بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5649
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت. آنچه برای اموات خوانده می‌شود اگر از دور باشد همانند آن‌که نزد قبرشان خوانده شود به آن‌ها می‌رسد؟ حضور قلب و معرفت خواننده چقدر برای اموات مؤثر است؟ آیا آن‌ها که آدم‌های متوسط‌الحالی بوده‌اند بنایشان بر بدی نبوده و دوستدار اهل بیت بوده‌اند می‌توانند از بازماندگانشان با‌خبر شوند؟ آیا مردگان خوب و بد عصر پنج‌شنبه تا ظهر جمعه از حضور افراد بر سر قبرشان با خبر می‌شوند؟ آن‌چه برسر اموات خوانده می‌شود حتی اگر از سوی آدم‌هایی باشد که اهل مراقبه نیستند باز به اموات می‌رسد؟ اگر فرزندان و نوه‌ها و باز ماندگان مرحوم کارهای خیری انجام دهند نیتشان هم صرفا کار خیر باشد و به نیت امواتشان انجام نشود آیا باز اموات را به خاطر کار خوب آن‌ها بهره‌مند می‌کند؟ اگر ذکری و قرآنی به نیت اموات در غیر روزهای پنج‌شنبه و جمعه برای آن‌ها فرستاده شود آن‌ها متوجه هدایای بازماندگان خواهند شد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور بر سر قبر اموات به حضور در روزهای پنجشنبه و جمعه بهتر است و معلوم است هرچه در دعا و قرآنی که برای اموات خوانده می شود،حضور قلب انسان بیشتر باشد مؤثر تر خواهد بود و افراد به اندازه‌ای که خداوند به آن‌ها اذن دهد از بازماندگان با خبر می‌شوند ولی مسئله‌ی عمده‌ی آن‌ها دیگر بازماندگانشان نیست. عموماً اموات از حضور بر سرقبرشان با خبر می‌شوند و از دعای بازماندگانشان بهره می‌برند و برای بازماندگان دعا می‌کنند. آری بازماندگان نیکوکار به‌خودی خود برکاتی برای امواتشان دارند و دعا و قرآن و نماز در هر وقتی برای اموات مؤثر است. موفق باشید
4339
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم.استاد بزرگوار،از کسی شنیدم که می گفت در میان عبادات، نماز مخصوص عبادت مستقیم ذات است،با توجه به پاسخ شما به سوال 4300،این گفته رد می شود؟متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال اگر نظر هم به نور ذات داریم در خود نماز اسم «الله» را بر زبان می‌آوریم و متوجه آن اسم مبارک هستیم که رحمان و رحیم است و لذا این «الله» غیر از آن «الله» است که در قل هوالله احد می‌گویید که نظر به مقام احدانیت دارد و تعیّن اول محسوب می‌شود. موفق باشید
3144
متن پرسش
با سلام از محضر استاد : پدری بازنشسته ( راننده آزاد) با سنی 78 ساله دارم . ما 9 فرزند ( 3 پسر و 6 دختر ) هستیم ، همگی ازدواج کرده ایم ، پدرم بخشی از دارایی و مال خود را به یکی از پسرها بخشیده که درحال حاضر فرزندان متوجه این موضع شده اند .شایان توجه اینکه همه فرزندانش بشکلی محتاج و گرفتار( مستاجر ؛ بیمار؛ شغل کم درآمد ) هستند . و از این امر همگی بسیار ناراحت بوده و فقط آنها برای تسکین تبعیض شان پدر و برادر مال گرفته را حواله به قرآن و خدا و قیامت کرده اند. و بخاطر احترام به زحمات پدر و مادر و نرفتن آبروی خود سکوت کرده اند لذا خواهشندم توضیح دهید . آیا جایز است پدری بدون رعایت مساوات بخشی یا همه اموال خودرا به یک فرزند واگذار نماید ؟ اگر پدر و مادری بین فرزندان خود فرق گذاشته و از این طریق باعث شوند حق فرزندان دیگر ضایع گردد،تکلیف فرزندی که حقش ضایع شده چیست ؟ آیا در اسلام فقط والدین باید از فرزندان خود راضی باشند یا عکس آن هم مصداق دارد؟ در صورتی که هیچگونه دلیل شرعی و عقلی و اخلاقی برای این تفاوت و تبعیض ندارد .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم والدین نباید بدون دلیل بین فرزندانشان فرق بگذارند ولی از آن طرف هم حق اموال خود را دارند و می‌توانند به هر کس که خواستند ببخشند و ممکن است اگر آن چه را باید رعایت کنند، رعایت نکنند، معاقَب هم باشند ولی وظیفه‌ی شما این است که امید خود را از آن چه در دست دیگران است قطع کنید و از خدا بخواهید تا خودش جبران کند و کوچک‌ترین برخورد تندی با والدین نداشته باشید تا از برکات احسان به والدین بهره‌مند شوید. موفق باشید.
