بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به اطلاع شما از حادثه ی اخیر (لواط گری شخص به نامی) به چند سوال بنده اگر لطف کنید پاسخ بدهید سپاسگزارم. 1) چرا رهبر (حفظه الله) که در این مسئله با توجه به اهم بودن موضوع (که یکی از کار های قبیح نهی شده ی خداوند در قرآن است) ورود نکردند؟ این کار به چارچوب اسلامی کشور لطمه می زند و رهبر (حفظه الله) هم رهبر اسلامی این کشور هستند. 2) باتوجه به اینکه این فرد به عنوان یکی از منسوبات به رهبر (حفظه الله) هستند تمام عوام در این کشور زبان به ناراحتی گشودند و در اعتراض بسر می برند چگونه می توان آنها را نسبت رهبر جامعه اسلامی خوشبین کرد؟ جواب این سوالات شاید بتواند بعضی از عوام را نسبت به ناراحتی که دارند آرام کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که بعضی از سایت‌های دلسوز نظام مطرح کرده‌اند: در این خصوص اطلاعات موثقی در دست نیست و آنچه سایتهای ضد انقلاب می نویسند مطمئنا قابل استناد نیست. حجمه به ایشان به نحوی هست که توسط فتو شاپ برای ایشون رای دادگاه هم درست کرده اند، یک بار قاضی پرونده حیدری است یک بار جعفری، یکبار تاریخ آن ۱۸/۹/۹۳ و یک بار۲۱/۰۲/۹۳ اما طبیعی است که صدای آمریکا و سایر شبکه هایی که خود در فسادهای اخلاقی فراوان غوطه ور هستند و هر از چند گاهی اخبار و تصاویر فساد مجریان و عوامل آنها منتشر می شود، نمی توانند منابع مورد اعتمادی برای اعلام چنین مواردی باشند و نمی توان دلسوزی آنها را باور کرد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی (از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌) آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.‏ (سوره حجرات آیه ۶) در صورتیکه چنین پرونده قضایی وجود داشته باشد، فقط قاضی پرونده است که اظهارات همه مرتبطین پرونده را شنیده و می تواند نظر قطعی دهد که، آیا چنین موضوعی صحت دارد یا نه؟ با توجه به حرمت و آبروی انسانها و حق الناس بودن موضوع، بهتر است از انتشار و قضاوت در چنین مواردی پرهیز کنیم،که مطمئنا هیچ سودی در انتشار اخبار غیر موثق وجود ندارد. در قرآن و فقه اسلامی، اثبات چنین مواردی حتما باید با ادله قوی و شاهدان عینی انجام گیرد. دشمنان و بدخواهان، در چنین مواردی از هرگونه تلاشی، فروگذار نمی کنند، تا چهره دین و متدینین را تخریب کنند و با بزرگ نمایی یا شایعه پراکنی به آن دامن می زنند. همانگونه که می بینید، این فرد را به بیت رهبری منسوب می کنند، در حالی که شعرا و مداحان و قاریان زیادی، برای اجرای برنامه به محافل ایشان تردد می کنند اما هیچ یک را نمی توان به بیت رهبری منسوب کرد. برخی افراد اطلاعاتشان، در حد چند پیام تلگرامی است اما به خود اجازه می دهند در هر پرونده قضایی، جای قاضی نشسته و حکم نهایی صادر کنند. تاریخ پر است از داستانهای افراد عابد و زاهدی که عاقبتشان فساد و هلاکت شده است و چه بسیار افراد گنهکاری که توبه نموده اند و عاقبت به خیر شده اند. زبیر ها ابن ملجم ها و شمرهای تاریخ هم بسیار بوده اند که حافظان قرآن بوده اند. بنابراین حتی اثبات چنین موضوعی نیز نمی تواند دستاویزی برای معاندان برای خدشه وارد کردن به چهره اسلام و انقلاب باشد. موفق باشید  

