بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7402
متن پرسش
سلام علیکم. علامه طباطبایی در جایی میگویند مسبحات را توصیه میکنند که در آن سوره اعلی دارد ولی جمعه ندارد ولی در جای دیگر توصیه میکند که در ان اعلی نیست ولی جمعه نیست. بالاخره مسبحات کدام یک است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبائی فرموده اند: « ...سوره های مسبحات که با یسبّح و سبّح شروع می شود پنج عدد است: سورهای حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن. و سوره اعلی که با «سبّح» به فعل امر شروع می شود، جزء مسبحات نیست، گرچه در روایتی وارد شده است ولیکن در روایت معتبره، مسبحات را همان پنج سوره تعیین کرده است. موفق باشید
7016
متن پرسش
با سلام.آیا عایشه عمل خلافی انجام داده است؟نظر حضرتعالی در مورد این حدیث از امام صادق چیست؟( فاحشه ی مبینه کسی بود که در جنگ جمل مقابل امیرالمومنین ایستاد).البرهان جلد 4 صفحه441
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه السلام» آن تهمتی که منافقان به جناب عایشه زدند را ردَ می کنند و می فرمایند کار زشت عایشه آن بود که در جنگ جمل بازی خورد. یعنی انتقاد جای خود را دارد ولی تهمت و لعن کار خلافی است. موفق باشید
6572
متن پرسش
باسلام وخداقوت مدتی دریک تشکل اسلامی درحال فعالیت بودم درحقم ظلم شدوبابی انصافی ازمن خواسته شدکه مجموعه راترک کنم یک سال برای اثبات بی گناهی خودتلاش کردم نتیجه ای بدست نیاوردمالان بسیارآشفته هستم فقط دلم میخواهدگریه کنم هم ازبیکاری رنج میرم وهم ازاین اتفاق خیلی تلاش کردم مجموعه دیگری برای فعالیت بروم ولی نشد لطفاراهنماییم کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:از کجا می‌دانید مصلحت شما فعالیت در آن‌جا بوده. چرا متوجه نیستید خداوند راه دیگری را جلوی شما گشوده است. راه رجوع به خدا به عدد انفاس خلایق است. موفق باشید
3257