2210
متن پرسش
با سلام. 1. در بحث ملائکه فرمودید که ملائکه نمادهای اعلای بندگی هستند ولی اسماء شئونات الهی هستند و ما اگر بخواهیم بنده شویم باید به ملائک نزدیک شویم و اگر بخواهیم کمال پیدا کنیم باید به اسماء نزدیک شویم. سوال بنده اینست که تفاوت بین بندگی و رسیدن به کمال چیست؟ مگر نه اینست که کمال انسان همان کمال بندگیش است؟ 2. شما در مباحث ملائکه مدام تاکید می کنید که با انواع کارها (و کار نکردن ها) به ملائکه نزدیک شوید و با آنها انس بگیرید. سوال بنده اینست که تفاوت انس با ملائکه و توسل به معصومین(ع) و انس با آنها در چیست؟ و یا اصلا وقتی قرار است همه تدبیرات جهان توسط ملائکه رقم بخورد نقش واسطه فیض و یا شفا گرفتن از یک معصوم چگونه تفسیر می شود؟ آیا معصومین (و عرفا) هم در نهایت بوسیله ملک تدبیرات مادی و معنویشان را اعمال می کنند و یا خود مستقیما در مبادی جهان تصرف می کنند؟ 3. آیا حیوانات و گیاهان نیز توسط ملائکه تدبیر می شوند و مانند باد هر یک دارای موکلی هستند و یا اینکه نفس مستقلی دارند؟ (آنچه به عنوان غریزه مطرح است) 4. رابطه جنیان و ملائکه چگونه است؟ آیا برای جنیان نیز رسیدن به کمال بندگی و مقامات ملائکه مد نظر است؟ آیا ملائکه دنیای جنیان با دنیای انسان ها متفاوت است؟ وقفکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ بندگی حالتی است که در جان و قلب ما باید ایجاد شود تا بتوانیم به حضرت حق و اسماء حسنای الهی رجوع کنیم و قلب را آماده‌ی تجلیات انوار الهی نماییم. 2ـ ملائکه مبادی بندگی هر بنده‌ای هستند، حتی مبادی بندگی وجود مقدس انسان‌های معصوم تا آن حد که رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» نیز نبوت خود را از فرشته‌ای به نام جبرئیل می‌گیرند ولی اولا: رجوع ما باید به انسان‌های کامل باشد و ثانیا: در ذیل وجود مقدس انسان کامل به ملائکه رجوع داریم و مقام واسطه‌ی فیض ائمه«علیهم‌السلام» فوق ملائکه است و این غیر از مقام شخصی هر کدام از امامان است که باید خود را با عبادات در مقام عصمت محفوظ بدارند و عملا ملائکه پرتو وجود انسان‌های کامل‌اند و از آن جهت که ما نیاز داریم در انسانیت کامل شویم به ائمه«علیهم‌ا لسلام» متوسل می‌شویم و همه تدبیرات مادی و معنوی خود را از طریق تجلیات انواز فرشتگان انجام می‌دهند. 3ـ در عین آن که حیوان و گیاه نفس دارند، آن نفس تحت تأثیر فرشتگان می‌توانند به حوائج حقیقی خود برسند. 4ـ جن و انس با انوار ملائکه می‌توانند با عالم قدس مرتبط شودند و فکر می‌کنم ت فرشتگان و جن و انس متفاوت نباشد، همان طور که آن‌ها نیز به دین اسلامی هستند که فرشته آن حضرت جبرئیل است. موفق باشید.
1885

فدکبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز 1- در سوره نمل می فرماید {وورث سلیمان داود} که علامه طباطبایی هم می فرمایند این منظور ارث حکومت است نه مال ونبوت ویا علم ومنظور از ارث هم نقل وانتقال است نه ارث مصطلح که بگوییم قرآن سلطنت موروثی را امضا کرده حالابا توجه به این تفسیر اینکه حضرت زهراء سلام الله علیها به این آیه تمسک می کنند برای اینکه اثبات کنند از پدرشان ارث مالی می برند چه توجیهی دارد؟ 2-آیت الله جوادی می فرمایند مایک علم دون الحجة داریم که همان شک وظن غیر معتبر است ویک علم متن الحجه داریم که همان یقین وظن معبتر است ویک علم فوق الحجة داریم که علم ملکوتی ائمه است که این علم برای ایشان تکلیف آور نیست ومستند فقهی برای آنها نیست لذا سم خوردن امام که بر اساس علم هم بوده چون علم فوق الحجة بوده تکلیف آور نبوده که بگوییم کار حرام انجام داده باشند نعوذ بالله الا اینکه امام در جایی دستور ویژه از طرف خداوند داشته باشند که به آن علم ملکوتی عمل کنند حالا سوال من این است که وقتی از ائمه در مورد احکام شرعی سوال پرسیده می شود مگر با همان علم ملکوتی جواب نمی دادند پس چرا مستند فقهی است ویا اصلا کل قرآن {انک لتلقی القرآن من لدن حکیم خبیر} است پس چطور خود ایشان وهمه مومنین باید به مطالبی که از علم ملکوتی است وفوق الحجة است عمل کنند واما در مورد دستور ویژه هم خود این دستور هم با علم ملکوتی درک شده در مورد همین چه وجهی هست که می تواند مورد اعتماد باشد. بسیار ممنون از زحمات شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- در آیه‌ی مذکور خداوند می‌فرماید ما مسیر حکومت را بعد از حضرت داود به حضرت سلیمان هدایت کردیم. منظور آیه این است که خداوند مسیر کار را این طور مدیریت کرد نه این‌که قاعده‌ای در کار باشد که باید پسر بعد از پدر حکومت را به‌دست گیرد. ولی نه این‌که پیامبر خدا یعنی حضرت داود ارثی به‌جا نگذاشته‌اند و حضرت سلیمان از آن ارث بهره‌مند نگشته‌اند. با توجه به این‌که خلیفه‌ی اول تأکید داشت که پیامبر فرموده‌اند از من ارثی باقی نمی‌ماند و از این طریق می‌خواست فدک را از تملک زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» در آورد حضرت به آیه‌ی فوق استناد می‌کنند با توجه به این‌که آن‌ها به همان ظاهر آیه متوقف بودند و همین‌قدر از آیه برداشت می‌کردند که حضرت سلیمان از حضرت داود ارث برده است و این روش عبارت است از جدال اَحْسَن که مبتنی بر فهم طرف مقابل با او بحث کنند وگرنه حضرت به روش‌های دیگر متذکر شده بودند که اساساً فدک قبل از رحلت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» در اختیار حضرت بوده و ارثی نبوده که این بحث‌ها مطرح باشد. 2- حضرت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند برای ائمه«علیهم‌السلام» یک نوع علم هست که علم به سلسله علل است تا امامان از امور عالم آگاه باشند و مطابق آن امامت کنند و این علم برای آن‌ها تکلیف‌آور نیست که بخواهند از شمشیر ابن‌ملجم خود را رها کنند و این غیر از آن علم ملکوتی است که مطابق آن تکلیف مردم را روشن می‌کنند و با علم به حقیقتِ شریعت مردم را راهنمایی می‌نمایند. موفق باشید
