سلام استاد گرانقدرم: جوانانی دور و بر اینجانب هستند که اهل مشروب و خیلی چیزهای دیگراند و اعتقادی به نظام و رهبری ندارند، حتی عکس زمینه گوشی همراهشان عکس محمدرضای پهلوی است. قدری با ایشان همسو شدم و با اینها راه آمدم تا جذب مسجد شدند ولی فقط داخل مسجد میآیند و نماز نمیخوانند فعلا! میخواهم بدانم همسو شدن با ایشان برای جذبشان چه حکمی دارد؟ مثلا آهنگ گوش کردن با ایشان و کارهایی از این دست! احساس میکنم با اینکه جذب آهنگ نمیشوم اما اثر وضعی اش را در سست کردن اراده ام میگذارد و ایمان خودم را در خطر میبینم، بنظرتان چه کنم؟ اولویتم را ایمان خودم بگذارم که حضرت علی علیه السلام میفرمایند: لا ارید اصلاحکم بافساد نفسی، یا اینکه با آنها قاطی شوم تا کم کم راهی نشانشان بدهد خداوند؟ احساس میکنم اصلا من خودم مشکل دارم و هدایتگری اصلا کار من نیست و همینکه مشغول صوت و مطالعه و دعایی باشم بهتر است و سالمتر میمانم! استاد بسیار آشفته ام راهی نشان دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه انسان بتواند چنین جمعهایی را با ارادهای محکم متوجه ابعاد الهیشان بکند، کار خوبی است مشروط بر آنکه با ارادهای فولادین در این جمع حاضر شویم. موفق باشید
سلام علیکم خدمت حضرت استاد طاهرزاده: استاد من مدتی به مطالعه کتاب فصوص الحکم مبادرت داشته ام در انتهای فص یونسی با اینکه متوجه نظرات وحدت وجودی ابن عربی تا حدودی شدم ولی متوجه رابطه بین «يونس عليه السلام» مطالب با این بخش نشدم! آیا رابطه این نام و مطالبش برگرفته از ذوقیات ابن عربی «ره الله» است یا نه دارای یک ربط موضوعی و مفهمومی نیز میباشد! مثلا من خودم اینگونه متصور شدم که عتاب يونس عليه السلام بر قومش منجر به عتاب حق جل جلاله بر ایشان است چرا که_ بقول ابن عربی_ بنا بر اعدام کلی نبود است بلکه انهدام نشأه مرگ پراکندن بایست میبود! بنا است از قصاص مراعات مجرم پیش آید نه مجازات! پس مراعات او (قوم) مراعات حق است! که گفته بودند _بدان! رعایت شفقت بر بندگان سزاوارتر است از غیرت ورزیدن بر خدا! شما چه گوشزدی به بنده میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی در این فضا به نظرم نمیرسد. موفق باشید
با سلام: در کتاب معرفت نفس و حشر در باب معاد فرمودید که عده ای به معاد جسمانی عنصری اعتقاد دارند. عدهای همانند اشراقیون به معاد مثالی اعتقاد دارند. شما معاد مورد نظر ملاصدرا را خارج از این دو دانستید. منظور شما را درست متوجه نشدم. اگر میشود کمی واضحتر از معاد مورد نظر ملاصدرا توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. معاد جسمانی در نگاه صدرایی، معادی است که روح انسان در هر مرتبه و مقامی بدون جسم نیست، ولی جسمی مناسبِ آن مقام. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C شده است. موفق باشید
استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوالی داشتم خدمتتون ما ۴ تا خانواده هستیم در سنین میانسال. میخواستیم برنامه ای مناسب و راهگشا برای رمضان تدوین کنیم تا در این رمضان نتایج خوبی بگیریم. در حال حاضر ما فقط ۲ ماه است که بصورت هفتگی تفسیر سوره بقره رو با عنایت به المیزان و نکات استاد جوادی آملی پیگیری و مباحثه داریم. (طبق توصیه جنابعالی در سوالی که ۲، ۳ ماه قبل از شما پرسیدم) چنانکه در این تفسیر با عنایت به روح حاکم بر آیه، سعی در تهذیب هم سرلوحه