بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11856
متن پرسش
سلام علیکم: بنده حقیر مدتیست توفیق خواندن نماز شب دارم ولی به نماز وتر که می رسم تو قنوت کم میارم احساس می کنم نمیتونم با خدا حرف بزنم. هفتاد مرتبه استفرالله 300 مرتبه العفو 7 مرتبه هذا مقام هم میگم بعضی اوقات هم برای چهل مومن دعا می کنم ولی دلم راضی نیست. (یک کلام دعا کردن بلد نیستم) استاد عزیز خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت هم حضرت آیت اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» می‌فرمودند باید گدای سمجی باشیم. گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکم‌تر بکوبیم» محکم‌ترکوبیدن با در نظرگرفتن این موضوع حاصل می‌شود که متوجه باشیم از همه جهات نیازمند خدا هستیم. موفق باشید

9534
متن پرسش
سلام بر استاد: 1. ویرایش جدید کتاب فرزندم اینچنین باید بود (جلد اول) در سایت نیست هنوز چاپ هم نشده؟ 2. به عنوان مقدمات برای خواندن کتاب «معرفت النفس و الحشر» این سیر خوب است یا ناقص است: «جوان و انتخاب بزرگ» ، «آشتی با خدا صوت» ، «10 نکته کتاب» ، «خویستن پنهان» ، «معاد صوت»)؟ با تشکر فراوان و خدا قوت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب در صحافی است إن‌شاءاللّه همین روزها سر و کله‌اش پیدا می‌شود 2- بله همین سیر که می‌فرمایید خوب است ولی سعی کنید با دقت هرچه تمام‌تر با کتاب «معرفتِ نفس و حشر» برخورد کنید. موفق باشید
8610
متن پرسش
سلام علیکم. چه کار کنیم که ظرفیت تحمل حرف طرف مقابلمان را پیدا کنیم؟ متاسفانه بعضی از ما بچه مذهبی ها به محضی که یک حرف اشتباهی از طرف می شنویم او را کلّا کنار می گذاریم و از افکار صحیح او خود را بی بهره می کنیم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جایی بسیار مهم دست گذاشته‌اید. بنده در جواب سؤال شماره‌ی 8534. بر همین موضوع تأکید داشتم. پیشنهاد می‌کنم روی دعای مکارم‌الأخلاق کار کنید. موفق باشید.
6426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وخداقوت اگر می شود سخنرانییتان در قم(حکمت تمدن ساز-درس گفتار سلوک ذیل امام خمینی)رادر سایت بگذارید ویا بفرستید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت دنبال بفرمایید. موفق باشید اقدام شد
4625
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی سوالی راجع به مفهوم و ترجمه آیه "ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" داشتم و اینست که شما در تمامی موارد عبارت "لیعبدون" را "تا عبادت کنند" ترجمه کرده اید، لکن به کرات دیده ام که بسیاری از علمای اخلاق این عبارت را " تا به عبودیت برسند" ترجمه می کنند و برخی می گویند ترجمه " تا عبادت کنند" ترجمه غلطی است. زیرا هدف خلقت به مقم خلیفه اللهی رسیدن انسان است که این همان به عبودیت رسیدن است و نه عبادت کردن! هرچند مقداری از عبودیت از طریق عبادت انجام می شود ولی باز به نظرم این دو ترجمه تفاوت عمیقی دارند. لطفا توضیح بفرمایید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که خداوند در آن آیه می‌فرماید: جن و انس را خلق نکردم مگر برای آن‌که بندگی کنند. و مسلّم در راستای بندگی و عبادت روح عبودیت ظهور می‌کند و انسان تا یقین می‌رسد چون می‌فرماید: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقین‏». موفق باشید
3932
متن پرسش
بسمه تعالی. در جزوه سبک زندگی اسلامی مطلبی را فرمودید مبنی بر اینکه چون هواپیما ساخته فرهنگ غربی است باعث شده است که در هواپیما ما زنان و دختران را با آن وضع ببینیم. سوال بنده این است که بیایید و کمی به عقب برگردیم. به اتوبوس بین شهری. این هم ساخته غرب و فرهنگ غرب است. ولی آن وضعی که در غرب در اتوبوس ها هست در ایران نیست. حرف من این است که اگر روسری و حجاب را به زور بر سر فرد تحمیل کردیم یا اینکه بدون دلیل مجبور به حفظ آن شد دیگر فرقی نمی کند داخل هواپیما باشد یا در خیابان. اما اگر فرد بفهمد و دلیل داشته باشد حفظ فرهنگ خود را در دانشگاه های فرانسه ترک نمی کند. منظور من این است که نباید به استناد اینکه هواپیما ساخته فرهنگ غرب است، آن بی حجابی ها را توجیه کنیم. متشکرم، موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مثال ساده بود که مبنای آن را باید در رابطه‌ی بین تکنیک و فرهنگی که آن تکنیک در دل آن ساخته شده است، دنبال کرد که در کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» مورد بررسی قرار گرفته است. موفق باشید
27863
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: مدتی مصدع اوقات نشده بودم. طاعات تان مقبول درگاه حق. حتما مستحضر هستید اخیرا برنامه ای از شبکه ۴ پخش می‌شود با نام زندگی پس از زندگی که انگار شوقی به جان‌ها انداخته چه جان آنها که در لابه‌لای کتاب های معرفتی به دنبال رد پای حقیقت بودند چه آن‌ها که توفیق چشیدن حقایق به جان را داشتند چه عامه مردم که در این روزگار پربلا ناخودآگاه تشنه شعاعی از نور هستند. برای بنده حیرت آور است که تمام آنچه به شکل تئوری در کتاب های فلسفه و عرفان خواندیم را عینا در بیان افرادی که مرگ تقریبی داشتند می یابیم اما با یک توصیف شهودی و عینی که در عین حال به نظر می‌رسد بسیار با فهم تئوری مطالب تفاوت دارد. خصوصا در این قسمت اولیه از برنامه خانمی هستند که ظاهرا حالاتی مثل فناء فی الله و دست یابی به علم لدنی یا آگاهی کامل به کل هستی را در شرایط مرگ تقریبی تجربه کردند که نظیر آن در حالات اهل عرفان نیز گزارش شده گرچه مطمئن نیستم بشود از حیث مقام و منزلت با آن شخصیت های بزرگ تطبیق داد اما آنچه مهم است این که گواهانی حتی از عامه مردم این حقایق را چشیده باشند و مثل رسولانی برای ما خبر بیاورند آن هم با همه طراوت و تازگی عین الیقین و مشاهده مستقیم. با دیدن این برنامه گاها نمی‌دانم از شوق گریه کنم و بخندم. عجیب است دیدن افرادی که از ملکوت عالم مستقیم برای ما خبر بیاورند! خدا چه قدر نزدیک است. https://www.telewebion.com/episode/2262373
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضی موارد، همان نکاتی است که در جواب سؤال شماره‌ی 27641  عرض شد. 2- آری! بعضاً مطالب، مخلوط می‌شود و بین جذبات ملکوتی و حضور مجرد روح در عالَم، خَلط می‌گردد. در جذبات ملکوتی، بحث سالک مجذوب در میان است که بعضی‌ها به آنچه سالکان بعداً می‌رسند، ابتدا دریافت می‌کنند. ولی به گفته‌ی جناب خواجه عبداللّه اگر همین افراد نیز قدم در مسیر «منازل السائرین» نگذارند، بعد از مدتی با آن جذبات بیگانه می‌شوند. موفق باشید

