بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36160
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز اگر در محل کار و شغلمون در اداره که خدمات و کالایی رو به مشتریان ارائه میدیم و عرضه می کنیم و در حالی که خب تعدادی از مشتریان این خدمات رو در راه درست استفاده می کنند. اگر متوجه بشیم که تعدادی از مشتریان این کالا و خدمات را در جهت سواستفاده و غیرقانونی استفاده می کنند. با فرض اینکه این روال قابل تغییر نباشه و به سبب کثرت مشتریان و فضای مسموم بعضی ادارات ما اگر بخواهیم این شغل را ادامه دهیم ناچار از این روال و کار باشیم، حال به نظر شما تکلیف چیست؟ از دفتر مرجع که سوال می‌کنیم میگن که این کار کمک به شخص متخلف است، و اینکه میگن در جای دیگری از آنجا مشغول بشید که در رابطه با آن کار نباشد، با خودم میگم اگر جای دیگری هم برم در آنجا باز هم در کل کمک به آن سیستم است. حال به نظر شما تکلیفم چیست برای اینکه درآمد شبهه نداشته باشه کلا انصراف بدم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید نظر شما برام مهمه. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این کالاها به عنوان کالاهایی که در عرف جامعه به عنوان کالاهای مورد قبول عرضه می‌شود؛ دیگر سوء استفاده از آن‌ها مربوط به خود افراد است. موفق باشید

36159
متن پرسش

با سلام: المتضادان لا یجتمعان پس چگونه خدا ظاهر و باطن و اول و آخر است و این آیه طبق وحدت وجود در خدا جمع است که این خلاف عقل است. لطفاً توضیح مختصری بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در ساحت مفهوم، متضادان جمع نمی‌شود ولی در حوزه حضور وجود، همانی که ظاهر است در عین حال، باطن می‌باشد. در مثال، دریا و موج را مثال می‌زنند که دریا در موج، ظاهر است و در عین حال آن موج، همان دریا است به عنوان باطن موج. موفق باشید

36158
متن پرسش

سلام استاد: آیا خود مطالعه بنفسه حالا بصورت صوت گوش کردن یا مطالعه کتاب بصورت اینکه جدی وقت بزاریم باعث نیل به توحید میشه یا حتما باید کنارش نماز شب و ورد و... باشه؟ سوالم رو بهتر بپرسم: آیا ممکنه کسی به صرف مطالعه و کسب علم به توحید برسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نور معارف الهی با حضور در عبادات شرعی است که در جان انسان جلوه می‌کند. آری! عبادت در حدّ انجام واجبات و ترک محرمات در ابتدای امر کافی است، ولی آن شریعت الهی است که افق توحیدی را می‌گشاید و زندگی را معنا می‌بخشد وقتی با معارف اصیلی همراه باشد. موفق باشید

36157
متن پرسش

سلام استاد: یک اکنون زده و خودخواه چگونه عمل می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را مشغول هرچه پیش آید خوش آید‌کردن، و بدون برنامه زندگی را به بازی‌گرفتن، معنی همان اکنون‌زدگی است. موفق باشید

36156
متن پرسش

سلام علیکم: بنده ۲۰ سال دارم و خواستگاری دارم که ۲۷ ساله هستند و در زمینه عرفان و فلسفه فعالیت می‌کنند و خود نیز مجتهد هستند و استاد اخلاق‌شان آیت الله شجاعی بوده‌اند؛ روحیه‌شان همانند علامه طباطبایی است و می‌خواهند در تحقیق و پژوهش عمرشان را سپری کنند و انتظارشان از همسرشان این است که خانه‌داری و شوهرداری اولویت‌ش باشد و خط قرمزشان فعالیت سیاسی و اجتماعی همسرشان است و کاملا مخالف هستند و فقط فعالیت علمی و هنری را مجاز می‌دانند؛ بنده عاشق امام خامنه‌ای هستم و دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی و امام خمینی دارم، ویژگی های فردی و اخلاقی‌شان خوب است آیا به نظرتان ایشان را قبول کنم یا به خاطر اختلاف نظر سیاسی جواب منفی بدهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ایشان این شرط را باید بگذارید که نسبت به اصل انقلاب و رهنمودهای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حساس هستید و این مسیر را دنبال می‌کنید. اگر پذیرفتند ادامه زندگی با ایشان ان شاءالله مفید خواهد بود. وگرنه غفلت از این حضور تاریخی هرچه باشد زندگی نیست، پوچی و بی‌ثمری است. موفق باشید

36155
متن پرسش

سلام علیکم: در مورد اظهارات اخیر استاد پناهیان که فرمودند آموزش و پرورش وظیفه خود را درست انجام نداده و... سوال داشتم که آیا ایشون کمی افراط نکرده اند که این طور آموزش و پرورش را زیر سوال می برند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در دولت‌های گذشته بخصوص دولت آقای هاشمی با ایجاد مدارس غیر انتفاعی ضربه سختی به آموزش و پرورش زده شد که ما هنوز گرفتار آن هستیم و باید با تحول اساسی که در نگاه مسئولان پیش می‌آید، آموزش و پرورش را به عنوان سرمایه فکریِ آینده انقلاب قلمداد کرد. امری که بحمدالله در شخصیت جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا رئیسی و از آن مهمتر در شخصیت فرهنگیِ همسر اندیشمند ایشان جناب استاد علم الهدی مدّ نظر می‌باشد. موفق باشید

36153
متن پرسش

با سلام: در پرسش ۳۶۱۴۸ بر پیامبر (ص) اسم متکلم به صدای علی (ع) بر پیامبر (ص)، تجلی کرد. سوال: کدام اسم خداست که اگر بر انسان تجلی کند، مثلاً صورت یک انسان است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان اسم متکلم که عرض شد. مانند آن‌که فرشته‌ای در شما صوتی را ایجاد می‌کند و انسان ممکن است گمان کند کسی در بیرون با او صحبت می‌کند در حالیکه آن فرشته، آن صوت را ایجاد نموده است. عرایضی در این رابطه در جواب آقای سروش نسبت به تشکیک ایشان در رابطه با صوتی که باید موجب الفاظ قرآن شده باشد،  تحت عنوان « غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» داده شد https://lobolmizan.ir/leaflet/219?mark=%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4 . موفق باشید

