سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام و احترام: در زمینه این کلام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، آنکه بدون کشش عزم دریا کرد بهره لازم را نبرد. به درون بحر (قرآن) راه یافتن از آن کسی است که به هنگام موج خود را در معرض آن موج قرار دهد. آنگاه مجاز است بگوید، هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. چند سوال دارم: ۱. به چه معناست؟ ۲. نشانه اینکه بدانیم مواجهه ما با قرآن تا الان از این دست بوده یا نه چیست؟ در طبقه بندیهای مراجعین به قرآن، آیا برای امثال ما رسیدن به طبقه اول یعنی فهم عمیقانه، ممکن هست یا خیر؟ نشانه رسیدن به فهم عمیق چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میفرمایند لازمه مواجهه با قرآن، روحی است که انسان در افق جان خود متوجه حقیقت بیکرانهای شود که قرآن از آن سخن میگوید و بدان اشاره دارد و کسی میتواند از این قرآن بهرهمند شود که تمام وجود خود را در معرض آن نور قرار دهد. ۲. در خود نظر کنیم و بنگریم آیا جایی اساسیتر برای تدبّر جز در آیات قرآن مییابیم؟ ۳. باید امیدوار بود. موفق باشید
با سلام: در پاسخ سوال ۳۶۰۳۹ فرمودید که: وجود در همه صحنه ها حاضر است. منظور شما از وجود، همان عین هستی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عین هستی در عین تشکیکیبودن و با مظهریت ممکنالوجودی که آینه آن هستی است، در میان است در حدّی که آن ممکن الوجود میتواند وجود را از طریق خود ظاهر کند تا ما از آن طریق به حقیقت وجود منتقل شویم. موفق باشید
سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش میآید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوستداشتن، و دوستداشتن را دوستداشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید
عرض سلام و ادب: نظر جناب استاد در مورد کتاب شهید جاوید چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید داشتند، به نظر میآید سخن آقای دکتر شریعتی نیز سخن قابل توجهی است که فرموده بودند آقای صالحی قدرت درک شهادت را نداشتهاند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمهالله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهمالسلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان میدهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات میکنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمدهاند، درنهایت اعلام میدارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده میشود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیشتر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید میکند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر مینماید ولی در عین تشکیکیبودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد اگر اسامی دنبال ظرف خود هستند تا ظاهر شوند، پس مریض که اینقدر دنبال شفا می گردد چرا بعضی وقتها نمی رسد به شفا یا دیر می رسد؟ یا یک جور دیگه بگم: مریض چی شد که اسم حی را از دست داد و به ضعف افتاد؟ حالا چکار کند دوباره برگرده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید جان طالب، ظرفیت لازم را جهت تجلیات انوار اسماء داشته باشد. موفق باشید
با سلام: ظاهرا موسیقی از زمان حضرت آدم علیه السلام با دو دسته شدن قوم ساخته شده، بیشتر از هر چیز یک قرن گذشته تا به امروز موسیقی اوج گرفته بطوری که خوانندگان را فرشته ای میابند که به جای آنها میخواند یا تسکین دهنده رنج ها و برگیرنده از کثرات و وحشی گری هاست یا بالعکس. حتی از بزرگترین تشیع جنازه های دنیا بعد از مذهب و سیاست به خوانندگان تعلق گرفته و شرق و غرب هم نشناخته. پیداست امر خاصی در پشت این ظواهر مخفی شده که بنده حرفی براش ندارم اما میشود در چهارچوب انسان شناسی مخصوصا بشر آخر سخنی را با بنده در میان بگذارید؟ بسیار مشتاقم تا ببینم آیا امکاناتی هست که خدا وقتی با نواهای خوش بندگان را جانب خود میخوانند گوش های ما نیز آن نداها را بشنوند؟ آیا امکانش هست در شرایط های پاک درون و بیرون که دست شیطان بسته است و جهانی سرتاسر خوشخوان و در یک عمومیت بشر بتواند از شلوغی ها به سوی یگانگی خود را نجات یافته بیابد و تسکین گیرد؟ میدانیم تسکین و سلامت نفس با رجوع به ابعاد اصیل انسانی خود محقق میشود و میدانم اگر در شرایطی غیر از جهان توحیدی آخرالزمان بود چنین سئوالی معقول نبود اما اتفاقا امروز پرسش این سئوال باعث خوشحالیست زیرا شرایط ها در حال تغییر است و هر آنکه قدم ها را محکم و سریع تر بسوی آینده خویش یا همان انقلاب اسلامی بردارد مستقر تر و مستحق تر است برای یافتن استعداد ها و شگفتیهای انسانی خود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز حقیقتاً از اینکه نقش موسیقی در آن زمانها چه بوده، اطلاعی ندارم. آری! بعید نیست ندای عالَم بالا بوده که به ظهور آمده و البته با غلبه خودخواهیهای بشر بر روان انسان، آن راه بسته شده است. به نظر میآید آنچه امروز میتواند مدّ نظر باشد آن است که اگر راهی بس گشوده و گسترده سزاوار این انسانها است که شماها باشید، چرا همچون پرندگان بالهای آماده پرواز خود را نمیگشایید تا بامهای بلند آسمان جایگاه شما باشد؟ تا احساس پوچی به سراغتان نیاید. آگر باغچه جانتان دارد میمیرد و اگر حیاط خانه جانتان تنها است و در انتظار بارش یک ابرناشناس است، چرا به ابرناشناسی که با حضور در جهان دیگر انسانها در حال بارش است پرواز نمیکنید؟ چرا به راهی که بس گشوده و گسترده مقابلتان گشوده شده است، فکر نمیکنید تا همه دشتها در درونتان به ظهور آیند؟ دشتهایی که انسانها در آن و در این روزگار معنای قناعت و تواضع و دوستداشتن و مهرورزی و تقوا را یک جا میفهمند و با حضور در خاطرات سبز و زنده دیروز فردای خود را معنا میبخشند تا جواب گشودگی و گستردگی خود را بدهند و گرفتار نیستانگاری این دوران که همان بیجوابگذاشتن بالهای آماده پرواز است، نشوید. موفق باشید
نیستم دنبال پاسخ، با سوالاتم خوشم / سیر ما امکان ندارد؟ با محالاتم خوشم / شاعری، بیپیشگی، سرمستی و عشق و جنون / بیکمالی هستم و با این کمالاتم خوشم / هر که ما را دید گفت: او غصه دارد در درون / در خودم، در زندگی، هم در رسالاتم خوشم / ثابتات آسمانها را بگو حسرت خورند / چرخهای هستم که در تغییر حالاتم خوشم / از مزیّتهای عقل منطقی صحبت نکن / شاعری هستم که دائم با خیالاتم خوشم / ۲۹ مهر ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: بخصوص اگر این خیالات، تجلیات بستان خدا باشد از آن جهت که فرمودهاند: «آن خیالاتی که دام اولیاءست / عکس مه رویان بستان خداست» و اینجا است که میتوان با خیالات خوش بود. زیرا حکایت جهانی است که خدا در آن حاضر و حاضرتر است. موفق باشید
سلام و احترام: با آرزوی توفیق. چندگانگی و اختلاف مواضع در فضای ابهام آلود کنونی را چگونه تحلیل می کنید؟ چطور دستگاه وزارت خارجه و آقای عراقچی مرتب می گویند به شدت آسیب دیده ایم در حالی که خود رهبری فرمودند آسیب جزیی دیدیم؟ چطور مواضع مراجع شریف و قاطبه مردم دیندار در تهدید ترامپ و آرمان اساسی انقلاب مبنی بر نابودی اسرائیل از صفحه روزگار را به تندروی نسبت می دهند؟ چطور در مصاحبه با فاکس نیوز منفعلانه و نه از موضع قدرت پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند؟! مگر خود رهبری بارها نفرمودند باید صدای واحدی از حکومت و مردم به گوش جهانیان مخصوصاً آمریکای جنایتکار و ایادی پلیدش برسد؟! نه، دیگر نمیتوان توجیه کرد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی با رهبر هماهنگ است و از این حرفها. یک جای کار می لنگد. دلم برای امت حزب الله بیشتر از همه می سوزد که در میانه اخبار و تحلیل های گوناگون، موضع گیری های ضد و نقیض و در نبود میان دار و علمدار، مدام از این سو به آن سو کشیده می شود و می ماند با این همه نامردی روزگار چه کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه انتظار از دولت، انتظاری است که قاطعیت نظام در مقابل جبهۀ استکبار را بیش از این بنمایاند؛ ولی حقیقتاً صحبت با مردم جهان از طریق رسانهها باید طوری باشد که فضا، به نفع رسانههای جهان استکباری تمام نشود که ایران را به عنوان یک کشور تروریستی مطرح کردهاند و اینجاست که باید جایگاه آن نوع مصاحبهها را درک کرد. موفق باشید
سلام علیکم: ابن عربی در فص محمدی که در فصوص الحکم که بر روی سایت آورده شده بیان میکند که با نماز خواندن خدای معتقد ساخته میشود. سوالم این است که این خدای معتقد که توسط نماز ساخته میشود چه فرقی با خدایی که بت پرستان میسازند و آن را پرستش میکنند دارد؟ کلمه معتقد به فتح «ت» و «ق» میباشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان ذیل ارادۀ الهی و حضور هرچه بیشتر در شریعت نبوی حاضر و حاضرتر شود، بیش از پیش به حضرت حق به آن صورتی که شأن آن حضرت است؛ نزدیک میشود و از این جهت بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در میآید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشمانداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا میباشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه میدارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: میخواستم برای تربیت توحیدی و تاثیرات مثبت والدین به خصوص مادر بر فرزند به خصوص در دوران بارداری از شما مشورت و راهنمایی بگیرم که برای تربیت و تاثیر مثبت در جهت توحیدی بار آمدن فرزند از زمان جنینی چه توصیه و راهنمایی ای میفرمایید؟ التماس دعای فراوان استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آثار روحیِ مادر در دورۀ بارداری در رشد و تعالی جنین نقش دارد؛ بحثی نیست. آری! مهم آن است که مادران در دورۀ بارداری با روحیۀ متانت و توکل و رعایت آداب شرعی و احتیاط نسبت به عدم حضور در مجالسی که فضا، فضای ایمانی نیست و یا غذا، غذای کاملاً مطمئن نیست؛ نسبت به انتظاری که فرزند در دورۀ جنینی از مادر دارد، مواظبت لازم را داشته باشند. موفق باشید
رؤیت معجزه قرآن و معنای توکل در آینه وجود حضرت زهرا سلاماللهعلیها و حضرت نرجس خاتون: امروز ذکر و فکر ما وجود دختری از تبار نور بود که با سپردن خویش در دل طوفان و خطر دوران، مادرِ امام آخرین شد. آری صحبت از مادر مولایمان صاحب العصر و الزمان (عج)، حضرت نرجس خاتون بود. کلام که در تفکر به وجود تو جان گرفت و اندیشیدن به احوالت خواستگاه جانمان شد، ایمان و امید و توکل به خدا در بیان شیوای فرزندتان برایم معنایی دیگر یافت. ولی معزز دوران ما، در دیدار با شرکتکنندگان مسابقات بین المللی قرآن، تبیینی بس ایجازگونه داشتند، او فرمود: «هر وقت به قــرآن مراجعه میکنیم توجه داشته باشیم که قرآن معجزۀ پیغمبر است... فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبی مکرم بود و مشاهدۀ معجزۀ الهی مخصوص به همان مردم بود... لکن معجزۀ پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر خود مردم جلوی چشمشان مشاهده میکنند این معجزه را به چشم خودشان میبینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیت، برای عالم وجود. سامان یافتن زندگی و رفع مشکلات در صورت بهره بردن از قرآن... اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید همۀ مشکلات برطرف خواهد شد. درسهای قرآن برای بشر درسهای عملی است قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقربان، دسترسی به آن ممکن است. اینها برای آحاد بشر قابل استفاده است.» و گویا آن احوال تو مرا به درون خود فرو میبرد تا دمی از خویش وارهم و در تو زندگی را نفَس بکِشم. ساده نیست که از آنچه داری و هست، دست بکِشی، دست کشیدن از ظواهر و مرسومات روزگارت را سخت نمیبینم، چون جان که در طلب حقیقت به جستجوگری و حیرانی برسد از اسم و رسم و مکنت و جاه و مقام، میتواند دل بکند، اما چطور از مهر و محبت مادر دل کندی؟ چطور خود را به طوفانی سپردی که در چرخش و غبار روزگار ممکنش در نظرها، هزاران ترس و واهمه در وجود زن و مردش میکارد، چه برسد به روح لطیف دختری چون تو که شاهزاده است و در اوج نعمت غوطهور و شاید چون منی هزار بار نقص خویش و دیگران را در رفاه و آسایش دیدهام، اما تو مرا به ایمانی رهنمونی که جنسش از جنس معجزه است، از جنسی که به ارادۀ او و فضل لایزالش محال را ممکن میکند و امید و توکل به او معنایی دیگر مییابد. نمیدانم، در تو قرآن را میبینم یا در قرآن تو را؟ معجزه تویی یا قرآن یا کلام سید مردان تاریخ، سید علی؟ شاید هنوز گنگم از خوابی که دیدم، باز با من حوصله کن و جلو بیا، ببین آقایم در معنای توکل چه میگوید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» اگر به خدای متعال توکل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلۀ دیگری به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. یعنی چه اگر توکل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم؟ در چه شرایطی با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقق پیدا میکند؟ توکل به خدا و ترتب اثر بر توکل به خدا، دارای یک شرط ذهنی و یک شرط عملی و واقعی است. شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدۀ الهی؛ «و مَن أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً...» آن شرط ذهنی یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن میشود؛ چیزی که به نظر محال میرسد، ممکن میشود؛ این را یقین داشته باشیم. یعنی بایستی این را بدانیم که همۀ محالات موجود عالم با اذن الهی، با ارادۀ الهی قابل تحقق است و ممکن است تحقق پیدا کند؛ شرط عملی توکل به خداوند؛ ورود در میدان انجام وظایف شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد این حادثه خدای متعال یک بخش کار را به عهدۀ خود انسان میگذارد این جوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ كَثيرَةٌ بِإِذْنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدۀ ما است...» و تا چشم باز کردم بگو چه دیدم، آری حضرت زهرا سلاماللهعلیها و تو را در یگانگی ایمانی یافتم که مادر هستی در رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در بین در و دیوار سخت سقیفه که به نظر میآمد طوفانی است که بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ممکن است از جا برکَند، با تمام وجود وعدۀ مهدی امت از ماست را باور کرد و آن امر محال را به نور رب العالمین ممکن یافت و تو چنان در نور باور او ذوب شدی که گویی خود اویی که یکی از ابعاد عملی یعنی به دنیای مادی آمدن او را به عهده گرفتی و از وجهی بهتر است بگویم تو هم بار امانت انسانیت را پذیرفتی و به جان خریدی، جز عشق و دلدادگی توحیدی رازآلود چه چیزی میتواند انسان را در «فاخلع نعلینِ» قدرت و اراده قرار دهد تا هیچ شوی و چنان صبر کنی در ذات الله که به ارادهاش او متولد شود. آیا قصۀ حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، قصۀ حیات ما نیست؟ آیا امروز او را بر فراز خرابههای غزه و لبنان و سوریه و... حتی در میدان مبارزات مردم آزادیخواه جهان نمیبینی که دل به طوفان حوادث زده و در جستجوی حقیقت حیران و سرگردانِ رسیدن نامه و نشانهای از ولیّ زمان خویش است؟ امروز ما درون قصهایم و به تمامه به او نزدیک شدیم، نزدیکتر از همیشه، آیا طوفان انقلاب اسلامی را میبینی که محالی است در دل جهان توسعه یافتۀ مدرن، اما ممکن شد و تا ابد تاریخ امکان حضور یافته است؟ آیا طوفان الاقصی را دیدی که وه چه بینشان و پرنشان، نشان از نور استقامت ولایت و قرآن دارد؟ اللهم ارزقنا بخوانم یا اللهم ثبتنا؟ هر دو را با نوای اللهم اغفرلنای غفلتهایمان میخوانم تا به نور آن مرد ایستاده در افق تاریخ و شهدای جان فدایش، ما هم از این غافله جا نمانیم. سلام استاد عزیز، باز قلم جان گرفت که امیدوارم اگه قصوری در درک حقیر هست با کلام شما رفع شود. سؤالی هم پیش آمد، از وجهی صبر خدا هم صبری است که اگر به وجه مادی هم بخواهیم نگاه کنیم از سقیفه تا میلاد امام زمان (عج) حدود ۲۰۰ سال طول میکشد، و وقتی نگاه میکنیم از وجهی رسیدهایم و از وجهی راه بسی طولانی است، هم صبر و استقامت گویا بسی عظیم است و هم رسیدن گویا بسیار نزدیک، انگار معنای وجود را میشود یافت هم دور است هم نزدیک، آیا چنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف همین یک نکته است که چگونه یک زن، آری! یک زن یعنی جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» در آن شرایط توانستند آیینۀ بزرگ ایمانی شوند که ایمان حضور در نهاییترین میدان بود تا قرآن با نور حضرت صاحب الأمر«عجلاللهتعالیفرجه» نهایت خود را در آخرین دوران در افقِ جان انسانها بگشاید، و آن زن در جان خود اینگونه حاضر شود که باید برای چنین حضوری نقشآفرینی کند آنهم به هر قیمتی. و از طریق جناب نرگس خاتون آن عزمِ بزرگ تاریخی آغاز شد تا جهان دیگری در افق زمانه گشوده شود و مسیحیت نیز ابعاد متعالی خود را در نسبتی که با اسلام مواجه میشود؛ بیابد و در ریشههای تاریخی خود هرکس در نسبت با سید حسن نصرالله، نرگس خاتونی باشد آزاد از دوگانگیِ اسلامیت و یا مسیحیت، و آیندهای به ظهور آید که انسانیت معنای خود را در نهاییترین وسعت تجربه کند.
آیا ما معنای توکل و نقش مؤثر و بزرگ آن را جز در آیینۀ عزمِ جناب نرگس خاتون در آن انتخاب میتوانیم مدّ نظر آوریم که چگونه آن بانوی بزرگ تنها و بدون نام و نشان خود را با نام «نرگس» به قافلۀ اسیران رساند؟ تا آنجایی که اگر تمام ظلمات آخرالزمانی با تمام قدرتی که استکبار با تسلیحات خود و بمبهای سنگرشکن به میان آید؛ این مائیم که تمام نمیشویم با نظر به عزمی که جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» با ایمان خود به ظهور آوردند. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما میخواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه میچیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش میگیره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته میتوان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او میزدایند، نه آنکه امکان زندگیکردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء میباشد. موفق باشید
با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار میشود، مشاهده میشود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمیدهد. مضافاً بر اینکه این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بیحجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده میشود. لطفا این مورد را توضیح دهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 39095 در این مورد شد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: متن زیر چقدرش صحیح است؟: علت سجده نکردن شیطان به آدم بخاطر این بود که متوقع ظهور مقام نورانیت اهل بیت در جنیان بوده است و منظورش از اینکه ما از آتشیم و آنها از گل اشاره به این موضوع بوده است که ما از لحاظ ساختاری و جنسی لایق تر بودیم برای تجلی این نور در خودمان، جنیان هم اختیار دارند و هم در عالم طبیعت بسر میبرند از جن باید نبی و ولی انتخاب میشد و آدمیان از آنها تبعیت میکردند نه برعکس و کبرش هم برای این درخواست بوده است. و بهترین راه انحراف بنی آدم هم در این میبیند که از مقام نورانیت اهل بیت دورمان کند تا نشان دهد بنی آدم