24355
متن پرسش
سلام و خدا قوت استاد چند مطلب ۱. این‌که انسانها در قیامت عریان‌ و گرسنه و... محشور می شوند برای همه انسان هاست؟ حتی شهدا؟ و این عریان بودن خب یک تحقیره و چرا خدا این تحقیر رو برای ما خواسته؟ حشر که قبل از حساب رسی و جهنمه پس چرا این عذاب رو قبل از حساب رسی برای عموم انسانها خواسته؟ ۲. درباره سوال ۲۴۳۴۰ که مسئله انتظار فرج از نیمه خرداد کشم هست، خواستم این متن از آیت الله حائری شیرازی (ره) رو خدمتتون تقدیم‌ کنم. سالها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم خیلی‌ها فکر می‌کنند چون رحلت امام در ۱۴ خرداد است، امام با شعر مذکور،‌ از رفتن خود خبر داده است. نه! منظور امام این نیست. منظور امام، استثناء بودن جریان نیمه خرداد است. نیمه خرداد، ثمرۀ هزار و صد سال غیبت کبری است. غیبت چطور شروع شد؟ نامه‌ای از سران شیعه برای امام یازدهم آمد که بیلان و هزینه کرد پول‌هایی که خدمت شما فرستاده‌ایم را به ما بدهید! حضرت یک کلمه جواب داد: «اگر امامت امر مستمری است، چرا چنین چیزی از اجداد و پدران من درخواست نشده است؟» و ازآن‌پس پرده سیاهی در اتاق ایشان نصب شد و مردم حق دیدن حضرت را نداشتند و فقط صدای ایشان را می‌شنیدند. امام بعدی که آمد، مردم حتی صدای ایشان را نشنیدند. فقط از طریق چهار نایب در مدت هفتاد سال با امام ارتباط داشتند. امام غایب شد تا چه بشود؟ غیبت ایشان برای آشکار شدن قدر و قیمت اوست. خداوند نعمتی را می‌گیرد که مردم قیمت این نعمت را بدانند. انسان در خوف، قیمت امنیت را می‌داند. در مرض، قیمت سلامت را می‌داند. در غیبت هم قیمت امام خود را می‌داند. هزار سال غیبت این اثر را داشت که مردم به قیمت امامت و قدر امامت آشنا شوند و برای نایب امام «جان بدهند». اولین هدایای خود را دادند و حکم اعدام امام، تبدیل به زندان شش‌ماهه شد. از آن زمان، مردم مرتباً شهید دادند. شهدای پانزده خرداد شهدای راه امام زمان هستند. شهدای «وثیقهٔ ظهور» هستند. حضرت یعقوب (ع) نپذیرفت که بنیامین را در اختیار برادران قرار دهد مگر اینکه وثیقه بدهند؛ چون به آن‌ها گفته بود «هَل آَمَنُکم عَلَیه إِلاَّ کمَا أَمِنْتُکم عَلَی أَخِیه مِنْ قَبْل» خداوند هم به ما می‌گوید: یازده امام دادم اما این دوازدهمی را بدون وثیقه نمی‌دهم. حضرت امام، پانزده خرداد را وثیقه اول می‌داند و تاکنون این وثیقه گذاری در صبر و بصیرت ادامه پیداکرده است و می‌بینید که انقلاب اسلامی در عالم، روزبه‌روز درخشان‌تر می‌شود؛ همان‌طوری که قبل از طلوع خورشید وقتی سپیده آمد، فضا مرتباً نورانی‌تر می‌شود. ما این سپیده را در نیمه خرداد می‌بینیم. منبع: کانال رسمی ایت الله حائری شیرازی خیلی ممنونم التماس دعای فرج یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این‌طور نیست که همه در موقف حشر عریان و گرسنه باشند. این مربوط به آن‌هایی است که خود را در جایی که همه‌ی ابعاد انسان ظهور می‌کند، خود را با تقوا نپوشانده‌اند و با تغذیه‌های معنوی سیراب ننموده‌اند. ۲. سخن آیت اللّه حائری شیرازی«رحمة اللّه‌علیه» در مورد «انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم» سخن بسیار ارزشمند و به‌جایی است. رحمت خدا بر آن مرد حکیم باشد. موفق باشید

