بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آروزی توفیق. مواردی مانند لایه های قلب (صدر، شغاف و فواد)، قوه های نفسانی و نفوس (نفس اماره، لوامه، مزینه، مطمئنه و ...) با خیال، عقل و قلب مباحث شما چطور جمع می شود؟ علامه حسن زاده کتابی به نام شرح دفتر دل دارند که بسیار برای بنده ثقیل بود ولی خصوصا راجع به لایه های قلب مواردی را در آن نام برده بودند. برخی از اساتید هم مثلا می گویند خیال بخشی از لایه فواد قلب است که قوه وهمیه هم در همین لایه است که بنده با خواندن مباحث شما که خیال و قلب و عقل را کاملا جدا کرده اید و آنها را منفک از هم می بینید، سردرگم شده ام. اگر ممکن است راجع به لایه های قلب، نفوس و قوات و ارتباط بین آنها با خیال و عقل و قلب بنده را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام هرکدام از این موارد تقسیم‌بندی مخصوص به خود را دارد، وقتی از نظر ارزشی بحث شود تقسیم نفس به امّاره و لواّمه و ... پیش می‌آید، ولی اگر بخواهیم مراتب شعور انسان را بحث کنیم بحث خیال و عقل و قلب مطرح است و وقتی بخواهیم لایه‌های قلب را بررسی کنیم موضوع صدر و شغاف و ... مطرح می‌شود. از طریق جملات متون می‌توانید منظور را بفهمید. موفق باشید
1075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا اسلام در رابطه با ازدواج فامیلی نهی دارد یا در صورت اینکه از لحاظ آزمایشات پزشکی و ژنتیکی مشکلی نباشد امکان ازدواج فراهم است؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی فکر نمی‌کنم اصل موضوع نهی شده باشد. موفق باشید
18389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد اینکه می فرمایید فلان مکان و زمان یا فلان لباس و غیره روح داره یعنی چی؟ آیا توی مباحث بهش می رسیم یا یه موضوع جداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که هر مکانی و هر لباسی بر اساس یک فکر و فرهنگی ساخته می‌شود. موفق باشید

15703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر بخواهید یک کتاب در زمینه معرفت شناسی، خداشناسی و هستی شناسی معرفی کنید چه کتابی رو معرفی می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌قدر مطالب در این مورد گسترده است که شاید نتوان کتاب خاصی را معرفی نمود. کتب آیت اللّه حسینی تهرانی و آیت اللّه محمد شجاعی چشم‌اندازهای خوبی در اختیار شما می‌گذارد موفق باشید

15047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تشکر فروان جهت وقت گذاشتن واسه ماها واقعا خسته نباشید و خیر ببینید. ببخشید من واقعا به کمکتون نیاز دارم. من مجردم با مامان بابا هستم خواهر برادرام ازدواج کردن و شهرهای دیگه هستن. وقتی اونا نیستن من برنامه شخصی منسجمی واسه خودم دارم اونم در راه بندگی خدا نمازام قرآن و سجده و مستحبات دیگه و کتاب های توی این راستا خوندن و این حرفا. اما وقتی خواهر برادرام میان کل برنامه هام میریزه بهم همه اش مشغول کار کردن و کمک کردن به مامانم تا جایی که به زور وقت واسه نمازم میمونه و اینقدر درگیر میشم که نه ذکری نه یادی، این منو عذاب میده تا جایی که باعث میشه یه کم بدخلقی کنم. من فقط و فقط هدفم بندگی کردن خداست هیچ انگیزه دیگه ای واسه زندگی ندارم اما وقتی می بینم که اینقد وقتم پر میشه که نمیتونم به بندگیم برسم ناامید میشم افسرده میشم. من توقع دیگه ای از زندگی دارم نمیخوام زندگیم خلاصه بشه توی خوردن و خوابیدن و تبدیل کردن شب و روز به همدیگه زندگی اینجوری من رو داغون میکنه حتی از قیافه ام هم میشه فهمید توی دلم چه خبره. مرگ رو ترجیح میدم به زندگی در عفلت از خدا، تورو خدا بهم بگین چیکار کنم واقعا عذاب می کشم یه راهی پیش پام بذارین احساس می کنم زندگیم داره هدر میره من فقط بندگی خدا رو میخوام بس، نه اینکه اینقدر درگیر زندگی بشم که نفهمم نمازم و چه جوری خوندم. منتظر کمکتون هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک جهت فراموش نکنید که خواهر و برادرهایتان به امید سرزدن به والدین‌شان می‌آیند و انتظار دارند از آن‌ها استقبال شود و از این جهت کمک به والدین‌تان برکت خاص خود را دارد. و از طرف دیگر سعی کنید در این موارد نیز یک برنامه‌ی مختصری به خود بدهید و بفهمانید که آن برنامه را باید عمل کنم، بدون آن‌که اوقات تلخی کنید. موفق باشید

