بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب محضر استاد گرامی. استاد سوالی از حضورتان داشتم. شما در کتابهاتان قید کرده اید در نماز و عبادات با هست خود با هست خداوند ارتباط برقرار کنیم. و مطلبی را آورده اید در خصوص صحبتهای آقای هاشم حداد با شهید مطهری در خصوص نماز و .... استاد من حداکثر کاری که می توانم در نماز انجام دهم این است که به معانی توجه کنم. استاد چطور با قلب خود با خدا، در نماز روبه رو شوم؟ چطور با "هست خود" با "هست خدا" روبه رو شوم و از چیستی ها برهم؟متدی یا راهکاری وجود دارد؟الان در نماز دچار سردرگمی می شوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از طریق مباحث معرفت نفس إن‌شاءالله «وجود» برایتان ظهور می‌کند. در حال حاضر خدا را شکر کنید که توفیق توجه به معانی را به شما داده‌اند. موفق باشید
1332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد، بعضی علما موسیقی را حرام و برخی آن را یاری دهنده در سلوک میدانند و اسلام و علمای دین هیچگاه به طور کامل تکلیف مردم را با موسیقی روشن نکرده اند. اصلا آدم می ماند بعضی چگونه در عین دینداری با استفاده از موسیقی به جاهایی می رسند اما برخی احکام دال بر تحریم آن است. آیا ما موسیقی خوب و بد، موسقی سفارش شده و سفارش نشده داریم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1ـ مسلّم هیچ عالم اسلامی موسیقی را یاری دهنده نمی‌دانند. 2ـ فقها می‌فرمایند آن نوع موسیقی‌ها که موجب فتنه و فحشاء شود حرام است و آن‌هایی که چنین نباشد حرام نیست ولی این به این معنی نیست که چون حرام نیست پس خوب است. به همین جهت مقام معظَم رهبری «حفظه‌الله» می‌فرمایند: سیاست نظام اسلامی ترویج موسیقی نیست. زیرا اگر حرام هم نباشد لغو است ، مگر آن موسیقی که در کنار یک برنامه و یا یک فیلم موجب می‌شود تا پیام صحنه بهتر رسانده شود. موفق باشید
735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام؛راهکار بیشنهادی شما برای اگاهی به مسایل زمانه ازجنبه مذهبی،سیاسی و...؛وایجاد درک صحیح برای«اسیب سناسی» مسایلی که با ان روبرو میشویم چیست؟ (البته متناسب با نیاز جوان امروزی ،و با درنظر گرفتن شرایط اینده جهان جواب دهید)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی توجه و پیگیری سخنان رهبری فوق العاده در فهم درست مسائل زمانه به شما کمک می‌کند. سعی بفرمایید با دقت زیاد سخنان رهبری را دنبال کنید.
22148
متن پرسش
سلام علیکم استاد، وقت بخیر: بنده چادری و محجبه هستم و برام جلب توجه نکردن جلوی نامحرم هم مهمه و همسرم به طرز عجیبی روی پوشیدن روسری های رنگی و مانتوهای رنگی زیر چادر مخالفن... و این حساسیت گاهی منو اذیت میکنه، جوری که گاهی یا بیرون آمدن دست من از زیر چادر هم حساسیت نشون میدن... ضمن اینکه در کتابهایی مثل هلیه المتقین و برخی از احادیث پوشیدن رنگ مشکی کراهت داره و باعث بهم ریختگی هورمونها میشه. حال دو سوال مطرح است یک اینکه آیا حق با ایشونه و من باید ظاهرم رو کلا مشکی پوش کنم یا اینکه ایشون باید حدودی که مراجع گفتن رو بپذیرن؟ و اینکه حدیث موثقی وجود داره که چادر حضرت زهرا مشکی بوده و همه چادرها حتما باید مشکی باشن؟ (بنده مشکلی با مشکی بودن چادر ندارم اما گاهی حس می کنم سختگیری ایشون بی مورده و باعث زده شدن من و سخت شدن حجاب برام میشه) (ایشون 26 سالشونه)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ‌وجه این‌طور نیست که زنان ما به اسم حجاب، سراسر مشکی‌پوش باشند و از رنگ‌های با نشاط و روشن که موجب وقار آن‌ها می‌شود، استفاده نکنند. رسالت زن مسلمان آن است که حجاب را به صورت زیبا که فطرت‌ها آن را می‌پسندند به میان آورند. در هیچ کجا نداریم که حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» چادر مشکی داشته‌اند، این‌ها را برخی مداحان در آورده‌اند. موفق باشید