قدر این مقام را نداشتند و لایق ارتباط با این مقام نبوده اند و نعوذبالله خداوند اشتباه کرد این مقام را در ساحت آدم تجلی کرد. و اینگونه بنی آدمیان را بدرد خودش یعنی نداشتن هیچگونه ارتباطی با مقام نورانیت اهل بیت دچار کند و در شبیه ترین حالت و اشتراک با شیطان که تهی بودن از این ارتباط است دچار شویم. بنی آدم بفهمیم چه گنجی خداوند به ما عطا کرده «ظرفیت پذیرش ارتباط با این نور» که این نور فقط و فقط تنها شرط فرودش طهارت است پس باید صیقل دهیم خویشتن را تا مهیا شویم برای دریافت این ارتباط و علت اینکه شیعه گرداگرد ۱۴ معصوم میگردد این امر است که این عزیزان ظرف وجود و عمر مبارکشان سراسر و یکپارچه لبریز از ارتباط با این مقام بوده است و ما بوسیله تبعیت و محبت به این عزیزان میخواهیم شبیه ترین شویم به آنها که این بالاترین درجه بفعلیت رساندن بالقوه گیمان است و باید توسل واقعی پیدا کنیم به ائمه برای همجواری به این مقام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما با اُنس با اولیای معصوم، انسانیت خود را وسعت میدهیم و بر هویت قدسی خود میافزائیم. ولی آن مقدماتی که فرمودید با آیات قرآن، چندان منطبق نیست. پیشنهاد میشود کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: حتماً در جریان هستید که گروه جهادی نورالزهرا سلام الله علیها که در اصفهان و به خصوص در منطقه دستگرد خیارفعال هستند و نسبت به مردم مستضعف خدمت رسانی میکند بعضاً با مسائلی روبرو میشویم که لازم است جناب عالی راهنمایی بفرمایید. به عنوان نمونه افراد مهاجری را داریم که از کشورهای اطراف هستند و حقیقتاً محتاج میباشند آیا میتوانیم به آنها کمک کنیم و یا کسانی هستند از کشور خودمان که نمیدانیم حقیقتاً محتاجند یا نه ولی شدیدا اظهار نیاز میکند وظیفه ما نسبت به این افراد چیست؟
بسمه تعالی. سلام علیکم. در جریان فعالیت آن عزیزان میباشم و بحمدالله منشا خیرات کثیره هستند. در مورد مهاجرانی که غیر قانونی وارد کشور شدهاند به هر حال موجب مشکلاتی برای کشور میباشند، تا آنجا که ممکن است نباید شرایط برای آنها ساده و راحت باشد، هرچند نسبت به حداقل نیاز آنها که موجب سد جوع آنها شود نباید بیتفاوت بود و در مورد افرادی که اظهار نیاز میکنند هر چند ممکن است صادق نباشند ولی در حد رفع نیاز اولیه اشکال ندارد زیرا خطر آنکه نیازمند حقیقی باشند و ما بیتفاوت نسبت به آنها عبور کنیم بسیار زیاد است. موفق باشید
سلام استاد حال شما:. چند تا سوال داشتم ۱. چی میشه که یحیی سنوار سنی انقدر میتونه محبوب شیعیان بشه؟ نقطه پیوند چیه؟ ۲. مقدمه کتاب از برهان تا عرفان شما چیا هست؟ ۳. این آقایی که جوان و انتخاب بزرگ رو شرح دادن توی کانال گذاشتن آقای نظری این خوبه برای شروع؟ احساس کردم خیلی ساده و بدون پیچیدگی و زبان خاص دارن توضیح میدن. گفتم باز از شما بپرسم. ۴. چجوری میشه انسان کنار این مباحث علمی، عملش رو هم بالا ببره؟ یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جبهه مقاومت همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند ما از دوگانگیِ شیعه و سنی عبور میکنیم و ملاحظه میکنید که چگونه شهید یحیی سنوار در کلمات خود نسبت خود را با امام علی «علیهالسلام» و کربلا برقرار کرده. و این یعنی همان حضوری که شیعیان همیشه به دنبال آن بوده و هستند. ۲. همان کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» کارساز خواهد بود. ۳. آری! ۴. هر اندازه عمق معارف ما بیشتر شود، درک قرآن برایمان راحتتر میگردد و عبادات ما در آن راستا عمیقتر میشود و وقتی عبادات با حقایق معنوی پیش رفت، بیشتر به آن دل میبندیم. موفق باشید