14612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليکم: عطر چيست که در نماز مستحب و هنگام احرام حج حرام؟ عطر در باطن امر چيست که رسول اکرم آن را دوست دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «عطر»، روح را به عالَم ملکوت منتقل می‌کند و از جنس ملکوت است. ولی چون وجهی زینتی و آرایش دنیایی نیز در بر دارد؛ در احرام باید از آن پرهیز کرد. موفق باشید

12303

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده جهت بارداری همسرم مقداری پول نذر کرده ام که در راه خیر صرف کنم، اکنون که همسرم باردار شده آیا در راه ساخت مسجد که قسمت کوچکی از تکمیل مسجد را شامل شود صرف شود بهتر است یا در راه کمک به فقرا و یا در راه خرید قسمتی از جهیزیه یک دختر مستمند و فقیر؟ می خواهم در راهی این پول صرف شود که آثار و برکات آن مادام العمر و حتی بعد از مرگ هم شامل حالمان شود و هر لحظه ثواب برایمان ثبت شود، به قول خودتان در جلسه ای که در مورد رزق بود می خواهم این پول در راهی صرف شود که تلف نشود و بهترین نتیجه را داشته باشد، لطفا بنده را راهنمایی کنید که در کجا این پول مصرف شود و یا اگر شما راهی غیر از اینها که بنده گفتم سراغ دارید به بنده امر کنید تا همان کار را انجام دهم. ممنون موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این امور از جمله خرج‌کردن در کارهای فرهنگی خوب است. خودتان ببینید کدام یک از این امور وقتی با آن روبه‌رو می‌شوید، ضرروری‌تر است. موفق باشید