16087
متن پرسش
با عرض سلام مجدد خدمت استاد: پیش از این در قالب سئوالی وضعیت موجود در تلگرام و برخی شبکه های اجتماعی خارجی برای جنابعالی شرح دادم و نسبت به حضور سایت شما و برخی از سایتهای مذهبی دیگر اعتراض کردم که در پاسخ فرموده بودید: «باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقای دست‌اندر کار موضوع سایت، مفصل در این مورد بحث و بررسی داشته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که در هر حال فعلاً نباید میدان این‌گونه وسایل را برای دشمن خالی گذاشت و پیام انقلاب اسلامی را از این طریق به گوش افراد نرساند. همان‌کاری که جمهوری اسلامی به تعبیر رهبری عزیز با تریبون سازمان ملل انجام می دهد. موفق باشید» البته بنده به عنوان شاگرد شما و کسی که مبانی فکری جهان مدرن را از شما آموخته ام همواره از سخنانتان استفاده کرده و مدیون هستم. پایان نامه ارشد خود را با عنوان بررسی و نقد مبانی علم مدرن برایتان فرستادم مقاله ای تحت عنوان نقش اعتقاد به رزق مقدر از منظر اهل بیت (ع) با کمک کتابتان استخراج کردم که چاپ شد و اکنون مشغول رساله دکترا در همین فضا هستم. به نظرم در پاسخ شما سه نکته قابل تامل وجود دارد! اول اینکه فرمودید رفقای دست اندرکار سایت شما به این نتیجه رسیده اند. من نمی دانم این عزیزان تا چه حد نسبت به این شبکه ها مطلعند اما یقین دارم از ماهیت حقیقی شبکه های اجتماعی خارجی آگاه نیستند چنان که بسیاری از جوانان حزب اللهی این گونه اند. اساسا مدیریت این شبکه ها با طراحی آنها قصد جمع آوری اطلاعات، داده کاوی و مدیریت افکار عمومی را دارند و هرچه در این شبکه ها می گذرد تحت تسلط کامل آنهاست. با این اوصاف مشارکت در این شبکه قطعا بازی در زمین دشمن است. البته در زمین دشمن هم می توان رفت اما نه برای بازی بلکه برای عملیات و کسانی هم که برای عملیات می روند اولا نباید با پرچم و نشان خاصی بروند و ثانیا باید کاملا آموزش دیده و در هماهنگی با مدیران عملیات برون مرزی باشد تا با شکست مواجهه نشود. برادارن عزیز ما که برای چنین کاری وارد این فضا شده اند با فاصله اندک مورد شناسایی قرار گرفته و اکانت آنها حذف شده است چنانکه تلگرام سال قبل 26 هزار نفر از برادرانی که با این قصد وارد آن شدند شناسایی و حذف نمود که نمونه اش کانالهای مربوط به رهبران مقاومت در لبنان و یمن و بحرین است. با این اساس یقین دارم هر کانالی که وارد این شبکه ها شده و حذف نشود یا برای آنها بیضرر است یا نفعش به ضرر آن می چربد. نکته دوم اینکه فرمودید نباید زمین را برای دشمن خالی گذاشت. البته حرف درستی است ولی اولا چنانکه گفتم نباید هم در زمین دشمن بازی کرد. ثانیا این سخن باز نشان از عدم آگاهی نسبت به ماهیت این شبکه هاست. اساسا مدیریت این برنامه ها با استفاده از فناوری هوش مصنوعی قادر است ضریب اثرگذاری برای گروههای خاص را به حداقل برساند و آنها را در یک لوپ قرار دهد که صرفا اعضای همفکر گروه در یک چرخه ی بسته تبادل اطلاعات می کنند اما توهم اثرگذاری دارند. برادرم جناب آقای مومنی نسب می گفتند در گفتگو با آقای شریعتمداری نسبت به حضورشان در تلگرام و اینستاگرام اعتراض کردم که پاسخ دادند ما برای اثرگذاری رفته ایم که به ایشان متذکر شدم این توهم اثرگذاری است در حالی که دارید مدیریت می شوید و خودتان نمی دانید. هنر شما فقط این است که جوانان حزب اللهی را به شبکه هایی می برید که در مجاورت شما بی بی سی و شبکه های دیگر اعم از فساد و فحشا هم هستند و آنها را آسیب پذیر و دست کم سکولار می کنید، علاوه بر اینکه با افزیش کاربرانش قدرت آنها را افزایش و از قدرت شبکه های داخلی می کاهید. نکته سوم فرمودید رهبری عزیز پیام اسلام را از تریبون سازمان ملل به گوش افراد رساند. این یک مثال مغالطه آمیز است. زیرا اولا در شبکه های اجتماعی در یک چرخه بسته شما فقط پیامتان را به همفکران خود می رسانید که هنر زیادی نیست. ثانیا چنانچه گفتم این توهم اثرگذاری است که ما را به چنین می دانهایی می برد. بجای این مثال حضرت آقای مکارم مثال صفوان جمال را زدند که می خواست شترانش را به عامل ظلم اجاره دهد ولی مورد نهی امام کاظم علیه السلام قرار گرفت زیرا ضمن کمک به ظالم؛ امید داشت که تا برگشت شترانش، عامل ظلم زنده بماند. به هرحال بنده وظیفه داشتم نسبت به این خطر هشدار بدهم. خطری که گاها خواب را از چشمانم می رباید. نتیجه خبرگان تهران و مدیریت افکار عمومی توسط این شبکه های انگلیسی آمریکایی صهیونیستی شاهدی روشن بر دغدغه حقیر است. رفقای دست اندرکار شما اگر می خواهند در شبکه های اجتماعی کار کنند شبکه های داخلی مثل بیسفون و سروش و سلام و ... هم هستند که با این کار شما هم کمک و هم تقویت می شوند و هم کار عقلایی تری است. اگر هم نسبت به این کار تردید دارند دوستان طلبه و متخصص در دفتر مطالعات فضای مجازی انقلاب اسلامی dmfm.ir می توانند جنبه های پنهانی از ماهیت خطرناک موضوع را که رهبری معظم هم چندین بار هشدار داده اند روشن کنند. هشداری که تا کنون هیج توجهی به آن نشده است. با عذر فراوان از اینکه مصدع اوقات ارزشمنتان شدم. یکی از شاگردانتان در شهر مقدس قم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نظرات جنابعالی را به دوستان می‌رسانم. در هر حال باید موضوع از جوانب مختلف بررسی شود. واژه‌ی بازی‌کردن در زمین دشمن وقتی به‌کار می‌رود که بخواهیم اهداف دشمن را رعایت کنیم. عنایت داشته باشید دشمنان اسلام بیش از آن‌که هوشیار باشند، احمق‌اند. لذا در عین دقت به نقشه‌های آن‌ها نباید مرعوب آن‌ها شد. موفق باشید

15951
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: می خواستم بدونم این وام هایی که از بانک ها می گیریم و با سود بازپرداخت می کنیم آیا مصداقی از ربا و نزول است؟ اگر هست چرا رهبری از اختیارات خود استفاده نمی کنند و حرام اعلام نمی کند تا مردم هم تکلیف خود را بدانند؟ همچنین می خواستم بدانم امام علی (ع) چه در هنگامی که در حکومت در دست ایشان بود و هنگامی که نبود با ساخت کاخ سبز معاویه (که به نظر من مانند ساختمانهای اداری نهاد ها و سازمانهای زمان ما می باشد) چگونه برخورد می کردند؟ با تشکر از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این موارد ظاهراً اصلِ کار ربا نیست مگر آن‌که طبق قرارداد که باید بانک وکیل شما در معاملات شود، درست عمل نکند 2-  حضرت علی«علیه‌السلام» که معاویه را حجاب کامل حقیقت اسلام می‌دانستند، به خطر او فوقِ مسئله‌ی کاخ سبز نظر داشتند. موفق باشید

