشین های چینی در جامعه تناقضی با مسائل معرفتی ندارد؟ دعاگوئیم، التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این موارد را عرف جامعه تعیین میکند. به همین جهت باید مواظب باشید نوع زندگی و شکل زندگی ما طوری نباشد که جدای از عموم مردم به سبک خاصی از زندگی گرفتار شویم که تداعی اشرافیت در منظر عموم بکند. هرچند برای خود توجیه داشته باشیم. موفق باشید
سلام استاد: من سوال ۳۵۴۷۷ رو پرسیده بودم. منظورتون رو متوجه نشدم. یعنی شما به نجات برادرم امیدوارین یا منظورتون این بود که کاری براش نمیشه کرد؟ من خیلی ملتمسانه از شما سوال کردم ولی جواب شما اینقدر کوتاه بود که نفهمیدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما انسانها بیش از این توانی نداریم ولی نباید هرگز از رحمت الهی مأیوس باشیم. از آن طرف هم نباید از تقدیرات الهی که هر کدام بر اساس مصلحتی است، غفلت کنیم. موفق باشید
سلام و احترام خدمت شما عزیز و بزرگوار: این روشن ضمیری و دید باطنی کسی هست که با اتخاذ سیاستهای غلط ما و دین ما و کشور ما را به این روز سیاه انداخته است. به گفته شهاب الدین حایری نویسنده پیچ تاریخی موعود رسید اما ما به چپ پیچیدیم و پیچ به راست دقیقا یکسال پیش در یک تیر ۱۴۰۱ وقتی پوتین پس از حمله به اوکراین با رهبر ایران دیدار کرد، رهبری ضمن استقبال گرم از وی در زمانی که فضای بین المللی این تجاوز را محکوم مینمود، آنرا حمله پیش دستانه و در مسیر حفظ امنیت ملی روسیه خواند! چندی بعد با توجه به شدت گرفتن انتقادها از مواضع حمایتگرانه حاکمیت ایران از روسیه واخبار ارسال پهباد به آنجا، این بار رهبری طی نطقی به توجیه مواضع ایران پرداخت و آن را ناشی از پیش بینی یک پیچ تاریخی دانست که منتهی به تغییر ساختار قدرت جهانی میشود. دقیقا بخاطر همین پیش بینی و در راستای مواضع حمایتگرانه از روسیه، ایران در تابستان گذشته علی رغم استقبال امریکا و اروپا از بازگشتش به برجام، با این استدلال که زمستان سرد اروپا در پیش است حاضر به احیاءبرجام نشد که قرار بود گاز ایران را جایگزین گاز روسیهای نماید که با آغاز جنگ با اوکراین به اروپا و ناتو اعلان جنگ داده بود. جنگ آغاز شد اما پیچ تاریخی آن به عکس پیش بینی رهبری به چپ نپیچید بلکه به راست پیچید. امروز که روسیه گرفتار جنگ داخلی شده و گروه شبه نظامی روسی مهم واگنر، کودتا نموده و رسما در حال خلع نمودن پوتین از قدرت است این سوال مطرح میشود چرا منافع ملیما به پای روسیه متجاوز به قربانگاه رفت؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این موارد، ابعاد بسیار عمیقتری دارد، نمیتوان در محدوده سؤال و جواب بدان پرداخت. خوب است در این مورد به بحث «منافع و فرصتهای رابطه اقتصادی با روسیه در نظم جدید جهانی چیست؟» که صحبت آقای علیزاده با آقای احمد صالحی است، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/10865 موفق باشید
سلام: در سخنرانی اخیر مقصودتان برابری کامل جناب مدرس با آیت الله خمینی بود یا از جنبه ی خاصی در یک ردیف بودند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است در این رابطه با عظمت روحانی مرحوم آیت الله مدرس به توصیفاتی که حضرت امام از ایشان کردهاند و تعجبی که نسبت به استقرارِ روحیِ آن مرحوم داشتند، رجوع شود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: نظر حضرتعالی در ارتباط با اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟ در جایی از آقای سروش شنیدم که می گفت این اعلامیه شریعت بشر جدید است. و حتی باید دین اسلام را با این اعلامیه منطبق کرد! با توجه به اینکه این اعلامیه صلح، بعد از دو جنگ بزرگ جهانی و کشتار میلیون ها انسان مطرح شده، آیا برای پوشانیدن چهره درنده و سیاه تمدن غرب است؟ به نظر شما آیا خطوط سیاه و مفاد این اعلامیه، توانایی مهار روح سرکش و متوحش بشرِ درنده ی مدرن را دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با مفاد آن اعلامیه آشنا نیستم ولی با نظر به روح تاریخی که در آن تاریخ و با نظر به فرهنگی که حاکم بوده یعنی فرهنگِ مبتنی بر اومانیسم و لیبرالیسم، نمیتواند نظر به وجوه قدسی انسان داشته باشد و مسلّم است اگر از وجوه قدسی انسان غفلت شود و آن ابعاد، بسط نیابد عملاً انسان، گرگِ انسان خواهد بود و آن اعلامیه بهانهای بیش نخواهد بود. موفق باشید
با سلام و احترام: استاد میخواستم ازتون یک سوال بپرسم. ببخشید اگه من مجرد فیلم های خارجی مثلا کرهای ببینم باعث میشه دچار مشکل بشم یا اینکه ایمانم کم بشه؟ چون وقتی فیلم کرهای نگاه میکنم احساس گناه میکنم و وقتی میخوام نماز بخونم یا یکیو توی یک کاری راهنمایی کنم باعث میشه از خودم خجالت بکشم و دیگه اون کارو نکنم و همینطور نمازهامم بی فایده میشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چرا با چنین احوالی روبرو میشوید؟ در حالیکه هر فیلمی در هر فرهنگ و قومی که ساخته شود مقصد و هدفی را دنبال میکند و ما بر اساس اهداف و مقاصد و فرهنگ خود با آنها مواجه میشویم، یا میپذیریم و یا ردّ میکنیم. مهم آن است که با نظر به مسائل و فرهنگ خود با آنها مواجه گردیم تا صرفاً خود را در اختیار آن فیلمها و سریالها قرار ندهیم. موفق باشید
سلام وقت شما بخیر: ببخشید یک سوالی داشتم ازتون من جدیدا نمازهایی که میخونم احساس میکنم زیاد روم تاثیر نمیزاره و انگار فقط میخوام. یجورایی از سر خودم وا کنم من دوست دارم نمازی که میخونم از روی عشق و علاقه باشه و باعث پیشرفتم بشه به نظر شما باید چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همواره انسان باید به ظرفیتهای گستردهتر خود جهت انس با خداوند نظر کند. در این مورد خوب است به بحث «باز نماز و باز حضوری برتر» https://lobolmizan.ir/sound/1180#sound-row-4545و به شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام خمینی که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8
سلام مجدد و وقت بخیر استاد در ادامه پاسخ سوال 35083 اینجا دوتا فایل بقول خودشون افشا کردن لینک فایل اول: https://bayanbox.ir/download/23307906920248570/signal-2023-03-03-171838.pdf فایل اول جلسه 4 روز قبل از اون موارد برای من بسیار عجیب بود، برداشت خودم این بود درسته موضوع قابل اثبات نیست، (و البته توسط هیچکدام از افرادی که در جلسه معرفی شده اند رد تکذیب هم نشده - تنها این فایل رو- یعنی فایل اول - دفتر رهبری تکذیب کرد) تاریخ این فایل مربوط به اوایل فروردین امسال بود فایل دوم یک ماه بعد مواردی که من در ذهن داشتم : ۱. اینکه کسی در این حد بتونه این فضا و سخنان رو جعل کنه برای من هنوز هم قابل باور نیست. ۲.. از آقای کدیور در باره فایل ها پرسیدم، گفتن هردو فایل به احتمال بسیار زیاد کار دشمن خارج از کشوره، با این پاسخ اون نظر مثبتی که در باره فایل ها داشتم مقداری تردید ایجاد شد. ۳. پاسخ شما رو هم