بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13422
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: احتراماً، پیرو سوال 13408 و جواب جنابعالی در خصوص نسبت خداوند با مخلوقات، چون حضرت امام (ره) در تفسیر سوره حمد می فرمایند که نسبت خداوند با مخلوقات حتی مانند نسبت نفس با قوای نفس نیست و بالاتر از این حرفهاست. به همین دلیل مزاحم شدم که راهنمائی بفرمائید منظور امام چیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن فراز از سخنان حضرت امام، عرض شد که در هرحال در نسبت بین قوا و نفس یک نحوه دوگانگی در میان است. در حالی‌که مطابق وحدت شخصیه‌ی وجود، بین خالق و مخلوق دوگانگی نیست. به همین جهت فرمودند: مثل موج و دریا بهتر است چون در عین آن‌که موج؛ غیر دریا است ولی بیرون دریا هم نیست بلکه مظهری از دریا است. موفق باشید   

13390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم بدونم نظر استاد طاهرزاده درباره هیئت های هفتگی که جوونای بسیاری رو جذب کرده چیه؟ جلساتی که بعد از روضه سینه زنی های نسبتا طولانی با شور و سبک تند دارند؟ مداحای معروف مثل حاج عبدالرضا هلالی که واقعا بنظرم جریان سازی بسیاری خوبی رو ایجاد کردند و جوانان رو بیش از هر چیزی ولایتی و بعد دوستدار اهل بیت (ع) می کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید این جلسات را مقدماتی قرار داد برای تعمق‌بخشیدن به معارف الهی، وگرنه امتی که با احساساتی بیایند، با احساساتی می‌روند. موفق باشید

12956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
هو با سلام: استاد عزیز آیا موهبت عصمت امام از طریق خداوند به علم خداوند هم بر می گردد؟ یعنی در اثر دانستن این مطلب که آن ها در پی گناه نمی روند، این عصمت را به امام علیهم السلام دادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است. عرایضی در ابتدای کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد هست. موفق باشید

12451
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تبریک فرا رسیدن ماه مبارک رمضان: استاد عزیز چند روزی دچار حالتی شده ام که نمی دانم از این حالت خوشحال باشم یا نگران. بنده مدتی است وقتی اسم اهل بیت (علیه السلام) و مقام معظم رهبری (حفظه ا..) را می شنوم منقلب شده و گریه ام می گیرد و یا حتی اگر نوشته اسم ائمه (علیه السلام) را ببینم اشکم سرازیر می شود و این موضوع باعث سوءتفاهم اطرافیان شده و فکر می کنند از موضوعی رنج می برم. استاد چطور ممکن است کسی با این همه گناه دچار این حالت شود. یا علی
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه این حضرت حق است که ابتدا به بنده‌ی خود نظر می‌کند و افق جان او را نسبت به حقیقت می‌گشاید و در این راستا جان انسان طالب نزدیکی به حقیقت می‌شود و اشک همان قدم‌هایی است که انسان را به سوی حقیقت می‌کشاند و لذا وقتی به یاد انسان‌هایی می‌افتد که گزارش‌گر حقیقت‌اند و از دست و زبان آن‌ها اشاراتی به حقیقت در میان است، اشکش جاری می‌شود. از این به بعد است که بنده باید در مقابل لطفی که پروردگارش به او کرده است خود را در زیر دستورات شریعت حضرت حق قرار دهد و آن‌چه از طرف پروردگار به او رسیده است را برای خود نهادینه و پایدار نماید، وگرنه آن حالت خوش معنوی، دولتِ مستعجل خواهد شد و پس از مدتی آن حالت را از دست خواهد داد. موفق باشید

8795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. استاد پس از خواندن مطالب شما از قبیل برهان صدیقین و مثالهای زیبایتان در خصوص و تمثیل نور و از طرفی دیگر هم نگاهی کوتاه به تفسیر آیه ی نور علامه حسینی طهرانی انداختم و خدا را شکر مطالبی ژرف و عمیق بود. اما چند وقتی هست که سوالی برایم پیش آمده و اینکه خود نور هم که از جنس ماده است و این بحث فوتون های نوری را که میگویند به نظرم مربوط به مادی بودن نور میشود. اگر نور مادی باشد ما بحث برهان صدیقین و تفسیر آیه ی نور از منظر حکما و عرفا چه میشود؟ نمیدانم شاید هم بنده اشتباه بکنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نوری که ما مثال می‌زنیم که به قولی مجموعه‌ی فوتون‌ها است، یک مثال است برای نشان‌دادن خصوصیات موجودات مجرد. بهترین مثالِ ملموس «نفس» است.
8636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . فایل شرعی مجسمه موجود در سایت خراب است و صفحه اش باز نمیشود .با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جناب آقای دکتر قدوسی جهت بررسی
8196

معاد جسمانیبازدید:

