باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد تشرفات چیزی ندارم بگویم مگر آنکه هرکس به اندازهای که با قلب خود رعایت شریعت بکند، از نور حضرت که مجسمهی عصمتاند محروم نیست، مگر آنکه مأموریت خاصی داشته باشد که حضرت به صورت خاص او را مدد میکنند، و امروز آن مددها را در کلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» ملاحظه میکنید 2- در مورد قسمت دوم سوال نظرتان را به این سوال جاب می کنم. سؤال: گاه شبهاتى راجع به جايگاه زن در اسلام مطرح مى شود و به آياتى از قبيل 5 و 6 سوره مؤمنون، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران و آياتى كه مضمونى به ظاهر مردسالار دارد استناد شده و مى گويند در خطبه 80 نهج البلاغه زنان افرادى كم عقل خوانده شده اند يا به علت عادت ماهيانه كه امرى غير ارادى است براى آنها نقص در ايمان قائل شده اند. لطفاً راجع به خطبه حضرت و آيات نامبرده توضيح بفرماييد.
جواب: در مورد خطبه 80 نهج البلاغه كه سيد رضى صراحت دارد كه پس از جنگ جمل ايراد شده و با توجه به اينكه روش سيد رضى تقطيع كردن خطبه هاى حضرت بوده و قسمتهايى را مى آورده كه جنبه ى بلاغت آن زياد بوده معلوم مى شود عايشه مورد خطاب است. به گفته ى آيت اللّه جوادى اين خطبه هيچ پايگاهى ندارد، چون برهانهايى مى آورد كه خود را نقض مى كند، لذا به اهلش وا مى گذاريم. براى آنكه فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانيم بايد آيات زيادى را مدّ نظر قرار دهيم، در ضمن در رابطه با موضوع كنيزان كه در جنگ اسير مى شدند و به عنوان غنائم جنگى خريد و فروش مى شدند، لازم است مفصلًا بحث شود، همين قدر بدانيد كه اسلام با ورود آنها در خانواده ى يك مرد مسلمان نه تنها پناهى براى او ايجاد مى كرد و جلوى فحشاء گرفته مى شد، زمينه ى مادرشدن او پيش مى آمد و جهت شخصيت او تغيير مى كرد كه البته شرح آن احتياج به بحث طولانى دارد. اما در مورد شخصيت زن در اسلام، عنايت داشته باشيد ابتدا بايد آيات صريح را كه موضوع را روشن مى كند مورد توجه قرار داد و سپس بقيه ى آيات را بر مبناى آنها تحليل نمود. رجوع شود به کتاب زن، آنگونه كه بايد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسیر إنشاءاللّه به آنجایی میرسد که شیطان دائماً زمین میخورد. بنا نبود که شیطان در میان نباشد. بنا بود ما در مقابل اغوائات شیطان مأیوس نشویم. سرِ خودتان را زیر بیندازید و مشغول وظیفهی طلبگیتان باشید و اضطرابی بهخود راه ندهید. در قسمت «پرسش و پاسخ برگزیده» عرایضی تحت عنوان «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورتهای خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیفتر میشود» شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به اینکه آن حضرت اصل و اساس انسانیتاند، إنشاءاللّه راه گشوده میشود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إنشاءاللّه در این مسیر کمککار خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم حاج مهدی عراقی میفرمودند مرحوم نوّاب وقتی در نجف بود حکم قتل کسروی را از مرحوم آیت اللّه مدنی گرفت. از طرفی حکم عمل بعضی از افراد به صراحت دین اسلام قتل است. مثل کسی که سابّ بر خدا و رسول کند، مثل سلمان رشدی. با اینهمه در جمعبندی نمیتوان گفت چون انگیزهی فدائیان اسلام الهی بوده است و عشق به حاکمیت دین داشتهاند، عمل آنها نیز در همهی موارد قابل قبول است! که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با روش هایدگر که نظر به «وجود» میاندازد، انسان غربی از سوبژکتیویته آزاد میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم به عالم جسمانی از بدیهیات انسان است از آن جهت که به حسّ خود اعتماد دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن سخنان را شنیدم فکر نمیکنم استناد درستی برای معاهده با استکبار باشد زیرا قرآن میفرماید: «كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (8/توبه) چگونه به اینان اعتماد میکنید در حالیکه اگر بر شما غلبه کنند نه رعایت شما را میکنند و نه رعایت تعهداتی که با شما بستهاند، اینان بر خلاف آنچه که در قلبشان هست سخنانی میگویند که شما را راضی کنند ولی در درونشان نیّت دیگری دارند و اکثر آنها فاسقاند. زیرا امروز بحث استکبار و نقض عهد در میان است. آیا باید باز به آنها اعتماد کرد؟ یا به نور ولایت متوجهی بیاعتمادی به آمریکا شویم؟! ای کاش این آقایان یک کلمه میگفتند اشتباه کردیم به آمریکا اعتماد نمودیم و به دنبال آیه و روایتی نمیگشتند تا خود را تطهیر کنند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز متوجهی این امر هستم و قبول دارم که نه میتوان همهی آنچه امروز در میان دختران و پسران هست را، عشق وارونه یعنی سکس نامید و نه از فضای سیطرهی مدرنیته میتوان غافل بود که چگونه عشق را که ودیعهی الهی است به سکس تبدیل کرده است و این زیباترین دریچهی ارتباط با حقیقت را اینچنین آلوده نموده، در آن حدّ که راهِ گشودهی ارتباط با خدا را که در امثال دعای «مشلول» انسان را به حیرت میاندازد، از مقابل انسان خارج نموده. حال باید تلاش کرد تا با خودآگاهیِ لازم متوجهی این امر گشت و با نظر به این نکته که گرفتار عشق وارونه نباید شد؛ پا در میان گذارد. شرح غزل شمارهی 24 حافظ با همهی طول و تفصیلاش توجه به این امر بود تا نه از دوستداشتنها محروم شویم و نه دوستداشتنها را خاکآلوده و زمینی نماییم. کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت«علیهمالسلام» قصهی دوستداشتنهای آسمانی را با ما در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت ربالعالمین همیشه زمینهی اعمال نیک را خودش فراهم میکند، عمده آن است که ما آن را پیگیری کنیم 2- همهی انسانها استعداد ارتباط روحانی با انسان کامل که مظهر آن حضرت علی«علیهالسلام» است را دارند و در شیعه این شرایط بیشتر است. اساساً حضرت علی«علیهالسلام» حقیقت سرّ و جان هر انسانی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم تنها باید در مقابل هنجارشکنیها که عموماً توسط زنانی انجام میشود که مأمورند فضای جامعه را به هم بزنند، سختگیری کنیم. مثل آنکه در اسلام میفرماید اگر کسی در کوچه و بازار بدمستی کرد با او برخورد نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی،در جلسهی خواستگاری انسان باید از زیباییهای زندگی صحبت کند و اگر طرف رویهمرفته مردِ زندگی است و دینداری را برای خود پذیرفته است، دیگر نباید به مسائلی پرداخت که طرف فکر کند به خواستگاری «نکیر و منکر» آمده است!! در نظر بگیرید که فردا آن آقایی که شما را به او معرفی کردهاند به معرّف خواهد گفت: بابا ما را سراغ قبر فرستاده بودی یا سراغ یک خانم برای زندگی؟! همین جزءنگریهاست که ما را متهم میکنند که مذهبیها بدسلیقهاند. آری! اگر طرف دین را پذیرفته است و زیباییهای مدیریت مقام معظم رهبری را درک میکند، دیگر باید از اهداف عالیهی زندگی با خواستگار خود سخن بگویید و همانطور که بنا است زیباییهای ظاهریتان را به خواستگارتان بنمایانید، زیباییهای روح خود را با او در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» تا حدّی جایگاه سوبژکتیویته تبیین شد و اینکه انسان در این نگاه، به جای رجوع به حق و متصل شدن به منبع لایزال کمال مطلق، گرفتار یکنوع خودشارژی میشود و این عملاً یکنوع توهّمزدگی است، حال چه تحت عنوان ضمیر ناخودآگاه از آن یاد کنیم یا به آن نام قدرت خلقکردن مغز بدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در هر دو مورد با جنابعالی موافقم زیرا اگر انسان رویکرد خود را نسبت به فلسفه و عرفان درست کند و سپس به آنها رجوع نماید میداند برای چه هدفی فلسفه و عرفان بخواند و شاید در مباحث بنده این نتیجه، حاصل آید. و در مورد مولوی به نکتهی بسیار دقیقی اشاره فرمودید که اینان هرگز تشویقی به موسیقی به معنای معمول آن ندارند بلکه نظر به شرایط آهنگین نظم عالم قدس میکنند و هر آنچه که این نگاه را برای آنها فراهم کند، ارج می نهند. موفق باشید