گرفتم، نظرم این شد که بالاخره به عنوان ی چیزی که سند معتبره بهش نگاه نکنم برای نمونه موارد بسیار زیادی بود که می توانست گفته شود اینکه جمهوری اسلامی هرگز افراد بیگناه را بخاطر پیش برد اهداف خود هدف قرار نمی دهد (هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی) اینکه نظام هیچ وقت وارد کارهای خلاف شرع و عرف و انسانیت مانند قاچاق مواد مخدر، ساماندهی و درامد از زنان بدکاره و ... نمی شوند اینکه هیچوقت حاکمیت قبول نمی کند، حق مردم مظلوم، فقیر مستضعف رو برداره بده به یک عده سران کشور تا اونها بیافتم به غارت جان و مال مردم (قضیه ای هم در این فایل در باره شمخانی و پاسخ اون دیده میشه - در فایل قبلی هم موارد بسیاری بودن) اینکه هیچ وقت فرمانده سپاه برون مرزی بخاطر اینکه به چند تا نتیجه میدانی برسه دستور برخورد مشت آهنین با مردم در آبان ۹۸ نمیده، مردمی که مشکل معیشت دارند، مردم فقیر یادش بخیر، قبلا کل دنیا می گفتن تقلب در انتخابات، رهبر یکدونه می گفت جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست، بی چون و چرا می پذیرفتیم، اینکه این یک اصل است خیانت در امانت نباید بشه، دروغگویی نباید صورت بگیره، ناعدالتی نباید باشه. مشکل من اینه چرا نگاه اصولی به ماجرا نمیشه، کسی بگه نه اینها اصول انسانی و اسلامیه و هیچ وقت زیر پا نمی گذاریم، منتظریم هر اتفاقی بیافته تا فقط یکجور توجیهش کنیم (این مورد رو در شما خیلی زیاد دیدم) البته هنوز برداشت و نظر من اینه (یکی از افراد در فایل مشابهش رو گفتن) جمهوری اسلامی یک درختی است که بسیاری از شاخه هاش آفت زده ولی حفظ اصل درخت با رعایت اصول ضروریه، تا بلکه از این همه آلودگی پاک بشه و اینکه یک منتقد هزار برابر بیشتر از یک توجیه گر به نظام خدمت می کنه، با این وجود یک درخواست و یک سوال از شما دارم سوال: آیا اگر موارد دو فایل درست باشند می توان نام چنین حکومت و مدیریتی رو اسلامی گذاشت؟ (در حد امکان جواب این سوال رو بدین) درخواست من: کتابی جزوه ای بنویسید، بگین جمهوری اسلامی چه هست و چه نیست؟ چه رفتارهای قابل قبول نیست اصول رو به دست خواننده بدین تا معیار قضاوت و تصمیم گیری و جهت گیریش باشه نه اینکه یک چیزی تعریف کنید و فقط بگین به رهبری اعتقاد داشته باش به ما اعتقاد داشته باش، ما اصول نداریم مردم رو به عبادت خودتون فرا نخوانید، مردم آزاد رو بنده افراد نکنید وَ لَكِنَّنِی آسَى أَنْ یلِی أَمْرَ هَذِهِ اَلْأُمَّـ‹ِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیتَّخِذُوا مَالَ اَللَّهِ دُوَلاً وَ عِبَادَهُ خَوَلاً وَ اَلصَّالِحِینَ حَرْباً وَ اَلْفَاسِقِینَ حِزْباً
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد بحث در ضعفهایی که داریم نیست، بحث در نحوه آرایش و طرح آن ضعفها و نتایجی است که در آن متون به میان آمده است و عرض بنده آن بود که اساساً این نوع آرایش و سناریوبندی مربوط به کسی است که ابداً در جریان روح رابطه افراد با رهبری و رهبری با افراد؛ نیست. قصه همان بچه پولداری است که بنا بود برای فقرا انشاء بنویسد و نوشت فقرا خودشان فقیرند، کلفت و نوکرشان هم فقیرند. متن فوق از این جهت بسیار ناشیانه تهیه شده است و این به معنای توجیه ضعفهایی که ما داریم و بحمدالله در ذات انقلاب توان عبور از آنها نهفته است، نیست. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد سوالی داشتم از حضورتون: ما داریم خانه ی نوسازی رو آماده زندگی میکنیم، یه سری خرج ها که ضروریه و باید انجام بشه اما یه سری کارها برای زیبا سازی فضای خونه ست و ضروری نیستند اما خیلی علاقه مندیم که انجامشون بدیم از نظر مالی هم مشکلی نیست میخواستم بدونم اگر بخوایم در حد کناف و رنگ و نه بیشتر خونه رو مطابق سلیقه مون در بیاریم اشکال داره؟ با توجه به اینکه اگر این کار رو نکنیم بیشتر فکرمون درگیر این قضیه میشه و در پیش دیگران احساس حقارت میکنیم چون به شخصه حس میکنم هنوز رضایت مردم رو در وجودم نکشتم میدونم هم که باید این حس رو از بین ببرم. اما در حال حاضر که این حس در درون من وجود داره بهتره این کار رو انجام بدم یا خیر؟ چون حس میکنم با انجام ندادنش بیشتر درگیری ذهنی برام به وجود میاد. ممنون میشم راهنمایی کنید و اگر راهکاری هست بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی آری، ولی تجملی که موجب اشرافیت شود خود به خود از یک طرف نوعی تکبّر در ما و نوعی تحقیر در بقیه بهوجود میآورد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: با توجه به سوال در خصوص پدر که یکی از کاربران محترم پرسیده بودند آیا در صورت فوت پدر هم آنچه فرمودید لازم است و یا همینکه چند وقت یکبار خیراتی بفرستیم کفایت می کند چراکه گفته شده عاق پس از مرگ هم ممکن است. ممکن است مادر و پدر به دل ما نگاه کنند و از خشم و عصبانيت ما دچار آزردگی شوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید به یاد آنها بود و با عبادات و خیرات به آنان مدد رساند. موفق باشید
باسلام استاد دربحث مقاومت به نظرم رسید مطلبی رابگم،شایدباکمک شماذهنم بازترشه استادشایددربحث مقاومت یه مطلب راشایدکم کارشده وشایدبنده اطلاع ندارم واینکه به گمانم مقاومتی ازجنس زنانه بالطافت خاص خود،ازان نوع که چرا حضرت زهرای آنگونه مقاومت کردچی می خواستم بگن؟مقاومت دران فرهنگ چی بود؟چه رمزی داشت؟ایادرعین قدرت ساده نبوده؟چه نوع. مقاومتی بوده ،ضمن اینکه باید درنظرداشت غرب به دلیل مغایرت با مبانی ماهرگزچنین مقاومتی رانخواهدداشت
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حتی در همین رابطه جناب مهاتماگاندی موضوع مبارزه منفی که همان جنگ نرم است را مطرح کرد و به گفته خودش به امام حسین«علیهالسلام» اقتدا نموده. مباحثی در این رابطه تحت عنوان «برپا شدن عالم در جهان امروز» با حضور جناب حجت الاسلام آقای نجاتبخش شده است که میتواند مفید باشد. خوب است که به آن مباحث رجوع شود. https://eitaa.com/soha_sima/1872. موفق باشید
استاد سلام علیکم: چقدر این نیافتادن در تله تنش شبیه حرف بنیصدر هست که زمین بدیم و زمان بخریم! نظر شما چیست؟ آیا باید اسرائیل بعد از شخص دوم مقاومت سراغ شخص اول بیاید یا در قلب تهران و ما همچنان بگوییم که صبر راهبردی یا بگوییم اسرائیل میخواهد ما را درگیر جنگ کند و ما زرنگ هستیم و خودمون را درگیر نمی کنیم؟ اگر قرار بود ما با اسرائیل درگیر نشویم پس خیلی بیجا میکنیم که می گیم حیفا و تلآویو را اگر غلطی کرد با خاک یکسان می کنیم؟ استاد از آمریکا و اسرائیل هیچ غلطی نمیکنند رسیدیم به جایی که جمهوری اسلامی هیچ کاری نمی کند! باید اسرائیل دیگر چکار کند و چه خط قرمزی را رد کند تا ما بعد از این همه شعار یکم عمل کنیم؟ ته کار ما همینه که بریزیم توی خیابان چندتا مرگ بر اسرائیل بگیم؟ یعنی همین؟ بعد هم با چند تا تحلیل خودمون را گول بزنیم که نه چقدر خوب شد!
