با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم پیری را قبول کنیم و جهتش دهیم به سمت الله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیری، موقعیت هرچه بیشتر به خود آمدن است برای حضور در ابدیت. موفق باشید
با سلام: آیا عینینت ذات با صفات ذاتی خداوند (که در احادیث آمده است)، همان سخن عرفا ست که میگویند وحدت عین کثرت است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به اعتبار احدیت ذاتیاش همواره با همان احدیتش در نزد خود حاضر است و از این جهت علم او عین حیات او و اراده او عین سمع اوست. و این غیر از نسبت ما با او میباشد که در جلوات او به عنوان کثراتی که عین وحدتاند، او را مدّ نظر داریم. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: سوالی که داشتم اینه که به نظر شما در سال های اخیر خدا چطوری داره تعامل میکنه با حزب خودش یعنی حزب الله؟ اتفاقات عجیب و غریب و گاها تلخ پشت سر هم، فشار پشت فشار، سختی و آزردگی، تنگنا و ابتلا، گاها هم که حس میکنیم فرجی شد، راه تنفسی باز شد، پیروزی به دست آمد، شیرینی احساس شد، پشت سرش از زمین و آسمان بارید برامون. نمونه اخیرش همین شیرینی ماجرای طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق و پشت سرش تلخی ماجرای شهادت رئیس جمهور و حالا هم که از گور برخاستن یه عده ای که به خواب هم نمیدیدن دوباره به این زودی برگردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دوست دارد یار این آشفتگی». این قصه حضور در تاریخ قدسی میباشد و وسعتی که پیش میآید به همان معنایی که خداوند میفرماید: «وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ» روزگاران را در بین مردمان دست به دست میکنیم تا معلوم شود کدامیناند آنانی که اهل ایماناند و در بین شما از بصیرت کافی بهرهمند هستند. از آن جهت که از تغییرات پیش آمده جایگاه اصیل حضور تاریخی اسلامی که آغاز شده است را، مدّ نظر دارد. موفق باشید
سلام استاد: انتخابات به دور دوم کشیده شد. در دور دوم لازم است که بتوانیم بسیاری از افرادی که رای نداده اند را مجاب به رأی به آقای جلیلی کنیم که هم مشارکت بهتر شود و هم نتیجه مطلوب. لکن این مسأله خیلی دشوار به نظر میرسد. افرادی که رای نداده اند، به فرض شرکت کردن در انتخابات هم به سختی به آقای جلیلی رأی میدهند. آیا راهی برای تبدیل این مسأله به فرصت وجود دارد؟ به خصوص این که فرصت برای اجرای راه بلندمدت نیست و باید در همین چند روز کاری کرد. چاره چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در گفتگویی دوستانه به این افراد متذکر شد اگر بخواهند در خود و در آیندهای حاضر شوند تا جان آنها با حقیقتی که در تاریخ انقلاب به ظهور آمده مأنوس گردد؛ راهی که مقابلشان گشوده شده، همان حضور در انتخاباتی است که شخصیت آقای دکتر جلیلی مدّ نظرشان باشد وگرنه در بلایِ بیتاریخی خود همچنان تنهایی و پوچی را تجربه خواهند کرد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. استاد برام سوال شده که روان شناسان چرا نتونستن محبت را به معنای واقعی بشناسند و در حد طبیعیات آن را پایین آورده اند. اگر کسی کمی بیش از مقدار طبیعی داشته باشد نسبت افراطی به آن می دهند؟ در صورتی که این محبت یک رابطه وجودیست که از خودی خدای متعال جاری و ساریست. محبت افراطی تر از خدا هم مگه داریم که فرمود «خلقت جميع العالم لكم وخلقتكم لي» و یا فرمود «خلقت الأشياء كلّها لأجلك وخلقتك لأجلي وأنت تفرّ منّي» خدا میفرماد که حواست فقط به من باشد هیچ الاهی جز من نگیر و من اینطور میفهمم که خدا از بس بنده را دوست دارد و مراقب اوست، در لطیف ترین حالت ممکن با بنده است خیلی زود اگر بنده کمی حواس جمع نباشد، خدا ناراحت میشه. خب خود خدا ظاهرا نشانه هایی از محبتی دارد که روانشناسان به تعبیر افراط میکنند. به گونه ای بحث را مطرح کردم که شاید بچگانه باشد، اما منظورم اینست که تنها بندگان خاص خدا آنهایی اند که دارای محبت سرشارند و این محبت را به سمت اله خود نشانه گیری میکنند. ۲. براستی چه رازی در عبد بودن نهفته است که انسان با این دریای وجودی بهترین حالت را برای خود عبد بودن می یابد و بهترین انسان را در تشهد، اول به عبد بودن و بعد به رسالتش یاد میکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صدرا مییابیم که ما نسبتی با خداوند با امکان ذاتیِ خودمان داریم که آن امکانِ انسانبودن و انسانیت ما است و در نتیجه نسبت ما با خداوند در نسبتی است که او ما را در انسانیتمان خلق کرده و در نسبت با دیگر انسانها، تنها با وجه انسانیت آنها ما رابطه خدایی با آنها داریم. ۲. این انسانیت در نسبت با خدا تنها در عبودیت متعیّن میشود وگرنه توهّم است. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: پیرو پرسش شماره ۴۸۴۴۳: از امام باقر (ع) پرسیدند: کمترین چیزی که بنده به آن مشرک می شود چیست؟ ایشان فرمودند: هرکه به هسته ای بگوید سنگریزه و به سنگریزه بگوید هسته و به آن متدین گردد. منبع: {کلینی، اصول کافی، ج 4،کتاب ایمان و کفر، باب شرک،ح 1.} تفسیر منظور کلام حضرت چیست؟ با تشکر. سلام علیکم منظور و هدف اصلی از این کلام بیان فاسد بودن اعتقاد نادرست است هر چند در ظاهر ناچیز و کم ارزش باشد. سنگریزه بودن هسته و یا هسته بودن سنگریزه موضوع کلام نیست بلکه فقط مثالی برای موضوعی ناچیز و نامربوط و نا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر متن عربی آن روایت بود بهتر میشد نظر داد. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز به نظر شما این جمله درست است که ما مال شبهه ناک نداریم. مال یا حلال است یا حرام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی است که فقها باید روشن کنند. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: اینکه اتفاقات وحوادثی (مثلا یک بیماری یا..) که برای ما میفتد و خدا رقم میزند از روی ذات ما، آیا این ذات قبل ورود به این جهان اتفاقات را انتخاب کرده یا نه؟ و اینکه آیا این اتفاقات را خدا برای ذات انتخاب کرده یا ذات ما خودش انتخاب کرده و اگر خودش انتخاب کرده برچه اساس انتخاب کرده که مثلا در همین سن ۴ سالگی فلان بیماری، در سن فلان، فلان حادثه یا آتش سوزی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه ۲۲ سوره حدید میفرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. با توجه به این آیه میتوان به این فکر بود که آگاهی خداوند در هر حال مطابق انتخاب انسانها است به این معنا که خداوند قبل از آنکه ما با اختیار خود عملی را انتخاب کنیم؛ او میداند، ولی همانطور که ما انتخاب کنیم، او میداند. این غیر از موارد و امور فرعی است که برای هرکس پیش میآید مثل همین مثالی که فرمودید. و در جواب سؤال شماره 38460 عرایضی در آن مورد خواهد شد. موفق باشید