عقل و قلببازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عالیقدر اصغر طاهرزاده بنده چند روزی است که با وب سایت و سخنرانی های حضرت عالی آشنا شده ام و آشنایی با شما و معارفتان حقیقتا باعث وجد بنده شد که اولین گام های خود را در کسب معارف عقلی بر می دارم. آشنایی با امکان مطرح کردن سوال در سایت باعث شد که با شوق زیاد بخشی از سوالاتی که از گذشته در ذهنم جمع شده را خدمتتان مطرح کنم. از این که با این پرسش طولانی وقت شریفتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم و از سعه‌ی صدر شما در پاسخگویی به آن بسیار متشکرم. انشاءاله خداوند بر توفیقات شما بیافزاید. سوالی که از محضرتان داشتم در مورد نسبت بین عقل و قلب است و مهم تر از آن این که چرا با وجود این که عقل در قرآن، روایات دینی و حکمت صدرایی منزلت بسیار بالایی دارد اما همین عقل در لسان عرفا مورد مذمت قرار می گیرد؟ اجمالا جواب هایی به این سوال خودم دارم. از جمله این که آن عقلی که مورد مذمت است عقل مشوب به وهم است، یا این که عقلی است که به واسطه مفاهیم و اصطلاحات میخواهد حقایق را درک کند و به همین خاطر توقف در عقل باعث می شود انسان به معارفی که بدون واسطه صورت های عقلی و از طریق اشراق و حضور قابل دریافت است باز بماند. اما سوال بنده این است. مگر نه این است که تمام معارف انسان اعم از معارف مفهومی و دریافت‌های اشراقی از عقل فعال (جبرئیل) اخذ می شود؟ و مگر در میان انسان ها کسی غیر از رسول اکرم (ص) بوده‌اند که در سلوک خود فراعقلی شوند و از جبرئیل نیز به خدا نزدیک تر شوند به گونه ای که جبرئیل نیز برای ایشان حجاب شود؟ پس با این حال چرا عقل مورد مذمت عرفا است؟ در همین راستا باز می‌توان پرسید که انسان‌هایی که بدون کسب معارف به اصطلاح عقلی به مراتب بسیار بالایی از معنویت و بندگی عاشقانه رسیده‌اند (مثل شهدای دفاع مقدس) آیا می‌توان همه‌ی حالات و مقاماتشان را به عقل فعال ارجاع داد؟ در آن صورت آیا باز تمام مقامات معنوی و عرفانی و حتی عبودیت عاشقانه به عقل فعال رجوع نمی‌کند؟ در این میان جایگاه قلب که فراتر از عقل منفصل (عقل نازل انسان) پنداشته می‌شود چیست؟ آیا همه‌ی این‌ها در ذیل عقل فعال قرار می‌گیرند، و عقل حجاب‌سازی که به قول شهید آوینی منشأ تمام خودبینی‌های انسان است همان عقل منفصل انسان است که هنوز از شر وهم آزاد نشده است؟ با تشکر فراوان از توجه حضرت عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سؤالی است که نیاز به بحث گسترده دارد اولاً: عنایت بفرمایید که اصطلاحات فلسفی با اصطلاحات دینی خلط نشود. عقلی که قرآن می‌فرماید جدا از قلب نیست. می‌فرماید: «لَهم قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها» انسان‌ها می‌توانند به مقامی برسند که برای آن‌ها قلوبی است که با آن تعقل می‌کنند که این همان عقل قدسی دینی است. ثانیاً: عقل فعّال مربوط به نگاه فلسفی به حقایق قدسی است چون در فلسفه انسان سعی دارد با مفاهیم حقایق مرتبط شود در حالی‌که در عرفان سعی بر آن است که قلب با خودِ حقایق مأنوس گردد و از این جهت حرف عرفا این است که درک مفهومی حقایق کافی نیست. ثالثاً: عرفا عموماً عقل جزیی را نقد می‌کنند که نظر به ماهیات دارد و حجاب «وجود» است. مولوی در همین رابطه می‌گوید: «عقلِ جزوِی عقل را بد نام کرد.... کامِ دنیا مرد را بی‌کام کرد». رابعاً: شهداء در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» توانستند به ملکوت عالم رجوع کنند. در این رابطه طرح عقل فعّال که در نگاه فلسفی مدّ نظر قرار می‌گیرد و سعی در فهم حقایق دارد و نه اتحاد با حقایق، موضوع را در حجاب می‌برد. شاید کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» تا حدّی بحث را باز کند. موفق باشید
3226
متن پرسش
با عرض سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار همانطور که در قرآن آمده هدف از خلقت ما بندگی و عبودیت است. حال من یک سوال داشتم اینکه یک نفر چگونه می تواند بفهمد که از چه راهی بهتر می تواند بندگی خدا را به جا آورد؟ ممکن است انسانی به طرق مختلفی بتواند کار کند ولی چگونه می تواند بفهمد که بهتر ین راه کدام است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شریعت الهی مطابق فطرت همه‌ی انسان‌ها نازل شده، با عقیده‌ سالم قرآنی و رعایت حرام و حلال الهی می‌توان بندگی کرد و خداوند در این راه آن‌چه شما را به سعادت نزدیک می‌کند در قلب شما القاء می‌فرماید. موفق باشید
3165
متن پرسش