کار است. مثلا قرار بر آن است تا انتهای هر شب هر کس در گروه بنویسد که در آن روز چند کار را با نام خدا شروع کرد یا توجه به مبارزه با خواست نفس اماره چقدر مد نظر داشت یا سحرخیزی بعد از نماز صبح و اقامه ی نماز شب چقدر مورد توجه بود. بنده نظر داشتم تا بررسی شرح جنود عقل و جهل امام (ره) و یا بررسی شرح حدیث عنوان بصری یا امثالهم را در این یک ماه داشته باشیم. در هر صورت می خواستم بدانم برای رمضان شما پیشنهاد چه برنامه ای می دهید. و برای تهذیب چه شیوه عملی پیشنهاد می فرمایید تا بصورت گروهی انجام شود؟ متشکر و ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضور بیشتر زیر سایه قرآن؛ همان انس با تفسیر المیزان که برداشتهای خود را با همدیگر در میان بگذارید، کار خوبی است. ولی در موضوع تهذیب، هرکس باید بنفسه در نزد خود باشد و لازم نیست در این مورد به همدیگر گزارش داده شود. موفق باشید
با سلام و احترام: با توجه به این که خداوند نظام عالم را علی و معلولی آفریده است. جایگاه دعا در این نظام چیست؟ و این که اگر دعا را به عنوان یکی از علت ها به حساب بیاوریم، این عامل گاهی نتیجه بخش و گاهی ظاهراً بی نتیجه است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دعا و تقوا در جای خود بسی نقشآفرینند ولی نه آنکه دیگر عوامل از تأثیر خارج شوند. موفق باشید
سلام استاد گرامی: در رابطه با این روایت از امام صادق چند سوال دارم؟ ۱. چرا حضرت تبدل غیر ارض را با تبدل نام توضیح داده اند به دلیل قرابت و انس ذهنی مخاطب یا دلیل دیگری؟ ۲. اجوف بودن انسان به معنای نیازمندی انسان است یا معنای دیگری دارد؟ ۳. در دنیا بدن تحلیل یا نقصان یا زمینه رشد دارد که با غذا ما یتحلل جبران می شود یا نقصان برطرف می شود یا رشد محقق می شود. غذای قیامتی با بدن قیامتی چنین نسبتی دارد؟ با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم به کدام موضوع اشاره میکنید؟ ۲. به نظر میآید نکته خوبی است از آن جهت که فرمود: «انتم الفقراء الی الله» ۳. در دنیا همان غذاها عامل «بَدَلِ ما یتحلل» است. ولی در قیامت که بدن قیامتی صورت عقاید و اعمال ما میباشد، نیاز به «بَدَلِ ما یتحلل» ندارد. موفق باشید
با سلام: ذهن من به گونهای است که در این دنیا به کثرت اصالت میدهد. آیا پس از مرگ یعنی در برزخ و قیامت آیا همین ذهنی که به کثرت اصالت می دهد وجود دارد یا به گونهای دیگر است؟ لطفاً توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در زندگی بحث باید در توحید باشد و رجوع به حضرت حق، وگرنه در جهانی که در وصف آن فرمودند: «والامر یومئذٍ لله» اگر به غیر حق رجوع شود چه چیزی داریم که بدان دل ببندیم؟ و در زیر سایه او ابدیت خود را ادامه دهیم؟ موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد خیلی ها میگن زمان جنگ و دفاع مقدس یه عده باید میرفتن جنگ و یه عده باید میرفتن دنبال امور دیگر و اشکال نداشت. ولی بنده گاه کتب رهبری را میخوانم از جمله تفسیر سوره برائت تو اون تفسیری که رهبری از آیات دارن به این مضمون است که بعضی همین خیال خام رها کردن ولی این را دارند تا آخرعمر اگرعبادت کنن جای اون جهاد را نمیگیرد, و لذا با این حرف خود را بالا میدانند و حتی بچه هاشون و گاها همسران اونا در مناصب مختلف و هم در محیط های علمی با حقوق بالا سرکارن بودن و هستند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنهایی که با این انقلاب الهی برخوردی صادقانه کردند و بیشتر در فکر خدمت به مردم بودند؛ از زندگی بهره حقیقی بردند، و بقیه خود دانند. موفق باشید
