بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10544
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: استاد بنده در دانشگاه کتاب های حضرت عالی رو به بچه ها معرفی کردم و جواب بچه ها این بود که کتاب های شما سنگین هستند. به نظر شما من به اون ها چی بگم و با کدوم کتاب شما شروع کنیم که هم براشون جذاب باشه هم زیاد سنگین نباشه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با موضوعات مطرح‌شده در آن کتاب‌ها آشنا نیستند، نه این‌که توان فهم آن را ندارند. و از طرفی آن‌ها فکر می‌کنند باید چیزهایی را بخوانند که اطلاعات آن‌ها را بالا ببرد و چون عرایض بنده بیشتر نوعِ نگاه آن‌ها را تغییر می‌دهد، فکر می‌کنند چون اطلاعاتشان را بالا نبرده پس نفهمیدند. به آن‌ها بفرمایید آیا با خواندن آن کتاب‌ها نگاه دیگری نسبت به موضوعاتی که می‌شناسی پیدا نکردید؟ موفق باشید
10445
متن پرسش
سلام علیکم: 1. تفاوت سیره و نگاه شما با بزرگانی چون مرعشی نجفی و آیت الله شاه آبادی در چیست؟ در جواب سوال آن کاربر که شما فرمودید شاید نیاز نباشد تمام ماه محرم و صفر را مشکی ببوشیم این بزرگان هم خود و هم خانواده را به انجام آن سفارش می کردند. اگر کسی نذر کند یا باعث متذکر شدن و از بین نرفتن فضای مصیبت ال الله بشود چه؟ و اصولا چرا شما نهی می کنید؟ اگر در این فضای گناه آلود کسی بخواهد خود و خانواده و اطرافیان را با این امر متذکر کند اشکال کار در چیست؟ مطلوبمان حفظ این فضا است و جانمان جای خالی محرم را تاب نمی آورد. 2. اگر در شروع سیر مطالعاتی بخواهیم خود را یا بهتر بگویم فضای فکر خود را مجبور به حفظ فضای حظور کنیم و قلب این عمل را بعد از مدت کوتاهی حتی بعد از چند دقیقه بس بزند و نبذیرد و احساس خستگی و کسلی کند چه کنیم؟ ایا آن فضای فکر را به زور هم شده حفظ کنیم؟ آیا اگر قرار است فشار نیاوریم و ریاضت لازم را نکشیم این فرار از وجود نیست؟ مگر اگر ول کنیم موضوعی برای فکر در آن لحظه بهتر از این فضا وجود دارد؟ با احساس خستگی در این حال چه کنیم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سیر الی اللّه در عین آن‌که هرگز نباید تسلیم نفس امّاره شد و باید در زیر سایه‌ی دستورات شرع خود را جلو برد، در عین حال نباید آنچنان به خود سخت بگیریم که نفس ناطقه به زحمت بیفتد و ریاضت‌ها را تلخ احساس کند، حال اگر عزیزی مثل آیت اللّه مرعشی نجفی و یا آیت‌اللّه شاه‌ابادی با آمادگی روحی و با پوشیدن لباس مشکی در ماه محرم و صفر احساس صفای خود را حفظ می‌کنند معلوم است که این کار را انجام می‌دهند، ولی اگر ما چنین احساسی را نداشته باشیم و برعکس، ممکن است نفس ناطقه احساس فشار بکند لازم نیست انجام دهیم. موفق باشید
9659
متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام 1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مهدی موعود زیاد بیان می کردند و احادیث زیادی هم داریم. 2- معتقدیم که سقیفه باعث شد که در نهایت موجب غیبت امام معصوم شود. 3- اگر این طور باشد پس باید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در احادیثی به مردم هشدار هایی داده باشند. آیا احادیثی است؟ اگر هست لطفا آدرس و یا حدیث را بیان نمایید. 4- اگر نیست یعنی چه سقیفه بود و چه نبود غیبت رخ می داد پس این که بگوییم سقیه مبنای تمام بدبختی ها شده صحیح نیست! اگر هم است حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم آیا نباید همان طور که به آخر الزمان اشاره می کردند مردم را هم متوجه می کردند که یک جریانی باعث آن می شود و به مردم تذکر می دادند؟ چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم موقع بستریشان گفتند کاغذ و قلم بیاورید چرا مثلا بعد از برگشت از حج در یک مراسمی در مسجد این امر را مکتوب می کردند که دیگر سقیفه ای هم پیش نیاید؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فرصت بفرمایید کتاب شریف «الغدیر» را مطالعه بفرمایید با نمونه‌های زیادی از تلاش رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» جهت امامت حضرت علی«علیه‌السلام» در متون اهل سنت روبه‌رو می‌شوید. کتاب الغدیر را جناب آقای محمدحسن شفیعی شاهرودی به صورتی عالمانه خلاصه و ترجمه کرده‌اند می‌توانید به آن رجوع کنید و یا به مجلدات 7 تا 10 از امام‌شناسی از آیت‌اللّه حسینی طهرانی رجوع فرمائید. اگر اندکی وقت بگذارید نه‌تنها این سؤالاتتان جواب داده می‌شود، نکات ظریفی از شرایط تاریخی آن زمان به‌دست می‌آورید و این‌که چگونه رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» با ظرائف مخصوص به خود اسلام را در آن شرایط جلو بردند و نگذاشتند نگاه اصلی به اسلام که مربوط به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بود با تلاش امویان مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید
9387
متن پرسش
سلام استاد: من برای نیت دستیابی به فضائل اخلاقی دچار مشکل هستم. من هدف خودم رو پاک شدن از رذایل برای دستیابی به قرب الهی و سعادت در آخرت قرار دادم. اما این رذایل رندگی من رو هم تلخ کرده اند. به همین دلیل یک نفر انگار مدام در گوش من می خواند که تو برای رهایی از این تلخی دنبال تهذیب هستی و علاوه بر سعادت آخرت، سعادت دنیا هم مد نظر توست. به همیل دلیل انگیزه ام کم میشه و فکر می کنم کارم مورد قبول خدا قرار نمی گیره. آیا این وسوسه شیطانه؟ ضمنا من قبلا سابقه ابتلا به وسواس رو داشتم و البته الان هم به مقداری کمتر از قبل با آن مواجه هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی هدف کلی انسان رجوع به حق است باید دیگر به انگیزه‌های نفس امّاره که بعضاً در میان می‌آید کاری نداشته باشد، از آن مهم‌تر نباید به وسوسه‌های شیطان که با برجسته‌کردن انگیزه‌های نفس امّاره می‌خواهد ما را مأیوس کند به هیچ‌وجه اعتنا کرد. کار خودتان را بکنید تا ان‌شاءاللّه نور خلوص هرچه بیشتر قوت بگیرد. موفق باشید
9320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد فرزانه: جوانی هستم ۳۳ ساله، (با سابقه چندین سال فعالیت های فرهنگی و قرآنی و مقید و حساس به رعایت اصول و موازین دین و احکام) که در معیارهای ازدواجم ملاکم برتری ایمان و اخلاق طرف مقابل هست به این امید که مایه پیشرفت و تعالی بنده باشند، و با این توقع تا به حال موقعیت ازدواج برایم فراهم نشده است‌‌‌، با این حال راضیم به رضای خداوند و واقفم به اینکه در قبال این تنهایی خداوند متعال چیزهایی برایم مرحمت فرموده که از شکرش عاجزم. با ابن اوصاف اولا آیا این حد معیار و ملاک توقع زیادی هست؟ دوما آیا ازدواج اینقدر مهم هست که یک نفر از این حد توقعش پایین بیاید و راضی بشه به ازدواج با فرد معمولی از لحاظ ایمان و اخلاق؟ یا بهتر بگم آیا اینقدر مهم هست که یک نفر از خودش و آینده معنویش بگذره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خواستگار انسان، واجبات را رعایت کند و مخالف انقلاب اسلامی نباشد و مانع تکالیف شرعی شما نشود، جای پذیرش دارد. موفق باشید
8534
متن پرسش