16972
متن پرسش
سلام علیکم: نظرتون راجع به این متن چیه؟ به نظر می آید اشکالاتی داشته باشه. در حالت پیش از حضور چون بینایی چشم باطنی انسان (قلب) ضعیف است انسان تنها ظاهر بین است بنابراین ممکن است قلب با احساس لطایفی که توسط عقل شناخته عقل را فریب دهد و مبنای شناخت را بجای تحقیق خیال قرار دهد. در اینجا چشمان دل عقل بوده یعنی عقل است که عاطفه ٔدل را بیدار کرده و با شناساندن مسأله عاطفی باعث سست شدن گامهای تحقیق عقل و مبنا قرار دادن تصورات قوهٔ خیال توسط عقل می شود تصوراتی که تنها از آگاهی از ظاهر حاصل شده و اینگونه است که عقل در پیش از حضور اولاً چشم دل است و ثانیاً توان دست یابی به باطن را ندارد و در مسائل عاطفی با یک قمار و دو راهی مواجه خواهد بود. در علم حضور این قلب است که واسطه ای برای باطن بین شدن عقل می شود همانند یک دوربین یا ذره بین برای عقل خواهد بود که باعث کنار رفتن پرده های مادی از مقابل عقل می شود که چیزی جز اتصال عقل (انسان درون) به دریای حکمت الهی به واسطهٔ دل که حریم الله است نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن فوق کمی دارای ابهام است ولی در هر حال همه‏ جانبه‏ بودن يك فكر به اين معنا است كه آن فكر با خودِ حقيقت مرتبط است و نه با مفهوم آن. گاهى با رفيق خود در مورد موضوعى بحث مى‏ كنيد، از يك طرف قبول داريد مطلبى كه او مى ‏گويد درست است ولى از طرف ديگر احساس مى‏ كنيد نمى‏ توانيد به طور كامل آن مطلب را قبول كنيد. اگر موضوع را درست تحليل كنيد متوجه مى‏ شويد رفيق شما مطلب را از يك زاويه مى‏ نگرد و مطرح مى ‏كند و شما نياز داريد مطلب را به صورت جامع و از جنبه‏ ى وجودى و اشراقى‏ اش بنگريد و لذا با همه‏ ى ابعادتان جواب خود را در رابطه با آن موضوع نمى‏ گيريد. شما وقتى با سخنان اهل البيت (عليهم السلام) روبه‏ رو مى‏ شويد ملاحظه مى‏ كنيد مطلب به شكل جامع بروز مى‏ كند. اهل البيت (عليهم السلام) در عين آن‏كه عقل رياضى و عقل فلسفى دارند ولى با ما از طريق عقل رياضى و يا عقل فلسفى سخن نمى‏ گويند تا با موضوعِ مطرح‏ شده از يك زاويه و يا دو زاويه آشنا شويم، عقل اشراقى آن‏ها ما را با حقيقتِ مطلب آشنا مى‏ كند. عقل اشراقى عقلى است كه از قلب جدا نيست، قرآن در توصيف چنين عقلى پاى قلب را به ميان مى‏ كشد و مى‏ فرمايد: انسان مى‏ تواند به جايى برسد كه قلب او تعقل كند و تعقل او از نور قلبى او جدا نباشد، در آيه‏ ى 46 سوره‏ ى حج مى‏ فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده‏ اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده‏ اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها حق را بشنوند؟ اگر منكران نبوت به تاريخ رجوع مى‏ كردند و سرنوشت اقوام هلاك شده را ملاحظه مى‏ نمودند به شعورى مى‏ رسيدند كه قلب و عقل آن‏ها هر دو فعليت مى‏ يافت‏. موفق باشید

16278
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: قرآن می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله» و اسما هم صورتهای موجود در عالم هستند در آیه ای دیگر می فرماید: «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام» چه چیزی فانی می شود و آیا وجه رب با وجه الله فرق دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه ربّ، یعنی تجلیّات اسمائی. و این است که در موجودی ظهور می‌کند هرچند آن موجود مثل درخت و دریا و انسان از بین برود. لذا است می فرماید حقیقت حیات و علم در عالم همواره در حال تجلی است هرچند مظاهر آن تجلی که در زمین ظهور کرده‌اند، فانی شود ولی آن تجلیات در مظاهر دیگر باقی خواهند ماند. موفق باشید

