بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: تا علم به خدا و قیامت به مرحله قلب و جزئیت و وجدان نرسیده باشد ایمان محسوب نمی شود. استاد منظور از جزئیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزئیت در این‌جا معنا ندارد. همان قلب و وجدان برای علم به خدا و قیامت کافی است تا انسان به مقام ایمان برسد. موفق باشید

27550
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، نوجوان ۱۷ ساله ای هستم که بحمدالله با مطالعه آثار شما توانستم در مبانی معرفت دینی بهتر تعمق کنم و عشقم به انقلاب بیشتر و بیشتر شود و الان بعنوان یک نیروی فرهنگی مشغول بکارم و در تبیین انقلاب اسلامی و معرفت دینی تونستم خدا رو شکر به مدد الهی و مطالعه ویژه آثارتون با هم سن و سالهای خودم و جوانان و نوجوانان هم صحبت بشم و تبیین معارف در حد مطالعات خودم بکنم. دیدم که غالبا به نوجوانان توصیه دارید که کتاب جوان و انتخاب بزرگ یا کتاب چه نیازی به نبی رو بخونند و خب من در عین مطالعه این آثار، خودم مشتاق شدم و خانواده علی الخصوص مادرم که مدرس فلسفه هستند، دیگر آثارتون در بحث انقلاب اسلامی، معرفت النفس و غربشناسی رو هم مطالعه کردم و تونستم در همین سن یک گام مهم بردارم. هدفم این بود که یک نیروی حقیقی انقلاب و تمدن نوین اسلامی باشم و از همین اکنون زندگی منظم و منضبط رو در راستای هدف بزرگ زندگی ام بچینم. اما استاد گاهی در برنامه ریزی و کارهایم، حالت خوف پیدا می‌کنم. می‌گویم نکند الان کار بهتری برای انقلاب می‌توانم بکنم و نمی‌کنم و نکند همچنان ظرفیت نفس مجرد و روح ام آماده برای برداشتن در این مسیر نشود و گاهی ناراحتم که برنامه های آموزش و پرورش چرا خودش مانعی برای ماندن در صراط انقلاب و اینکه انسان انقلاب باشم نه انسان در بستر دولت شهرهای مدرن. امیدوارم روزی نیاید که چند سال بعد کلا از این مسیر برگردم و چند سال بعد با بدبینی گذشته ام را ببینیم و بگویم چرا من در راه انقلاب و تمدنش بودم و نباید در این راه می‌رفتم و این راه خطا بود. برخی از آشنایان و افرادی که می‌شناسم، اول پیروزی انقلاب خودشان انقلابی و یاور امام و مبارز بودند ولی الان صد و هشتاد درجه از مسیر آن سالها برگشته اند و از طرح ریزی آن سالهایشان ناراحت اند و الان با اندیشه انقلاب رسما زاویه دارند. امیدوارم روزی چنین نرسد که برنامه ها و فعالیت های کنونی ام در راستای آن هدف بزرگ و این فعالیتم در عرصه فکری_اجتماعی برای انقلاب مرا ناراحت کند و مواضع زاویه دار و خلاف راه انقلاب و امام که اکنون مطمئنم مسیر حیات بخش بشر است، بگیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه به سراغ شما می‌آید و شما را در برمی‌گیرد، همانی است که باید باشید پس جای نگرانی نیست که بگویید نکند باید کار بهتری کرد. نمونه ی این نحوه سلوک را در کتاب «خون دلی که لعل شد» می‌توانید بیابید که چگونه رهبر معظم انقلاب خود را در معرض آنچه ایشان را در بر می‌گرفت، قرار می‌دادند اعم از تأمّل در قرآن و حتی مطالعه‌ی رمان‌های مهم دنیا ۲. عمده، رویکرد ما به انقلاب است. رویکرد سیاسیون و نگاه حزبی، شایسته‌ی ماندن در انقلابی که بناست افق بشر را در جهانی ماورای دنیای سکولار به ظهور آورد، نیست. رویکرد صحیح شهید قاسم سلیمانی‌ها و شهید آوینی‌ها موجب شد راهی بس گشوده در بستر انقلاب مقابل آن‌ها گشوده شود، در آن حدّ که آن افراد خود را امیدوارترین افراد نسبت به آینده و در جهانی احساس می‌کردند که جهان خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و جهانِ توبه‌ی بشر است. موفق باشید  

27420
متن پرسش
سلام استاد جان: در جواب اینهایی که همه مشکلات کشور را به رهبر نسبت می دهند و می گویند طبق قانون اساسی رهبر با این همه اختیاراتی که دارد مثلا رئیس قوه قضاییه را خودش تعیین می کند پس چرا این همه فساد هست اصلا این همه فساد و پارتی بازی و بی عدالتی در ارگان های دولتی هست اگه قوه قضاییه برخورد قهریه محکمی می کرد آیا وضع کشور این چنین بود چه چور از رهبر عزیزمون دفاع کنیم استاد این همه فساد مقصرش کیه قوه مجریه مقننه یا قضاییه یا همگی؟ رهبر چطوری می تونه جلوشون رو بگیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حاکمیت حضرت علی «علیه‌السلام» هم عده‌ای در انحراف بودند، حضرت هم در حدّ خود اقدام می‌کردند ولی مردم، خودشان باید اصلاح شوند. فرق نظام اسلامی با نظام شاهنشاهی آن است که در آن نظام، حاکمان فاسد بودند، پس مردم باید خودشان در اصلاح جامعه بکوشند وقتی حاکمان مانع اصلاح جامعه نیستند وگرنه اگر امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هم حاکم باشند برای اصلاح جامعه کافی نیست. موفق باشید

