باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حقیقت و برای رسیدن به حقیقت، اسلام و مباحث معرفت نفس که اسلام بر آن تأکید دارد کافی است. ولی روانشناسی به عنوان علم کاربردی در امورات جزیی انسانها، مثل سایر علوم تجربی میتواند جایگاه خود را داشته باشد. مشکل آنجایی پیش میآید که علم روانشناسی بخواهد جایِ دین بنشیند. البته فکر نمیکنم در حال حاضر با توجه به روانشناسان متعهدی که هم جایِ آن علم را میشناسند و هم جایِ دین را؛ چنین مشکلی پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه برای ورود به بهشت باید از پل صراط عبور کرد در حالیکه پل صراط بر روی جهنم است، باید برای ورود به علوم انسانیِ مطلوب و ورود به آنچه در این تاریخ مدّ نظر انقلاب اسلامی است؛ از متن همین دنیایِ مدرن و از متن جهانِ توسعهیافته عبور نمود و با تجربه و درکِ آن نحوه بودن، بودنِ دیگری را مدّ نظر قرار داد. فرار از توسعهیافتگی شرطِ راه نیست، عبور از آن شرط راه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها و تنها با راهنماییهای نایب امام زمان «عجلاللّهتعالیفرجه» میتوانیم وظیفهمان را نسبت به مولایمان انجام دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکیک مراتب وجودی انسان به جسم و ذهن و عقل، از تقسیمات فلسفی است و به این شکل نباید در متون دینی موضوع را جستجو کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در این مورد همهی موجودات را در عالم ماده یکسان میبینیم. ولی در روایت داریم سنگ عقیق، ولایت علی «علیهالسلام» را پذیرفته است و یا کوه اُحد، پیامبر را دوست دارد. شاید از این جهت بتوان گفت این نوع موجودات، کمال بیشتری نسبت به سایر موجودات مادی دارند. یا گویا درخت نخل، شعوری نزدیک به شعور انسان دارد یا مثل ستون حنانه که به رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» علاقهی خاص داشت و یا شتر حضرت سجاد «علیهالسلام». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کسانی در آتش مخلداند که هویت خود را بهکلّی از معنویت خالی کرده باشند. به همین جهت در روایت داریم: «لا تأکل النّار محلّ الایمان» یعنی کسی که ایمان به خدا داشته باشد، در هرحال آتش او را تماماً از بین نمیبرد 2- با توجه به آیهای که میفرماید: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ»(آلعمران/30) در واقع عذابی از خارج بر کسی وارد نمیشود، بلکه هرکس آنچه را انجام داده است در پیشِ خود مییابد، حال اگر با هویت و فطرت او هماهنگی نداشت انسان در درون خود آتش میگیرد و با توجه به شرایط عالم قیامت، آن آتش از درون انسان به بیرون آمده و او را در برمیگیرد «فی عمدٍ ممّدده». این فرض را نمیتوانم بپذیرم که اگر شرایط انسان از نظر تربیتی و رفاهی خوب باشد، آن انسان خوب خواهد بود؛ مواردِ نقض زیادی در این مورد داریم. حتی فرزند پیامبر مثل فرزند نوح «علیه السلام» میتواند خودش بدی را انتخاب کند. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: شما در جواب سوال مربوط به اشعار آقای میثم مطیعی فرمودید لازم است هویت نهضت خود را بوسیله شعارهایمان تببین کنیم. من خودم را از ارادتمندان این مداح عزیز می دانم، اما سوال بنده از حضرتعالی این است که اولا مگر حضرت آقا در خطبه های نماز عید فطر نفرمودند نیاز کشور در موقعیت فعلی به اتحاد و انسجام است! خب مگر تریبون نماز فطر و مخاطبین آن را فقط از یک جناح خاص تشکیل می دهند! چرا در شرایط حاضر ما بوسیله اشعاری موج وحدت شکنی را در جامعه القا کنیم؟ مگر ما موظف به این نیستیم که موقعیت شناس باشیم؟ تقریبا همین مضامین شعری در نماز عید فطر پارسال توسط همین مداح نیز خوانده شد، ولی آیا واکنش ها همین طور بود؟ خب شرایط کشور در سال گذشته بسیار متفاوت از امسالی بود که روز قدس آن اتفاق افتاده بود و بعضی هم از تعبیر آتش به اختیار رهبری سو تعبیر کرده بودند! خب چرا نسنجیده و بدون در نظر گرفتن قواعد بازی و جنگ رسانه ای عمل کنیم؟ حتی اگر همین اشعار در مراسم های بیت رهبری یا دیدار شعرا با آقا خوانده می شد، به این شکل بهانه دست پوچ اندیشانی نمی دادیم که اصل مضامین شعر و مطالبه گری های حقیقی را به حاشیه راندند و رییس جمهور و دولت را مظلوم نشان دادند (هر چند غیر واقعی) دوما از مصاحبه حضرتعالی با جناب یاسر عرب می توان فهمید ما باید برای دیگران حق فکر کردن و نظر دادن قائل بشیم، و از دگر ستیزی دوری کنیم، با این تفاسیر چرا باید از تریبون نماز عید فطر به گونه ای بهره ببریم که برای مردم تصور مصادره طلبی و نادیده گرفتن رای مردم و توهین به رییس جمهور قانونی کشور (هر چند غیر واقعی) تلقی شود؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید تقریباً همهی مضامین اشعاری که آقای مطیعی خواندند، سخنان رهبری بود که در سالهای اخیر مطرح کرده بودند. و آقای مطیعی در فضای حماسی آن را ادا کردند. مشکل اینجاست که عدهای از سیاسیون طوری خود را تعریف کردهاند که مثلاً اگر برجام نقد شود، به آنها بر میخورد. در حالیکه نقد برجام، نقد آمریکاست نه نقد دولت. خطری که کلیّت ما را تهدید میکند آن است که شعارهای اصلی انقلاب به جهت موضعگیریهای بعضی از جریانهای سیاسی فراموش شود. و این مسئلهی بسیار حساسی است که هرگز نباید به آن تن داد. به نظر بنده دولت باید طوری خود را تعریف کند که تأکید بر شعارهای انقلاب، موجب نقد دولت نگردد. هرگز نباید حرّیت و آزادگیِ انقلاب را گرفتار موضوعاتی کرد که دولتها برای خود بهوجود آوردهاند. به قول بعضیها دولت یازدهم کاری کرده که گویا مثل نقد هولوکاست که در دنیا جرم است، نقد برجام جرم حساب شده است!! و از آن خطرناکتر نقد سند 2030 میباشد!!! چه شده است نقد چنین سندی که هویت ملی و دینی ما را نشانه رفته است، برای دولت گران میآید؟! آیا در این حالت که چنین سندهایی نقد شود، قراردادنِ تریبون نماز جمعه برای جبههی خاصی است؟ یا تریبون نماز جمعه، آزاد از هرگونه جبههبندی باید فضای نقد هر انحرافی باشد و این ضامنِ آزادگی ما است. رضا خان به مرحوم مدرس پیغام داد که «پا روی دم ما نگذار». و مرحوم مدرس آن مردِ حرّ آزاده در جواب گفته بود «اعلیحضرت بفرمایند دمشان را کجا گذاشتهاند که ما روی آن پا نگذاریم». این که نمیشود که هرجا سخنی گفته شود که به زعم دولتیان خوش نمیآید آن را سخن خطی و گروهی قلمداد کرد. انتقاد، روحِ یک ملت است و جواب انتقاد، روحافزاییِ روحهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته در گفتمانهای بینالمللی و در فضای دیپلماسی باید عرف جهانی را رعایت کرد، در عین روحیهای که مختص نظام اسلامی است به همان معنایی که رهبری عزیز تأکید میکنند. به همین جهت نمیتوان راحت با در نظرگرفت آن سخنان، قضاوت کرد که آقایان از اهداف انقلاب اسلامی عدول کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مستحضرید سیاق کلام به صورت عمومی آمده که چنانچه خداوند بندهای را برای امور بندگانش اختیار کرد، به او تواناییهای خاصی میبخشد و از این جهت نمیتوان آن را منحصر به امام معصوم نمود، هرچند مصداق تامّ و تمام آن امام معصوم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موطن قلبی، همینطور است. ولی در موطنِ خلقی و فیض اقدس، رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» وحی را از حضرت جبرائیل میگیرند. یعنی جنبهای از آن حضرت که با خلق روبهرو است از طریق جنبهی باطنیِ خود که مقامِ ملک وحی است، وحی را نازل میکند. بدین لحاظ نمیتوان گفت حضرت عین وَحی میباشند، ولی در یکی از مراتب باطنیِ وجودیِ خود، از ملک وحی جهت تفصیلِ حقیقت اجمالی وحی، به ارادهی الهی بهرهمند میگردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی اندیشیدن و تفکر به تاریخ ما برمیگردد، که تلاش کنیم در فضای انفجار اطلاعات نگذاریم سخنهای عمیق و متین گرفتار روزمرّهگیها شده و به فراموشی سپرده شود. از اینرو کار جنابعالی کار پسندیدهای است که نظرها را متوجه افکار اندیشمندانی چون دکتر داوری میکنید. و کار خوبی کردید که انتقاد آن کاربرِ عزیز را که به بنده میگفت «چه نیاز است که برای نشاندادنِ کمالات انقلاب اسلامی به آقای داوری توجه