بسمه تعالی، با سلام: استاد آیا سخن آقای یونسی که در کسوت روحانیت است در مورد شیر و خورشید درست است که می‌گوید ما باید آرم شیر و خورشید را دوباره به پرچم خود برگردانیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا بنده تقاضامندم در همه‌ی امور سعی کنید دیگری را همان‌گونه که هست بفهمید نه آن‌گونه که می‌خواهید. بنده در عین آن‌که هرگز پیشنهاد آقای یونسی را منطقی نمی‌دانم ولی هرگز نباید از خاستگاه و انگیزه‌ی سخن‌اش غفلت کرد. او می‌گوید خورشید یعنی حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و شیر یعنی علی«علیه‌السلام»، و با این رویکرد توصیه‌ی برگرداندن آن آرم را می‌کند و این غیر از آن است که شیر و خورشید را نماد نظام شاهنشاهی بداند و بخواهد با چنین رویکردی آن آرم برگردد. از این جهت بسیار متأسف شدم که بعضی روزنامه‌ها و سایت‌ها موضوع را طوری مطرح کردند که آقای یونسی می‌خواهد نماد نظام شاهنشاهی را به کشور برگرداند. متوجه باشیم بسیاری از کسانی که به خود اجازه می‌دهند تا دیگری را آن‌گونه که می‌خواهند تصویر کنند در سایه‌ی این عمل غیر مسئولانه، عملاً با افراد برخورد قیّم‌مآبانه می‌کنند. امروز انقلاب ما نیازمند است که همدیگر را بشناسیم تا با پیش‌داوری‌های خود بی‌فکری را توسعه ندهیم. و برعکس، تجربه‌ی زندگی با دیگرانی که در ذیل نظام اسلامی خود را معنا می‌کنند را به‌دست آوریم، این شیوه‌ی زندگی در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی است. نادیده‌گرفتن دیگرانی که اساس نظام اسلامی را پذیرفته‌اند، ما را سست و زوال‌پذیر می‌کنند و هر دو طرف باید از این موضوع غفلت نکنند و مواظب نفوذی‌هایی نیز باشید که سعی دارند هر روز دوگانگی‌ها را عمیق ترکنند. البته و صد البته تفاوت سلیقه‌ها در جای خود محفوظ است و هرگز بنده آرمان‌شهری که برای انقلاب در نظر دارم عین آن آرمان‌شهری نیست که دولت آقای روحانی مدّ نظر دارد، ولی نباید فراموش کنیم در نظام اسلامی همه سوار بر یک کشتی هستیم. موفق باشید
7403
متن پرسش
سلام. هنگام ورزش کردن آیا باید به چیز خاصی فکر کنیم تا روحمان قوی شود؟ آیا ذکر خاصی را پیشنهاد میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید توجه ما به نفوذ اراده در بدن‌مان باشد. موفق باشید
6632
متن پرسش
با سلام و احترام استاد گرانقدر خواهشمندم به پرسش اینجانب که محضرتان عرض می کنم پاسخ دهید چرا که این شبه دامن یکی از همکاران بنده را گرفته است و دلایل و استدلال بنده کمکی به قانع شدنش نکرده است. سوال:چرا میزان فساد اجتماعی , فرهنگی , اقتصادی و جنسی در سطح جامعه امروز نسبت به رژیم گذشته بیشتر است؟؟ چرا ولی فقیه در جهت کنترل و بهبود اوضاع موجود که حاوی فساد اقتصادی , فرهنگی واجتماعی است برخورد نمی کند مثلا اگر رئیس جمهور به وعده هایش عمل نکرد برخورد صریح و محکم با ایشان نمی کند؟ چرا با وجود اینکه دستور داده شده است که زناکاران را سنگسار کنند یا دست دزدان را قطع کنند این امور در جامعه شیعه کنونی انجام نمی شود؟ چرا رهبر فقط نگاه می کند و حرف می زند و دیگر برخورد قهری انجام نمی دهد تا درس عبرتی باشد برای دیگران؟؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید برای آن‌که یک ملت ساخته شود دستور و بخشنامه کافی نیست باید کار فرهنگی کرد تا تاریخ جدیدی ظهور کند. امروز در تمام دنیا به جهت حضور فرهنگ غربی و از بین‌رفتن فرهنگ سنتی، فساد غوغا می‌کند و فساد آن‌ها با ایران قابل مقایسه نیست، رهبری نمی‌خواهند دخالت مستقیم بکنند تا جامعه با رشد فرهنگی خودش در انتخاب‌هایش الهی عمل کند، هرچند آن‌جاکه احساس وظیفه کرده‌اند نیز عمل کرده‌اند. موفق باشید
5503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نظر شما آیا سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال شیعیان افغانستان در طول سالهای پس از انقلاب صحیح بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندان در این موضوع ریز نشده‌ام ولی می‌دانم اراده‌ی کلی نظام اسلامی آن است که تا آن‌جایی که شرایط اجازه می‌دهد از یاری به شیعیان افغانستان کوتاهی نکند. موفق باشید
5044
متن پرسش
ذکر و اقسام ذکر؟ این سوال را کجا میتوانم عمقی دنبال کنم در کدام کتاب یا سخنرانیتان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «اسماء حسنا، دریچه‌ی ارتباط با حق» کمک کند. موفق باشید
4658
متن پرسش
چگونه از قرآن فیض علمی و اخلاقی کامل را ببریم؟ چگونه قرآنی برخورد کنیم؟ و چگونه با افراد غیر مذهبی در مورد قرآن صحبت کنیم؟ یا علی...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود قرآن راه را نشان داده. آن‌جایی که می‌فرماید: «افلا یتدبّرون القرآن» یعنی از ما می‌خواهد در آن تدبر کنیم و سطحی با آن برخورد نکنیم در آن صورت از فیض علمی و اخلاقی قرآن بهره‌مند می‌شوید. به افراد غیر مذهبی هم توصیه کنید مدتی در قرآن تدبّر کنند اگر به این نتیجه نرسیدید که این سخنان سخنان خالق هستی است رهایش کنید. موفق باشید
3913
متن پرسش
سلام علیکم شما در پاسخ به یکی از پرسشگران فرمودید (سوال3889) روح در دوره‌ی جنینی بدنی را انتخاب کرد که با گرایش‌های مردبودن یا زن‌بودنش می‌ساخت. سوال اصلی من این است که 1-آیا این یک احتمال است یا حتما همین گونه است که می فرمایید؟ 2- منبع روایی و نقلی این مطب چیست ؟3- لِّلَّهِ مُلْک السمَوَتِ وَ الاَرْضِ یخْلُقُ مَا یَشاءُ یهَب لِمَن یَشاءُ إِنَثاً وَ یَهَب لِمَن یَشاءُ الذُّکُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَاناً وَ إِنَثاً وَ یجْعَلُ مَن یَشاءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50) فرمانروایى [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد مى‏آفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مى‏دهد (۴۹ یا آنها را پسر[ان] و دختر[انى] توام با یکدیگر مى‏گرداند و هر که را بخواهد عقیم مى‏سازد اوست داناى توانا (۵۰) آیا از آین آیات اسنتباط نمی شود که فقط خدا تعیین جنسیت می کنند؟ با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحثی است مربوط به معرفت النفس و بر آن مبنی بحث خلقت روح انسان ها توسط خداوند مبنی بر عین ثابته آن ها است که خدا به آن ها می گوید بشو و می شوند. موفق باشید
3805
متن پرسش
با سلام ایا پروتکل های منتشر شده یهود جعلی هست یا حقیقت دارد؟خواهش میکنم حقیقت را بگویید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکرده‌ام ولی از حرکات و سکنات رژیم صهیونیستی و صهیونیست‌های دنیا برمی‌آیدزما که برنامه‌ای برای آینده‌ی خود در آن ن داشته‌اند. موفق باشید
3295
متن پرسش
سلام استاد در کتاب "جن شیطان جادوگر " در صفحه 25 نوشتید: برای شیطان کار دشواری نیست که حتی عامل بهبودی شخصی از بیماری شود. چطور امکان داره خداوند سلامتی مارو در اختیار شیطان قرار بده؟ و سئوال مهمترم: آیا در فرادرمانی هم شیطان درمان انجام میده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آیه‌ی 41 سوره‌ی ص داریم که خداوند به رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: یاد آور بنده‌ی ما ایوب را که ندا داد پروردگارش را که شیطان مرا به رنج بیماری و عذاب انداخته. و همان‌طور که مستحضرید مدتی حضرت ایوب«علیه‌السلام» در همین رابطه بیمار بودند و این یکی از وجوه امتحان الهی است. بدین لحاظ عرض کردم گاهی شیطان ما را بیمار می‌کند و با وسوسه‌های خود تلاش می‌کند ما متوسل به اموری مثل جادوگر شویم و بعد ما را بهبود می‌بخشد. هنر ما آن است در همه‌ی این امتحانات به وسایلی که شریعت الهی حرام دانسته متوسل نشویم وگرنه از امتحان الهی سرافراز بیرون نیامده‌ایم. فرادرمانی اگر به معنای همان انرژی‌درمانی است که موضوع آن را در کتاب عرض کرده‌ام و اگر چیز دیگری است نمی‌دانم. موفق باشید
2400
متن پرسش