27219
متن پرسش
سلام و عرض ادب: چرا برخی افراد با وجود اینکه به مطلب و حقیقتی یقین پیدا می کنند و در تحصیل آن می کوشند ولی به آن ایمان و باور پیدا نمی کنند مثلا به پیام انبیا؟ آیا علت عدم تقوا این است که قرآن می فرماید اینها بجای تقوا بنیان فکری شان بر پرتگاهی مهلک است و لذا پایه فکرشان بسمتی است که انحراف دار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان‌ها باید در دو راهیِ گرایش به فطرت و نفس امّاره، خود را انتخاب کنند که در کجا قرار گیرند تا بهتر با «خود» کنار آیند. خداوند قاعده‌ی جهان را اینچنین خواسته و شکل داده، حال «إمّا شاکراً و إمّا کفورا».

قرآن در آيات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا مي‌دهد كه انسان ذاتاً حق را مي‌شناسد و ربوبيت او را پذيرفته، مي‌فرمايد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسل‌هايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت مي‌دهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك مي‌كني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟

 نتايج آيه:

    الف – ذات همة انسان‌ها با پروردگار خود روبرو شده‌است.

    ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت داده‌اند.

    ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را مي‌شناسند.

      د – در قيامت بدكاران نمي‌توانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بي‌اطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.

    ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نمي‌توانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانه‌اي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همه‌شان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسان‌هايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسان‌ها نگذاشتند صداي فطرت‌ در جانشان خاموش شود.

    و - اين نوع رويارويي با پروردگار كه از طريق علم حضوري و شهود قلبي انجام مي‌گيرد، جاي انكار و عذري باقي نمي‌گذارد.

    ز - چون انسان فطرت و ذاتي دارد كه آن ذات و فطرت، خدا را مي‌شناسد، انسان مي‌تواند با فعّال نگه‌داشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخيص دهد.

    ح – كار مربي در اصلاح انسان‌ها «ذكر و تذكر» به حقايق است تا انسان براساس فطرتش به خود آيد و به خود حقيقي‌اش كه از رسيدن به آن راضي است، دست يابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلي را در پذيرفتن نداي فطرت و يا پشت‌كردن به آن، خود فرد به‌عهده دارد و به همين جهت هم مي‌شود از يك پدر و مادر در شرايط مساوي دو فرزند به‌وجود آيد كه يكي كاملاً به فطرت خود پشت كرده‌باشد و لذا نبايد نقش محيط و خانواده و امثال اين‌ها را عمده كرد و بدي بدكاران را از دوش آنها برداشت، و يا والدين علت اصلي انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. موفق باشید  

26885
متن پرسش
سلام و عرض ادب: بر طبق حدیث امام صادق (ع)، نهایت عبودیت، ربوبیت می شود. آیا دو مفهموم عبودیت و ربوبیت کاملا متضاد با یکدیگر نمی باشد، پس چگونه است که انسان می تواند با عبودیت به مقام (ربوبیت) برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل وجود مقدس پیامبر خدا و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» که اراده‌ی آن‌ها برای تحقق آنچه می‌خواهند کافی است و به یک معنا عبودیت آن‌ها منجر به نوعی ربوبیت شده، کاری که حضرت امام روح اللّه «رضوان اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل استکبار انجام دادند و به قول خودشان زلزله‌ای در اردوگاه آن‌ها به‌وجود آوردند. موفق باشید

26591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اینکه می گویند هر علم حصولی به علم حضوری بر می گردد منظور چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «معرفت نفس و حشر» را دنبال بفرمایید.

25570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید من اصلا هیولای اولی رو نمی فهمم. اگر میشه یه متنی که توضیح داده باشه این بحث رو معرفی کنید. و اینکه نفهمیدن این بحث آیا خللی در مباحث عرفان وارد میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظری به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بیندازید، بد نیست. ۲. عدم پذیرش هیولایِ اولی، هیچ خللی به سلوک انسان وارد نمی‌کند. زیرا یک فرضِ ذهنی است. موفق باشید

25375
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفا بگین که ملاک موسیقی حرام چیه و چطور تشخیصش بدیم؟ چرا اهل بیت (ع) و خداوندگار غنا رو حروم میدونند؟ اصلا فلسفه اینی که میگن فلان کار حرومه چیه؟ میشه گفت هرچه که دین گفته حرومه به علت اینه که اون چیز غفلت از یاد خدا میاره یا ضرر جسمیش هم مد نظره؟ استاد عزیز! موسیقی در سیر و سلوک تاثیر داره یا نه؟ شما مخالف موسیقی هستید یا نه؟ بعضیا میگن نمیشه موسیقی گوش نداد آیا درسته؟ به نظر شما بهترین موسیقی قرآنه؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین معتقدند موسیقی در ذات خود حرام نیست، مگر آن‌که انسان را مشغول توهّمات و خیالات کند. بنده مخالف موسیقی نیستم وقتی موجب توجه به امور متعالی شود. مثل موسیقی سرود «ای مطهر» و یا موسیقیِ سرودهای آقای حامد زمانی. موفق باشید