36152
متن پرسش

با سلام و تشکر از استاد بابت پاسخگویی به سؤالات: استقامت عجیبی با وجود این همه مصیبتهای سنگین و بی سابقه در مردم غزه برایم معما شده. آیا این همان تجلی هستی و حضور و بودن نیست که به ظهور آمده و مرگ را برای این مردم بی معنا کرده و انگار که جاودانگی را در پیش چشم خود می‌بینند؟ با این صبر و استقامت حیرت آوری که اینها دارند نشان می‌دهند مثل این است که در عین نابودی و نیستی ظاهری در هستی و جاودانگی بسر می برند! استاد این واقعه چگونه واقعه ایست؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضور در تاریخی که خداوند در این زمانه بر عهده رزمندگان فلسطینی گذارده تا سهمگین‌ترین قدم را در بی‌ثمرکردنِ یک تاریخ که استکبار شکل داده؛ معلوم است که عزم بزرگی می‌خواهد بیش از همه تلاش‌هایی که ۴۰۰ سال است جبهه استکبار برای شکل دادن تمدنی که انسانیت در آن گُم شده. متوجه چنین امری شدن، نوعی بصیرت و همتی بزرگ می‌خواهد. رزمندگان فلسطینی بالاخره پس از سال‌ها بازیِ سیاسی که بعضی از رهبران آن‌ها انجام دادند و بازی خوردند؛ امروز به خوبی متوجه شده‌اند که این پیروزی، پیروزی بر اسرائیل نیست، بلکه به میان‌آوردنِ افول غرب است غربی که همیشه با تجاوز و استعمار، خود را به میان آورده. اخیراً جناب آقای فؤاد ایزدی در مصاحبه‌ای که با آقای علیزاده در کانال جدال داشتند، در این رابطه نکات خوبی را مطرح نموده‌اند خوب است به آن مصاحبه رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/14979 موفق باشید     

36151
متن پرسش

سلام و عرض ادب یه سوالی چند وقته برام جدی شده: در جلسه ۱۹ ام عرفان نظری ذیل بحث اعیان ثابته سوالاتی از شما پرسیده می‌شود و بحث است که محیط و ژن و وضعیتهای خارجی دلیل بد یا خوب شدن نیست، انسان انتخابگر است، و محدودیت‌ها به طور ذاتی ضرر ندارد و درکم این بود که دنیا و شرایط و وضعیت بستری است که انسان با اختیار خویش، خود را بروز می‌دهد. اما این روزها مباحث به سمتی رفته که وضعیت و شرایط تاریخی است که انسان‌ها را به کاری می‌کشاند. می‌فهمم این نگاه تاریخی است و روح کلی تاریخ موثر است و بستری است برای اینکه انسان خودش را شکوفا کند. ولی گاهی طوری بیان می‌شود(نه فقط در کلام خودتون) که دیگه پیش آمد است، متوجه ام که ابعاد وسیعی داره این بحثها و جایگاه تفکر داره چندتا مساله برام پیش آمده اگر چون شهدا مجاهدانه در عرصه انقلاب اسلامی ایستاده باشیم و خودمان را مصداق حق نپنداریم بلکه عبدی فقیر مضطر درک کنیم، این بیان و نگاه منجر به رویت آغوش حق و میدان واقعی می‌شود و پیش امدهایش همه جلوات اوست و با توکل و باوری از جنس اهل بیت علیهم السلام می‌توان استقامت و نشاط داشت یا به قول شما در انتظار و وارستگی میشه حرکت کرد و هر دمش شهادت است. اما اگر دچار تنبلی یا فشلی یا حق پنداری خود شویم، قضیه مبدل به ظلمهایی به اسم خدا خواست و تاریخ چنان است و... می‌شود و قصه هایی دردآور دیدم که عرض می‌کنم، عده ای آسیب دیده اند و تازه کل فضای فکری رو می‌زنند و تفکیک شخص و تفکر ابتلای زمین گیری عده ای می‌شود. مساله دوم که سوال جدی تری شده برایم، قصه معاد و حشر است، پس معنای حساب و کتاب حق و مواجهه با اعمال چه می‌شود؟ اینگونه که هرکسی بنا بر احوال و وضعیت خویش کاری کرده پس دیگه یوم حشر و تغابن و قیامت و... به چه معناست؟ گویا دیگر هرکس به وسع خود ایستاده و عمل کرده و دیگر جهاد و تلاش فقط منجر به شدت وجود می‌شود. انگار جواب خودم رو دادم ولی سوالمم هست هنوز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در هر حال، قرارگرفتن در شرایط تاریخی همچنان از ما انتخابِ مناسب آن شرایط را می‌طلبد و دیگر آنکه می‌توان با قرارگرفتن در معرض جلوات الهی، در عین حضور در نوعی استقامت و نشاط، در میدان انتظار و وارستگی حاضر شد و جمع این دو بسیار مهم است و حقیقتاً اینکه انسان گرفتارِ حق‌پنداری خود شود، خطری است بسیار جدّی و مسلّماً چنانچه در مقابل انسان، افق توحیدی گشوده شود - به جای ابژه‌کردن وجود خدا- به خوبی می‌یابد که نسبت به آن افق بیکرانه توحیدی هیچ است هیچ، ولی در عین امیدواری. زیرا با افق گشوده ای که تجلیات خاصی به سوی انسان دارد، روبرو می‌باشد. ۲. معاد و حشر، حضور در ساحتی است که اجمال حضور انسان موحد در این دنیا در آن ساحت به تفصیل می‌آید و حقیقتاً آن ساحت است که انسان با اصیل‌ترین و روشن‌ترین حضوری که به دنبال آن بود در خود و در جهانی که در آن حاضر می‌شود، روبرو می‌گردد. موفق باشید
 

 

36150
متن پرسش

سلام استاد: مرحوم آیت‌الله شجاعی در مقالات فقط می‌خواستند برخی منازل عرفانی رو توضیح بدن؟ قدم یقظه و توبه و طلب و مجاهده و مراقبه؟ خب چرا فقط این‌ها؟ در کتاب کیمیای وصال کل منازل سلوک رو از اول تا آخر فرموده‌اند یا اونم گزینشی بوده؟ اگر گزینشی بوده چرا این ترتیب بندی رو اتخاذ فرمودند؟ متشکرم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله محمد شجاعی «رحمت‌الله‌علیه» در کتاب شریف «مقالات» راهی را گشوده اند که اگر انسان با حوصله و با شروع از اولین جلد آن راه را طی کند، به خوبی احساس حضور در ملکوت برایش حاصل می‌شود و مهم این است که انسان بتواند در حضوری قرار بگیرد که چندین و چند منزل را با یک قدم طی کند. موفق باشید