سلام علیکم: فرض کنید یک شخصی به نام حسن آقا هست. حسن آقا در پیش خودش فکر میکند که در علم خدا مشخص است که عاقبت او بدبختی و نکبت است. برای همین ناامید است و تلاشی برای عاقبت بخیری نمیکند. شما چه سخنی با او دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد میشود به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد: برای دوستی که از امثال نور علی الهی، و عدم رعایت شریعت برگشته ولی همچنان ذائقه ای صوفی مسلک دارند، و دنبال یک جلسه ی تفسیرند، کدام یک از جلسات تفسیر تان را معرفی می فرمایید جهت نمونه برایشان ارسال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله عرایضی که در رابطه با سوره نبأ و سوره حجرات شد، امید است که مفید افتد. https://lobolmizan.ir/sound/818?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/753?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA . موفق باشید
سلام: اینکه انسان با فرض تمام تجربه های بد و خوب زندگی آیا واقعا ترجیح میدهد که وارد دنیا شود که اگر جواب خیر باشد پس خدا چرا ما را خلق کرده است او به ما ظلم کرده است چون اختیار ما را نادیده گرفته است. جواب قرآن برای بندگی و تکامل جواب دیگری که خودمون خواستیم که بیاییم و اینطور هم زندگی کنیم پس چرا انتخاب نکرده آیم که مثلاً عالم شویم یا شهید شویم یا اینکه مثلا ظالم نباشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بزرگوار پیشاپیش از اینکه مزاحم وقتتون میشم عذر میخوام. استاد عزیز خیلی حال روحی خرابی دارم. خیلی مضطر و درمانده ام. حدود ۵ ساله با یه آقا بد دهن و عصبی ازدواج کردم. از اول بد دهنی میکرد تا محبور شد دکتر بره. اما همچنان این کار را در بحثها ادامه میدهد. چند باری خانه پدرم برگشتم اما سراغم اومدن و با تعهد و تعهد محضری برگشتم. اما انگار نه انگار. چند وقت پیش تو بحثها بهم میگه تو روانی هستی. عقده شخصیتی داری. داد میزنه سرم. منا کوچیک میبینه. خودش را تافته جدا بافته میبینه. گاها میگه فرهنگ ما بهم نمیخوره. چند روزه اومدم شهرستان خانه پدرم. اما اصلا دلم نیست برگردم. شما کمکم کنید.عاجزانه التماس می کنم. راهی جلوی پایم بزارید دعایی، وردی ذکری. دلم نمیخواد زندگیم از هم بپاشه از طرفی حس میکنم بخاطر مهریه است که مرا نگه داشته. با یه مشاور صحبت کردم حال و روزش و داروهای را گفتم. گفت دوقطبی. حتی ازش بچه دار نشو.هرچند ما بچه دار هم نشدیم. استاد بزرگوار خواهش میکنم راهی دعایی سر راه من قرار بدین. حالش متغیر. گاهی خوب میشه و سریع تعییر حال میده. اما من دیگه به آسانی خوب نمیشم. میخوام لطمه ای هم به ایشان بخوره . خدا خیر دنیا و آخرت نصیبتان کنه ان شاالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زنان بزرگ در این موارد به خاطر حفظ زندگی به یک معنا با مدارا و با کجدار و مریز، زندگیشان را حفظ کردهاند. با توسل به سیره حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و انس با حضرت رب العالمین از طریق عبادات و صداقت و ایثار. موفق باشید
سلام خسته نباشید: lobolmizan_h766d13dgj وسوالی که در اینجا مطرح کردم منظور این هستش مسایل عشق هستش یعنی ملاک این هستش که ما عاشق اهل بیت باشیم یا عاشق خدا؟ اگر الگوی ما اهل بیت باشد این هستش که ما عاشق خداوند باشیم منظور از عاشق متفاوت از حب هستش حب اهل بیت داشته باشیم ولی عاشق خدا باشم؟ عشق کدام میتواند ما رو بالا ببرد و پیشرفت دهد؟ منظور این هستش ملاک ارتقای معنوی و روحانی و آن چیزی ملاک اهل بیت هسشت عشق به خودشان هستش یا خداوند؟ اگر خداوند خداوند چون نامحدود هستش و ما انسان محدود و اینکه قابل درک فهم نیتسش قابل برقراری ارتباط و همزاد پنداری نیستش پس چطور عاشق خدا باشیم؟ و اگرعاشق اهل بیت باشیم ازعبادت خدا و راز نیاز باز نمیمانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق و محبت به اهل البیت در راستای محبت به راههایی است که ما را به سوی محبوب ازلی و معبودمان رهنمایی میکنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