11276
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم. من دختر و دانشجو پزشکی هستم. استاد؛ من کتاب زن آنگونه باید باشد، شما را مطالعه کردم و حقیقتا استفاده کردم و از شما متشکرم. من مدتی هست در زمینه شخصیت زن و حقوق آن مطالعاتی رو مشتاقانه انجام میدم، چیزی که بنده رو به این سمت سوق داد شبهاتی بود که به واسطه خواندن نهج البلاغه در باب زن در من ایجاد کرد!!! دنبال شبهاتم رفتم خدا رو شکر پاسخ همه اش را گرفتم واقعا لازم می دیدم به عنوان یک دختر مسلمان بیشتر در باب شخصیت زن و حقوقش بدانم و از حقوق خود درباره ی افراد نادانی که از برتری مرد بر زن می گویند با تکیه بر دین عزیزم اسلام از حقوقم دفاع کنم و وظایف خودم را به عنوان زن در پیمودن مسیر کمال بهتر بدانم. کتابهایی مثل کتاب شهید مطهری در باب زن، مجموعه سخنرانی های رهبری درباره زنان و کتاب های پرسش و پاسخ های دانشجویی درباره زن رو مطالعه کردم البته کتابهای دیگری هم در برنامه دارم برای مطالعه. مثل کتاب آیت الله جوادی آملی و... ولی هنوز یک نگرانی در من باقی هست واقعا قبول دارم و می دانم وظیفه اصلی زنان که مطابق با فطرت آنها و در راستای کمال واقعی و آرامش خود آنهاست خانواده داری شان هست همسرداری و تربیت فرزندان. زن وظیفه اصلی اش انسان سازی هست تربیت نسل هست که وظیفه ای بسیار مهم و ارزشمند هست. ولی خوب زنان در جامعه کنونی وظیفه اجتماعی هم بر دوش دارند _ پس وظیفه اجتماعی شان چه؟؟؟؟ مقاله هایی که در باب اشتغال زنان می خوانم در بالای 90 درصد محتوای مقاله از نکات منفی اشتغال می گویند گاهی به اشتباه در درونم القا می شود اصلا اشتغال و فعالیت اجتماعی شان گناه هست مثل اینکه!!! در سخنان حضرت آقا بارها با افتخار از حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و... کشور یاد شده بالاخره نصف جمعیت کشور زنان هستند حضورشان در عرصه های اجتماعی لازم هست مخصوصا در مسایل مربوط به خودشان در اجتماع. مثلا آیا ما پزشک زن، معلم زن، پرستار زن و.... که حداقل نیاز های خود جامعه زنان را رفع کنند نیاز نداریم؟؟؟؟ شخص محترمی می گفتند ولی خوب این دلیل نمی شود زن خانواده خودش و فرزندان و همسرش و در یک کلام زندگی اش را برای دیگران فدا کند! می گویند باید شغل زن به خانواده ش لطمه نزند، ما لطمه به زندگی را دقیقا چه تعریف می کنیم؟ لطفا با ذکر مثال هایی بفرمایید! مثلا کسی که پرستار هست و این شغل شیفت شب را ایجاب می کند چه کند؟؟؟ شغلش را رها کند؟ پس اگر هر زن مومنی اینگونه بیاندیشد پس پرستار زن متدین و مومن نباید داشته باشیم. یا پزشکان زن که واقعا شغل های سخت و پرمشقتی دارند. مثلا یک پزشک زنان یا پزشک زن قلب یا و.... من با مشاوری مشورت می کردم نگرانی مرا که دید گفت برای تخصص سراغ تخصصی برو که شیفت شب نداشته باشه مثل پزشک خانواده یا سونوگرافی!!! با خودم فکر کردم بالاخره آیا نباید پزشک مربوط به بیماری های زنان داشته باشیم؟ پس چه زنانی باید سراغ این تخصص ها بروند؟!! واقعا گاهی نا امیدی به سراغم می آید احساس نگرانی. من همیشه دوست داشتم در عین اینکه همسر و مادر خوبی باشم و یه بنده خوب و مومن به خدایم، به کشورم و مردمم صادقانه خدمت کنم گره ای را باز کنم دوست داشتم پزشک زنان و زایمان بشوم دوست داشتم پزشکی اسلامی را اجرا کنم ولی حالا درونم پر از تضاد هست. گاهی فکر می کنم این آقایان متدینی که تماما اشتغال زنان را می کوبند یا با اکراه زیاد سخن می گویند حاضر می شوند کوچکترین کار پزشکی همسرشان مثل آمپول یا سرم زدن را یه آقا انجام دهد!! استاد خواهش می کنم کمکم کنید. خیلی به کمکتون نیاز دارم. من می خواهم زندگی الهی داشته باشم رضایت خداوند متعال از هر چیز مهم تر هست. خیلی ممنونم از شما. ببخشید از اطاله کلام ولی خوب نگرانی و درد و دل بنده بود. خدا قوت. یاعلی مدد. التماس دعا زیاد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده سعی کردم در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» روشن کنم که زنان باید متوجه حفظ عالَمی که برای تربیت فرزند و حفظ فضای توحیدی خانه نیاز است، باشند و این را در فضای زندگی امروزی تعریف کنند و نه در فضای زندگی چهارصدسال گذشته. بنابراین می‌شود پزشک فعّالی بود و شیفت شب هم داشت ولی آن عالَم را حفظ کرد، همان‌طور که عارفان باللّه در عین حضور در عالَم کثرات، حضور خود با خدا را نگه می‌دارند. هنوز هم معتقدم «زن؛ گمشده‌ی تاریخ ما است» و لذا باید یا راه برگشت به گذشته را در مقابل او قرار دهیم و یا راه تقلید از زندگی زنان غربی را، و مطمئن باشید این دو راه راه‌های شکست انقلاب اسلامی را به همراه می‌آورد. کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را به این امید نوشتم که ما از این بن‌بست نجات یابیم. موفق باشید
10318