کنیم؟» زیرا این کاربرِ عزیز با کسانی روبهرو است که در عین نظر به دکتر داوری، درست نتیجهی عکس گرفتهاند و معتقدند اندیشهی دکتر داوری هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد. به همین جهت باز تأکید میکنم سخن فیلسوفان را باید فیلسوفانه فهمید. و همینطور که جنابعالی نیز تأکید کردید؛ اشارات آنها را در جمعبندیِ شخصیت آنها درک نمود و این نیز از کارهای مشکل این دوران است، دورانی که غبار سیاستزدگی و ایدئولوژیککردنِ هرچیزی، ذهنها را فرا گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله جواب جگر سوخته شما همان زندگی توحیدی است که به دنبال آن هستید و با نور حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» شراب توحیدی مقربین را بر شما، نه آنکه بچشانند، بلکه مینوشانند تا در مستی و هستی، خود را احساس کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده هم در جریان وضع بازار نیستم که بدانم کجا میتوان آن کتاب را پیدا کرد. ۲. آری! ولی باید مواظب باشیم توهّم غلبه نکند. ۳. حوزهی سلوکی آیت اللّه بهجت فردی بود و حوزهی سلوکیِ حضرت امام جمعی و جهانی است و لذا نکاتی را امام در نظر دارند که ممکن است از جهت جهانی آیت اللّه بهجت مدّ نظر نداشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است که آدمهای این دوره را به جز آنهایی که عناد دارند، دوست دارید. با اینهمه فراموش نفرمایید که اگر زمانی، ظلمات زیاد شود، از آن طرف هم حضرت حق نور هدایت خود را زیاد میکند. به گفتهی مولوی:
چونکه سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود
قهرِ سرکه، لطف هم از انگبین / این دو باشد اصلِ هر سرکنگبین
در هر حال در هر دورهای خداوند بر اساس استعداد انسانها و شرایطی که دارند، آنها را امتحان میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینطور جواب دادم: 22917- باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل اطلاع فرموده بودند همین اندازه بدانید علت زندانیشدن ایشان سیاسی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند اسماء را به حقیقت انسانیت تعلیم کرده. بنابراین نمیتوان گفت که انسان در فطرت خود از آن اسماء غافل است. کافی است با توجه به معنای آن اسماء، حضرت حق را بخواند مثل دعای سحر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن اسلام از صدسال پیش که به خود آمد و متوجهی قدرت اسلام شد، بر روی سه مرکز مهم اسلامی یعنی ایران و ترکیه و مصر با بهیرِ کارآوردنِ حاکمان خودفروخته سرمایهگذاری کرد و با اینهمه، مقاومتهای خوبی در هر سه کشور بهوجود آمده و هر اندازه ما متوجهی این امر باشیم آیندهی روشنی خواهیم داشت و واقعاً نسبت به تبلیغات و سرمایهگذاری که دشمن کرده است آن نتیجهای که به دنبال آن بوده است، برایش حاصل نشده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجایی که جنیان صعود میکنند مراتب مثالیِ عالَم است و نه مراتب عقلی. و نوع خلقت آنها طوری است که بدون تزکیه میتوانند چنین حضوری در عالَم مثال و خیال داشته باشند و این به خودی خود برای آنها کمال نیست، مثل کاری که مرتاضها میکنند. آری! اگر انسان با نیّت عبور از عالم ماده و سیر به سوی حقیقت به عالَمِ مثال برسد و عالم مثال برای او آینهی نمایش عالم عقل شود، برایش کمال خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه نوعی از تفکر است که نظر به جایگاه وجودی موضوعات دارد. حال اگر به موضوعاتی نظر شود که اسلام مدّ نظر بشریت قرار داده آن فلسفه، فلسفهی اسلامی است مثل کاری که از فارابی شروع شد تا ملاصدرا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. هر موضوعی ما را به توکل مخصوص به خودِ همان موضوع دعوت میکند و باید در همان موضوع خدا را وکیل گرفت 2- نفس امّاره همواره وجه استقلالی برای موضوعات را در مقابل ما به میان میآورد 3- در توکل، خدا است که به میان میاید و آنچه مصلحت همهجانبهی فرد و جامعه است پیش میآورد 4- در حدّ وظیفه و توان باید عمل کرد و امید به رحمت پروردگار داشت. موفق باشید