سلام: در دعای ندبه آمده «عزیز علی... و لا ینالک منی ضجیج و لاشکوی» بر من سخت است که صدای ناله و شکایت من را نشنوی سوال من اینست که اگر امام زمان صدای ناله ما رو نمیشنوند پس چگونه همین عبارات را با او در میان میگذاریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این فراز به معنای درد و دل با آن حضرت است، وگرنه توجه آن حضرت به دلدادگانشان فوقالعاده است از جنس توجه ایشان به اربعینیها که هیچکدامشان از نظر حضرت غایب نیستند. موفق باشید
با عرض سلام و احترام! بنده صوت های عرفان نظری را کار کردم و به یک مشکلی برخوردم. و آن اینکه خدا را تکه تکه برداشت میکنم. که بخشی مرتبه احدیت، بخشی واحدیت و... چگونه از این مسئله عبور کنم؟ در ضمن صوتهای فصوصالحکم را چگونه تهیه کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را باید در «برهان صدیقین» به عنوان مقدمه این مباحث حل کنیم. در مورد فصوص با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: آیا اصلا در بین معلمان باید رتبهبندی ایجاد کرد به این نحوی که دارند انجام میدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته چندان در جریان نیستم و تا آنجایی که در جریان هستم ظاهراً برنامه موفقی نبوده. تازه اصل مسئله هم مورد سؤال است که آیا میتوان معلمان را از این طریق طبقه بندی کرد و یا باید با تقویت وجدان اخلاقی آنها کمک کرد تا آنان به بهترین نحو وظیفه خود را انجام دهند. موفق باشید
عرض سلام و ادب: نظر جناب استاد در مورد کتاب شهید جاوید چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید داشتند، به نظر میآید سخن آقای دکتر شریعتی نیز سخن قابل توجهی است که فرموده بودند آقای صالحی قدرت درک شهادت را نداشتهاند. موفق باشید
«السلام علیک یا قتیل العبرات». سلام استاد بزرگوار: در رابطه با «راز» اسب تازاندن دشمن بر پیکر چاک چاک و عریان و خونین و بی سرِ سیدالشهداء علیهالسلام داشتم فکر می کردم. البته حضرتعالی در جایی در این رابطه مطالبی را مطرح فرموده اید. اما واقعاً قاتلین حضرت چه چیزی در این پیکر بی سر و مطهّر مشاهده می کردند که منجر شد تصمیم بگیرند دوباره اسب بتازند؟! شاید تصورش هم برای ما محال باشد که پس از شهادت حضرت، ناگهان چه چیزی در آن پیکر خونین تجلی کرد که آن تصمیم عجیب را گرفتند؟! آیا می توان گفت که این ها تمام شکوهِ تاریخیِ آیندۀ حرکت امام حسین تا قیامت را، که در این پیکر متجلی شده بود را مشاهده می کردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور باید باشد و به همین جهت امویان در درون خود مییافتند که قصه حضور حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نهتنها قصه نفیِ جریان آنها است، بلکه قصه حضوری از انسانیت است که تا قیام قیامت در مقابل هر جاهلیتی ایستادگی میکند. ملاحظه نمیکنید چه اندازه انسانها در همین تاریخ، خود را نسبت به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نزدیک مییابند؟ موفق باشید
سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشودهاند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