با سلام: شما در برهان صدیقین میفرمایید که: «عين وجود» تمام كمالات را دارد، يعني عين علم است، عين حيات است، عين قدرت است و ... سوال: آیا عین وجود، تمام مراتب و درجات،علم را دارا میباشد. مثلاً درجات علم یک دانش آموز، لیسانس، دکترا، پرفسوری، علم امام معصوم (ع) را داراست؟ (فرض را بر این گذاشتم که منظورم علم حقیقی باشد) با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان فکر کنید آیا میشود هر علم که علم به معنی حقیقی باشد، عین کمال از آن خالی باشد؟ موفق باشید
سلام و درود و نور و رحمت الهی تقدیم پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. مادر بارداری هستم که بعلت کم شدن خونرسانی به جنینم توی بیمارستان بستری هستم. خیلی نیاز به دعای شما خوبان و اولیای الهی دارم. هر لحظه به این یقین میرسم که فقط خدا و اهل بیت علیهم السلام رو دارم، انگار فقط من هستم و خدا و اهل بیت علیهم السلام. نه هیچکس دیگه. اراده الهی رو خیلی بیشتر از پیش میبینم اینکه پزشکان و پرستاران خیلی زحمت میکشند اما کار رو باید خدا درست کنه. التماس دعا استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کارسازِ ما به فکر کار ما است و یقیناً او مصلحت ما را میداند. موفق باشید
سلام علیکم: اینکه انسان گاهی نسبت به دنبال کردن معارف حقه سست میشه چه علت هایی داره؟ چه کنیم شوق ادامهی کار بهمون برگرده؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید متوجه ظرفیت انسانی خود باشد که چه اندازه از طریق معارف حقّه و تدبّر در قرآن میتواند آن ظرفیت را از قوه به فعل درآورد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: کانال های مخالف دین می گویند که شفا یافتن ها بخاطر فشار روانی هست و برای همین همگی از نوع عصبی و شبیه آن هست ناشی از اراده و تلقین و جو محیط هست و اگر غیر از این میباشد چرا تا حالا کسی که دست یا پا ندارد یا معجزه معنوی دست و پا پیدا نکرده است؟ جوابی که به ذهن من میرسد این است که شاید تا حالا یک نفر بی دست توسل لازم را پیدا نکرده و دوم اینکه شاید همچین معجزه ایی بهانه را از دست بی دین ها می گیرد و خدا طبق حکمتش همیشه بهانه ایی برای تکذیب کنندگان می گذارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه باید مانند جناب ابن سینا متوجه نقش نفس ناطقه در تعادل بدن بود وگرنه هیچوقت این نوع مشاجرهها نتیجه به بار نمیآورد. موفق باشید
با سلام: آیا هر آنچه که صورت علمی خداوند است، وجود پیدا میکند؟ یعنی آیا میشود یک صورت علمی در خداوند باشد که هیچگاه وجود پیدا نکند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
سلام علیکم: بر اساس تجربه و روشی که دارید میتوانید یک برنامه سلوکی خیلی سبک برای یک مبتدی بیان کنید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با برنامه سلوکی بنده ورودی ندارم ولی سیر مطالعاتی سایت، جهت امور معرفتی ان شاءالله میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام: چند سال پیش از یه گناه بزرگی گذشتم. بخاطر غرورم و روشنگری که اگر انجام می شد نابود می شد. کارم به دکتر اعصاب کشید. ٧ بار بستری. گفتن اسکیزوفرنی داری. از فرط فشار روانی.... ولی من نه چیزی می دیدم نه می شنیدم. یه بار بعد نمازعصر از خودم سوال کردم ادم خوبی هستم یا نه. یه نور زیبای بمدت ٥ ثانیه دور خودم دیدم. چند بار بعد ماهها نور را دیدمش. فقط یه بار صدای داخل کلم یعنی از بیرون نبود شنیدم گفتش سلام فرمانده. و قطع شد. قرص ها را برای کم شدن قدرت شهوتم می خورم. چون مجرد هستم و بعد از داستان سیگار کشیدم ومی کشم. حرف شما حجت است. چند سالی است با صوتی های شما را گوش می کنم. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه جان خود را با معارف الهی و قرآنی بیشتر و بیشتر آشنا کنیم، بهتر و بهتر راههایی را که باید در آنها گام بزنیم، برایمان روشن میشود و مییابیم چه امری مهم است و باید به آن امر یا امور در زندگی خود بیشتر اهمیت داد. موفق باشید
سلام خدمت استاد: نظرتان راجع به این متن آقای تاجزاده چیست؟ به نظرم بیراه نمیگویند و عملا در بن بست گیر افتادیم وضعیت فرهنگی ج.ا به هیچ وجه خوب نیست اکثرا الان ریزش رخ میدهد تا رویش به دلایل مختلف از اقتصادی و .گرفته تا آمدن دولت جدید هم بسیاری از امیدمان را نا امید کرد. در ستایش جنبش مهسا مصطفی تاجزاده گزیدهای از گفتوگوهای زندان. من در انفرادی زندان سپاه متوجه راهافتادن جنبش شدم. تقریبا دو هفته بعد از فوت دلخراش مهسا (ژینا) امینی، با شنیدن سروصدا و شعارهایی متوجه شدم مسئلهای رخ داده است. اما از نگهبانان که جویا میشدم چه اتفاقی افتاده؟ جوابهای نامربوط میدادند. باور نمیکردم که در چنین مدت کوتاهی، بتوان حجاب را آزاد کرد. اما دیدیم چگونه جوانان موفق به آزادی پوشش شدند. بنابراین بلافاصله از خیزش مردم حمایت کردم اما با گذشت زمان، بیشتر متوجه میشوم که آثار این جنبش آنقدر ژرف و گسترده است که زودتر از آنچه برخی اقتدارگرایان تصور میکنند، بساط اسلام آمرانه را بر خواهد چید و اکنون نیز بر این باورم و فکر میکنم که اگر درست عمل کنیم، میتوانیم شاهد تحقق آرمان شهدای این جنبش باشیم که در رأس همه آنها آزادی و دمکراتیک کردن مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور است. شاید با رادیکالشدن شعارها و فروکشکردن اجتماعات اعتراضی، برخی ناامید شده و برخی به فکر مهاجرت افتاده باشند. اما به نظر من این جنبش، پتانسیل زیادی برای آزادکردن ایران و ایرانی دارد. بهویژه آنکه دستِکم بخشهایی از حاکمیت قصد ندارد به آزادی حجاب تن دهد و همین لجاجت موضوع را همچنان زنده و پویا نگه میدارد و به احتمال بسیار زیاد، شگفتیهای جدیدی خلق خواهد کرد. من قبل از بازداشت، از سه بنبستی که رهبر در زمینههای اقتصادی، بینالمللی، فرهنگی و اجتماعی و سیاست داخلی ایجاد کرده بود، سخن میگفتم و بر ضرورت سه گشایش در عرصههای فوق تاکید میورزیدم. گشایش در سیاست خارجی را فوریتر، گشایش در سیاست داخلی و انتخابات را مهمتر و گشایش فرهنگی-اجتماعی را پرتنشترین میدانستم. جنبش زن، زندگی، آزادی چالشانگیزترین موضوعات، یعنی حجاب را آزاد کرد. و حاکمیت را واداشت که تن به بزرگترین عقبنشینی عمر خود بدهد. همچنین ترس از آغاز اعتراضات خیابانی ناشی از تداوم گرانی و تورم، رهبر را مجبور به تجدیدنظر در سیاست خارجی کرده است. تحولات ناشی از جنبش مهسا به نظر من، تغییر بزرگ دیگری در پی دارد. به باور من جنبش مهسا ذهن و زبان بسیاری از مردم را استعلا بخشیده، هنر و ادبیات خود را آفریده و روشهای مدنی جدیدی را برای مقاومت علیه استبداد