سلام.فکر می کنم شما به سوال من(2334) جواب نداده اید.بنده عرض کردم ویژگی ذاتی ماده،محدود و متناهی بودن آن است و نمی تواند غیر این باشد.جمع ماده ها نیز باز متناهی است و بی نهایت نمی شود.با توجه به این مقدمه ها این جهان مادی باید حتما حد داشته باشد چون حد، ذاتی آن است.پس این عالم باید محدود و تمام شدنی باشد و جایی دیگر ادامه نداشته باشد.در حالی که نمیشود این را فهمید و یا تصور کرد که دنیا یک جایی تمام بشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که روح شما در کنار بدن شما نیست که از یک جایی بدن تمام شود و روح شروع شود، عالم ماده در نظام مادی یک جایی تمام نمی‌شود و مجرد شروع شود. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح آن مطالعه فرمایید تا معنای دو ساحتی‌بودن ماده و مجرد برایتان روشن شود. موفق باشید
2317
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی 1- چگونه به نماز قضاها نگاه کنیم که سختی آنها قابل تحمل شود و حتی انگیزه برای خواندن نماز قضاها ایجاد کنیم؟ (با توجه به این که برای خواندن نمازهای واجب یومیه و نمازهای مستحبی هم تنبلی داریم) 2- آیا برنامه ریزی برای خواندن نماز قضا لازم است و بهترین برنامه ریزی به نظر شما چگونه است ؟ 3- اشکالی دارد اگر مستحبات نماز قضا را انجام ندهیم ؟ و کدامیک را می توانیم انجام ندهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- هر نماز واجبی خلائی از ما را در مسیر رجوع الی‌الله برطرف می‌کند و حجابی از ما در سیر قرب الهی رفع می‌شود. برنامه بریزید با هر نماز واجب یک نماز قضا بخوانید، نگران بقیه‌اش نباشید. 2- می‌توانید مستحبات را انجام ندهید ، مستحبات را در رساله‌ی عملیه مطالعه‌ کنید. موفق باشید
2278
متن پرسش
جایگاه گفتگو با خداوندبایدپاک و مقدس باشدطبق مضمون کدام آیه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن می‌فرماید «َ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» یعنی ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا براى طواف‏کنندگان و مجاوران و رکوع‏کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید» سوره‌ی بقره آیه125. موفق باشید.
2033
متن پرسش
بنام خدا سلام علیکم بنده23سالم هست و باکتب شما آشنا هستم مادر شهرستان هستیم ویگروه7-8نفره هستیم ومیخواهیم در دوبخش باصطلاح کارفرهنگی کنیم:1.اول برای همین گروه 7-8نفره که بین15-23سال دارند چه برنامه ایی یا موضوعی را شروع کنیم. 2. وبرای هیئتی دانش آموزی که هر هفته زیارت ال یاسین برگزار میشود چه برنامه ایی را درپیش بگیریم. نظرخودم با توجه به کتب وجزوات شما ودیگران موضوعات زیر است؟1.فرهنگ وزندگی غرب2.اصول دین که با معرفت نفس شروع کنیم 3.مطالبا رهبری وجنگ نرم لطفا نظرات تون را بفرمایید لطفا اگر اشکالی نداردپاسخ به ایمیلم ارسال شود سوالات قبلی را که م پرسیدم در سایت پیدا نکردم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای گروه خودتان سیر مطالعاتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «معاد» خوب است به شرطی که از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و کتاب‌های مربوطه غافل نباشید. در مورد هیئت باید شرایط را در نظر گرفت اگر کسی بتواند بحثی از نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه که در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» طرح شده است به صورت تذکر مطرح کند خوب است و یا فرازی از کتاب «بصیرت و انتظار فرج» را در فرصت کوتاهی برای جمع بخواند انشاء الله مفید خواهد بود. موفق باشید
639
متن پرسش
با سلام . سؤال بنده از شما استاد عزیز این است که برای رفع نا امیدی چه می توان کرد ؟ هر چند این نا امیدی مانع از تلاش برای رسیدن به حضرت حق نمی شود . آیا این نا امیدی سودمند است یا خیر ؟ اگر احیاناً در ضمن پاسختان می فرمایید که انسان باید از خودش نا امید و به خداوند امید وار باشد ، چون خداوند رحیم و توّاب ... است ، این حقیر می گوید که شما بهتر می دانید که اسماء خداوند حتی اسم توّاب خداوند همه در درون ما است که قرار نیست از بیرون خداوند ما را ببخشد ، اگر ما خودمان در سلوک متخلق به این اسماء شویم در وجودمان کار خواهد کرد اما وقتی ابدا اثری از سلوک در خود نمی بینیم چه ؟ سوال دیگر بنده این است که قبلا گاها فکر می کردم جاهایی خبر هایی است اما بعد فهمیدم که همۀ خبر ها در خود من است و هیچ جایی هیچ خبری نیست . این باعث دوری از جمع می شود . یکی فامیل داریم روانشناس است . می گوید این تمایل به تنها بودن یک بیماری است !!! . از طرفی من می دانم که اعضای خانواده و سایرین از این بابت اذیت می شوند در حالی که من خودم در آرامش هستم . چه کار باید کرد ؟ هیچ وقت دیگران از من راضی نیستند . البته نمی گویم که مهم است که دیگران راضی باشند اما من رضایت خداوند را هم از خود احساس نمی کنم و این روند زندگی ام برای دیگران آزار دهنده است . خودم هم گاهی واقعا خسته می شوم چون یک جای کوچک با تعدادی آدم زندگی می کنم که همیشه مجبورم با آن ها حرف بزنم . حتی پاسخ به حرف های ضروری خیلی من را آزرده می کند . چه کار باید کرد ؟ آیا واقعا خداوند مصلحت من را دیده که در این شرایط باشم ؟ یا اینکه علت دیگری دارد ؟ چگونه باید به این مسائل نگاه کرد ؟ اگر کتابی در این مورد بفرمایید حتما مطالعه خواهم کرد انشاء الله . با تشکر . التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی هرکس متوجه باشد خداوند او را تنها نمی‌گذارد و اگر موانعی در جلو راه اوست می‌خواهد صبر و توکل او را امتحان کند، به جای ناامیدی صبر پیشه می‌کند و هرآنچه برایش فراهم است انجام می‌دهد تا خداوند به وقتش راه را بگشاید. ناامیدی از غیر حق چیز خوبی است فکر می‌کنم کتاب‌های حضرت آیت‌الله محمد شجاعی می‌تواند برایتان مفید باشد. در ضمن اُنس با بندگان خدا در حدّی که آن‌ها احساس کنند مورد توجه شما هستند موجب گشایش امور می‌شود. سعی کنید دلسوزانه با مردم برخورد کنید و حتی‌الامکان آن کاری که برای راحتی ان‌ها است انجام دهید. موفق باشید
18794
متن پرسش
باسمه تعالی سؤال: شبکه‌ی 4 تلویزیون در تاریخ‌های 27 بهمن و 4 اسفند در برنامه‌ای تحت عنوان «زاویه» در ، مناظره‌ای بین آقایان دکتر زرشناس و دکتر عبدالکریمی در رابطه با «نفوذ» ترتیب داده بود که منجر به بحث‌های دقیقی از هر دو طرف شد ولی در عین حال سؤالاتی را برای ما پیش آورد که آیا نظر آقای دکتر عبدالکریمی را بپذیریم که به نحوی باور ندارند «نفوذ» به معنای امنیتیِ آن وجود دارد و نفوذ را مثل نفوذی که استاد نسبت به شاگرد خود می‌تواند داشته باشد، می‌دانند و به تعبیر خودشان معتقدند نفوذ به معنای یک پروژه در میان نیست. یا نظر آقای دکتر زرشناس را بپذیریم که معتقدند در عین آن‌که ما ضعف هایی داریم، «نفوذ» در کار است بدین معنا که حرکت‌های سازمان‌یافته‌ای که به ظاهر فرهنگی است، از طرف نظام مدرن در نسبت با انقلاب طراحی می‌شود و آن‌ها در حوزه‌ی فرهنگ هم سیاسی عمل می‌کنند تا با نفوذ خاصی انقلاب اسلامی را به استحاله بکشانند، زیرا عقلانیت غربی با ظهور انقلاب اسلامی، با عقلانیت تازه‌ای مواجه شده است و تلاش دارد تا این عقلانیت تازه یعنی انقلاب اسلامی در رقابت با عقلانیت غرب در این ستیز ببازد، و این بدان علت است که انقلاب اسلامی به تعبیر دکتر زرشناس رو به گشودگی تازه‌ای دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی

جواب: 1- بنده آن برنامه را تعقیب کردم و از هر دو استاد سخنانی جدّی و قابل تفکری شنیدم. جا دارد در بندبندِ سخنان هر دو استاد دقت شود تا هرکس متوجه شود در کدام‌یک از دو نگاه قرار دارد وگرنه ممکن است ما به اسم احساس همدلی با هایدگر، در جایی قرار داشته باشیم که هیچ ربطی به حضور در تاریخی که باید در آن بیندیشیم، نداشته باشد و در نحوه‌ای از بی‌تاریخی به‌سر بریم.

2- ماورای یک مناظره، ما با دو تفکر روبه‌روئیم و جا دارد با دقت هر دو تفکر دیده شوند و گرایش‌های متفاوت ما نسبت به هر یک از دو استاد موجب نگردد نسبت به تفکر استاد دیگر فکر نکنیم و سخن او را به عنوان نمونه‌ای از تفکر مدّ نظر قرار ندهیم. همچنان که خود بنده بسیار راضی‌ترم که مخالفان سخنان بنده بفهمند بنده چه می‌گویم، هرچند قبول نداشته باشند، نسبت به کسانی که نمی‌فهمند بنده چه می‌گویم، هرچند طرف‌دارم باشند.

3- همان‌طور که می‌فرمایید آقای دکتر عبدالکریمی «نفوذ» را به عنوان توطئه‌ای از طرف غرب نمی‌پذیرد و اصرار دارد ما امروز جهان را نمی‌شناسیم و به همین جهت نمی‌دانیم با این جهان می‌خواهیم چه کنیم. لذا در یک بی‌افقی به‌سر می‌بریم. این حرف به‌خصوص قسمت آخر آن برای بنده بسیار عجیب بود که آیا حقیقتاً می‌توان گفت انقلاب اسلامی در نسبت به وَجه استکباری غرب در بی‌افقی به‌سر می‌برد و در یک بصیرت تاریخی متوجه روح استکباری غرب نشده است؟ مگر بنا است ما در نسبتی که با غربِ استعمارگر داریم صرفاً کانت و هگل و هایدگر بخوانیم تا نسبت به غرب در بی‌افقی نباشیم؟ نحوه‌ای از دیده‌شدن غربِ فلسفی نباید موجب شود تا دشمنیِ غرب به عنوان یک روحیه‌ی خودبنیاد دیده نشود و عملاً از این طریق خود را گرفتار بی‌هویتیِ تاریخی ببینیم.