24880
متن پرسش
با عرض سلام: من فارغ التحصیل فوق لیسانس نساجی دانشگاه صنعتی اصفهانم، طبق علاقه ای که در دوران تحصیل حاصل شد علاقمند به دروس دینی شدم و با مخالفت خانواده نتونستم حوزه برم، اما آتش آن همواره در سینه ام هست، آیا به نظر شما با تفسیرقرآن و سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری این حس من جواب داده میشه یا دارم اشتباه میرم؟ البته خیلی آهسته هم دارم حفظ قرآن می کنم. من الان متاهلم و دو تا بچه کوچولو دارم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن و روایات بسیار امرِ کارسازی است و ما را در دنیایی بس گشوده و گسترده که تا ابدیت گشوده است، قرار می‌دهد. موفق باشید

24389
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد سینه ام تنگ شده بذارید درد و دل کنم مطمئن هم هستم با دعای شما و مخاطبان خوب این کانال گره ما باز میشه استاد جان به ما میگن ازدواج کنید دینتون کامل بشه، حدود ۶ماهه ازدواج کردم احساس می کنم هرچه حال معنوی بود رفته، اعمالم کلیشه ای و بدون ذره ای روح شده، نه نماز شبی، نه خلوتی، نه بی توجهی به دنیا، نه بیداری سحر، نه نافله باحالی، الحمدلله درآمدم خوبه اما همین درامد هم بلای جانم شده، من که از دنیا و ظواهرش روزی متنفر بودم، دغدغه ام شده چرخیدن و نمای ساختمانها مقایسه کردن، خانه ام این مدل بسازم یا آن مدل، شیک بودن و جلب توجه کردن به جانم افتاده، آرامش و بی توجهی به دنیا همش رفته، خانواده خانمم مذهبی هستن اما غیبت کردن و حرف این و آن زدن و ظواهر مادی و مقایسه کردن ها و ظواهر برایشان عادی و مهم هست، ما که نزدیک آنها ساکن شدیم این بلا به جان من هم افتاده. قسطها و بیمه ها و بدهی ها تمام ذهنم مشغول کرده، شب می خواهم چند ساعت زودتر بخوابم سحر دو رکعت نماز و نافله ای بخوانم& تا نگاه می کنم شب نشینیه، ساعت ۱۲/۵ شده حالا آماده خواب میشیم خانم که روزا خوابه تازه سرگرمی هاش شروع میشه، تلوزیون، ظرف شستن، واتس آپ و هزار برنامه. ساعت ۱/۵ تا ۲ تازه بخوابیم، خیلی هنر کنم نیم ساعت بعد اذان بیدار بشم، بعضی روزا هم خیر سرم آفتاب بلنده و بیدار نشدم. ۳ ساله رو کتاب معاد و بازگشت به جدیترین زندگی درجا می زنم هنوزم صوت ۳۰ جلسش مونده، رغبت به کسب معرفت ازم دور شده. مسجد میرم نمازام منتظرم تموم بشه و برم دنبال هیچ و پوچ. خانم فکر کردیم مذهبی درجه یک هست، حافظ کل قرآنه ولی یک بار سراغ قرانش نرفته، فقط نماز و روزه، کارش شده سایتها و مدل ها زیر و رو کردن، حرف این و اون زدن، می ترسم روز بروز رنگ معنویت از زندگیم دورتر بشه، استاد سرتون رو درد آوردم شرمنده، راه کاری بدید، سخنی با ما بگید دل تنگ ما فراخ بشه و در پی بهجت سر از پا نشناسه. استاد ما همیشه بعد از پدر و مادرمون تو دعاهامون اسم شما را می آوریم چندین ساله. یا علی، عبد تشنه رو دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال خودتان باید زندگی خود را در اختیار بگیرید و مطابق برنامه‌ای که از طریق دین به خودتان می‌دهید؛ برنامه‌های قوه‌ی واهمه را کنترل کنید. مؤمن باید برای هر چیزی تعریف داشته باشد حتی برای شب‌نشینی، نه آن‌که بگذارد هرچه پیش آید، خوش آید. موفق باشید

24163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد یک بار همین پیام را برایتان ارسال کردم شما لطف فرمودید و جواب ندادید اگر امکانش هست این بار جوابم را بدهید چون شدیدا به جوابتان نیازمندم. ان شاءلله خدا جوابتان را بدهد، در صورت لزوم به ایمیلم ارسال کنید یا در همین سایت جوابم را بدهید: استاد عزیز من پدر و مادری ۷۰ ساله دارم که با هم بر سر مسائلی مشاجره و بحث کردند و پدرم خانه را برای چندمین بار ترک کرده و در شرکت محل کار اینجانب اسکان گزیده، ضمنا پدرم این بار هم به خاطر خانم همسایه! با مادرم مشاجره کرده است، حالا هم فکر می کنم از من انتظار دارد (البته به صورت ناگفته) که مادرم را به پابوسش ببرم، ولی من اینکار را نکرده ام و در خانه مادرم برای اسکان یک همخانه ساخت و ساز کرده ام، می خواستم ببینم که آیا کار بنده اشتباه و جفا به پدر بوده؟ و آیا تکلیف من در این درگیری ما بین پدر و مادر چیست و سوم اینکه آیا مادرم باید دوباره با پدرم زندگی کند یا نه؟ چون مادرم می گوید من از دست او خسته شده ام و دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم. آیا من باید او را ترغیب به زندگی دوباره با پدرم کنم یا نه؟ و آیا حمایت من از مادرم که به طور ضمنی باعث جدایی آن دو نفر شده است اشکال دارد؟ چون مادرم تنهاست و نمی تواند شبها تنها در منزل بماند. ضمنا بنده نیز بر سر همین مسائل با پدرم مشاجره کرده ام، آیا کارم اشتباه بوده و حالا باید از وی رضایت بگیرم؟ التماس دعا و آرزوی عاقبت به خیری برای خودم و شما استاد بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۱۵۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید با کسی در میان بگذارید که کلیّت فضای زندگی شما را می‌شناسد. رویهمرفته هر کدام از زن و شوهر که برای ادامه‌ی زندگی کوتاه بیایند، مطمئن باشند برکات دنیوی و اخروی بیشتری نصیب خود کرده‌اند. موفق باشید

23116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت به استاد عزیز: یک: با توجه به اینکه توصیه به سحر خیزی در دین شده است و برکات زیادی در سحر ها هست اما این باعث میشه صبحها کسل و خواب آلود باشیم، چه راهکاری هست هم آن را دارا شویم و هم کسالت صبگاهی از ما دور شود؟ دو: چه عملی بهتر است در سحرگاه، آیا نماز شب یا تفکر یا قرائت قرآن، کدام را در پیش گیریم؟ ببخشید که سوالهایم مشوش است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. زودخوابیدن ۲. غذای سنگین‌نخوردن  3- نگاه خود را کنترل‌کردن، به خصوص بعد از نماز عشاء مشغول دیدنِ این سریال‌ها نشدن  ۴. با وضوخوابیدن. در سحرگاهان آن‌چه اولویت دارد نماز شب است، حتی اگر تماماً در حضور نباشیم. موفق باشید

20237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: استاد سوالی داشتم از خدمتتون، اگر طبق روایات گوشت گاو ضرر دارد، چرا در آیه ‌69 سوره هود. آمده که حضرت ابراهیم آن را ذبح می کند؟ اگر میشه همین مثال را برای درمان برص با گوشت گاو هم بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌‌چه در روایات هست کراهتِ خوردن گوشت گاو می‌باشد. شاید در آن شرایط چنین اقتضاء می‌کرده است و در جریان درمان برص از طریق گوشت گاو نیستم. موفق باشید

31610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: این سوال یکی از دوستان است. ایشان تازه پیوسته اند به لب المیزانی ها، خدا حفظشان کند. چطور می‌شود که عرفان به این پیچیدگی و دقت و ظرافت آیت الله بهجت میگن: نماز اول وقت حتی بدون حضور قلب انسان را به درجات عالی می‌رساند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در بستر سنت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» قرار گرفت، در مسیری که در مقابل خود می‌یابد و جلو می‌رود به کمالاتی می‌رسد که مربوط به آن حضرت است. مثل آن‌که به نور حضرت، طلب رفع حجاب بین خود و حضرت حق می‌کند. در این جا است که علاقه‌اش برای رفع حجاب بیشتر به معارف عالیه و عرفان می افتد زیرا «غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر». موفق باشید

30882
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. ببخشید استاد در برنامه زندگی پس از زندگی، از کارشناس اعتقادی حجت الاسلام محمدی استفاده می کنند و ایشون در تأیید اینکه اینها (تجربه گران) مرده بودند و زنده شدند معجزات ائمه و پیامبران دال بر زنده کردن مردگان را ذکر می کنند و دقیقا اسم بدن برزخی را برای تأیید حرف اونها می آورند. این چطوری است؟ واقعاً اینطور هست که مرده بودند و زنده شدند و بحث تجرد روحی چی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهند مسامحتاً موضوع را مطرح کنند وگرنه برای این نوع مرگ‌ها هنوز برزخی واقع نشده. قرآن در اين رابطه مى‏ فرمايد: «حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ».[1] چون آن كفار را مرگ فرا گرفت، تقاضا مى‏ كنند؛ پرودگارا مرا برگردان بلكه عمل صالحى در آنچه ترك كرده‏ ام انجام دهم. جواب مى‏ شنود ديگر نمى‏ شود و تا قيامت مانعى پشت سر آن‏ها هست كه نمى‏ توانند به دنيا برگردند. پس معلوم مى‌‏شود آن‏ها، اولًا: پس از مرگ و قبل از قيامت در عالمى بين دنيا و قيامت قرار مى‏‌گيرند. ثانياً: در آن دنيا هوشيارى و شعور دارند و نتيجه كارهايشان را مى‏ يابند كه پشيمان مى‏ شوند و تقاضاى برگشت به دنيا را مى‏ كنند. ثالثاً: اين تمنّا در شرايطى است كه فاقد نفس امّاره- كه موجب انجام گناه و غفلت است- هستند، ولى اگر به دنيا برگردند به اين جهت كه زندگى دنيايى همواره با نفس امّاره همراه است، دوباره همان كارهايى را انجام مى‏‌دهند كه در مدت عمر خود انجام دادند و اين است كه در جواب به آن‏ها گفته مى‏ شود: «كلّا إنّها كلمةٌ هو قائلُها» نه! راست نمى‌‏گويند، اين يك حرفى است كه اين‏ها مى‏‌زنند و لذا خداوند مى‏ فرمايد: «و لَو رُدُّوا لَعادوا لِما نُهُوا عَنْهُ و إنَّهُم لَكاذِبُونَ».[2] اگر آنها برگردند باز به همان كارهايى كه پيامبران در دنيا از آن كارها بازشان مى‏ داشتند، برمى‏ گردند و آنها دروغ مى‏ گويند.