36149
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. درباره مسئله فلسطین پیامی را دیدم از یکی از هموطنان که آیه قرآن را ذکر کرده بود که هیچ کس نمی‌تواند سرنوشت قومی را تغییر دهد مگر آنکه خود اون قوم درون خود را تغییر دهند. با این تفاسیر نبرد طوفان الاقصی یک تغییر جمعی در مردم غزه می باشد، یعنی از حالت ظلم پذیری به حالت ظلم ناپذیری و یورش به ظالم تغییر کرد و حتما هم آگاه بودند که این تغییر هزینه داره و اون هم جان اونهاست. و مسلما این جریان جدید عاقبتش پیروزیست به بهای خون. همانطور که ابوعبیده گفت به جای اینکه هر روز بمیریم یکبار می‌میریم. آیا این همان حضور روح آخرالزمانی است که در تمام بشریت دمیده شده است و تکلیف هر انسانی را با این جریان روشن خواهد نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در نگاه تاریخیِ خود این‌طور رخداد طوفان الاقصی را متوجه می‌شوم. آری! اگر دیروز، «آن ها به عنوان قهرمانان آزادی‌بخش در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کردند، امروز با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در فضای آن مبارزه مجاهدان فلسطینی، کربلایی مبارزه می‌کنند. گویا مردم غزه متوجه شده‌اند که رسالت گشوده تفصیلی تاریخی را به عهده دارند که با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم شروع شد. به همین جهت ملاحظه کرده‌اید که در دیوارهای تونل‌های غزه نوشته‌اند: «نحن قاسم». و این یعنی کربلایی‌شدنِ غزه و شروع افول اسرائیل و آمریکا و اروپا و روشنفکرانی که سرنوشت خود را به اسرائیل گره زده‌اند. موفق باشید  

36148
متن پرسش

با سلام: پیامبر (ص) در معراج با خدا به صدای علی (ع) روبرو شد چگونه خدای نامتناهی می‌آید و در قالب متناهی با پیامبر (ص) حرف می‌زند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسم متکلم الهی است در جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه وآله» بدون نیاز به صوتی که مربوط به حنجره و گوش باشد. آری! آن صوت در قالب صدایی که مأنوس رسول خدا بود و آن حضرت علاقه‌مند به آن صدا بودند یعنی صوت علی «علیه‌السلام»، به میان آمد. موفق باشید

36147
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد در مورد شهید آوینی عزیز، بنده از سن نوجوانی تا به امروز که ۴۲ سالم هست بدون اینکه خیلی از ایشان شناختی داشته باشم جز در حد مختصر، اما حب خاصی از ایشان در دلم هست با اینکه شهدای دیگری مثل خرازی و حتی حاج قاسم هستند ولی نمی‌دانم چه خصوصیت روحی از ایشان هست که علاقه و کشش خاصی به سمت ایشان دارم و همیشه یادشان در ذهن و دلم هست و بسیار عاشق صدای ملکوتی ایشان هم هستم. آیا ایشان نسبت به دیگر شهدا چه خصوصیت وجودی بارزی دارند که اینگونه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با آن شهید بزرگوار و گفتارِ ملکوتی‌اش، افقی از فهم حقیقت این انقلاب و این تاریخ در مقابل ما گشوده می‌شود که حتی معنای حقیقی سایر شهدا در آن کلمات، برایمان ظاهر می‌شود و از این جهت نه‌تنها آن شهید بزرگوار یعنی شهید آوینی مربوط به دیروزِ ما، بلکه مربوط به فردا و فرداهای ما خواهد بود. موفق باشید                 

36146
متن پرسش

با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس می‌کنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمی‌کنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمی‌کنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او می‌خواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق می‌کند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمی‌دانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت می‌کند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که می‌خواهم چه کار کنم. البته این را می‌دانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردست‌ها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آن‌که «یار نزدیک‌تر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آن‌جایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در این‌جا حضرت حق خود را در میدان حضور بنده‌اش حاضر می‌یابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور می‌شود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آن‌جا رجوع شود. این‌جا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو می‌شویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید              

36145
متن پرسش

با سلام: اگر وجود فقط یکی است، پس چرا ما از این وجود واحد آثار گوناگون می‌بینم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار تجلی وجود بر ما و بر اساس تجلی به حکم ظرفیت ممکن‌الوجودها، جلوات او متفاوت است وگرنه در ذات احدی خود یکی است که دو ندارد. موفق باشید

36144
متن پرسش

سلام و ادب: استاد چطور بفمیم صفتی، یا رذیله ای در وجودمون ملکه شده یا نه؟ و اگر (پناه برخدا) ملکه شده چطور باهاش مقابله کنیم، چطور از بین ببریم؟ اصلا امیدی به ازبین بردنش هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این دنیا که میدان انتخاب است، همواره امکان تغییر هست حتی تغییر ملکات. و از این جهت با نظر به سیره معصومین «علیهم السلام» که نماد کامل ابعاد متعالی انسان می‌باشند؛ می‌توان از هر رذیله‌ای عبور کرد. موفق باشید

36143
متن پرسش

با سلام: در قضیه خلقت آدم، خداوند با فرشتگان و ابلیس حرف زد. قرآن طوری از این ماجرا سخن می‌گوید که انگار با یک آدم حرف می‌زند. استاد اگر ممکن است در این باره توضیحی بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در این مورد شده است. آری! تکلّم در این‌جا به معنی گزارش از نحوه تکوینیِ فرشتگان است و نه آن‌که مکالمه‌ای از جنس مکالمه انسان‌ها در میان باشد. به یک معنا همان‌طور که ابن عربی متذکر می‌شود شبیه گفتگوی انسان است با خودش. موفق باشید

