جواب: علیکالسلام
باسمه تعالی؛ تا خداوند نوری در جان بندهی گناهکارش میبیند، او را موفق به توبه مینماید، تا در هر توبه مزهی ارتباط با خدا را به کام او بچشاند و زشتی گناه را در خود احساس کند. حارث محاسبی میگوید؛ برای یک گناه هفتاد بار توبه کردم تا موفق به ترک آن شدم. یعنی هفتادبار آن را مرتکب میشده و هفتاد بار توبه کرده تا بالاخره مزهی اُنس با خدا بر مزهی انجام گناه بر قلبش غلبه کرده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت امام همهی اسفار و سایر کتابهای مرحوم ملاصدرا را بدون استاد خواندهاند و مشکلی در فهم آنها که نیاز به استاد باشد، نداشتند 2- شما هم باید به خودتان رجوع کنید که آیا بدون استاد میتوانید کتابهای مذکور را مطالعه نمایید؟ 3- در مورد استاد عرفانِ عملی باید ذوق خود را در نظر بگیرید که با کدامیک از اساتید فوق همخوانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مکرر عرض شد فرهنگ مدرنیته بیماریهایی را با خود آورده است که در حوزهی طبّ سنتی که مطابق شرایط طبیعی انسان کاربرد دارد نمیگنجد و خودِ مدرنیته میداند که با انسانها چهکار کرده است. و به جای برگشت از راهی که رفته است، مجبور است با انواع وصله پینهها به عنوان طبّ جدید، آثار منفیِ زندگی مدرن را کاهش دهد و ما هم چون در همین فکر و فرهنگ غربی بهسر میبریم، نمیتوانیم از وصلهپینههای طبّ غربی بهکلّی فاصله بگیریم مگر آنکه بهکلّی زندگی خود را از این نحوه سبک زندگی و در این شهرها جدا کنیم که این نیز ممکن نیست. البته تا آنجا که طبّ سنتی جواب میدهد باید از همان درمانهای طبیعی بهره برد، ولی بدنهای اکثر مردم، بدنهای دیگری شده است و ما نباید از این غفلت کنیم. شاید آنهایی هم که بحث تلفیق طبّ جدید و طبّ سنتی را پیش کشیدهاند، با نظر به چنین مسائلی بوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر هم فرض کنیم غزالی از جهت ساختار اخلاقی و تعادل بین افراط و تفریط تحت تأثیر ارسطو است، مرحوم فیض کاشانی در «مهجة» و استاد آیت اللّه ملا مهدی نراقی و فرزند او ملامحمد، با رجوع به روایات اهل البیت«علیهمالسلام» کتابهای خود را تنظیم کردهاند و به همین جهت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند نراقین را بخوانید که منظور «جامعالسعادات» و «معراج السعادت» میباشد 2- به نظر بنده یک طلبه بیاد همهی دروس رسمی حوزه که مربوط به ادبیات است را کامل بخواند 3- همین منطق «مظفر» و سپس «بدایة و نهایة» علامه و در آخر «اسفار» ما را با عقل فلسفی آشنا میکند. 4- اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خبر داریم که رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» در حال نماز بودند که متوجه شدند مار سیاهی به سوی حضرت میآید. بدون آنکه نماز را قطع کنند و جهت قبلهی خود را تغییر دهند، با عصای خود به سوی مار رفتند و عصای خود را بر سر مار فشار دادند و پس از کشتهشدن آن ، برگشتند و نماز را ادامه دادند. از این حرکت حضرت میتوان نتیجه گرفت تا آنجایی که ممکن است باید این موجودات را از صحنهی زندگی دور کرد تا نظام طبیعی به صورت خود باقی باشد. ولی وقتی وارد زندگی ما شدند و موجب ضرر و زیان ما گردیدند، اذن از بین بردن آنها هست و در این رابطه روایتی که فرمودید نیز جوابگو است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت جناب آقای حجازی با مرورگرِ ما باز نشد و در مورد سایت جناب آقای عباسی هم فکر میکنم اگر ابتدا مبانی نظریِ تمدن اسلامی را مطرح کنیم و افق حیاتی را که تمدن اسلامی بر روی بشر میگشاید را تبیین نماییم میتوانیم در امور دیگر از جمله در تغذیه، سبک زندگی خود را تغییر دهیم. موفق باشید