1810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم . . . استاد عزیز،ابتدا تشکر کنم از تلاش با ارزش شما در پاسخگویی به سوالات جوانان. . .باتوجه به اینکه درک و فهم افراد و استعداد های افراد متفاوت است،یعنی شخصی مثل حضرت امام از آیت الله بهاء الدینی از بعضی نظرات بهترند و این اختلاف طبقه وجود دارد،مثلا شهدا باز از جوانانی مثل ما بهترند با توجه به شرایط بندگی که داشته اند،و آیا از نعماتی بهره میبرند که ما نمیبریم؟آیا اینکه نیت ملحق شدن و آرزوی ملحق و تلاش ملحق شدن به آنها را داشته باشیم کافیست تا در درجه آنها قرار گرفته و با آنها از نعمات الهی و آن عند ملیک المقتدر استفاده کنیم؟ آیا حضرت امامی که آن همه بزرگ بودند و مایی که تفاوتمان با ایشان یک سنگریزه در مقابل کوه احد است آیا از امتیازاتی که خدای برای آنان قائل است برای ما هم قائل خواهد بود؟(از ائمه صحبت نکردم ترسیدم شاید مقام آنان را کم کرده باشم). . . با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در هر صورت کمال ما به نیت و همّت ما بستگی دارد و در چنین صورتی هروقت شرایط عمل فراهم شود عمل می‌کنیم و خداوند با ایجاد زمینه‌ی انجام عمل روشن می‌فرماید جایگاه ما کجا است. موفق باشید
669

اسرافبازدید:

متن پرسش
با سلام در مورد اسراف کمی توضیح دهید به عنوان مثال اگر در وضو گرفتن شیر آب را باز بگزاریم و وضو را ادامه دهیم اسراف است؟یا ته بشقاب دانه های برنج مانده یاشد در صورتیکه میتوانیم آنها را بخوریم اسراف است یا خیر یا باید تا آخرین دانه برنج ته بشقاب را بخوریم؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی، علیک السلام: خداوند مایحتاج ما را در دل طبیعت قرار داده تا ما با استفاده‌ی منطقی از آن‌ها به راحتی زندگی خود را بگذرانیم. مسلّم اگر نعمت‌های الهی را بی‌جا مصرف کردیم و یا خراب نمودیم به خدا توهین کرده‌ایم، مسلّم اگر آب شیر را رها کنیم تا تبدیل به فاضلاب شود فعل حرام انجام داده‌ایم و اگر دانه‌های برنج را بی‌جا مصرف کردیم و یا دور ریختیم ارزشی برای نعمت الهی قائل نشده‌ایم و از زندگی زیبا در آغوش نعمت‌های الهی خود را محروم نموده‌ایم. موفق باشید
16720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اصلاح سوال: با عرض سلام، 1. در رابطه با سوال 16707، حضرتعالی در پاسخ به آن سوال، به بیان خواستگاه پاسختان در سوال 16667 بسنده کردید. لذا نظرم را درباره سوالشان می گویم و از شما می خواهم نظر بدهید چون نظر شما برایم مهم تر است. تجربه ای که خودم داشتم سالها پیش در سطح 2 حوزه با اکثر افرادی که پوشیه داشتن صحبت کردم و البته دیدم بعضی هاشون تئوری های خوبی پشت پوشیه زدن دارن ولی همه شان (همه ی کسانی که باهاشون صحبت کردم) رو بیرون از حوزه بدون پوشیه و با حجاب معمولی دیدم و متوجه شدم که سختشان است از پوشیه استفاده کنن. در مواردی که شرایطش پیش آمد علت پوشیه نزدن را پرسیدم چنین جواب دادن: گفتند اولا مجرای تنفسشان محدود می شود و به سختی از زیر پوشیه نفس می کشند (علاوه بر موارد دیگر که فاکتور می گیرم) ثانیا محدوده ی نگاهشان را کم می کند و چپ و راستشان را با پوشیه نمی بینند و فقط روبروی خود را می بینند. از این جهت به این جمع بندی رسیدم که این کار (پوشیه زدن) عقلی و دینی نیست چون انسان را از فعالیت های معمول و معقول در شرایط معمولی باز می دارد. خدا به انسان مجرای تنفس داده و چشم داده تا در جهت فعالیت خود به نحو صحیح از آن استفاده کند، آن وقت چرا باید در امور خارج از منزل خود را از این ابزارها منع کند؟ مثل کسی که دو دست خود را با طناب ببندد، نظر شما چیست؟ در ادامه گفتگویی با آیت الله حائری شیرازی در این باره آوردم: «...: حاج آقا این که فرمودید پوشاندن صورت خلاف اسلام است به چه اعتباری می شود گفت که آن حجاب اسلامی نیست؟ آقای حائری: علتش این است که به اسلام نسبت می دهی این که ضرورت دارد می خواهد نفس بکشد بگویی نه نکش درست نیست. استثناء کرد تو می گویی نه استثناء نکرد. ... : برای این است که در طواف می گویند که باز باشد. آقای حائری: بله» از آنجا که پوشاندن صورت در احرام برای خانم ها حرام است این سوال برایم پیش آمده که ممکن است فی نفسه پوشاندن صورت مطلوب نباشد که در آن شرایط خاص حرام شده؟ چون این مطلب رو از چند تن از مراجع تقلید شنیدم، نظرشما چیه؟ هم چنین بخشی دیگر از صحبت های آیت الله حائری شیرازی را در ادامه می آورم: " اسلام چادر را به عنوان حجاب زن معرفی کرده‌است اما در زمان رضا خان زنان با انداختن پارچه‌ای سفید روی صورت خود در حجاب زیاده روی کردند و این مساله زمینه آسیب دیدن کل موضوع حجاب شد. امام جمعه شیراز بیان کرد: اسلام گفته است صورت زن باید مکشوفه بماند، هر چند صورت وجیه باشد باید مکشوفه بماند، این برای آن است که مرد بتواند چشمش را کنترل کند و از دیدن صورت وجیه بگذرد، در زمان رضاخان افراط در حجاب موجب شد با پارچه‌ای این صورت پوشیده شود. آیت الله حائری شیرازی گفت: در مراسم حج نیز خدای متعال تاکید کرده است که صورت زن مکشوفه بماند، اگر کسی صورت را بپوشاند افراط کرده است،از این رو است که در مراسم حج زنان نباید نقاب داشته باشند. وی گفت: مثل کسی که در حجاب زنان افراط می‌کند مثل آیت الله حمال است آیت الله حمال کسی بود که می‌گفت اگر نماز نماز ظهر سه رکعت باشد اشکال دارد اما اگر پنج رکعت شد خیلی بهتر است و ثواب هم دارد، آیا اینطور در باره نماز گفتن درست است؟» «افراط در حجاب مانع بزرگی در گرایش بانوان جهان به آن خواهد بود.» از طرفی در مطالب مراجع با این مضمون خواندم که عین جمله شان را پیدا نکردم بذارم: سلمان در چهره ی حضرت زهرا (س) نگاه می کرد و با ایشان صحبت می کرد، و لبخند ایشان را می دید... حضرت زهرا سوار اسب شدند و .... اینها می رساند که باید «نگاه دیگری» به فلسفه و کیفیت حجاب داشت و آقای حائری با این مضمون می گویند فقط آن احادیثی که گفته حضرت فاطمه حجم بدنشان در فلان موقع نمایان نشد بیان نکنیم چون روایات متعارض دیگری هم هست که باید با اینها جمع شود. لذا می گویند باید متذکر نگاهی شد که مدنظر ایشان بوده نسبت به حجاب نه متذکر افعال مقطعی. این «نگاه» از نظر ایشان همان «سادگی» است نه تکیه روی مواردی که خود اهل بیت (ع) هم همیشه آنجور نبودن (نقل به مضمون). مرجع دیگری می گوید در کل لمعه به عنوان یک دوره فقه نیم استدلالی شیعه، واژه ی حجاب نداریم بلکه واژه ی پوشش داریم و... اینها می رساند که انداختن پارچه در حجاب اسلامی نیست چه رسد به پوشاندن صورت... از طرف دیگر، در روایاتی آمده که حضرت زهرا (س)، شلوار به پایشان بود و روی آن جامعه ای داشتند که شلوارشان مشخص بود. مطالب فراوان دیگری هم در ذهنم هست که برای نگرفتن وقت شما، بیان نمی کنم اما نتیجه اش این می شود که به نظر می رسد در بیان حجاب مطلوب و حجاب حضرت فاطمه (س)، افراط کرده اند. لذا نظرم این است که اولا حجاب حضرت فاطمه (س) به آن معنایی که بوده شناخته نشده و به احادیثی خیلی کم و مجمل بسنده شده که در طول تاریخ به دلیل ذائقه ی دینی وعاظ بیشتر روی منبرها تکرار شده نه آنکه همه ی مطلب همان باشد که می گویند و ثانیا اینکه مگر طلاب سطح سه یا ... در باقی مسائل حتی تلاش هم می کنند مثل حضرت زهرا (س) شوند که در این مورد خاص چنین انتظارات بی جایی ازشان داشته باشند؟ چرا طلاب سطح سه نباید روسری رنگی بپوشن!!! من اساتید حوزه را هم دیدم که روسری رنگی می پوشن و خیلی لذت می برم از این مسئله. بهتر نیس طلبه هایی که قراره الگو باشن و منادی دین باشن، به نظافت و استفاده از رنگهای زیبا (نه جلب توجه)، بیشتر اهمیت بدن تا دیگران هم به حجاب و دین تشویق شوند؟ ممنون میشوم نظر مفصلتان را درباره ی هر آنچه خودم و سوال 16707 گفتند بدانم. 2). در نهایت هم یک سوالی دارم که لطفا جدا از قسمت قبلی سوال پاسخ بدهید چون ربطی به قسمت قبل ندارد و از این جهت که مخاطبان سایت شما بسیاری از طلاب نیز هستند حائز اهمیت است. خودم درباره اش بی نظرم: برخی مراجع گفته اند آرایش کم خانم ها اشکال ندارد. این درحالی است که می بینم وقتی خانم ها سوال فقهی می پرسند در پاسخشان می گویند آرایش کم هم اشکال دارد. به نظرتان بهتر نیست که حداقل هنگام پاسخ شرعی دادن به سوالات شرعی، اول بپرسند مرجع تقلید آن خانم کیست و اگر مرجعش مثلا آقای مکارم است بهش بگویند آرایش غیر غلیظ اشکال ندارد؟ چرا ذائقه ی خود را به دین تحمیل می کنند؟ شاهد هستم که برخی طلبه ها می گویند متعه را خدا حلال کرده و ما نمی توانیم بگوییم حرام است. ولی در پاسخ به استفتائات مردمی که مرجعشان آرایش را حلال کرده، نمی گویند که آرایش کم حلال است و می گویند حرام است. چرا اینطور شده؟ آیا می توان گفت این مصداق حرام کردن حلال خدا است؟ اخیرا شاهد بودم چنین بحثی در یکی از گروه های تلگرام که دوستداران شما هم هستند طرح شد و کسی که گفت آقای مکارم گفتند آرایش اشکال ندارد از گروه بیرونش کردند! در نهایت بفرمایید که اگر امام زمان (عج) بیایند، خانم ها را برای پذیرش در حضور خود از جهت آرایش کم یا چهره ی زیبا گزینش می کنند و نمی گذارند که به حضورشان بیایند؟ همان کاری که در ورودی اماکن مقدسه انجام می شود. یا اینکه اگر بنا باشد کسی را به حضور نپذیرند ملاک دیگری برای گزینش دارند؟ خیلی سپاسگذارم که وقت می گذارید و همیشه با پاسخهایتان کمکمان می کنید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر، بنده به جهت عدم تخصص در موضوعات فقهی، وارد موارد فقهی نمی‌شوم. فقه؛ احکام را مشخص می‌کند ولی مصداق را هرکس می‌تواند تعیین نماید. مثل همین پوشش که فقه، حدودِ آن را معین می‌نماید. ولی این‌که رنگ پوشش به چه رنگ باشد، به عهده‌ی عرف است. و از این جهت بنده عرض نمودم لازم نیست رنگ روسری خانم‌ها تنها، مشکی باشد. موفق باشید

