بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5056
متن پرسش
سلام . امکان مطالعه همزمان چند موضوع هست یااینکه طبق سیر مطالعاتی پیش بریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که در سیر مطالعاتی همراه با شرح است مثل ده نکته و برهان صدیقین و معاد، باید به همان ترتیب جلو بروید ولی مباحثی مثل فرزندم این‌چنین باید بود و یا مباحث اخلاقی مثل ای اباذر را می‌توانید در کنار سیر مطالعاتی دنبال بفرمایید. موفق باشید
3062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام - خسته نباشید - نمودونم دسته بندیمو درست قرار دادم یا نه ولی سوال از خدمتتون دارم - با معرفت به الله تبارک تعالی و ایمان به تکیه گاهی بزرگ چون او قطعا مساله ای تو دنیا وجود نداره که براش غصه خورد . اما من اینطور نیستم یعنی معرفتی ندارم ولی میخوام تو مسیر معرفت گام بردارم - میدونم تدریجی هست - میدونم باید کتاب بخونم - میدونم باید گناه نکنم و واجباتو انجام بدم - ولی متاسفانه اگه کاری رو بدون ایمان بهش شروع کنم , قطعا تمومش نمی کنم. اخیرا به این موضوع فکر میکنم که هممون شیعه به دنیا اومدیم و بدون تحقیق و مطالعه که باعث شده تو مباحث ندونیم اصلا به چی اعتقاد دارم و کم میاریم - شک و تردیدام زیاد شده - به هر چی فکر میکنم و دلیلشو نمی فهمم - حتی به ذات الله - سر هر صحبتی یا منبری یا غیره سر بعضی بحثا شک میکنم - چطوری رهاشم از شک و تردید ؟ همش فکر میکنم که چرا ما که اینقدر تعدادمون کمه درست میگیم و این همه آدم غلط ؟ همش فکر میکنم ما ایرانیا چون احساسی هستیمو و به تغییر سخت و محکمیم , اینا رو باور داریم - حتی شک میکنم روحانی که جوابمو میده هم از رو احساسات و ریا داره جواب میده و ایمانی نداره - خلاصه موندم چه کنم - کتابی یا عملی یا هرچی که کمکم میکنه بگید - شمارو هم نمیشناسم و نمیدونم با جوابتون باز چه شکی سراغم میاد! به ایمیلم بفرستید لطفا - میخوام مومنی بشم که همه چیزش خداست نه فقط زبانا بگه یا الله و بگه الهی العفو و فرداش باز دروغ و گناه - بره سینه بزنه و باز فرداش گناه کبیره
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً همین حالت برای طرفی پیش آمد که در جنگ صفین یک طرف علی«علیه‌السلام» را می‌دید و یک طرف صحابه‌ی پیامبر را که عمری برای احیاء اسلام مبارزه کرده بودند موضوع را با خودِ حضرت در میان گذاشت و حضرت راهکار خوبی به او پیشنهاد کردند، فرمودن: «حق را بشناس تا بتوانی اهل حق را بشناسی» انصافاً حرف همین است که ما باید ملاک تشخیص حق و باطل را داشته باشیم تا به این بحران‌های که متذکر آن هستید گرفتار نشوید. بنده روش معرفت نفس را پیشنهاد می‌کنم که مشهور است به روش «یقین‌دانی» و توصیه می‌کنم از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته» با (سی‌دی) شروع کنید. متن کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید
2897
متن پرسش
سلام در رابطه با قسمت دوم سوال2846 مگر همه فقط باید در جلسات شما باشند تا گوش و چشم و قلبشان جهت الهی بگیرد؟ مگر چه اشکالی دارد در جلساتی شرکت کنیم که مبنای فکری درستی دارند ولی جلسات شما نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌دانم چرا از جمله‌ی من که عرض کرده‌ام« باید در جلساتی شرکت کنیم که موجب یاد خدا و یاد معادشود» برداشت کرده‌اید که باید در جلسات بنده شرکت نمایند. هدف بنده آن است که بتوانم افراد را به آثار علمایی مثل امام و علامه طباطبایی و شهید مطهری و آیت‌الله جوادی و آیت‌الله حسن‌زاده و آیت الله محمد شجاعی و امثال این بزرگان آشنا کنم و مبنای سخنم هم روایت مشهور است که رسول خدا(ص) می‌فرمایند از حضرت عیسی«علیه‌السلام» پرسیدند: مَنْ نجالس؟ با چه کسی مرتبط باشیم و با او نشست و برخاست کنیم و حضرت عیسی«علیه‌السلام» فرمودند: «.مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه‏.». کسى که دیدنش خدا را بیاد شما آورد، و سخن او در علم و دانشتان بیافزاید، و عمل و کردارش شما را خواهان آخرت و سراى دیگر گرداند موفق باشید
2859
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده شما در جایی فرمودید( توبه مردم جهان به سوی غدیر آغاز شده است ).خواستم اگر در اینجا مجال برای پاسخ گویی هست بفرماییدو وگرنه در جلسات آینده منتظر شرح این جمله حکیمانه حضرتعالی باشیم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جهان در حال آماده‌شدن برای فهم این موضوع است که بدون امام معصوم امکان اداره‌ی جهان موجود نیست. موفق باشید
1826
متن پرسش
