بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام با عرض خسته نباشید خدمت استاد جناب طاهرزاده و آرزوی توفیق روز افزون برای جنابعالی اینجانب قصد مشورت در باب موضوعی را با جنابعالی دارم بنده دانشجوی سال آخر فوق لیسانس مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی می باشم چند سالی است با کتابها و سخنرانی های شما مانوس هستم و همین انس دغدغه تهذیب نفس را در بنده ایجاد کرده است . در حال حاضر یک سالی است علاوه بر درس در شرکتی مشغول به کار هستم (مهندس مکانیک) و اکنون که این نامه را خدمت جنابعالی می نویسم قسمت عمده روحم در این یکسال با مسایل کاری گره خورده به صورتی که آن آرامش معنوی لازم را از زندگیم گرفته است ودچار روزمرگیم کرده با وجودی که هنوز ازدواج نکرده و با مسایل زیادی روبرو نیستم. حال مسیله ای که قصد مشورت در باب آن را با جنابعالی دارم این است که کاری که بنده قصد انجام آن را به منظور بازیابی آرامش معنوی خویش دارم این است که کار شرکتی را تعطیل کنم تا زمان بیشتری داشته باشم (البته مطمین نیستم که مشکلم نداشتن زمان کافی باشد) و برای حل مسیله مذکور چاره ای بیاندیشم اما چیزی که از اتفاق افتادن آن بیم دارم این است که با توجه به شناختی که از خود دارم احتمالا پس از ترک کار گرفتار نفس شده و موفق به امر فوق نمی شوم ودلیل این حرف وجود نداشتن بستری مناسب و نداشتن برنامه ای برای بازیافتن آرامش معنوی است لذا خواهشمندم در این باب اینجانب را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چه اشکال دارد که با مدیریتی که در زندگی خود ایجاد می‌کنید هم کار خود را ادامه دهید و هم در جهت سیر علمی و روحانی خود برنامه‌ریزی کنید. احتمالاً پس از مدتی که بر کار خود مسلط شدید بهتر می‌توانید برنامه‌ریزی کنید. موفق باشید
1053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز معنی واسطه فیض بودن امام زمان(ع) چیست؟اگر به معنی واسطه در وجود است آیا با آیه «انی جاعل فی الارض خلیفه» منافات ندارد؟چرا که طبق این آیه به نظر می رسد وجود زمین و آگاهی به آن قبل از ایجاد خلیفه الهی محقق بوده و اصولا خلافت احتیاج به محل خلافت دارد. آیا در فلسفه به این بحث پرداخته شده است؟(اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی از نظر مقام تکوینی با توجه به سخن رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» که می‌فرمایند: «اوّلُ ما خَلقَ الله نوری» اولین چیزی که خداوند خلق کرد، نور من بود، آن‌ها واسطه‌ی فیض‌اند و از نظر تشریعی ائمه«علیهم‌السلام» مسئولند که به عنوان خلیفه‌ی الهی، مظهر اسماء الهی باشند. إن‌شاءالله کتاب «حقیقت نوری اهل البیت«علیهم‌السلام»» در تبیین این امر کمک می‌کند. موفق باشید
21251
متن پرسش
با سلام: لطفا معنی این کلمات و جملات در پیام رهبر انقلاب در خصوص ارتحال علامه طهرانی را مشخصا بیان فرمائید و چرا عبارت عربی پایانی آن (تا جائی که من تحقیق کرده ام) و یا نظیر آن را برای شخص دیگری استفاده نکرده اند؟: خبر رحلت عالم عامل ربّانى، و سالك مجاهد روحانى، آيت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی را با اندوه و افسوس بسيار دريافت كردم و عميقا متأسّف و مصيبت زده شدم. ايشان از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجسته علمى را با درجات والاى معنويّت و سلوك توأما دارا بودند، و در كنار فقاهت فنّى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقوله شهود و محصول تجربه حسّى و مجاهدت معنوى است نيز نائل گشته بودند. فقدان آن عزيز براى آشنايان و ارادتمندانشان خسارتى دردناك و غمى هائل است. اين جانب با قلبى اندوهگين و ملول به شما آقازادگان محترم و والده محترمه و ديگر فرزندان و اخوان و كسان و نزديكان و نيز دوستان و ارادتمندان ايشان تسليت مى‌گويم، و از خداوند متعال براى ايشان علوّ درجات و حشر با احبّه و اولياء را مسألت مى‌كنم. هنيئًا لَهُ ما أعدَّهُ اللهُ لإوليآء اللهِ و عبادِه الصّالحين. و سلام عليكم و رحمة الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون واقعاً آیت اللّه تهرانی علاوه بر فقاهتِ فنی و اجتهادی در فقه‌اللّه اکبر و سلوک به سوی توحید حضرت ربّ العالمین زحمت کشیده بودند و انصافاً همین بود که حضرت آقا متذکر این امر شدند. بنده خود نیز از آثار ایشان بهره‌ها برده‌ام. موفق باشید