16243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه ای هستم، متاهل، می خواستم بدانم چنانچه در شرایطی قرار بگیریم، که نیاز به پول داشته باشیم، ولی پولی نداشته باشیم، باید مقداری پول قرض کنیم و یا منتظر بمانیم تا خداوند روزی ما را برساند؟ به عبارتی دیگر، آیا قرض، با توکل بر خداوند، منافات دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرض در جای خود با توکل منافات ندارد مشروط بر آن‌که زندگی ساده‌ی طلبگی محفوظ باشد و در عین حال، نیازی به میان آید که تنها با قرض‌کردن رفع می‌شود. موفق باشید

15328
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: راجع به نوروز در اسلام مطلبی بفرمایید. روایات وارده در این زمینه چقدر اعتبار دارد؟ تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مُعَلَّى بْنُ خُنَيْس از شیعیان امام صادق«علیه‌السلام» که ایرانی بوده است برای حضرت، توصیف نوروز را می‌کرده و حضرت نوروز را به معنای روزِ نو، وصف می‌نمودند که چندان کاری به روز اول فروردین ندارد. موفق باشید

12647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشيد و خدا قوت: استاد از نظر شما چگونه مى شود يک زن محجبه با پوشش چادر در امر حجاب الگوى افراد بدحجاب باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وارستگی همراه با برخورد خوب با دیگر خانم‌هایی که نسبت به حجاب سهل‌انگارند، و بی‌محلی به هنجارشکنان. موفق باشید

10986
متن پرسش
با سلام: می خواستم ببینم آیا واقعا وجود مجسمه در خانه مانع حضور فرشتگان می شود؟ و اینکه تعریف دقیق مجسمه چیست، یعنی بعضی چیزای کوچیک و تزیینی که مثلا به شکل پرنده یا حیوونای دیگه باشه هم شامل مجسمه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در روایت داریم هرچیزی که چشم داشته باشد و یک موجود ذی حیاتی را تداعی کند حکم مجسمه را دارد و مانع حضور فرشتگان در آن محل‌اند. موفق باشید
9010
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت حضرت عالی: در سؤال 8945 یک بندة خدایی پرسیده بود که شما از کدام تیم در جام جهانی حمایت میکنید، شما هم جوابی داده بودید که در خلال جواب هایتان جملاتی بود مثل «من و این همه توهم؟!!؟» یا «بیکاری»، که به نظر حقیر این جملات در شأن شما نیست. به نظر حقیر پیغمبر (ص) با مخاطبین خود اینطور صحبت نمیکرد. مسلماً شما این حق را برای بعضی مخاطبین تان که مباحث غرب شناسی را کارکرده اند، باید همینطور جواب بدهید. اما این بندة خدا گویا آنقدر در این حال و هواهاست که مطمئن است شما این بازی ها را دنبال میکنید، حالا میخواهد ببیند کدام تیم؟ آیا مثلا بهتر نبود به جملة «من وقت ندارم ببینم» اکتفا میکردید و این بندة خدا را این قدر تند و رُک ضایع نمیکردید؟! کما این که یک بار مقام معظم رهبری هم همین را فرمودند. البته بیشتر یک فضایی در ذهنم است که در آن فضا این برخورد حضرتعالی اخلاقی نیست، اما شاید بتوان مستند این نظر حقیر را همان روایتی قرارداد که میگوید: ایمان هفت (یا ده) سهم دارد که نباید فشار سهم بالاتر را به پایین تر آورد. بعضاً شما روحیة رُکِ رد باطلِ در حد کفر را در زندگی دینی به کار میگیرید، و این باعث میشود برخی شاگردان شما نیز این روحیه را در کل زندگی پیدا کنند و اطرافیان شان را مدام ضایع کنند و خودشان هم دچار یک کبر و غروری بشوند. البته حقیر هم تا به حال حتی یک دقیقه از بازی های این جام جهانی را هم ندیده ام، اما اگر جوانی در این باره از من بپرسد، میدانم که تا فضای زندگی اش عوض نشود، من اگر او را از دیدن این بازی ها زده کنم، میرود فیلم دانلود میکند میبیند و آسیبش بیشتر است، پس سعی نمیکنم او را از محبوبش جدا کنم. و اگر بتوانم سعی میکنم مطالب مهمترِ زندگی اش را به او تذکردهم و اگر بتوانم چند گناهی که متوجه اش نیست را به او متذکر شوم. اینها نظر غیر کارشناسیِ یک فرد کم تجربه در عرصة فرهنگی بود که مسلماً از حیث علم و عمل از شما خیلی عقب تر است و لذا خودم هم به این نظراتم وقتی در مقابل نظرات شما قراربگیرد، خیلی با اطمینان نگاه نمیکنم. برای این حقیر دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با شما موافقم که باید رعایت مخاطبان عزیز را کرد، ولی تصورم آن بود که ضعف‌های خودم را متذکر می‌شوم و گرفتاری‌هایی که با توهّمات خود دارم. در هر حال اگر نتیجه به آن صورتی بود که شما برداشت فرمودید از آن عزیز معذرت‌خواهی می‌کنم. موفق باشید
8886
متن پرسش