15938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ببخشید دو سوال از حضور حضرتعالی دارم: 1. اگر آقای x با سعه وجودی مثلا به اندازه 10 به فنای ذاتی و سپس به بقا بالله برسد در صورتی که بی سواد و درس نخوانده باشد؛ اما اگر همین آقای x عالم دینی و مجتهد و ذوفنون و دارای سواد بالا و درس خوانده باشد بعد با همان سعه وجودی مثلا 10 به فنای ذاتی برسد و سپس بقا، در کدام یک از این دو حالت شخص با رسیدن به عالم بقا که در آن جا مقام اولیاء کامل برحسب سعه وجودی آنهاست، دارای سعه وجودی بیشتر و به تبع آن مقام بالاتری دارد؟ 2. و بالفرض اگر عالم بودن و درس خوانده بودن در سعه وجودی تاثیر دارد و آن را زیاد می کند، آیا همه علوم مثلا فیزیک و شیمی و زیست و.. در افزایش سعه وجودی تاثیر دارند یا فقط علوم دینی مثل حدیث و فقه و...؟ خواهشا ارجاع به سوال دیگر ندهید و همچنین مثل اکثر اوقات طوری جواب دهید که بله یا نه بودن جواب برایم روشن شود نه اینکه در آخر، جواب و توضیحات داده شده برایم مبهم باقی بماند و نتوانم جواب را از آن استخراج کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مقامات این نوع علوم رسمی نه‌تنها کارآرایی ندارند، بلکه به قول خواجه عبداللّه انصاری در منازل انتهایی، مانعِ سیر نیز می‌باشند و یکی از کارهای سالک در آن منازل، آزادشدن از آن محفوظات و مفهومات است. با توجه به این امر جایی برای قسمت بعدی سؤال‌تان نمی‌ماند. موفق باشید

15607
متن پرسش
با سلام: سوالاتی از خدمتتان داشتم. یکی اینکه آیا با وقوع قیامت عالم ماده کلا برچیده می شود؟ یکی در مورد این بحث از قرآن که خداوند می فرمایند با نفوذ شیاطین به آسمان برای دزدیدن اخبار آسمان شهاب هایی آنها را دور می کند که شما فرمودید انوار عقلی است که توهمات شیطانی را دور می کند حال آیا این بحث شکل خارجی هم دارد؟ آیا این شهاب های آسمان ظاهری هم همان سنگ پرتاب شده بسوی شیاطین است؟ سوم اینکه در سوره بروج منظور از بروج که برج های آسمان است، در آسمان اصلی و وجودی ما آیا عالم عقل است اگر آری علت اینکه آن را به شکل بروج ترسیم فرمودند چیست؟ تفسیر المیزان را مطالعه کردم. و در آخر اینکه هر فرشته مظهر اطاعت از خداوند است طبق فرمایشتان حال در کتابی از کتابهایتان خواندم که بال فرشتگان اسما آنهاست چرا بال آنها اسما آنهاست؟ خواهشا به تمام سوالاتم پاسخ دهید. بخشی از تفسیر المیزان و بر خی کتابهایتان را هم مطالعه کرده ام. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری روشن می‌شود که این عالم ماده ذاتاً از عالمِ ماده‌بودن خارج می‌گردد ولی باز فیض خدا عالَمی را با همین هویت، متجلی می‌سازد 2- موضوع شهاب‌های مدّ نظر قرآن هیچ ربطی به سنگ‌های آسمانی که نام آن را شهاب گذاشته‌اند، ندارد. این سنگ‌ها با برخورد با طبقات آسمانی آتش می‌گیرند 3- بروج، از نظر لغت یعنی آن‌چیزی که نمایان است و در مسیر عالم غیب، حقایقی که نمایان می‌شوند بروج نامیده می‌شوند مثل آن‌که در سفرهای قدیم، آن‌چه از دور نمایان می‌شد برجِ مربوط به آن شهر بود 4- اسماء الهی مظاهرِ مقام احدی هستند و فرشتگان از آن جهت که مأمور تجلیّات انوار الهی می‌باشند، اسماء الهی را متجلی می‌کنند که در صورتِ مثالی آن‌ها، آن تجلیّات به صورت بال‌های آن‌ها ظاهر می‌شود. موفق باشید

15277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد به نظر شما برای رشد در بستر تفکری که نظر به وجود دارد دانستن فلسفه ملاصدرا لازم است یا نه؟ اگر چنین است برای شخصی که رشته اش این نیست و تا کنون هیچ مطالعه فلسفی نداشته است برای شروع و ادامه چه پیشنهاد می فرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه صدرایی به عالم، نگاه بسیار ارزشمندی است. سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بر همان اساس تنظیم شده است که شخص را وارد نگاه وجودی بنماید. موفق باشید

14213
متن پرسش
سلام علیکم: مباحث استاد مرحوم مهندسی و مرحوم صفایی می تواند کمک کند به ما؟ این دو استاد مورد تاییدند؟ آخر من نمی شناسم. یه بار خواستم در مورد عالم ذر تحقیق کنم رفتم تو سایت دروس حوزه دیدم فقط یک نفر درس عالم ذر داشته. دانلود کردم گوش دادم. هر چی بلد بودم هم قاطی شد. صوت آقای سیدان بود. بخاطر همون می ترسم. این دو نفر اونجوری که نیستن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت کند مرحوم صفائی را که با دلسوزیِ تمام نکات خوبی را برای ما به ارث گذاشته است. مرحوم مهندسی را نمی‌شناسم، ولی افراد مورد اطمینان از ایشان به‌خوبی یاد می‌کنند. موفق باشید

13290
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خدمت استاد گرامی: در فضای کنونی انقلاب و با توجه به نیاز یک زن به رشد معنوی شخصی و به تبع آن تاثیر بر خانواده به خصوص فرزندان، به نظر شما مادری که برای امری مثل تحصیل همسر به شهر دیگری رفته، نمی تواند از کسی کمک بگیرد و همچنین نوزاد چند ماهه دارد و به تبع آن با دو مسئله زیر روبرو است چگونه می تواند کارهای معرفتی از مسجد رفتن و شرکت در نماز جماعت گرفته تا حضور در دعا، سخنرانی، کلاس معرفتی و مطالعه کتب معرفتی را انجام دهد؟ اولین مسئله این است که تمام وقت او را یا فرزندان و به خصوص نوزاد تازه به دنیا آمده به خود اختصاص می دهد یا کارهای خانه و مسئله دیگر اینکه خیلی نمی توان کودکان را ساکت نگه داشت و در بیشتر جاها که نیاز به سکوت هست مثل مساجد و کلاس ها و ... به دلیل اینکه کودکان کوچک تر گریه و کودکان بزرگتر صبحت و بازی می کنند و باعث مزاحمت برای دیگران می شود امکان حضور مادر نیست و از طرفی با توجه به آنچه صحیح به نظر می رسد نمی تواند فاصله سنی بچه ها را زیاد کند تا در این بین به کارهای معرفتی برسد چون بهتر است حداکثر تا سه سال بعد بار دیگر بچه دار شود و و هم نمی تواند این امور را موکول به وقتی کند که بچه ها بزرگ شوند چون قطعا تا هنگامی که فرزندان بزرگ شوند انجام کارهای معرفتی متناسب با نیازهای فرزندان و خانواده تقریبا خیلی دیر شده است. مشغولیات و حال نامساعد دوران بارداری را هم که به مسائل گفته شده اضافه کنیم تقریبا وقت مناسبی برای کار معرفتی منسجم برایش باقی نمی ماند. ممنون می شویم به این سوال که مشکل من و خیلی از خانم های دیگر است پاسخ دهید. ضمنا شاید همسرتان نیز بتوانند راهنماییمان کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که مادری‌کردن برای فرزندان به قصد تربیت معنوی، خود به خود زمینه‌ی نور معرفت از طرف خداوند را در مادر ایجاد می‌کند، شما سعی کنید در کلیّات معارف وارد شوید نه در جزئیات. و در این موارد کمک‌گرفتن برای امورات کودکان اشکال ندارد. موفق باشید

13090

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من به توفیق الهی دروس عقیدتی شما را تمام کرده ام و این دروس در منظرم هست. اما به تازگی اتفاقی افتاده که فکر می کنم به صورت عمیق این دروس را کار نکرده ام. من دچار حادثه ای شده ام که بدنم آسیب دیده و عضوی از بدنم برای همیشه معلول شده و در پی این آسیب دیدگی به هیچ وجه نتوانستم بحث من مجرد فارق از بدنم را تفکیک کنم و دروس از منظرم می رفت و دچار بی حوصله ای می شدم در صورتی که در ابتدای شروع دروس با خود عهد کرده بودم به بدنم اصالت ندهم. اشکال کار را در کجا می بینید آیا خدا دانیم با خدا داریم متفاوت بوده؟ آیا نیاز به بازنگری در دروس دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته طول می‌کشد که انسان از اعضایی که مدت‌ها بدان عادت کرده است و نفس ناطقه‌ی او مبتنی بر آن اعضاء تصور هر عملی را داشته است، آرام‌آرام در حیطه‌ای فوق اعضاء مطلوبات خود را شکل دهد. در این راستا تمرکز و توجه کارساز است. مباحث «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راه‌گشاست. موفق باشید

10918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر شما دلیل این که شهید مطهری شخصی مثل بازرگان را به عنوان نخست وزیر مطرح می کند چیست؟ آیا این کار شهید اشتباه بسیار بزرگی نبود؟ (بعضی دلیلهایی گفته اند که با شخصیت حماسی شهید مطهری سازگار نیست)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این پیشنهاد منحصر به شهید مطهری نبود چندین نفر از بزرگان این پیشنهاد را دادند زیرا فکر می‌کردند از این طریق راحت‌تر می‌توان از نظام شاهنشاهی عبور کرد. موفق باشید
9751
متن پرسش
سلام علیکم: شما فرمودید برای تسخیر جوهر کامپیوتر که روحیه شتاب دارد باید به طمانینه نظر نمود. 1- منظورتان از طمانینه چیست؟ 2- آیا اگر نمازمان را با طمانینه بخوانیم می تواند تاثیری در تسخیر این پدیده داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق عین ثبات است، عالم ماده عین حرکت است، هر اندازه به حضرت حق نزدیک شویم از عجله فاصله می گیریم. کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» در این مورد نکاتی را متذکر می شود. موفق باشید
9435

نماز شببازدید:

متن پرسش
سلام من با بلند شدن از خواب در نیمه شب برای نماز شب مشکل دارم، آیا از فضائل نماز شب آگاهی کامل ندارم یا باید کار دیگری برای محدودیت خواب انجام بدهم یا توفیقی است که من ندارم؟ و یا .....؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با کنترل غذا در شب بدن را آماده کنید و اگر بیدار نشدید در روز قضای آن را انجام دهید تا روح، نماز شب را بشناسد و آثار حضور روحانیت نیمه شب را احساس کند. موفق باشید
7277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چه ارتباطی بین اصحاب کهف و کربلا وجود دارد که سر مقدس امام حسین آیه 9 سوره مبارک کهف را تلاوت کردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت که اصحاب کهف در عین آن‌که همه مردم فکر کردند کارشان تمام شد پس از سیصد و اندی سال بیدار شدند و نگاه‌ها را متوجه حقیقت توحید کردند که چگونه حاکمیت کفر مضمحل شد و حق ظهور کرد. حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» خواستند نگاه‌ها را به نتایج آینده‌ی نهضت خود بیندازند و حقیقتاً هم همان‌طور شد. موفق باشید
6454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد ارجمند - با توجه به علقه ای که بین روح و جسم حتی پس از مرگ وجود دارد و روح حالات جسم را درک می کند آیا اهدا اعضا افرادی که مرگ مغزی شد ه اند، به روح آنان فشار وار نمی کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرایضی در این مورد داشته‌ام. بنده با نظر شما موافقم. موفق باشید
6451
متن پرسش
آیا هم اکنون کسانی هستند که مانند هایدگر دغدغه سیره تکنولوژی بر بشر را داشته باشند و راهکار هم داشته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هایدگر راهی را گشود که امروز متفکران زیادی در دنیا در این رابطه فکر می‌کنند. موفق باشید
5389
متن پرسش
سلام استاد، من ازدواج کردم و بچه هم دارم، پدر و مادرم به اسرار پدرم ماهواره گرفتند ، من واقعا خیلی خیلی سختم است برم خونه مادرم و بهشون سر بزنم. واقعا وقتی بهش فکر می کنم که برم خونه، حالم بد می شود. اصلا حالم بد می شود پدری را ببینم که دائما به بدن های عریان ماهواره می نگرد. استاد چه کار کنم ؟ همه وجودم می لرزده که پدرم را با وصفی که گفتم ببینم. یقین دارم که هیچ اثری نمی توانم روشون بگذارم. به نظرتون اگر دوماهی یکبار بروم خانه صله ارحام را به جا آوردم؟ اصلا به نظرتون وظیفه من در ارتباط با صله رحم خانواده ام با وصفی که گفتم چیست؟ و هم چنین غذاهایی که خونه می خورم یا احیانا هدیه ای که خانواده ام بهم بدن با وصفی که گفتم از نظر اخلاقی چگونه است ؟ اصلا آرامش ندارم به خاطر استفاده از مالی که صاحبش فقط سرگرم ماهواره است و به ابتذال ماهواره کاملا واقفم. سوال دوم این که مادر من خیلی مؤمن بوده ولی تحت تأثیر پدرم خیلی خیلی عوض شده و امیالش دیگر دینی نیست. پدرم ایشون رو گمراه کرده، دلم برای مادرم می سوزد ، به نظرتان با این سوزش دلم در این باره چه کنم؟ می دانم کاری از دستم بر نمیاد. تروخدا زود جواب بدهید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که رابطه‌تان را قطع نکنید ،از سر محبت بفهمانید که از وضع پیش‌آمده ناراحت هستید و به این جهت سرزدن‌های خود را کم کرده‌اید، بگویید شما که ماهواره دارید ما را می‌خواهید چه‌کار؟ ولی خوردن غذایشان و گرفتن هدیه‌شان اشکال ندارد. در هر فرصتی که پیش می‌اید به مادرتان تذکر دهید آیا نمی‌ترسید وقتی پای صحبت دشمنان اسلام بنشینید آرام‌آرام سعادت دنیا و آخرت‌تان را از شما بگیرند! موفق باشید
4955
متن پرسش
سلام وخسته نباشید 1.جواب سوال( 4900 ) را اشتیاهی شده وندادید؟؟ 2.می خواستم بدونم انسانی که در دانشگاه تحصییل میکنه واولا چون معرفت نفس نداره نمی دونه چی می خواد بخونه وبرا چی میخواد بخونه و چون باید ادامه بده فقطگفتند به خاطر مدرک باید بخونه دیگه وبا توجه به مدرک گرایی الان؟(عالم دینی داشتن هم می شود با این رفتن به مدرک گرایی وشرایط و وقت گذاشتن جمع بست؟) 3.ایا شما به جزء صوتی که درمورد انتخاب حوزه ودانشگاه کردین در مورد دروس دانشگاهی مخصوصا انسانی نکردید؟ باتوجه به شناختی که دارید باتشکر فراوان از زحماتتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اشکال رفع شد. 2ـ اگر کسی به دنبال معارف عالیه باشد تجربه نشان داده در دانشگاه هم می‌شود از فرصت در این مورد استفاده کرد. 3ـ در مورد علم انسانی یک جزوه‌ای تحت عنوان « علوم انسانی عبوراز مدرنیته ونظر به اسما الله» دارم. موفق باشید.
4115
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد این حقیر به فلسفه و عرفان علاقه ی بسیار زیادی دارم ولی استاد ندارم و این باعث ناراحتی بنده شده است و از جایی که می خواهم در عرفان به فصوص و فلسفه به اسفار برسم و به عرفان عملی وارد شوم از شما در این راه دشوار کمک می خواهم لطفآ اینجانب را راهنمایی کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دانستن ادبیات عرب، باید بدایه و نهایه و اسفار را شروع کنید که اساتید خوبی در این دروس و نوارهای خوبی هست، بقیه را خداوند پیش می‌آورد. موفق باشید
3450
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز با بررسی آیات مربوط به خلقت آدم و زندگی او در بهشت و هبوط آدم روی زمین و اینکه خداوند جانشین در روی زمین قرار می دهد ، در یک جمع بندی و کنار هم قرار دادن این آیات چنین به نظر می رسد که خداوند علاوه بر جضرت آدم علیه السلام که او را از خاک آفرید انسانهای دیگری را هم همزمان یا بعد از خلقت آدم علیه السلام از خاک آفرید و در همان بهشت موقت جای داد. منتها حضرت آدم بعنوان نماینده آن انسانها و برگزیده خداوند بود که علم اسماء را تنها به او یاد داد و مورد سجود فرشتگان بطور رسمی قرار گرفت که با ترک اولی آدم علیه السلام همگی از بهشت خارج شدند و خداوند فرمود : قلنااهبطوا منها جمیعا.... که بدنبال آن هر کدام در گوشه ای از زمین فرود آمدند و این پراکندگی انسانها روی زمین نیز از همانجا ناشی می شود. خداوند برای هر گروهی نیز رسولی جهت هدایت آنها از بین خودشان برانگیخت که به تعداد معدودی از آنها در قرآن کریم اشاره شده است. نظر استاد در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌توان چنین نتیجه‌ای گرفت. در مورد «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعا» نیز گفته‌اند منظور آدم و حواء و شیطان بوده‌اند. و یا چون آدم برزخ نزولی حقیقت مثالی همه‌ی آدم‌ها است خطاب جمع به آن شده. زیرا اگر همه‌ی ما در آن‌جا نبوده‌ایم مگر می‌شود یک نفر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک شود و فرزندان او تقاس او را بکشند؟ در موضوع پراکندگی انسان‌ها بر روی زمین بعضی تحقیقات نشان می‌دهد که در زمان‌های گذشته این‌ها با همدیگر ارتباط داشته‌اند. شاید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» کمک کند. موفق باشید
2420

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من در زندگی زنان زیادی را دیدم که همه چیز خود را به پای شوهر ریختند اما در اخر رها شدند بی هیچی جتی پشتوانه مالی من مقدار مهریه ام بسیار کم است و ناچیز و الان به خاطر خرید خانه ناچارم هرچی طلا دارم بفروشم اما این موضوع خیلی فکرم رو مشغول کرده چون دیگه هیچ پشتوانه مالی ندارم از طرفی هم دوست ندارم از شوهرم بخام فسمتی از خانه را به نامم بزنه اون هم خودش ادمی نیس که اینکارو بکنه خیلی فکرم مشفوله اطفا راهنمایی بفرمایید لطف کنید این سوال را در بخش پرسش های عمومی قرار ندهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با همه‌ی این احوالات طوری عمل کنید که شوهرتان احساس نکند که با او دوگانه هستید. به‌خصوص که قوانین موجود طوری است که اگر خدای ناکرده کار به طلاق کشید زن را در اموال شوهر شریک می‌دانند. موفق باشید
2056
متن پرسش
با سلام اگر ما طبق قران قائل باشیم اولین انسانی که روی زمین امده است حضرت ادم و حوا بوده اند و حضرت ادم را به عنوان یک نبی که علم الاسما کلهاست در نظر بگیریم چگونه باید مسائلی که در مورد قبائل اولیه که تا این اواخر هم وجود داشته اند و مطالبی از ان دست که در ج اول تاریخ ویل دورانت درباره انها امده است را توجیه کنیم .مثلا سیر به سخن امدن انسان سیر زندگی در غارها و دوره شکار انتقال به کشاورزی ویل دورانت در ان کتاب معتقد است اکثر چیزها را مانند روشن کردن اتش ساخت خانه ذخیره کردن غذا و غیره را انسان اولیه از حیوانات یا طبیعت اموخته حال جالب این است که در قران هم اشاره میکند قابیل دفن میت را از کلاغ اموخت کلا تحلیل مطالب در مورد انسان اولیه با عنایت به داستان ادم و فطرت الهی چگونه می باشد.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فرهنگ مدرنیته معتقد بر تاریخ خطی است و می‌گوید همچنان بشر از توحش به سوی تمدّن جلو آمده تا نتیجه بگیرد، بشر امروز و فرهنگ مدرنیته کامل‌ترین تمدّن است و در همین رابطه به دروغ گفته‌اند انسان‌های اولیه وحشی بود‌ه‌اند در حالی‌که اولین انسان پیامبر است و اگر انسان‌های گذشته سعی می‌کرده‌اند به طور طبیعی زندگی کنند چون برکات زندگی طبیعی را می‌دانستند و در مسیر فطری قدم بر می‌داشتند و چون قابیل از مسیر فطرت خود خارج شد درمانده گشت و خداوند کلاغی را مأمور کرد تا به او بیاموزاند چگونه جسد برادرش را دفن کند. به همین جهت گفته می‌شود انسان‌های گذشته بر اساس الهامات الهی و اشراقات طبیعی زندگی خود را مدیریت می‌کردند. به قول شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» آیا می‌توان گفت بشر امروز با این‌همه جنگ و جنایت از جهت فضائل اخلاقی از بشر پانصدسال پیش بالاتر است؟ موفق باشید
967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام حضور استاد گرامی کلیت سوال درباره ایمان وراه تقویت آن تا رسیدن به یقین کامل است: * پشتوانه ایمان چیست؟یعنی برای آنکه بدانیم آنچه که آن را واقعی میدانیم حقیقتا واقعی است(در حالی آن غیب است) چه راهی هست؟آیا استدلال عقلی ما را بی نیاز میکند؟( یا باید بکند )و یا اینکه نه؛باید ایمان ما به شهود ختم شود؟ آیا این انتظار نابجایی است؟ *ما در توسلمان به اهل بیت علیهم السلام می توانیم انتظار پاسخ بگونه ای داشته باشیم که ما مطمئن کند که اوهست و همانگونه است که ما میشناسیمش و اصلا زمانی که او را مخاطب خود قرار داده ایم واقعا او مخاطب ما است,شاید ما گمان میکنیم که او را مخاطب قرار داده ایم و با او ارتباط داریم ولی خود را فریب داده و مثلا با خود سخن میکنیم و اگر اشک میریزیم ناشی ازچیز دیگری است(مثلا خستگی یا مشکلات روزمره یا..) *آیا ایمان امری ارادی است یعنی ما سعی کنیم با افزایش علم(عقلی و نقلی) و عمل در حد خودمان باور مندتر بشویم و میشویم؟ با تشکر از دقت نظر و وقتی که صرف میکنید التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی قلب انسان حقیقت را می‌شناسد، باید از طریق عقل متوجه آن حقیقت شد و با تزکیه و رعایت احکام شرعی، قلب را آماده کرد که با حقایق مأنوس شود. گفت: «اول قدم آن است که او را یابی...دوم قدم آن است که با او باشی» اگر معرفت کافی به جایگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» یعنی انسان‌های کامل داشته باشیم و انسانیت را بشناسیم می‌توانیم نظر آن ذوات مقدس را بر قلب خود احساس کنیم و به‌خصوص در زیارت آن‌ها تأثیر آن‌ها را در اصلاح خود به‌خوبی دریافت نماییم. پس از آن‌که عقل را در تشخیص حقیقت به میدان آوردیم و تزکیه‌ی لازم را انجام دادیم نور ایمان خود به خود تجلی می‌کند. موفق باشید
21710

صله‌ی رحمبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: صله رحم در زبان شریعت چه معنایی دارد؟ استاد عزیز با توجه به زندگی امروزی که کاربردی هم باشد لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات متعدد داریم که «رحِم» در عرش مستقر است و حضرت حق می‌فرماید قطع رحم مساوی قطع با من است و رحمت الهی از طریق صله‌ی رحم برای انسان جریان می‌یابد. به همین دلیل نباید طوری عمل کرد که تصور قطع رحم پیش آید. موفق باشید

21080
متن پرسش
با سلام: لطفا تفاوت عرض ذاتی با عرض لازم را بیان کنید. آیا برای خداوند تصور عرض ذاتی امکان پذیر است؟ اگر نه چرا در «رساله ولایت» علامه طباطبایی در فصل 4 مثال می آورند. و اگر امکان پذیر است لطفا مثال بزنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تعریف تفاوت چندانی بین عرض ذاتی و عرض لازم پیش نمی‌آید إلا این‌که عرض ذاتی طوری است که اگر از شیئ گرفته شود، آن شیئ امکانِ بقاء ندارد مثل گرما برای آتش. و عرض لازم طوری است که همراه با شیئ است مثل درجه‌ای از حرارت برای آب، هرچند لازمه‌ی آب‌بودن درجه‌ای از حرارت نیست، ولی هرگز آب بدون درجه‌ای از حرارت پیش نمی‌آید. برای خداوند بایداز صفاتی سخن گفت که عین ذات است، حالا اگر اسم آن را عرض ذاتی هم می‌گذارند؛ منظور صفات ذاتی است. موفق باشید

20143
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده آدم زود رنجی هستم. مثلا اگر کسی خواسته باشد اذیت کند یا مثلا خواسته باشد شوخی طعنه آمیز کند یا مسخره کند یا .....ناراحت می شوم. اینقدر ظرفیت ندارم که به خاطر این مسائل الکی، ناراحت نشوم. استاد از این قضیه که چرا شرح صدر ندارم رنج می برم. خواهش می کنم اگر ذکری، دعایی، آیه قرآنی یا.... هست راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مولوی: «مر سفیهان را رباید هر هوی / زان‌که نبودشان گرانیِ قوا» هر اندازه انسان با معارف الهیه و مسائل عقلی بیشتر آشنا شود، کم‌تر این امور وَهمی و خیالی او را در اختیار می‌گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی