باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این معرفتی را که شروع کردهاید با ادامهی سیر مطالعاتیِ مطرحشده بر روی سایت، آرامآرام، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث یأس از ادامهی حیات که برای نفس ناطقه پیش میآید، در همان کتاب عرایضی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر صلوات، همیشه متوجهی نقش عظیم رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» و ائمهی هدی«علیهمالسلام» میباشیم. حتی آن وقتی که با آوردن اسم امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» صلوات میفرستیم، باز متوجهی نقش ائمه و پیامبر هستیم که چگونه راهی را گشودهاند که چنین افرادی در آن راه پرورده شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی را متذکر شدهاید و واقعاً بحثی بر روی نقش دعا و تغییر تقدیرها نیست تا آنجایی که قرآن میفرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ اگر دعای شما نبود، خداوند به شما اعتنا و توجهی نداشت. دعا "بهترین و برترین عبادت"، "مغز عبادت"، "کلید رستگاری"، "گشاینده درِ رحمت" و "سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمانها و زمین" است. میماند که آیا قضا و قدرهای ثابتی هست که با دعا قابل تغییر نباشد؟ در جواب آن سؤالکنندهی محترم که سؤال کرده بود، چرا با اینهمه دعا آنچه میخواستم محقق نشد؛ عرض شد متوجه قضا و قدرهای ثابتی که به مصلحت بندگان است نیز باشند. و روایاتی که جنابعالی متذکر شدید برای آن است که بفهمیم نقش دعا چه اندازه در تغییر سرنوشت انسانها موثر است ولی نه به آن معنا که هرچه ما بخواهیم باید با دعا محقق شود و به قول اساتید محترم؛ خدا در اختیار ما باشد و ما فرماندهی همهچیز. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه ما میدانیم که خدا، خدائیاش را میکند مثل تدبیری که نفس ناطقه نسبت به بدن دارد. ما در این دنیا بدون حرص و دلواپسی باید وظیفهای که هدایت الهی برایمان روشن نموده است، را بهخوبی انجام دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حکومت طاغوت، حاکمان، خودشان دنبال فساد هستند ولی در حکومت اسلامی، حاکمانْ به دنبال اصلاح مردم میباشند تا مردم از عاداتِ باقیمانده از حاکمیت طاغوت نجات یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما وظیفهی چندانی نسبت به او به عهده ندارید. نهایتاً چون این نوجوانان در حال حاضر گرفتار تبلیغات دشمناند، در حدّ تذکر و دلسوزی و بدون دعوا و قهر، با آنها برخورد کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه آنچیزی برای ما ارزشمند است که از طریق حضرت حق برای ما گشوده شود، سعی کنید با یک برنامهریزیِ دقیق، جایی برای عبادات و تدبّر در قرآن باز کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنا است که در جواب سؤال شمارهی 16098 و 16167 عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صورتهایی که در ذهن است همان صور علمیه است که کاملاً در نزد ما است. آن استاد خواستهاند بگویند، مخلوقات از خدا جدا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در مورد ازدواج در همان حدّ است که تلاش کنیم آنچه مصلحت ما است در مقابل ما قرار گیرد و سهلانگاری نکنیم. به همین جهت سخن آقای پناهیان در سؤال 16169 سخن عالمانهای است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که از آیات و روایات برمیآید، مصلحت ما از قبل تعیین شده. ولی اگر به آنچه که به راحتی برایمان پیش میآید راضی نباشیم و آنچه خداوند برایمان انتخاب کرده است را نخواهیم، سرگردان میشویم. مثل فردی که خداوند در فلان روستا خلقتش را رقم زد و زندگی او را در آن روستا به بهترین شکل فراهم نمود ولی هوس حضور در شهرهای بزرگ، او را سرگردان اجارهنشینی و چندشیفتکارکردن کرد. البته این یک مثال است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان به تقدیر خود راضی شود، آنچه بهترین است و مصلحت است، برای او پیش میآید. ولی اگر به تقدیر خود راضی نباشد و در چشم و همچشمیها قرار گیرد و خود را به آب و آتش بزند، آری! آنچنان سرگردان میشود که بعضاً به انواع طلاقها نیز گرفتار میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» إنشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده سالهای قبل این متن را دیدم ولی در جمعبندی، دستور آیت اللّه جوادی را راحتتر میدانم که میفرمایند بهترین ذکر، یاد مرگ است. و در این فضا دستورات شرعی و عبادات در جای خود قرار میگیرد. لذا بیشتر به مباحث معاد باید پرداخت تا إنشاءاللّه بشود همواره خود را در قیامت احساس کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت تقدیر اصلی آن جوان و اجل مُسمّایش، نمردن بوده ولی به جهت کارهایی که کرده بود عمرش کوتاه شده بود - مثل آنکه میگوییم قطع رحم، عمر را کوتاه میکند - ولی چون با دعا، دفع آن بلیه را انجام داد به همان تقدیر اصلیاش برگشت نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای معرفت نفس رجوع انسان به حق، رجوعِ وجودی میشود و از این جهت «قلب» به میان میآید که مسیر عشق به حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی ما را متوجه میکند که چون خدا قادر است هر فعلی که انسان انجام میدهد با کمک به قدرت حضرت حق است. ولی این بدین معنا نیست که جهت فعلِ ما نیز در قبضهی حق باشد. ما میتوانیم به مسجد برویم و میتوانیم به میخانه برویم و از این جهت ما مسئول اعمال خود هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بنده در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» عرایضی در این مورد کردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین روش تزکیه رعایت تقوای الهی است. به نظر بنده سه جلد کتاب «مقالات» مرحوم آیت اللّه شجاعی«رحمةاللّهعلیه» در این مورد کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که روسیه بر اساس حضور قبلی که در بندر طرطوس در سوریه دارد و قراردادی با آن کشور از قبل داشته، موضوع فرق میکند با آن نوع تقسیمبندیهایی که ما در فقه خود داریم که در مقابل تجاوز کفار به بلاد مسلمین وظایفی را به عهده داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع چندانی ندارم. کتاب «هنر مقدس» از «بوکهارت» نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب بسیار خوبی است و اساساً رنهگنون از نادر، متفکرانی است که در نقدِ غرب به روشی حکیمانه وارد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر باید همان مطالعهی «بدایه و نهایه و اسفار» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن مى فرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا»[1] خدا آن گاه كه بنى آدم در پشت پدرانشان بودند از آنها اقرار به ربوبيتش گرفت و آنها تصديق كردند و بلى گفتند. بديهى است كه اين رويارويى و اخذ پيمان دلالت بر وجود انسان و ادراك او در نشئه هاى قبل از دنيا دارد. بنابراین هرکس با فطرت خود میتواند متوجه باشد چه کاری حق است و چه کاری باطل است و در واقع پیامبران متذکر همان چیزی هستند که فطرت انسانها بر اساس آن سرشته شده است. قرآن در تذكرى بسيار عميق و عالمانه مى فرمايد: «فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لَا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لَكِنَّ اكْثَرَ النَاسِ لَايَعْلَمُونَ»[2] پس به پا خيز و جهت خود را در جهت دينِ حنيف قرار ده كه آن همان سرشت و فطرتى است كه خداوند انسانها را بر اساس آن خلق نموده، اين فطرت در بين انسانها يكسان است، اين دين و راه پايدارى است ولى اكثر مردم متوجه اين موضوع نيستند. درنتيجه به زندگى خيالى و كارهاى ناپايدار خود را مشغول مى كنند و با پوچى و بى ثمرى زندگى روبه رو مى شوند. انسان بايد به پا خيزد و جهتش را جهت پيامبران بزرگ قرار دهد. چون جهت آنها بر اساس دين خدايى است كه سرشت آدميان را نيز بر آن اساس سرشته اند. اينكه مى گويد سرشت انسانى به دست خدا سرشته شده يعنى گرايش «جان» انسان به سوى خداست. به عبارت ديگر بنيان «جانِ» انسانها الهى است. پس كسى كه به خدا رجوع كند به بنيان جان خودش رجوع كرده است و كسى كه از خدا دور شود از «جانِ» خودش دور شده است. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره ى اعراف، آيه ى 172.
[2] ( 1)- سوره روم، آيه 30.