4- بنده آقای دکتر زرشناس را ماورای اطلاعاتِ تاریخی، صاحب بصیرتی می‌بینم که متوجه‌ی فضایِ حضورِ تاریخیِ ما می‌باشد، در عین این‌که از ضعف‌های ما غافل نیست. لذا به جهت همین بصیرت است که رخداد انقلاب اسلامی را به‌عنوان یک گشودگی برای عبور از ضعف‌های تاریخی می‌بیند و این اوج تفکر یک متفکری است که تاریخ خود را می‌شناسد.

5- آقای دکتر عبدالکریمی جایگاه تاریخی برای انقلاب قائل نیستند و به تعبیر خودشان آن را یک حرکت ایدئولوژیک می‌دانند که به نظر بنده این یکی از نقطه‌های افتراق‌ ایشان با دکتر فردید است، دکتر فردیدی که متوجه شده بود انقلاب اسلامی طلیعه‌ی همان چیزی است که هایدگر به دنبال آن بود و این بدان معنا نیست که دکتر فردید تصور می‌کرد از فردایِ انقلاب همه‌ی ضعف‌های تاریخی ما و خوارج‌گریِ ما از بین می‌رود، بلکه مثل آقای دکتر زرشناس متوجه بود که ما در دورانِ گذاریم و عمل انقلابی بخشی از تفکری است که برای این عبور نیاز داریم هرچند گرفتار نئولیبرالیسم هستیم. ولی مواجهه‌ی تمام‌عیار ما با امپریالیسم بحثِ اصلی ماجراست که متأسفانه هیچ اثری از این نحوه درک تاریخی در سخنان آقای دکتر عبدالکریمی دیده نمی‌شود.

6- عجیب است از جناب آقای عبدالکریمی که می‌گویند «ما نمی‌دانیم با این جهان می‌خواهیم چه‌کار کنیم، لذا در یک بی‌افقی به‌سر می‌بریم». آیا واقعاً انقلاب اسلامی در کلیّت خود در نسبتی که با فرهنگ غربی پیش آورده، دچار بی‌افقی است و نمی‌داند در تاریخی که سکولاریته معنای حقیقی انسان را از او گرفته، باید متذکر نگاه قدسی به عالَم و آدم شد؟ آیا در این راستا انقلاب اسلامی ماورای شعارهای ایدئولوژیکِ احزاب سیاسی، یک حضور تاریخی را به صحنه نیاورده است؟ آیا معنای دشمنی‌هایی که با انقلاب اسلامی می‌شود این را نمی‌رساند که چنین دشمنانی با چه انگیزه‌ای مانعِ حضور تاریخی این انقلاب هستند؟ که ایشان نفوذ سیاسی - امنیتی آن‌ها را نادیده می‌گیرند؟ در این‌جا خوب است به کتاب ارزشمند جناب دکتر رفیع‌پور تحت عنوان «دریغ است ایران که ویران شود» نظر کنیم که چگونه ایشان با ظرایف نگاهِ جامعه‌شناسانه‌ی خود به استناد واقعه‌های تاریخی، ما را متوجه‌ی نفوذ ریشه‌دارِ فرهنگ استعماری می‌کند که امروز در انقلاب اسلامی به خوبی سر برآورده است. دکتر زرشناس در این رابطه نکته‌ی با ارزشی را مدّ نظرها قرار می‌دهند که چگونه غرب‌زدگیِ قبل از انقلاب اسلامی پس از انقلاب توسط بعضی از غرب‌زدگانِ داخلی که در بعضی از دولت‌ها نفوذ کردند، به مرکز تصمیم‌گیری برگشت نموده و غرب‌زدگی شبه مدرن که با انقلاب اسلامی دست‌خوش یک نوع عقب‌نشینی شده بود به تدریج باز در وَجه اقتصادی و فرهنگی جا پیدا کرد تا اغراض سیاسی خود را دنبال کند و علوم انسانی یکی از بسترهای اصلی پروژه‌ی این نفوذ است.