سلام استاد. وقتتان بخیر. من خیلی سعی می کنم برایم مدارج و مفاخر دنیوی مهم نباشدو...منتهی پدر من راننده است. انسان زحمت کشی که در جاده ها کار می کند روز عاشورا هم کلی برای امام حسین گریه می کند یا بقول خودش در جاده چقدر به یاد امام علی اشک می ریزدو... اما با توجه به اینکه در جامعه از رانندگان بد گفته می شود ومردم فرهنگ این قشر را پائین می دانند من سعی می کنم جایی عنوان نکنم که شغل پدرم چیست. در واقع از بس به خاطر شغل پدرم تحقیر شدم سعی میکنم کسی نفهمد من فرزند یک راننده هستم. با اینکه به لطف خدا تربیت خوبی داشته ایم اما تا بقیه شغل پدرم را می فهمند نگاهشان به من تغییر می کند. استاد آیا این بد است که من از شغل پدرم خجالت می کشم؟ یا آن را پنهان می کنم؟استاد یعنی اگر شما راننده بودید خجالت نمی کشیدید؟lممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اگر در ذیل شریعت محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» راننده و یا رفتگر بودم همان اندازه راضی بودم که سایر موحدین در سمت‌های دیگر اجتماعی از شغل خود راضی‌اند. شما هم با راحتی تمام بگویید شغل پدرتان رانندگی است و در مقابل طعنه‌ی بقیه نیز صبور باشید. موفق باشید
2903
متن پرسش
سؤال17: کدامیک از دو گزینة زیر درست است؟ الف) هدف نهایی و غرض اصیل فکر غربی، «ارضای نفس اماره» است. آنگاه برای رسیدن به این هدف، باید بر طبیعت مسلط شد، اینجاست که هدف دیگری رخ می‌نماید به نام «تسلط بر طبیعت». پس «تسلط بر طبیعت»، غرض متوسط فکر غربی است، و غرض نهایی همان «ارضای نفس اماره» است. ب) غرض فکر غربی، فقط و فقط «ارضای نفس اماره» است. آنگاه در راستای رسیدن به این هدف، انسانِ دنباله‌روی نفس اماره می‌گردد و مبادیِ لازم را می‌یابد. یکی از مبادیِ لازم برای رسیدن به این هدف، این است که باید بر طبیعت مسلط شویم. پس «تسلط بر طبیعت» یکی از مبادی فکر غربی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی در سؤال قبل روشن شد مبادی و غرض از همدیگر جدا نیستند دیگر فرقی بین گزینه‌ی اول و دوم نمی‌ماند تا در گزینه‌ی اول بگوییم تسلط بر طبیعت غرض متوسط فکر غربی است و در گزینه‌ی دوم بگوییم: یکی از مبادی لازم برای رسیدن به ارضای نفس امّاره، این است که باید بر طبیعت ملسط شویم. ملاحظه می‌کنید که مفهوم مبادی و غرض در این‌جا متفاوت است ولی مصداقاً یکی هستند. موفق باشید
1823
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی بنده باید مطلب خیلی مهمی را خدمتتون عرض کنم که با بیانش آبروی یک شخص زیر سوال میره به همین خاطر خواستم قبل از بیانش از اینکه تنها کسی که این مطلب را می خونه خود شما هستید مطمئن بشم لطفا اگر اینطور هست بفرمایید تا مطالبم را خدمتتون عرض کنم این توضیح را هم اضافه کنم که گفتن این حرف از طریق نوشتار خیلی سخته علاوه بر اینکه فکر میکنم بیانش نیاز به سوال و جواب همزمان دوطرفه داره و من دانشجویی هستم که یکشنبه ساعتی که میشه تماس تلفنی داشت باید سر جلسه امتحان باشم در حالی که مطالب من طولانیه و البته ضرورت داره که هر چه زودتر گفته بشه تا اگر اقدامی قراره در جهتش بشه زودتر این اتفاق بیفته حالا با این شرایط اگر امکان تماس تلفنی هست خواهش می کنم بفرمایید وگر نه اجبارا از همین طریق مطالبم را خدمتتون عرض می کنم ا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام . عنایت داشته باشید که بنده در موقعیتی نیستم که غیر از جواب‌دادن به سؤالات از طریق سایت و یا جواب تلفن در روز‌های یکشنبه وقت دیگری در اختیار عزیزان باشم و انتظار دارم عزیزان در رابطه با موضوعات عقیدتی از بنده سؤال بفرمایند زیرا در سایر امور خود را صاحب‌نظر نمی‌دانم. موفق باشید
807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام لطفا درباره رابطه هست ها وبایدها توضیحاتی بفرمایید آیا هست ها در عالم دچار تغییر میشوند یا هست ها بر طبق اینکه یک هست بیشتر نیست وآن وجود حق تعالی است هست ها ثابت است وروش پیداکردن این هست ها فلسفه است یا روش دیگری هم وجود دارد واینکه بایدها را چگونه میتوان فهمید یعنی ظاهرا در بسیاری از روایات و آیات فقط اشاره به باید شده است و هست را بیان نکرده پس میتوان نتیجه گرفت که ما در همه جا موظف به کشف همه هست ها نیستیم ووقتی چند هست را فهمیدیم دیگر همه بایدها را برمبنای آن هست ها بدون اینکه هست همان باید را بفهمیم عمل کنیم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: «هست» یا «حق» مربوط به موضوعاتی است که در عقاید قرار می‌گیرند مثل خداوند و صفات او، معاد، ملائکه، صراط و حشر و نبوت پیامبران و امامت ائمه«علیهم‌السلام». و «باید» و «وظیفه» مربوط به موضوعاتی است که در اخلاق و احکام قرار می‌گیرند، مثل راست‌گفتن، رعایت حقوق افراد، انجام عبادات. و مبنای همه‌ی «هست‌ها» و «بایدها» یا شرع است و یا عقل. موفق باشید
491