و کسب آزادیهای سیاسی خلق کرده است و از قدرت جدیدی خبر میدهد. در عظمت این جنبش همین بس که حاکمیت را گرفتار بحرانی جدی کرده است. از یکطرف نمیخواهد بیحجابی را علناً بهرسمیت بشناسد تا فلسفه وجودی حکومت اسلامی خدشه نبیند و نزد حامیان تندروی خود، متهم به عقبنشینی نشود. ازطرفدیگر نمیخواهد مستقیماً نیروی انتظامی را درگیر برخورد با بدحجابان کند. زیرا میداند که بیفایده است و احتمالاً آتش اعتراضات دوباره زبانه خواهد کشید. من معتقدم جنبش مهسا، زنگ آغاز پایان استبداد دینی و ورود ایران به عصر آزادی را به صدا درآورده است. بههمیندلیل جنبش زن، زندگی، آزادی را متفاوت از اعتراضات دیگر ارزیابی میکنم و آن را لحظه به ستوه آمدن مردمی میبینم که تصمیم گرفتهاند به تحقیر و تبعیض و ریاکاری پایان دهند. بههمینجهت این جنبش را منازعه میان حجاب و بیحجابی نمیدانم، بلکه آزادی و برابری و کرامت انسانی را در مصاف خودکامگی و ناکارآمدی و فساد میبینم که از پشتیبانیِ قویِ افکارِعمومی بهرهمند است. وقتی جوانان میهن از بازداشت و زندانیشدن برای آزادی، احساس غرور میکنند و بر ترس خود فائق میآیند؛ طلسم استبداد میشکند و «النصربالرعب» بلاموضوع میشود؛ من نمیتوانم خوشحالی خود را پنهان کنم که جوانان ایرانزمین با شجاعت و استقامت و فداکاری، قدرت سیاسی و اقتدار اخلاقی کمنظیری یافتهاند؛ و در پی جستجو برای آزادی و برابری و عدالت؛ به حس جدیدی از احترام به خویشتن و اعتمادبهنفس رسیدهاند. بهگونهای که نه حکومت پلیسی پیشا مهسا و نه حاکمیت امنیتی پسا مهسا نمیتواند جوانان وطن و پیشاپیش آنها زنان و دختران شجاع و آزادیخواه را از پاسداری از بزرگترین دستاورد سیاسی زندگی خود، یعنی آزادی حجاب باز دارد. برای درک بهتر افقگشایی جنبش مهسا، لحظهای خود را جای رهبر بگذاریم. او سه راه پیش روی دارد: اول؛ بهرسمیتشناختن آزادی حجاب است که این یعنی به چالشکشیدن علت وجودی حکومت فقها و روحانیون. دوم؛ موضوع را امنیتی و قضایی کند و به پروندهسازی و محاکمه دختران بیحجاب بپردازد که در آن صورت شهروندان بهویژه جوانان، با اشکال گوناگون مقاومت/نافرمانی مدنی، جنبش را تداوم بخشیده و گسترش میدهند. سوم؛ پلیس و گشت ارشاد را بازگرداند که نتیجهای جز شعلهورشدن آتش خشم مردم معترض و ناراضی نخواهد داشت. گزینه سوم زودتر از راه دوم، موجودیت نظام را بهطورجدی به مخاطره میاندازد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تجربه نباید هرگز فراموش شود که ما نباید به صرف سخنان کسی که سوابقش حکایت از عدم سلامت و صداقت دارد؛ اعتماد کنیم و اگر ضعفهایی داریم که داریم، مسلّماً اگر به راهی که این افراد در مقابل ما میگذاشتند اعتماد میکردیم، امروز وضعمان از کشور لیبی هم بدتر بود که البته بحث در این مورد در این مجموعه سؤال و جوابها نمیگنجد. موفق باشید
در عباراتی نظیر لیس فی جبتی الا الله، سبحانی ما اعظم شانی و... ، اگر منظورشان ذات حق بوده که هیچ، اگر منظورشان اسم الله بوده، نبی خدا صلی الله علیه و آله و ائمه ی معصوم به چنین ادبیاتی سخن نگفتند بلکه در مجازات قائلین به این جملات و اجرای حدود بر آنها چرا حضرات تفکیکی میان ذات و اسم نکردند؟ و چرا صوفیه اصرار دارند اینگونه شطح بگویند و چرا عده ای اصرار دارند این ادبیات را در جامعه ترویج دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً این نوع سخن گفتنِ عرفا که جنبه اشاراتی دارد، باید با فکر و فرهنگ خودشان فهمیده شود و به اصطلاح به جنبه تأویلی آن سخنان نظر کرد از آن جهت که بعضاً واژهها وسعت خود را به جهت روزمرّهگیها از دست میدهند. و به همین جهت جناب حافظ در گزارش احوالات معنوی واژه «میّ» را انتخاب میکند. موفق باشید