36142
متن پرسش

با سلام: استاد نسبت و رابطهٔ میان «رضا» و «نهیلیسم» از نظر شما چگونه رابطه ایی است؟ آیا نهیلیسم اثرات عدم ارضاء نیازها و امیال است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حساسی است. آری! به ما آموخته‌اند که در دعای خود عرضه داریم: «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» به همان معنایی که نسبت به آنچه از طرف خدا در زندگی نصیب‌مان شده است، راضی باشیم. و در این رابطه مسلّم آن نوع افسردگی و پوچی که برای افراد معمولی به جهت نداشتن‌های‌شان پیش می‌آید، برای انسان پیش نمی‌آید. ولی در موضوع نیهیلیسم و نیست‌انگاری، بحث در فهم خلأیی می‌باشد که برای بشر آخرالزمان مطرح است و اندیشیدن به این موضوع به عنوان فهم نیهیلیسم، مسئله مهمی است. موفق باشید

36141
متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد عزیز: در فضای سیر و سلوک به مشکلی خورده‌ام بسیار جان‌فرسا! دچار وسواس در دعا شده‌ام! نمی‌دانم این دعایی که می‌خواهم بکنم امتثال ادعونی استجب لکم است و دعای عباد یا دعای استعجالی طبیعی است! اصلا نمی‌دانم دعا بکنم یا نه وقتی ارید ان لا ارید را می‌فهمم! نمی‌دانم برای شفای فلان بیمار گریه بکنم و دعا کنم یا طلب بلا کنم یا بگویم هرچه پیش آید خوش آید چون قضای الهی بهترین است! استاد گرانقدرم کاش حضانت این طفل یتیم را قبول می‌کردید، می‌دانم که بشدت از فضای مرید و مرادی بدتان می‌آید ولی کاش می‌شد روزی خصوصی زیارتتان کنم و هیچ نگویم و شما فقط بگویید و من با سری پایین فقط گوش کنم، من کورم و چاهی در پیش، حالا شما و کرمتان، و اما السائل فلا تنهر! استاد سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ره واقعا عالیست اما بنظرم خیلی هم راحت نیست! نسل ما اگر امام خمینی ره را هم دارد کم کم می‌شناسد به برکت امثال شماست، وگرنه ما چه می‌دانستیم مصباح الهدایه و دیوان امام چیست؟ فکر می‌کردیم امام تحریر الوسیله و توضیح المسائل است با قدری چاشنی عبادت و سیاست! از شما می‌خواهم قدری نظر لطف به ما شاگردان بکنید و خصوصی تر وقتی برای هر یک قرار دهید مثلا هفته ای یک ساعت وقت خصوصی بدهید برای یک ملاقات، و وقت رزرو شود. تا همین جا هم بسیار مجاهدات شما مثمر ثمر بوده است الحق و الانصاف و این که طلب عاجزانه کردم برای ملاقات های خصوصی از سر لطف شما میسور می‌شود نه از باب وظیفه. حقیقتا دلتنگتان هستم استاد التماس دعای خاص

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! دعا می‌کنیم زیرا در دعا، در فضای قضای برتری حاضر می‌شویم و یا برای کسی که دعا می‌کنیم به حکم: «الدّعاُ يَرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمُ اِبراماً!» دعا (آنچنان است) که مقدّرات حتمی الهی را دگرگون می‌کند. با دعا طرف در قضای دیگری که برای او بهتر است قرار می‌گیرد. ۲. چرا گمان نمی‌فرمایید که بر اساس همان طلب رفقا، عرایضی پیش می‌آید بخصوص در جلسات قرآنی. آیا این همان بهترین ملاقات نیست که در رابطه‌اش فرموده‌اند: «می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها / از رَه پنهان صلاح و کینه‌ها»؟ موفق باشید

36140
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. من نمیدونم چی بنویسم واقعا ولی خستم. من از اخلاق خودم خستم یک خلا ای رو در خودم حس می‌کنم. من نیاز دارم یاد بگیرم بجا حرف بزنم. آخه بعضی وقتا تو جمعی که خیلی راحتن خیلی حرف میزنم همش دوس دارم حرف بزنم ولی اصلا از این اخلاقم خوشم نمیاد. همش دوس دارم وقتی یه کار اشتباه می‌کنم اون کارم رو توجیه کنم به طرف مقابل و بهش بفهمونم این اخلاق من به این دلیل و اصلا اینطوری نیستم و اشتباه شده یا همش یکاری ناخواسته انجام میشه میگم نکنه طرف مقابلم بد راجع بهم فکر کرده همه اینا نمیدونم از چی نشات میگیره ولی من هرچی باشه همیشه قدرت خدا رو بالاتر از هرچیزی میدونم اما همش هم میگم خود خدا و امیرالمومنین فرمودند کاری نکنین که در جایگاه قضاوت قرار بگیرید برای همین همش حساس میشم. دوس دارم سنجیده برخورد کنم مشکل گشا باشم خوش اخلاق باشم زودرنج نباشم واقعا الان بی انگیزه شده ام. هم در درسم هم کارام همش گمشده ای حس می‌کنم به قول خودتون دوست دارم نگاه توحیدیم قوی بشه و سربازی آقام رو کنم. دلم میخواد مثل اون حکمت اقا امیرالمومنین باشم که فرمودن جوری زندگی کنین که وقتی مردین همه براتون اشک بریزن. واقعا نیاز دارم بهم بگین. الانم دارم کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو میخونم. کتاب ادب خیالتون هم قبلا خوندم ولی میشه بهم بگین به ترتیب چه کتابایی بخونم که این چیزا حل بشه؟ اصلا دوست ندارم این وضعیتم رو. میشه جوابی که بهم میدین خلاصه نباشه آخه من واقعا نیاز به جزیئات حرفاتون دارم. ممنونتون میشم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همین‌که در حال جستجوی مأوایی بسی گسترده هستید، جای شکر دارد. آری! همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ملاحظه فرمودید هر اندازه ما در میدان حقیقت حاضر و حاضرتر شویم، به استقرار بیشتری می‌رسیم و در همین راستا خوب است بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کار را جلو ببرید تا به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن برسید، ان شاءالله. موفق باشید

36139
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد شما کتاب حضرت آقا طرح کلی اندیشه اسلامی در قران (که شامل سلسله جلسات حضرت آقا در مشهد در رمضان ۱۳۵۳) هست را تدریس کردید به صورت صوت؟ ان شاءالله همیشه در پناه حضرت حق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله قبل از انقلاب سخنان حضرت آقا با همین عنوان «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به ما رسید و همان زمان بحث‌های خوبی پیش آمد که البته شرایط ضبط به این صورت در آن زمان نبود. موفق باشید

36138
متن پرسش

با سلام و سپاس از پاسخ و راهنماییهای شما: در جواب یکی از سؤال کنندگان نکته دیدم که برایم مهم بود که آن را بهتر درک کنم و نکته این بود که فرموده بودید توجه به قلب صنوبری باعث حضور انسان در نزد خودش می‌شود و بیکرانگی را بیشتر احساس می‌کند. این قلب صنوبری همین قلب جسمی و تپنده است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بحث «ده نکته در معرفت نفس» عرض شد به همین جهت است که اگر روح یا نفس ناطقه بترسد، همین قلب صنوبری  به تپش می‌افتد، البته بیشترین توجه را ما باید در مباحث معرفت نفس به حضور نفس در نزد خودش داشته باشیم. موفق باشید

36137
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: این روزها که اتفاقات بزرگی در جبهه مقاومت و در فلسطین در حال وقوع است و درست روز بعد از فاجعه بیمارستان غزه متنی بر قلم بنده جاری شد که مایل بودم با حضرتعالی در میان بگذارم و در تصحیح و تکمیل نگاهم به مساله فلسطین از حضرتعالی کمک بگیرم. از فرصتی که برای شاگردان و دوستداران دور و نزدیک می‌گذارید ممنونیم. متن: اگر شب قدر، شبی است که مقدرات عالم رقم می‌خورد، شبی است که ملائکه بر اهل زمین نظر ویژه دارند و همه امور را جاری می‌کنند، این شبها، شب قدر جهان اسلام است، وقتی زمین با همه‌ی فراخی‌اش بر اهل زمین تنگ می‌شود، وقتی به این باور رسیدیم که لاملجا من الله الا الیه سکینه الهی می‌رسد. در صحنه دهشتناک حمله به بیمارستانی که مردم پناه خود قرارداده بودند، و پس از ۷۵ سال جنایت اسرائیل همچنان امان دادن گرگ را باور کرده‌بودند، در صحنه پر از خاک و خون شب تلخ غزه، شدیدترین امید تمام این ۷۵ سال متولد شد، کافی است باورکنیم و تنها یک لحظه تنها یک لحظه در میانه این خوف و خطر پناه بودن، تنها پناه بودن الله را ببینیم. دیشب را با تصاویر غزه احیا گرفتیم تا دلهای ما با دلهایشان زنده شود و چه بگویم حسرت این‌همه در میانه میدان بودن خواب از چشمها ربود، چقدر از مردان ما آرزو کردند چند دقیقه در این میدانِ حضورِ خدا سلاحی حمل کنند، پیکری جابجا کنند و بعد هرگاه که او خواست به لقاءش بشتابند، چقدر از زنان ما قلبشان برای یک ساعت امدادگری بی‌قرار شد، حتی اگر از شدت غم یا با یک بمب دیگر نباشیم. ما دلمان برای لحظه‌های خوف و خطر سخت تنگ شده، دلمان برای حضور در نبرد آخرالزمانی خیر و شر له له می‌زند. ما که صدها بار کربلا را با خود مرور کرده‌ایم از مرگ در خانه و بستر هراسانیم گویی سفره‌ای پهن شده، بزمی به راه افتاده و ما حسرت زده فقط می‌توانیم از دور شاهد باشیم. دلمان می‌خواهد در میدان روضه‌های مجسم تاریخمان به ما هم سهم بدهند، حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم، حتی اگر جایی نامی از ما نماند، خاطره‌ای از ما ننویسند حتی اگر لشگر حق پس از ما آنچنان غرق شادی فتح شوند که نام شهدا جایی ثبت نشود، مهم نیست در این صحنه عظیم به ما دیالوگ بدهند یا فقط سیاهی لشگر باشیم، آنقدر نور این لشگر خیره کننده است که در سیاهیش هم که باشی حسرت ملائکه می‌شوی، مایه مباهات الله بر ملائکه می‌شوی اگر ملائکه خونهای به ناحق ریخته شده در غزه را دیدند و به الله گفتند اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء، ما همانیم که مقابل ملائکه می‌ایستیم و آنها حتی یارای آن ندارند که نام ما را بیاورند، و آدم فقط خبری از ما به آنها می‌دهد و الله می‌گوید، نگفتم من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. اللهم اجعلنی ممن تنتصر به لدینک و لاتستبدل بی غیری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سپاس خدا را که این کلمات از زبان خواهری جاری می‌شود که زبان را همچون اسلحه به دوش گرفته است تا برّان‌تر از اسلحه‌ها، در میدان باشد. آیا حقیقت حضورِ آخرالزمانی ما مژده چنین طلوعی را به میان نیاورده است؟! چه خوب فرمودید که اتفاقاً سکینه الهی در اوج طوفان، انسان را فرا می گیرد تا معلوم باشد هر اندازه شیطان با دشمنیِ بیشتر به میان آید، خداوند با مددی افزون‌تر یاران خود را مدد می‌کند به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «چون‌که سِرکه سِرکگی افزون کند / پس شِکر را واجب افزونی بُوَد». آری! این مائیم و تقابل دو تاریخ؛ تاریخی که همه معنای خود را در اسلحه‌ها و قدرت و رسانه و دروغ دنبال می‌کند، و تاریخی که انسان در آن نسبت به حقیقت تا مرز شهادت، خود را حاضر کرده است. غزّه، امروز آینه‌ای است تا همه چیز در آن نمایان شود. اینهمه تلاشِ اَبر قدرتها برای حفظ موجودیت اسرائیل، چیزی نیست جز حفظ موجودیت انسانی که به تعالی انسان و معنی قدسیِ انسان پشت کرده و اینهمه تلاش در جبهه مخالف، در سراسر جهان برای دفاع از فلسطین با چنین شور و عطشی، حکایت از آن دارد که بشرِ جدید راهی که در جستجوی او بود را در نظر به غزّه یافته است. حال این ما و شماییم که «بودنِ» خود را آری! «بودنِ» خود را در این صحنه‌ها تجربه کنیم که به گفته جنابعالی حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم و حتی اگر نامی از ما نماند و خاطره‌ای از ما ننویسند، زیرا در پیشِ خود که هستیم و همین احساسِ «بودن» در این صحنه به هر صورتی که پیش آید، همه آن حضوری است که ما سال‌ها به دنبال آن بودیم و دیروز، مزه آن را در دفاع مقدس و در تشییع پیکر پاک حاج قاسم مزمزه کردیم و حالا در میدانی بسی گشوده‌تر ماورای موضوع شیعه و سنی بودن داریم خود را تجربه می‌کنیم. موفق باشید  

36136
متن پرسش

سلام به استاد بزرگوارم: از آنجا که استاد را یک بصیر نسبت به زمانه خود می‌دانم و تحلیل های تاریخی استاد را بسیار ارزشمند می‌دانم، خواستم نظر استاد را از برداشت تاریخی این حقیر جویا شوم. اگر در تاریخ این چندین ساله تا به امروز سیری کنیم این طور به نظر می آید که انگار زمانه دارد پیوسته به سویی می‌رود که بشر را هر چه بیشتر از مقام نظاره گر بودن نسبت به وقایع و رخدادهای مهم در جهان، به موضع گیری و صف بندی های کاملاً متمایز سوق می‌دهد. و جنایت وحشیانه و هولناک بمباران بیمارستان غزه باز نقطه عطفی شد که دوباره این صف بندی بین شر مطلق و جبهه حق بیشتر از همدیگر متمایز شود و هر چه پیش می‌رویم نظاره گران در صحنه وقایع جهانی بدون آنکه خود بخواهند محکوم به موضع گیری شفاف و صف بندی بین این دو جبهه می‌شوند به طوری که از تعداد نظاره گران در صحنه روزگار دارد هر روز کاسته می‌شود. از طرفی نوع وقایع و رخدادها به سمتی می‌رود که آن فضای مه آلود گذشته که باطل در ظاهر حق جلوه می‌کرد دارد از بین می‌رود. گویی خداوند دارد حجت را بر بشریت تمام می‌کند تا نوع بشر حق و باطل را آشکارا و بدون پرده بنگرد و با اختیار خود یکی را انتخاب کند. آیا شما فکر می‌کنید این سیر تاریخی ادامه پیدا می‌کند یا اینکه این پدیده تاریخی ادواری است و دوباره ممکن است تاریخ ما به همان دوره ای مه آلود برگردد و باطل لباس حق بر تن کند و تشخیص حق از باطل برای انسانهای نظاره گر دوباره دشوار گردد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه چیز حکایت از آن دارد که در فضای آخرالزمان ما با ظلمات نهایی و نور نهایی روبرو هستیم. و ساده نیست اگر آن مرد بصیر یعنی آیت الله امام موسی صدر فرمودند: «اسرائیل شرّ مطلق است. اسرائیل ضد اسلام، ضد مسیحیت، ضد ایمان، ضد قومیت عربی، ضد انسانیت و ضد میهن است. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. ما اسرائیل را شرّ مطلق می دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد.» در این‌جا است که به خوبی روشن می‌شود باید چهره اسرائیل و همه جریان‌هایی که به نحوی به آن منتسب هستند، به ظهور آید تا معنای تقوای نهایی که مقابله جدّی با اسرائیل است، پیش آید و این تاریخی است که بحمدلله شروع شده تا هر کس جای و جایگاه خود را مشخص کند. در این مورد عرایضی تحت عنوان «طوفان الاقصی و نظر به آینده‌ای دیگر» شده است. به امید آن‌که در مجموع، ما را متوجه این امر مهم بنماید که در این «فتح تاریخی» هزینه‌هایی باید داد بسی بزرگ، تا به نتیجه نهایی و بزرگ نایل شویم. موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

باید از خود پرسید: این جنگ که با طوفان الاقصی شروع شده، قرار است به کجا ختم شود؟
نظر به نفی موجودیت کلّی اسرائیل
۱. اگر شما می‌نگرید که صهیونیسم با شدیّت تمام برای قتل عام مردم غزه به میدان آمده است، آیا این حکایت از آن ندارد که طوفان الاقصی تمام موجودیت صهیونیسم را تهدید می‌کند؟ به همان معنایی که رهبر بصیر انقلاب اسلامی در ملاقات با جناب شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه فرمودند: «شهادت زنان و کودکان و مردان، دل انسان را مجروح می‌کند اما بخش دیگری از این قضایا نشان دهنده  قدرت باور نکردنی اسلام در فلسطین است و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغاز شده است، به پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینی‌ها خواهد شد.»
 از این جهت باید به آینده دیگری فکر کرد که حتی آمریکا و اروپا مجبورند در معنای خود و در روش خود و در نگاه خود به دیگر ملل تجدید نظر کنند. این است هنر زمان شناسی که در امروزمان فردا را نظاره کنیم.
چرا اسرائیل آینده ندارد؟
 ۲. ملاحظه کنید که یک گروه و نه یک ارتش، وارد سرزمینی می‌شود که رهبرانش خود را، هم جزو چهار ارتش بزرگ دنیا بدانند و هم جزو بهترین‌ها در حوزه اطلاعاتی و امنیتی. از آن سو، بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی جهان نیز که به شکل نامحدودی حامی آن هستند موجودیت آن را موجودیت خود بدانند و از هیچ کمکی، تأکید می‌شود از هیچ کمکی به آنها دریغ نکنند. این گروه در همان ساعات نخست آغاز عملیاتِ ترکیبی خود ۴۰ کیلومتر به عمق این سرزمین نفوذ کند، همان روز اول هزاران تلفات و اسیر و زخمی بگیرد. کار را به جنگ نامنظم شهری بکشاند و درجه‌داران و ژنرال‌های نام‌آوری را به هلاکت برساند یا از رختخواب‌های اتاق خواب‌شان بیرون بکشد، با توجه به این امر، آینده این کشور جعلی یعنی اسرائیل چگونه خواهد بود؟
چرا مجبور شدند تلفات خود را اعلام کنند؟
۳. یک جست‌وجوی ساده اینترنتی در منابع رسمی، قدرت و نفوذ و تاثیرگذاری صهیونیست‌ها در حوزه رسانه را دستگیرتان می‌کند. تصویربرداری از جزئیات عملیات‌ها، هلاکت صهیونیست‌ها، به اسیری گرفتن آنها و انتشار همزمان و بعضاً «برخط» فیلم‌ها و تصویر‌ها  دیگر چاره‌ای برای صهیونیست‌ها باقی نگذاشت و آن‌ها را - برخلاف میل‌شان- به تغییر تاکتیک قدیمی‌شان یعنی از «سانسور تلفات» به «مظلوم‌نمایی» واداشت.
با اسلحه و حیله نمی‌توان کشورداری کرد
۴. می‌بینیم، صهیونیست‌ها از «حمله زمینی» و «اعزام ناوها و جنگنده‌های استراتژیک آمریکا» رسیده‌اند به «قتل زنان و کودکان» و ریختن چند ده هزار تن بمب ممنوعه و غیرممنوعه و فسفر سفید بر سر باریکه‌ای که ۹۰ درصد جمعیت دو میلیونی آن، غیرنظامی‌اند!
آیا با این نوع اعمال یعنی با قدرت پول و حیله و سلاح و کشتار، می‌شود برای همیشه ملت‌‌سازی و کشور‌سازی کرد.
تله بزرگ غزّه برای صهیونیست‌ها
۵. طوفان‌الاقصی یک نقطه عطف تاریخی و فصل نوینی در مقاومت فلسطین، بلکه مقاومت جهان اسلام و حتی دنیا است، زیرا مختصات و مؤلفه‌هایی دارد که آن را از دیگر عملیاتِ مشابه در قبل متمایز می‌کند، مختصاتی که جبهه مقاومت از مرز دفاع به میدان حمله وارد شده است.
این یعنی تزلزل در ادامه اسرائیل
۶. آلون بن دیوید، تحلیلگر امور نظامی نیز در مطلبی که در روزنامه عبری معاریو منتشر شد، ضمن تأکید بر قدرت مقاومت فلسطین و غزه گفت: «حماس، حزب‌الله و ایران می‌بینند که چگونه دولت [نتانیاهو] در حال برچیدن پایه‌های قدرت اسرائیل است.» و این یعنی تزلزل در ادامه اسرائیل.
اتحاد بین نیروهای غزّه با کرانه باختری
۷. تاکنون رژیم صهیونیستی تلاش زیادی کرده تا نبردهای غزه را از کرانه باختری جدا کند، اما جهاد اسلامی و سایر گروه‌های فلسطینی با هوشیاری و حفظ اتحاد خود در صدد بازکردن جبهه‌های مقاومت فلسطین در شهرهای کرانه باختری بودند که اولین نشانه‌های آن با عملیات مختلف در شهر جنین پدیدار شد و عملیات پس از آن نشان داد که گروه‌های مقاومت درکرانه باختری مصمم به ادامه همان مسیری هستند که غزه آغازگر آن بوده است.
شهادت‌ها، تصمیم را عمیق‌تر می‌کند
۸.  در جریان جنگ ۱۱ روزه سال ۱۳۹۳ش/ ۲۰۱۴م، رژیم صهیونیستی به جرم دفاع فلسطینی‌ها از خودشان در برابر تجاوزات اسرائیل، به‌مدت دو هفته منطقه غزه را زیر بمباران گرفت، بیش از ۹۰۰۰ منزل ساکنان غزه به همراه ۱۳۰ مدرسه، ۲۴ ساختمان پزشکی و سه مجموعه نگهداری اطفال و معلولان وابسته به سازمان ملل را ویران کرد و بیش از ۲۰۰۰ نفر از مردم غزه را به شهادت رساند و چندین برابر آن را مجروح نمود و پس از آن هم محاصره این منطقه که از سال ۱۳۸۸/ ۲۰۰۹ شروع کرده بود را تشدید نمود.
بی‌حاصلی تحریم و محاصره در مسیر مقاومت توحیدی
۹. طوفان الاقصی ثابت کرد تحریم، محاصره و سرکوبِ مداوم غزه، سبب ضعف جبهه مقاومت نمی‌شود، بلکه به روحیه و عزم مقابله آنان با تجاوز افزوده می‌گردد. بنابراین عملیات طوفان‌الاقصی یک اقدام اساسی اولیه در موازنه نظامی و امنیتی میان دو طرف است و البته این گام لازم و نه کافی برای آزادی نهایی است.
گذار از نظم جهانی کهنه
۱۰. طوفان الاقصی، یک جنگ معمولی نیست. بلکه بخشی از تحولات مربوط به گذار از نظم جهانی کهنه به نظم عادلانه تر و متکثر تر است. طرف بازنده این تحولات که منطقه ای وسیع از تایوان در شرق آسیا تا اوکراین در شرق اروپا، و فلسطین و سوریه و لبنان در غرب آسیا را شامل می شود، جز آمریکا و اسرائیل و انگلیس نیست.
تغییر معادلات قدرت
۱۱. به نظر می‌آید در رابطه با آنچه این روزها در  جبهه مقاومت از طریق فلسطین پیش آمده خبر از آن می‌دهد که جهان دیگری در این تاریخ مقابل ما در حال ظهور است، جهانی که دیگر نه تنها جهان اسرائیل، بلکه جهان جریان استکباری، دیگر امکان ادامه خود را ندارد و عملاً معادلات قدرت در حال تغییر است.
حضور در تاریخی که در حال حضور است
۱۲. باید از خود پرسید با توجه به آنچه جبهه مقاومت در این روزها در مقابل اسرائیل پیش آورده، ما در کجا ایستاده‌ایم؟ و خصوصیات و سابقه این حضور را تا کجا می‌دانیم؟ همچنان‌که ما باید نسبت به جبهه مقابل بیندیشیم که سابقه آن جبهه کجاست و تا کجا می‌تواند خود را ادامه دهد. در این حالت می‌توانیم متوجه شویم تاریخی در راستای ادامه انقلاب اسلامی در جهان اسلام در حال ظهور است و ما باید جایگاه خود را نسبت به این تاریخ معلوم کنیم.
اصیل‌ترین اندیشه
۱۳. آیا متوجه هستیم، سنت‌های جاری در عالم که پایدارترین بنیادها و در عین حال، در دوردست‌ها جای دارند؛ چه اندازه می‌تواند مبنای تفکر و تحلیل ما در تقابلی که در رخداد طوفان الاقصی پیش آمده است، باشد؟ این نوع توجه، اصیل‌ترین اندیشه را به میان می‌آورد.
برکات درک سنت‌های الهی
۱۴. آیا در صحنه‌های تجاوزی بس سنگین که رژیم صهیونیستی در مقابل مردم فلسطین پیش آورده، به حقِّ حیات برای مردم فلسطین در سنت الهی اندیشیده‌ایم؟ یا گمان می‌کنیم اسرائیل به جهت قدرتی که دارد، پیروزی را نیز صاحب می‌شود؟ کافی است متوجه حضور فعّال سنت‌های الهی باشیم تا معنای آینده مردم مبارز فلسطین را فهم کنیم. این است بصیرتی که با درک سنت‌های جاری الهی برای انسان پیش می‌آید.
مقابله با ایران، عین حضور در جبهه اسرائیل
۱۵. در رخداد طوفان الاقصی آنچه ما را به اندیشه دعوت می‌کند، چیزی نیست جز آن‌که جایگاه جریان‌ها روشن و روشن‌تر می‌شود تا معلوم شود اپوزیسیونِ مقابل ایران در واقع فرزندان اسرائیل بوده‌اند و این هشدارباشی است جدّی تا به کلیّتِ جریان‌ها بیندیشیم و نه به ضعف‌ها و قوت‌های جزئی. زیرا به خوبی روشن شد مقابله با نظام اسلامی ایران، عین حضور در جبهه اسرائیل است.
آینده فوق تصور
۱۶. آیا نظر به موشک‌های امروزِ مبارزان فلسطین فریاد مظلومیتی نیست که سنت خدا در دل آن مظلومیت، سنگ‌های دیروزین را به موشک‌های امروزین تبدیل کرد؟ تا معلوم شود در مسیر توحید «يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (فتح/۲۹)، در آن صورت همانانی که راهی را در مسیر سنت‌های الهی شروع  کردند در همان مسیر با امری بس بزرگ روبرو شدند که خود شان نیز تصور آن را نمی‌کردند و این وعده الهی است برای هر آنکس که ایمان به خدا و سنت‌های الهی دارد و مطابق امر الهی عمل می‌کند. این یعنی حضور در آینده ای فوق تصور.
جایگاهی برای تفکر
۱۷. در تقابلی که با رخداد طوفان الاقصی پیش آمده است، اگر کسی همچنان جبهه حق را در این زمانه نشناخته است، بداند که جای دیگری برای اندیشه و تفکر تاریخی وجود ندارد تا خود را در آن‌جا معنا کند، هرچند علامه دهر باشد.

