باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به عنوان یک نقشهی راه باید برای خود طراحی کنید و زندگی خود را مطابق آن تعریف نمایید؛ ایجاد شرایطی است که تنهاییِ زیادی با خود نداشته باشید حتی اگر بنا است درس بخوانید از صبح زود تا نزدیکیهای خواب شب در جایی مثل کتابخانه یا کنار دوستان باشید تا قدرتِ این صورت ذهنی آرامآرام کم و کمتر شود.
وقتی نفس امّاره غالب نیست شرایط زندگی را طوری فراهم کنید که وقتی نفس امّاره غالب شد، میدانِ کار برایش نباشد مثل طرفی که از طریق پنجرهی خانه چشمچرانی میکرد و در حالت عادی پنجره را جوش داد که در حین غلبهی نفس امّاره نتواند پنجره را باز کند. مطمئن باشید اگر مدتی شرایط جوابگویی به آن خیالات را فراهم کنید، نوری سراغ شما میاید که اساساً از جوابگویی به آن خیالات، متنفر خواهید بود و در این حالت است که امیدوار خواهید شد همهی آن سیئات به حسنات تبدیل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین کثرتها باید نظر به وحدت را بر روح و روان خود غلبه داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حجاب به عنوان یک قانونِ رسمی کشور جمهوری اسلامی مطرح است و این غیر از تکلیف شرعی و وجوب الهی است که از این جهت مثل سایر واجبات الهی، اختیار با خود مردم است. مثل نمازخواندن که اختیار با مردم است و از این جهت اقلِ حجاب هم وقتی به معنای حجاب باشد، در رعایت قانون کافی است میماند که آیا این نوع حجابها که عین بیحجابی است را شرع میپذیرد؟ مسلّم که نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبل از مباحث «حرکت جوهری» باید «برهان صدیقین» مطالعه شود و با نظر به این نکته عرض شد که همهی مخلوقات در فیضِ بقاء هستند به این معنا که وجودشان از حق است و عین ربط به حضرت حق میباشند و از این جهت دائماً با تجلیاتِ وجودیِ حضرت حق، باقی هستند و اگر آن تجلی و آن ربط، نباشد بقائی نخواهند داشت و این غیر از فیضی است که موجود مادی را از قوه به فعل میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه خودخواهیها و تکبّر و مشغول خودشدن، این مشکلات را ایجاد میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد به سرعت نور برسد باید ماهیتش نور شود. پس بنابراین ظرفیت این عالَم در حدّ سرعت نور هم نیست. زیرا دیگر عالمی نمی ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه انسانها در عین ثابتهی خود قبل از تولد با اختیار خود زندگی خود را انتخاب میکنند و همواره با همان انتخاب در دنیا میآیند و میتوانند آن انتخاب را ادامه دهند یا تغییر دهند، دیگر این بحثها نمیماند حتی کسی که زنازاده است، خودش رحم زنا را انتخاب میکند در حالیکه آن دو نفری که زنا کردهاند، میتوانند توبه کنند ولی او مسئول انتخاب خودش میباشد که چنین رحمی را انتخاب کرده است. در این مورد خوب است به مباحث «عین ثابته» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که قرآن میفرماید: «خُلِق الانسان ضعیفاً» و از آنجایی که ضعیفبودن بد نیست و ضعیفماندن بد است، هرکس به نحوی ضعفهایی دارد که باید در مسیر زندگی و از طریق اعمال و افکار، جبران کند. به نظر بنده دنبالکردنِ مباحث «معرفت نفس» خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! 2- نفس انسان با نظر به هویتی که در قیامت پیدا میکند جسم خود را ابداع مینماید 3- با تحول جوهری، عالَمْ شدتِ وجود پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از نظر حقوقی و حقیقت انسانی همهی انسانها برابرند. ولی وقتی شرایط اجتماعی طوری شد که همهی انسانها نمیتوانند در یک موقعیت باشند و از همه نمیتوان یک انتظار را داشت، و اگر کنیز و غلام را فیالفور آزاد کنیم، هیچ پایگاه اقتصادی و اجتماعی برای ادامهی حیات خود ندارند، پس باید بعد از ایجاد شرایط مناسب به روش فرهنگی آرامآرام توصیه به آزادکردن آنها نمود. مثل اینکه کفارهی ابطال روزه، آزادکردنِ یک برده است و یا اینکه اگر بردهای آماده شد که خود را از صاحبش خریداری کند، یعنی امکان فعالیت اقتصادی برای او بود، باید صاحب او تن به این کار بدهد و به عهدهی حکومت است آن برده را یاری کند. که بحث فقهی این موارد در کتب فقهی ما آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی بدین معنا است که عقاید و اخلاق و اعمال ما در قیامت، صورت و جسم پیدا