7- دکتر عبدالکریمی منکر ریشه‌های ظلم غرب نسبت به ما نیست، ولی مخاطب خود را کمک نمی‌کند آن ظلم را و آثار آن را در کشور ما و در جای‌جایِ مشکلات ما ببیند و از این جهت مخاطب او گرفتار یک نوع سرگردانی و بی‌معنایی نسبت به رخداد انقلاب اسلامی می‌شود. گویا ما هیچ هویتی در این جهان نداریم چون مثل ایشان جهان غرب را با نگاه فلسفی نمی‌شناسیم. این حرف کاملاً درست است که متن فلسفه‌ی غرب، یک تفکر است و نه یک جریانِ حزبی. ولی در روبه‌روئی با ما و با ملت ما این غرب آن غربی نیست که در فلسفه‌ی آن موجودیت دارد، بلکه غرب استعمارگر است که با ما درگیر است. چرا نباید به طور جدّی با این غرب و به سرنوشتی که این غرب برای ما به‌وجود آورده است، فکر کرد؟

8- وقتی آقای دکتر عبدالکریمی جایگاه قابل توجهی برای انقلاب اسلامی قائل نیستند و معتقدند انقلاب اسلامی یک امر ایدئولوژیک است و به قول ایشان انقلاب اسلامی اگر امکاناتی را فراهم آورده، بحران‌هایی هم پدید آورده؛ در این تاریخ مخاطب خود را جهت ذکر و فکر به تاریخی که در آن است، به چه دعوت می‌کند؟ آری! به گفته‌ی ایشان همان‌طور که نیچه می‌گوید: برهوت هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و بدا به حال آن‌ها که برهوت را نادیده بگیرند. حقیقتاً وضعیت کنونی برهوت است. ولی بحث در این است که آیا در این برهوت، انقلاب اسلامی به عنوان ایّام اللّه این تاریخ نمی‌تواند به عنوان افقی که ما را متوجه راهی ماورای این برهوت می‌کند، نقش داشته باشد در حالی‌که در بعضی برهه‌ها مثل دفاع مقدس نشان داده چنین استعدادی در آن نهفته است، این‌جا است که می‌توان گفت با تذکر به «ایّام اللّه» به همان معنایی که خداوند به پیامبر خود می‌فرماید: «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأيَّامِ اللَّه‏»، فکر و ذکر شروع می‌شود، آیا می‌توان از این نکته غفلت کرد که انقلاب اسلامی بستر فکر و ذکر این تاریخ است؟

9- آقای دکتر زرشناس، انقلاب اسلامی را یک گشودگیِ تازه‌ای می‌داند که نظام مدرن با سیاستِ معطوف به قدرت، هر روز سعی می‌کند به روش فرهنگی آن را استحاله نماید تا اراده‌ی معطوف به حق را که ملت ایران اراده کرده است، تغییر دهد. زیرا باطن نظامِ جهانی سلطه است و اگر کشوری بخواهد از آن جدا شود و گفتار تازه‌ای به‌وجود بیاورد، با تمام وجود مانع می‌شود. در حالی‌که بنا به عقیده‌ی دکتر زرشناس، ما از طریق انقلاب اسلامی به سمت یک گشودگی می‌رویم تا ماورای نظام لیبرال دموکراسی، جهان دیگری بسازیم و جناب آقای دکتر عبدالکریمی توجه به این امر را تقلیل مسئله می‌دانند و می‌فرمایند ما فکر می‌کنیم جهان را می‌شناسیم، در حالی‌که موانعی نسبت به فهم جهان داریم. معتقدند ما هنوز خود را با جهان مدرن مواجه و هماهنگ نکرده بودیم که با سونامیِ پُست‌مدرن روبه‌رو شدیم و در نتیجه اندیشه‌ی ما با دو دره‌ی بزرگ مدرنیته و پست‌مدرن روبه‌رو است و از این جهت ما فاقد اندیشه‌ی فهم این جهان هستیم تا بتوانیم دست به کنش بزنیم. این سخنان در جای خود قابل قبول است، اما نه به آن معنا که جایگاه انقلاب اسلامی در رویارویی با این سونامی باید نادیده گرفته شود. بلکه تنها و تنها ما در تاریخ خود از طریق همین انقلاب اسلامی می‌توانیم برخوردی عالمانه با مدرنیته و پست‌مدرن داشته باشیم تا نه مرتجعانه جهان را نادیده بگیریم و نه روشنفکرانه آن‌چنان شیفته‌ی غرب شویم که خود را نادیده بگیریم. اتفاقاً امروز در زمین انقلاب اسلامی به بهترین نحو می‌توانیم مواجهه با غرب را سازماندهی کنیم و نشان دهیم زمانی پدید آمده که امکان تصرف تحول‌گرایانه در علوم انسانی همین امروز است. معلوم نیست چرا آقای دکتر عبدالکریمی می‌فرمایند: «مسئله‌ی ضعف علوم انسانی، مسئله‌ی کنونی ما نیست و این ناشی از عدم  درک موقعیت جهان و عدم درک موقعیت خودمان است». معلوم نیست آقای دکتر عبدالکریمی از تحول در علوم انسانی چه تصوری دارند که آن را مسئله‌ی اکنون ما نمی‌دانند. مگر ما می‌توانیم با غفلت از معنای درستی که باید از انسان داشته باشیم، درک درستی از خودمان و از جهان داشته باشیم. در حالی‌که همه‌ی صاحب‌نظران و از جمله خود ایشان معتقدند هر تاریخی با معنایی که انسان از خود پیدا می‌کند ظهور می‌نماید؟

10- نکته‌ی بسیار ارزشمندی که دکتر زرشناس متوجه است جایگاه بحرانی‌شدنِ فرهنگ غرب است و این‌که در شرایطِ از نفس‌افتادنِ آن فرهنگ، فضا برای بقیه‌ی تفکرها باز می‌شود. و ما از طریق انقلاب اسلامی می‌توانیم به سوی گشودگیِ تازه‌ای سیر کنیم، و این علاج مشکلاتِ ما است و دشمن با نفوذ فکری، فرهنگیِ خود مانع این گشودگی است و به قول دکتر زرشناس مشکلات ما حقّانیتی برای مدرنیته نمی‌آورد که آقای دکتر عبدالکریمی می‌گویند جهان اسلام هم از جهت وجود بحران‌ها بهتر از غرب نیست، بلکه این اثبات ظلمی است که غرب به ما داشته است و ما باید راهِ عبور از مشکلات خود را در زمین و فرهنگ خود جستجو کنیم در این حالت است که انسدادِ ایجادشده توسط غربِ استعمارگر شکاف برمی‌دارد و آن مردمی که آقای عبدالکریمی می‌فرمایند برای زیست انسانی در انقلاب اسلامی به آن‌ها نیازمندیم؛ ظهور می‌کنند، مثل همان مدافعانی که در متن دفاع مقدس ظهور کردند به جهت آن‌که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بستر مقابله با استکبار را در اختیار پروژه‌ی تعیین‌شده توسط غرب قرار ندادند بلکه از ذخیره‌های تفکر اسلامی و مکتب عرفانیِ خود بهره جستیم وگرنه همچنان به عقلانیت مدرن خیره می‌ماندیم.

 11- ما می‌خواهیم زنجیرِ وابستگی به غرب را پاره کنیم و فرهنگ غربی از طریق رسانه مانع آن است. اگر به تعبیر دکتر عبدالکریمی عقلِ مدرن چشم‌ها را خیره کرده است و اگر جایی که باید متفکر صحبت کند، نامتفکر صحبت می‌کند و اگر با انقلاب اسلامی در شرایط بسطِ سکولاریسم قرار داریم؛ آری اگر اینچنین است که ایشان به درستی می فرمایند، فراموش نکنیم این‌ها همه در راستای غفلت از آن چیزی است که می‌تواند ما را به خود آورد و انقلاب اسلامی آن مسیر را در مقابل ما قرار داده است. در چنین بستری است که متوجه‌ی ناتویِ فرهنگی خواهیم شد و با روحیه‌ی خوارجی‌گری نیز می‌توانیم مقابله کنیم و تفکر را به جامعه‌ی خود برگردانیم، آیا راهِ دیگری هست جهت آن بحرانی که ایشان به‌خوبی متوجه‌ی آن هستند؟! و آیا توجه به راهِ گشوده‌ی انقلاب اسلامی همان خودآگاهیِ تاریخی ملت ما به حساب نمی‌آید که باید به آن پرداخت؟ و در این خودآگاهیِ تاریخی متوجه شد مسئله‌ی ما بیش از توسعه‌نیافتگی، استقلال خود و نشان‌دادنِ الگویی متفاوت از توسعه‌ی غربی است که در آن با نظر به انسان قدسی، عدالت‌طلبی و عبور از اقتصاد سرمایه‌داریِ شبه مدرن ، مدّ نظرها باشد؟

آن‌چه موجب کدورت روح بنده نسبت به سخنان آقای دکتر عبدالکریمی می‌شود عدم توجه ایشان به عقل تاریخی انقلاب اسلامی است. ایشان از یک طرف می‌فرمایند: «عقلی که تاریخ  را درک می‌کند عقل انتزاعی نیست» و به خوبی تأکید می‌کنند زمانی که با عقل انتزاعی و ایدئولوژیک با مسائل برخورد می‌کنیم، فهمی از واقعیت نداریم. ولی خودشان هیچ توجهی به حضور تاریخی این ملت از طریق انقلاب اسلامی ندارند و معلوم نیست پس ایشان در چه تاریخی به‌سر می‌برند؟

12- آقای دکتر عبدالکریمی می‌فرمایند: در مواجهه با غرب، آیدوسِ انقلاب اسلامی کجا است؟ نمی‌دانم ایشان عنایت ندارند که چگونه انقلاب اسلامی در بستر فرهنگ تشیع از یک طرف نظر به غدیر و حاکمیت امامی معصوم جهت تحقق عدالت دارد و در افق خود حاکمیت امام مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را قرار داده؛ و از طرف دیگر با نظر به روحیه‌ای که در کربلا توسط حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» جهت استکبارستیزی نهادینه شده، انقلاب اسلامی به‌خوبی با ایده‌ای واقعی ولی متعالی، خود را تعریف کرده؟ و می‌رود با عبور از تنگناهای تاریخی که عموماً جریان نفوذ در ما پدید آورده، چهره‌ی درخشان آن ایده را بنمایاند؟ آیا راه دیگری هست؟!! و آیا معجزه‌ی خودآگاهی که ایشان متذکر آن هستند جز از همین طریق صورت می‌گیرد و ما را از نگاه پلیسی و امنیتی در حوزه‌های فرهنگ و سرمایه می‌رهاند؟ آیا همان‌طور که دکتر زرشناس متذکر می‌شوند ما تا حدّی از این خودآگاهی بهره‌مند نیستیم و به همین دلیل تلاش می‌شود تا اقتصاد و فرهنگ، از دست نئولیبرالیسم خارج شود؟ رویهم‌رفته مناظره‌ی مفیدی بود و قدمی به سوی تفکر در آن احساس می‌شد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

