باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یادم نیست که ملاصدرا در این رابطه سخن خاصی فرموده باشد. ولی طرح شما را طرح خوبی میدانم 2- حضرت حق در ذات خود عین وحدت است و علمِ به ما، علمِ به اعیان ثابتهای است که در مقام علمِ الهی است از آن جهت که علم او عین ذات اوست. و لذا تجلیات حضرت حق برای خودِ اوست تا مقام وحدت محضهی او، ثابت و پایدار باشد و او در نسبت با ما صورتِ واحدیت و به صورت صفات ظهور میکند به همان معنایی که تشکیک در ظهور، آن را تبیین مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجهی اصل مسئله هستید، بهخصوص در توجه به جایگاهِ استدلال. همین امر موجب شده که جناب ملاصدرا در حکمت متعالیه، جهت عرفانی را مدّ نظر قرار دهد. اگر بتوانید سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» که بر روی سایت است، بزنید؛ میبینید که سراسر کتاب تفصیل همین مسئلهی مهم است. انتخاب حوزه در راستای انجام رسالت تاریخی میتواند باشد. به این معنا که بتوانیم جبههی توحیدیِ مقابلِ استکبار جهانی را در فضای نرمافزاری قوت ببخشیم. ولی در رابطه با سیر حضوری، اگر حکمت متعالیه را درست جلو ببرید و کار را به عرفان محیالدین بکشید؛ جوابهای خوبی میگیرید. و در فلسفهی غرب نیز، هایدگر در این رابطه برای شما حرف دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سیر مطالعاتی روی سایت، إنشاءاللّه برای شروع خوب است 2- خود خداوند به حکم «إنّ الحسنات یُذهبن السیئات» ضعفهای گذشته را جبران میفرماید 3- مباحث رشتهی خود را جدّی بگیرید و سری هم به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مولوی به تعبیر آیت اللّه تهرانی در کتاب «روح مجرد» از نظر عقیدتی شیعه است و عقایدی را متذکر میشود که بیشتر در شیعه مطرح است؛ ولی از نظر فقهی، سنیمذهب میباشد. و از طرف دیگر اکثر اطلاعات او بر اساس کتابهای اهل سنت است که با خطا همراه میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رجوع به مرحوم صفایی به عنوان یک انسان دارای صفای روح، کارساز است 2- دکتر داوری را با کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» شروع بفرمایید 3- «منازل السائرین» را بعدها آنهم با استاد دنبال کنید 4- نگاه استاد زرشناس نسبت به غرب، نگاه خوب و سرزندهای است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمیشناسم ولی نکتهی آخری که میفرمایید حرف درستی است. در متن انقلاب اسلامی بسیاری از این نوع ضعفها بی اثر میشود به همان معنایی که در روایت داریم ««حُبُ عَلِيٍ حَسَنَةٌ لا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمىرساند و دشمنى على سيئه اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد؛ به این معنی که وقتی مسیر انسان در کلّیت درست باشد، ضعفهای جزئی مانع سیر انسان نمیگردد. موفق باشید
[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبلاً چنین مباحثی به طور علنی مطرح نبود. اگر قرآن درست طرح شود بار تربیتی آن کاملاً در دل آن نهفته است 2- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و شرح تفسیر سورهی حمد و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افق خوبی را در جلوی شما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شرح ابن میثم حرّانی و شرح ابن ابیالحدید و شرح مولی فتح الله کاشانی و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة و ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اثر استاد علامه مرحوم شیخ محمدتقی جعفری هست و هرکدام حُسنی دارند ولی بسیار باید راه طی شود تا شرحی در حدّ سخنان آسمانی مولایمان به تاریخ بیاید. 2- مرحوم شهید مطهری در کتب آشنایی با قرآن خود نکات ظریفی را مطرح کرده و به عنوان مقدمهی ارتباط با تفسیر المیزان بسیار ارزشمند است. 3- به نظر میرسد معرفت النفس مقدمهی معرفت امام باشد زیرا در شناخت نفس انسان متوجهی حقایقی میشود که مصداق متعیَّن آن امام است 4 - تفسیر المیزان به بهترین نحو قدرت فهم کلام معصوم را به ما میدهد وگرنه به صِرف روبهروشدن با روایات متوجه منظور اصلی آنها نمیشویم. موفق باشید