متن پرسش
سلام آیا ملاصدرا معاد جسمانی را قبول داشته؟ آیا تفسیری که ایشان از معاد جسمانی ارائه میکنند با معاد جسمانی در قران مطابقت دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً قبول داشته. حضرت امام در شرح جلد هشتم و نهم اسفار که تحت عنوان تقریرات درس فلسفه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»، چاپ شده روشن می‌کنند چقدر نگاهی که ملاصدرا به معاد جسمانی دارد به آیات و روایات ما نزدیک است نسبت به آن‌هایی که معاد جسمانی را تنها همان معاد مادی و گوشتی قلمداد کرده‌اند. موفق باشید
7952
متن پرسش
باسلام چرا مصاحبه ی نحله‌ی نجف روی سایت نیامده؟متشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: إن‌شاءاللّه عزیزان اقدام خواهند کرد. موفق باشید
7450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب محضر استادفرزانه ، در راستای تبیین بنیادهای فلسفی انقلاب اسلامی دربین فرهنگیان محترم ، مسابقه کتاب خوانی «انقلاب اسلامی بازگشت به عهدقدسی » به صورت اینترنتی برگزار شد. که خوشبختانه با استقبال زیاد همکاران انجام شد . پیشنهاد حضرتعالی برای اعتلای معرفتی و بصیرتی فرهنگیان به ویژه دبیران الهیات در شرایط فعلی چیست؟لطفاً ارائه طریق بفرمایید.ضمناً نمونه سوالات این آزمون جهت استفاده سایرکاربران وعلاقمندان ارسال می گردد.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه مقدمه‌ی خوبی باشد تا ان‌شاءاللّه مباحث معرفت‌النفسی جایش باز شود. موفق باشید
7426

عبرتبازدید:

متن پرسش
سلام امام علی در جایی می فرمایند اعرف الحق تعرف اهله ودر نهج البلاغه خطبه 147 می فرمایند انکم لن تعرفو الرشد حتی تعرفو الذی ترکه . این دو سخن با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت می‌فرمایند در شناخت حق ملاک داشته باش و افراد ملاک تو نباشند، می‌خواهند ما را از شخص‌پرستی نجات دهند. وقتی می‌فرمایند مسیر رشد را نمی‌یابی مگر وقتی به سرنوشت آن‌کسی که مسیر رشد را ترک کرده، نظر کنی و عبرت بگیری؛ در واقع در جمله‌ی اخیر نظر دارند به عبرتی که از آن صحنه نصیب انسان می‌شود نه آن‌که شخص مدّ نظر باشد. موفق باشید
6954
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد گرامی اخیرا سایت خبرآنلاین مصاحبه ای با آیت الله علی کورانی عاملی داشته که به نظر می رسد با نوع نگاه حضرتعالی نسبت به تکالیف عصر غیبت تفاوتی هایی دارد به خصوص آنجا که می گویند: "هیچ یک از فقهای ما نگفته که ما برای انتظار، تکالیف خاصی داریم. خب چه کسی فتوا داده که چنین کاری باید کرد؟ هیچ کس. سخن این نظریه پردازان دربارۀ «واجبات انتظار»، سخنی غیر فقهی است؛ یا اخلاقی است، یا انشائی، یا خیالی. و منشأ آن از این جاست که نویسنده یا گوینده، مفهومی بیش از ظرفیت متن آیه و حدیث را بر متن تحمیل می‌کند. معمولاً سخنشان منبعی ندارد و از خودشان است." و نیز در ادامه بر این مطلب تاکید می کنند. بنظرم سخنان ایشان در عین حال که در محدوده فقه اصغر درست است و ما مسائل و احکام اضافه ای در رساله عملیه به جهت نسبت با امام زمان در آخرالزمان نداریم اما در مجموع کلامشان احساس می کنم در زمینه اخلاقی و اعتقادی یا به تعبیر خودشان انشائی و خیالی نیز، نوعی فروکاست صورت گرفته از افق نگاه جدی و ظریف درباب آخرالزمان و شرایط عصر غیبت که در کتابهای جنابعالی وجود دارد. شاید منشا دیدن این تفاوت بضاعت قلیل من بوده و قضیه طور دیگری است. ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید. متن کامل مصاحبه: آیت الله علی کورانی عاملی، یکی از علمای برجسته لبنان و ساکن شهر قم است. تا کنون ده‌ها عنوان کتاب دربارۀ تاریخ اسلام و کلام شیعه منتشر کرده، نخستین مرکز نرم افزاری اسلامی جهان را در ایران بنیان گذاشته و در چند شبکه ماهواره ای به زبان عربی و فارسی برنامه دارد. اما در ایران بیش از هر چیز، با کتاب «عصر ظهور» شناخته می‌شود. همان چهره برجسته و محققی که تولید کنندگان "سی دی ظهور" تمام اعتبار حرف های خود را به وی منتسب می کردند اما وی سخنان منتسب به خود را رد کرد. در سالروز آغاز ولایت حضرت صاحب الزمان (عج) چند پرسش را درباره مفاهیم انتظار و غیبت مطرح کرده ایم. گفت وگوی خبرآنلاین را با آیت الله کورانی می خوانید: تعریف مشترک از انتظار نزد شیعیان چیست؟ تعریفی که مورد اتفاق تمام فقهای شیعه باشد. انتظار دو بُعد و تعریف دارد. بُعد اول: گاهی انتظار یعنی منتظر بمانید، دولت تشکیل ندهید تا امام مهدی بیاید. یعنی صبر کن و دست نگه دار. زیرا شما نمی‌توانید دولتی عادل تشکیل دهید. پس هیچ دولتی تشکیل ندهیدو مسئولیت آن را به عهده نگیرید. بعضی از فقهای ما قائل به این رأی هستند و تشکیل دولت را قبل از ظهور امام زمان قبول نمی‌کنند. می‌گویند تکلیف ما نیست. بعضی‌هایشان حرام می‌دانند، بعضی‌هایشان می‌گویند جائز است ولی وظیفه نیست. اما بعضی‌ها هم تشکیل حکومت را جایز می‌دانند. بعضی از باب حِسبه، یعنی أحیاناً برای نظم جامعه جایز می‌دانند، مانند آیت‌الله عظمى خویی؛ و بعضی هم از باب ولایت فقیه، نه تنها جایز، بلکه وظیفه و واجب می‌دانند، مانند امام خمینی. پس نظر این‌ها دربارۀ انتظار با هم فرق دارد. از نظر امام خمینی یعنی انتظار داشته باشید ولی در عین حال فعالیت کنید و در خط امام مهدی(ع) دولت تشکیل بدهید، اما بعضی می‌گویند نه وظیفه ما این نیست. پس انتظار دو معنی دارد. انتظار با انقلاب و تشکیل حکومت، و انتظار بدون تشکیل حکومت که می‌گوید نه ما نمی‌توانیم دولت عدل تشکیل دهیم، پسبا حکومت‌هایی که هست می‌سازیم تا امام زمان بیاید. البته همزمان می‌کوشیم تا به حکومت جهت دهیم و راهنمایی‌اش کنیم تا از ظلمش بکاهیم. این یک بُعد از انتظار بود. این که حکومت تشکیل بدهیم یا ندهیم. بُعد دیگر که مورد اتفاق همه شیعیان است، انتظار به معنی امید و توقع است. یعنی یقینی عمیق به این که آینده از آنِ دولت عدل الهی است. یعنی به جای یأس و ناامیدی، امید داشته باشید، شاید هر لحظه خدا این کار را شروع کرده و ظهور امام را آغاز کند. -می‌شود توضیح دهید که منظور از این بُعد چیست؟ آیا فعالیت خاصی را نمی‌طلبد؟ بعضی‌ها وقتی می‌بینند چه قدر فساد و ظلم هست، چه قدر مردم بی دین شده‌اند، مأیوس می‌شوند. این باور می‌گوید مأیوس نشوید. کار جهان به دست خداست. خدا این اجازه را داده، اما در نهایت نقشه و برنامۀ دیگری دارد. -پس یعنی اعتقاد به این که این سیر تاریخ بشر، هدفی داشته و نهایت خوشی دارد. احسنت. یعنی «الخط البیانی»، یعنی سیر تاریخی امت اسلامی، حتماً باید به اوج خود، یعنی شمول اسلام بر کل جهان برسد. «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه» هدف است و حتمی و قطعی است. کی اتفاق می‌افتد؟ نمی‌دانیم. ولی توقع داریم شاید امسال باشد، شاید سال آینده، شاید هم هزار سال دیگر. -خب این بُعد انتظار، تکالیف خاصی را ایجاب نمی‌کند؟ هرگز. هیچ یک از فقهای ما نگفته که ما برای انتظار، تکالیف خاصی داریم. -پس این همه که می‌گویند و می‌نویسند و کتاب و جزوه منتشر می‌کنند که وظایف منتظران چیست، چه می‌شود؟ خب چه کسی فتوا داده که چنین کاری باید کرد؟ هیچ کس. سخن این نظریه پردازان دربارۀ «واجبات انتظار»، سخنی غیر فقهی است؛ یا اخلاقی است، یا انشائی، یا خیالی. و منشأ آن از این جاست که نویسنده یا گوینده، مفهومی بیش از ظرفیت متن آیه و حدیث را بر متن تحمیل می‌کند. معمولاً سخنشان منبعی ندارد و از خودشان است. -یعنی کاری فقهی و فقاهتی نیست. نه. هرگز. ما چیزی به عنوان «تکالیف زمان غیبت»، «به علت غیبت» یا «در انتظار» نداریم. تکلیف واجب برای مکلّف، همان تکالیف عمومی زمان حضور امامان است و نه چیزی بیشتر. فقط همان است. تکلیف ما در زمان غیبت و حضور معصوم فرقی نمی‌کند. متون رسیده از اهل بیت تأکید دارد که تنها کار واجب در زمان غیبت امام این است: ایمان و انتظار فرج او. فقط ما راتشویق کرده‌اند که برای او دعا کنیم و با او ارتباط روحی داشته و به او توسل کنیم. -پس وظیفه فرد منتظر که بعضی همه اش روی آن تأکید می کنند؟... وظیفه ای که مربوط بشود به جامعه، نداریم. هیچ وظیفه‌ای برای انتظار و مخصوص آن نداریم. -پس وظیفه منتظر شد فقط انجام واجبات و ترک محرّمات و دعا. همین تکالیف شرعی ثابت شده است. یعنی حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه. هر کس که به این‌ها عمل کند، واجبات را انجام دهد و گناهان را ترک کند، یعنی منتظر است و مورد قبول. -پس فرق کسی که به امام زمان اعتقاد دارد و کسی که ندارد در چیست؟ خب این منتظر است و توقع دارد امام ظهور کند، ولی آن، توقع ندارد. -یعنی تفاوتشان تنها در یک حالت روحی است؟ تفاوت آن‌ها در باورها و عواطف است. و این کم چیزی نیست. این یک تفاوت اساسی است. این [=منتظر] اعتقاد دارد که خط سیر جهان به طرف تکامل و به طرف دولت عدل الهی است. -آخر می‌گویند اگر کسی اعتقادی داشته باشد باید عملی را متناسب با اعتقادش انجام دهد. خیر. این یک قاعدۀ کلی نیست. مثلا ما به آسمان‌های هفتگانه معتقدیم، حال، تکلیف متناسب با آن چیست؟! اعتقاد به امام مهدی(ع) ، تکالیف ویژه ای را که موازی با آن باشد، ایجاب نمی‌کند. حداکثر می‌توان گفت ایمان به او، دعا برای او، و احساس آمادگی برای کمک به او در صورت ظهورش، موازی با اعتقاد به اوست. -یعنی بخشی از دین داری شیعه است و چیزی مستقل نیست که فعالیت مستقلی را بطلبد. همین طور است. هرگز. -پس نظر قائلان به تشکیل حکومت چه می‌شود؟ آن را وظیفه منتظران در زمان غیبت نمی‌دانند؟ این هم مختص به زمان غیبت نیست. غیبت وظیفه خاصی را ایجاب نمی‌کند. حتی ولایت فقیه هم از نظر قائلان به آن، هم در حضور و هم در غیبت معصوم مطرح است. و در مورد نیابت فقیه از معصوم به حدیث «جَعَلتُهُ عَلَیکم حاکماً» از امام صادق(ع) استناد می‌کنند که به زمان حضور امام هم برمی گردد. /6262
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته مسئله بسیار ظریف‌تر و دقیق‌تر از آن است که جناب آقای کورانی مطرح می‌فرمایند و حتی در کتاب «عصر ظهور» ایشان که از وجهی نکاتی را در رابطه با عصر ظهور فرموده‌اند بسیاربسیار نکاتی هست که ایشان در آن کتاب متذکر نشده‌اند و این یک امر بدیهی است. ولی در هرحال مسئله‌ی تلاش برای تحقق عدالت از طریق انسان کامل چیزی است ماوراء این حرف‌ها، و روح اسلامیت هرمسلمان بر عهده‌ی مسلمانان می‌گذارد که زمینه‌ی ظهور نور الهی را فراهم کنند و مگر جز این است که ملتی که منتظر مصلح هستند باید خود صالح باشند؟ و ملت صالح می‌توانند نسبت به حاکمیت جامعه و امور سیاسی و اقتصادی و تربیتی خود بی‌تفاوت باشند؟ و مگر ولایت فقیه جز ایجاد شرایط برای به‌وجودآمدن انسان‌های صالحی است که زمینه‌ی ظهور مصلح را فراهم کنند و آن امام عزیز غایب را امیدوار نمایند؟ موفق باشید
5501
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز . موضوع مورد تحقیق اینجانب روش های ارتقاء مدیریت با تبیین آرمان ها اهداف ،جایگاه انقلاب اسلامی می باشد که جهت این موضوع از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی حضرتعالی بهره برده ام سوال من این است که مهمترین عواملی که مانع رسیدن به اهداف و آرمان های مقدس انقلاب (برای مدیران )وجود دارد چیست؟به عبارت ساده تر با این که بیش از سه دهه از انقلاب می گذرد و علیرغم اینکه آرمان ها اهداف و جایگاه انقلاب اسلامی توسط امام و رهبری و دیگر بزرگان بارها تبیین شده لکن خروجی کار در مدیران دیده نشده است.و سوال این است که مهمترین عوامل (متغیر های مداخله گر) در راه رسیدن به آرمان ها و اهداف متعالی که برای مدیران متصور است چیست ؟شاید با بررسی این عوامل و انجام اقداماتی در کاهش آن بتوان بهتر به آرمان ها رسید و زمینه رشد و تعالی مدیران فراهم شود
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «عالم انسان دینی» عرایضی در این مورد داشته‌ام که از یک طرف با بسته‌شدن در خانه‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و غفلت از فرهنگ حضوری آن‌ها، عالَم دینی در خفا رفت و از طرف دیگر با غلبه‌ی روح غرب‌زدگی، انقلاب اسلامی از بعضی جهات در حجاب غرب‌زدگی گرفتار شد و با بازگشت به حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ازهمه‌ی جهات افق روشن و کار شروع می‌شود.
4940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در سؤال قبلی این مثال را مطرح کردم که: «انسان در اثر علم حضوری به خداوند، از گناهانش خجالت کشیده توبه می‌کند.»، و شما در پاسخ فرمودید که: «همین‌که توانست به آن محبت فطری نظرکند و محبّت به حضرت حق در او پرتو بیفشاند، دیگر از معصیت بدش می‌آید.». اولاً آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس در مورد علم حضوری به خداوند، نه تنها علم حصولی به این علم حضوری منشأ تصمیم‌گیری و عمل می‌شود، بلکه حتی خود این علم حضوری هم منشأ تصمیم‌گیری و عمل می‌شود.»؟ ثانیاً آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس علم حضوری به خداوند، جزء مبادی عملی است.»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درستی است. موفق باشید
4608
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی. چند سوال از محضر شما داشتم: 1.تگر ما بخواهیم می توانیم شبیه حضرت زهرا(س) شویم یا نه؟ 2.بدست اوردن مقام ان حضرت امکان پذیر است ؟ 3.تفاوت در بدست اوردن مقام حضرت زهرا و شبیه خودشان شدن چه فرقی باهم دارد؟ 4.چرا بعضی از انسانها ساداتند بعضی دیگر خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- به گفته‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام»: « َ لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَد » احدی از این امت قابل مقایسه با آل محمد نیست. آن‌ها در مقام طهارت‌اند و ما اگر بخواهیم به طهارت برسیم باید آن‌ها را الگو و اسوه‌ی خود قرار دهیم. مثل آن‌که اگر کسی خواست تشنگی خود را برطرف کند باید به آب رجوع کند. این بحث در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در بحث آیه‌ی تطهیر شده است 3- شبیه‌شدن به مقام معصوم همان‌طور که عرض شد به آن است که در ذیل شخصیت آن بزرگان قرار گیریم 4- از خدا بپرسید که مصلحت امور افراد را می‌داند. موفق باشید
4575
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده می خواستم بدانم در این دوران سخت و پرتنش کسی که قصد خدمت به انقلاب را دارد چگونه می تواند سعه صدر و روحیه ی مقاومت را در خود تقویت کند؟ بنده خودم به تجربه دریافته ام که حتی اموری مثل بنیه جسمی و ضریب هوشی و حافظه هم در مواقعی که فشار بر روی انسان می آید خیلی به انسان کمک می کند تا تعادل روانی خود را حفظ کند. برای همین خیلی اخیرا نسبت به تغذیه و ورزش اهتمام پیدا کرده ام. اما از لحاظ بعد روحانی و معنوی، موثرترین راه ها برای افزایش سعه صدر و روحیه مقاومت چیست؟ آیا به نظر شما سخت گیری به نفس و دوری از عافیت طلبی می تواند یکی از آن راه ها باشد؟ آیا ریاضت های شرعی، کاهش دادن ساعات خواب، دوری از پرخوری نیز یکی دیگر از راه ها است؟ تقویت قوه عاقله هم از طریق ریاضت های فکری می تواند کمک کند؟ لطفا هر راه دیگری به ذهنتان می رسد از ما دریغ نفرمایید، متشکرم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید به دنبال معارف عمیق دینی باشید تا با احساس هرچه بیشتر حضور خداوند در عالم ، روحیه‌ی مقاومت‌تان ظهور کند و سپس با مطالعه‌ی کتب اخلاقی به روشی که شریعت الهی روشن کرده خود را منوّر به فضایل اخلاقی نمایید تا خداوند راهنمایی‌های اصلی را به شما بنماید، إن‌شاءالله. موفق باشید
3322