17100
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد بزرگوار بنده چند وقتی است در مورد خانمی فالگیر شنیده ام که بسیاری از چیزهایی را که می گوید صحت دارد. دوستانم با او در تماس تلفنی هستند در صورتیکه این خانم فقط اسم شخص و مادر و سن شخص را می پرسد و هیچ اطلاعات دیگری را نمی خواهد و از وقایع اطراف شخص حوادث ممکنه و ویژگیهای او خبر می دهد. حال می خواهیم بدانم صحت دارد؟ گاهی اراده می کنم با این شخص تماس بگیرم اما نمی دانم چه چیزی مانع می شود یعنی قلبا راضی نمی شوم، نمی دانم چه سری پشت این کار هست؟ لطفا راهنماییم کنید؟ چون بنده هم خودم گرفتاریهایی و مسائلی دارم می خواستم رجوع کنم اما باز خدا را برتر از همه می دانم. نکته دیگر اینکه بنده سنم بالا رفته هنوز ازدواج نکرده ام، درآمدی هم ندارم با توجه به اینکه هیچ درآمدی ندارم و شرایط ازدواج هم برایم سخته مقدار خیلی کم پولی را هم بانک گذاشته ام شاید حقوق یک ماه یک معلم هم نیست اما با وجود این هم باز این پول را سپرده نگذاشته ام چون این را شک به رزاقیت خدا می دانم حتی آن مقدار کم سود را هم قبول نمی کند قلبم. از طرفی وقتی کنار دوستان و آشنایان هم می نشینم می بینم با توجه به درآمد زیادشان باز هم ناله می کنند حال آیا این خونسردی بنده و امید به خداوند و اینکه هیچ وقت ما را درمانده نمی گذارد بجاست یا باید کاری صورت گیرد. ممنون می شوم در دو مورد فوق حتما پاسخگو باشید از اینکه با سوالات نامربوط مزاحم وقت جنابعالی شدم عذر می خواهم. بنده حقیر را دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن خانم با اجنه ارتباط دارد و پیشگویی‌هایش هیچ مشکلی را رفع نمی‌کند. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است 2- تلاش برای تأمین رزق از جمله گذاردن سپرده در بانک تا بانک با وکالت از شما در امور اقتصادی وارد شود، منافیِ اعتماد به رازقیت حق نیست. موفق باشید

14169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وظیفه مان در حد ابشار و انذار است. حال اگر ما بیش از وظیفه مان عمل کنیم آیا کار مطلوب و درستی انجام داده ایم؟ مثلا اگر دوستمان دچار منکری (مثلا غیبت کردن است) اگر ما به او بگوییم عملش خلاف حکم خداست به وظیفه عمل کرده ایم ولی ممکن است ما به جهت دوست داشتن او با معرفی کتابها و همچین صحبت کردن با او و نشان دادن راهکار عملی رها شدن از غیبت ایشان را تا رها شدن کامل از این گناه یاری کنیم و یا ما در مسائل اعتقادی دوستمان و ظیقه ای نداریم و خودش باید دنبال علم آموزی برود، ولی ممکن است ما در دوستمان استعداد معنوی ببینینیم و خودمان از محضر علمای ربانی مواردی آموخنه باشیم که می دانیم اگر به ایشان در چندین جلسه توضیح دهیم کمک زیادی به ایشان برای جهت گیری زندگی توحیدی و آشنایی با ان عالم ربانی کرده ایم. با دو مورد بالا که مثال زدم آیا کارهای حارج از وظیه هم دارای ارزش هستند؟ 2. همان طور که مراجع می فرمایند امربه معروف و نهی از منکر در واجبات و محرمات است. حال امر به مستحب و نهی از مکروهات که واجب نیست و وهمچنین امر به اخلاقیات (غیر واجب) و نهی از مذمومهای اخلافی (غیر حرام) که وظیفه مان نیست دارای اجر و ثواب هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نمونه‌هایی که می‌فرمایید همه، صورت کمال‌یافته‌ی انذار و تبشیر است 2- این‌که می‌فرمایند امر به معروف در واجبات و محرمات، واجب است یعنی اگر بتوان انجام داد، ترک آن حرام است ولی این بدان معنا نیست که تذکر در امور مستحب ثواب خود را نداشته باشد. موفق باشید

13546
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بر طبق آموزه های دینی یاد گرفته ایم که علم مقدم بر عمل است و بخوبی این مطلب با مثال ثابت می شود و محسوس است. ولی در فلسفه بحثی هست راجع به نسبت عمل و نظر که بعضی از فلاسفه منجمله نیچه و هایدگر درباره این نسبت تامل کرده اند و تقدم عمل را اثبات کرده اند. اولا آیا تقدم در هر دو مورد به یک معناست و ثانیا آیا می شود گفت از نظر رتبی علم مقدم بر عمل است و از نظر زمانی عمل مقدم بر علم؟ و اصلا اگر عمل را از مقوله ی قدرت بدانیم آیا در اینجا بحث تقدم و تاخر معنا دارد چون در مقام ذات صفات وحدت دارند و در خارج هم تقدم صفات هم عرض بر یکدیگر معنا ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستگاه فلسفه‌ی اسلامی هرگز به دنبال نگاه نیچه و هایدگر به عالم و آدم نباشید. برای فهم سخن آنان باید از نگاه انتزاعی و متافیزیکی فلسفه‌ی معمول، خارج شد. در آن‌جا معنای انتزاعی تقدم علم بر عمل و یا عمل بر علم، مطرح نیست و تازه برای فهم نیچه و هایدگر نگاه دیالکتیکی هگل ضرورت دارد. با این توصیف است که می‌خواهم عرض کنم عین جملات نیچه و هایدگر را مرقوم فرمایید تا با زبان خودِ آن‌ها بشود تبیین کرد. موفق باشید

13020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در پاسخهایتان تامل کردم فکر کنم پاسخ این سوالات قضیه را کامل روشن کند (البته اگر پاسخ نفرمایید حق دارید چون چند بار سوال کردم) 1. اهل البیت (ع) صداقت محض هستند و کلی روایت داریم که فلان عمل چنین ثوابی دارد پس ثواب قطعی است ولی اینکه ما شامل چنین ثوابی بشویم باید خوف و رجا باشیم آیا این برداشت درست است؟ ۲ . چه کنیم که دیدگاه خوف و رجایی شوق ما را برای انجام عبادت کم نکند مثلا وقتی زیارت امام حسین (ع) ثواب حج مقبول دارد آیا دیدگاه خوفی باعث نمی شود شوق ما کمتر بشود؟ ۳. اگر کسی در مرتبه ایمان خودش رجا به ثواب اعمالش بیشتر از خوف نداشتن ثواب باشد در حد خود قابل قبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سخنی که در رابطه با ثواب عمل از اولیاء معصوم صادر شود عین حقیقت است، تحقق آن ثواب در رابطه با اندازه‌ی نیّت ما برای ما ظهور پیدا می‌کند و لذا هرکس با امید به ثواب، آن عمل را انجام می‌دهد منتها باید مواظب باشد که مُعجَب نشود و از خدا طلب‌کار نشود. موفق باشید

11051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حاج آقا: مصاحبه شما در مورد نیهیلیسم که اشاره کرده بودید، کی و کجا چاپ میشه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله در هفته‌های آینده روی سایت جدید قرار می‌گیرد. موفق باشید
نمایش چاپی