و ملاحظه می‌کنید که این فرآیند، فرآیندی نیست که برای این نوع افراد پیش آمده باشد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره مؤمنون، آيات 99 و 100.

[2] ( 1)- سوره انعام، آيه 28.

29333
متن پرسش
سلام و ارادت: اگر خدا هست پس چرا ظلم هایی مثل تجاوز و کودک آزاری و... صورت میگیره؟ برهان نظم رو قبول دارم ولی این سوالی هست تو ذهنم که نمیتونم انکارش کنم. لطفا جواب درون دینی ندهید و هر جمله ای می فرمایید لطفا عقلی و استدلالی بفرمایید و نه ادعایی. که تکلیف خودم رو بدونم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند راه‌های رستگاری را به حکم ربوبیتش از طریق پیامبران در مقابل بشر می‌گشاید تا هرکس خواست بتواند راه رستگاری را پیدا کند. ولی اگر مانع اعمال خلاف انسان‌ها بشود، عملاً میدان امتحان انسان‌ها را در دنیا بسته است و در آن صورت معلوم نمی‌شود چه کسی انسان شایسته‌ای است و چه کسی چنین نیست. آری! خداوند مسلّم تا آن‌جا به انسان‌های ظالم میدان می‌دهد که امتحان آن‌ها صورت گیرد، ولی جهان را در اختیار جنایتکاران نمی گذارد و به وقتش به نحوی با آن‌ها برخورد می‌کند. نمونه‌اش صدام حسین بود. از آن طرف، مگر تجاوز صدام حسین این طرف معادله را نیز ناخواسته به پرورش و تکامل نکشاند تا ملتی آبدیده در مقابل آن تجاوز شکل بگیرد؟ خلاصه در یک دیدگاه توحیدی می‌توان گفت: «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». موفق باشید

29292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسش های قبلی فرمودید که این برکت تشیع است که در جهان نیهیلیسم زده می‌تواند به ما معنای حیات را عطا کند. چگونه می‌توان این حقیقت را درک کرد و متوجه شد که امروز راه عبور از نیهلیسم عالم در تشیع عزیز و فکر می‌کنم البته به فرمایش خودتان در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی در خود ذات انقلاب اسلامی است که تجلی حرکت منزل به منزل غدیر و تجلی «والله یعصمک من الناس» است و عقبه غدیری و افق مهدوی دارد؟ چگونه تشیع در برابر نیهلیسم عالم قرار می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا حرکت اربعینی و یا دفاع مقدس و شخصیت‌هایی مثل حاج قاسم در این رابطه نیستند؟ سال های قبل عرایضی در رابطه با رخداد اربعینیِ این سال‌ها شد که إن‌شاءالله می تواند در این رابطه متذکر این امر باشد که چگونه آموزه‌های تشیع توان عبور از نیهیلیسم را دارا می‌باشد. در این مورد می توانید مطالبی را در قسمت یاد داشت ویژه سایت دنبال بفرمائید.     موفق باشید

28958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام:بنا به قولی که به حضرت استاد داده بودم، سیرهای مطالعاتی متنوعی ایجاد کردم و ادامه دارد، اولین سیر را طبق نیازی که دیدم سیر مطالعاتی مخصوص کارگران ایجاد کردم که خودشان این را به من گفتند، بالاخره بنده چندین سال است بین کارگران کار و زندگی می‌کنم، و دیدم زاعقه ها و طرز تفکر ها و نحوه ورود خروجشان به مباحث را، لذا طبق وقت کمشان، حوصله کوتاهشان، و لب مطلب خواهیشان، سیر مطالعاتی تنظیم گردید، البته بنده این را ها را امتحان هم کردم، سر ساختمانی که کار می‌کردیم یکی از برادران افغان که گچ کار بود، با همین سیر ما جلو رفت بسیار خوب هم نتیجه گرفت، بحمدلله و پیگیر سایر مباحث شد‌. ولی بنده در ذهنم اینطور نیست که این سیر را دوستان ویرایش نکنند، بلکه بنده امید دارم این موضوع بابی شود که این سراپا گناه باعث باز شدن بابش شود بلکه دوستان بنا بر شخصیت هر فرد غذایی جلوی رویش بگذارند، کاری که شما بزرگوار یک تنه چند دهه آن را انجام دادید. ولی متاسفانه کمتر در شاگردانتان دیده می‌شود، مگر یک آقای موسویانی طبق خلقیات هرشخص سیری خاص به او بگوید و امثال این بزرگوار. لذا این مورد ان شاءالله بابی شود در این راستا که همانطور که بنیاد شهید مطهری سیرهای گوناگونی ایجاد کرده و می‌کند، ما هم سیرهای گوناگون برای ذائقه های گوناگون ایجاد کنیم. علت اینکه بنده اول به کارگر‌ پرداختم نه این بود که خودم الان کارگری می‌کنم به علت حساس بودن این قشر زحمت کش بود، این بندگان خدا بدجور نیاز به توجه دارند. لذا در سیر عمدا به وقتشان اشاره شده، عمدا به رایگان بودن کتب در سایت اشاره شده، عمدا چند پرسش و پاسخ شما در باب عدالت اجتماعی و گفتگو با کارگران و ... گزینش شده. با تجربه چندین ساله ام در کنار اینها این سیر تنظیم شد. لذا به دوستان بفرمایید اگر قصد تغییرات هم داشتند، به نکات بنده حتما توجه فرمایند و بدانند که خود بنده هم می‌دانم اینها حاشیه است، ولی همین حواشی به دل آنها امید می‌دهد. ان شاءالله در حال تنظیم سیرهای دیگر هستم که شاید هفته ای یا دو هفته ای یک سیر برایتان در ایتا فرستاده شود جهت بازبینی و ویرایش دوستان ان شاءالله. سیرهای در دست تنظیم: سیر مطالعاتی نوجوان، سیر مطالعاتی جوان، سیر مطالعاتی بزرگسالان، سیر مطالعاتی دختران، سیر مطالعاتی زنان، سیر مطالعاتی مخصوص نا بینایان، سیر مطالعاتی مخصوص ناتوانان و .... نکته آخر بنده این که تمام سیر ها طوری تنظیم خواهد شد که راهنمایی بشوند که باقی سیر را هم بتوانند دنبال کنند (اگر روزی خواستند این کار را بکنند) پیشنهادی داشتید با جان و دل در خدمتم و ملتمس دعای شما هستم. و کوچک شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله رفقا در شرایطی از نظر روحی و تاریخی هستند که هر کدام، انعکاسِ دیگری است و در این حدّ به هم نزدیک می‌باشند. حال که خداوند این حساسیت را در روح و روان جنابعالی ایجاد کرده، پیشنهاد بنده آن است که با حوصله، خودِ جنابعالی مباحثی را تحت همین عنوان «سیر مطالعاتی» برای افراد مختلف تنظیم کنید تا ما بقیه را به آن تنظیمات ارجاع دهیم و تفاوت‌های جزئی ضرری به اصل کار نمی‌زند. خیلی معطل بقیه نباشید. موفق باشید

28824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ما داشتیم از حوزویا ناامید می‌شدیم که خدا شما رو سر راهمون گذاشت. استاد جان الان در بعضی شهرستانای کوچیک هیئتا هیچ سخنران مناسبی ندارن. تو شهر ما از جاهای دیگه هم دعوت میکنن ولی واقعا طلبه ها سواد چندانی ندارن. یکیشون یبار اومد رو منبر داد زد گفت خانم شما شعور نداری تابلوی تو شهرتون رو بخونی که گفته حجابتو رعایت کنی؟ همون لحظه من دیدم یه دختر نوجوون که کمی موهاش پیدا بود دست کل خانوادشو گرفت و از مسجد رفت و یه چیزی به حاج آقا گفت. امسال باز یکی رو آوردن که دو ساعت جلسه بیش از یک ساعت حرف میزنه. حرفاشم منطق و سیر خاصی نداره از هر دری سخنیه. از این حاج اقا سرزنشیا. مثلا میگه رای دادی به روحانی حقته حالا اینجور شد. استاد یعنی تو جلسات اینا آدم فقط زجر میکشه. جای دیگه ای هم نیست آدم بره. بنده خودم تصمیم گرفتم بذارم سخنرانی تموم شه بعد برای مداحی برم‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین دلیل باید در بستر حوزه‌ی علمیه حاضر شوید و اسلامی را به میان آورید که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کنند.

از آن‌جایی که حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله»  غم ملتی را می‌خوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و از آن‌جایی که خداوند به حکم ربوبیت‌اش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسان‌ها متوجه‌ی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ خداوند حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را به پیامبری برگزید.

با اسلام‌آوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت[1] ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آرام‌آرام آن صمیمیت‌ها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنی‌امیه کینه‌ و دشمنی در جامعه‌ی اسلامی به اوج خود رسید. این‌جا بود که اصحاب رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به‌خصوص اهل‌البیت آن حضرت به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند. موفق باشید

 


[1] - به برخورد انصار با مهاجرین و تقسیم اموال خود با مهاجران، و یا قضیه‌ی «يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة»(حشر/9) خودشان به آن آب در آن خونریزی و تشنگی نیاز داشتند، ولی دیگری را بر خود ترجیح دادند؛ نظر شود.

27253
متن پرسش
با سلام: آیه ۱۱۴ بقره «وَ مَنْ‌ أَظْلَمُ‌ مِمَّنْ‌ مَنَعَ‌ مَسَاجِدَ اللَّهِ‌ أَنْ‌ يُذْکَرَ فِيهَا اسْمُهُ‌ وَ سَعَى‌ فِي‌ خَرَابِهَا أُولٰئِکَ‌ مَا کَانَ..» «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟! شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این (کانونهای عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایی است و در سرای دیگر، عذاب عظیم (الهی)!!» در این آیه خدا ستمکارترین افراد را کسانی می داند که مانع رفتن به مساجد می شوند. آیات قران محدود به زمان و مکان خاص نیست و برای امروز صدق می کند. آیا ایستادگی در برابر قرآن و فرامین خدا شایسته جامعه اسلامی است؟ آیا دچار خسران نشده ایم؟ آیا مساجد که پایگاه الهی است را تعطیل کرده ایم و برای خودمان دلیل تراشی می کنیم توقع مغفرت هم داریم؟ آیا مانند کافران که خوشحال می شوند مساجد تعطیل شوند نیستیم؟ در تفسیر نمونه هم ذیل آیه توضیحات زیر آمده که خیلی نزدیک به شرایط الان است. بدون شک مفهوم آیه فوق، مفهومى وسیع و گسترده است و به زمان و مکان معینى محدود نمى شود، همانند سایر آیاتى که در شرائط خاصى نازل گردیده، اما حکم آن در همه قرون و اعصار، ثابت است. بنابراین، هر کس و هر گروه به نوعى در تخریب مساجد الهى بکوشد، و یا مانع از آن شود که نام خدا و عبادت او در آنجا انجام گیرد مشمول همان رسوائى و همان عذاب عظیم است که در آیه اشاره شده. توجه به این نکته نیز لازم است که جلوگیرى از ورود به مسجد، و ذکر نام پروردگار و کوشش در تخریب آن، تنها به این نیست که مثلاً با بیل و کلنگ ساختمان آن را ویران سازند، بلکه هر عملى که نتیجه آن تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد نیز، مشمول همین حکم است. چرا که در تفسیر آیه «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ... (۵) چنان که خواهد آمد، طبق صریح بعضى از روایات،(۶) منظور از عمران و آبادى مسجد تنها ساختمان آن نیست، بلکه حضور در آنها و توجه به محافل و مجالس مذهبى که در آنها تشکیل مى گردد و موجب یاد خدا است نیز یک نوع عمران است، بلکه مهم ترین عمران است. از طرف دیگر رهبر معظم فرمودند✅: ‏یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری ‎#کرونا، یک حسنه است؛ در نقطه‌ی مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است. لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید درب مساجد بسته می‌شد. آری! اگر گفته‌اند چون در نماز جماعت افراد به یکدیگر نزدیک می‌شوند و موجب نوعی ازدحام می‌گردد؛ فعلاً جماعت تشکیل نشود، ولی مگر نداریم اگر بلایی آمد، اهل مسجد از آن مصون‌اند؟ نوعی افراط‌کاری شده. مثل آن‌که مانع ورود به قبرستان‌ها شده‌اند. مگر قبرستان‌ها و مزار شهداء، پارک است؟! تصور بنده آن است کسانی در این مورد تصمیم گرفتند که تفاوتی بین مزار انسان‌ها و پارک قائل نیستند. موفق باشید    

27103
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید حدیثی که در کامل الزیارات آمده مبنی بر اینکه جسم مطهر ائمه علیهم السلام بعد از شهادت و دفن به عرش برده می شود و در قبور مطهرشان نیست صحیح است؟ و چگونه می شود گوشت و استخوانشان که در حدیث اشاره کرده به عرش برود؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در صعودِ گوشت و استخوان آن عزیزان نیست، بلکه چون از تدبیر بدن‌شان به‌کلّی آزاد می‌شوند و حقیقت‌شان عرشی است؛ تمام حجاب‌های بین آن‌ها و عالم بالا برطرف می‌شود و جسم مثالی‌شان را در عرش احساس می‌کنند و چون آن‌ها عرشی هستند به عالَمِ فرش و ارض و بدن مبارک‌شان نیز نظر دارند و زائر خود را مدد می‌کنند.

27005
متن پرسش
آیه ۱۱۲ انعام را رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی مطرح کردند «وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا» و گفتند:« هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می کنند؛ سیستم‌های اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند؛». ایشان وحی به همدیگر را کمک سیستم اطلاعاتی معنا کردند در حالی که وحی بیشتر به القای سریع (الهام) نزدیک است تا انتقال اطلاعات و اسناد. اینجا بعضی مسئله جنّ و علوم غریبه علیه جمهوری اسلامی را مطرح کردند ولی این هم با ادامه بحث رهبری که به جنگ احزاب (همکاری اهل کتاب و کفار) می پردازند ربطی ندارد چون در جنگ‌احزاب بحث دشمنان انسانی است نه جنی. طبق آموزه های قرآن شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه انسان بخواهد پس جنگ ما با انسانهای پذیرنده شیطان است نه جنگ مستقیم با جن. ادامه‌آیه این است که اینها را بگذار َو رعا کن: لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ. به قول علامه بحث این است تا خدا نخواهد کسی نمی تواند کاری کند. پس ما باید بیشتر خود را به خدای قادر نزدیک کنیم تا به علوم غریبه. نظر شما در این مورد نقش جن در دشمنی با انقلاب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نقش شیطان در آن حدّ است که ما با امیال خود دستگیره جهت ورودش ایجاد می‌کنیم و هر اندازه ملت منوّر به معارف توحیدی و اخلاق فاضله باشند، تأثیر شیطان خنثی می‌شود. ۲. همین‌طور که متوجه شدید حضرت آقا آیه را نمونه آوردند، ولی مصداق آن را نقشه‌های مربوط به علوم غریبه که کارشناسان بی‌بی‌سی به دنبال آن بودند، قرار ندادند، بلکه کمک‌های اطلاعاتیِ کشورها نسبت به همدیگر قرار دادند از آن جهت که روحی شیطانی در این بده‌بستان‌ها در میان است. موفق باشید

26604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همدل: چندین بار پیشنهاد تشکیل فضای تالار در سایت بمنظور بحث، تحقیق و ارتباط بین اعضا و علاقمندان و ... با موضوع های مندرج در سایت را مطرح نمودم موارد مشابهی که پیاده سازی و اجرا شده اند رو لینک دادم پیشنهاد رو پسندیدید ولی گویا کسی پیگیر ماجرا نبود. حیف انسانهای همدل و منفصل است که ارتباط با هم نداشته باشند و در اراده توان و بینش و افق دید و پایداری یکدیگر هم افزایی ایجاد نکنند. همه دوستان از فضیلت نماز جماعت بر نماز فرادا آگاهی دارند نیاز به توضیح شخص دیگر نیست. محاسن قبلا هم استاد گرامی گفتند با توجه به تعداد زیاد پرسش و پاسخ ها وجود چنین فضایی باعث میشه افراد پاسخ های خودشون رو از افراد دیگر دریافت کنند، افراد می توانند کتاب های خاص یا موضوعات خاص رو با هم بخوانند و به بحث بگذارند و یک مورد دیگر که استاد گرامی افزودند اینکه معارف و نکاتی که در بیانات و یا کتابها مطرح شده در فضای بحث و تحقیق از حالت اجمال به حالت تفصیل در بیاد. با این اوصاف یکبار دیگر پیشنهاد رو بطور کامل مطرح می کنم: در بسیاری از حوزه های تخصصی افراد اقدام به ایجاد فضاهای گفتگو یا به اصطلاح خودمان تالار گفتگو یا انجمن می کنند این فضا روی سایت و قابل دسترس همگان و یا با دسترسی محدود اعضا و یا ترکیب این دو می باشد. نمونه ای از این فضاها که برای امور مذهبی پیاده سازی شده اند سایت اسک دین و اسک قرآن می باشند. این فضاها بیشتر حالت شاگرد معلمی دارند و این پیاده سازی سلیقه ای است و عموما فضاهای گفتگو حالت محاوره ای بین اعضا دارند مانند همه سایت های علمی در این زمینه که ده بیست سال از عمر آنها می گذرد. برای نمونه فاروم های برنامه نویسی ـ فاروم های مهندسین ـ فارومهای گفتگو بورس ـ فارومهای فیلم بازی خرید کالا و ... نکته دو ـ پیاده سازی پیاده سازی این سایت ها با توجه به ابزارهای رایگان کدهای سایت که در دسترس عموم قرار دارد رایگان است و فقط احتیاج به سرور و دامنه دارد که این مورد را شما دارید و مشکلی نیست. سوم ـ منابع معروفترین انجمن سازها phpbb هست موارد دیگه هم موجود هستند http://www.php-bb.ir/forum/ متن کد موجود است و کاملا قابل اطمینان، توانمند و پرکاربرد و انعطاف پذیر است و با توجه به اینکه نظر مدیر چه چیزی باشد می توان فضای کاملا نظارتی و یکسویه و یا فضای کاملا گفتمانی و یا بین اینها ایجاد کرد و از این بابت قابلیت انعطاف بالایی وجود دارد. کسی که آشنایی در حد معمولی و حتی شاید بسیار کمتر با ساختن سایت داشته باشد می تواند انجمن گفتگو رو با طرحی که مد نظر شماست و فضایی که مناسب می دانید پیاده سازی نماید. پایدار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی سر در نیاوردم. ظاهراً از مواردی نیست که بنده در آن ورودی داشته باشم. موفق باشید

26126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این پاسخ موشکی انتقام بود؟ شاید حتی سیلی هم نبود اینطور که شواهد حاکی ست قبل از زدن موشک‌ها دولت عراق خبر داشته و شاید به آمریکایی‌ها خبر داده اند و آنجا را تخلیه کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۲۲ رجوع شود. عنایت داشته باشید ایران، تنها به جناب آقای عادل المهدی که از طرفداران خوب ایران است و چوب همین طرفداری از ایران را می‌خورد، خبر داد. موفق باشید

25715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در ادامه سوال ۲۵۶۷۵ که اشاره به نگاه اندیشکده تصریف دارد مبنی بر مادی بودن کل عالم سوالی که داشتم این بود که با توجه به روایتی که اشاره دارد نور خورشید از کرسی و نور کرسی از نور اهل بیت است و چون این نور نازله همان نور است پس عالم مادی است. و همچین در روایات تصریح شده که نور اهل بیت هزاران سال پیش از خلقت عالم خلق شده است. و همین اشاره به زمان نشانگر زمان مند بودن و مادی بودن عالم دارد؛ استدلال شما بر رد این نظریات چیست؟ چرا که جواب به سوال قبلی اصلا قانع کننده و مستدل نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید مبانیِ تفکر را درست کرد تا این روایات در جایگاه خود با ما سخن بگویند. «رسالة الولایه» از حضرت علامه و بحث «ده نکته در معرفت نفس» و نیز «برهان صدیقین» مقدمات خوبی برای فهم اشارات قرآنی و تذکرات روایی است. آیت اللّه مشکینی می‌فرمودند بعضی روایات را آن‌چنان بی‌حساب و سطحی می‌دیدیم که گمان می‌کردیم بعید است آن روایات از معصوم صادر شده باشد. ولی وقتی در محضر علامه‌ی طباطبایی می‌بردیم و ایشان از طریق تدبّر، ما را از سطح به عمق می‌بردند؛ تازه عظمتِ روایات برایمان روشن می‌شد. ما در مورد روایات هم مثل قرآن، مأمور به تدبّر هستیم که به یک معنا همان تفقُه در دین است. موفق باشید

نمایش چاپی