15635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت چرا از فقها و مراجع تقلید این قدر تشرفات خدمت امام زمان (عج) نقل شده در حالی که از عرفا و فلاسفه ی بزرگ چیزی نشنیده ایم؟ آیا مردم نشنیده اند و یا چیزی نیست برای گفتن؟ آیا تاکید فقها بر انحراف یا شک و شبهه دار بودن فلسفه و نیز عرفان با مسئله فوق تایید نمی شود؟ با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تشرف بسیار عمیق‌تر و حساس‌تر از آن است که با این نوع برداشت‌ها بتوان تکلیفش را یکسره کرد. بعضی از بزرگان حکمت و عرفان متوجه‌اند که بعضاً با ذهنیات خود به دنبال حضرت هستند. با توجه به این فرمایش شما، پس عملاً باید فقها هم کار خود را ترک کنند و به پینه‌دوزی و خیاطی رجوع نمایند! موفق باشید

14135
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در شرح حدیث اباذر توصیه شد در حال زندگی کنیم - من یا در گذشته ام یا در آینده از چند ساعت تا چند سال - حال را از دست می دهم ممکنه اعمال یا راهکاری را بدید که بتونم در حال زندگی کنم فارغ از گذشته و آینده - البته بدون آنکه متهم نشوم آینده نگر نیستم و یا عبرت از گذشته نمی گیرم. استاد عزیز عقیده من این است که حتی کوچک ترین اتفاقات از خواب موندن - آشنا شدن با آدم ها تا خراب شدن یک موبایل در یک زمان خاص از جانب خداست درسته. با تشکر یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد «حال» که نمی‌شود سؤال کرد، باید در «حال» زندگی نمود و احساس کرد. مثل این‌که نباید برای دیدن نور، سؤال کنیم 2- مسلّم همه‌چیز ذیل تدبیر الهی است و در متن چنین عقیده‌ای ما باید وظیفه‌ی خود را انجام دهیم. موفق باشید

13982
متن پرسش
سلام: استاد کتابهای زیر را با چه ترتیبی بخوانم بهتر است؟ 1. شرح اصول کافی ملاصدرا 2. مفاتیح الغیب 3. شواهد الربوبیه 4. المظاهرالالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه 5. کسر الاصنام الجاهلیه 6. رساله فی الحدوث 7. ایقاظ النائمین التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت تفکر فلسفی بعد از اسفار، شواهد الربوبیه و مفاتیح الغیب و عرشیه خوب است مطالعه شود. مطالعه‌ی ایقاظ النّائمین بعد از فصوص محی‌الدین بهتر است انجام شود. کسر الاصنام کتابِ انتقادی مرحوم آیت اللّه صدرالمتألهین است نه آن‌که یک کتاب فلسفی باشد. کتاب‌های شماره‌ی 4 و 6 را به عنوان شاهدِ تفکر جناب ملاصدرا دنبال کنید. البته بنده کتاب «المظاهر الإلهیه» را مطالعه نکرده‌ام. شرح اصول کافی بعد از مطالعه‌ی اسفار، دقتِ ما را نسبت به روایات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیشتر می‌کند. موفق باشید

12756
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: 1. استاد خیلی دوست دارم فقط از خدا خودش را بخواهم اما دوباره دعا هام را تکرار می کنم چکار کنم؟ 2. استاد در شرح حدیث اباذر در جلساتی مانند 22 و 23 در مورد خنده صحبت کردید. استاد دلم برای خنده لک زده از غم و اشک خسته شدم از این سبک زندگی خسته شدم چکار کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکس اشک و غم و غصه را دوست ندارد مگر اشکی که موجب انکشاف حقیقت می‌شود که آن اشک برای سیدالشهداء«علیه‌السلام» و اشک اولیاء الهی در نیمه‌های شب است. موفق باشید

12483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: پیامبر (صلی الله علیه و آله) اینگونه می فرمایند: «هنگامى كه زن باردار مى‌شود، همانند روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى است كه با جان و مالش در راه خدا جهاد مى كند و هنگامى كه فارغ شود، پاداشى دارد كه نمى دانى عظمت آن چه قدر است...» حال سؤال من از شما استاد گرامی اینست که: 1. به نظر می رسد اگر شخصی روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى باشد كه با جان و مالش در راه خدا جهاد مى كند، دارای روحیه ای با معنویت و حضور بالا می شود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) که جز حقیقت چیزی نمی گویند پس مشکل خانم بارداری که این معنویت را حس نمی کند، کجاست؟ 2. خانم بارداری که به خاطر ضرر رسیدن به جنینش دکتر به او اجازه روزه نداده، با توجه به اینکه اصل ماه رمضان روزه ی آن است چطور می تواند از این ماه نهایت استفاده را ببرد؟ از اینکه برای پاسخ دادن صبر و حوصله به خرج می دهید واقعا ممنون، و خیلی خیلی التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ انسان ابعادی در پنهان وجود خود دارد که خودش به خودی خود ادراک نمی‌کند بلکه اولیاء‌ الهی آن را درک می‌کنند و لذا قول پیامبر اکرم در فهم حقایق وجودی ما بالاتر از آن چیزی است که ما از خودمان درک می‌کنیم. 2ـ همین که انسان مشتاق است در ماه رمضان روزه بگیرد ولی به دلیل همان شریعتی که فرموده‌ است «روزه بگیرید»، روزه نمی‌گیرد، بهره‌های اصلی این ماه را می‌برید به خصوص که باید ظاهر روزه دار داشته‌باشید و بقیه‌ی اعمال را اعم از سحر خیزی و دعای سحر و قرائت قرآن و رعایت فقراء و صله‌ی رحم را در دستور کار قرار دهید. موفق باشید