سلام علیکم: بحمدالله ایران به رهبری حکیمی فرزانه تا آنجا در صحنه حاضر است که ملاحظه کردید چگونه در حساسترین موقعیت، کنار سید حسن نصرالله، سرتیپ عباس نیلفروشان که معاون عملیات سپاه پاسداران بود حاضر است و ملاحظه کردید که نتانیاهو در سازمان ملل همه عصبانیتش به جهت حضور فعّال ایران در صحنه است و راز شکست خود را تنها ایران میداند. و این بهترین برخورد حکیمانه است تا ما به همین روش نگذاریم اسرائیل این شکست را با درگیری مستقیم ما پنهان کند و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند رژیمی که همچون یخ در حال ذوب شدن است به نحوی این ذوبشدن و از بینرفتنِ هژمونی را به حاشیه ببریم. آرزوی نتانیاهو در این شرایط آن است که به طور مستقیم با ایران وارد جنگ شود تا از یک طرف شکست او در مقابله با حماس به حاشیه برود و از طرفی حتماً آمریکا را مجبور خواهد کرد به دفاع مستقیم از اسرائیل، مستقیماً با ما وارد جنگ شود. و البته همانطور که مسئولین محترم کشور فرمودهاند انتقام ما به وقت خودش انجام میگیرد. ولی به گفته آقای دکتر صدرالحسینی این زیباترین روش استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17686. که اولاً: از یک طرف کاملاً ایران در حال جنگ با اسرائیل است و از طرف دیگر آرزوی جنگ مستقیم اسرائیل با ایران را که موجب پنهان کردن شکست آن و موجب مظلومنمایی آن رژیم میشود و آمریکا را مجبور به ورود به دفاع از آن رژیم میکند؛ از اسرائیل بگیرد.
به نظر میآید خوب است به نکتهای که آقای دکتر جواد لاریجانی کارشناس مسائل بین المللی با خبرگزاری فارس متذکر میشوند؛ فکر شود که میفرمایند: «این پدیده دردناکی برای انگلیس و آمریکاست؛ رژیم صهیونیستی که چیزی نیست و تنها یک بخش کوچک از پروژه بزرگ صهیونیسم است.️ وی افزود: در هیچ موردی در دفاع از حرکت های مقاومت کوتاهی نکرده ایم. ما اگر ورود می کردیم به نفع مقاومت نبود؛ بنا نیست که کشورگشایی کنیم البته ما حمایت سیاسی و نظامی هم میکنیم.️ لاریجانی گفت: در حمایت از مقاومت خجالت نمی کشیم ولی به این معنا نیست که اگر اتفاقی افتاد نیرو بفرستیم.️لاریجانی اظهار کرد: اینکه مستشاران ما در لیست شهدا هستند به این معنی است که می خواهیم آنها را توانمند کنیم که روی پای خودشان بایستند و خودشان بجنگند.» https://b2n.ir/g82598 موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: وقتی که داریم به حرف دلمان گوش میدهیم چه کنیم که گوش به حرف شیطان ندهیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم نظر به عبودیتی است که باید مدّ نظر باشد از آن جهت که مشکل شیطان در مقابل امر الهی، تکبّر بود به جای عبودیت و بدین لحاظ هر صدایی که ما را از روح عبودیت منصرف کند، صدای شیطان است. و هر صدایی که ما را از خودبینی و خودخواهی و دنیاطلبی آزاد کند، صدای پروردگار ما برای تعالی ما میباشد به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «هر ندایی که ترا بالا کشید / آن ندا میدان که از بالا رسید. هر ندایی که ترا حرص آورد / بانگ گرگی دان که او مردم درد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: در احوال شهادت مبارز ولایت پذیر شهید اسماعیل هنیه این چند خط به دستم جاری شد، تقدیم شما این دستها که نشان پیروزی به خود گرفتهاند، مردانی که از گوشه و کنار جهان با طیفی از عقاید و شرایع گرد هم آمدهاند را چه چیز یکی کرده؟ کدام نیروست که اختلافات نژادی و فرقهای را بیرنگ کرد و ما را هموطن کرد؟ آری، هموطن هم ولایتی مرزهای جغرافیایی که در نقشهها میبینید، زمینها را تقسیم کرده نه وطنها را نه ولایتها را، میشود مردمانی در تقسیمات کشوری تحت حاکمیت یک نیروی سیاسی باشند، همزبان و هم نژاد، حتی تابع یک قانون اساسی، اما از دو ولایت باشند. میشود انسانهایی با هزاران کیلومتر فاصله، با قانون اساسی و نظام حاکمیتی متفاوت، خود را اهل کسی و چیزی بدانند؛ اگر مهمان عزیز ما در تهران به شهادت رسید، سردار سلیمانی عزیز در بغداد، سردار زاهدی در دمشق، شاید استعارهای باشد از گونهای دیگر از هموطنی، هم ولایتی اینها همه در وطن خود به شهادت رسیدند چون درکی از همولایتی و هموطنی در جانشان نشستهبود که سرزمین خود را در چشمهای یکدیگر در امیدها و اهداف و دلبستگیهای هم مییافتند، آنها وطن خود را روی نقشه پیدا نکردند با نقشهایی که در تحقق آرزوهای هم ایفاکردند، در دردهای مشترکی که بیصدا با هم چشیدند در آوارگیها و مبارزههایی که با هم پیش بردند، وطنی ساختند که دیگر روی هیچ کاغذی ترسیم نمیشود، گویی آن وطن را باید، روحی دانست که به هرچه توجه کند و به هر جسمی امید ببندد آن را از آن خود میکند شاید سیاهپوستانی در آفریقا و آمریکا، دانشجویانی در اروپا، مسیحیانی در مرزهای جغرافیایی مختلف، خود را اهالی این وطن مییابند آنها در حال فتح سرزمینهای زلال انسانیتاند نه لزوما با خون ریختن، با خون دل خوردن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکتهای که مطرح فرمودید، حقیقتاً معنای «وطن» برای مجاهدانِ راه حق همان است که میفرمایید. به یاد دو بیتی جناب خواجه ابوسعید ابوالخیر افتادم که میفرماید:
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توام یا تو منی
آری! حقیقتاً این تنها مجاهدین در جبهه مقاومتند که با سکنیگزیدن در کنار همدیگر از بیخانمانی که تقدیر بشر مدرن است، رهایی مییابند؛ معلوم است که شهید هنیه در وطن خود شهید شد و به گفته آن مرد، اگر در ایران شهید نشده بود در وطن خود شهید نشده بود. https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour/18355 . و این نشان میدهد که جهان دیگری در پیش است. موفق باشید
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: متاسفانه رئیس جمهور و یارانشان را از دست دادیم ولی نمیخواهم از این بعد باب صحبتم را باز کنم. میخواهم بگویم: این نوع شهادت ظاهرا چند نوع حضور خاص برای انقلاب به وجود آورد: ۱. حضور در دولتِ اصیل انقلابی که دولت رجایی و خامنه ای ابتدای انقلاب را پیوند داد به نسل فعلی و نسل فعلی فهمیدند و یافتند که آن جنس انقلابی گری که صحبت میکردند یعنی چه. ۲. حضور خود انقلاب در دولت اسلامی، گویا ابتدای دولت اسلامی در انقلابی که به قله رسیده، دولت آقای رئیسی بود. شهادت این چند نفر هم گویا با آن ترکیب خاص (رییس جمهور، وزیر امور خارجه، استاندار، محافظ ، امام جمعه و خلبانان) مقصودی بود که خداوند میخواست به ما برساند، که دولت اسلامی اینگونه است، نمینشیند پشت میز بلکه با ترکیبی نورانی سفر میکند، برای مردم میدود، خاکی میشود، خسته میشود، حتی غذا نمیخورد! برای مردم ... آن مردمی که در ادبیات مقام معظم رهبری، رضایت آن مردم رضایتِ الله است . ۳. حضور انقلاب در موقعیتی جهانی، که کشورها و مسئولین متعددی ابراز ارادت کنند! ۴. حضور مردم، در موقعیتی که حس کنند: اگر بدی گفتند و یا بدی ای کردند، بیایند در تشییع آن عزیزان عذرخواهی کنند ... و موارد دیگر. میخواستم بپرسم: اینها حکایت از چیست؟ ما چه چیزی از دست دادیم و چه چیزهایی بدست آوردیم؟ و وظیفه ما در قبال اینها چیست؟ ممنون میشوم اگر توضیحی بفرمایید. یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری ای رفیق! اینها همه و بیش از اینها، حکایت حضور در تاریخی است که خداوند اراده کرده با نور وجود انسانهایی بزرگ و معنوی از یک طرف، حجابِ غلیظترین ظلمات استکبار آخرالزمانی را دفع نماید؛ و از طرف دیگر، زمینه ظهور انسان کامل و انسانهای متعالیِ آخرالزمانی را فراهم کند و در یک کلمه آری! شهید رئیسی به خوبی معنای خود را در انقلاب اسلامی درک کرد تا در جهان سیاستی که با انقلاب اسلامی گشوده شد، راه گم نشود و متوجه باشیم به کجا باید دل ببندیم. آیا حکایت سخن رهبر معظم انقلاب در تأکیدِ ایشان نسبت به «ایمان» و «امید»؛ حکایتِ آنانی نیست که همچون شهید رئیسی بزرگ معنای حضور در انقلاب را فهمیدند؟ و حکایتِ باز رئیسی درادامه این تاریخ از او به گوش نمیرسد؟!! موفق باشید
«جانَم به فِدایِ آن سُلَیمان / کو جانِبِ مور میخُرامَد». سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: به فضل خدا آخر همین هفته، توفیق شده این مور کور و لنگ چند روزی زائر و مهمانِ خانه ی قلب قدسی و سلطان ایران حضرت شمس الشموس آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام باشم. اولاً: اگر چه اهلیت و لیاقت ندارم، لکن از حضرتعالی تقاضای دعایی دارم تا در این زیارت عالی ترین رجوع به محضر حقیقت امام برای این حقیر محقق شود به همان معنایی که خودشان یادمان داده اند: «فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلايَ فِي الدُّخُولِ، أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ، فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا لِذَلِكَ، فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ.» ثانیاً: در کنار افق هایی که قبلاً در جزوه زیارت امام رضا علیهالسلام نشان داده اید، توصیه و سفارشی بفرمایید. در دو جهانْ لَطیف و خوشْ همچو امیِر ما کجا؟ / ابرویِ او گِرِه نَشُد، گَر چه که دید صَد خَطا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله در آن زیارت به انسانیتی که عین اتصال به انسان کامل است؛ نایل شوید. موفق باشید
با سلام: در برهان صدیقین گفته میشود که: در قیامت حرکت و تغییر وجود ندارد. اگر تغییر است بصورت رفع حجاب است. با وجودی که چندین بار صوت آن را گوش دادهام من این مطلب را به درستی درک نکردم. در صورت امکان توضیح مختصری بدهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رفع حُجب به معنای آن است که انسان مؤمن در بهشت، همچنان با خود روبهروست. ولی بعضی از ابعاد او در ابتدای امر پنهان است و با ادامه آن حضور، ظهور و باز ظهور میکنند. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: با تشکر از شما بابت پاسخگوی به سوالات. استاد آیا امکانش هست که شما شاگرد مجازی پذیرش کنید. واین توفیق نصیب و روزی ما شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمانه، زمانهای است که همین معارف توحیدی که در میان است با توجه به حضوری که حضرت امام و رهبری مدّ نظرها آوردهاند، در واقع میتواند در حکم استاد ما باشد و از این جهت آیت الله بهجت آن سخن مشهور را فرمودند که علم تو استاد توست. و در این راستا عرایضی در جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمتاللهعلیه» شده است. https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA موفق باشید