باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه همینطورها بوده است و گاهی جمال حق سراغ انسان میآید و ما را شیفتهی خود میکند و شما آن تصمیمات جدّی را میگیرید و گاهی جلال حق میآید و ما در قبض میرویم. ولی به گفتهی جناب جامی: «غرّه مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه پیها بریدهاند
نومید هم مباش که رندانِ جرعهنوش / با یک کرشمه به منزل رسیدهاند»
عزیز دلم! قصهی من و شما نیز همین است که باید به امید کرشمهای از حضرت محبوب آنقدر که میتوانیم قدمی برداریم ولی بیش از آن باید امیدمان کرشمهای باشد که از حضرت محبوب میآید و دل میبرد و این زمینی را آسمانی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در پیام تسلیت خود فرمودند: « اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهههائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بینالحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسهی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهرهبرداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.». ایشان در این سخن متذکر این امر هستند که اختلاف نظرها نباید منجر به تنفر و تقابل و کینه شود. شما شرایط تاریخی را از دیدگاه مقام معظم رهبری دائماً مدّ نظر داشته باشید و موضع گیری های ایشان را براساس آن شرایط تبیین کنید. تفاوت نگاه رهبری به آینده و نگاه امثال آقای هاشمی رفسنجانی در فهم شرایط تاریخی است. به سخنان آقاي هاشمی كه نگاه میکنید ملاحظه میشود ايشان همه پیچیدگیهای دشمن را میدانند و ميشناسند، اما به تاریخی که در آن هستیم طور دیگری نگاه میکنند. ایشان معتقد است حضور در تاریخی دیگر که بیرون از ارزشهای فرهنگ مدرن باشد معنا نمیدهد. معتقدند میتوانیم مستقل باشیم و در عین حال در همان فضای ارزشیِ فرهنگ غرب زندگی کنیم بدون آنکه از مسلمانی خود دست برداریم. در این دیدگاه، تأکید مقام معظم رهبری بر مقابله با استکبار غیرواقع بینانه است و لازم نیست. تنها وقتی میتوانیم متوجهی ضعف نگاه آقای هاشمی شویم که با ساحت دیگری به آنچه در این تاریخ با آن روبهروئیم نظر کنیم و جهان را آنچیزی ندانیم که غرب و بهخصوص آمریکا برای ما تعریف کرده، جایی برای حضور سنتهای الهی بگذاریم و نظر به معیّت حق در این راه داشته باشیم. مقام معظم رهبری در رابطه با معیّت حضرت حق با جریانهای توحیدی مثال حضرت موسی«علیهالسلام» را زدند که وقتی فرعونیان در حال نزدیکی به قوم بنیاسرائیل بودند تا آنها را بگیرند، حضرت موسی«علیهالسلام» فرمودند: « «کَلّآ اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین». ببینید! معیّت الهی اینقدر اهمّیّت دارد. و رهبری فرمودند: اینکه میگویند: «اِنَّ ﷲَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنون»، این معیّت را باید قدر دانست. و ادامه دادند: «ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که: «کَلاّ اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین». حال این نگاه را با آن ساحتی که آقای هاشمی در آن قرار دارند مقایسه کنید و سعی کنید سخنان رهبری را در فضایی که ایشان مدَ نظرها قرار میدهند تبیین نمائید، تا به همان معنایی که حضرت موسی (ع) در حین نزدیکی سپاه فرعون متوجه سنت دیگری هستند به نام «معیّت الهی با اهل تقوا» ما توجه رهبری را در این تاریخ به معیّت الهی با این انقلاب و این ملت بفهمیم و تحلیلهای خود را از وضع موجود تبیین کنیم. پس بنابراین همانطور که فرمودند تفاوت دو نگاه است، نه آنکه آقای هاشمی بخواهد خیانت کند و یا عناد داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمیدانم. شاید حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» به وسعتِ بخشش علی«علیهالسلام» در حالی که خانواده در تنگنا بودهاند، نظر داشتهاند و مسلّم این نوع تذکرات، حضرت را از مقام عصمت نازل نمیکند. 2و 3- مسلّم در طول تاریخ سعی فراوان شده است که شخصیت امیرالمؤمنین و امام حسن«علیهماالسلام» را که مقابل مستقیم معاویه بودهاند، به شدت تحریف نمایند تا آنجایی که مطرح میکنند امام حسن«علیهالسلام» 300 همسر داشتهاند. در حالیکه در یک تحقیق کامل که یک استاد اهل سنت انجام داده است، در طول زندگانی حضرت تعداد همسران ایشان در آن شرایط تاریخی، از 13 نفر بیشتر نبودهاند. و این نه به معنای آن است که در یک زمان 13 همسر داشته باشند. آری! وظیفهی ما است که تلاش کنیم با نگاه اجتهادی، متونِ خود را که مسلّم با حدیثسازیِ اُمویان و یهود – مثل اتحادی که امروز بین آل سعود و صهیونیسم پیش آمده است - آلوده شده است، پاک گردانیم. 4- ملاحظه فرمایید که سخنگفتن زن و شوهر با سخنگفتن با افرادی که باید موضوعاتِ معرفتی را با آنها در میان گذارند و در نهجالبلاغه مطرح شده است، متفاوت باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با نظر به عظمت بهشت و تجلی اسماء الهی به صورت جامع در آن مقام، حضرت میخواهند وسعتِ حقیقت بهشت را برای مخاطبان خود مطرح کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میفرماید همانطور که «جبل» با تجلی نور حق، متلاشی میشود، نفس انسان هم باید متلاشی شود تا نور رؤیت برای حضرت کلیماللّه صورت گیرد و از این لحاظ، حضرت حق خواست رازِ «لن ترانی» را به حضرت بفهماند که موسیبودن در مقام تکلّم با حضرت حق است و نه در مقام رؤیت حق. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک حرف بدون دلیل و از اسرائیلیات است و مرحوم سلحشور، متوجهی این امر بودند و قضیه آنچنان بوده است که حضرت یوسف«علیهالسلام» پدر و مادر و برادران خود را در جایگاه رفیعی جای میدهند و چون بعداً بر آنها وارد میشوند، آنها بر او سجده میکنند و حضرت فرمودند این است تأویل رؤیای من. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد نگاه به المیزان، نگاه خوبی است. ولی انصاف آن است که بهجای اینکه بگویند: «علیرغم بعضی از اشتباهات علامه»؛ بگویند: با توجه به تفاوتِ نگاهی که آقای مستحسن با علامه داشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که قوانین خدا تمام جوانب انسانی را که خلق کرده، در نظر میگیرد. مثلاً در مورد دزدی در موقعی دست دزد را میزند که 17 شرط، محقق شده باشد و از این جهت نمیتوان گفت شریعت الهی همهی دزدها را با شرایط مختلف با یک چشم نگاه کرده و عملاً عدالت رعایت نشده است! آری! وقتی در افراد گوناگون حدّ نصاب دزدبودن محقق شود دیگر حکم اجرا میگردد و اینکه جناب ویکتورهوگو از نظام خشک قرون وسطایی قضاوتِ غربی، گلهمند است به جهت آن است که شروط اجتهادیِ قضاوت در آن فکر و فرهنگ مرده است. و به همین جهت شریعت الهی اصرار دارد قاضی باید مجتهد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت ما را متوجه میکند که کتاب خداوند دارای باطن و باطنها است. آنچه در ابتدای امر و بر اساس فکر و اندیشه با ما روبهرو میشود، همان عبارات کتاب الهی است و مفسرین در این حوزه با کتاب الهی برخورد میکنند ولی چنانچه روحِ انسانها به ابعاد باطنیِ عالَم وجود سیر داشته باشد، کتاب الهی را متذکر اشاراتی مییابند که مافوق محدودهی الفاظ است و لطایف و حقایق آن نیز به همین شکل است. مثلاً در آیهی 82 سورهی یس که میفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون» در نگاه اندیشمندانه به ما میفهماند که «امر»ِ او در رابطه با مخلوقات، در عالَم بیزمان واقع میشود. ولی اشارهی آن متذکر احساسی است که اهل عرفان دارند و میتوانند عالم بیزمان را احساس کنند و لطایف آن دیگر گفتنی نیست چه رسد به حقایق آن که بین این آیات و رسول خدا برقرار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاح گردید. با تشکر