با سلام: معمولا مراجع سود بانکی را حرام اعلام نمی کنند؛ استاد نظر شما راجع به این خبر در خصوص آیت الله جوادی آملی چیست: آیت الله جوادی آملی: ملت فقیر اهل تملق می‌شود/ بانکها پول حرام ربا به کارمندان خود می‌دهند قم - خبرگزاری مهر: یکی از مراجع تقلید شیعیان گفت: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله عبدالله جوادی آملی عصر پنج شنبه در دیدار سیف رئیس بانک مرکزی در سخنانی اظهار داشت: ملتی که دستشان و جیبشان خالی باشد فقیر به شمار می‌روند و آنگونه که باید و شاید پویایی خاصی ندارند. وی با بیان اینکه فقیر به معنای گدا نیست، افزود: فقیر به کسی گفته می‌شود که ستون فقراتش شکسته باشد و ملتی هم که دستش خالی باشد ویلچری خواهد شد و دیگر قادر به ایستادگی نیست. این مفسر قرآن کریم ادامه داد: ملتی که ویلچری باشد نمی‌تواند شعار نه شرقی و نه غربی سر دهد و در حقیقت اصول خود را زیر سئوال می‌برد و ملتی که جیبش خالی شد اهل تملق و چاپلوسی خواهد شد. اقتصاد مقاومتی به معنی دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. وی گفت: اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند به معنای پر بودن جیب ملت و دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. آیت الله جوادی آملی، اضافه کرد: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. وی همچنین با اشاره به وقوع سرقت‌های مختلف در شهرهای کشور این مسئله را ناشی از جهل و بازگشت به دوران جهالت دانست و افزود: ما کشوری هستیم که یک درصد جمعیت جهان را و نیز ده درصد منابع طبیعی دنیا را در اختیار داریم. مرجع تقلید شیعیان، گفت: بانک‌ها در راستای استفاده مردم از منابع طبیعی وظیفه دارند آنان را راهنمایی و کمک کنند تا بتوانیم در عرصه‌های مختلف شاهد شکوفایی باشیم. وی تأکید کرد: کسانی که در نظام اسلامی مسئولیت بر عهده دارند اما نمی‌توانند از عهده بار مسئولیت خود برآیند باید پاسخگو باشند. آیت الله جوادی آملی، در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص اخذ دیر کرد توسط بانک‌ها ابراز داشت: گرفتن ربا و جریمه دیر کرد در دین اسلام حرام است اما می‌بینیم که متأسفانه بانک‌ها همین پول‌ها را از مردم می‌گیرند و بعد به عنوان حقوق به کارکنان خود می‌دهند و آنان هم آن را به خانه می‌برند در حالی که باید بدانیم اگر کاری حلال نباشد حرام است و سرنوشت آن رفتن به جهنم خواهد بود. وی بیان داشت: امروز متاسفانه ربا به جای قرض الحسنه وارد سیستم بانکی شده است و کسی به دیگری رحمی نمی‌کند. استاد برجسته حوزه با تأکید بر اینکه نباید در جامعه عطوفت و عاطفه فراموش شود، افزود: جامعه باید با گذشت و عطوفت اداره شود. آیت الله جوادی آملی، در پایان توصیه کرد: بانک‌ها باید منابع و امکانات خود را در اختیار مردم قرار دهند تا آنان آن را در مسیر تولید و رونق به کار بگیرند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور که حضرت استاد آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند وقت آن رسیده که ما مشکل‌های عدیده‌ی حاصل از حرکات بانک‌ها را حل کنیم. به عنوان نمونه از یک طرف برای وامی که می‌دهند چند ضامن می‌خواهند تا اگر وام‌گیرنده وام خود را در سر موعد نداد از ضامن بگیرند، و از طرف دیگر به بهانه‌ی دیرکِرد پول زیادی بر وامِ وام‌گیرنده اضافه می‌کنند و عملاً کار را به ربا می‌کشانند. در حالی‌که می‌توانستند از طریق ضامن‌ها پول خود را وصول کنند، ولی این کار را نمی‌کنند چون پولی که از دیرکرد به جیب می‌زنند به نفع آن‌ها است. به نظرم باید کارمندان بانک در یک اعتراض عمومی مانع حرام‌شدن حقوق خود شوند و به بانک‌ها فشار آورند که اگر وام‌گیرنده وام خود را عقب انداخت از طریق ضامن‌ها مشکل را حل کنند تا بدون آن‌که بانک ضرر کند گرفتار ربا نشوند. موفق باشید
8105
متن پرسش
سلام علیکم سوال1: در سیر مطالعاتی همراه بعضی کتب نوشته شده "به همراه سی دی"، سوال بنده این است که نحوه مطالعه کتاب همراه سی دی چگونه است؟ آیا ابتدا باید کتاب و سپس سی دی مطالعه شود یا فصل به فصل همراه هم؟ سوال 2: شما سیر الف را پیشنهاد می کنید یا سیر ب را؟ سوال 3: چطور یک مطالعه خوب داشته باشیم؛ طوری که مطالب در ذهن ما نهادینه شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در سیر مطالعاتی «الف» ابتدا باید شماره‌ی 1 را کامل مطالعه بفرمایید و سپس به شماره‌های بعدی بپردازید. در دنبال‌کردن شماره‌های بعدی تقدمی نیست هرچند بهتر است مثلاً مباحث قرآنی را در کنار مباحث اخلاقی دنبال کنید و یا در همین زمان از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی غافل نباشید 2- سیر «الف» برای کسی که فرصت لازم دارد بهتر است 3- با یادداشت‌کردن مطالب مهم ذهنتان بر روی همان مطالب متمرکز می‌شود و إن‌شاءاللّه آن مطالب در ذهنتان می‌ماند. نباید سعی کنید همه‌ی مطالب را به ذهن بسپارید. موفق باشید
7592
متن پرسش