سلام علیکم: یک بار حرم امام رضا علیه السلام بودم. عده زیادی در حرم بودند و داشتند با امام رضا علیه السلام درد دل میکردند. یک دفعه سوالی برایم پیش آمده که چگونه ممکن است که امام رضا علیه السلام همزمان با اینهمه زائر به صورت تک به تک و دو نفره گفتگو انجام دهد؟ پاسخ چیست؟ التماس دعا!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به وسعت روح اولیای الهی توجه داشته باشید که کاری آنها را از کاری باز نمیدارد. آری! آن روحهای بزرگ با هرکس به صورت خاص مرتبط هستند. موفق باشید
«وَيْلِي كُلَّما كَبُرَ سِنِّي كَثُرَتْ ذُنُوبِي» سلام و عرض شرمساری، به کسی که آبروش پیش خدا و اولیای خدا رفته، از نفس و شیطان کاملاً شکست خورده، ولی هنوز خوبان رو دوست داره، بدی ها رو هم دوست نداره، از بدی هاش هم نمیتونه فاصله بگیره چه توصیه ای دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از الطاف الهی هرگز نباید مأیوس بود. امیدواری به حضرت محبوب در جای خود راهگشاست. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به توجهی که شما همواره در صحبت های تان به بحث ایثار در اربعین داشته اید، متاسفانه من در تجربه های اخیر خودم این ایثار را فقط در خادمین مشاهده کردم و خیلی کم در زوار، و بالعکس به دلیل شاید خستگی ها و سختی سفر خودخواهی ها در نظر بنده از زوار کم نبود تا جایی که انگار هیچ کار فرهنگی در این زمینه نشده است. آیا نتایج مطلوب از اربعین متوقف در این رشد بین زوار هم هست؟ یا اینکه رسالت زوار و خادمین متفاوت است و همین که زوار رنج این سفر را می خرند کافی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حضور زائر در جای خود به عنوان کسانی که اراده کردهاند در آن صحنهها حاضر شوند، ارزشمند است هرچند بعضاً در حرکاتِ عرفی و عادی از خود عادتاً ضعفهایی دارند ولی نباید اصلِ کار آنها نادیده انگاشته شود و از آن طرف همانطور که میفرمایید حقیقتاً ما در آینه خُدام وارستگیها و بصیرتهایی را میتوانیم مشاهده کنیم حاکی از توجه به آینده این حرکت. گویا آنان به خوبی میدانند این حرکت چه آیندهای دارد و نسبت به آن آینده در هم اکنونِ خود آن آینده را به نحوی مدّ نظر میآورند. راستی را! خدام و موکبداران چه حضوری در نسبت با زوّار در خود یافتهاند که چون کارشان تمام میشود، گریه سر میدهند؟!! https://ifilo.net/v/OoTZ6r1 در حالیکه ملاحظه میکنید چه اندازه تلاش دارند تا کوچکترین نیاز زائر را نیز فراهم کنند. موفق باشید
سلام: ببخشید آقای حسین نوروزی یکی از روحانیونی هستند که جلسات خودشناسی دارند و با آقای دولابی در ارتباط بودند ایشون در یکی از جلساتشون گفتند در زمان حیات آقای دولابی من به آقای دولابی گفتم حاج آقا شما مردید و در بهشت هستید و از همان بالا دارید صحبت می کنید شما باید بیایید پایین و دست مردم را بگیرید و یکسری بحث های دیگر، آیا کسی که به مقاماتی می رسد و دریچه حقیقت به رویش باز میشود بازهم احتمال خطا و اشتباه دارد کلا این مسیر چگونه است ایشون در یکی دیگر از جلساتشون می گفتند کمتر عالمی را پیدا می کنید که بتونه شما را با خدا آشنا کنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم!!! موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بنده یه سری مسائل شرعی را سختم هست تذکر بدهم. آیا شما راه حلی سراغ دارید که بتوانم راحت تر این مسائل را تذکر بدهم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه شده اید بالاخره نمیتوان مستقیماً به افراد تذکر داد. عمده آن است که در بستر رفاقتهایی که پیش میآید، بتوانیم آن نوع تذکرات را بدهیم. موفق باشید
با سلام: زمانی که من سر کلاس هستم و معلم درس میدهد. در خیال خودم غوطه ور می شوم. آیا زمانی که من در خیالاتم غرق هستم، قوه بینایی و قوه شنوایی تصاویر و صداهای موجود در کلاس را ضبط میکند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد چه اندازه نفس ما در آن قوا حاضر باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی: روز معلم بر شما استاد گرامی و همه ی اساتید محترم مبارک. استاد به نظر شما تا کی قرار هست بی حجابی ادامه پیدا کنه؟ یه غمی برامون شده نه کسی به تذکرات گوش میده نه از لایحه حجاب خبری میشه. استاد دلمون خون میشه برای یه خرید میریم بیرون و دختران و زنان رو اینجور میبینیم کاری هم ازدستمون برنمیاد. البته حقیر زبان دختران انقلاب تهران رو ندارم که اینقدر لین و آرام تذکر ميدند. چند باری تذکر دادم و رد شدم ولی انگار نه انگار. گاها توهین میکنند و گاها بی اعتنا هستند. فقط امیدوارم به صحبت رهبری که فرمودند بساط بی حجابی هم جمع میشود. هر چند طرح نور خوب بوده و هست ولی انگار هنوز کامل جواب نداده. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولان نیروهای انتظامی بررسی کردهاند که آن نوع تذکرات که صرفاً تذکر است بدون برخورد، 80 درصد مؤثر بوده است و البته در مورد دیگران باید شرایط، شرایطِ مناسبی باشد که احساس نکنند بنای تحقیر آنها را داریم. موفق باشید
استاد گرانقدر سلام و خدا قوت: استاد من مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی دارم و ده سالی است که در حوزه منابع انسانی سازمانها فعالیت دارم. متاهلم و فرزند ۵ ساله ای دارم. مسأله ای که مرا آشفته کرده این است که خودم را مستعد در مشاغلی که موفقیت در آنها در گرو ارتقا به مشاغل مدیریتی است اصلا نمیدانم. یعنی اصلا علاقه و توانایی در مشاغل مدیریتی ندارم. از نیروداری بدم میآید و استعدادی در آن ندارم. از طرفی فشار زیاد مالی مرا آشفته کرده و بهم ریخته ولی حقوق خوب در حوزه کاری من در مشاغل مدیریتی است. خواسته ام این است که در شغلی که مطابق با استعدادم است مشغول به کار شوم. اما شناخت جامعی از خودم ندارم و سرگردان شده ام به بررسی شغلهای مختلف. از طرفی فکر میکنم رزقمهمین است و هر جا بروم همینقدر دستم را میگیرد. دنبال استعدادم میگردم. دنبال این میگردم که ببینم برای چه کاری ساخته شدهام. هیچ مشاوری هم نمیتواند کمک واقعی کند. از کجا میشود فهمید خدا آدم را برای چه کاری و چه رسالتی ساخته است؟ دنبال مسیری میگردم که اگر واردش شوم بهترین خودم میشوم. لطفاً راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده صاحبنظر نیستم. هرکس باید خودش با توجه به موقعیتی که دارد تصمیم بگیرد. موفق باشید