21246
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سئوالی ذهنم را مشغول کرده است می خواستم پاسخ آن را عنایت فرمائید. آیا اول ما خلق الله نوری که در متون دینی ما آمده و همان مقام اهل البیت است با مقام احدیت بحث های عرفان یا همان تعیین اول تطبیق دارد یا دو مقام متفاوتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حضرت می‌فرمایند اولین مخلوق، نور من بود، پس اولاً: بحث مخلوقیت در میان است، ثانیاً: آن خلقت نوری را به خود نسبت می‌دهند. لذا به اعتبار روایتی که می‌فرمایند: « «وَ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ (ص)»[1]  اول ما و اوسط ما و آخر ما محمد (ص) است. لذا روایت مورد بحث، مربوط به مقام اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌باشد و ربطی به احدیت که شئونی از شئون الهی است، ندارد. در این مورد خوب است کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام مطالعه شود. موفق باشید

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 363.

21128
متن پرسش
سلام علیکم: احتراما همانطور كه مستحضر هستيد حضرت رضا (ع) در جريان هجرت تاريخ ساز خود از مرز شلمچه و خوزستان (كه تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي دروازه ورود تشيع به ايران هست) وارد ايران شده اند و از شهرهاي مختلفي نیز عبور كرده اند. گرچه در گذشته بدليل عدم تحقيق جامع و ميداني اين مسير مورد اختلاف (نظري) بوده است، ولي خوشبختانه اخيرا با ورود بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي این موضوع تقریبا به یک نتیجه نهایی و قطعی رسیده است. يعني مسير خوزستان، بخشی از فارس، يزد، خراسان و ... تا مرو. نكته قابل تأمل اين است كه در اين مسير قدمگاه‌هايي وجود دارد كه در برخی شهرها (مثل خرمشهر – آبادان، بهبهان، ابرکوه و نیشابور)، مردم هر ساله در سه مناسبت (ميلاد، شهادت و سالروز ورود امام هشتم به هر شهر) مراسمات رضوي باشکوهی دارند؛ نوع نگاه مردم مسير به مقوله قدمگاه و ورود حضرت يك نگاه اسلامی و نگاهي مقدس است نه يك رويداد تاريخي و باستاني. حال سوال این است که آیا برپایی و تقویت این مراسمات، (با رعایت صحت تاریخی، حفظ شئونات اسلامی و مدیریت درست فرهنگی توسط علماء) مصداق تعظیم شئائر اسلامی می‌شود یا خیر؟ توصیه حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» با سعه‌ای که دارند از هر طریقی که بتوان به آن‌ها نظر کرد، آن‌ها نور خود را می‌نمایانند. موفق باشید

20893
متن پرسش
به نام خدا سلام جناب استاد عزیز: آیا به کتاب مصباح الشریعه به همراه شرح جناب آقای مصطفوی می توان به عنوان یک دوره سیر و سلوک عملی نگاه کرد؟ با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خوبی است ولی با توجه به این‌که تنظیم آن توسط غیر معصوم بوده و او تنها شواهدی برای سخن خود از معصوم آورده است؛ نمی‌تواند به خودی خود یک کتاب سلوکی باشد. موفق باشید

20847
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی‌: من یک مشکلی‌ داشتم، بعضی‌ وقتها خیلی‌ خوب و با پشتکار و علاقه واجبات و مستحبات را به جا می‌آورم، اما بعد از یک مدتی‌ اون علاقه و پشتکار کم رنگ می شود و فقط واجبات را (آن هم نه با حضور قلب مطلوب) به جا می‌آورم. به طور خلاصه در کارم پیوستگی نیست. می‌خواستم ببینم که شما راه خاصی‌ (مثلا دعای خاصی‌، توسلی یا ..) را می توانید به بنده پیشنهاد کنید که به من کمک کند تا به طور پیوسته (حداقل پیوسته تر) در این مسیر حرکت کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. در ضمن خوب است به جواب سؤال‌های شماره‌ی 8144 و 8224 رجوع فرمایید. موفق باشید

20642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به این که قضایای ناتمامیت گودل حسب گفته برخی بزرگان بنیان ریاضیات محض را متزلزل می کند و از طرفی اگر بنای ریاضیات که یقینی ترین دانش انسان است متزلزل باشد طبعا بقیه معارف بشر دستخوش تردید می گردد سوالاتی پیش می آید این است که 1. حضرتعالی چه راهکاری برای حل این معضل دارید؟ 2. اگر درین زمینه آشنایی ندارید رویکرد حقیر را تایید می کنید که برای رسیدن به یقین به ریاضیات به طور تخصصی بپردازم تا بلکه این قضیه را حل کنم و پس از آن بقیه معارف خویش را یقینی کنم این که گفتم به طور تخصصی چون مساله گودل پیچیده است و ظاهرا باید متخصص بود تا به فهم و حل آن نائل آمد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریاضیات، حوزه‌ی فهمِ کمّیات است و ما برای مقابله با افکار انحرافی نیاز به تفکر فلسفی داریم. در این رابطه تفکرِ صدرائی بسیار مهم است. حضرت امام در ابتدای شرح «دعای سحر» خود می‌فرمایند: «و ما ادرئکَ ماالملا صدرا». موفق باشید

19861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتی همه چیز در این عالم ظهور وجود است و شدت و ضعف خاص خودش را دارد در مورد اجسام عظیمی مثل خورشید و یا زمین حتما این وجود از شدت بسیار بالایی برخورداره. مثلا خورشید که خودش عین نور هست و ظهوری نورانی و با شدت دارد حتما داراری وجودی با مراتب بسیار بالاست که ظهورش اینچنین شدید است. آیا این فکر درست است؟ با سپاس از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت وجود ربطی به بزرگی و کوچکی پدیده‌ها ندارد. تمام عالم ماده که شامل خورشید و همه‌ی کهکشان‌ها می‌شود، از نظر وجودی در پایین‌ترین از درجه‌ی وجود قرار دارند. شدت وجود، به جامعیتِ موجود است از نظر کمالاتی که دارد. موفق باشید

17837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام علیکم و خسته نباشید: سوال من در مورد این قول است : «وقتی زائر امام در مقابل ضریح قرار می گیرد بجای توجه خود به فاصله خود با ضریح به فاصله خود با اسلام فکر کند.» آیا این قول درست است یا قباحت دارد. خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی می‌تواند تذکر خوبی باشد مبنی بر این که به خود تذکر دهد امام، اسلام مجسم است و باید این فاصله را با رعایت دستورات الهی کم کند. موفق باشید

16485
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم بدانم سیر معنوی شهید با سایر انسان ها چه تفاوتی دارد؟ یعنی اگر انسان در دنیا مراحل سیر و سلوک را بگذراند و موانع را بر طرف کند با یک شهید نحوه سیر او چه تفاوتی دارد؟ من دارم روی سیر معنوی انسان کار می کنم و بحث شهادت برایم مسئله شده. لطفا در هر دو زمینه کتاب مناسب و مفید معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر به سوی خدا با نفی انّیت و أنانیّت شروع می‌شود تا آن‌جا که انسان به حق باقی و از خود فانی شود. این چیزی است که شهدا به خوبی در فرصتی که پیش آمد نشان دادند و امروز نیز یاران انقلاب با پذیرش همه‌ی سختی‌هایی که انقلاب در پی آورده‌است، در صحنه‌اند. جزوه‌ی «روحیه‌ی تمدن سازی و عرفان اسلامی» که در قسمت «نوشتاری» سایت هست، نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید

15321
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد در مساله تشکیک وجود که حضرتعالی هم در برهان صدیقین تقریر فرمودید، این سوال برای من مطرح هست که تعبیر به وجود مادی می کنید یعنی وجود در ادنی مرتبه آن وجود مادی است. اما جنابعالی و حکما معتقد هستید که اسماء الهی تجلی میکنه برای ایجاد ماسوا و مرتبه وجود مادی پایین ترین مرتبه وجود هست در سلسه تجلیات، این حرف یعنی مرتبه وجود مادی مرتبه نازله ای در اثر تجلی اسماء الله هست. چطور امکان داره که اسماء الله در اثر تجلیات پی در پی مرتبه ای مادی رو ایجاد کنند؟ اصولا وجود مادی به نظر حقیر بی معنا میاد، وجود در اثر تجلی گرچه ممکنه ضعیف بشه اما مادی شدن بی معناست. مگه میشه حیات و قدرت و علم و اراده و ... مادی بشه؟ برداشت خودم: به نظر خودم این که میگن وجود مادی یک نوع مسامحه است چون ماده ماهیت هست و گوشت و پوست و ... همه ماهیات هستن، وجود مادی یعنی وجودی که در اثر تجلی نازله شده و قابلیت ظهور دادن ماهیات رو داره اینطور نیست؟ وگرنه وجود در مبنای تشکیک وجود هم،مادی نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مواظب بود بین نگاه فلسفی که نظر به مفاهیم موجودات دارد و نگاهِ عرفانی خلط نشود. در نگاه فلسفی است که بحث ماده و مجرد مطرح است. آری! در نگاه عرفانی اساساً قضیه همین است که می‌فرمایید. موفق باشید

15115
متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله سلامت باشید و توفیقات شما در نشر معارف الهی افزون تر گردد. 1. صورت عملیه و صورت علمیه به لحاظ وجود شناختی و معرفت شناختی چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ 2. آیا دیدن یک درخت به تشکیل صورت علمیه منجر می گردد، و نگاه به نامحرم، یک صورت عملیه را در نفس به وجود می آورد؟ اگر چنین است منشا تفاوت ماهوی این دو در چیست؟ 3. ملکات اخلاقی (خوب یا بد) چه ارتباطی با صورت عملیه دارند؟ 4. ملکات اخلاقی (خوب یا بد) چه ارتباطی با صورت علمیه دارند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی انسان توانایی آن را دارد که صورت‌هایی را در درون خود بسازد، چه آن صورت‌ها ریشه در محسوسات او داشته باشد و چه در عقاید او. و لذا به اقتضای معاد جسمانی، در برزخ و قیامت انسان با صورت‌های عقاید و اعمالش روبه‌روست در آن حدّ که وقتی از یکی از آن صورت‌ها می‌پرسد «مَن اَنتِ»؟ جواب می‌دهد: «اَنا رأیکَ الحسن الذی کُنت علیه». یعنی من عقیده‌ی نیکوی تو هستم که در دنیا بر آن بودی. موفق باشید

14962
متن پرسش
سلام: ببخشید برای من در مورد مواردی که علم و دین با هم تناقض دارن مشکل پیش اومده. مثلا در نظریه تکامل اومده انسان از نسل میمون ها به وجود اومده ولی در دین آفرینش انسان با آفرینش حضرت آدم شروع شده و موارد دیگر... ممنون میشم در این مورد توضیح بدید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به عنوان یک زمین‌شناس خدمتتان عرض می‌کنم از نظر علمی هیچ دلیلی بر این‌که انسان از نسل میمون باشد، نداریم. و اساساً اصل این‌که انسان نیز در سیر تکاملی به این مرحله رسیده باشد، نیز با تناقض‌های علمی روبه‌روست. در این مورد عرایضی در جلسات اول تبیین «سوره‌ی سجده» داشته‌ام. موفق باشید

14900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می خواستم در مورد تقوای سیاسی در حال حاضر بدانم. چه کاری تقوای سیاسی است؟ و دوم اینکه تقوای درونیِ شخصی با تقوای سیاسی می تواند بی ارتباط باشد؟ (مثلا کسی که خودش تقوا را زیاد رعایت نکند ولی در سیاست متقی باشد). استادمان جناب آیت الله تحریری گفتند: تقوای سیاسی اطاعت کامل از ولی (حضرت امام خامنه ای حفظه الله) می باشد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم تقوایِ فردی بسیار در تقوای سیاسی و تعادل آن مؤثر است و حرف درست، همان است که حضرت استاد فرموده‌اند. موفق باشید

14650
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی که در حال مطالعه و سمع درس معاد است کار را اینطور پیش ببرد که من، که خواهی نخواهی به برزخ خواهم رفت، چرا درس را با منظر فردایی دیدن برزخ ببینم بیایم و درس را صرفا در امروزی که زنده هستم مصداقهایش را بیابم مثلا وقتی سخن از طی کردن برازخ می شود من نگاه به خود کنم در کنار گذاشتن عقاید و اخلاق و اعمال باطل و این را گذر حساب کنم یا در تجلی خداوند با اسامی خاصش در لحظات خاص در درونم البته به شرط درست فهمیدن تجلیات و نه توهم ان تجلیات را رفع پرده های حجاب بنگرم. چطور است؟ آیا شما مصداقی برای درست دیدن برزخ در امروز لطف می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار درستی است. برزخ یعنی داشتن احساسی از خود که در آن هیچ نسبتی از نسبت‌های دنیا در آن نیست. حال هراندازه ما نیز نسبت‌های اعتباری دنیایی را، اعتباری و غیر اصیل ببینیم؛ به همان اندازه به احساسِ برزخی خود نزدیک می‌شویم. موفق باشید

14068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد کسی از طلبه ها بود که عاشق آیت الله شجاعی است و بیشتر آثارشان را خوانده و مقالات را یک دور خوانده بود. بنده با اجازه تان شرح مقالات را به او دادم. بسیار مشتاق بود. اگر صلاح نمی دانید بگویم گوش ندهد. (اگر بگویم گوش می دهد).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن رفیق، عاشق خوب کسی شده است. إن‌شاءاللّه شرح بنده، «آن‌چنان را آنچنان‌تر» می‌کند. موفق باشید

14018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سیر مطالعاتی برای کتب استاد جوادی آملی می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌ عرایضی که در جواب سؤال 14016 در مورد آثار علامه عرض شد، در مورد آثار آیت اللّه جوادی نیز صدق می‌کند. موفق باشید

13262
متن پرسش
سلام: درباره اون سوال و جواب و فرمایشات شما به نظرم اومد با ذکر این جمله تان «حاصل سال‌ها تفکر بنده جهت جمعِ بین تفکر و عدالت؛ در آن می‌باشد که دینداری در جلوه و سیره‌ی یک انسان قدسی محقق شود.» دارید سوالات بی جواب رضا داوری اردکانی را این گونه راه حل می دهید و ما را از گیجی مطالعه افکار دکتر داوری بزرگوار می رهانید؟ درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دکتر داوری همیشه سعی دارد اشاراتی را مدّ نظر ما قرار دهد که در دل آن اشارات، ما خودمان راه را پیدا کنیم. و در جمع‌بندی بنده عرض کردم در این تاریخ با نظر به شخصیت اشراقی حضرت امام، تفکر به تاریخ ما برمی‌گردد، زیرا ما در سابقه‌ی دینی خود باید به دنبال تفکر باشیم و عقل دینی برای ما امکان تفکر را فراهم می‌کند. موفق باشید

13053
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: پیرو بحث برکات زیستن عالمانه نکات و سوالاتی به ذهنم رسید که مایل به دریافت پاسخ آقای طاهرزاده می باشم، لذا قسمت هایی که به سوالات بنده مرتبط است را انتخاب کرده و سوالاتم را مطرح می کنم. «فرق فقها با روشنفکران در رویارویی با غرب آن بود که روشنفکران مذهبی در صدد بودند غرب را بپذیرند ولی وجه غیر شرعی آن را نپذیرند، ولی فقها متوجه روح فرهنگ غرب بودند و با فقه اکبر خود یعنی معارف الهی مواظب بودند ایران، ترکیه‌ی آتاتورک نشود.» از آنجا که دغدغه ی کنونی برخی در فضای حوزه و دانشگاه ارائه ی سبک زندگی اسلامی ایرانی ست و در این وادی الگوهایی که سبک زندگی را متناسب با زمان و مکان اشخاص تعریف کرده باشند غیرقابل دسترس به نظر می آیند؛ لذا از این دریچه و از این فضا که چطور مناسبات خود را به خصوص در ارتباط با غرب تعریف کنیم یقینا راه را برای طرح موضوعات عمیق و ریشه دار بازتر می کند چرا که گاهی پذیرش مسئله ی غرب که جنابعالی فرمودید راه را چه بسا به انحرافی می کشاند که سالک هم متوجه انحراف خود نیست چنان که در زندگی های کنونی موارد متعددی از این سبک و سیاق به چشم می خورد. مایلم کمی راحت و بی تکلف از زمزمه های بسیاری در نگاه به غرب سخن بگویم. اینکه برخی معتقدند غرب و متعلقات آن از فرهنگ تا فناوری و آداب و قوانین مربوط به آن همگی حکم چاقویی را دارند که گاهی ابزار آسانی انسان را فراهم می کند و گاهی ابزار قتل و می شود آلت قتاله ... 1. به نظر شما چطور می توان بر اساس روحیه ی فقها و عالمان استدلال چاقو و امثال آن (بلندگو ...) را کنار زد؟ 2. اینکه برخی غرب را سراسر فناوری و تکنولوژی می دانند و ما را انسان هایی عقب مانده، آیا روح ِ تقل تقلید از غرب برای ساخت موشک های بالستیک) نشان از عقب ماندگی ما نیسید در پذیرش غرب (به طور مثال؟) 3. اصلا آیا پذیرش غرب حد و حدودی دارد و یا به طور مطلق تعیین می شود؟ 4. و به عنوان سوال آخر بنده؛ جناب سید جمال الدین اسد آبادی فرمودند: رفتم به غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم، برگشتم به شرق مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم. لطفا بفرمایید این کدام غرب است که سید جمال الدین اسد آبادی اسلام را در آن می بیند؟ این نشان از پذیرش غرب است و یا نقدی دلسوزانه به اوضاع شرق؟ قبلا از پاسخگویی شما متشکرم. ان شاءالله با پاسخ های شما بنده جرأت و جسارت طرح سوالات بعدی خود را داشته باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شرایط حاضر نمی‌توانید به‌کلّی این نوع فن‌آوری‌ها را زیر پا گذاشت. با خودآگاهیِ لازم باید روح غربی را شناخت و سعی در عبور از آن داشت. 2- ما در این تاریخ قرار داریم و در مقابل روحِ شیطانی غرب باید مجهز به تسلیحاتی شویم که تجاوز را دفع کند 3- در این مورد نظرها متفاوت است. بنده عرایضی را در کتاب «مدرنیته و توهّم» عرض کرده‌ام. در مورد سید جمال خوب است به جواب سؤال‌های 3491 و 6830 و 12047 رجوع فرمایید. موفق باشید

12973

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت: دختر بچه ای 5 ساله دارم از همین الان بفکر مد و تیپ زدنه، می ترسم از آینده اش. خواهش می کنم کمک کنید چطوری تربیتش کنم؟ از این وضع جامعه می ترسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که به نظر می‌رسد نباید چندان سخت‌گیری کنید، و روح زن‌بودنِ آن را از او بگیرید؛ در این مورد به سایت «مزرعه‌ی ایمانی» از حجت‌الاسلام آقای اشترانی که در این رابطه تلاش می‌کنند، رجوع فرمایید. ایشان جلساتی در اصفهان و قم دارند. از طریق همان سایت دنبال کنید. موفق باشید

12389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در حادثه ی کربلا اگر جناب حر علیه السلام راه را بر امام حسین علیه السلام برای ورود به ایران نمی بست آیا ماجرا متفاوت می شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری مسلّم اگر حرّ چنین اقدامی را نمی‌کرد ممکن بود شرایط دیگری به‌وجود آید. ولی این ظاهر قضیه است، گویا تقدیری که حضرت حق اراده کرده بود همان بود که می‌خواست با شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» امویان را حذف کند. موفق باشید

10516
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: در فلسفه بیان می شود فصل اخیر همان نوع است و تحصل دهنده نوع، از طرفی بیان می شود فعلیت مربوط به صورت است. در مورد بدن انسان که فعلیت دارد اگر ما بخواهیم فصل اخیر آن را مشخص کنیم یا به عبارت دیگر صورت آن را ،دو حالت دارد یا باید معتقد باشیم بدن به عنوان یک شی که فعلیت دارد فصلی غیر از نفس ناطقه دارد که در آن صورت باید گفت فصل اخیر آن چیست؟ یا باید قبول کنیم فصل اخیر یا صورت آن همان نفس ناطقه است اگر این را قبول کنیم باید معتقد شویم بدن همان تحصل و تعین نفس ناطقه در دنیاست یعنی نفس ناطقه که یک حقیقت مجرد است تعینش در عالم دنیا می شود بدن انسان؟ آیا این نتیجه گیری درست است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچیزی فصل اخیر و صورت خود را دارد. نفس ناطقه به عنوان موجودی مجرد فصل اخیرش، آخرین کمالاتی است که در خود شکل داده و صورت آن همان فصل اخیرش است که در بدن برزخی‌اش هم اکنون ظهور دارد و در مورد بدن مادی به عنوان یک پدیده دارای حرکت فصل اخیرش همان فعلیت‌هایی است که با تبدیل قوه به فعل محقق شده که همان آخرین صورت آن است. موفق باشید
10271
متن پرسش
سلام علیکم: آیا در شکل گیری علم فیزیک جدید سوبژکتیویته دخالت دارد؟ ما در آینده باید به فیزیک دیگری نظر کنیم؟ آیا فیزیک انیشیتین تفاوت اساسی با فیزیک نیوتونی دارد؟ یعنی نگاهش به عالم خارج از نگاه مدرنیته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرچیزی می‌شود نگاه سوبژکتیو داشت و آن را محدود به فاعل شناسنده کرد و در این حالت فیزیک انیشتین با نیوتن فرق ندارد. عمده آن است که متوجه باشیم نفس ناطقه‌ی انسان می‌تواند واقعیت خارج را درک کند و هر چقدر بیشتر تزکیه کرده باشد، تصور بهتری از معنای عالم خواهد داشت. موفق باشید
9603
متن پرسش
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در مورد سیر مطالعاتی فرموده بودید که صوت کتاب ده نکته از معرفت نفس را گوش دهیم به همراه خواندن کتابش. بنده چون صوت این مجالس در روی سایت نبود فقط کتابش را خواندم. آیا کفایت می کند؟ اگر ممکن است صوت این جلسات را روی سایت قرار دهید. در جای دیگر فرموده بودید چاپ جدید جلد اول کتاب فرزندم اینچنین باید بود خوانده شود. بنده چاپ قدیم را تهیه و مطالعه کرده ام آیا چاپ قدیم و جدید خیلی فرق دارد؟ نیاز به مطالعه چاپ جدید هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب ده نکته متنی است که با شرح آن کامل می‌شود. با سایت تماس بگیرید که اگر نمی‌توانند روی سایت بگذارند، برایتان پست کنند یا با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید تا برایتان پست کنند. تلفن حاج آقا نظری 09136032342). 2- چاپ جدید فرزندم با جنبه‌ی سلوکیِ دقیق‌تری تنظیم شده و خوب است دوستان با دقت مطالب آن را دنبال کنند. موفق باشید
نمایش چاپی