سلام علیکم استاد در سوال 7568 جواب داده بودید که : ابتدا باید روشن شود علومی که نظر به کیفیت عالم دارد با علومی که صرفاً جنبه‌ی کمّی را می‌نگرند دارای دو رویکرد هستند با دو جایگاه متفاوت. یک وقت شما آب را یک واقعیتی می‌دانید با کیفیت ترکردن، و در بستر چنین نگاهی از آب استفاده می‌کنید. ولی یک وقت آب را H2o می‌دانید و تازه از هیدروژن و اکسیژن هم نظرتان به مدارهای الکترون‌هایشان می‌افتد و این‌که چگونه این دو عنصر با هم ترکیب شده‌اند و به قول خودتان کله‌تان سوت می‌کشد. رویکرد علمیِ امثال خواجه نصیر و شیخ بهایی رویکردی است که در علم نجوم هم به کیفیت‌های عالم نظر داشتند و در آن راستا جلو می‌رفتند و بنای تصرف در طبیعت را نداشتند بلکه تسخیر طبیعت را داشتند زیرا بما فرموده اند« سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ » تا با تعاملِ با طبیعت از آن استفاده کنند. ما در هرحال بعد از مدتی با نور تمدن اسلامی کار امثال خواجه نصیر را ادامه می‌دهیم در حالی‌که در غرب این جهت‌گیری را عوض کردند و به جای آن‌که از استعدادهای طبیعی به نفع بشر و برای آرامش او استفاده کنند، در طبیعت تصرف کردند و خواستند بر آن حکومت کنند. مثل آن جادوگری که غول را از شیشه در آورد و حالا خودش اسیر آن غول است. امروز بشر جدید اسیر تکنولوژی است چون به کیفیت‌های عالم نظر نکرد. به نظرم سخن ایت الله جوادی در اجمال است معلوم نیست چون به تفصیل در آید بتوان چنین نتیجه ای گرفت. حال باید پرسید این علوم شبیه به همان غولی است که از شیشه بیرون آمده و جامعه ی ما را هم گرفته . حال وظیفه ی ما چیست ؟اگر بخواهیم در این مدل از علوم پیشرفت نکنیم از غربی ها عقب می افتیم و اگر بخواهیم پیشرفت کنیم زندگی هموطنان امان درگیر تجمل و مادی گری میشود . آیا باید به این علوم پرداخت یا خیر ؟ نظر رهبری چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمده آن است که متوجه شویم ما در فضای دوران گذار با علوم غربی ارتباط داریم و لذا نه‌تنها شیفته‌ی آن‌ها نمی‌شویم که گرفتار تجمل و مادی‌گرایی شویم، بلکه همان‌طور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند باید دیواره‌های این علوم را شکست و به بومی‌سازی آن پرداخت. موفق باشید
6077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
چگونه به شیوه اسلامی مدیریت کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نامه‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشترتوصیه‌ی خوبی برای مدیریت اسلامی است. موفق باشید
5714
متن پرسش
سلام ببخشید استاد..من مسئول فرهنگی مجموعه ی فرهنگی دهه ی محرم امسال شده ام...و دنبال یک موضوع جهت ارائه به جوانان 15-16 ساله هستم ..برای مثال:ادب یا هر چیز دیگر بر پایه ی قضیه ی شهادت امام ویاران..یا مثلا هرچیزی زیر سایه ی عاشورا .. به نظر شما چه موضوعی را انتخاب کنیم که نوجوان هایمان را بیشتر به به بندگی زیر سایه ی عاشورا نزدیک کنیم؟ یا علی...
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: شاید کتاب‌های آقای مهدی شجاعی مثل «سقای ادب» در وصف ابالفضل«علیه‌السلام» و کتاب «آفتاب در حجاب» در وصف حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» و کتاب «پدر عشق پسر عشق» در وصف حضرت علی‌اکبر«علیه‌السلام» کمک کند. موفق باشید
4676
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز اینکه شما در شرح کتاب اداب الصلاه میفرمایید برای نماز خواندن نباید به خودمان بگوییم که این نماز را باحضورقلب میخوانم بلکه اینکه فقط ماتصمیم به نماز خواندن وتوجه به هدف افرینش یعنی عبودیت راداشته باشیم وخدا خودش اسباب حضور قلب رافراهم میکند وملائکه رابه عنوان اموکل ومعلم انسان میفرستد حال اولا بنده حقیر درست فهمیدم اگر نیاز به اصلاح دارد-اصلاح کنیدوبعداگر ممکن است ان راقدری شرح دهید باتشکر از شما معلم دلسوز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید برای آن‌که در نماز در حضور حضرت حق قرار گیریم تنها می‌توانیم نظر به حضرت حق داشته باشیم و آن‌چه را در قالب نماز وارد شده اظهار کنیم بدون آن‌که اراده‌ی دیگری را با موضوع مخلوط کنیم و مثلاً اراده کنیم می‌خواهیم در حضور حق باشیم، این اراده‌، شما را به خود مشغول می‌کند و از حضور باز می دارد. موفق باشید
4573
متن پرسش
سلام علیکم.ان شاءالله خداوند همیشه به وقتتان برکت بده که برای ما وقت می گذارین. من دبیر الهیات هستم و در کلاس اون مزاح یا شوخی کردن را با بچه ها را ندارم.از بس که جدی هستم بچه ها ازم میترسن. خواستم بپرسم من آدمی جدی و زیاد منطقی هستم.و اصلا شوخی کردن را هم بلد نیستم و هم احساس میکنم وقت آدم تلف میشه با حرف های لغو. در صورتی که ما مثلا مذهبی ها باید خوش طبع باشیم که دیگران را جذب به دین خدا بکنیم این هنر را ندارم و از این بابت خیلی ناراحتم.از این بعضی ها مقید نیستند به خوش اخلاقی و خوش طبعی معروفند در صورتی که من درس دینی و قرآن می دهم از اون فضایل به راحتی برخوردار نیستم. چکار کنم ؟ خدا خیرتون بده . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید با دانش‌آموزان صمیمی بود و بعضاً با درد و دل‌های مفید رابطه‌تان را با آن‌ها نزدیک کنید. موفق باشید
4092
متن پرسش
آیا ممکن نیست دانشمندان کافر حدس بزنند؟ اگر ممکن است، اگر یک دانشمند کافر، در علم حصولیِ خودش توانست یک حدس بزند آنگاه آن حدس را تئوریزه کرده اثبات کند، آیا آن حدس را به عنوان لطفی از طرف خداوند می‌داند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دانشمند کافر هم می‌تواند «حدس» بزند حالا یا آن حدس از طریق مبادی صحیحی اشراق شده‌است و نفس کافر در‌آن تصرف نکرده‌است و یا تحت تأثیر عقائد و اخلاق فاسد، آن حدس آلوده شده‌ا ست. موفق باشید.