میکند و این ربطی به جسمانیبودنِ عالَم قیامت ندارد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این جمله «ماده» یعنی هیولایِ اولی که قوهی محض است و واقعیتِ آن به صورتی است که مطرح است و ظهور دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است که میفرمایید 2- همهی عالم تجلی انوار الهی است و از حضرت حق جدا نیست و بدن قیامتی انسان نیز به همین نحو از روح انسان جدا نیست که ابزار بدن باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد بحث را در کتاب «ده نکته» و شرح صوتی آن دنبال فرمایید تا معلوم شود کمال نفس، یا در بُعد انسانی است و یا در بُعد حیوانی. حیف نیست با اینهمه تأکید بر روی معرفت نفس ما از این معرفت جدا باشیم!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان کار ایشان هستم و کتابهای ایشان را هم دیدهام ولی «سالها باید که آید مشتِ پشم از پشتِ میش/ عابدی را خرقه گردد یا حماری را رسن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شناخت نفس انسان، غیر از شناخت جسم انسان و عکسالعملهایی است که جسم از خود نشان میدهد. علوم تجربی در حوزهی جسم انسان میتواند صاحبنظر باشد و نفس انسان یک موضوعِ مجرد است و در تفکر فلسفی مورد بحث قرار میگیرد به همان معنایی که جنابعالی میتوانید در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی مربوط به آن که بر روی سایت هست، آن را دنبال کنید. در آنجا روشن میشود که نفس انسان پس از آنکه از بدن خود به عنوان ابزار رسیدن به کمالات استفاده کرد، آن را رها میکند. مثل نجاری که پس از آنکه صندلی مورد نظرش را ساخت، ارّه و چکش خود را رها مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زنان باید خودشان دست به کار شوند و سایر زنان را نیز متوجهی جایگاهِ امروزینشان بنمایند و در دل این فعالیتها به مردان هم فهمیده شود که تاریخ عوض شده. عرایضی مثل مقالهی «زن؛ گمشدهی تاریخ ما» در آرشیو سایت در قسمت «زن و خانواده» هست که إنشاءاللّه میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین حرکت که شدت و ضعف برنمیدارد، مثل عین تری و مثل عین وجود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این روشن است که عالَم ماده یکی از مراتب وجود است که عین حرکت است، دیگر عین حرکت که شدت و ضعف برنمیدارد! مگر بحث مراتب وجود در «برهان صدیقین» کار نشده است؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این نوع گردشکردنها مصداق «سیروا فیالأرض» نیست. زیرا در سیروا فیالأرض رجوع به آثار کسانی است که در تاریخهای گذشته مقابل انبیاء ایستادند و به سرنوشتهای بدی گرفتار شدند. ولی به نظرم اگر به صورت درستی این سفرها صورت گیرد، علاوه بر آنکه یک تفریح میتواند باشد، میشود که انسان روحِ شهرها را احساس کند. زیرا هر شهری روحی دارد که بر اساس آن ساخته شده است و این به شرطی است که در دلِ شهر وارد شود و علاوه بر آثار معماری آن شهر، به نحوی روابط انسانیِ آن شهر را نیز در نظر بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابنسینا برای جسم، نفس قائل نیست ولی متوجه است جسمِ انسان اگر حرکت جوهری داشته باشد دیگر این جسم، آن جسم نیست و به این اعتبار شخصی هم که متعلق به آن جسم است، آن شخص قبلی نمیباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است زیرا تا جوهر جسم هنوز دارای قوه است، جسم و ماده در میان است. این موارد همه در شرح صوتی «حرکت جوهری» با دلایل لازم مطرح شده. به نظر میآید باید با دقت شرح صوتی بحث را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای حجتالاسلام مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر» دلایلی میآورد که این موضوع را یهود به این شکل مطرح کرده مثل کاری که برای هولوکاست انجام دادند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اطاعت از ولیّ فقیه به اعتبار یک شخص نداریم. ولی از آنجایی که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم خدا و رسول و اولیالأمر است و اطاعت از آنها واجب است؛ اطاعت از ولیّ فقیه واجب میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد این یک برداشت ذوقی است که در جای خود ارزشمند است. ولی در نگاه تفسیری مثل کاری که علامه طباطبایی در المیزان انجام میدهند، چنین ورودی نیست. موفق باشید