جایی برای فهم فریب سایبری
۱۸. فهمِ حیله‌های جنگ سایبری تنها با تشخیص و تعیین ملاک حقّانیت فلسطین و باطل‌بودنِ اسرائیل ممکن است. این‌جا است که می‌توان با تعیین مرزها به شفاف‌ترین شکل، فریب حیله‌های سایبری را به خوبی درک نمود.
عبرتی بزرگ
۱۹. چهره وحشی تمدن غربی در آینه اسرائیل و امید برای وارونه نشان‌دادنِ حقیقت به کمک رسانه، امری است که ما در امروزِ خود می‌توانیم به عبرت بزرگی نایل شویم به همان معنایی که خداوند در قرآن در مورد یهودیان فرمود: «هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ»(حشر/۲)
غفلت بزرگ
۲۰. طوفان الاقصی، حکایت فروپاشی هژمونی و حضور همه‌جانبه اسرائیل شد تا معلوم شود اسرائیل چگونه ضربه‌پذیر است به همان معنای پیروزی «خون بر شمشیر». و غفلت از کلیّت این دو صحنه، غفلت از حضور در تاریخی است که در مقابل ما گشوده شده است و در این زمانه این غفلت بزرگی است.
معنای پیروزی «خون» بر «شمشیر»
۲۱. آیا جز این است که به گفته حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مقابله ملت فلسطین با اسرائیل، ظهورِ انرژیِ نهفته همه مسلمانان است که از طریق مجاهدان فلسطینی به میان آمده و به گفته حضرت امام: «شکی نیست که این آوای الله است، این همان فریاد ملت ماست، فلسطین راهِ گم‌کرده خود را از راه برائتِ ما یافت و لذا خون بر شمشیر پیروز شد.» امری که عامل حضور در تاریخ دیگری می‌شود. آیا حکایت طوفان الاقصی همان حکایت پیروزی «خون» بر «شمشیر» نیست که شهادت، مرحله‌ای از مبارزه و پیروزی است؟
سرفصلی برای تجدید نظر
۲۲. طوفان الاقصی، سرفصلی خواهد شد برای آن‌که جهان متوجه باشد باید نسبت به امکانات خود تجدید نظر کند، به همان معنایی که مبارزان غزّه توانستند از دیوارهای بتونی عبور کنند و در زیر زمین کارگاه موشک‌سازی بنا نمایند.
برکات امید به رحمت الهی
۲۳. اگر اسرائیل به گمان خود سازمان آزادی‌بخشِ فلسطین را به جایی رساند که آن سازمان در پیمان «اسلو» اسرائیل را به رسمیت شناخت، حال با نظر به انقلاب اسلامی ما در غزه با حرکتی روبه‌رو هستیم که با امید به رحمت الهی بنا دارد معنای جدیدی از توسعه و انسانیت انسان به میان آورد و این با نابودی اسرائیل پیش می‌آید، به معنای نابودی جریانی که در غرب هیچ محدودیتی برای اسرائیل قائل نبود.
معنای «به خود واگذاشتگی»
۲۴. آیا تا کنون از خود پرسیده‌ایم راز معجزه غیر قابل پیش‌بینیِ مقاومت در چیست؟ در این مورد خوب است به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی فکر کنیم، راهی که گشودگیِ آن در دل حضور در آن پیش می‌آید، در مقابل جبهه‌ای که تنها با محاسبات مادی آینده خود را پیش‌بینی و خود را معنا کرده است و روشن شد که این یعنی «به خود واگذاشتگی» که عین بی‌ثمری است. والسلام.

 

36135
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد عزیز: آیا می‌توان گفت: همه چیز اعم از هرچه ظاهر است و هرچه باطن است و هرچه بودی دارد خدا هستند؟ (این شکل الله مجموعی می‌شود؟) آیا مقام احدیت و عماء غیر از همه چیز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً چنین چیزی نمی‌توان گفت زیرا حضرت حق کمال مطلق است و هر آنچه غیر اوست در فقرِ مطلق می‌باشد. تنها اوست که اوست. مقام احدیت مقامی است که همه چیز در او مستغرق است. موفق باشید

نمایش چاپی