باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی با توجه به تحقیقاتی که کردهاند، میفرمایند اتفاقاً همین انجیل و توراتی که هم اکنون در دست یهود و نصاری است و تحریفاتی نیز در آن شده، در صدر اسلام، همین در دست یهود و نصاری بوده و با توجه به این امر خداوند از آنها خواسته است به توحید برگردند. البته بحث آن مفصل است و عرایض نسبتاً مفصلی در بحثی که در سورهی آلعمران شد؛ مطرح گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب در یکی از پاورقیها متذکر این امر شده است که مقام نور عظمت ائمه «علیهمالسلام» را فوق بهشت و وجه آدمیت آنها باید بدانیم. آری! وجه آدمیت آنها هم عبادت میکند و هم مواظب است که گناه نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ما در علمِ به خود، خود را بدن نمیدانیم طبق مغایرت بین عالِم و معلوم پس باید ما بدن خود نباشیم اعم از دست و پا یا مغز و نخاع. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۴۰۱۳ عرض شد: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کردهاند. مگر میشود کسی که اینچنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبههی مقابله با کفر میباشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحهی ۳۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمةاللهعليهما» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ایشان به جهت دلسوزیها و تعهدشان نسبت به ارزشهای انقلاب، احترام قائل هستم. ولی نمیدانم چرا نقش فلسفه را در تمدن اسلامی نمیپذیرند در حالیکه مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» معتقدند برای تحقق تمدن نوین اسلامی، فلسفهی صدرایی ضروری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:چیزی در این مورد به ما نرسیده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که جلسهی اول و دوم شرح فصوص را از کانال «ندای اندیشه» استماع فرمایید. موفق باشید @nedayeandishe
سمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمیدانم 2- بلی 3- نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً موقعیت تکوینی اجنّه بیش از ورود در عالَم مثال نیست. لذا پیشگوییهایشان نیز در همان حدّ است که مبادیِ حوادث را قبل از وقوع از عالم مثال و خیال درمییابند و حضورشان نسبت به ورود در اندیشهی انسانها در همان حدّ وسوسه در خیال است، اگر آن اجنّه بخواهند شیطانی عمل کنند. و انسانهایی هم که خود را در مسیر شیاطین رشد داده باشند در همین حدّ برایشان امکان حضور هست. لذا نه آن شیاطین و نه این انسانها نمیتوانند به روح و روان اولیاء الهی دسترسی داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمتشان کند. هرچه از قلب مبارک ایشان سرازیر شده است پاک و پاکیزه است. مگر داشتن «نفحات الرحمانیه»ای که به قول خودشان تماماً نسیمهایی از عالم دوست است، کم ارزش دارد؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره راه حکمت متعالیه به سوی عرفان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: در حدّ توان تصمیم بگیرید که جبران مافات بکنید، بخصوص در عبادات، هر آنقدر که فرصت دارید قضای آنها را انجام دهید. ثانیاً: در مورد حقالناس در حدّ ممکن آنهایی که میشناسید و میتوانید، جبران کنید و آنهایی که نمیشناسید و یا نمیتوانید، برایشان استغفار کنید و اگر موجب فتنه نمیشود از خودشان حلالیت بطلبید. عمده تصمیم و عزمی است که میگیرید و خداوند به نیّت و عزم شما نظر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط سخت برای امتحاندادن قرار گرفتهایم بخصوص که جوانب مختلفی در میان است. البته و صد البته در اینکه مردم چیزی نمیگذرد و در رجوع به دینداری به خود میآیند؛ بحثی نیست. و در اینکه به راحتی نباید از ترس آن ویروس مساجد را تعطیل کرد هم، بحثی نیست. عمده آن است که با بصیرت مقام معظم رهبری طوری عمل کنیم که حکیمانه از این مرحله بتوانیم عبور نماییم و خرد شیعی و ایرانی خود را در این صحنه به ظهور آوریم، إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کار تربیتی حُسن خود را دارد، ولی پرستار دلسوز، خودش را و بیمار را میتواند تا اوج آسمان معراجی کند و به انوار الهی منوّر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اخلاق بدون مبنای معرفتی میتواند همچنان سرزنده و پایدار بماند؟ اتفاقاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود که متفکران مطرح کردند چون اخلاق مسیحیت پشتوانهی معرفتیِ محکمی نداشت و بیشتر بر اساس عواطف جلو میرفت، منجر به کینههایی شد که بیش از ۶۰ میلیون مسیحی همدیگر را به قتل رساندند. قرآن میفرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ» (فاطر/۱۰) آنچه انسان را به سوی حقیقت صعود میدهد، کَلِم طیّب یعنی عقیدهی پاک است و عمل صالح و اخلاق منجر میشود تا انسان در آن عقاید پاک محکمتر جلو برود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید ادامهی بحث نیاز نیست و نباید به خودتان زحمت دهید. إنشاءالله به مرور به جمعبندیِ لازم میرسید. موفق باشید
قسمتی از فص یعقوبی را از فصوصی که روی سایت هست برایتان ارسال کردم شاید به تفکر در مورد آن به کار آید.
امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّعَادَةَ وَ الشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ سَعِيداً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ يُبْغِضْهُ وَ إِنْ كَانَ شَقِيّاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا يَصِيرُ إِلَيْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اللَّهُ شَيْئاً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَيْئاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً»[1] بهراستى خدا پيش از آنكه آفريدههاى خود را بيافريند سعادت و شقاوت را آفريد، هركه را خدا خوشبخت و سعادتمند آفريد، هرگز او را دشمن ندارد، اگر بد كند كار او را دشمن دارد نه خود را، و اگر بدبخت و با شقاوت باشد، هرگزش دوست ندارد و اگر كار خوبى كند، كارش را دوست دارد و خودش را دشمن دارد به خاطر سرانجامى كه بهسوى آن مىرود، هرگاه خدا چيزى را دوست دارد هرگزش دشمن ندارد و هرگاه چيزى را دشمن دارد هرگزش دوست ندارد.
]فَلو خَدَمَ الإرادةَ الإلهيَّةَ ما نَصَحَ و ما نَصَحَ إِلّا بِها أعْني بالإرادةِ. فالرَّسُولُ و الوارِثُ طَبيبٌ أُخْرويٌ لِلنُّفُوسِ مُنقادٌ لِأمْرِ اللهِ حِينَ أمَرَهُ، فَيَنْظُرُ فِي أمْرِه تعالى و يَنْظُرُ فِي إِرادَتِهِ تعالى، فيَراهُ قَدْ أمَرَهُ بِما يُخالِفُ إِرادَتَهُ و لا يَكُونُ إِلّا مَا يُريدُ، و لِهذا كانَ الأمرُ. فَأرادَ الأمْرَ فوَقَعَ، و ما أرادَ وُقُوعَ ما أمَرَ بِهِ بِالمأمُورِ فَلَمْ يَقَعْ مِنَ المأمُورِ، فَسُمِّيَ مُخالَفَةً و مَعْصِيَةً.[
شیخ اکبر در ادامه میفرماید: اگر رسول صرفاً در خدمت اراده تکوینی بود نصیحت نمیکرد، و رسول نصیحت نمیکند مگر در فضای اراده تکوینی. پس رسول و وارث او که طبیب اُخروی نفوساند، مُنقادِ امر تشریعی حقاند- هنگامی که خدای سبحان امر تشریعی نموده- پس از یک جهت به امر تشریعیِ حق نظر میکنند و در ارادهی تشریعی حق نظر میکنند -که هدایت همگان را اراده کرده است- و از جهت دیگر به ارادهی تکوینی او که مخالفِ ارادهی تشریعی حق است و تحقق پیدا نمیکند مگر آن چه را تکویناً اراده کرده است، و از این جهت امر تشریعی محقق میشود که خدا وقوع آن امر را اراده کرده پس آن امر به واسطهی عبد واقع میشود و یا خدا اراده نکرده وقوع آنچه را امر کرده به عبد، پس آن امر، از طریق عبد واقع نمیشود که به آن مخالفت و معصیت گفته میشود.
با توجه به امر فوق اگر سؤال شود پس فائده امر تشریعی در این حالت چیست باید گفت در عین ثابته هر کس نوشته شده به من از راه نبوت تکلیف کن و این اقتضای عین ثابته همهی انسانها است ولی عین ثابتهی کفار اقتضای انکار دارد. از این جهت تمیز کفار از مؤمنین با رسالت محقق میشود و در این جا ظهور اقتضاء در میان است که عین ثابتهی کدامیک از افراد اقتضای اطاعت دارد و کدامیک اقتضای انکار.
]فالرَّسُولُ مُبَلِّغٌ: و لِهذا قالَ شَيبتْنِي سورة«هودٍ» و أخَواتُها لِما تَحوي عَليْهِ مِنْ قَوْلِهِ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» فَشَيَّبَه «كَما أُمِرْتَ» فإِنَّهُ لا يَدرِي هَلْ أُمِرَ بِما يُوافِقُ الإرادَةَ فيَقَعُ، أوْ بِما يُخالِفُ الإرادَةَ فَلا يَقَعُ[
پس رسول در امر تشریعی رساننده آن امر است - چه خداوند از نظر تکوین اراده کرده باشد که افراد بپذیرند و چه اراده نکرده باشد- که افراد آن امر را بپذیرند و بدین لحاظ رسول خدا (ص) فرمود: «شيّبتنى هود و أخواتُها»[2] سورهی هود و همانند آن مثل سورهی شوری مرا پیر کرد. به جهت آنکه در آن سورهها هست، «پس نسبت به آنچه امر شدهای استقامت بورز» و اینکه فرمود «آنطور که به تو امر شده» او را پیر کرد زیرا حضرت نمیداند آنچه تشریع شده موافق ارادهی تکوینی است پس واقع میشود، یا مخالف ارادهی تکوینی است و واقع نمیشود و عبد نمیپذیرد.