24129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی حضور شریف استاد سلام علیکم: اگر بر این باوریم که پیامبران الهی نظریه پردازان سنن الهی هستند و ۱۲ امام هم مدیران و مجریان این سنن بر روی زمین هستند و نقش پیامبر و امام در کنار هم مکمل احیای حکومت الهی روی زمین است. سوال بنده این است چرا بعد از حضور هر پیامبر اولولعزم ما چندین امام معصوم برای تحقق وحی و تفکر آن پیامبر نداشته ایم و حضور امام تنها پس از آخرین پیامبر معنا پیدا می کند؟ حال ممکن است بفرمایید ما بعد از پیامبران تشریعی تعداد قابل توجهی پیامبر تبلیغی داشته ایم ولی پیامبران تبلیغی هم در نهایت نظریه پرداز بوده اند و نقشی که امام می تواند ایفا کند را نمی توانستند ایفا کنند. چرا هر پیامبر تشریعی پس از خود مستقلا نیاز به چندین امام معصوم برای عملی کردن وحی خود نداشته است و این تنها مختص پیامبر اسلام است؟ با تشکر. (ما برآنیم که لطافت مکتب لائوتسه در شرق و نظم مکتب هایدگر در غرب را با عقل محمدی مکتب صدرا پیوند زنیم و جهان را برای حضور منجی الهی آماده سازیم و این است رسالت ما سربازان لشکر آوینی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره این دین آخرین پیامبر است که باید در پرتو حضور دین او تا قیامت به وسیله‌ی کسانی که آنان قلب‌شان مطابق قرآن است، بشریت متوجه‌ی مسیر هدایت شود. چنین شرایطی برای پیامبران قبلی نبوده است تا انتظاری این‌چنینی برای دین آن‌ها باشد. همان اندازه که آنان نوّابی برای ادامه‌ی دین و رساندن دین به پیامبر بعدی داشته‌اند، کافی بوده است. ۲. کار بسیار خوبی است وقتی متوجه‌ی حضور تاریخی خود در بستر انقلاب اسلامی باشیم و بدانیم هدف همه‌ی دانایی‌ها و معارف، رجوعِ بهتر به حضرت حق و به محتوای بیشتررساندنِ عبادات است. نکند بخواهیم با نگاه هایدگر، دین را ارزیابی کنیم. در حالی‌که با حقّانیتِ دین و سیره‌ی اولیاء الهی باید بقیه‌ی اندیشه‌ها را اندازه‌گیری کرد و استفاده نمود. آری! سفر به سرزمین‌های فکری بیگانه برای رجوع به وطن کار خوبی است. موفق باشید

22337
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای حضرت استاد طاهرزاده عزیز: ۱. حضرت استاد، اگر انسان احساس کند با خداوند غریبه شده است و قلب او دیگر اتصالی به خداوند ندارد و هنگام عبادت و مناجات هرچند خداوند را می خواند اما او را احساس نمی‌کند و انگار نمی‌داند اصلاً مخاطب او کیست و فقط جملاتی را بدون مخاطب بیان می‌کند باید چه کند و چه راهی را برای خروج از این حال عذاب‌آور و درک حضور خداوند و چشیدن محبت او توصیه می‌فرمایید؟ ۲. برای کسی که می خواهد شروع به تهذیب و تزکیه کند و نیاز به منبعی برای تغذیه ذهنی دارد چه کتبی را توصیه می‌فرمایید؟ ۳. برای نیل به اخلاص چه کارهایی باید انجام داد، گاهی انسان احساس می‌کند هیچ عملی از اعمالش خالص نیست، حتی اعمالی که در خلوت خویش انجام می‌دهد را ناخالص می‌پندارد، با این حساب چه کند تا به اخلاص برسد؟ از این که مزاحم اوقات شریف شدم، عذرخواهم. سایه تان مستدام. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- طبیعی است که قلب دارای «ادبار» و «اقبال» است. وظیفه‌ی ما آن است که در موقع ادبار نیز بر وظایف و عبادات خود صبر و پشتکار داشته باشیم تا قلبِ رمیده برگردد 2- فکر می‌کنم سیر مطالعاتی بر روی سایت کارساز باشد 3- مطالعه‌ی سیره‌ی عرفا و شهداء کارساز است. موفق باشید