با سلام: در دنیا مثلاً من از خانه عازم مدرسه میشوم. این رفتن همراه رفتن با دو پا هست. آیا در برزخ و قیامت اینچنین راه رفتنی وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آنجا حضور است و اراده حضور، هرچند آن حضور به صورت پا و دست به ظهور آید. موفق باشید
سلام علیکم: با رجوع انواع مختلف مردم به رهبر معظم انقلاب، چه اندازه شایسته است تا افراد هرچه بیشتر متوجه عمق سخنان ایشان و اشارات حکیمانهای که در سخنانشان هست بشوند. در این صورت انسان هویت خود را تشخیص میدهد. وقتی به سخنان ایشان فکر می کنم، او را نایب الامامی میبینم که خداوند ایشان را برگزیده تا در زمان غیبت حضرت ولی عصر صلوات الله، ما از امام عصر محروم نباشیم. و با توجه به این امر مردم دنیا همه در مواجهه با انسانیت و ولایت موجود در هرکجا از تظاهرات ها که پرچم ایران و تصویر مقام نایب الامام حفظه الله را ظاهر میکنند نوعی حس معنا گرفتن خود را جشن میگیرند، آیا این به معنی حضور جهانی حکومت الله و شکست هر حاکم ظالم از سیاست کشورهاست؟ و آیا گفتن معنای صادقانه رخداد ها در جهان با «عقل و دیده» یک امر واجب برای هر توانمند و وظیفه شناسی نیست؟ ممنون میشوم پاسخ بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با دقت به سخنان رهبر معظم انقلاب و حکمت و درایت ایشان توجه کند، حقیقتاً متوجه خواهد شد که چگونه رهبر معظم انقلاب توانستهاند ملت ایران را به ملتی بزرگ برای آیندۀ جهان تبدیل کنند تا ما در زندگی دنیایی خود با روحیهای که تنها بر اسباب دنیا تکیه میکنند، خود را معنا نکنیم و عملاً در آن صورت دنیا و آخرت خود را ضایع نماییم، به همان معنای سیطرۀ روحیۀ یهودیگری که نماد امروزین و افراطیِ آن رژیم صهیونی میباشد و انقلاب اسلامی با روحیۀ قدسی و ایمانیِ خود، بنا دارد بر اساس آموزههای قرآنی، صهیونیسم را که افراطیترین روحیۀ یهودیگری میباشد، به بیآیندگیِ کامل دچار کند و این یعنی نابودی باند جنایتکار صهیونیسم، و این یعنی حضور در میدانی که مقابلۀ انسانیت است با رژیمی که تماماً مقابل انسانیت میباشد و از این جهت تجاوز رژیم صهیونی به ما و مقابلۀ سلحشورانۀ مردم ما، ما را چندین سال نسبت به اهدافی که در راستای انقلاب اسلامی داشتیم جلو برد و بقیۀ کشورها در حوزۀ فهم ایران ابرقدرت در عین قدسیبودن، حساب دیگری روی ایران باز می کنند به همان معنای احترام به انسانیت انسانها. آقای دکتر سعید جلیلی گفتگویی با سرکار خانم امامی در «ویژه برنامه وعده صادق ۳» داشتند که در این رابطه خوب است به آن سخنان حکیمانه توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19664
و آن زیبایی وقتی به اوج خود میرسد که آمریکا به عنوان نماد استکبار در نظم جهانی موجود به میدان میآید تا به اصطلاح «قرارگاه» یعنی آمریکا به کمک «پادگان» که رژیم صهیونی باشد، آمده است و حال این ما هستیم که به لطف الهی به طور مستقیم وارد جنگ با نظامی شده ایم که در حال فروپاشی و احتضار است و خداوند سرعت بخشیدن به این فروپاشی را به عهده ما قرار داده. این است راز حمله مستقیم آمریکا به ما. موفق باشید
سلام و نور و احترام: اجازه میدهید که ما نظر آقای شهبازی درباره تحصن حجاب که در مطالب ویژه گذاشتید را نپذیریم؟ آخر چگونه باید بپذیرم در مملکت امام زمان (عج) اشخاصی قانون را له کنند که میخواهیم قانون حجاب را بالا ببریم! خون به خون شستن محال آمد محال پناه بر خدا واقعا آقای شهبازی دارند توجیح میکنند. خدا شاهده