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز کتاب راه دشوار هدایت از ادریس حسینی که در یکی از سخنرانی هایتان معرفی فرموده اید از کدام انتشارات است با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا
متن پاسخ
بسمه تعالی .سلام علیکم. از انتشارات دار القران کریم است سال 74
8445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در قرآآن داریم که خداوند فاسقان و ظالمان را دوست ندارد . ودر جای دیگر می فرماید خدا مومنین را دوست دارد آیا این برداشت درست است که خدا مومن را دوست دارد ولی فسق و ظلم او را دوست ندارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. موفق باشید
7873
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید بعضی وقتها بر اثر بعضی از خود سازیها که انسان بروی خود انجام می دهد حال خوش پیدا می شود ولی با رفتن به سر کار و در محیط جامعه ان حال خوش ازبین می رود چکار کنیم تا کی این سیکل باید تکرار شود رمز ماندگاری چیست.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چیز بدی نیست، چون با رجوع به عالم کثرات در عین رویکرد توحیدی به مرتبه‌‌ی بالاتر از توحید باید پا گذارید نه آن‌که این حالت فعلی از بین رفته باشد و به همین جهت وقتی در برزخ وارد شدید همه‌ی آن حالات توحیدی را یک‌جا در خود می‌یابید. موفق باشید
7784
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز میدانیم که هر چه در راستای قوس صعود بالا رویم کثرت ها کم می شود تا این که همگی در ذات احدی فانی شوند. با این حساب پس باید تمام انسان ها در سیر معادی خود به نقطه ای برسند که همگی کاملا در ذات خدا فانی شوند و تعین و تشخص خود را کاملا از دست دهند به طوری که جنبه مخلوقیت آن ها نیز کاملا از بین برود و جز ذات احدی چیزی نماند گرچه فیض دائم خدای متعال منجر به خلق جدیدی شود. آیا این نظر درست است؟ بر همین مبنا میتوان گفت احتمالا بی نهایت خلق جدید و معاد در گذشته و آینده وجود داشته و دارد؟ سوال دیگر این که در انجیل خواندم که یکی از حواریون میگوید که عیسی کلمه خدا بوده که قبل از دنیا وجود داشته. آیا این مشابه همان چیزی که ما در مورد وجود نوری حضرت خاتم (ص) میگوییم نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- قوس صعود در تکوین غیر از قوس صعود در تشریع و در رابطه با اختیار انسان است. در مسیر برگشت انسان به سوی خدا انسان در عین آن‌ها در عالم وحدانی قرار می‌گیرد و می‌یابد که همه‌کاره‌ی عالم خدا است با انتخاب‌های خودش روبه‌رو است و با نسبت آن انتخاب‌ها با توحیدی که آن‌جا ظهور می‌کند ولذا اگر آن انتخاب‌ها مطابق توحید الهی نباشد در عین آن‌که در نظامی است که در قبضه‌ی خدا است ، از حضور در محضر رحمت حق مطرود است 2- در مورد بی‌نهایت خلق جدید و معاد، در بحث حرکت جوهری عرایضی شده 3- در مورد کلمه‌ی خدابودن حضرت عیسی«علیه‌السلام» باید فضای فرهنگی این سخن را در مسیحیت بررسی کرد شاید نظر به فرزندبودن آن حضرت داشته باشد که این خلاف حکمت است. موفق باشید
6733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام مدتی است یکی از اساتید حوزه علمیه شهر ما کتاب خویشتن پنهان را در جمع گروهی از نابینایان در بهزیستی شرح میدهند که خوشبختانه با استقبال خوب آنها مواجه شده است و به ایشان پیشنهاد داده اند که کتاب را یک نفر از رو بخواند و صدای او را ضبط کنند و تکثیر کنند. تا همه شان بتوانند از تمام مطالب آن استفاده کنند. آیا از نظر شما منعی ندارد؟ چرا که ممکن است بعدا به صورت نرم افزار درآید و خرید و فروش شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر بنده و گروه فرهنگی المیزان هیچ اشکالی ندارد، امید است مفید واقع شود. موفق باشید
6089
متن پرسش
با عرض سلام استاد. در عبارت فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره که توی معاد هم گفتید، یعنی واقعا واقعا همه ی همه ی اعمالش رو انسان بعد از مرگ می بینه؟ استاد من حدود 15 تا 20 سال قبل، مدرسه راهنمایی که بودم غالبا به ما آموزشی درباره ی پسرها داده نمی شد و ما اطلاعاتی نداشتیم و معمولا پسرها دور مدرسه ی ما پرسه می زدند و من یک بار فقط یک بار برای یکیشان که دست از سرم بر نمی داشت دست خداحافظی تکان دادم تا سر کارش بذارم و اون ذوق مرگ شد – البته این کار رو با بی اطلاعی و بدون قصد – انجام دادم یا مثلا دبیرستان یک معلم مرد داشتیم که گاها دست من را تو دستای خودش می گرفت و با دست دیگرش بازویم را و میگفت به ریش های من نگاه نکن من مذهبی نیستم ولی مجبورم ریش بذارم ،تو می تونی مقنعه ات را مقابل من در بیاوری و راحت باشی و خلاصه از این جور چیزها که چون من آدم هالو و نا آگاه و احمقی بودم سر از حرف هاشون در نمیاوردم. ولی گاها حالاتم باعث جلب توجه می شد واقعا واقعا همه ی اعمالی که باعث جلب توجه شدیم یا ممانعتی نکردم که اون معلم احمق جرئت کنه دست منو بگیره، در آخرت میان سراغم ؟؟ استاد غالبا نامه های مزخرفی که پسرها اون موقع بهم میدادن بدون اینکه باز کنم میدادم به مامانم و مامانم حسابشون رو می رسید و چون مامانم می دونست که من آدم هالویی هستم و چیزی سرم نمیشه وقتی حرف پسرا رو براش می گفتم منو دعوا نمی کرد و بهم جرئت میداد که از دستشون فرار کنم و فقط مامانم بود که باعث شد راه درست رو برم ولی بالاخره حرکات کوچکی انجام دادم که بی اطلاع بودم .ولی من اگه برگردم آن موقع عمرا اون طوری زندگی نمی کنم چون الآن سال هاست که ازدواج کردم و یک فرزند صالح هم دارم و خیلی چیزارو فهمیدم و متوجه یک پیشنهاد احمقانه ی اون معلم شدم. استاد یعنی همه ی دخترهای راهنمایی که ناآگاهانه خیلی کارها رو ممکنه انجام بدن بازخواست میشن ؟ من تو دوران مدرسه گناهایی مثل غیبت پشت سر معلم ها یا بعظی بچه ها انجام دادم و گاهی دیگران رو سر کار می ذاشتم واقعا واقعا همه ی اون اعمال رو می بینم در قیامت ؟؟؟ من همه ی شیطنت های راهنمایی و گاها دبیرستان رو از روی بچگی کردم حتی جلب توجه نامحرم. ولی من شخصیتم به کلی تغییر کرده باز هم می بینم ؟ استاد به نظرتون یه جوری که کسی متوجه من نشه، برم عابروی اون معلمی که گفتم رو بریزم ؟ چون وقتی به من پیشنهاد داده قاعدتا با خیلی دخترهای دیگه رابطه داشته و من اون موقع سرم نمی شد اما الآن می فهمم که خصوصا وقتی خودش زن و بچه داشت این کارهای زشتش چه معنی ای میداد ، برم عابروشو تو شهر بریزم و لوش بدم تا خصوصا زنش بفهمه با چه مرد انگلی زندگی می کنه ؟؟؟؟؟ چه جوری میشه آدم از دست کارهایی که از سر ناآگاهی و بچگی انجام داده بوده برای همیشه فرار کنه ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه یعنی انسان از کارهایی که مخالف شریعت الهی بود و انجام داده روی برگرداند و اراده‌ای برای انجام دوباره‌ی آن‌ها نداشته باشد و در آن صورت عملاً مثل کسی است که آن اعمال را انجام نداده است و در همین رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏» کسی که از گناهان توبه کرد مثل کسی است که آن گناه را نکرده. پس در قیامت نیز آن اعمال را نمی‌بیند چون از صفحه‌ی اعمالش پاک شده است. پس جای نگرانی برایتان نمی‌ماند. موفق باشید
4748
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدا قوّت. استاد عزیز: اولا سایت شما خیلی بروز و جالب به لطف خداست حتی سایتون صفحه اصلی و اول کامپیوتر بنده است چون هر دو هفته متن ها روی صفحه طبق مناسبتها عوض میشه و اطلاع رسانی الحمدلله عالیست. خواستم چند نکته بگم 1- فایل صوتی شما متاسفانه صداها ضعیفه ما با گوشی یا با اسپیکر استفاده میکنیم من فایل صوتی را به همکارهایم دادم که گوش کنن گفتند که تن صدا ضعیفه ولی شناخت ندارند قدرشو نمیدونن و به کیفیت پایین صدا بهانه میگیرن. 2- برنامه های فایل صوتی با پسوند wma درسایت شما بارگزاری شده بعد از دانلوذ فقط به درد رایانه میخوره اگر تو فلش بریزیم در ضبط ماشین و تلویزیون فلش خور اجرا نمیشه ولی فایل mp3 الحمد لله همه حتی از موبایل هم استفاده هست. لطفا اگر براتون امکان داره به mp3 تبدیل کنین. با تشکر اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت ملاحظه فرمایند.
4208
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی- بنده برخی اوقات عادت دارم در برخورد با افراد رفتارشان را تحلیل کنم. مثلا یکسری رفتارهای شخص را کنار هم میگذارم و مثلا از آن نتیجه میگیرم این شخص دچار دستپاچگی شده، یا مثلا این شخص در این وضعیت دچار حسادت است. یا مثالهایی از این قبیل. آیا باید این عادت را ترک کرد؟ اگر این تحلیل ها را برای کسی بازگو کنم غیبت محسوب می شود؟ درحالیکه تحلیل رفتاری است و قصد و نیتی ندارم. با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اگر تحلیل‌های خود را از رفتار افراد برای بقیه بازگو کنید غیبت کرده‌اید به هر نیتی که باشد. از طرفی به ما دستور داده‌اند خوض در رفتار بقیه نکنیم و این کار شما یک نحوه خوض است. موفق باشید
3259