18701
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد معظم: بسيار ممنون و سپاسگزارم بابت پاسخ به سوالات. جناب استاد طاهرزاده، بنده تصمیم گرفته بودم گروهی در تلگرام راه اندازی کنم که در اون مطالبی صرفا در مورد حضرت زهرا (س) و شناخت جایگاه واقعی ایشون مطالبی بگذارم و تلاشی کوچکی داشته باشم تا جمعی از بانوان بتونن به شناخت درستی از حضرت زهرا (س) برسند و از حضرت خواستم خودشون منبع کاملی در اختیارم بگذارند که درست در همون زمان شما در پاسخ به یکی از سوالات عزیزان، دو کتاب شناخت «مقام لیلةالقدری فاطمه زهرا (س)» و «بصیرت فاطمه زهرا (س)» رو معرفی فرمودید. و من هم دو کتاب رو دانلود و در حال حاضر مطالبش را در گروه قرار میدم. بسيار مطالب ناب و عمیق در این کتاب هاست. بسيار از خدا و حضرت زهرا ممنونم که به محض در خواست و طلب مسیر درست را نشان می دهند و من آشنایی با این دو کتاب رو عنایتی از جانب خانم فاطمه زهرا می دونم. الحمدلله. سوالی از خدمت شما داشتم. شما در کتاب مقام لیلةالقدری فاطمه زهرا س فرمودید؛ «محبّت، مصداق ملموس و قابل ارتباط مي خواهد و با محبّت به انسان هاي معصوم، علاوه بر آن كه براي خود مصداق پيدا كرده ايم – تا محبّت ما ذهني و خيالي نباشد - مصداق آن را انسان هاي معصوم قرار داده ايم تا محبّت خود را درست جهت داده باشيم.» فرمودید محبت نباید ذهني و خيالي باشد، یعنی باید مصداقی در جهان خارج وجود داشته باشد و ما با دیدن کمالات و زيبايي های آن مصداق به او محبت داشته باشیم، مانند این فرموده علی (ع) که، «لماعبد ربا لم اره» یعنی باید خدای مصداقی را پرستش کرد، و نه خدای ذهني را. حال اگر در زمان اهل بیت زندگی می کردیم این مصداق عینی و وجود خارجی داشت، اما اکنون که در زمان غیبت به سر می بریم، مصداقی پیش روی ما نیست، البته نه اینکه نباشد، نعوذ بالله، بازم ذهني است. یعنی ما با وجود مقدس و مبارک امام زمان بصورت ذهني ارتباط داریم و ذهنی ایشان را می شناسیم. نه این وجود نازنین را می بینیم (حتی در خواب هم نمی توانم ببینیم) نه ارتباطی با ایشان به جز ارتباطی که ذهني و در توجهات و توسلات به ایشان، داریم، و نه مصداق خارجی اسماء و صفات الهی را به عینه مشاهده می کنیم، حال چه طور می توانيم ادعا کنیم محبت ما ذهني و خيالي نیست؟ ابتدا ذهني و خيالي است و فقط در مورد تعداد بسيار اندکی ارتباط با امام زمان (عج) حضوری و قلبی است. ممنون و سپاسگزارم از وقتی که مى گذارید. خداوند طول عمر با عزت و سلامتی به شما عنایت بفرمایند. ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید منظور از ذهنی و خیالی در آن عبارت به معنای وَهمی آن است که هیچ مصداق خارجی نتوانیم برای آن در نظر بگیریم. در حالی‌که سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در مقابل ما است و ما با سیره‌ی آن‌ها می‌توانیم رابطه‌ی وجودی برقرار کنیم که بحث آن همین هفته در آخرین جلسه‌ی شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده است خوب است به فایل صوتی آن که بر روی سایت هست رجوع فرمایید.

در مورد حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نیز اگر رجوع ما پس از قبول عقلی، قلبی شد چون از نظر انسانی سنخیتی با آن حضرت داریم ایشان را مصداق کامل انسانیت خود می‌یابیم که بحث آن در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شده است. موفق باشید

18021
متن پرسش
سلام علیکم: آیا درباره ی مباحث اربعین می شود این جور نگاه کرد که نقش ملت عراق مثل نقشی است که انصار در صدر اسلام ایفا کردند و بقیه ی ملت ها حکم مهاجرین را دارند و با تجزیه و تحلیل روحیات هر گروه بایدها و نبایدهایی برای خود مشخص کنیم و خلاصه تشخیص وظیفه و بهترین عملکرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف خوبی است و حقیقتاً مردم عراق به خوبی نقش انصار را ایفاء می‌کنند، خدا کند زوّار هم نقش مهاجرین را درست ایفاء نمایند. موفق باشید

17968
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چگونه می توان به معرفتی دست یافت که در آن شک نرود؟ اثبات های خداشناسی بر بدیهی ترین اصول فلسفی بنا می شوند. اما اگر شک کنیم در این که آیا این گزاره های بدیهی واقعا حقیقت دارند یا نه، تکلیف چیست؟ آیا می توان به نوعی معرفت دست یافت که شکی به آن نرود؟ در صورت امکان، آیا سالها وقت برای رسیدن به این معرفت وقت نیاز است؟ در این صورت انسانی که در اضطراب شک است تکلیفش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر عقلی، عقل به خوبی متوجه بدیهی و روشن‌بودن مبانی براهین خداشناسی هست. و از نظر عقلی مشکلی پیش نمی‌اید. ولی در مسیر خداشناسی بعد از عقل، این قلب است که باید حضور خدا را به پشتوانه‌ی براهین عقلی احساس کند وگرنه در عین یقین عقلی از نظر قلبی در شک می‌ماند و با رعایت دستورات الهی، قلب نیز منوّر به احساس حق می‌گردد. موفق باشید 