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
باسلام 1. آیا من های انسان ها بایکدیگر فرق دارد؟ 2.آیا من های انسانها هیچ وقت نمی میرد حتی در قیامت؟ 3.اگر خدا همه جا هست ÷س چه نیازی هست که ما به سجده برویم یا دستانمان را بلند کنیم و اورا صدا بزنیم؟ 4. به نظر شما مولوی شیعه است یا سنی بادلیل بیان فرمائید؟ 5. آیا فکر نمی کنید که تفسیر المیزان سنگین است و برای شروع آن باید خیلی کار کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در مورد سه سؤال اول، کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را با سی‌دی مربوطه مطالعه بفرمایید و در مورد سؤال چهارم به کتاب «روح مجرد» از آیت‌الله طهرانی مراجعه فرمایید. در مورد سؤال پنجم با شما موافقم. موفق باشید
759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا رابطه ای بین غدیر وظهور از نظر ولایت پذیری هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وقتی امکان ولایت حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بر اساس غدیر فراهم نشد، ظهور حقیقت به زمان مناسب خود منجر خواهد شد تا مردم به مرحله‌ای برسند که بتوانند خود را در محضر ابعاد غیبی امام معصوم حاضر ببینند و غدیر در ولایت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»ظهور کامل می یابد. إن‌شاءالله. موفق باشید
21792
متن پرسش
با سلام: در کتاب روح مجرد آمده است: افرادی که که بدون رهبر و دلیل، خودسرانه راه ریاضت پیش گرفته و بنای نمازهای مستحبی و روزه مداوم و ترک حیوانی و ذکر ورد و فکر خودسرانه، از مطالعه کتب یا از تبعیت و پیروی استاد غیر کامل و یا از روی انتخاب و اختیار خویش نموده اند ابدا نمی توانند از این منزل بار سفر بر بندند زیرا اولا این منزل بسیار جالب و زیباست و دل کندن و عبور کردن مشکل است و ثانیا عبور از آن مستلزم قربانی نفس در راه اوست و چگونه نفس حاضر برای قربانی خودش می شود؟ در کل در این کتاب نظر این است که بدون استاد کامل سیر و سلوک نتیجه ناخوشایندی خواهد داشت حال وظیفه ما چیست؟ با توجه به اینکه اولا استادی نمی شناسیم اگر هم باشد از کجا بفهیم او استاد کامل است و ما ار به سرمنزل مقصود خواهد رساند ؟ آیا ما باید به صورت مردم عادی زندگی کنیم و بیخیال سیر و سلوک شویم چون عادی بودن بهتر از منحرف شدن است؟ خواهشمند است راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته بیشتر مربوط به زمان مرحوم قاضی است و با ظهور انقلاب اسلامی و تحققِ تاریخی دیگر، شرایط طوری شده که حضرت آیت اللّه بهجت، موضوعِ «علمِ تو استاد توست» را به میان آوردند که بحث آن در جزوه‌ی «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» در قسمت نوشتاری سایت هست. موفق باشید

لینک جزوه‌ی «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )»

21071
متن پرسش
سلام استاد گرامی: حرکت عجیب و غریب برای قدسی جلوه دادن مرحوم آقای رفسنجانی از یک طرف و برخورد عجیب‌تر حضرت آیت الله العظمی حکیم متألهه و عارف و مفسر بزرگ ما یعنی علامه جوادی آملی هم از طرف دیگر جمع کثیری را برآشفته، از جمله آقای اکبرنژاد بزرگوار را و این بیانیه از ایشان است که از کانال خودشون نقل قول می کنم: هاشمی اخلاقی نخواهد شد حتی اگر... امروز هفت دی ماه است یعنی تنها دو روز مانده به یوم الله نه دی! روزی که دست خدا دوباره از آستین ملت بیرون آمد و فتنه را با فتنه گران ربود و چون سیلی خروشان و بارانی ریزان، هوای کشور را بهاری کرد. هاشمی نه در 19 دی 95 که در 9 دی 88 از خاطره انقلاب حذف شد. کسی که نامه ای بدون سلام نوشت و در آن از دود و آتش و خیابان سخن راند. کسی که وزارت خارجه اسرائیل مردم را به نماز او فراخواند! کسی که در نظرگاه ملت شریف ایران راس فتنه بود و صحنه گردان آن! کسی که پایه گذار اقتصاد لیبرالی در جامعه بود و چرخ شدن بخشی از جامعه را در میان دنده های اقتصاد طبیعی می دانست و هزینه برای فرهنگ را مصرف و کار اقتصادی را شکوفایی می شمرد. آقای هاشمی که تجسم یک انسان لیبرال، سیاست زده غیر اخلاقی در ارتکاز تاریخی ملت ما به ویژه مومنین به انقلاب اسلامی ماندگار شد، درست دو روز مانده به نه دی یعنی روز حذف از تاریخ ملت ایران، به عنوان مرد اخلاق و مستجمع جمیع صفات باری تعالی قاب گرفته می شود. آن هم در قم! آن هم با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی! و مهمتر اینکه با پیام بیاد ماندنی پیر معرفت و مرجع انقلابی حضرت آیت الله جوادی آملی (دامت تاییداته)! این همه رندی در روز روشن! فرزندان انقلابی روح خدا مرده بودند که این اتفاق افتاد و کسی دم برنیاورد! هاشمی که در روزهای آخر حیات خود گرفتار هجر شده بود و قدرت دفاعی کشور را انکار می کرد و از هیچ بی اخلاقی در برابر انقلاب و مردم ابا نکرد، چطور شد مستجمع جمیع صفات باری تعالی و محاسن اخلاقی و... اینها مرا به این نتیجه می رساند که اولا خدا خواست تا دوباره برخی را رسوا کند و نقاب از چهره نفاقشان بیندازد و در ثانی خواست به امثال من بیاموزد که برای عرفان علاوه بر فتوحات مکیه و حکمتهای فصوص، عرفان به زمان هم لازم است وگرنه بازی می خوری که صاحب عرفان و حکمت فرمود: (مِنْ عِرْفَانِهِ‏ عِلْمُهُ بِزَمَانِهِ‏) و این است بازی روزگار که اگر نافذ البصیره نباشی، آن همه عرفان و ادب هم به دادت نمی رسد و دار و ندارت را مفت به پای سیاست بازان می ریزی و می بازی و دست خالی باز می گردی! خدا نگذرد از برخی بیوت که بدترین جفاها را با کسانی کردند که از سفره محبتشان بیشترین لقمه ها را گرفته بودند! اما بدانند که اگر ده ها شخصیت اخلاقی را به ضرب و زور به هاشمی سنجاق کنند، هاشمی اخلاقی نخواهد شد گرچه از اعتبار اخلاقی آنان بکاهد. خدا نگذرد از کسانی که با آیت الله نامیدن برخی و قالب کردن آنان به عنوان اسوه اخلاق و قاب گرفتن آن در کوی و برزن با دین مردم بازی کردند و با گشودن پای برخی بزرگان به این بازی های کثیف، به وجاهت روحانیت و مرجعیت عظیم شیعه آسیب زنند. محمد تقی اکبرنژاد 7/10/96 @akbar_nejad ببخشید استاد وقت شریفتان را می‌گیرم. می خواستیم نظر شریفتان را جویا شویم در این رابطه. بنده احساس می کنم خود آیت الله جوادی خیلی در جریان نیستند. نمی دانم. یعنی ایشان عارف به زمانه نیستند. و برای افرادی مانند من که علاقه وافر به فلسفه و عرفان دارند برای اینکه در فتنه‌ ها مقاوم باشند و بصیرت پیدا کنند چه توصیه ای دارید؟ واقعا می ترسم استاد. استاد شما در شرح دستورالعمل های سلوکی آیت الله بهجت ره می فرمودید که اونی که عارف است، سیاسی هم هست و عارف بصیرت دارد. دعای اساسی این روزهام فقط دعای عاقبت بخیری برای همه هست استاد عزیز تر از جانم. دعا کنید برای ما استاد. با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 21057 و 21065 عرض شد از یک طرف ما را به نگاه و حساسیت آقای اکبرنژاد نزدیک می‌کند، و از طرف دیگر ما را متذکر می‌شود تا نگاه‌های سیاسی افراد را در رابطه با تصوری که نسبت به آینده‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ دارند، بررسی کنیم. به این معنا که سعی شود جایگاه افراد را نسبت به انقلاب اسلامی بسنجیم، در همان حدّ بر روی آن‌ها حساب کنیم و از آن‌ها استفاده نماییم. فکر می‌کنم روش رهبری این‌چنین است. زیرا این افراد خود را بیرون از انقلاب نمی‌دانند تا ما آن‌ها را بیرون از انقلاب تصور کنیم. موفق باشید

19910
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در چین همه تلاش میکنن که یه لقمه نانی به کف آرند و به غفلت بخورن. در هند همه میرن سینما فیلم هندی ببینن بزن بزن، اکشن. در سوئد همه در صلح کامل زندگی میکنن تا حدی که از خوشی زیاد و البته از پوچی، خودکشی میکنن. تو آمریکا مهد هالیوود است و مجسمه‌ی آزادی و به کلینتون رأی میدن اما! ترامپ رأی الکترال میاره میشه رئیس جمهور. توی خط استوا هنوز هستند کسانی که تمدن نوظهور آدم‌کش را هنوز ندیده‌اند. و.... اینها چند نمونه از پدیده های رایج در جهان اطراف ماست. تو ایران! هم یه پدیده بوجود آمده به اسم حضرت مستطاب، مدّ ظله، دامت برکاته، قدس سره، حفظه الله تعالی، پسر عارف، جلو چشم میلیونها نفر گفته من خوبم! من تکم! من خاصم! من کروموزوم خوبی دارم! که معروف و پولدارم! بقیه خون خوبی تو رگهاشون نیست! گاگولن! دست و پا چلفتی‌ان! من از پدر و مادر خاصی به دنیا اومدم. حالا استاد! شما هی نزار ما بریم سرمون رو بزنیم به دیوار. والا قدیما از روی ریا هم شده صاحب‌منصبان دنیوی تواضع میکردن میگفتن «هذا من فضل ربی» ما کسی نیستیم. ما هیچی نیستیم! شما حدیثی، آیه‌ای، توصیه‌ای، نکته اخلاقی، چیزی ندارید به ما تزریق کنید تا از عصبانیت نریم سرمون رو بزنیم به یه دیوار رو به آفتاب نوک تیز با آجر لفتون؟! برچسب‌ها / اصلاح طلب؟ کروموزوم؟ فرد خاص؟ یکی یه دونه؟ چراغ خونه؟ گل گلخونه؟ پسر خونه؟ پسر بابا؟ تواضع؟ هذا من فضل؟ حالا شما بفرمایید؛ «گر بر سر نفس خود امیری مردی! آرام باش، افسار نفس را بکش! نمی خوام بکشم!!!! مگه زوره؟ دوست دارم اینقدر حرص بخوروم تا دق کنم ان شاءالله تعالی. باباجان! زن خارجیه تو شبکه‌ی «من و تو» و امثالهم به آقا میگه!!!! مقام معظم رهبری!! اینا به خودشون میگن مقام عظمی کروموزوم!!!!. ایمیلم خرابه، شخصی جواب ندید حرص میخورم ها.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم باید با مصرف یک ماده‌ی توهّم‌زا خود را نسبت به این حرف‌ها به گیجی بزنید، وگرنه، نه شخصِ شما بلکه هر آدمی که در هوشیاری باشد به نحوی یا خود را از یک بام بلند به روی زمین پرت می‌‌کند و یا مثل جنابعالی به دنبال دیواری می‌گردد که سر خود را محکم به همان نحوی که شما وصف کردید، بزند.

ما را چه شده است که سیاسیونِ ما چنین گل‌پسرانِ متوهَّمی تربیت کرده‌اند که در روز روشن سخنانی بگویند که احمق‌ترین آدم‌های دنیا هم چنین حرف‌هایی به ندرت می‌زنند!!!؟ باز به بنده ایراد بگیرید که چرا می‌گویم؛ جریان اصلاح‌طلبی در فضایِ روح غربی ، برداشتی عرفی از آزادی دارد و نه قدسی و تنها به این فکر می‌کند که چگونه از بستر آزادی، انتخاباتی را مدیریت کند که عملاً در آن انتخابات، اهدافِ انقلاب اسلامی خواسته یا ناخواسته در حجاب ‌رود و ما به جای پشت‌کردن به آزادی به جهت سوء استفاده‌ از آن، آزادی را از بندِ چنین افکاری آزاد کنیم تا همان حریّتی که دین متذکر آن است به صحنه آید و رعایت حقوق انسانی شکوفا گردد. این نوع نگاه به آزادی، آن نگاهی است که از آموزه‌های علی «علیه‌السلام» به‌دست می‌آید و نه از لیبرال‌دموکراسی.[1] آری! بستر اصلاح‌طلبی جز چنین انسان‌های متوهَّمی به‌بار نمی‌آورد در آن حدّش که رئیس جمهور آن هم فقط ملاکش رضایت رأی دهندگانِ به اوست به جای آن‌که ملاک عمل او حق و باطل باشد. که در این رابطه کمی دقِ دلِ خود را در جواب شماره‌ی سؤال 19909 خالی کردم. موفق باشید


[1] - حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا» بنده‌ی هیچ‌چیز مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده.

15929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. راسته که میگن علامه قمشه ای یه کتاب راجبه موسیقی نوشتن بعد آتیش زدن؟ بعدا پرسیدن چرا آتیش زدید گفتن: به حقایقی رسیدم که میشه با اون به بشر حکومت کرد! 2. موسیقی بالاخره خوبه یا بده؟ فقها بد میگن. علمای اخلاق تعریف میکنن! منظور کدوم موسیقیه؟ یا علی استاد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در مورد برادر علامه‌ی طباطبایی می گویند و سخن ایشان این بوده که ممکن است از آن سوء استفاده شود. آری! آن نوع موسیقی که امثال فارابی می‌توانند به وسیله‌ی آن در یک جلسه حضار را به خنده وادارد و سپس همه را خواب کند، چیز عجیبی است و ربطی به موسیقی‌های مطرح در این دوران ندارد. در رابطه با این نوع موسیقی‌ها می‌توانید به جواب سؤال‌های شماره‌ی 14950 و 15052 و 15079 رجوع فرمایید. موفق باشید

15730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: یک موسسه فرهنگی برای اینکه بتواند با قدرت کار کند، و موثر باشد، باید پشتوانه مالی داشته باشد از جمله داشتن شرکت یا موسسه اقتصادی، آیا شما با این مطلب موافقید؟ اگر موافق نیستید؛ خدمتتان عرض می کنم این موسسه فرهنگی هزینه های خود از جمله حقوق نیروها را از کجا باید تامین کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «فعالیت های فرهنگی بر روی گسل ناپایدار صاحبان ثروت» شده است. خوب است به آن جزوه که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

14467
متن پرسش
با سلام حضرت استاد: در وحدت ذات و مظاهر آیا مظاهر غیر از وجود هستن؟ اگر غیر و جدای از وجودند که این اشکالاتی دارد از جمله جدا کردن حق تعالی از مخلوقات و تجلیات و محدود شدن حق. اگه جدا نیست پس عین وجوده که در واقع مظاهر همون وجود نازل شده حق تعالی میشن، در واقع وجود تجلیات همون وجود حق تعالی هست اما اولی که ایراد داشت اینم اگر بپذیریم که همون وحدت تشکیکی درست کردیم که تفاوت وحدت تشکیکی ذات مراتب با وحدت شخصی ذات مظاهر در چیه؟ چون در واقع مظاهر هم همون وجودند. البته نازل شده، خوب این که شد تشکیک در وجود پس تشکیک ظهور تفاوتش با این چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بگوییم مخلوقات از جهت «وجود» نازله‌ی حق هستند در حالی‌که خداوند در مقام خداوندی‌اش کمال مطلق است، نازله‌ی او چون کمال مطلق نیست، پس خدا نیست و از این جهت نازله‌ی خداوند معنا ندارد بلکه باید بگوییم تجلیّات اسماء الهی در عالم ظهور دارد. و در مورد تشکیک در مراتب، برای وجود مرتبه قائل شده‌ایم. در حالی‌که در وحدت شخصی برای وجود مطلق، مرتبه‌ای قائل نیستیم، بلکه در نسبت خود با حق تفاوت قائلیم. موفق باشید

13290
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خدمت استاد گرامی: در فضای کنونی انقلاب و با توجه به نیاز یک زن به رشد معنوی شخصی و به تبع آن تاثیر بر خانواده به خصوص فرزندان، به نظر شما مادری که برای امری مثل تحصیل همسر به شهر دیگری رفته، نمی تواند از کسی کمک بگیرد و همچنین نوزاد چند ماهه دارد و به تبع آن با دو مسئله زیر روبرو است چگونه می تواند کارهای معرفتی از مسجد رفتن و شرکت در نماز جماعت گرفته تا حضور در دعا، سخنرانی، کلاس معرفتی و مطالعه کتب معرفتی را انجام دهد؟ اولین مسئله این است که تمام وقت او را یا فرزندان و به خصوص نوزاد تازه به دنیا آمده به خود اختصاص می دهد یا کارهای خانه و مسئله دیگر اینکه خیلی نمی توان کودکان را ساکت نگه داشت و در بیشتر جاها که نیاز به سکوت هست مثل مساجد و کلاس ها و ... به دلیل اینکه کودکان کوچک تر گریه و کودکان بزرگتر صبحت و بازی می کنند و باعث مزاحمت برای دیگران می شود امکان حضور مادر نیست و از طرفی با توجه به آنچه صحیح به نظر می رسد نمی تواند فاصله سنی بچه ها را زیاد کند تا در این بین به کارهای معرفتی برسد چون بهتر است حداکثر تا سه سال بعد بار دیگر بچه دار شود و و هم نمی تواند این امور را موکول به وقتی کند که بچه ها بزرگ شوند چون قطعا تا هنگامی که فرزندان بزرگ شوند انجام کارهای معرفتی متناسب با نیازهای فرزندان و خانواده تقریبا خیلی دیر شده است. مشغولیات و حال نامساعد دوران بارداری را هم که به مسائل گفته شده اضافه کنیم تقریبا وقت مناسبی برای کار معرفتی منسجم برایش باقی نمی ماند. ممنون می شویم به این سوال که مشکل من و خیلی از خانم های دیگر است پاسخ دهید. ضمنا شاید همسرتان نیز بتوانند راهنماییمان کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که مادری‌کردن برای فرزندان به قصد تربیت معنوی، خود به خود زمینه‌ی نور معرفت از طرف خداوند را در مادر ایجاد می‌کند، شما سعی کنید در کلیّات معارف وارد شوید نه در جزئیات. و در این موارد کمک‌گرفتن برای امورات کودکان اشکال ندارد. موفق باشید

12704
متن پرسش
سلام: در معراج السعادة آمده است كه عزلت يا مخالطه با مردم به فراخور حال افراد است، براي برخي مخالطه با مردم بهتر است و براي برخي عزلت نشيني، و برداشت من از كتاب اين بود كه عزلت نشيني در مقام بالاتري است. چطور تشخيص دهم كه براي بنده عزلت بهتر است يا مخالطه با مردم و ورود به اجتماع؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری در شرایطی که محیط نامساعد باشد و یا ضرورتی برای مخالطه با مردم نباشد، انزوا ترجیح دارد ولی از وظیفه‌ی خودمان در خدمت‌گذاری به مردم نباید غفلت کنیم. موفق باشید

نمایش چاپی