آدم و حوابازدید:

متن پرسش
سلام.آیا آدم و حوا واقعیت خارجی داشته اند یا صرفا یک مثل قرآنی است؟آخر آیت الله جوادی می فرمودند ممکن است به یک معنا فقط مثال باشد و آن ها نماد انسان و سرنوشت او باشند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حتماً واقعیت خارجی داشته‌اند و فقط نباید بین آدم جبروتی که خلیفة‌الله است با آدم ابوالبشر که پدر همه‌ی آدم‌ها است خلط کرد که این از بحث‌های ظریفی است که در عرفان نظری باید دنبال کرد. احتمالاً متوجه فرمایش حضرت آیت‌الله جوادی نشده‌اید. موفق باشید
2906
متن پرسش
سؤال20: انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که عرض شد مبادی اعم از آن‌که مبادی عقل نظری باشد، مثل امتناع اجتماع نقیضین و یا مبادی عقلی عملی باشد، مثل سیره‌ی انسانی که او را به عنوان مبادی پذیرفته‌ایم، در هر دو صورت آن مبادی یک تصدیق درونی و حضوری است و در این‌جا بحث موضوع و محمول معنا نمی‌دهد، هرچند از این به بعد می‌توان بر مینای آن‌چه در درون تصدیق کرده‌ایم – در عقل نظری و عملی – قضایایی را شکل دهیم و موضوع و محمول بسازیم و استدلال کنیم. ملاحظه کرده‌اید که ما مبنای عقل عملی را ابتداء و بالذات انسان معصوم می‌دانیم و در ذیل آن انسان، انسان‌هایی را که یک نحوه اتحاد با امامان دارند، می‌پذیریم. موفق باشید
1818
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی در مورد ذات خدا میفرمایند دست انسان اعم از انبیاء و اولیاء و غیره از شناخت ان کوتاه است و در تعریف اسم میگویند ظهور ذات خداست به صفت خاص یعنی همان ذات که دست ما از شناختش کوتاه است ظهور پیدا میکند و خود را نشان میدهد ایا همین معرفت به ذات نیست همین که ما مییابیم ان ذات کریم است مگر این خود معرفت به ذات باری تعالی نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام آری با نظر به «اسم» به ذات نظر می‌شود ولی در محدوده‌ی اسم خاص، ولی ذات در مقام خودش اجازه‌ی حضور به غیر نمی‌دهد که «عنقا را بلند است آشیانه». موفق باشید
22484
متن پرسش
سلام و خدا قوت به استاد عزیز و همراهان گرامی: می خواستم جواب این سوال رو بدونم که تمایل به همجنس رو که در علم روانشناسی بهش به عنوان یه گرایش نگاه میشه و اکثر روانشناسان این گرایش رو بدون درمان میدونن، چجوری میشه درمان کرد؟ وقتی خدا همه رو جفت آفریده و غریزه انسان اینه که با جنس مخالف جفت بشه، پس میشه نتیجه گرفت که میل به همجنس یک بیماری قابل درمانه و گرنه خداوند نباید برای چیزی که در غریزه انسان هست و غیر قابل تغییره کیفر تعیین کنه، میخوام نظر اسلام رو راجع به این موضوع و چگونگی از بین بردن این گرایش رو توضیح بدید. خیلی لطف میکنین اگه پاسخ بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. همجنس‌گرایی یک توهّم شیطانی است که انسان را از مسیر طبیعی نظام الهی خارج می‌کند. موفق باشید