17861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز منظور از صیحه ی کشنده در قیامت چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید نمی‌شده که آن را وصف کنند. موفق باشید

17826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد احتمالا واقف هستید که شکل حکومت کشور ما با تأسی از نظریه ی منتسکیو که تحت عنوان تفکیک قوای سه گانه هست کار خود را آغاز نموده و تا الان ادامه داده، خواستم نظر مبارک حضرتعالی را در خصوص آن جویا بشم؟ آیا برچیده شدن این شکل از حکومت در راستای نظام سازی شدنی می باشد؟ آیا اساسا نیاز هست که چنین تغییر وسیع و عظیمی صورت بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً که نباید کار خاصی انجام داد. شاید با حاکمیت ولایت فقیه عملاً تفکیک قوا به آن معنا که هر قوه‌ای بدون مسئولیت‌داشتن نسبت به قوه‌ی دیگر مرتفع شده باشد و همه ذیل ولایت فقیه در جهت اهداف کلّی نظام عمل کنند. موفق باشید

17408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به دنبال اینم که زندگی ام معنا داشته باشد، معنا، چه باید بکنم؟ (از نقطه صفر و شاید کمتر) یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» برای شروع مؤثر خواهد بود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد یکی از از اقوام ما که اخیرا در خواب فوت کردند کاغذی در جیبشان بود که نوشته بود. بسمه تعالی من عزرائیل را دیدم گفتم مرا چگونه می بری گفت با سکته قلبی. جالب این که نتایج کالبد شکافی او نیز همین نکته را تائید کرد از طرفی او یک انسان معمولی بود و خیلی هم خود را گرفتار مادیات و حرص و بدهکاری و....کرده بود حال می خواستم لطف بفرمائید این نوشته چه تحلیلی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید به موضوعاتی که هیچ مبنایی ندارد مشغول شویم؟! مگر اگر کسی حضرت عزرائیل را ببیند، از رؤیتِ خود گزارش می‌دهد و آن‌هم به صورت کتبی آن را می‌نویسد؟!! موفق باشید

16423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. کسانی که به هر دلیلی (بیماری، ضرر داشتن ، ناتوانی ، پیری و ...) نمی تواند در ماه رمضان روزه بگیرند چه باید بکنند تا از برکات عالی این ماه که با روزه داری حاصل می شود بهره مند گردند و بی نصیب نباشند؟ 2. آیا برای این افراد گشودگی و حس حضوری که با روزه داری حاصل می گردد نیز حاصل می شود؟ به چه نحوی؟ 3. آیا افرادی که به بدلیل بیماری یا داشتن مشکل از روزه داری منع شده اند از آنها توفیقی سلب شده است؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی شریعت الهی رخصت می‌دهد که انسان به جهت ناتوانی نمی‌تواند روزه بگیرد، معلوم است که توفیقی از او تلف نمی‌شود، به‌خصوص که می‌تواند با سایر اعمال ماه رمضان مثل دعا و قرآن و نماز حقِ آن ماه را ادا کند. موفق باشید

15644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این جمله را قبول دارید استاد: انسان ابتدا باید دیدی فلسفی اش را در حکمت متعالیه بیابد و سپس این دید را در عرفان نظری عمق بخشد و تثبیت کند و تازه راه ،خود را می نمایاند که چگونه وارد وادی عمل شود ... یعنی وارد عرفان عملی و منازلی که خواجه از آنها می گوید بشود.. و ببیند که چه هست و چه نیست.. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درست و خوبی است. موفق باشید

12262
متن پرسش
با سلام: استاد بنده مدتی دچار شبهات و تفکراتی شده بودم که با تحقیق و تدبر و توکل و توسل شبهات و آن تفکرات برطرف شد و در این مسیر مطالب زیادی هم فرا گرفتم و دیدم نسبت به خیلی چیزها عوض شده و انگار بیدارتر شده ام و خیلی چیزها را که دیگران نمی فهمند و درک نمی کنند من درک می کنم، الان به گونه ای شده ام که اگر کمی به سمت گناه بروم آن شبهات دوباره به سراغم می آیند و آزارم می دهند و وقتی متوجه می شوم و به خودم می آیم و از گناه دوری می کنم آن شبهات هم می روند، یعنی طوری شده که آمدن آن تفکرات آزار دهنده شده ملاک تشخیص و حواس جمعی من که از طریق آن می فهمم و هوشیار می شوم که دچار گناهم و به نوعی جبرا به خاطر دوری از آن شبهات و تفکرات آزار دهنده گناه نمی کنم، آیا این لطف خداست که از این طریق شامل حال من شده که به خاطر دچار نشدن به آن افکار نباید مرتکب گناه شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً شریعت الهی مطابق روح اصیل انسان‌ها است و هر اندازه انسان به حقیقتِ خود نزدیک شود از گناه متنفر می‌شود به همان معنا که شریعت الهی گناه را موجب از بین‌رفتن اصالت روح می‌داند و سعی کنید این هوشیاری را که در باطن خود بدان دست یافته‌اید، با حضور در جلسات دینی و مطالعه‌‌ی کتاب‌های معرفتی و اخلاقی و عباداتِ با حوصله نگه دارید. موفق باشید