10918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر شما دلیل این که شهید مطهری شخصی مثل بازرگان را به عنوان نخست وزیر مطرح می کند چیست؟ آیا این کار شهید اشتباه بسیار بزرگی نبود؟ (بعضی دلیلهایی گفته اند که با شخصیت حماسی شهید مطهری سازگار نیست)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این پیشنهاد منحصر به شهید مطهری نبود چندین نفر از بزرگان این پیشنهاد را دادند زیرا فکر می‌کردند از این طریق راحت‌تر می‌توان از نظام شاهنشاهی عبور کرد. موفق باشید
10543
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب حقیقت نوری اهل بیت چنین آمده: اهل بیت علیهم السلام عین کمال اند! آیا این مطلب با عینیت کمال خداوند تناقض ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین کمال از جهت انسانی غیر از عین کمال از جهت وجودی است. امامان«علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های معصوم عین آن کمالی هستند که هر انسانی باید به آن برسد و لذا در جایی دیگر عرض شده آن‌ها عین‌الانسان‌اند. موفق باشید
10111
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه. من کتاب آشتی با خدا رو دارم مطالعه می کنم و به دو سوال برخوردم، می خواستم بدونم نفس اصلش بد هست یا نه؟ اگر آره پس چرا ما نماز می خوانیم، عبادت می کنیم، ذکر میگیم و امثال اینها. مگر شما نمیگید اعضای بدن یک وسیله هستند و این نفس ماست که میگه میشنوه و میبینه؟ ممنون میشم که جوابمو بدهید. بعد سوال دومم اینه که معنی هستی و چیستی رو میشه عامیانه تر از داخل کتاب برایم باز کنید. یعنی چی خدا هم هستی هم چیستی؟ نفس ما انسانها هستیه آیا چیستی هم هست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفسی که در این جاها بحث می‌شود ربطی به نفس امّاره که در مباحث اخلاقی بحث می‌شود، ندارد. نفس در این‌جا یعنی نفس ناطقه‌ی انسان که بدنش را تدبیر می‌‌کند و خودِ انسان محسوب می‌شود 2- چیستی هرکس همان خصوصیات اوست و هستی آن احساسی است که خارج از بدن در خود احساس می‌کند. إن‌شاءاللّه با ادامه‌ی مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوت آن و با مطالعه‌ی کتاب «از برهان تا عرفان» قسمت برهان صدیقین، همراه با شرح صوت آن، جواب سؤالاتتان را خواهید گرفت. موفق باشید
9886
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند: سوال من درباره خواهرزاده ام هست و نیازمند راهنمایی شما هستم. او از کودکی بسیار به فیلم علاقه داشت و تمام اوقات فزاغت، اوقاتی که ناراحت بود و ... را به فیلم دیدن می پرداخت. این فیلم ها اکثرا سریالها و فیلمهای ساخت کشور آمریکا بود. در کودکی بازه ای را در خارج از کشور بود خانواده اش نیز برای اینکه زبان را فراموش نکند با این فیلم دیدن زیاد مخالفت نداشتند، و حتی گاهی دوست داشتند بیشتر فیلم ببیند. چون کودک شلوغ و کنجکاو و پر دردسری بود و وقتی فیلم می دید دیگر اینطور نبود. فیلمها به هیچ وجه جنگی و اکشن نبود و بیشتر فیلمهای خانوادگی و کمدی بود. ساختار ذهن او اینطور شکل گرفت. همیشه درباره اسلام و افراد مذهبی مشکل داشت. تا اینکه در 14سالگی دوباره به ماموریت رفتند و بعد از چهار سال برگشتند. اکنون که برگشته اند می بینم که او اصلا اعتقادی به وجود خدا ندارد. ذهن فوق العاده فعالی دارد و بارها در ماموریت با معلمان دینی اش بحث می کرده، اما نتیجه برایش قبل قبول نبوده. در استدلالهایش دنبال روش منطقی اثبات خداست ولی چون هیچ یک از اطرافیان اینطور نبوده اند به نتیجه نرسیده. چیزهایی که خوانده و معتقد است خلاف این باورهاست. خود من هم هیچگاه دنبال اثبات منطقی و ریاضی وار خدا نبوده ام و حتی برهان صدیقین را برای فهم نحوه ارتباط خدا و مخلوقات خوانده ام و سوالات کوچکی که در ذهنم بوده را مانع پذیرش نمی دیدم. پاسخ به آن سوالات را همیشه به وقتی دیگر موکول می کردم. اثبات خدا برایم هیچ وقت سوال نبوده. برایش برهان علیت را بیان می کنم، می رسیم به اینکه برای قطع این سلسله علت و معلولی یک علت العلل باشد و این خداست. می گوید این تعریف خداست نه اثبات خدا، من از این سلسله فقط به نقطه ای می رسم که می گویم نمی فهمم. از کجا به این نتیجه رسیدی که این خداست، تازه اگر هم باشد از کجا معلوم که این همان خدای شماست؟ شاید خدای شما ساخته ذهن شماست. امکان دارد دوباره برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، حتی اگر خانواده اش را راضی کنم که درست نیست (که این خودش کار بس دشوار و سختی است) خودش راضی نمی شود و اگر بخواهد بزور خواهد رفت. ضمن اینکه خیلی هم امید ندارم که با بودن در ایران به منطق و منش درست برسد از شما می خواهم مرا راهنمایی کنید که چطور می توانم به او کمک کنم؟ خود من هیچ وقت زمان اینکه مباحث را اینطور اثباتی و استدلالی دنبال کنم نداشته ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همان برهان علیت آن اشکالاتی که به ظاهر به آن می‌گیرد را جواب می‌دهد و به مباحث معرفت نفس هم کمک می‌کند. بنا نیست شما برای او به دنبال خدا باشید، اگر خودش به دنبال خدا باشد رسیدن به خدا از نظر عقلی کار مشکلی نیست. این حرفش منطقی نیست که می‌گوید؛ «اگر هم خدا را در برهان علیّت ثابت کنیم معلوم نیست خدای ما باشد». ما در برهان علیّت ثابت می‌کنیم واجب الوجودی هست که عین وجود است و همه‌ی وجودها از اوست، حال باید با نظر به آن حقیقتی که علت اصلی همه‌ی مخلوقات است بقیه‌ی مخلوقات را مدّ نظر قرار داد و جهت نجات از توهّمات باید نسبت خود را با آن حقیقتی که عین کمال است تعریف کنیم. موفق باشید
9080
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوالات قبلی یه اشکالی در فهم این جمله «آهنگ ملکوتی قرآن انسان را به مقام جامعیت نظام الهی منتقل می‌کند» پیش اومد. اگه امکان داره کمی توضیح بدید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا وحدت و نظم هست، زیبایی هم آن‌جا هست و صوت زیبا، صوتی است که پر از نظم است و نظم مطلق، در مقام وحدتِ مطلقِ احدی است و اگر صوتی از آن عالَم تجلّی کند، نهایت زیبایی و نظم و آهنگین بودن را در خود دارد و اگر تلاش شود قرآن با همان حالت آ‌هنگین خوانده شود قلب‌های آماده و آشنا به عالم ملکوت را به آن عالم منتقل می‌کند. موفق باشید
7402
متن پرسش
سلام علیکم. علامه طباطبایی در جایی میگویند مسبحات را توصیه میکنند که در آن سوره اعلی دارد ولی جمعه ندارد ولی در جای دیگر توصیه میکند که در ان اعلی نیست ولی جمعه نیست. بالاخره مسبحات کدام یک است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبائی فرموده اند: « ...سوره های مسبحات که با یسبّح و سبّح شروع می شود پنج عدد است: سورهای حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن. و سوره اعلی که با «سبّح» به فعل امر شروع می شود، جزء مسبحات نیست، گرچه در روایتی وارد شده است ولیکن در روایت معتبره، مسبحات را همان پنج سوره تعیین کرده است. موفق باشید
6494
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی با عنایت به اینکه فرموده اید:چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند برای مطالعه کتب ایشان راهنمایی بفرمایید از کجا شروع کنیم چون بنده زیاد با کتب ایشان اشنا نیستم اگر سیری برای مطالعه کتب ایشان بیان بفرمایید بهتر میتوان سراغ اندیشه ایشان رفت . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دکتر داوری نوشته های خود را که حاصل خوب فکر کردن اوست برای فکر کردن نوشته لذا فکر نمی کنم بتوانیم ترتیبی برای کتاب های او قائل شویم باید برای فکر کردن به آن کتاب ها رجوع کرد از باب نمونه می توان این کتاب ها را برشمورد: رساله در باب سنت و تجددو فلسفه معاصر ایران و اندیشه و تمدن غربی و انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم و فلسفه چیست؟و وضع کنونی تفکر در ایران و اوتوپی و عصر تجدد و مبانی نظری تمدن غربی و شاعران در زمانة عسرت و چند نامه به دوست آلمانی (ترجمه) ووووو. موفق باشید
6454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد ارجمند - با توجه به علقه ای که بین روح و جسم حتی پس از مرگ وجود دارد و روح حالات جسم را درک می کند آیا اهدا اعضا افرادی که مرگ مغزی شد ه اند، به روح آنان فشار وار نمی کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرایضی در این مورد داشته‌ام. بنده با نظر شما موافقم. موفق باشید
5389
متن پرسش
سلام استاد، من ازدواج کردم و بچه هم دارم، پدر و مادرم به اسرار پدرم ماهواره گرفتند ، من واقعا خیلی خیلی سختم است برم خونه مادرم و بهشون سر بزنم. واقعا وقتی بهش فکر می کنم که برم خونه، حالم بد می شود. اصلا حالم بد می شود پدری را ببینم که دائما به بدن های عریان ماهواره می نگرد. استاد چه کار کنم ؟ همه وجودم می لرزده که پدرم را با وصفی که گفتم ببینم. یقین دارم که هیچ اثری نمی توانم روشون بگذارم. به نظرتون اگر دوماهی یکبار بروم خانه صله ارحام را به جا آوردم؟ اصلا به نظرتون وظیفه من در ارتباط با صله رحم خانواده ام با وصفی که گفتم چیست؟ و هم چنین غذاهایی که خونه می خورم یا احیانا هدیه ای که خانواده ام بهم بدن با وصفی که گفتم از نظر اخلاقی چگونه است ؟ اصلا آرامش ندارم به خاطر استفاده از مالی که صاحبش فقط سرگرم ماهواره است و به ابتذال ماهواره کاملا واقفم. سوال دوم این که مادر من خیلی مؤمن بوده ولی تحت تأثیر پدرم خیلی خیلی عوض شده و امیالش دیگر دینی نیست. پدرم ایشون رو گمراه کرده، دلم برای مادرم می سوزد ، به نظرتان با این سوزش دلم در این باره چه کنم؟ می دانم کاری از دستم بر نمیاد. تروخدا زود جواب بدهید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که رابطه‌تان را قطع نکنید ،از سر محبت بفهمانید که از وضع پیش‌آمده ناراحت هستید و به این جهت سرزدن‌های خود را کم کرده‌اید، بگویید شما که ماهواره دارید ما را می‌خواهید چه‌کار؟ ولی خوردن غذایشان و گرفتن هدیه‌شان اشکال ندارد. در هر فرصتی که پیش می‌اید به مادرتان تذکر دهید آیا نمی‌ترسید وقتی پای صحبت دشمنان اسلام بنشینید آرام‌آرام سعادت دنیا و آخرت‌تان را از شما بگیرند! موفق باشید
4072
متن پرسش
با سلام خدمت استاد شما در جواب یک سوال فرمودید "خداوند به ممکن‌الوجودها وجود می‌دهد و لذا انسان در ذات خود امکانِ انسان‌بودن دارد، همان‌طور که گوسفند در ذات خود به عنوان ممکن‌الوجود امکان گوسفندبودن را دارد". حال سوال بنده اینست که 1- ذات موجودات از کجا نشات می گیرد؟ آیا خداوند ذات آنها را به آنان افاضه می فرماید و در واقع ذات آنها نیز مخلوق است؟ 2- اگر خداوند ذات را خلق می کند پس تفاوت از کجا ناشی می شود؟ با تشکر از وقتی که اختصاص می دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از خودشان نشات می گیرد چون ذات که نمی‌شود از غیر نشأت بگیرد، عنایت داشته باشید که ذات ممکن‌الوجود چیزی نیست که احتیاج به خالق داشته باشد، ممکن‌الوجود در ذات خود لااقتضاء است نه اقتضاء وجود دارد و نه اقتضاء عدم، حضرت حق آن را وجود می‌دهد 2- تفاوت مخلوقات به ذات ممکن‌الوجودی آن‌ها است. برای مطالعه‌ی این مباحث لازم است بحث «اعیان ثابته» را مطالعه فرمایید و دلایل روایی و قرآنی که در این مورد هست را مطالعه فرمایید. از این جواب بنده اگر سابقه‌ی ذهنی در این مورد نداشته باشید چیزی حاصل‌تان نمی‌شود. موفق باشید
3790
متن پرسش

