باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه مباحث کمک کند تا افقی در مقابل رفقا نسبت به آیندهی روشنی که خداوند در این تاریخ برای این ملت اراده کرده است، گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه میگویی آدم حسابی؟!! با توجه به چنین غم و حسرتی که داری با تمام زائران و خادمان همراهی، چرا در کنار این غم خود را در وسعتی نمییابی که با قدمقدمهای زائران همقدم نباشی؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه در سیستمها استعدادهایی به ظهور میآید که در تکتکِ اجزاء آن سیستم ظهور ندارد، ولی در هر حال از ساحتِ هویت مادی خارج نمیشود. ولی موضوع نفس ناطقهی انسانی چیزی است ماورای پدیدههای مادی، و هیچوقت علتِ موجود مجرد نمیتواند اجزاء مادی باشد، هرچند که اجزای ماده سیستمی را تشکیل دهند. اینجا است که نگاه ما بیشتر متوجهی آیاتی از قرآن میشود که روح را نفخهی الهی میداند که در جسم دمیده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمیتوان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه خداوند حیّ است پس وجود دارد. چگونه بگوییم او «لا وجود» است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ارواح، قبل از ابدان در علم خدا در مقام امکان ذاتی خود حاضرند ولی تعیّن و به فعلیتدرآمدنشان منوط به بدنی است مناسب آن روح، و حال که آن بدن را انتخاب کنند وقتِ نزول فیض الهی است تا آن بدن با تبدیل قوههایش به فعلیتِ مناسب، بستر تحقق آن روح شود. اگر جسم با حرکت جوهری آماده نمیشد آن روح، محقق نمیگشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی متوجهی حضور تاریخی انقلاب اسلامی نشود و تنها در سلوک فردی باقی بماند، باید در این زمانه نگران آیندهی خود باشد. بنده در مصاحبهی اخیری که با آقای دکتر دخانچی داشتم در این رابطه عرایضی شد. خوب است متنی را که یکی از دوستداران ایشان برایشان نوشته است، در سایت رجا نیوز ملاحظه فرمایید. موفق باشید
استاد امجد آن روز کجا و محمود امجد امروز کجا؟
به گزارش مشرق، محمد علی آهنگران در کانال تلگرامی خود نوشت: تمام آنها که مرا از بیست و پنج سال پیش تاکنون از نزدیک می شناسند به عمق رابطه عاطفی و معنوی من با آیت الله امجد واقفند. من از ۱۳ سالگی از زمانی که در منزل مرحوم آیت الله بهاالدینی ایشان را دیدم از هیچ کسی به اندازه ایشان در زندگی معنوی و علمی ام متاثر نبودم. البته همچون من بسیار بودند جوانانی که به شوق کسب معارف الهی و تعالیم اهل بیت و فیوضات معنوی ملازم و همراه ایشان می شدند.
من با توصیه و هدایت ایشان مسیر طلبگی را انتخاب کردم و به معنویت و اخلاق علاقمند شدم او بود که دین را در نظرم شیرین و خواستنی کرده بود. او بود که مبانی نظری و دیدگاههای اجتماعی اسلام را به من آموخت و اولین بار سوالاتم پیرامون نگاه اسلام به جامعه و حکومت را با اتقان و اطمینان پاسخ گفت. اصلا او بود که مرا با ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای آشنا کرد. از روزهایی که در مدرسه حجتیه قم با آقای خامنه ای رفیق و هم بحث بودند اصلا خود ایشان به من گفت خامنه ای ذره ای منیت و دنیا طلبی در وجودش راه ندارد. اصلا خودش به من می گفت دشمنان خامنه ای را لعنت می کند. از خود ایشان شنیدم که به نقل از مرحوم آیت الله العظمی بهجت گفتند بهتر از آقای خامنه ای برای رهبری جمهوری اسلامی نداریم. از خود ایشان شنیدم که در جریان انتخاب مرحوم آیت الله منتظری به قائم مقامی رهبری، چگونه مرحوم آیت الله العظمی بهاالدینی با این انتخاب مخالفت کردند و به ولایت و رهبری آیت الله خامنه ای بشارت داد.