4858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.استاددرجواب سوال4792درباره سیر مطالعاتی عرفان نظری شما جوابی عنایت فرمودید که سیر مطالعاتی سایت مفید است ولی بنده سیر شما را تا حدودی پیش رفته ام وجسارتا یک سیر کلاسیک با کتب مرجع تر می خواهم اگر لطف کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله پس از سیر مطالعاتی سایت می‌توانید با تفسیر المیزان و اسفار ملاصدرا و فصوص محی‌الدین مرتبط باشید. موفق باشید
4076
متن پرسش
سلام به فلسفه باید با چه دیدی نگاه کرد ؟(دید موضوعی یا دید طریقی) اگر دید طریقی باید به فلسفه داشت، تا چه حد باید فلسفه خوانده شود تا غرض حاصل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع فکر کردن است مثل آن که ریاضی یک نوع فکر کردن می‌باشد و به همین جهت باید به عنوان طریق به آن نظر داشت و با مطالعه‌ای جدّی آن راه را در خود احساس کرد و تا اسفارملاصدرا باید جلو رفت. موفق باشید.
24013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا درباره ی این مطلب کمی توضیح دهید منظور این بوده که علامه طباطبایی از اصل با انقلاب اسلامی مخالف بوده اند؟ ✅ از علامه طباطبائی پرسیدند چرا از انقلاب اسلامی دفاع نمی کنید!؟ ایشان گفت: این انقلاب یک شهید داشت آن هم اسلام بود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کرده‌اند. مگر می‌شود کسی که این‌چنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبهه‌ی مقابله با کفر می‌باشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحه‌ی ۲۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمة‌الله‌عليهما» شده است. موفق باشید

23527
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: پیشنهادی دارم اگر امکانش هست در مورد این بیانیه گام دوم انقلاب حضرت آقا جلساتی همچون ندای بی صدای انقلاب برگزار کنید. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز چهارشنبه عرایضی تحت عنوان «وظیفه‌ی ما و پیام مقام معظم رهبری به جوانان» شد. خوب است که فعلاً آن را استماع فرمایید. در ضمن همین امروز در روزنامه‌ی کیهان، آقای دکتر سعداللّه زارعی نکاتی را در رابطه با آن پیام فرموده‌اند که قابل توجه است. عیناً آن را خدمتتان ارسال می‌کنم: موفق باشید