2955
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید حدود یک سالی پیش مطالعه کتاب "ده نکته از معرفت نفس" استاد را با برخی دوستان شروع کردیم و امسال هم دوباره به تنهایی این کتاب را تا جلسه هفتم مطالعه کرده و صوت را گوش کرده ام. سوالاتی در باره مباحث مطرح شده برای بنده پیش آمده که امید وارم استاد بنده را راهنمایی کنند. البته نمیخواهم تمامی سوالات را مطرح کنم، یکی از سوالات را مطرح میکنم که اگر پاسخ به این یکی داده شود امید است تمامی سوالات پاسخ داده شود. درباره سیر کلی این مباحث؛ در این کتاب مباحثی مطرح می شود که بنده احساس کردم نقش مادی بدن کاملاً نادیده گرفته می شود. مثلا در مباحث حضور کامل و تمام نفس و مجردات در عالم گفته می شود که "من الان دستم را بلند میکنم و خودم را در دست احساس میکنم و همچنین در پایم و یا ...." سوال بنده این است که چه اشکالی دارد اگر بگوییم من تماما در مغز آدمی است و احساسات و یا حرکت دادن اعضای بدن از طریق سیگنال هایی است که به مغز می رسد؟ در کل چرا از مغز و نقش آن هیچ صحبتی نمیشود؟ و در پایان برای ابطال این مدلی که مادی گرایان برای نفس و جسم و عالم ارائه میکنند از چه راهی باید وارد شد؟ آیا اثری برای مطالعه در این باره هست؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به این جهت نمی‌توان مبنای حرکات خود را – مثل بلندکردن دست – به مغز نسبت داد که خود را طوری احساس می‌کنیم که مغز هم دارد یعنی مغز را هم عضوی از اعضای بدنی احساس می‌کنیم که نفس انسان آن بدن را با تمام اعضائش احساس می‌کند. در فلسفه ثابت است که مدرِک غیر مدرَک است. حال با توجه به این‌که ما بدن خود را با تمام اعضائش احساس می‌کنیم پس ادراک‌کننده که نفس انسان است غیر از بدن اوست. این بحث را به صورت کامل در کتاب «خویشتن پنهان» تحت عنوان مغایرت مدرِک و مدرَک می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
1844
متن پرسش
بسمه تعالی- سلام علیکم جناب استاد .چگونه میتوان حضرت امام ره را با علامه طباطبایی ره از نظر علمی و درجات معنوی مقایسه نمود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام آدم حسابی مگر بیکاری که قلّه‌های بلند معنویت را با هم مقایسه کنی! به قول مولوی: وقتْ تنگ و می‌رود آبِ فراخ....پیش از آن کز هجر گردی شاخ شاخ». موفق باشید
1780
متن پرسش
با سلام و احترام استاد گرانقدر بفرمایید اکر یکبار کتاب هایی را که علاقه داریم از کتب جنابعالی مطالعه کنیم بعد سیر مطالعاتی را شروع کنیم صحیح است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام کتاب‌ها دو گونه‌اند: بعضی‌ها مربوط به سیر مطالعاتی نیست، مثل «بصیرت فاطمه‌زهرا«سلام‌الله‌علیها» و یا «فرزندم این‌چنین باید بود». ولی بعضی کتاب‌ها باید به ترتیب خوانده شود مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد. موفق باشید
1717
متن پرسش
با سلام. استاد معزز در سخنرانی هاتان درباره امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف فرمودید: ایشان چون من ما در تن ماهستند فلذا جهان در ید قدرت ایشان است و نیز فرمودید ایشان حضور فراگیر دارند و غایبند اما حاضرو ...استاد در مورد سایر ائمه معصومین نیز همین گونه بوده است؟اکنون که آن بزرگواران از دنیا رفته اند آیا باز هم همان حضور فراگیر را دارند و یا این قضیه مثل امامت که از کسی به کسی منتقل می شود با وفاتشان منتقل شده است؟ سپاسگزار از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مسلّم همه‌ی امامان در صحنه‌ی عالم حاضرند و اگر کسی به آن‌ها رجوع کرد نظر می‌کنند. ولی حضور حضرت مهدی(عج) حضور مدیری است که خداوند مسئولیت اداره‌ی جهان را به عهده‌ی ایشان قرار داده و از این جهت به ایشان نظر می‌شود و از ایشان مدد می‌خواهید و انتظار وجود مقدسشان را می‌کشید. موفق باشید
نمایش چاپی