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به جواب سؤال شمارۀ 39808 بیندازید. موفق باشید
سلام علیکم: آنچه هست فقط خداست که هست. همین خدا یک مرتبه ذات است که فقط خود ذات و خود خدا از آن خبر دارد. و دیگر تجلی و ظهور خداست. ابتدا ظهور اسماء و صفات است. یعنی ذات به صفت خاص. که اولین تجلی الله است و این موجوداتی که الان در عالم ماده میبینم تجلیات اسما و صفات خداست. البته مطالب بالا ناقص است. من برای اینکه از کثرت و وجودی غیر از خدا نداشته باشم. فقط خدا را تصور میکنم که یکی مرحله ذات و غیب الغیوبی است و دیگر تجلیات و من موجوداتی را که الان میبینم، ظهورات اسماء و صفات خدا میبینم. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خوب است به شرح صوتی کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام رجوع شود. صوت هر سه موضوع روی سایت هست. موفق باشید
با سلام و خدا قوت و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و فرزانه: لطفا در مورد روش و منش استاد حمیدرضا مروجی سبزواری راهنمایی بفرمایید، اینکه آیا اساسا ایشون مور تایید شما هستن؟ چرا که هستن افرادی در کسوت روحانیت که ایشان را نه تنها تایید نمی کنند بلکه نهی هم می کنند و بخاطر قرابت ایشان به صوفی گری و درویشی و... حتی تا جایی پیش رفتن که به ایشان نسبت هایی ناشایسته را هم می دهند. این نسبت ها و قضاوت ها اگه نادرست باشد تاثیری خیلی سوء بر روی افرادی می گذارد که معارف و معنویات را از ایشان دریافت می کنند. متاسفانه در میان مردم ما چه عموم و چه حتی عالمان ما نوعی قضاوت صفر و صدی حاکم شده. ممنون میشم شما استاد بزرگوار در این زمینه روشنگری نموده و نظر خود را در مورد آقای مروجی سبزواری بفرمایید. آرزوی سلامتی و موفقیت داریم برای شما استاد عزیز
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت اش اطلاعاتی در آن حد که بتوانم نظر بدهم ندارم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز: ان شاءالله جز یاوران حضرت آقا باشید. من مدتی هست که در مسیر حفظ قرانم. میخواستم از استاد سوال بپرسم تدبر و تفسیر قران رو ادامه بدیم یا حفظ قرآن رو اگر ممکنه ما رو راهنمایی کنید. آیا حفظ کردن قران هم مجالست و همنشینی با قرآن محسوب میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ قرآن حتماً کار ارزشمندی است و اگر حدّاقل به گفتۀ رهبر معظم انقلاب این قرآنشناسِ واقعی، حفظ قرآن با مفاهیم باشد بهتر است و سپس به تفسیر آیات و سورهها پرداخته شود. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: چند مورد سوال داشتم ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید. ۱. استاد در دوره های مختلف تاریخ داریم که مردم با سبک و سیاق های خودشان زندگی می کردند تا اینکه به اراده خداوند پیامبران الهی در برهه هایی ظهور داشتند و معیارهای زندگی درست و حق را بیان می کردند و از آنجا به بعد مردم دو دسته شده و بعد از طی روالی عذاب آمده و مستضعفان وارث شدند. خواستم از خدمتتان سوال کنم که کلمه ی تاریخی که شما در صحبتهایتان استفاده می کنید آیا مطابق همین برهه هاست؟ ۲. در سخنرانی اخیرتان در مورد تحول بنیادین آموزش، در قسمتی فرمودید که اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند مگر معصوم. حال طبق توضیحات قبلتان که زمانی که بشر جدید متولد شد و بعد با گشتل به خطا رفت و حال در ادامه غرب، انقلاب اسلامی طلوع کرده، آیا در حال حاضر به طور مثال در جامعه ما هنوز تاریخ غرب است که ما در گیرش هستیم؟ وانقلاب هنوز بروز نکرده؟ یک مقدار دچار نافهمی شدم. آیا درست است که اینگونه بگوییم که در ذات و فطرت ما انقلاب اسلامی آشنای جان ماست و ظهور کرده ولی بخاطر بی تفاوتی ما نسبت به آن، فعلا تاریخ نبودنِ آن، یا پوچی نیهیلیسم است. یعنی از جانب خداوند انقلاب اسلامی اراده وتقدیر شده ولی به جهت بی تفاوتی ما نیهیلیسم که نبود معناست نصیبمان شده. ۳. اینکه فرمودید اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند غیر معصوم، برایم سوال است که آیا در این حالت طبق این فرمایش شما پس خطاها و گناههای ما که ناشی از شاید فضای تاریخی است چگونه می شود؟ راستیتش یک نوع بی انگیزگی در ادامه این کلام ایجاد می شود که خب ما که مقصر نیستیم. آیا یاران امام معصوم در این فضای نیهیلیسمی پروریده نمی شوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه کردهاید بحث در این موارد به صورتهای مختلف و با عنوانهای مختلف پیش آمده و در هر صورتی به نکتهای از آن اشاره شده است. بیشترین تأکید در سه کتابی مطرح است که تحت عنوان «جهان بین دو جهان» تنظیم شده است و همانطور که در جواب سؤال شماره 39254 اشاره شد انقلاب اسلامی ظهور تاریخی است جهت عبور از تاریخ خودبنیادیِ جهان مدرن، و معلوم است که برای عبور از یک تاریخ و حضور در تاریخ دیگر، انسانها راحت نیستند مگر آنانی که متوجۀ ذات تاریخی که پیش آمده است، شده باشند که نمونۀ آن را در حضرت امام خمینی مییابید که فرمودند این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرتها است. و یا رهبر معظم انقلاب بحث پیچ تاریخی را به میان آوردند و اینجا است که ملاحظه میکنید با درک شخصیتهایی همچون حاج قاسم سلیمانی و شهدای عزیز نسبت به این امر و افقی که در مقابلشان گشوده میشود تا مرز شهادت جلو میروند هرچند عدهای نسبت به این حضور تاریخی بیتفاوت باشند. به جهت مفصلبودن این بحث، مصاحبهای که دوستان انجام دادند تحت عنوان : «ما و بشر جدید و آیندۀ پیش رو» به صورت کتاب تهیه شده که ان شاءالله میتواند جوابگوی سؤالات مهم کاربران محترم باشد. موفق باشید
۱. تفاوت جوانی و پیری در طی طریق و سلوک در چیست؟ پیری چه نکته ای دارد که اگر در اوان جوانی بپردازش در نیامده باشی در پیری نمیتوانی؟ حال آنکه در پیری امیال از بین رفته و پرواز بیشتر است؟ اگر نیز در پیری هیچ ملکاتی شکل نمیگیرد، پس تعلق نفس به بدن برای چیست در صورتی که رشدی حاصل نمی شود؟ در ایام جوانی باید چه کرد؟ خود را از حالت یکنواختی در آوردن برای شناختن واقعیت نفس؟ همچون زمان جنگ؟ ۲. در کتاب خون دلی که لعل شد، امام خامنه ای میفرماید که من کتاب ترجمه کردم بخاطر تنگ دستی! چگونه با ایمان قابل جمع است؟ ۳. بنده یکبار از محضرتان سوال کردم که چرا هرکس در یک موقعیت اجتماعیست و چرا شما کارهای اجرائی را کنار گذاشته اید، فرمودید احساس حضور انسان در نزد خود و درک هویت روحانی که جان خود احساس کند بیانگر خوب بودن جایگاه انسان است، این نشان از وسعت صدر انسان هاست که هرچه بیشتر باشند بیشتر در صحنه اند؟ ۳. یادم است فرمودید در ایامی که صرفا مشغول تحصیل بودید، روزانه ۱۸ ساعت مطالعه میکردید و نیز خاطره معروفتان راجع به ازدواج و مطالعه تا آخرین لحظه... چگونه برنامه ریزی میکردید؟ آیا الان برای بنده رسیدگی به مستحبات، در کمترین مقدار یا بیشتر، نیاز است؟ چگونه تمام ما یحتاج روزانه را مدیریت میکردید و تا اینقدر مطالعه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان در سن پیری بیشتر با ملکات خود زندگی میکند و نوعی پختگی پیش میآید همراه با تجدید نظر و توجه بیشتر به معارف عالیه الهی. ۲. آری! چنانچه در سوره فجر ملاحظه میکنید تقدیر معیشت، نوعی امتحان است و این غیر از آن فقری است که موجب خواری میگردد. میفرماید: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ* وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ». ۳. تفاوت انسانها در صحنه تاریخ بودن است 4- مهم توجه به شرایط و امکانات میباشد. موفق باشید
جناب طاهرزاده آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۰۶ فرمودید خلاف است، چرا که اجماع همه ی فرق اسلامی ما قبل از ابن عربی (اجماع شیعه و مذاهب اربعه اهل سنت، مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی) با آنچه ابن عربی گفته متفاوت است، اما اولین بار جناب ابن عربی درباره همه ی واجبات چنین بدعتی نهاد که «فان الفرائض عندنا المقيدة بالأوقات فاذا ذهب وقتها بتعمد من الواجبة عليه لا يقضيها أبدا مطلقا» و بعد از او ابن تیمیه و ابن عثیمین چنین نظری در فضای فقهی دادند و سپس در بین وهابیون و برخی اهل سنت فعلی رایج شد. پس آنچه فرمودید علت این حکم شاذ که حضرت محی الدین فرموده بخاطر عقیده ی فقهی او منطبق با اهل سنت بوده است، اشتباه است. همچنین ادعای تقیه نیز باطل است، چون وجهی ندارد، لذا پاسخی دیگر باید داده شود، نظر مبارکتان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه عرض شد به عنوان یک احتمال بود. آنچه از ابن عربی از نظر اساتیدی مانند علامه طباطبایی و حضرت امام مدّ نظر است؛ کتاب «فصوص الحکم» و «فتوحات مکّیه» است که حضرت امام در نامهای که به گورباچف نوشتند آنطور توصیف و تجلیل کردند که می دانید. موفق باشید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. فاطمیه سال ۹۲ در روضه برای اولین بار یافتم حضرت فاطمه الزهرا انسان فوق العاده ای هست که حضورش مظهر توحیده زیرا بلطف خدا چنین رجوع و حضوری برایم پیش آمد، یعنی در سن ۱۷ سالگی بعد از عمری گذشته تازه در خانواده ای مومن و انقلابی و اهل قرآن و تقوا و اخلاق و علم، فهمیدم چنین بودن و زندگی برای بشر این دوران وجود داره آن هم در این بدترین همه دورانها! در همون زمان به طلاب عالی در هیئت با گریه هایی که داشتم و آنها دیدند و با لطافتی که برایم حاصل شده بود و با چهره ای نور گرفته از حضور خدا در بی اختیاری از اندیشه هایم، زبان این بودن شدم و گفتم ما چاره ای نداریم برای زندگی کردن، باید خدا شویم! و آنها شوکه شدند و پس از سکوتی کوتاه گفتند کفر نگو(من که عرفان و برهان بلد نبودم ولی منظورم این بود باید فنا شویم در حضور خدا). پس از آن خود را گم کردم! چه سخت بود این گمشدگی و اگر تنها شدم تقصیر خودم بوده و حقم بوده. حال با یافتن خودمان در حضور خدا به اهل دنیا و گمشدگان بدیها و ظلمت ها میگوییم دیگر فرق ندارد هرچه زخم بهمان بزنید، درد نداره زیرا خدا نسبتمان را تغییر داد و به بودن خودش هستیم. ای اسرائیل هرچه زخم بزنی درد نداره هرچه جای خالی بود