22359
متن پرسش
سلام: ما اعتقاد به ارحم‌الراحمینی خدا داریم. پس هر چیزی که ما نیاز داریم خدا بدون سؤال و جواب در اختیار ما قرار می‌ده! حتی اگه خودمون به نیاز اون چیز توجه نداشته باشیم. اینطور نیست؟ اگه خدا اونو به ما نده به ما ظلم کرده که ما ابداً به این اعتقاد نداریم. حالا با توجه به اینا پس ما چرا باید برای خودمون و یا حتی دیگران دعا کنیم؟ یعنی اگه ما دعا بکنیم و صلاحمون در اون نباشه یا باشه و ما دعا نکنیم خدا از ما دریغ میکنه؟ پس علم و حکمت و عدل و ارحم‌الراحمینی خدا چی میشه؟ ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا ابعاد گوناگون و برکات متکثری دارد. در دعا ظرفیت لازم جهت نظر حق به دعاکننده فراهم می‌شود و زمینه‌ی رحمتی که باید به بنده‌اش بنماید، پیش می‌آید. در دعا انسان نیاز خود را اظهار می‌کند تا رحمت پروردگار متناسب با نیاز انسان به انسان داده شود. در دعا راه‌های اُنس عبد به ربّ که هزاران راهِ پنهانی است، یک به یک گشوده می‌شود. چه بگویم از برکات دعا!! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». چشیدنی است و نه شنیدنی، ما چه می‌دانیم که اولیاء الهی در ادعیه چه غوغایی بین خود و پروردگار خود به میان می‌آورند. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». بانک جرس همان مناجات شعبانیه و یا خمسه عشر است. موفق باشید

20648
متن پرسش
با سلام: شما فرمودید که بهشت و جهنم قراردادی نیستند بلکه صورت حقیقی خود اعمال هستند، از طرفی نیز فرمودید که بهشت و جهنم از قبل بوده اند و الان هم هستند. سوال: این بهشتی که صورت اعمال ماست چگونه قبل از اینکه ما وجود خارجی پیدا کنیم وجود داشته اند یعنی صورت اعمال قبل از خود عمل وجود داشته اند؟ چگونه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمی مافوقِ این عالم، هم‌اکنون موجود است و هم‌اکنون نفس ناطقه‌ی ما به آن عالم متصل است و هر عملی که ما در این دنیا انجام می‌دهیم، در ان دنیا مطابق هویت آن دنیایی محقق می‌شود و چون از این دنیا رفتیم، با اعمالِ پیش‌فرستاده‌ی خود روبه‌رو می‌شویم. در روايت داريم كه راوى از حضرت‏ امام‏ رضا (ع) مى ‏پرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آن‏ها خلق شده‏ اند؟ حضرت فرمودند: بلى، و رسول‏ الله (ص) وقتى به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوى مى‏ گويد: عده ‏اى از مسلمانان مى‏ گويند بهشت و جهنم مقدر شده ‏اند ولى خلق نشده ‏اند. حضرت فرمودند: آن‏ها از ما نيستند و ما هم از آن‏ها نيستيم: «مَنْ انْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قال‏الله: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ». پس كسى كه منكر خلقت فعلى بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براى هميشه در آتش است. خداوند در آيه 44 سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمى كه گناهكاران انكار مى‏ كردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آب‏جوشان در حال طواف ‏اند.[1]

