جواب: علیکالسلام
باسمه تعالی؛ تا خداوند نوری در جان بندهی گناهکارش میبیند، او را موفق به توبه مینماید، تا در هر توبه مزهی ارتباط با خدا را به کام او بچشاند و زشتی گناه را در خود احساس کند. حارث محاسبی میگوید؛ برای یک گناه هفتاد بار توبه کردم تا موفق به ترک آن شدم. یعنی هفتادبار آن را مرتکب میشده و هفتاد بار توبه کرده تا بالاخره مزهی اُنس با خدا بر مزهی انجام گناه بر قلبش غلبه کرده است.
حرف حق همان است که ایشان فرموده اند.
جواب: سلام علیک
باسمه تعالی: خدا رحمت کند حضرت آیتالله دستغیب را، مردی حکیم و عارف و شجاع بود. آنچه ایشان در آن کتاب فرمودهاند در جای خود صحیح است و موجب بیداری انسان میشود، منتها ممکن است افراد عادی بعضی موضوعات را درست درنیابند، بهتر است برداشت خود را با کسی که در آن مورد صاحبنظر است در میان بگذارند.
والسلام علیکم
علیک السلام ،آری اجازه چاپ وهرگونه استفاده ازمقالات، پرسش ها را دارید.
یس از حروف مقطعه قرآن است و معنی خاصی ندارد ،منتها در روایات صادره از اسول خدا(ص) به حضرت محمد(ص) تعبیر شده.
جواب: علیک السلام و رحمةالله؛
باسمه تعالی: موضوع آزادشدن از هجوم خیالات و وهمیات موضوع مهمی است که با برنامهریزیِ درازمدت إنشاءالله حاصل میشود. تا حدّی در سؤالات قبلی که در قسمت سؤال و جوابهای سایت هست به آن پرداخته شده. قاعدهی کلی درآزادشدن از هجوم خیالات آن است که باید ذهن را با موضوعات الهی مشغول کرد تا ذهن، ما را با موضوعات وَهمی مشغول نکند. تدبّر در قرآن به کمک تفاسیر و تدبّر در روایات معصومین«علیهمالسلام» بسیار مؤثر است. در ضمن نوشتار «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر در عالَم» إنشاءالله راهنمایی میکند.
موفق باشید
جواب: علیک السلام؛
آری! همانطور که حضرت آیتالله مصباح«حفظهاللهتعالی» فرمودهاند؛ آسمانهای هفتگانهای که در آیه 12 سوره فصلت میفرماید؛ همان آسمانهایی است که از دخان آفریده شدهاند، منتها بنا به فرمایش علاوهطباطبایی«رحمةاللهعلیه» خداوند از شش آسمان دیگر حرفی نزده. از طرفی دقیقاً نمیدانیم آیا منظور از دخان همین دودِ مادی است که ما میشناسیم؟ یا همانطور که در سوره دخان میفرماید: «فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِینٍ» در قیامت آسمان با دودی آشکار کفار را احاطه میکند، در حالی که جنس قیامت جنس حیات است و خداوند در باره آن میفرماید: «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ». و وجود دود مادی کمی مشگل به نظر می رسد و به همین جهت علامه(ره)می فرمایند«چیزی بوده که خداوند نامش را دود گذاشت» علاوه بر آن روایتی که داستان معراج رسولخدا(ص) را به آسمانهای هفتگانه مطرح میکند میفرماید:
«رسولخدا(ص) بر محملی نشستند و سپس به «آسمانِ دنیا» عروج کردند، پس ملائکه به اطراف آسمان گریختند و سپس به سجده افتادند و ....». که حضرت آسمان دنیا را محل ملاقات ملائکه معرفی میکنند. و از آن جهت که مرتبهای بالاتر از دنیاست به آن آسمان دنیا گفته میشود.
خاک عالم بر سر من .امید وارم بتوانم پرتوی از علمی که عالمان واقعی به وجود مقدس مولایمان (ع) دارند نصیب من شود.
جواب: علیک السلام؛
ابتدا قبل از روز عرفه سعی بفرمایید معانی دعا را مرور کنید، سپس در روز عرفه متوجه باشید که آمدهاید در بهترین روز اُنس با خدا از طریق بهترین کلمات، با خدا اُنس بگیرید تا حجاب بین شما و معبودتان برطرف شود. روزهداری در این روز موجب آزادبودنِ روح برای سیر بهتر است. بخصوص اگر از سایر اعمال این دهه غافل نشوید. «موفق باشید»
جواب: علیک السلام:
همچنان که در جلسات آخر بحث تمدنزایی شیعه عرض شد؛ اشکال فیزیک و مکانیک در رویکرد آنها به طبیعت است وگرنه دقتهای علمی به خودی خود چیز خوبی است، علاوه بر آن نگاه فیزیک و مکانیک به بُعدی از ابعاد طبیعت است ونه به همه ابعاد آن، ولذا بهرهی لازم را نمیتواند از پتانسیلهای معنوی و حکیمانهی طبیعت ببرد. در تمدن اسلامی میتوان با تغییر رویکردِ علومی مثل فیزیک و مکانیک و توجه به ابعاد حکیمانهی عالم قدمهای مؤثری برداشت. وظیفهی ما تعطیلی علوم موجود نیست، بلکه توجه به نقصهای آن و رفع آنهاست از طریق نگاهِ توحیدی به عالم هستی. کاری که به عنوان مثال طبّ سنتی در درمان بیماریهای بدن انجام میدهد. «موفق باشید»
جواب: علیکم السلام:
آری! معرفت نفس دریچهای برای معرفت «ربّ» است و معرفت نفس به خودی خود یک علم است که نیاز به فلسفه ندارد، هرچند امروزه عموماً در فلسفه به این موضوع میپردازند و با اصطلاحات فلسفی ارائه میشود. با اینهمه اگر بتوانید تا حدّی با مباحث معرفت نفس آشنا شوید، با تدبّر در روایات و آیات قرآن بسیاری از راههای اُنس با خدا را از جهت نظری و فکری طی خواهید کرد و در این راه عبادات شرعی مددرسان خواهند بود. «موفق باشید»
جواب: باسمه تعالی
پس از سلام؛ عنایت داشته باشید که حکم قتل که برای شخص مرتد هست نه به جهت تبلیغی است که در مخالفت از دین میکند، شاید به جهت خباثت شخصیت فردی باشد که ابتدا مسلمان بوده و از عظمتهای اسلام در حدّ یک مسلمان معمولی آگاهی یافته و سپس به آن پشت نموده، چنین فردی معلوم است که به جنگ حقیقت آمده و از آنجهت که فلسفهی خلقت انسان برای شناخت حق و پیروی از آن است، چنین فردی حقِ بودن و حیات را از خود سلب کرده و لذا همان خدایی که او را خلق نموده میفرماید او باید کشته شود. «موفق باشید»