را خدا پر کرده! حال که مرا گم میکنید چون خودتان را گم خواهید کرد و ما خودمان را در ورای بودن شما میابیم! زیرا نسبت ظالم در ازای ظلم به مظلوم است که معنای بودن اسرائیل را میگیرد و اگر ما دیگر مظلوم نیستیم پس ظالمی نمیماند. اسرائیل بی معنا و گمگشته ظلماتشدر تنهایی هایشان شده و مردم در پی نسبتشان با توحید خواهند گشت و همه ما عین ربط و به بندگی خدا حاضریم ان شاء الله. این پیروزی بر جمهوری اسلامیه در وسعت کل منطقه، مبارک باد جمهوری که اول در ایران بود با اخراج شاه و حال به وسعت منطقه است با اخراج اسرائیل. منتظریم تا خدا پیش آمدهایش را برای جمع شدن اسرائیل در خاک منطقه برایمان به تفصیل و با نور ایمان حاصل کنند ان شاءالله، فقط مانده ظاهر! زیرا «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» ما جون گرفتیم با شکستن و دقیقا همانجایی که فکر میکنند پیروز شدند، میبازند. ما آزاد شدیم و من بعد از حدود سی سال تازه میخوام زندگیم رو شروع کنم با خدا که زندگی کننده حقیقی است و زندگی در بندگی خلاصه میشود. «هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ.» ما پیروزی پیش از تصورمان داریم و این یعنی نه تنها عمرمان از دست نرفته بلکه بهتر از آنچه هر برترین میتوانست بدست آورد، خدا بهمان مرحمت میکنند. و اما آمریکا نیز آماده فتح شدن توسط انقلاب اسلامی باشد که ما بیشتر از پیش میخواهیم بالحق حاضر باشیم. مرگ بر آمریکا و اسرائیل که وعده دیدار نزدیک است و یاران مژده باد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه در جواب سؤال شیوایِ شماره 38637 عرض شد؛ ظلمات صاحبان قدرت در مقابل حضوری که برای ما پیش آمده، هیچ چیزی به حساب نمی آید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بزرگوار پیشاپیش از اینکه مزاحم وقتتون میشم عذر میخوام. استاد عزیز خیلی حال روحی خرابی دارم. خیلی مضطر و درمانده ام. حدود ۵ ساله با یه آقا بد دهن و عصبی ازدواج کردم. از اول بد دهنی میکرد تا محبور شد دکتر بره. اما همچنان این کار را در بحثها ادامه میدهد. چند باری خانه پدرم برگشتم اما سراغم اومدن و با تعهد و تعهد محضری برگشتم. اما انگار نه انگار. چند وقت پیش تو بحثها بهم میگه تو روانی هستی. عقده شخصیتی داری. داد میزنه سرم. منا کوچیک میبینه. خودش را تافته جدا بافته میبینه. گاها میگه فرهنگ ما بهم نمیخوره. چند روزه اومدم شهرستان خانه پدرم. اما اصلا دلم نیست برگردم. شما کمکم کنید.عاجزانه التماس می کنم. راهی جلوی پایم بزارید دعایی، وردی ذکری. دلم نمیخواد زندگیم از هم بپاشه از طرفی حس میکنم بخاطر مهریه است که مرا نگه داشته. با یه مشاور صحبت کردم حال و روزش و داروهای را گفتم. گفت دوقطبی. حتی ازش بچه دار نشو.هرچند ما بچه دار هم نشدیم. استاد بزرگوار خواهش میکنم راهی دعایی سر راه من قرار بدین. حالش متغیر. گاهی خوب میشه و سریع تعییر حال میده. اما من دیگه به آسانی خوب نمیشم. میخوام لطمه ای هم به ایشان بخوره . خدا خیر دنیا و آخرت نصیبتان کنه ان شاالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زنان بزرگ در این موارد به خاطر حفظ زندگی به یک معنا با مدارا و با کجدار و مریز، زندگیشان را حفظ کردهاند. با توسل به سیره حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و انس با حضرت رب العالمین از طریق عبادات و صداقت و ایثار. موفق باشید