رسول خدا (ص) از حیث نشئهی عنصریاش که آن نشئه حاجب اطلاع دائمی از حقایق است، نمیداند آیا امر تشریعی موافق ارادهی تکوین حق است تا مخاطب و یا مخاطبانِ او منقاد امر او گردند یا نه.
]و لا يَعْرِفُ أحَدٌ حُكْمَ الإرادةِ إِلّا بَعْدَ وُقُوعِ المُرادِ إِلّا مَنْ كَشَفَ اللهُ عَنْ بَصِيرَتِهِ فَأدرَكَ أعيانَ المُمْكِناتِ فِي حالِ ثُبُوتِها عَلى مَا هِيَ عَلَيْهِ، فَيَحْكُمُ عِنْدَ ذلِكَ بِما يَراهُ. و هذا قَدْ يَكُونُ لآحادِ النّاسِ في أوقاتٍ لا يَكُونُ مُسْتَصْحِباً. قال: «ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» فصَرِّحْ بِالحجابِ،[
احدی حکم ارادهی تکوینی را نمیداند مگر بعد از وقوع مراد الهی و آنچه او اراده کرده إلاّ کسی که خداوند از بصیرتش کشف حجاب کرده باشد و بتواند اعیان ممکنات را به همان شکلی که در مقام ثبوت هستند ببینند. پس حکم کند مطابق آنچه در اعیان ثابته ممکنات دید که این کشف برای افراد نادری - مثل کمَّل انبیاء و اولیاء- هست آن هم در بعضی اوقات نه همیشه و لذا رسول خدا (ص) بنا به دستور حضرت حق در سورهی احقاف آیهی 9 [3] مأمور است که بگوید من نمیدانم بر من و بر شما چگونه عمل میشود. پس با گفتن این جمله تصریح کن به بودن حجاب. حضرت همیشه در مقامِ علمِ به تفصیلِ همهی حقایق نیستند ولی هر وقت بخواهد خدا به ایشان آن علم را میدهد یعنی «إذا شاءَ عَلِمَ عَلِمَ» چون بخواهد بداند میداند.
]و لَيسَ المَقْصُودُ إِلّا أنْ يَطَّلِعَ فِي أمرٍ خاصٍ لا غَيْر.[
و مقصود از این کشف چیزی نیست مگر اینکه حق تعالی عبد را بر بعضی از امور آگاه کند نه به اندازهای که خودش می داند به همین جهت فرمود: کسی هیچ احاطهای به علم او ندارد مگر به اندازهای که خودش میخواهد[4] و لذا انبیاء و اولیاء به بعضی از اسرار آگاهاند.
ملاحظه شد که انبیاء در خدمت ارادهی تشریعی حقاند و نه در خدمت ارادهی تکوینی خداوند، و در ارادهی تشریعی موضوعِ دعوت به خیر جدّی است و در ارادهی تکوینیِ حق نیز در عین آنکه هم خیر، متعلقِ ارادهی حق است و هم شرّ، آنچه ترجیح دارد خیر است و در نظام اَحسنِ الهی، مزاج عالم، شرّ را نیز تحمل نمیکند و خیر را رشد میدهد.
[1] - الكافي، ج1، ص: 152
[2] - پيام پيامبر، متنعربى، ص 786.
[3] - «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ» (احقاف/9) بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمىدانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم، و جز بيمدهنده آشكارى نيستم!»
[4]- «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول ...»(جن/ آیات 27- 26).
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عقل به گفتهی حضرت باقر «علیهالسلام» حجتِ باطنی است و چیزی را مشخص کند، استخاره چرا؟ پشت به استخاره حرام نیست، ولی پشت به عقلِ صریح، حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ که تاریخ سیطره ی مدرنیته با همه ی روحیه ی استکباری آن است تنها مقابله با آن، روحیه ی انقلابی است آن هم در بستر حیات قدسی به همان صورتی که حضرت روح الله آن عارف کامل و آگاه به روح زمانه در مقابل ما گذاشت وگرنه حقیقتاً همان طور که میفرمایید ما همواره در حاشیه ی غرب قرار خواهیم گرفت. البته و صد البته انقلابی بودن غیر از آنارشیست بودن و از خرد مدرن غفلت کردن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که انسانها با انسانها، انسان میشوند؟ میدان توحیدی خانواده برای آن است که از روحیهی فردگراییِ عبادات، وظایف عبادی خود را در هستهی توحیدی خانواده دنبال کنیم. در دلِ جمع توحیدیِ خانواده همراه با ایثار و تواضع باید خود را رشد داد. بحث خانواده هسته ای توحیدی از کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» إنشاءاللّه در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم چنین است. ولی شهود، نیز مراتب دارد. ابتدا، شهودِ فعل است و انتها، شهودِ ذات. که در شرح «فصّ شیثی» بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. از ضعفی که با اواخر سلسلهی صفویه با امثال شاه سلطان حسین پیش آمد تا شیفتگیِ سلسلهی قاجار نسبت به غرب از یک طرف، که موجب شد فرهنگِ ایرانی – اسلامی که با صفویه شکلی خاص گرفته بود؛ دنبال نشود و از طرف دیگر با ظهور زندگی مدرن، مردم متوجه نشدند چه نوع زندگی را دارند از دست میدهند. در این مورد آن نوع هوشیاری هم که زندگیِ غربی را نوعی تهاجم فرهنگی بدانند در بین متدینین و روحانیون آنطور که باید و شاید «فهم» نشده بود و ضعفهای غرب هم تا این اندازه ظهور نکرده بود. از همهی اینها که بگذریم از جهانی که در زندگیِ دینی در آن میتوانستیم حاضر شویم، غفلت شده بود، چیزی که اخیراً در مباحث «با دعا در آغوش خدا» متذکر آن هستیم. گوهری بود که از دستمان فرو افتاده و زمانهی برگشت به آن بحمداللّه فرا رسیده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به جواب سؤال شمارهی ۲۶۲۹۵ نظری بیندازید. البته خوب بود آقای ظریف متوجهی این نکته میشدند که ترامپ آن حرف را به نفع خود تمام میکند و در جواب میگوید: «نه! مرسی». یعنی آقای ظریف من آمادهی مذاکره نیستم. هرچند آقای ظریف منظورشان این نبود که با ترامپ مذاکره کنند، ولی ترامپ آن را به نفع خود استفاده کرد. در حالیکه رهبر معظم انقلاب از قبل، جاده را طور دیگری برای سیاستمدارانِ ما گشوده بودند. موفق باشید
بسمه تعالی استاد عزیز، نمی دانم چرا به پیامدهای این حادثه سقوط هواپیما خوش بین نیستم. به نظرم این حادثه می تواند علمی برای غربگرایان از صفوف و صنوف مختلف سیاسی_اجتماعی شود تا فارغ از تجلی کلان انقلابی پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و شنیده شدن صدای «ا لیس الصبح بقریب»، دوباره کشور را به فضای غربزدگی و دوری از جایگاه متعالی و مکتب اصیل انقلاب در این عصر ببرند. نمی دانم چرا حس می کنم این اتفاق خون حاج قاسم را کمرنگ و یا محو می سازد، تا هم حضور آمریکا در منطقه ادامه یاید و هم معاهداتی نظیر fatf با قاطعیت تصویب شود یا حتی دوباره تعهدات برجامی را فعال کنیم و دور جدیدی از مذاکرات به بهانه تامین قطعات لازم صنعتی هم که شده بپا شود. واقعاً الان شرایط عجیبی دارم که آیا وسواس زیادی به خرج می دهم یا واقعا سعی دارند اثرات خون پاک شهدا و شکست هیمنه نظامی آمریکا پس از هفتاد سال و گشودگی تاریخی به وسعت انقلاب ما که فرای از تاریخ و سبک زندگی مدرنیته است را ساقط کنند. امیدوارم اشتباه کرده باشم و انقلاب ما در دل جایگاه تاریخی خودش قرار گیرد و این موانع را پشت سر نهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیطان از مردمی که در جریان تشییع پیکر سردار از دستش در رفتهاند، عصبانی است و هر کاری که در انحراف آن مردم برایش ممکن باشد، با انواع وسوسهها و وارونهجلوهدادنِ واقعیت انجام میدهد. ولی گویا مردم ما باید در مسیری که انتخاب کردهاند به چنین تجربهای دست مییافتند تا بدانند برای کارهای بزرگ، باید آمادهی هزینهکردن بود و مسلّم بدانید «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید راه رجوع به حضرت ربّ را پیدا کنید و با قدمگذاشتن در آن راه، خود را بیابید؛ این نوع امیال وَهمی از قدرت و حاکمیت فرو میافتد. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید و سپس به سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، مشغول شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار را به خدا واگذار کنید و جلو بروید، خدا خودش کمک خواهد کرد. موفق باشید