سلام استاد عزیز. آیا برای بنده ای که ته دلش دوست دارد هدایت بشود و حقیقتا خدا را دوست دارد، خداوند راههای هدایت را به او الهام می کند و او را در مسیر هدایت قرار می دهد؟استاد من حقیر، بنده کمترین و قاصر و گنهکار معمولا دعا می کنم خدایا مرا به صراط اقوم به راه راست راهی که می پسندی هدایت کن، کم کم در زندگیم حس می کنم گاهی یه مسئله ای به ذهنم خطور می کند و بعد دنبالش می کنم می بینم چقدر برکات دارد؛ آخرین این الهامها این بودکه بهذهنم رسید خوب است بروم با اندیشه های شهید آوینی آشنا شوم؛ استاد میدانم که می دانید چه دنیایی داره حرفهای شهید آوینی. اصلا این حرفها که هنوز برای من عطر تازگی می داد حرفهاییکه مرا به دنیای حقیقی برد؛ نوشته هایی که از بس با امروز دنیا سنخیت داشت مدام چک می کردم ببینم تاریخ مقاله ها مال کیه و بعد که می دیدم دهه شصته و اشتباه نمی کنم تعجب میکردم.استاد زمانی که خدا فرصت آشنایی با اندیشه های شما را به من داد؛ نمی دانستم امروز دیدگاههای شما به فهم بهتر حرفهای سیدشهیدان اهل قلم کمکم می کند.استاد واقعا این خداوند است که مسیرها را اینگونه می گشاید؟چهکنم که اگر اینگونه هست بیشتر در معرض هدایت الهی قرار بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 3785 جلب می‌کنم. موفق باشید