روز ثبت نام در انتخابات خبرگان ۹۴ از خودش شنیدم که می گفت برای حمایت از رهبری وارد صحنه انتخابات شده است. بعد از شهادت حاج قاسم خودش گفت شهید سلیمانی امتیازش معنویت و روحانیت و محاسن اخلاقی اش بوده کسی در تشییع جنازه اش شرکت کند انشالله اهل نجات است!
حال چه شده که به کسی که گرای ترور حاج قاسم را در امدنیوز میداد و با الفاظ توهین امیز او را سردار کودک کش یا حاج “قایم” سلیمانی میخواند امنیت کشور را به خطر انداخت به بزرگان و علما و انسانهای شریف جسارت و اهانت می کرد لقب شهید دهد؟! آیا اطلاق شهید به کسی که در توهین به امام خمینی و ارزشهای انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکرد خروج از مسیر عدالت نیست؟ مگر همین سردار شهیدی که شاخصه اش به گفته شما روحانیت و معنویت و محاسن اخلاقی بوده نگفت : «نسبت به امام ما کسی را نداریم در هیچ بعدی از عالم اسلامی مثل مقام معظم رهبری، اشبه به امام.» چطور ممکن است با آن سوابق دوستی دیرینه با رهبر انقلاب او را مسئول خونها و کشته ها در طول ۴۰ سال بداند؟!
چطور ممکن است کسی که مخالفین رهبری آیت الله خامنه ای را لعن می کرد امروز در رسانه های امریکایی و سعودی و اسراییلی بر سر دست گرفته شود تا رهبر انقلاب را جهنمی توصیف کند و دعوت به توبه نماید. آیا این خروج از مسیر عدالت نیست؟.
من آقای امجد امروز را اصلا نمی شناسم با استاد امجدی که شاگردش بودم از اینجا تا ثریا فرق کرده. دلم برای استاد امجد ظهر دوشنبه دبیرستان شهید مطهری عصر چهارشنبه مدرسه عالی ، شبهای قدر کوی دانشگاه، منزل خیابان بخارست، حسینیه کوهسار و امامزاده صالح تنگ شده استاد امجد آن روز کجا حضرت محمود امجد امروز کجا ؟
من به اشتیاق معارف اهل بیت با ایشان همراه و به ایشان دلبسته بودم. میخواستم راه بهشت را از راهنماییهای ایشان بیابم. با همه انتقادی که به برخی سیاستهای حکومت و نظام دارم اما دنبال ساختار شکنی و ضدیت با اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نبودم و با دشمنان نظام آشتی و میانه ای ندارم . افسوس که در حضرت محمود امجد امروز بیش از ازادگی و حریت و معنویت و عدالت، تاثیر پذیری از عناصر ضد انقلاب و دشمنان بیمار دل جمهوری اسلامی میبینم آیت الله امجد دیروز برای من آیت خدا بود امروز اما راه و نشان دیگری را شاهدم.
این چند خط را با اشک و درد و حسرت نوشتم
افسوس صد هزار افسوس
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از آقای دکتر رضا منتظر. خوب است که کاربران محترم نظر استاد را بدانند که ایشان معتقدند در بستر رهنمودهای وحی، جریان آزمون و خطا را باید ادامه داد تا به اشتباهات طبّ جدید گرفتار نبود. که البته نکتهی قابل توجهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره «این جهان آن جهانشدن عشق است». به گفتهی جناب مولوی:
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
كز این خاك برآیید سماوات بگیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
كه این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفهی خانمی که همسر دارد نسبت به مادرش در حدّ رعایت عواطف میباشد و اگر نیاز اقتصادی دارند و دختر امکان کمک به آنها را از اموال خود دارا میباشد خوب است که کمک کند، ولی نمیتوان وظایف اصلی زندگی را به جهت وابستگی آنها و عواطف زیاد بر زمین گذارد. هر کس باید زندگی خود را داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن به صور مفصل تحت عنوان «علم امام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست شدهاست. میتوانید به آنجا رجوع فرمایید. عمده آن است که متوجه باشیم اولیاء الهی سعی دارند در امور شخصی و تا آنجا که ممکن است در زندگی به طور عادی و با رعایت اسباب ظاهری زندگی کنند مگر آنجایی که خطر از بین رفتن دین در میان باشد لذا حتی حضرت ابا عبد الله علیه السلام از آن جهت که در کربلا شهادت ایشان موجب رونق دین میشد از قدرت غیبی استفاده نمیکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با انقلاب اسلامی، راهی برای انسانِ این عصر گشوده شده است برای عبور از سیطرهی استکبار. و بحمداللّه هر روز بهتر از روز قبل در این راه جلو میرویم و معلوم است که استکبار، بیکار نمینشیند و شعبِ ابیطالبها برای ما درست میکند، ولی بصیرت اقتضاء میکند که متوجهی ارادهی الهی در این تاریخ باشیم که بناست همهچیز با افول استکبار، تغییر کند. این افرادی که میفرمایید «زمان» را نمیشناسند و از بصیرت بهرهای ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به ما فرمودهاند توبه موجب محو آثار گناه میشود؛ دیگر نباید دغدغهی این حرفها را داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عالم انسان دینی» در این مورد تذکراتی را با شما در میان میگذارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شمارهی ۲۴۵۳۲ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی مومنین همین اعتقاد را دارا هستند. میماند که چون معتقدیم خداوند در نظام علت و معلولها ارادهی خود را اعمال میکند، انسانها تلاش مینمایند عقلِ خود را جهت فهمِ مسیر آن ارادهها رشد دهند و این به معنای معرفتِ به نظام الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قبلاً هم عرض شد که در اینجا به معنای اعتماد به خودی است که در صحنهی دفاع از سنت خدا به میان آمده. ۲. به هر حال باید از فضائل اخلاقی بهرهها برده باشند که این توفیق نصیبشان شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً» و بر روی «جمیعا» تأکید دارد، پس در حرکت دینی نظر به اجتماع دارد و در نشستِ اخیر در خدمت مقام معظم رهبری، اشاره فرمودند به آیهی ۹۷ سوره نحل که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ»؛ هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد. خواستند بگویند وقتی حیات طیبه را در مقابل مردم قرار دهیم، حتماً ذهن مردم را از رُعبِ به غرب و گرایش به آن تخلیه کردهایم. فرمودند: ما هنوز ذهن مردم خود را از رعب به غرب به معنای مهمدانستنِ آن خالی نکردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان با حقیقت مرتبط شد، جدّیت او برای ارتباط با حقیقت شکل میگیرد و از سستی رها میشود و عملاً به نوعی از اعتماد به نفس دست مییابد. پیشنهاد بنده سیر مطالعاتی روی سایت است به اضافهی دنبالکردن مباحث جلسات قرآنی روزهای شنبه.
وقتی دانشجوی این تاریخ متوجهی حقیقت این دوران یعنی انقلاب اسلامی شد، دیگر معنای خود را سربازیِ این انقلاب میبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196)/آلعمران) ای پیامبر! تو را رفت و آمدهای کفار از این شهر به آن شهر شیفته نگرداند. یا در روایت داریم: سفر یا باید برای زیارت باشد و یا برای تجارت. شاید جهانگردی و گردشگری برای عبرتگیری نیز جایی در فرهنگ دینی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جانا سخن از زبان ما میگویی. ولی متذکر باشید که همهی این ضعفها ریشه در کسانی دارد که مستقیم یا غیر مستقیم شیفتهی غرب و استکبارند و راهِ نجات ملت ما تنها با حفظ روحیهی انقلابی و مبارزه با استکبار میباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: طاعاتتون قبول درگاه حق. دلیل سوال ملائکه پس از آفرینش حضرت آدم (ع) چه بوده است، با توجه به اینکه ادوار آفرینش متعددی وجود داشته و حقیقت محمدیه یا حقیقت انسان کامل با توجه به ظرفیت هر دور از آفرینش بروز و ظهور داشته؟ و چون خداوند متعال اول و آخر و ظاهر و باطن است بنابراین صفات و افعال او نیز ازلی است و آفرينش انسان و زمین هم از ازل بوده بنابراین باید این حقیقت، یعنی مسئله ی خلیفه اللهی و ظهور همه ی اسما در انسان، از ازل که آفرينش انسان بوده منکشف شده باشد؟ یا اینکه این پرسش تکوینی و ازلی باشد؟ ۲. آیا تنها در این دور از آفرینش حقیقت محمدیه با تمام جلوات به صورت ۱۴ معصوم (ع) ظهور کردند؟ اگر آری دلیلش چیست؟ زیرا به نظر می رسد با توجه به روایاتی که می فرمایند اگر یک روز تا قیامت مانده باشد ابتدا ظهور انجام میگیرد و....، در بقیه ادوار آفرینش هم همینطور باشد و باید خلقت به هدف نهای اون برسد؟ و اگر در ادوار دیگر هم امکان بروز این حقیقت با تمام جلوات بوده، بنا براین بی نهایت ظهور حقیقت محمدیه محتمل است که بهترین ظهور اون حقیقت، ۱۴ معصوم (ع) هستند به همین صورتی که برای ما ظاهر شدند، یعنی بی نهایت آدم (ع)، بی نهایت حضرت محمد (ع) ،بی نهایت علی (ع) ،بی نهایت فاطمه ی زهرا (س) و ..... که با توجه به حضور ایشان در همه ی زمانها و مکان ها، ایشان یک وجود پیوسته در عالم غیب و شهادت از ازل تا ابد دارند و در این وجود در تمام ادوار آفرينش به اولیت و آخریت و ظاهریت و باطنیت حاضر هستند؟ (در حدیثی منسوب حضرت علی (ع) می فرمایند، انا الاول و الآخره و ظاهر و الباطن) بقیه انسان های کامل یا پیامبران الهی نیز همین طور هستند؟ مثلا اولین انسان در هر دور از آفرینش حضرت آدم (ع) هستند و خاتم آنها حضرت محمد (ص) و ام ابیهای ایشان فاطمه (س) و نفس ایشان علی (ع) هستند و.....
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در فصّ «آدمی» عرض شد که به هر حال فرشتگان در محدوده ذات وجودی خود متوجه حقیقت اسماء شدند و لذا جامعیت اسماء را که مقام انسان کامل و خلیفة الله است، نمیتوانستند درک کنند. و این مشکل به جهت غفلت از محدودیتشان بود که منجر به آن نوع اعتراض شد. ۲. حقیقت اسماء، از همان ابتدا در مقام حقیقت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» در عالم احدی حاضر است ولی مظاهرِ آن حقیقت در آخرین مرحله آفرینش عالم به ظهور میآید و هرکس نمیتواند متوجه حقیقت پنهانی آن باشد همانطور که انقلاب اسلامی در مسیر توحیدیاش همواره و به مرور ابعاد نهفته آن به ظهور میآید و هرکسی متوجه آینده این حرکت توحیدی نیست، مگر امثال رهبر معظم انقلاب که تأکید دارند نباید به هیچ وجه در این مسیر نا امید شد و احساس وجود بنبست کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که برنامهریزان بنا دارند کار را چگونه جلو ببرند. آری! اگر از همین افراد در بستر ارزشهای متعالی استفاده شود و آرامآرام این نوع تیپ را به سوی آن اهداف سیر دهند که وظیفه انقلاب اسلامی است؛ میتوان امیدوار بود. در این مورد در قبل از انقلاب نیز تجربههایی داریم زیرا رویهمرفته انقلاب اسلامی به عنوان یک واقعیت تاریخی پذیرفته شده است و میتوان بسیاری را در میدان آن وارد نمود و با احاطه فرهنگ انقلاب اسلامی کار را جلو برد. در شرایطی هستیم که این تیپها اگر در میدان ما وارد شوند، حرف و سخن ما را میزنند، در حالیکه قبلاً امور تعریف نشده بود اگر میآمدند حرف خودشان را میزدند و فضا را به نفع خودشان تمام میکردند. البته باز جای فکر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوانم به راحتی این مطلب را بپذیرم. بهخصوص که بوی نوعی تناسخ میدهد. نگاه جناب صدرالمتألّهین در موضوع بحث «حرکت جوهری» چیز دیگری است که میفرمایند: «النّفسُ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء». موفق باشید
