متن پرسش
با سلام و احترام:
درباره آن داستانی که سفیان ثوری میاد خدمت امام صادق علیه السلام و حضرت شدیدا سیره آنها را زیر سوال می برد از جمله مطالبی که می فرماید این است که این زمان با زمان رسول خدا (ص) فرق دارد و ... اگر آن مطالب را با خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه که حضرت درباره سیره پیامبر (ص) و حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) و داود (ع) صحبت می کند بعد هم اشاره به خودشان می کند در نظر بگیریم و وجدی که حضرت از بیان آن جملات دارد را توجه کنیم فکر کنم قابل جمع با سخنان امام صادق (ع) در آن داستان نباشد چون حضرت امیر در آن خطبه خیلی کاری به زمان ندارد و توصیه ایشان یک دستور العمل کلی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق «علیهالسلام» متوجه بودند که صوفیان در آن زمانه بعضی چیزها در سیرهی پیامبر «صلواتاللّهعلیهواله» را بهانه کرده بودند تا جامعه را که در آن شرایط آمادهی شکلدادن به نحوهای از تمدن اسلامی بود؛ عقب نگه دارند و از این جهت حضرت آنها را نقد میکنند، نه آنکه بخواهند سادهزیستی را که در متن یک جامعهی فعال و زنده یک ارزش است، نادیده بگیرند. این مثل تأکید مقام معظم رهبری است نسبت به اقتصاد مقاومتی که هم باید تمدن داشته باشیم و هم ساده باشیم. موفق باشید