بیانیه روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان کشور» حائز اهمیت بسیاری است. این بیانیه را از یک سو می‌توان بیانیه «چشم‌انداز» لقب داد و از سویی می‌توان آن را «مانیفست آینده انقلاب» دانست. صدور این بیانیه دو روز پس از ۲۲ بهمن چهلمین سال انقلاب اسلامی می‌تواند علامتی از محور بودن «جوانان» تلقی شود چرا که اگر این بیانیه در دهه‌فجر صادر می‌شد، مخاطب تحت‌الشعاع مناسبت قرار گرفته و نقض غرض می‌شد.
رهبرمعظم انقلاب به جز در موارد خاصی مثل «پیام به حجاج»، «پیام روز شهید» که به نوعی به یک سنت تبدیل شده‌اند، پیام و به خصوص بیانیه نمی‌دهند و البته سخنرانی‌های پرمغز رهبری در فواصل زمانی نسبتا کوتاه جای خالی پیام‌ها و بیانیه‌هایی که به نسبت دوره حضرت امام خمینی (ره) کمتر صادر شده‌اند، پر کرده است. در عین حال این سومین بیانیه‌ای است که رهبرمعظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان» نوشته‌اند و این خود از اهمیت بسیار زیاد موضوع نزد ایشان خبر می‌دهد. بیانیه تفصیلی روز گذشته حضرت امام خامنه‌ای
(مدظله‌العالی) جنبه‌های مختلفی دارد و تحلیل بخش‌های مختلف آن مجال و زمان زیادی طلب می‌کند و صد البته بیانیه به دلیل ورود صریح و صمیمی‌اش نیازی به شرح و توضیح هم ندارد، اما از آنجا که «خوب دیدن» و «دوباره دیدن» نیاز به تذکار دارد، صاحبان قلم و بیان باید در اطراف مفاهیم کلیدی این بیانیه وارد شوند. براین اساس این قلم سه فراز از فرمایشات ایشان را اندکی تحلیل می‌کند: 1- در بخشی از بیانیه بسیار مهم رهبری آمده است: «مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه موج جمعیتی ایجاد شده در دهه ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۲۶ میلیون نفر در سنین میانه ۱۵ و ۴۰ سالگی و نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه دوم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقق و ارزشمندی که به آفرینش‌های علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند، اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته مادی نمی‌تواند با آن مقایسه شود». در این فراز رهبر معظم انقلاب به مهم‌ترین عنصر مورد نیاز در پیشرفت کشور یعنی «نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی» پرداخته و آن را «مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور» دانسته‌اند. واقعیت این است که در مقایسه با کشورهای پیرامونی ایران و حتی تا دوردست‌ها از مرز جمهوری اسلامی، کشور دیگری با این ظرفیت چند وجهی وجود ندارد. نیروی مستعد و کارآمد ایران به نسبت عدد جمعیتی‌اش حتی به نسبت کشورهای ثروتمندی نظیر هند و چین درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. در ایران حدود نیمی از جمعیتش از یک سو زیر چهل سال سن دارند یعنی جوانند و از سوی دیگر از این جمعیت ۴۰ میلیونی، ۱۴ میلیون نفر تحصیلات عالی را طی کرده‌اند و این بدان معناست که ۳۵ درصد از جمعیت جوان، دوره تحصیلات عالی را گذرانده‌اند از سوی دیگر دلبستگی ملی این جمعیت و اتصال‌شان به آموزه‌های انگیزه‌آفرین دینی که در جاهای دیگر به هیچ‌وجه حتی در فاصله بسیار زیاد از ایران قرار ندارد، هر یک عنصر تحصیل‌کرده جوان متدین را ضریب داده و ظرفیت کاری و تحرک صنعتی ایران را به چندین برابر عدد جمعیتی جوانان ما رسانده است. شما یک نفر شهید دکتر شهریاری را در نظر بگیرید که خود ضریب هزاران نفر گرفته است و یا شهید طهرانی مقدم را در نظر بگیرید که در دوره خود از همین جنس جوانان بودند و چه نقش برجسته‌ای در تاریخ و فرهنگ و صنعت این کشور زدند. در فرصت بودن این ظرفیت تردیدی نیست و لذا باید گفت فراگیری دو عنصر «علم» و «ایمان» در 14 میلیون جمعیت جوان ایران، اداره این کشور را برای مسئولین، بسیار آسان گردانیده است. صبر و تحمل همین قشر در برابر ناملایمات و در عین حال حضور آنان در صحنه‌های مختلف انقلاب حتی آنجا که خوف و خطری است، به خوبی نشان می‌دهد، اگر اراده‌ای در نظام برای به‌کارگیری درست این ظرفیت عظیم وجود داشته باشد، مشکلی بر سر این راه وجود ندارد. در همین جا یک سوال را هم می‌توانیم پاسخ دهیم، چرا فراخوان‌های مختلف ضدانقلاب خارجی و داخلی برای ایستادن جوانان در مقابل نظام جواب نمی‌دهد؟ آیا به دلیل آن است که مشکلی وجود ندارد؟ مسلما این جمعیت ۴۰ میلیونی جوان با انواعی از مشکلات و ضعف‌ها و بدکارکردی‌ها و سوءمدیریت‌ها مواجه‌اند و لذا ماده اصلی فراخوان‌ها که «اعتراض به وضع موجود» است، پربیراه هم نیست، اما جوانان ما می‌دانند که اساس نظام مبتنی بر ترقی و تعالی کشور و شهروندان آن قرار دارد و هر فراخوانی که به «ویرانی» دعوت می‌کند، نمی‌تواند «سازنده» باشد و ویران‌سازی اساس نظام به معنای پشت پا زدن به سیستمی است که دغدغه‌ای مهم‌تر از پیشرفت همه‌جانبه کشور ندارد. از این رو به وضوح می‌بینیم که وقتی مثلاً در مشهد اعتراضی شکل می‌گیرد و به زودی سر و کله عناصر مزدور و فریبکار پیدا شده و شعارها به سمت اساس نظام سوق پیدا می‌کند، مردم معترض به سرعت از این صفوف خارج شده و دور آنان را خالی می‌کنند؛ تا معلوم شود عدد این عناصر حتی در شهر بزرگی مثل مشهد از ۲۰۰-۳۰۰ نفر تجاوز نمی‌کند.نکته مهمی که در این بخش از بیانیه رهبری آمد این بود که این سرمایه انسانی را برتر از «هر اندوخته مادی» دانستند. امروز می‌دانیم که بیشترین درآمد کشورهای بزرگ صنعتی نظیر چین از طریق «کار نیروی انسانی» و «خلاقیت‌های صنعتی» به دست می‌آید. جوانان ایران در همین سال‌های اخیر ثابت کردند که قادرند سرمایه‌هایی برای کشور خلق کنند که حتی نفت و گاز ایران در طول 100 سال گذشته قادر به خلق آن نبوده‌اند. ۲. رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از بیانیه خود فرمودند: «اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متکی به واقعیت‌های عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته‌ام، اما خود و همه را از نومیدی بی‌جا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌ام و برحذر می‌دارم. در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است؛ و البته دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید. نگاه خوشبینانه جوانان نسبت به آینده کلید «حرکت» و «پویش» به حساب می‌آید. از این روست که در تعالیم و توصیه‌های روانشناسی «شاد بودن» و «آینده را مثبت دیدن» نشانه سلامتی فرد ارزیابی شده و در درون حکومت‌ها، گروه‌های روانشناس دائماً در حال جست‌وجوی راه‌های جدیدی برای افزایش خوش‌بینی افراد جامعه نسبت به شرایط پیش‌رو هستند. «نگاه به جلو» اساساً موضوعی مرتبط با جوانان است و از این رو نوع تصویری که از آینده یک کشور و ملت ارائه می‌گردد، تأثیر مستقیمی بر آینده آن کشور و ملت دارد. دقیقاً به همین دلیل ایجاد نگرانی در جامعه ایران و امیدزدایی از آن در دستور کار دشمنان قرار گرفته است. شما به ادبیات دونالد ترامپ در چهلمین سالگرد انقلاب نگاه کنید، هر کس به آن نظر افکند، گمان می‌کند از کشوری سخن به میان آمده که در همه زمینه‌ها به خاک سیاه نشسته است؛ در حالی که حداقل ۴۰ میلیون از جمعیت کنونی ایران به یاد دارند که پیش از انقلاب در چه فلاکتی به سر می‌بردند و هم اینک در چه موقعیت رشک‌برانگیزی قرار دارند. از این جمعیت و جمعیت جوان همه کسانی که پایشان به اروپا رسیده می‌توانند درباره ادعای ترامپ و بولتون و... علیه ایران قضاوت کنند و قطعاً در این قضاوت ایران را از اکثر کشورهای اروپایی حتی فرانسه، ایتالیا و اسپانیا پیشرفته‌تر می‌دانند در حالی که ایران قبل از انقلاب با عقب افتاده‌ترین کشورها توان قیاس داشت.
براساس جهتی که رهبر معظم انقلاب نشان دادند دلسوزان کشور و به خصوص صاحبان رسانه‌های کشور باید فکری برای «بد دیده شدن کشور» بکنند بخشی از این ناشی از توطئه هرروزه دشمن و به خصوص رسانه‌های آن است ولی بخشی هم بدون تردید ناشی از سیاه‌نمایی هر روزه رسانه‌های خودی به خصوص در فضای مجازی است. گاهی برای زمین زدن دولتی چنان عمل می‌شود که گویی آن دولت متعلق به خارج از این آب و خاک است! براساس نقش امید، رهبر معظم انقلاب در پایان بخش اول بیانیه‌شان به جوانان فرمودند: «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای ترین جهاد شما است.» ۳. رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) در بخش دیگری از بیانیه خود فرمودند: «جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه حل زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط است هر چند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر می‌شود، اما منشأ آن کانون‌های فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القا می‌شود.» در واقع بیانیه در این بخش، «فارق» بین حقیقت و تزویر است. راه حل هر کشوری بدون تردید در درون آن است چه این کشور پیشرفته باشد و چه درگیر مشکلات و چه زمان راحتی باشد و چه زمان سختی. این یک قاعده عمومی و البته ساده است اما در درون ایران (که اتفاقاً حالا با این پیشرفت‌های بزرگی که ایران علیرغم چهل سال محدودیت اعمال شده از سوی دشمنانش همه فهمیده‌اند که راه حل در داخل کشور است،) عده‌ای ایران را درگیر مشکلات کمرشکن معرفی کرده و آینده آن را تیره و تار معرفی می‌نمایند و در داخل، ناکارآمدی خود و یا انتقال القایی که به آنان سپرده شده را به حساب کشور و نظام می‌گذارند و کلید حل مشکلات را در خارج نشان می‌دهند. این برای آن است تا تصمیم کشور که حفظ استقلال و حفظ روحیه مقاومت و عدالت‌طلبی و آزادیخواهی است، تغییر کند و آب ایران باز به آسیاب آمریکا سرازیر شود. این خط متأسفانه هر روز پررنگ‌تر شده است و از این رو رهبر معظم انقلاب در پیامی که برای شرایط ۴۰ سال آتی کرده و به فعالان صحنه‌های آینده کشور مربوط است، از این موضوع حساس خبر داده‌اند. این خط در چند سال اخیر پر رنگ‌تر از همه سال‌های پیش از آن شده و بیم آن می‌رود که در آینده پررنگ‌تر هم بشود. اما واقعیت این است که کشوری که انقلاب می‌کند و می‌خواهد ساختار جدید و روند جدیدی براساس باورها و ایده‌ها و اصول خود بنا کند، نمی‌تواند به بیرون از مرزهای خود چشم بدوزد چرا که از یک سو فرض اولیه انقلاب این بود که می‌خواهدچیزی را بنا کند که وجود ندارد و از سوی دیگر باید آنچه دارد را به دیگران نیز صادر کند، تا محیط خویش را امنیت بیشتری ببخشد با این وصف چگونه می‌تواند چشم به دست محیط بیرونی و به خصوص محیط دشمن بدوزد. سعدالله زارعی

 

21951
متن پرسش
استاد سلام: استاد میخوام در این مورد که حالا تعریف از کشورهای غیر دینی مثل آلمان و ژاپن و... توسط افراد زیادی از مثلا روشنفکرا گرفته تا عادی ها زیاد شده و آن ها را الگوی خود می دانند، آیا فلسفه ی این سبک زندگی آنها صرفا ایدئولوژی آنهاست. و مثلا مطالعه می کردم که در مدارس ژاپن یا چین از کودکی در مدارسشون تواضع و انسان دوستی را آموزش میدن. استاد آیا این کارهای آنها که قطع از آسمان و ریشه های دینی و خدایی است ارزشی هم دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌ها با عقلِ معاش، زندگی دنیایی خود را مدیریت می‌کنند ولی به گفته‌ی پروفسور کربن، نسبت به مرگ و معنویت سخت، شکننده‌اند و به همین جهت به‌کلی در پوچی به‌سر می‌برند. می‌ماند که ما چرا عقلِ معاش و عقلِ معاد را مطابق فرهنگ دینی خود به‌کار نمی‌گیریم! موفق باشید

نمایش چاپی