سلام علیکم . اینکه خداوند متعال با آن همه عظمت غیر قابل فهم فرموده : آیا به شتر نمینگرند که چگونه خلق شده . چه سری در آن است خلقت شتر چگونه انسان را هدایت میکند وبه چه سوال بزرگی پاسخ میدهد .سوال دوم اینکه فرموده انسان به غذایش بنگرد بسیاری گفته اند یعنی در غذایش دقیق شود یا اینکه منظور غذای روح است ولی من فکر میکنم با توجه به آیه بعدش که فرموده ما آب را فرو ریختیم و..... منظور اینست که عالم طوری تنظیم شده که حتی انسان اگر به چگونگی آماده شدن غذایش بنگرد میفهمد کار طبیعت نیست و این طبیعت خودش مقهور حکیمی است که همه چیز را برای انسان آفریده . آیا این برداشت من درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در ابتدای سؤال خود به بنده لطف‌ها کرده بودید که ضمن تشکر، قسمت اول سؤال را حذف کردم، امیدوارم خداوند بر همه‌ی ما منت بگذارد و از پرتو انوار امام زمان‌مان محروم‌مان مگرداند، دائم به فکر مولایمان امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشید، از خدا می‌خواهم شما را و من را از موالی اماممان قرار دهد. 2- قسمت اول سؤال‌تان هم برمی‌گردد به همان نکته‌ای که در قسمت دوم سؤال متوجه شده‌اید. یعنی خداوند ما را به نظر به شتر و چگونگی خلق آن دعوت می‌کند تا نحوه‌ی ربوبیت خدا را در نظامی بنگریم که شتر نیز جزیی از آن نظام است. علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: خداوند می‌خواهد از این طریق ما را متوجه نبوت بگرداند و بفرماید ما در راستای ربوبیت خود، به همان شکل که شتر را در زندگی شما قرار دادیم تا در شرایط زندگی بیابانی بتوانید زندگی خود را ادامه دهید، انبیاء را فرستادیم تا ربوبیت خود را کامل گردانیم و شما در ادامه‌ی حیات معنوی موفق گردید. به همین جهت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» معتقدند عموم این مثال‌‌ها جهت اثبات ضرورت نبوت است. موفق باشید
764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما. شنیده ام اگر کسی مجبور به دزدی باشد می تواند در حد نیازش دزدی کند. آیا این مطلب درست است؟ از طرف دیگر در ضمن تفسیر یک سوره ای شنیدم حدیثی داریم که اگر یک مسلمانی از گرسنگی در حال مردن هم باشد سزاوار است که بمیرد ولی از کفار تقاضای نان نکند باطن این احکام چگونه است؟ لطفا مفصل شرح بفرمایید که کاربرد این دو حکم در فقه و نیز کاربرد عرفانی آن کجاست و در صورت امکان مثال بزنید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: یکی از تکالیف انسان این است که از جانش محافظت کند و اگر این تکلیف در مقام عمل، با تکلیف دیگری درگیر شد (که به اصطلاح اصولیون از آن به تزاحم تعبیر می‌شود) فقهاء با قواعدی که در مقام استنباط از آن استفاده می‌کنند، حکم این‌که کدام یک از این دو تکلیف باید مقدم شمرده شود را بیان می‌کنند. در مورد اولین قسمت سوال شما نیز انسان با دو تکلیف مواجه می‌شود؛ یکی وجوب حفظ نفس و دیگری حرمت تصرف در ملک دیگران بدون اذن. هنگامی که این دو تکلیف با هم تزاحم می‌کنند فقهاء تکلیف به حفظ نفس را به خاطر این‌که در قیاس با حرمت تصرف در ملک غیر، ملاک اهم دارد، مقدم داشته‌اند البته اگرچه تصرف در ملک دیگران بدون اجازه‌ی آن‌ها این‌جا جایز شمرده‌شده، منافات با حکم به ضمان ندارد. در مورد دومین قسمت سوال شما، باز دو تکلیف بر عهده‌ی انسان است که با هم تزاحم نموده‌اند. یکی حفظ نفس و دیگری عدم ایجاد تسلط کفار بر مؤمنین. اگر روایتی با مضمونی که نقل کردید ثابت و قابل استناد فقهی باشد می‌توان این‌چنین گفت که در آن روایت، ملاک تکلیف به حفظ نفس، کم اهمیت تر از تکلیف دیگر شمرده‌شده. موفق باشید
19909
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید: ببخشید این تفکر که اینقدر آقای روحانی روی آن مانور می دهند و می گویند از اول انتخابات دو نوع تفکر به نمایش گذاشته شد و مردم به یک تفکر رأی دادند و دولت طبق این تفکر به روند خود ادامه می دهد چیست؟ چرا در سخنرانی اخیرشان مردم را به اقلیت (کسانی که رأی نیاورده اند که منظورشان طرفداران آقای رئیسی هستند) و اکثریت (همان 24 میلیون نفر که به ایشان رأی دادند) تقسیم می کنند مگر اون اقلیت چه خصوصیاتی دارند که آقای روحانی گفتند در کابینه دوازدهم نوبت 24 میلیون نفر است. چرا ایشان طوری اظهار نظر می کنند که انگار رئیس جمهور همه ملت نیستند و فقط رییس جمهور 24 میلیون نفر است. آیا این همان دو قطبی کردن مردم (به گفته آقای خامنه ای در تاریخ 96/03/22) نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست این سخنان ناشی از یک توهّم بزرگ است که در دنیای امروز، بسیاری از سیاستمداران گرفتار آن هستند. عجیب است که در نظام اسلامی که باید ملاک حق و باطل باشد، نه میلِ مردم؛ چنین کسی این حرف‌ها را می‌زند؛ العجب، ثمّ العجب، یاللعجب!!!! موفق باشید

19474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر فرض کنیم که دو انسان یکی مرد و یکی زن هر دو یک دین، یک فکر و نیت و اعمال دقیقا یکسان داشته باشند در قیامت بدن اخروی این دو دقیقا یک شکل و دارای ویژگیهای یکسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! در تبیین سوره‌ی واقعه که بحث وجود «حوری» برای روح انسان شد، به طور غیر مستقیم در این مورد عرایضی گفته شده، به صوت آن بحث می‌توانید رجوع کنید. موفق باشید

18602
متن پرسش
سلام: در مدرسه به عنوان متولی امر نماز چکار کنیم که دانش آموزان با شوق و رغبت در نماز جماعت حاضر شوند؟ حدود 25 دقیقه از ساعت کلاسی را برای نماز اختصاص داده ایم اما بسیاری با اکراه به نماز می آیند یا بدون وضو می آیند یا در نماز حرف می زنند. این اجبار گویا جواب نمی دهد. آیا بهتر نیست که نماز را در مدرسه تعطیل کنیم و هر که خواست برود به خانه و فرادی بخواند؟ اینطوری موجب وهن نماز جماعت هم نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که فعلاً به همین روش‌ها عادت کنند و از طرفی در سر نماز تذکراتی در رابطه با برکات نماز و سیره‌ی بزرگان به آن‌ها داده شود، از جمله تذکراتی که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در نامه‌ی 31 به فرزندشان داده‌اند و در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که بر روی سایت هست؛ می‌توانید آن را دنبال کنید. این موارد به آن‌ها کمک می‌کند تا آینده وقتی بنای نمازخواندن داشته باشند، در زحمت نباشند. موفق باشید

18048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: اینکه امامان رب ما هستند این سوال را برایم پیش آورده که تفاوت آن با ربوبیت در این روایت که ما را از نسبت دادن آن به ایشان نهی کرده در چیست؟ «نزلونا عن الربوبیه و قولو فینا ما شئتم»؛ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت نباید گفته شود ائمه«علیهم‌السلام» ربّ ما هستند. آن‌ها مظهر ربوبیت حق‌اند و همچنان‌که خودشان در روایت فوق می‌فرمایند باید ذیل ربوبیت حضرت ربّ‌العالمین به آن‌ها رجوع نمود. موفق باشید

17744
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بنده دارای کارشناسی رشته حقوق قضایی هستم و به این امید دارم این رشته را إن شاءالله ادامه میدم که به فضل الهی یک تحولی عظیم در «نظام حقوقی و قضایی» در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی ایجاد نمایم البته چنین بینشی که این حقیردارم تاسی از بیانات جنابعالی می باشد که مکررا فرمودید که مسائل و معضلات کشور ما با بخش نامه و چند قانون تصحیح نمی شود بلکه باید زیر ساخت ها را از نو تعریف نمود! و ازطرفی هم این حقیر در حال مطالعه جهت شرکت در آزمون کارشناسی ارشد می باشم و علی رغم این که با انگیزه هایی همچون کسب روزی حلال و غیره درس می خوانم و تلاش می کنم، شدیدا احتیاج دارم به انگیزه ی متعالی تر از این انگیزه ها و غرض از این مکاتبه این است که بنده را کمک کنید تا إن شاءالله تعالی با نظر به «نظام سازی» درس بخوانم لذا چندین سئوال از محضر مبارک دارم. 1. آیا «نظام حقوقی و قضا» ی کشور ما نیاز به اصلاح دارد؟ 2. در جاهایی از نظام حقوقی و قضایی ما وجود روش ها و نهادهایی به چشم می خورد که الهام از نظریات حقوق دانان فرانسوی است و از نظر عقلی و تجربی ثابت شده که این شیوه راهگشا و کارساز هست و البته به نفع جامعه آیا باز بایدحقوق دانان کشور ما با نقد این شیوه های بیگانه، نظرات اسلامی را جایگزین آن ها کرد؟ 3. استاد عزیز آیا قوانین ما اعم از قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی که عمدتا مقتبس از فقه ما هست نیاز به اصلاحات اساسی دارد؟ 4. یکی از منابع آزمونی ما متون فقه هست البته ابوابی خاص مانند دیات، قصاص، جهاد، قضاوت، متاجر،... حال بفرمایید این ابواب را با چه رویکردی مطالعه کنم تا به آن هدف عالیه نظام که تحقق تمدن اسلامی است نائل شد؟ استاد عزیز نمی دانم با این سئوالات متوجه گشتید که بنده دنبال چه پاسخ یا به عبارتی بهتر دستورالعملی از جنابتان هستم ولی به طور کلی بنده از شما میخوام که به طور مشخص بفرمایید که در نظام حقوقی و قضایی ما چه تغییراتی و اصلاحاتی باید صورت بگیرد که متناسب تمدن نوین اسلامی باشد و کار اصلی این بنده را با توجه به این که در این رشته تحصیل می کنم را تشرح نمایید؟ ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نظام حقوقی ما نیاز به اصلاح دارد ولی به روش حکیمانه و با فرایندی زمان‌بر. و این‌که باید در روش از همه‌ی دنیا استفاده کرد، در عینِ رجوع به مبانی فقهی. و حتماً باید مباحث قانون مجازات اسلامی پس از یک مدتی با توجه به شرایط پیش‌آمده بازخوانی شود. آن‌چه در جهت‌گیریِ کلی به جنابعالی پیشنهاد می‌شود، تلاشی است در راستایِ درک حضور تاریخی انقلاب اسلامی و در این رویکرد است که هرکس آن نوع احساس مسئولانه‌ی تعالی‌بخش را به‌دست می‌آورد. در این رابطه معتقدم شرح صوتی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» می‌تواند متذکر امر باشد. موفق باشید

15929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. راسته که میگن علامه قمشه ای یه کتاب راجبه موسیقی نوشتن بعد آتیش زدن؟ بعدا پرسیدن چرا آتیش زدید گفتن: به حقایقی رسیدم که میشه با اون به بشر حکومت کرد! 2. موسیقی بالاخره خوبه یا بده؟ فقها بد میگن. علمای اخلاق تعریف میکنن! منظور کدوم موسیقیه؟ یا علی استاد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در مورد برادر علامه‌ی طباطبایی می گویند و سخن ایشان این بوده که ممکن است از آن سوء استفاده شود. آری! آن نوع موسیقی که امثال فارابی می‌توانند به وسیله‌ی آن در یک جلسه حضار را به خنده وادارد و سپس همه را خواب کند، چیز عجیبی است و ربطی به موسیقی‌های مطرح در این دوران ندارد. در رابطه با این نوع موسیقی‌ها می‌توانید به جواب سؤال‌های شماره‌ی 14950 و 15052 و 15079 رجوع فرمایید. موفق باشید

15240
متن پرسش
با سلام: حقير طلبه هستم و تصميم به مطالعه و آگاهي و پ‍‍‍ژوهش در حيطه غرب شناسي دارم. مطلبي از استاد ميرباقري پيدا كردم كه نيازمند توضيح شما استاد عزيز است تا منظور ايشان را براي حقير شرح دهید. متن صحبت استاد ميرباقري: اگر تئوري مدون و روشني در تحليل جامعه شناسانه، انسان شناسانه و فلسفه تاريخي نسبت به غرب نداشته باشيد و غرب را در آن چهار چوب نشناسيد، غرب‌شناسي مفيد نخواهد بود. وقتي مي‌خواهيد دشمن را در نظرية فلسفة تاريخي بشناسيد، اولاً، بايد مدل‌هاي علمي بدهيد و به شيوه‌هاي علمي به تحقيقات نظري، تحقيقات كتابخانه‌اي و تحقيقات مي داني بپردازيد. ثانياً، نظام طبقه‌بندي موضوعات در شناخت غرب داشته باشيد؛ يعني بر پاية معارف بنيادين هم متدولوژي و روشن و هم نظام طبقه‌بندي موضوعات داشته باشيد و سپس به شناخت علمي غرب در ابعاد مختلف آن بپردازيد كه آنها چكار مي‌كنند؛ چه غايتي را تعقيب مي‌كنند، چه مكانيزم‌هايي دارند، راه مقابله با آنها چيست، ظرفيت و توانايي‌هاي آنها در كجا به پايان مي‌رسد و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که استاد میرباقری فرموده‌اند. در این رابطه باید بعد از فهم حکمتِ بومی خود، یک دوره‌ی کامل فلسفه‌ی غرب را دنبال کرد. و همان‌طور که دکتر داوری توصیه می‌فرمایند، آزاد از نقدِ غرب، با فیلسوفان آن دیار همدلی نمود و با توجه به تاریخی که آن عقل‌ها در آن تاریخ ظهور کرده است، فلسفه‌ی غرب را دنبال نمود. موفق باشید

14301
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ضمن توجه به تخصص شما در امور فرهنگی تربیتی و همچنین مدیریتی شما نوع و مدل مدیریت غربی را چقدر صحیح می دانید و آیا استتفاده کردن یا نکردن از آن شیوه ی ساختاری و دید مدیریتی ضرر دارد؟ اگر موجب خسران در فن مدیریت می شود جایگزین آن چه کنیم؟ در بحث نگاه مدیریتی برای یک جامعه فرهنگی و طلبگی باید چه شیوه ای را به کار بگیریم و از چه طریقی وارد شویم؟ اگر شما در زمینه ی مدیریت و مدل، شیوه، رویکرد و جایگاه دید توحیدی در این بحث حقیر و گروه دیگر را راهنمایی فرمایید ممنون می شویم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در این مورد شده است. در هر صورت ما نمی‌توانیم از نحوه‌ی مدیریت غربی که مبنای آن اومانیستی و ماکیاولیستی است به راحتی عبور کنیم ولی لااقل اشکالات آن را اگر بدانیم، کم‌تر ضرر می‌کنیم. عرایضی در جزوه‌ی «علوم انسانی عبور از مدرنیته و نظر به اسماء اللّه» شده است. موفق باشید

13992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام به استاد گرامی: 1. بنده به لطف خدا و کمک جنابعالی مطالعه تفسیر المیزان را شروع نموده ام با روشی که در جزوه فرمودید اما گاهی برای پیدا کردن نظر علامه دچار مشکل می شوم می خواهم راهنمایی فرمایید مثلا در آیه 25 سوره توبه (لقد نصرکم الله) نظر علامه در متن تفسیر المیزان کدام است؟ 2. برای شرح و تفسیر نهج البلاغه کدام اثر از کدام مولف را معرفی می نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علامه«رحمة‌اللّه‌علیه» بعضی از آیات را که معنی آن مشخص باشد و یا نظری در مورد آن نداشته باشند، تفسیر نمی‌کنند. در این موارد خوب است نظر مفسر دیگری را مثل مرحوم طبرسی در «مجمع‌البیان» را ذیل آیه‌ی مربوطه ثبت کنید و متذکر شوید که از آن منبع گرفته شده است 2- برای شروع شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری خوب است، بنده هم عرایضی در شرح بعضی از خطبه‌ها داشته‌ام. موفق باشید

13270
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جناب استاد طاهر زاده: اولا: از شما می خواهم که جایگاه تسلیم و رضا را در زندگی و در برخورد با مسائل مختلف و امتحانات الهی تبیین بفرمایید؟ چرا که انسان می ماند در برابر مسائل نفسانی و گذشته ی گناه آلود خود هم بایستی رضا بخرج بدهد؟ یا مثلا به اندک علم و ایمانی که دارد رضا بشود؟ و مرز تسلیم و پذیرش تا کجاست؟ که خود بر مسائل پیرامونی این دو موضوع واقف هستید. دوما: آیا بین ابتلا و امتحان و مصیبت و بلا از منظر قرانی تفاوتی هست یا خیر؟ چرا حضرت حق (عز وجل) جایی آیه ی «ما اصابک من سیئة» .. را می فرماید و جایی می گوید: «ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ» .. ما در برخورد با مصائب چه واکنشی باید از خود نشان دهیم؟ کدام ها را باید نشان از بلاء حسنا بدانیم و با دلی آرام و خوش تحملش کنیم و کدام باید ما را به خود آورد و تلاش در رفع مشکل کنیم؟ بطور خلاصه سنت خداوند در بلاها و مصایبی که به ما می رسند چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نسبت به آن‌چه که خودش انجام داده است و مقابل حکم شریعت است، نباید راضی باشید. ولی نسبت به حکم خدا که در مقابل گناهان ما بر ما جاری می‌شود باید آن حکم را عادلانه بداند. لذا آن‌جایی که می‌فرماید آن‌چه مصیبت به شما می‌رسد، به خاطر اعمال شماست؛ نظر به این نکته دارد. و آن‌جا که می‌فرماید: «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً (79)» می‌خواهد بگوید که حضرت حق در ارائه‌ی خوبی‌ها به تو کمک می‌کند ولی در ارائه‌ی بدی‌ها تو خود، مسئول آن هستی. و آن‌جایی که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ»(حدید (22). می‌خواهد بگوید برنامه‌های کلی عالم از قبل تعیین شده است و اگر مثلاً مصیبتی مثل مرگ عزیزان برایتان پیش آمد، آن را اتفاقی ندانید، بلکه از قبل حضرت حق آن را مطابق مصلحت خود برنامه‌ریزی کرده است. موفق باشید

13055

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام: بنده با اينكه به معلمي و آموزش و پرورش علاقه نداشتم و دوست داشتم هرچه زودتر از پيش دانشگاهي خلاص شوم و وارد مسير ديگري شوم ولي اين طور رقم خورد كه (از روي قسمت يا انتخاب نادرست) الان در مركز تربيت معلم دانشجو هستم ولي هم چنان به رشته و كار خود علاقه اي ندارم و فقط واحدهاي درسي را پاس مي كنم، اكنون چه كنم؟ بيشتر علاقه ام هم به معارف ديني است ولي از محيط آموزش و پرورش و رفتن به حوزه علميه و تدريس كردن خوشم نمي آيد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر روح علمی را دوست دارید با تدریس به عمق بیشتری می‌رسید. موفق باشید

12704
متن پرسش
سلام: در معراج السعادة آمده است كه عزلت يا مخالطه با مردم به فراخور حال افراد است، براي برخي مخالطه با مردم بهتر است و براي برخي عزلت نشيني، و برداشت من از كتاب اين بود كه عزلت نشيني در مقام بالاتري است. چطور تشخيص دهم كه براي بنده عزلت بهتر است يا مخالطه با مردم و ورود به اجتماع؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری در شرایطی که محیط نامساعد باشد و یا ضرورتی برای مخالطه با مردم نباشد، انزوا ترجیح دارد ولی از وظیفه‌ی خودمان در خدمت‌گذاری به مردم نباید غفلت کنیم. موفق باشید

12502
متن پرسش
سلام استاد: متن زیر قسمتی از نظریه شخصی به نام نیک بوستروم است: «در سال 2003 / 1382 فیلسوف انگلیسی به نام نیک بوستروم مقاله‌ای را منتشر کرد که در آن این مساله را مطرح کرده بود که شاید ما واقعا درون یک شبیه‌سازی عددی رایانه‌ای زندگی می‌کنیم. بوستروم برای اینکه به ایده خود پیچیدگی ترسناک نامانوسی نیز ببخشد، پیشنهاد کرده بود که نوادگان دور بسیار پیشرفته ما ممکن است چنین برنامه‌ای را ساخته باشند؛ با این هدف که گذشته را شبیه‌سازی، و نحوه زندگی نیاکان دور خود را دوباره بازآفرینی کنند» لطفا نظر و نقد خودتان را درباره این نظریه و دلیلتان را در مورد رد این نظریه بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت النفس روشن می‌شود که انسان می‌تواند نفس ناطقه‌ی خود را به شکل حضوری و مجرد از هر گونه ابعاد مادی و کمیّت‌پذیر احساس کند و این نشان از آن دارد که شخصیت حقیقی هر انسانی بالاتر از شبکه‌های کمیّت‌پذیر است به‌خصوص که انسان می‌تواند بُعد و عدد را احساس کند و اگر بالاتر از بُعد و عدد نبود، هرگز نمی‌توانست بُعد و عدد را احساس کند. موفق باشید

8916
متن پرسش
با سلام: یکی از اساتید ما می‌گفتند بشر امروز مظهر اسم طاغوت الهی شده است. چطور ممکن است خدا چنین اسمی داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در بعضی دوران‌ها اسمی از اسماء الهی بر سایر اسماء الهی غلبه دارد که آن اسم اگر در صحنه‌ی تاریخ یک ملت ظهور کند هویت خاصی به خود می‌گیرد مثل اسم کبریایی حضرت حق که اقتضاء دارد بشریت در مقابل آن اسم عبودیت خود را اظهار کند. حال اگر بشر نیز خواست که در مقابل کبریایی حق تکبّر بورزد گرفتار طاغوت می‌شود و به این معنا گفته می‌شود بشر امروز مظهر اسم طاغوت شده است. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
7502
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده چند وقتی است عضو بسیج شده ام آیا ورود به بسیج را برای جوانان مثمر ثمر می دانید؟بنده در سر دوراهی مانده ام نظر شما برایم خیلی مهم می باشد. با تشکر ایمیل هم فرستادم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار خوبی کرده‌اید به‌خصوص که امروز وظیفه‌ی بسیج بیشتر فرهنگی است و باید در صدد ارتقاء فکری و فرهنگی جامعه باشد. بسیج امروز یعنی جایگاه حکیمانی سلحشور. موفق باشید
7376

تبلیغبازدید:

متن پرسش
سلام استاد.شخصی روحانی مراتب سیر و سلوک را میگذراند و با آثار عرفا مانوس است و افرادی چون سیدعلی آقا قاضی را مد نظر دارد .حال اگر ایشان بخواهد برای تبلیغ به کشورهای اروپایی برود چه کند ؟ ایشان خودش هم رغبت ندارد . آخر در بلاد کفر که تا سرت را بالا کنی به تصاویر مبتذل و فضاهای نابه هنجار می افتی و با آن همه فسق و فجور چطور باسیره سیدعلی آقا قاضی جورد در می آید ؟ به نظر شما نظر امام زمان چیست ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم نظر مبارک حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در این مورد چیست. ولی اگر آن فرد در خود این توانایی را می‌بیند که ماوراء فضاهای نامناسب غرب، نظر به وظیفه‌ی خود که تبلیغ اسلام است بیندازد، برود. وگرنه، نه. موفق باشید
6995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استادیکبار شتیدم جنابعالی گفتید شرح فصوص آیت الله جوادی را خوانده اید .اما این شرح به نظرم پیدا نمیشود . شما چگونه آن را یافتید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با اجازه‌ی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌اللّه» باشد. بعد از ترجمه‌ی جلد 8 و 9 اسفار که به ایشان نیز هدیه کردم، ایشان اجازه دادند و مرکز نوارخانه‌ی سازمان تبلیغات در اختیار گذاشت. البته در حال حاضر جناب حجه‌الاسلام و المسلمین سید یداللّه یزدان پناه فصوص را با جمع بندی که از دروس آیت‌اللّه جوادی و آیت‌اللّه حسن زاده ارائه داده‌اند، کار را کامل کرد‌ه‌اند. موفق باشید
6954
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد گرامی اخیرا سایت خبرآنلاین مصاحبه ای با آیت الله علی کورانی عاملی داشته که به نظر می رسد با نوع نگاه حضرتعالی نسبت به تکالیف عصر غیبت تفاوتی هایی دارد به خصوص آنجا که می گویند: "هیچ یک از فقهای ما نگفته که ما برای انتظار، تکالیف خاصی داریم. خب چه کسی فتوا داده که چنین کاری باید کرد؟ هیچ کس. سخن این نظریه پردازان دربارۀ «واجبات انتظار»، سخنی غیر فقهی است؛ یا اخلاقی است، یا انشائی، یا خیالی. و منشأ آن از این جاست که نویسنده یا گوینده، مفهومی بیش از ظرفیت متن آیه و حدیث را بر متن تحمیل می‌کند. معمولاً سخنشان منبعی ندارد و از خودشان است." و نیز در ادامه بر این مطلب تاکید می کنند. بنظرم سخنان ایشان در عین حال که در محدوده فقه اصغر درست است و ما مسائل و احکام اضافه ای در رساله عملیه به جهت نسبت با امام زمان در آخرالزمان نداریم اما در مجموع کلامشان احساس می کنم در زمینه اخلاقی و اعتقادی یا به تعبیر خودشان انشائی و خیالی نیز، نوعی فروکاست صورت گرفته از افق نگاه جدی و ظریف درباب آخرالزمان و شرایط عصر غیبت که در کتابهای جنابعالی وجود دارد. شاید منشا دیدن این تفاوت بضاعت قلیل من بوده و قضیه طور دیگری است. ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید. متن کامل مصاحبه: آیت الله علی کورانی عاملی، یکی از علمای برجسته لبنان و ساکن شهر قم است. تا کنون ده‌ها عنوان کتاب دربارۀ تاریخ اسلام و کلام شیعه منتشر کرده، نخستین مرکز نرم افزاری اسلامی جهان را در ایران بنیان گذاشته و در چند شبکه ماهواره ای به زبان عربی و فارسی برنامه دارد. اما در ایران بیش از هر چیز، با کتاب «عصر ظهور» شناخته می‌شود. همان چهره برجسته و محققی که تولید کنندگان "سی دی ظهور" تمام اعتبار حرف های خود را به وی منتسب می کردند اما وی سخنان منتسب به خود را رد کرد. در سالروز آغاز ولایت حضرت صاحب الزمان (عج) چند پرسش را درباره مفاهیم انتظار و غیبت مطرح کرده ایم. گفت وگوی خبرآنلاین را با آیت الله کورانی می خوانید: تعریف مشترک از انتظار نزد شیعیان چیست؟ تعریفی که مورد اتفاق تمام فقهای شیعه باشد. انتظار دو بُعد و تعریف دارد. بُعد اول: گاهی انتظار یعنی منتظر بمانید، دولت تشکیل ندهید تا امام مهدی بیاید. یعنی صبر کن و دست نگه دار. زیرا شما نمی‌توانید دولتی عادل تشکیل دهید. پس هیچ دولتی تشکیل ندهیدو مسئولیت آن را به عهده نگیرید. بعضی از فقهای ما قائل به این رأی هستند و تشکیل دولت را قبل از ظهور امام زمان قبول نمی‌کنند. می‌گویند تکلیف ما نیست. بعضی‌هایشان حرام می‌دانند، بعضی‌هایشان می‌گویند جائز است ولی وظیفه نیست. اما بعضی‌ها هم تشکیل حکومت را جایز می‌دانند. بعضی از باب حِسبه، یعنی أحیاناً برای نظم جامعه جایز می‌دانند، مانند آیت‌الله عظمى خویی؛ و بعضی هم از باب ولایت فقیه، نه تنها جایز، بلکه وظیفه و واجب می‌دانند، مانند امام خمینی. پس نظر این‌ها دربارۀ انتظار با هم فرق دارد. از نظر امام خمینی یعنی انتظار داشته باشید ولی در عین حال فعالیت کنید و در خط امام مهدی(ع) دولت تشکیل بدهید، اما بعضی می‌گویند نه وظیفه ما این نیست. پس انتظار دو معنی دارد. انتظار با انقلاب و تشکیل حکومت، و انتظار بدون تشکیل حکومت که می‌گوید نه ما نمی‌توانیم دولت عدل تشکیل دهیم، پسبا حکومت‌هایی که هست می‌سازیم تا امام زمان بیاید. البته همزمان می‌کوشیم تا به حکومت جهت دهیم و راهنمایی‌اش کنیم تا از ظلمش بکاهیم. این یک بُعد از انتظار بود. این که حکومت تشکیل بدهیم یا ندهیم. بُعد دیگر که مورد اتفاق همه شیعیان است، انتظار به معنی امید و توقع است. یعنی یقینی عمیق به این که آینده از آنِ دولت عدل الهی است. یعنی به جای یأس و ناامیدی، امید داشته باشید، شاید هر لحظه خدا این کار را شروع کرده و ظهور امام را آغاز کند. -می‌شود توضیح دهید که منظور از این بُعد چیست؟ آیا فعالیت خاصی را نمی‌طلبد؟ بعضی‌ها وقتی می‌بینند چه قدر فساد و ظلم هست، چه قدر مردم بی دین شده‌اند، مأیوس می‌شوند. این باور می‌گوید مأیوس نشوید. کار جهان به دست خداست. خدا این اجازه را داده، اما در نهایت نقشه و برنامۀ دیگری دارد. -پس یعنی اعتقاد به این که این سیر تاریخ بشر، هدفی داشته و نهایت خوشی دارد. احسنت. یعنی «الخط البیانی»، یعنی سیر تاریخی امت اسلامی، حتماً باید به اوج خود، یعنی شمول اسلام بر کل جهان برسد. «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه» هدف است و حتمی و قطعی است. کی اتفاق می‌افتد؟ نمی‌دانیم. ولی توقع داریم شاید امسال باشد، شاید سال آینده، شاید هم هزار سال دیگر. -خب این بُعد انتظار، تکالیف خاصی را ایجاب نمی‌کند؟ هرگز. هیچ یک از فقهای ما نگفته که ما برای انتظار، تکالیف خاصی داریم. -پس این همه که می‌گویند و می‌نویسند و کتاب و جزوه منتشر می‌کنند که وظایف منتظران چیست، چه می‌شود؟ خب چه کسی فتوا داده که چنین کاری باید کرد؟ هیچ کس. سخن این نظریه پردازان دربارۀ «واجبات انتظار»، سخنی غیر فقهی است؛ یا اخلاقی است، یا انشائی، یا خیالی. و منشأ آن از این جاست که نویسنده یا گوینده، مفهومی بیش از ظرفیت متن آیه و حدیث را بر متن تحمیل می‌کند. معمولاً سخنشان منبعی ندارد و از خودشان است. -یعنی کاری فقهی و فقاهتی نیست. نه. هرگز. ما چیزی به عنوان «تکالیف زمان غیبت»، «به علت غیبت» یا «در انتظار» نداریم. تکلیف واجب برای مکلّف، همان تکالیف عمومی زمان حضور امامان است و نه چیزی بیشتر. فقط همان است. تکلیف ما در زمان غیبت و حضور معصوم فرقی نمی‌کند. متون رسیده از اهل بیت تأکید دارد که تنها کار واجب در زمان غیبت امام این است: ایمان و انتظار فرج او. فقط ما راتشویق کرده‌اند که برای او دعا کنیم و با او ارتباط روحی داشته و به او توسل کنیم. -پس وظیفه فرد منتظر که بعضی همه اش روی آن تأکید می کنند؟... وظیفه ای که مربوط بشود به جامعه، نداریم. هیچ وظیفه‌ای برای انتظار و مخصوص آن نداریم. -پس وظیفه منتظر شد فقط انجام واجبات و ترک محرّمات و دعا. همین تکالیف شرعی ثابت شده است. یعنی حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه. هر کس که به این‌ها عمل کند، واجبات را انجام دهد و گناهان را ترک کند، یعنی منتظر است و مورد قبول. -پس فرق کسی که به امام زمان اعتقاد دارد و کسی که ندارد در چیست؟ خب این منتظر است و توقع دارد امام ظهور کند، ولی آن، توقع ندارد. -یعنی تفاوتشان تنها در یک حالت روحی است؟ تفاوت آن‌ها در باورها و عواطف است. و این کم چیزی نیست. این یک تفاوت اساسی است. این [=منتظر] اعتقاد دارد که خط سیر جهان به طرف تکامل و به طرف دولت عدل الهی است. -آخر می‌گویند اگر کسی اعتقادی داشته باشد باید عملی را متناسب با اعتقادش انجام دهد. خیر. این یک قاعدۀ کلی نیست. مثلا ما به آسمان‌های هفتگانه معتقدیم، حال، تکلیف متناسب با آن چیست؟! اعتقاد به امام مهدی(ع) ، تکالیف ویژه ای را که موازی با آن باشد، ایجاب نمی‌کند. حداکثر می‌توان گفت ایمان به او، دعا برای او، و احساس آمادگی برای کمک به او در صورت ظهورش، موازی با اعتقاد به اوست. -یعنی بخشی از دین داری شیعه است و چیزی مستقل نیست که فعالیت مستقلی را بطلبد. همین طور است. هرگز. -پس نظر قائلان به تشکیل حکومت چه می‌شود؟ آن را وظیفه منتظران در زمان غیبت نمی‌دانند؟ این هم مختص به زمان غیبت نیست. غیبت وظیفه خاصی را ایجاب نمی‌کند. حتی ولایت فقیه هم از نظر قائلان به آن، هم در حضور و هم در غیبت معصوم مطرح است. و در مورد نیابت فقیه از معصوم به حدیث «جَعَلتُهُ عَلَیکم حاکماً» از امام صادق(ع) استناد می‌کنند که به زمان حضور امام هم برمی گردد. /6262
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته مسئله بسیار ظریف‌تر و دقیق‌تر از آن است که جناب آقای کورانی مطرح می‌فرمایند و حتی در کتاب «عصر ظهور» ایشان که از وجهی نکاتی را در رابطه با عصر ظهور فرموده‌اند بسیاربسیار نکاتی هست که ایشان در آن کتاب متذکر نشده‌اند و این یک امر بدیهی است. ولی در هرحال مسئله‌ی تلاش برای تحقق عدالت از طریق انسان کامل چیزی است ماوراء این حرف‌ها، و روح اسلامیت هرمسلمان بر عهده‌ی مسلمانان می‌گذارد که زمینه‌ی ظهور نور الهی را فراهم کنند و مگر جز این است که ملتی که منتظر مصلح هستند باید خود صالح باشند؟ و ملت صالح می‌توانند نسبت به حاکمیت جامعه و امور سیاسی و اقتصادی و تربیتی خود بی‌تفاوت باشند؟ و مگر ولایت فقیه جز ایجاد شرایط برای به‌وجودآمدن انسان‌های صالحی است که زمینه‌ی ظهور مصلح را فراهم کنند و آن امام عزیز غایب را امیدوار نمایند؟ موفق باشید
نمایش چاپی