2757

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم! ما در روایات داریم که ائمه ع محتلم نمیشدند و همچنین داریم که بنات انبیاء ع نیز حیض نمی شوند. حال اگر احتلام در پسران و حیض در دختران طبیعت بدن است که دلیل این امر چیست!؟ آیا ساختار بدنی آنها با ما متفاوت بوده؟! اگر بوده دقیقا چگونه بوده!؟ اما اگر دلیل دیگری دارد دلیلش چیست!؟ با توجه به اینکه بنده شنیدم برخی اولیاءالله نیز محتلم نمی شدند. همچنین در روایتی داریم که زنان تا زمان حضرت نوح ع سالی یکبار حیض می شدند که به دلیل مراوده برخی زنان خدا از باب مجازات حیض را ماهی یکبار قرار داد و تا ابد اینطور است. همچنین من از برخی شنیده که اگر ذهن پسر مطلقا و 100% پاک باشد احتلام نیز هرگز رخ نمی دهد. این حرف درست است یا خیر!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: موضوع برای بنده مبهم است به این معنا که آیا باید آن نوع روایات را تأویل کرد و مثلاً محتلم‌نشدن آن‌ها به آن معنا است که از خیالاتشان بازی نمی‌خورند یا چیز دیگر است، من نمی‌دانم. همین‌طور که نمی‌دانم واقعاً اگر ذهن مرد پاک باشد محتلم نمی‌شود؟ من نمی‌دانم. موفق باشید
905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در بحث جبر و اختیار وقتی که به خود رجوع می کنیم متوجه می شویم که این خودمان هستیم که باید تلاش کنیم و خود را نجات دهیم و وقتی که با توجه به بحثهای معارفی برخوردمی کنیم متوجه می شویم که این خدا و ذوات مقدس ائمه هستند که قطعا نقش هدایتگری را در وجود ما بازی می کنند و حتی بالاتر از علم و معرفت به این موضوع خودمان هم با رجوع به مسائلی که در زندگی امان پیش می اید حضورا حس می کنیم که کسی دیگری مسیر زندگی را برایمان ترسیم می کند و ما خودمان به تنهایی نمی توانستیم به این موفقیتهای برسیم حال سوال این است که چگونه باید این دو حقیقیت(یعنی اراده خود و اراده خدا) را با هم بفهمیم و بالاتر درک کنیم یعنی در همان لحظه ای که خودمان با اراده خودمان دست به کاری می زنیم در همان لحظه هم کار را دست خدا بدانیم؟ باتشکر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: از جزوه‌ی جبر و اختیار و سی دی صوتی مربوط به آن انشاءالله جواب خود را می‌گیرید. موفق باشید.
21717
متن پرسش
استاد سلام: حال خوبی ندارم واقعا من از روندی که در عرصه سیاسی فرهنگی کشور می گذره خیلی خوشنود نیستم نمی دونم چرا با حرف حق و درست، خوب برخورد نمی کنیم در این که احمدی نژاد نقص هایی داشت شک ندارم ولی از این نحوه برخورد و منطق دوگانه رفتاری در حیرتم شخصا توقع من از نظام جمهوری اسلامی چیز دیگری بود اما اخیرا احساس می کنم گویا ما در این نظام جایی نداریم واقعا جوونیمون را پای چه ساختاری گذاشتیم؟ اگر فکر می کنید با سکوت ما مشکل حل می شود باز هم مشکلی نیست. اگر فکر می کنید با بیرون رفتن ما از صحنه مشکل حل می شود قطعا چنین کاری را می کنم. اما در این لحظات سخت و غم انگیز این را می نویسم. استاد فکر می کردیم ما هم جزو بچه های انقلابیم با حفظ تفاوت های سلیقه ای که داریم اما امروز چیز دیگری می بینیم. در این وقت شب که در حال نوشتن این پیامها هستم یک نکته من را می آزارد و اون اینکه ما اهل هزینه دادن برای آرمانهامون نیستیم. ترس، سازش، انفعال و دنیا گرایی را با ادبیاتی دل فریب می آراییم در حالی که در حقیقت و ماهیت کار تفاوت ایجاد نمی کند. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی:

«گر به هر زخمی تو پر کینه شوی         پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی؟»

1- همین‌طور که خودتان مستحضرید، در مورد پرونده و حکم نظام قضائی برای آقای بقایی نمی‌‌توان گفت آیا به خاطر کینه‌های سیاسی است و یا این‌که واقعا جرم‌هایی در میان بوده‌است و حکم بر اساس آن جرم‌ها داده شده و عادلانه بوده، و بنای ما در این مورد تبرئه‌ی کلی نظام قضایی نیست. ولی بر فرض وجود ظلم واجحاف، بحث بر سر آن است که آیا این نوع حرکات و برخوردها که بیشتر به جای پوزوسیون جنبه‌ی اپوزوسیون دارد، برای نظام اسلامی مفید خواهد بود؟ و اساساً یک نوع اصلاح را در پیش خواهد داشت، و یا با غفلت از اصالت‌های تاریخیِ انقلاب اسلامی، این حرکات، بیشتر منجر به دلسردی و عبرت نیروهای انقلاب می‌شود؟

2- سیره‌ی اولیای معصوم«علیهم‌السلام» چیز دیگری را به ما یادآور می‌شود در آن حد که با آن‌ همه ظلمی که از جوانب مختلف به مولای ما علی«علیه‌‌السلام» شد حضرت سخت مواظب هستند جبهه‌ای در مقابل خلافت به صورت اپوزوسیون تشکیل ندهند، درحالی‌که اگر بپذیریم به آقایان  احمدی نژاد و بقایی ظلم شده، نه آن نوع ظلم‌ها که به مولایمان علی«علیه‌‌السلام» شد به ایشان شده ‌است، و نه نظام اسلامی ما قابل مقایسه با نظام حاکم در آن دوران است. آیا شایسته‌ی آن نبود که این نوع تقابل‌ها طوری نمی‌بود که عملاً اصالت‌های انقلاب اسلامی را زیر سؤال خواهد برد،‌ در حدّی که گویا حقیقت دوران ما در جلوه‌ی انقلاب اسلامی، اساساً چیزی نیست که باید آن را پاس بداریم. زیرا همیشه به ما توصیه شده برای به‌دست‌آوردن آزادی باید آزادیِ خود را نادیده گرفت و برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد.

3- خطر آن است که در این مشاجره‌ها به شکلی وارد شویم که اصالت‌های عمیق و اساسی انقلاب نادیده گرفته شود و گمان کنیم قصه‌ی ما تماماً همین مسأله‌ی قضایی است که برای آقای بقایی به میان آمده ‌است و از بی‌نهایت نکات مثبت و اساسی که توسط انقلاب اسلامی و انسان‌های بس متعالی در میان است، غفلت شود؛ غفلت از هزاران هزار انسان‌هایی که بی‌سر و صدا و بس حکیمانه و دلسوزانه در خدمت انقلاب‌‌اند و مواظب‌اند تا آن‌جا که ممکن است خراشی بر چهره‌ی این عطای الهی وارد نشود. زیرا امروز انقلاب اسلامی آینه‌ی ظهور حقیقت این دوران است؛ دورانی که پوچی و سرگردانی تا مغز استخوان بشر امروز نفوذ کرده ‌است.

4- اگر از همه‌ی آن‌چه توسّط بی‌طاقتی‌های‌ آقای احمدی نژاد و آقای مشائی بتوان اغماض کرد، از پناه بردن به سفارت انگلستان و ملکه‌ی انگلیس چگونه می‌توان گذشت، وقتی خواسته و یا ناخواسته که در سخنان آقای مشائی این پیام باشد که عملاً نظام قضایی ما در اختیار ملکه‌ی انگلستان است؟ به یک معنا که نظام اسلامی در اختیار خود نیست و به معنای دیگر با نادیده‌گرفتن انقلابی که خود را از مسیر نظام شاهشنشاهی جدا کرده و توانسته خودش سرنوشت خود را در اختیار بگیرد، هنوز تحت سیطره‌ی انگلستان است؛ غافل از آن‌که چهل سال است حضور حماسی ما در جهان امروز تماماً کام ابرقدرت‌ها را تلخ نموده و در دفاع مقدس و تقابل امروزین ما با استکبار چیز دیگری را نمایان می‌کند. آیا این بهانه‌ای بس تلخ در دست هرکس نیست تا با تصور این‌که اگر در نظام ادرای ظلمی به وی شده‌ است آن را به ملکه‌ی انگلستان و نفوذ او نسبت دهد و آرزوی دیرینه‌ی نفوذ روباهِ پیر در نظام اسلامی را عملاً تأیید کرده باشد!؟

5- چگونه این‌همه حضور صادقانه‌ی جوانان جهادی در عرصه‌های علمی و صنعتی و خدمت‌رسانی و عمرانی را با نفوذ انگلستان خبیث ربط دهیم و یا طوری سخن بگوییم که گویی همه‌ی کشور در سیطره‌ی بی‌عدالتی قرار دارد؟! گویا مورچه‌ای شده‌ایم که لانه‌ی مان را آب گرفته و فریاد می‌زنیم جهان را آب گرفت.

6- ما با شعارهای خوب آقای احمدی نژاد در ابتدای ریاست جمهوریِ ایشان دلگرم به آینده‌ای شدیم که ملّت می‌تواند از طریق آن دولت به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد، ولی با تک روی‌های آقای احمدی نژاد معلوم شد این راه با امثال ایشان نه‌تنها به نتیجه نمی‌رسد بلکه سال‌‌های سال آن شعارها از حالتِ حیات‌بخش و آرمان‌گرایی‌اش به حاشیه رفت و نتیجه‌ی آن، به میدان‌آمدن و آبرویافتنِ اصلاح‌طلبانی شد که به قول خودشان آخرین میخ را به تابوت اصلاح‌طلبی زده بودند؛ و خلاصه سال‌ها امیدِ به میان‌آمدن رئیس جمهور مردمی در ذیل نظام اسلامی به عقب افتاد. و امروزه باز خطر به حاشیه رفت «عدالت»، این شعار اصیل انقلاب اسلامی که متأسفانه سال‌های اخیر از آن به شدّت عدول شده ‌است، از طریق شعار عدالت‌طلبی فرقه‌ای آقای احمدی‌نژاد باز به همان سرنوشتی دچار شود که آرزوی حضور دولت مردمی بدان دچار شد و باز ما نسبت به شعار «عدالت طلبیِ» مناسب روح انقلاب عقب بیفتیم، در حدی که اگر از این به بعد هرکس بر عدالتِ نهفته در متن انقلاب اسلامی تأکید کند، منسوب به آن جریان ‌گردد.

7- وقتی آقای احمدی نژاد با دفاع از رفیق خود بخواهد ضعف‌های عدم عدالتِ نظام قضایی را به میان آورد، بر فرض وجود چنین ضعف‌هایی، حال رهبر معظّم انقلاب«حفظه‌اللّه» چگونه می‌توانند در چنین فضایی اقدام کنند و این شبهه پیش نیاید که رهبری انقلاب تحت تأثیر یک جریان خاص هستند؟ درحالی‌که اگر به روشی حکیمانه و بدون غوغا سالاری مسائل را با رهبر انقلاب در میان گذاشته بودند، درمان مشکل بسیار متفاوت می‌شد. تصور کنید اگر مقام معظّم رهبری بخواهند با ضعف موجود در برخی از قضات که خود ایشان نیز بدان اذعان دارند، برخورد کنند، آیا در فضایِ به‌میان‌آمده توسط آقای احمدی نژاد، موجب یأس نیروهای صادق و درست‌کار و عدالت‌گرای نظام قضایی ما و اصالت‌دادن به حرکات غیر حکیمانه‌ی امثال آقای احمدی‌نژاد نمی‌گردد؟ آیا این نوع حرکات فرصت را برای ورود رهبری در این موضوعات از بین نمی‌برد؟

8- همه‌ی ما می‌دانیم که جنبش عدالت طلبی دانشجویی سال‌ها است صادقانه و حکیمانه و با تمام سوز و گداز، پرچم «عدالت‌طلبی» را بر دوش گرفته و هزینه‌های آن را نیز مظلومانه پذیرفته‌است ولی در جریانی که آقای احمدی‌نژاد به پا کرده‌اند کوچک‌ترین همراهی نمی‌کند و نخواهد کرد زیرا بیش از آن‌که در این صحنه، عدالت طلبیِ مورد نظر انقلاب اسلامی در میان باشد، منافع سیاسی و گروهی در میان است و عدالت‌طلبی، بهانه شده ‌است آن هم بهانه‌ای که کلیّت نظام مقدس انقلاب اسلامی را با پناه بردن به سفارت انگلستان خبیث زیر سوال برده ‌است.

9- البته این موضوع که می‌فرمایید، وجوه متکثری دارد. همین اندازه خواستم عرایض بنده تذکری باشد که از این زاویه هم به موضوع فکر شود و إن‌شاءاللّه به جای گرفتارشدن در دسته‌بندی‌های سیاسی با چنین پدیده‌هایی، متفکرانه برخورد شود و از تفکر نسبت به منافع ملی غفلت نگردد و نظام اسلامی طوری دیده نشود که دیگر امید بشریت و چشم مستضعفان جهان از آن منصرف شود و از این کانون معنویت و حکمت روی بگردانند. آری! بنا به گفته‌ی رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در ابتدای سال 97 در حرم رضوی «عدّه‌ای بی‌انصافی می‌کنند؛ از آزادی موجود استفاده می‌کنند و به دروغ می‌گویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب می دهند.» در حالی‌که بنا به فرمایش ایشان:‌ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل‌کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل‌کردن» وجود ندارد که بخواهند به اسم آزادی، متقاضیِ نفیِ شورای نگهبان باشند؛ شورای نگهبانی که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن را ستون خیمه‌ی اسلامیتِ نظام می‌دانستند و رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در مورد آن می‌فرمایند: «و مسئله‌ی دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان است؛ که همه‌ی قدرت‌های مستکبر هم با شورای نگهبان مخالف‌اند، به‌خاطر این‌که تأمین‌کننده‌ی انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛»

حال بنده از جناب‌عالی سؤال می‌کنم مقام معظّم رهبری «حفظه‌اللّه» از چه افقی امروز و فردای انقلاب را می‌نگرند و از چه ساحتی نظر به اصالت‌های انقلاب دارند که می‌فرمایند: «بنده در مقابل عرض می‌کنم همه‌ی این مشکلات، به توفیق الهی و به هدایت الهی، به دست جوان‌های ما قابل حل است. دشمن از بالندگی نسل جوان ما به شدّت نگران و عصبانی است.» و بر چه مبنایی و چرا با تمام جدّیت می‌فرمایند: «من به شما عرض بکنم جوان‌های عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی - که نسل ما است - وجود داشته است؛ ان‌شاء‌اللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.»  موفق باشید

نمایش چاپی