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ضمن تشکر از توجه و عنایتی که جنابعالی به سوالات دارید و وبخشی از وقت خود را برای مطالعه و پاسخگویی به آنها قرار می دهید ، مدتی است یک حالت روحی خاصی برای بنده رخ داده که می خواهم در رابطه با آن بدانم . بنده چندین بار تجربه دوستی داشته ام که همه آنها تداوم نداشته است . ووقتیکه به آنها فکر می کنم می بینم عواملی از قبیل عدم امتحان دوست ، اعتماد سریع به شخص و یا اموری مانند شوخی زیاد باعث عدم تداوم آن ها شده است . اما حال که فکر می کنم شخصی که مرا دوست داشته باشد و به فکر سعادت بنده باشد و از طرفی رفیق سر قافله نباشد که با پایان راه کنارم بگذارد ، نمی توانم در حال حاضر پیدا کنم . حال سوالم این است که آیا نداشتن چنین دوستی امری منفی به حساب نمی آید ؟ اگر نیست چه کاری انجام دهد که این تنهایی اذیت نکند مرا و از وظایف عظیمی که بر عهده بنده است با توجه به اینکه طلبه هستم و باید دیدی جهادی در عرصه انقلاب اسلامی داشته باشم ، این امر مرا سست نکند ؟ البته گاهی که ارتباطی با خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام عنایت می شود بسیار از این تنهایی خرسندم ولی گاهی این امر آزارم می دهد ، به خصوص گاهی رفاقت دیگران را می بینم و تا آنجا که می توانم با تفکر می توانم حتی از دوستی آنها خرسند شوم چون امری خداپسندانه ولی گاهی می ترسم دچار حسد شوم که این خصوصیت را جدای از عواقب معنوی ، روحا خوش نمی دارم لطفا مرا راهنمایی نمایید . ضمنا از اینکه سوالاتی که می کنم شاید وقت شما بگیرد ولی با توجه با بزرگواری شما می پرسم . البته در سوال قبلی ام در رابطه با یک موضوعی فرمودید که کتاب جنود عقل و جهل امام ره را مطالعه کنم ، منظورتان با شرح خودتان بود یا صرف مطالعه خود کتاب کفایت می کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- اگر دوست خوبی را خداوند سر راه شما قرار داد که متذکر بندگی شما بود و وقت شما را با نشست‌های بی‌مورد ضایع نکرد که خدا را شکر می‌کنید. ولی اگر خداوند خواست با تنهایی‌هایی که به شما می‌دهد فرصت تدبّر در درس و متون دینی را به شما ارزانی دارد، مواظب باشید این فرصت را از دست ندهید زیرا پس از مدتی باید از مطالعاتتان در راه تبلیغ دین استفاده کنید. پس روی‌هم‌رفته از تنهایی‌ها دلگیر نباشید، آن را فرصت بدانید که باید با تدبّر در متون دینی – اعم از قرآن و روایات و کتاب‌های علماء – به ثمر برسانید. 2- شرح بنده از کتاب «شرح جنود عقل و جهل» شاید منجر به آن شود که مطالب بهتر در ذهن شما بماند، ولی اگر با مطالعه‌ی خودِ کتاب قلب شما به‌خوبی متذکر می‌شود، همان کتاب کافی است. موفق باشید
20431
متن پرسش
هو العالم با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در مبحث تراریخته سوال و شبهه ای پیش آمده است برایمان! و آن اینکه آیا فناوری نانو و اتمی و رویان و ... هم با همان استدلال ایراد پیدا می کنند!؟ یعنی در فناوری نانو و اتمی از مواد بیش اندازه از ظرفیتشان استفاده می شود و باعث بهم ریختن نظم طبیعت می شود! البته جوابی بعضی از دوستان دادند که به خاطر شرایط زمانه مجبور به استفاده و پیشرفت در این زمینه هستیم که بسیار درست است! اما از نظر تمدنی و نگاه عمیق می خواستیم ببینیم این موارد هم ایراد دارد یا نه؟ در مورد نانو بعضی گفتند چون در موادی که جمادات هستند و حیات ظاهری ندارند هست مانند آهنگری ست! ولی خب طبق تعریف علمی نانو تکنولوژی که گفته می شود «به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستمهایی در این ابعاد (بسیار کوچک) است که اثرات فیزیکی جدیدی - عمدتاً متأثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک» است به نظر میاد نظم ماده را و عالم را شاید تغییر دهد (البته حقیر علم این موضوع را دقیق ندارم فقط بردداشت خود را از این علم گفتم) در مورد رویان هم به نظر میاد مانند قضیه اهدای عضو نفس ناطقه با رحم و نطفه هماهنگی کاملی ندارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وقت با دنیا باید رقابت کنیم، که البته نباید عقب باشیم. ولی یک وقت در مسیرِ شکل‌دادن به تمدنی هستیم که بیرون از امیال انسان‌های مدرن است. فکر می‌کنم در مورد فناوری نانو و حتی انرژی اتمی اگر موضوع ما، موضوعِ دوم باشد ما نیاز چندانی به آن‌ها نداریم. موفق باشید

20106
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: جای شهید عزیز حججی در سایت‌تان خالی است. نگاه شهید حججی به کجا است؟ و چه می‌خواهد بگوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم رویدادها با نوعی مقصود یا تدبیر الهی به صحنه می‌آید و وقتی متوجه باشیم تاریخْ با تدبیر الهی صحنه‌ی حضورِ حقایقی است که در افق جان انسان‌های بزرگ سوسو می‌زند و تنها انسان‌های متعالی می‌توانند متوجه شوند خداوند چه تقدیری را برای ما اراده کرده است؛ به اهمیت اراده‌ی انسان‌های بزرگی پی می‌بریم که ماورای همه‌ی تنگناهای اشرار، تصمیم‌های بزرگی به صحنه می‌آورند تا در راستایِ تحقق اراده‌ی الهی قدم به میدان آورند مانند یاران حسین«علیه‌السلام» که اگر می‌خواستند برای رفتنِ بهشت و دوری از جهنم کار کنند، به راحتی می‌توانستند با اذن آن حضرت از آن معرکه بیرون آیند، ولی آن‌ها در افق جان خود متوجه‌ی تاریخی بودند که با حسین«علیه‌السلام» در حال وقوع است و خواستند بیرون از آن تاریخ نباشند. حججی‌ها این مردان بزرگ خواستند بیرون از تاریخی که با خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» در حالِ وقوع است؛ قرار نداشته باشند. لذا به افقی بس زیبا و غیر قابل توصیف برای اسیرانِ ظلماتِ زمین نگاه می‌کنند. افقی که اگر دور هم باشد، نزدیک است زیرا کسی که پای در راه بگذارد هرگز از هدف فاصله ندارد. انسان یعنی هستیِ در راه و دیگر هیچ. و امروز راهِ ما راهی است که حضرت روح اللّه در مقابل ما گشود و حججی‌ها رهروانِ آن راه هستند و بدین لحاظ در مؤثرترین نحوه‌ی زندگی قرار گرفتند. به امید آن‌که از طریق این مردان بزرگ، «امید» به تاریخِ ما برگردد. موفق باشید

17789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد این سخن آیت ا... وحیدخراسانی‌ که در مورد فلسفه و عرفان فرمودند که: «اگر می شناختیم امام ششم علیه السلام کیست دنبال این و آن نمی رفتیم، قی کرده های فلاسفه یونان را نشخوار نمی کردیم، زباله های عرفان اکسلوفان را هضم نمی کردیم، خواه ناخواه واماندیم و بیچاره شدیم و از این اقیانوس معرفت محروم شدیم. عرفان پیش من است، همه ی مولوی را می خواهید پیش من است، هرجا را می خواهید برایت می گویم، فلسفه را بخواهید از اول اسفار تا آخر از هرجا بگی، از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت می گویم، اما همه اش کشک است. هرچه هست در قرآن و روایات است» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه اسفارخوانده‌هایی مثل امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و آیت اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» طور دیگری است. موفق باشید

17295
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: حضرتعالی در جزوه سبک زندگی به شیوه تمدن اسلامی یا در بعضی از آثار دیگرتان فرمودید که برای نظام سازی بایستی «فکر» و «برنامه ریزی» کنیم، از طرفی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام (ره)» بخش ویژه ای را اختصاص دادید به بحث «تجلی اشراق بر قلب جوانان » از همین رو بنده را به تامل وادار کرد که جمع بین این دو مطلب مذکور از حضرتعالی چگونه ممکن است؟ لطف بفرمایید چگونه باید عمل کرد؟ آیا برای دمیدن یک روح توحیدی و نوری در جامعه باید فکر کنیم یا با تزکیه منتظر تجلی اشراق الهی شویم؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با اُنس با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» متوجه‌ی هندسه‌ی فکری مربوطه شدیم، برنامه‌ریزی در دلِ چنین هندسه‌ی فکری در مسیر تربیت اسلامی و اقتصادِ مربوطه معنا می‌دهد و در افق انقلاب اسلامی و انسان ترازِ انقلاب، اقتصادی برنامه‌ریزی می‌شود که در آن جوابگوی به حرص و ثروت‌اندوزی و اشرافیت معنا ندارد. موفق باشید

16899

تعقل حقیقیبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سوالی هست که از عزیزانی پرسیده ام و همچنین در سایت تا جایی که توانستم جستجو کردم، اما جواب مناسبی پیدا نکردم. سوال: در قرآن کریم انسان بسیار به تفکر تشویق شده است اما چرا خداوند در قرآن از واژه قلب برای اندیشیدن استفاده کرده بجای آنکه بفرمایید با سر خود بیندیشید؟ به عنوان مثال می فرماید: مهر بر قلب آنها نهادیم. مگر مردم آن زمان هم نمی دانسته اند که انسان با مغز می اندیشد؟ کما اینکه الان می دانیم انسان با مغز می اندیشد. فقط یک نکته: از بعد عرفانی آن منظورم نیست، بلکه منظورم همین وازه اندیشیدن با عقل (مغز) است و چرا خداوند نفرمودند که مهر بر عقل (مغز) آنها می زنیم؟ پیشاپیش از پاسخگویتان سپاسگزارم. یا علی
متن پاسخ

بسمه تعالي. سلام عليكم: انديشه‌ي واقعي انديشه‌اي است كه انسان با حقايق مأنوس شود نه آنكه فقط به حقايق دانا گردد لذا قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها»  (حج:46) يعني آيا آن‌هايي كه منكر نبوتند سيري در تاريخ و جغرافياي زمين كرده‌اند تا قلب‌هايي پيدا كنند كه به كمك قلب‌هايشان تعقل نمايند. اين نشان مي‌دهد كه تعقل حقيقي تعقلي است كه با شعور قلبي انجام گيرد وگرنه انسان فقط با مفاهيم حقايق مرتبط مي‌باشد. موفق باشيد

16465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد فرزانه و عزیزمان: جناب استاد همه مي دانيم كه ريشه مشكلات فرهنگی و اقتصادی این مملکت بر می گردد به دولت سازندگی و اقتصاد لیبرالی آن و براستی باید عدول از ارزشهای انقلاب بی توجهی به فرهنگ و فقر و فساد و تبعیض موجود و شکاف عمیق طبقاتی و قربانی شدن عدالت و له شدن محرومین زیر چرخ توسعه را در آن دوران و سیاستهای دولت سازندگی و حزب کارگزاران جستجو کرد. به عنوان مثال مگر نه این است که آنچه امروز تحت عنوان فیش های چند ده ملیونی افشا می شود ریشه در، سیاست رسیدگی به مدیران آن دوران دارد که حتی «ماهنامه صبح» آن روز فیشهایی را در همان زمان چاپ کرد. خود جنابعالی و بسیاری از صاحب نظران همواره به آن انحراف عمیق اشاره کرده اید تا جایی که استاد فرامرز رفيع پور در کتاب توسعه و تضاد به خوبی مسئله را تبیین نموده اند و حقیقتا تغییر آنچه در آن دوران نهادینه شد کار بسیار دشورای بود چنانچه دیدم وقتی احمدی نژاد خواست با آن مبارزه کند چگونه به زمین خورد و خود گرفتار شد گرچه اشتباهات و بی تدبیری های هر دولت در جای خود قابل بررسی است. حال با این مقدمه چرا رهبر معظم انقلاب مشكلات را متوجه سياستهاي دولت فعلي و دولت سابق و دولت اسبق مي داند و حداقل نفرمودند دولتهای اسبق تا اشاره به ریشه انحراف هم شده باشد انحرافی که در دولت هاشمی نهادینه شد، به قول دکتر حسن عباسی یکی از جرایم هاشمی نهادینه کردن اقتصاد لیبراستی است آن وقت چطور رهبر انقلاب به لایه های روین اشاره می کند و از ریشه و باطن ایجاد کننده و زمینه ساز مشکلات سخن نمی گوید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید حضرت آقا بخواهند متذکر همین مشکل بشوند که از دولت سازندگی شروع شد و متأسفانه دولت‌های بعدی نیز، همان مسیر را ادامه دادند و حتی دولت آقای احمدی‌نژاد با مشغول‌شدن به حاشیه‌ها، مسیر جدیدی را باز نکردند هرچند که به گفته‌ی خود حضرت آقا؛ دولت ایشان شعارهای اصیل انقلاب را در ابتدای امر، بازخوانی نمود. موفق باشید

15714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز جناب استاد با توجه به روایتهای ذیل مرد متاهل اگر بخواهد می تواند متعه کند اگر چه در شهر خودش باشد و با همسرش اقامت داشته باشد برای مرد مستحب است نکاح متعه انجام دهد دوست ندارم مردی از شما از دنیا برود مگر این که حداقل یک بار هم که شده متعه کند خداوند هر شراب مست کننده را بر شیعیان ما حرام کرده در عوض آن متعه را برای آنها قرار داده است و موارد بسیاری دیگر چرا جامعه ما این مسئله را بد می داند و اساسا نظر حضرتعالی در این باره چیست ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که خلیفه‌ی دوم می‌گوید: «مُتْعَتان‏ كانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّه (ص) أَنَا أَنْهى عَنْهُما وَ أَعاقبِ عَلَيْهِما»[1] «دو متعه در زمان پيغمبر (ص) حلال بود من حرام كردم و عامل به آن دو را كيفر مى‏كنم». برای مقابله با این سخن، چنین توصیه‌هایی می‌شد. در حالی‌که در حالِ حاضر ما در چنین شرایط تاریخی قرار نداریم و برعکس، اگر بخواهیم چنین اعمالی را دنبال کنیم خانواده‌ها از هم پاشیده می‌شود. موفق باشید

 


[1] ( 1)- على‏رضا كهنسال، نهج‏الحق و كشف‏الصدق، ص 281. تفسير كبير فخر رازى، ضمن تفسير آيه‏ى‏\i« فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُن ..».\E

14942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و گرانقدر، عارف بزرگ امام خمینی (قدس سره الشریف) جملاتی دارند به این مضمون که انسان تا زمانی که خود را اصلاح نکرده باشد. نباید دیگران را اصلاح کند. من طلبه تا زمانی که خود را اصلاح نکرده ام نباید به کارهای تبلیغی و اصلاح دیگران فکر کنم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است، مگر آن‌که ما در زیر سایه‌ی قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» سخنان آنان را اظهار کنیم بدون هیچ ادعایی. موفق باشید

12796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در ابتدا تشکر از لطف و زحمت شما بابت جوابدهی به سوالات رصدخانه فرهنگی اصفهان، ولی حقیقتا در مورد سوالات پرسیده شده جواب مبسوط تری را احساس نیاز کردیم و خواستیم که حضرتعالی مقداری بیشتر این موضوعات را برای ما و بینندگانمان بسط دهید: 3. نقشه مهندسی فرهنگ را چه می دانید؟ و سند آماده شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی را به چه میزان درست و عملیاتی می دانید؟ 4. عمیلات و یا اقدام صحیح در حوزه فرهنگ از کجا باید آغاز گردد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه‌ی نقشه‌ی مهندسی فرهنگی و سند شورای عالی از کسی باید سؤال شود که مواد آن را به‌طور تخصصی بررسی کرده است  و قسمت چهارم سؤال را نیز در دلِ عرایض خود جواب داده‌ام. از بنده انتظار نگاه فلسفی به فرهنگ داشته باشید و نه نگاه اجرایی که در توان بنده نیست. موفق باشید

12352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پدری دارم 45 ساله کارگر. با اعتقادات سالم و تقریبا خوب. ولایی و... حتی مرا خودش فرستاد طلبگی ولی خودش نماز نمی خواند و کمی زود عصبانی می شود. چکار کنم که نماز خوانش کنم و مهربانتر...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید با پدرتان مدارا کنید و با مهربانی‌های زیاد إن‌شاءاللّه انگیزه‌ی نمازخوانی در او ایجاد می‌شود، ولی مستقیماً در مورد این‌که بخواهید او را نمازخوان کنید، وارد نشوید. موفق باشید

11879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد عزیز علت تطابق علم ما با عالم خارج چیست؟ یا بهتر است بگویم علت تطابق وجود ذهنی با وجود عینی در خارج چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت نمی‌خواهد، این یک امر و احساس بدیهی است. موفق باشید

10670
متن پرسش
سلام به شما: با توجه به تاکیدات شما به جوانان طالب خدمت به انقلاب، خواهشمند است دلایل خود را بطور کامل برای ترجیح دادن حوزه در این مقطع زمانی ذکر بفرمایید. آیا این تاکید و اولویت برای خواهران نیز به این جدیت مطرح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار فرهنگی اساسی‌ترین نیاز انقلاب اسلامی است و مایه‌های اصلی کار فرهنگی در آیات و روایات است و در حوزه بهتر می‌توان زمینه‌ی ارتباط با آیات و روایات را در خود شکل داد. اگر حوزه‌های خواهران هم در این مسیر همّت خود را قرار دهند حوزه برای خواهران هم خوب است مشروط بر این‌که خواهرانی که همسر دارند، امور همسرداری را در اولویت قرار دهند. موفق باشید
10543
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب حقیقت نوری اهل بیت چنین آمده: اهل بیت علیهم السلام عین کمال اند! آیا این مطلب با عینیت کمال خداوند تناقض ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین کمال از جهت انسانی غیر از عین کمال از جهت وجودی است. امامان«علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های معصوم عین آن کمالی هستند که هر انسانی باید به آن برسد و لذا در جایی دیگر عرض شده آن‌ها عین‌الانسان‌اند. موفق باشید
10540
متن پرسش
با سلام. بنده جوانی هستم که متاسفانه خیلی دچار خیالات و موهومات هستم. این در حالی است که ده ساعت از شبانه روز را به مطالعه مشغولم ولی نمی دانم چرا در حین مطالعه هم خیالاتم فعال است. خیلی از این بابت ناراحت هستم. و می دانم اگر با همین روال ادامه بدهم بدبخت از این دنیا بار می بندم. کتاب ادب خیال عقل و قلب را مطالعه کردم. بسیار عالی بود ولی تاثیر خیلی زیادی حداقل روی بنده نداشت. استاد عزیز لطفا به حال خسته من تامل بفرمایید و برنامه ای بدهی د(حال ذکر زبانی یا عملی یا...) تا از این کثرات خارج شوم و ان شاالله به وحدت نزدیک شوم. می دانم که می شود ولی تا الان که خیلی دشوار بوده. با تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نشان داد چه کاری می‌توانیم برای مدیریت خیال و عقل و قلب خود انجام دهیم، لذا اگر سعی کنیم آن طور که گفته شد عمل کنیم آرام‌آرام عنان ما از دست خیالاتمان گرفته می‌شود هرچند به این زودی‌ها خیالات از میدان به‌در نمی‌روند. موفق باشید
10501
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: سوالی داشتم در مورد خوارج: اول اینکه آیا جنگ با آنها را حضرت شروع کردند یا در پاسخ توطئه آنها جنگ شد؟ دوما ضمن توجه با مساله تحمیلگری حکمیت و نیز اینکه آنها خیلی راحت با یک گناه، افراد را کافر می دانستند و مباحث شهید مطهری در جاذبه و دافعه علی (ع)، واقعا چه شد که حضرت امیر (ع) در مورد آنها به این تشخیص برسد که باید خوارج کشته شوند؟ حقیقتا انسان هرچه فکر می کند در مورد قتل خوارج کم می آورد. باید دلیل خیلی عمیق تر و مهم تر از این حرفها باشد؟ دلیل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اطلاع دارید که خوارج بر نظام اسلامی خروج کردند و جبهه‌ی مقابله با حضرت را تشکیل دادند و علناً مقابله می‌کردند و نه‌تنها دست به کشتار می‌زدند بلکه نافرمانی علنی راه انداخته بودند و در این حال بر حاکم اسلامی واجب است شرآن‌ها را دفع کند. موفق باشید
نمایش چاپی