و نيز در روايت داريم كه: «رسول خدا (ص) فرمودند: در آن هنگامى كه مرا در آسمان معراج دادند من داخل بهشت شدم، ديدم در آنجا زمين‏هاى بسيارى را كه سفيد و روشن افتاده و هيچ در آنها نيست، وليكن فرشتگانى را ديدم كه بناء مى ‏سازند، يك خشت از طلا و يك خشت از نقره، و چه بسا دست از ساختن برمى ‏دارند. من به آن فرشتگان گفتم: به چه علّت شما گاهى مشغول ساختن مى‏ شويد و گاهى دست برمى‏ داريد؟ فرشتگان گفتند: وقتى كه نفقه ما برسد ما مى‏ سازيم و وقتى ‏كه نفقه ‏اى نمى ‏رسد دست بر مى‏ داريم و صبر مى‏ كنيم تا آن‏كه نفقه برسد. رسول‏ خدا (ص) به آن فرشتگان گفتند: نفقه شما چيست؟ گفتند: نفقه ما گفتار مؤمن‏ است‏ در دنيا، كه ‏بگويد:

سُبْحَانَ اللَهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ وَ اللَهُ أَكْبَرُ پس چنانچه ملاحظه مى‏ فرماييد حضرت در سفر معراجى خود با بهشت و جهنم رو به‏ رو شدند و اين مى‏ رساند كه هم اكنون بهشت و جهنم موجود است. موفق باشید


18422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: منظور حافظ از دیوانه در اشعارش مثلا این بیت شعر زیر چیست؟ آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند در این بیت شعر حافظ به کجا اشاره دارد و در کجا سیر دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آخرین آیه‌ی سوره احزاب اشاره دارد که می‌فرماید «انه کان ظلوما جهولا» یعنی انسان هم ظالم است به نفس خود از آن جهت که باید آن را تذکیه کند و هم جاهل است به غیر حق و جاهل این‌جا به معنای جاهل به غیر حق است و عالم به حق. موفق باشید

17687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه در جواب سوالی در سایت فرموده بودید که در روایت داریم که انسانی به سوی عجب می رود او را بسوی گناه می کشانند تا دچار عجب نشود، حال سوال اینکه در اینجا آیا اختیار انسان چگونه می شود؟ آیا خود آن گناه باعث حجاب نمی شود؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال، انسان را از اختیار خارج نمی‌کنند، بلکه موضوع گناه را در مقابل او می‌گذارند تا خودش انتخاب کند. موفق باشید

17365
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مساله حب که در روایات تاکید شده و فرمودند دین جز محبت نیست چند سوال در مورد حب داشتم، همانطور که فرمودید کسی که گناه می کند لحظه گناه یاد خدا نیست ولی آیا می شود گفت هنگام گناه هیچ محبتی به خدا ندارد و محبتش کلا از خدا منقطع شده است؟ فرض کنیم مومن می داند تا دیر وقت برای امام حسین (ع) سینه بزند نماز صحبش قضا می شود، یا ممکن است مومنی بخاطر حب به مومنی مثلا رهبری به مخالف رهبری اهانت کند. ایا در آن لحظات مومن حب به اهل البیت و مومن نداشته است؟ ۲. در آن مواردی که در سوال قبل مثال زدم آیا می شود گفت محبت به خدا و اهل البیت یا مومن مقدمه گناه شده است؟ و آیا چنین قیاسی درست و عاقلانه است؟ سپاسگزارم به دو سوال پاسخ می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً انسان‌های مؤمن در حین گناه، نظر به رحمت الهی دارند. لذا نمی‌توان گفت در حین گناه به‌کلّی از محبت به حق خالی‌اند. حتی آن وقتی که به مؤمنی توهین می‌کنند از محبت به حق خالی نیستند. آری! اگر نور محبت به حق شدید بود، بهتر خود را کنترل می‌کردند 2- با توجه به جوابی که در قسمت اول داده شد، پس نمی‌توان گفت محبت مقدمه‌ی گناه است بلکه امید به رحمت الهی منجر می‌شود که انسان‌ها تصور کنند حضرت حق به آن‌ها سخت نمی‌گیرد. در حالی‌که غافل می‌شوند که گناه ریزش رحمت و فیض خدا را از انسان می‌گیرد. چنان‌چه قرآن در مورد حضرت یونس«علیه‌السلام» می‌فرماید: «فظنّ ان لن نقدر علیه» گمان می‌کرد به جهت کاری که کرده است، خداوند به او سخت نمی‌گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی