بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32319
متن پرسش

سلام استاد: عذرخواهی می کنم بابت زحمتی که ایجاد می شود. ان شاء الله خداوند جبران کنند. مباحث وحدت وجود، اسفار، تفسیر سوره توحید و وحدانیت خدا و... در حد فهم تئوری مطالعه شده است هرچند فهم و درک واقعی محقق نشده است. سوالی برای من پیش آمده که با تفکر و مطالعه نتوانستم پاسخش را پیدا کنم لطفا راهنمایی بفرمایید. با توجه به اینکه فقط الله وجود دارد و مخلوقات تجلی او هستند و جز او وجود ندارد، بودن مخلوقات به خصوص انسان به عنوان تجلی حق متصور است کشش انسان به سمت حق و اطاعت و انجام عمل صالح هم متصور ست، هرچند درکش سخت است، اما قوه اختیار او و رودررویی و مخالفت با الله توسط چه چیزی انجام می شود؟ الله که با خودش مخالفت نمی کند آیا می توان گفت؟ شدت و ضعف این تجلی عامل کشش و دوری می شود، انسانی با شدت وجود بیشتر به سمت درجات بالاتر وجود میل دارد و انسانی با ضعف وجود نسبت خود را با عدم و نیستی بیشتر حس می کند و به آن سمت حرکت می کند. و هرچه وجود ضعیف تر باشد، حق پوشیده تر و فرد در غفلت بیشتری است. با این توصیف عامل حرکت شدت و ضعف وجودی فرد است که رنگ و بوی اختیار ندارد. و اگر انتخابگری انسان را بپذیریم، هویت انتخاب گر انسان گویی یک هویت استقلالی است که با توجه به وحدانیت خدا قابل فبول نیست. استاد بی زحمت راهنمایی کنید و اگر منابعی برای فهم این مطلب موجود هست معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علامه طباطبایی می‌فرمایند ما در مختاربودن، مجبوریم به این معنا که اختیار، نوعی عطای الهی در وجه تکوینی ما است تا خداوند در بستر اختیار ما یعنی در آینه مخلوق به نحوی خاص به ظهور آید تا خود را در آینه خود بنگرد و این احساس بودن، احساس بودن دیگری است نسبت به آنچه خداوند خود را در خود احساس می‌کند. ۲. به انسان فکر کنید و امکانات مختلفی که در مقابل او هست بر عکس سایر موجودات که دارای امکانات مختلف نیستند. همین‌که انسان در مقابل خود امکانات مختلف را می‌یابد، خود به خود ترجیح یکی بر دیگری موجب به ظهورآمدن اختیار در ذات او است و از این جهت می‌توان گفت اختیار، ذاتیِ انسان است زیرا امکان، ذاتی او است. ۳. شدت و ضعف ظهور انسان برای خود نسبت به بنیانی که دارد که همان فطرت اوست، در راستای اختیار او معنا دارد چرا که می‌تواند نسبت خود را از طریق عبادات و تقوا به فطرتش نزدیک کند و با شدت بیشتر از کمالات در خود و در محضر خداوند حاضر شود. بنابراین نه اختیار موجب استقلال انسان در مقابل خداوند می‌شود و نه اختیار، امری است که توسط آن خدا با خود مخالفت کرده باشد بلکه در ذات انسان و پیرو خلقت او به میان می‌اید از آن جهت که انسان در مقابل امکانات مختلف قرار می‌گیرد و خود را باید در درون یکی از آن امکانات به ظهور آورد و این خود به خود موجب ظهور اختیار می‌گردد. و این‌جا است که سخن علامه طباطبایی معنا می‌دهد که چرا می‌فرمایند انسان در مختار بودن، مجبور است زیرا همچنان‌که عرض شد و جناب شیخ الرئیس نیز بر آن تأکید دارد «امکان، ذاتیِ انسان است»[۱] و اختیار را به امکان‌های مختلف انسان باید ربط داد. موفق باشید

[۱] - جمله مشهور شیخ اشاره به همین دارد که می‌فرماید: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل اوجدها».

28629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما اشارات مهمی داشتید که باید هرکس بداند که کجای تاریخ قرار دارد تا تاثیر گذار باشد، مثل خیلی از بزرگان و شهدای اخیر، حرف رو طولانی نمی‌کنم بنده که یک خانوم خانه دار که دانشگاه و حوزه هم نرفته، آیا با کسب علم باید به اینجا برسم یا فقط با تقوا و ریاضت ها و خودسازی؟ اگر مطلبی هست برای بنده بگذارید، یا از جزوات تون کدوم به بنده کمک میکنه؟ مثلا یکی از شاگردانتون میگفتن که ما وقتی سر مزار حافظ که میریم کتاب حافظ رو به این نیت اونجا باز می‌کنیم که ایشان به ما بگن کجای تاریخ هستیم و چه باید بکنیم! شایدم کلا بنده صحبت های شما رو اشتباه برداشت کردم بفرمایید. لطفا جواب را در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی مهمی است که انسان زمانه‌ی خود را بشناسد و خود را در حیطه‌ی زمانه‌ای که اراده‌ی الهی آن را شکل داده، قرار دهد. مباحثی مثل جزوات «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» و «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» و  «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بعد از موضوع «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد گرامی: آیت الله ملکی تبریزی در کتاب اسرار الصلوه خود در بخش (هراس از بد فرجامی) می‌فرمایند، بحث کلام برای بیشتر مردم خوب نیست زیرا مباحث آن سطحی است که واقعیت ندارد، پس نادان آن مطالب را درست می‌پندارد و آنگاه که جهان برزخ و عوالم پیش از مرگ را به چشم دید خلاف آن سخنان را می‌بیند و انکارش می کند و کارش به بد فرجامی پایان می‌گیرد، پس در دست یابی به معرفت و شناخت راه، سخت‌کوش در تزکیه نفس و دوام ذکر و فکر و دعا بهتر و اولی است. استاد می‌شود منظور ایشان را واضح تر توضیح دهید؟ چرا راه کلام باعث انکار انسان می‌شود دم مرگ؟ اگر مباحث کلام واقعیت ندارد، پس چرا مطرح می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام در حدّ جدال با رقیب است. راه حکمت و عرفان برای رسیدن به حقیقت است. و حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با توجه به همین نکات متوجه شدند باید معارفی از جنس نظر به حقیقت را به میان آورند و لذا نوشتند آنچه را که نوشتند. موفق باشید

28327
متن پرسش
سلام استاد: شما در شرح حدیث ای اباذر فرمودین که در مسجد نباید حرف لغو زد. خوب استاد اگه بخوایم با اهالی مسجد ارتباط بگیریم راهی جز زدن حرف لغو نیست وگرنه کسی با Hدم حرف نمی زند یعنی باید برویم فقط نماز و ذکر و سکوت چه طور ارتباط برقرار کنیم که حرف لغو هم نزده باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درد و دل با مؤمنین جهت اُنس با آن‌ها و دلجویی از آن‌ها، با لغوگفتن و برای وقت‌گذراندن فرق می‌کند. موفق باشید

27176
متن پرسش
با سلام و احترام ۱. اگر همه فرشتگان همچون ابلیس در مقابل فرمان پروردگار ایستاده بودند چه اتفاقی رخ می داد؟ ۲. اگر آدم در مقابل امر خدا می ایستاد و به فرشتگان اجازه سجده نمی داد بلکه خود به سجده خدا می نشست چه اتفاقی می افتاد؟ ۳. آیا درست است بپرسیم بگوییم: پاداش شیطان چه خواهد بود؟ مگر ماموریتش گمراه کردن مومنان و صافی کردن آنها نیست؟ پس بر اساس تعداد افرادی که گمراه کرده است آن دنیا پاداش می گیرد و به تعداد افرادی که نتوانسته دوزخ می شود. ۴. آیا ظاهر و باطن خدا یکیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر می‌شود با این اگرها فکر کرد؟!! ۲. مگر می‌شود با این اگرها فکر کرد؟!! ۳. خداوند در نظام احسنِ خود حتی وقتی می‌خواهد انحراف انسان‌ها را در دنیا نشان‌شان دهد، از طریق انتخاب اشراری این کار را می‌کند که خودشان آن بدی‌ها را انتخاب کرده‌اند. مثل آن‌که خواست ما، قدرتِ دفاعیِ زیادی پیدا کنیم، ولی این کار را با صدام انجام داد و صدام هم با اختیار خود آن کار را کرد. شیطان با اختیار خود تمرّد کرد و عملاً کارِ خدا انجام شد. ۴. خداوند نور است و ظاهرش عین باطن و باطنش، عین ظاهر است. موفق باشید 

26704
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در طی چندین سال اخیر، سعی شده در سطح جهان اسلام الگوهایی از اسلام میانه روی و اعتدال و عقلانی ویژه توسط خود دولت های غربی و پرچمداران مدرنیته ارائه شود و رویکرد آنان را بعنوان نمونه ای جهت پیشرفت جوامع اسلامی معرفی کنند. بعنوان مثال رویکردی که در مالزی و در ترکیه و در مصر و حتی چند وقتیست در عربستان ایجاد شد را بعنوان نمونه ای موفق برای تمام کشورهای جهان اسلام اشاعه می دهند ویژه ترکیه که با رویکرد اعتدال و توسعه، بسیار تبلیغ می شود و حتی فوکویاما چند سال پیش نوشته بود در میان کشورهای مسلمان تنها ترکیه می تواند از جهت مدرن شدن و توسعه و تعامل با گفتمان و فضای کنونی مدرن نمره قبولی دریافت کند. این اسلام و گفتمان در کشورهای مذکور، به نحوی اسلامی است که با تمام مظاهر دنیای غرب کنار می آید و استحاله در نظم مدرن شده است و دینداری را تا سطوح پایینی تنزل داده و جامعه را به سمت درک ناکارآمد و بسیطی از سیاست سوق داده است در عین حال شاهدیم شبکه توسعه گرایان و غرب باوران در سطح دنیای اسلام با شبکه سازی و جذب و کنترل آحاد گوناگون جامعه حتی متدینین و پیشبرد اهداف مدرنیزه ساختن و گسترش ادبیات توسعه و ادبیات بروکراتیک در حال فعالیت اند و حتی در ایران ما هم نفوذ کرده اند و افراد متعددی از تشکل ها و جریانات مختلفی را هم ذیل همین اتفاق می شود دید و به عقیده ام قضیه برجام نشان داد طیف غرب باوری و توسعه گرایی و شبکه سازی اسلام توسعه و میانه روی چقدر گسترده و متنوع است و باز هم معتقدم اینکه همان موقع حضرت آقا تقسیم بندی جریانات و افراد کشور را به انقلابی و غیر انقلابی را انجام دادند، نشان از عمق حضور و نفوذ آن تفکر در کشور بود و معیاری برای شناخت مبنای فکری واقعی افراد بود. به نظر و عقیده حضرتعالی چه میزان دنیای اسلام و بویژه ایران، تحت تاثیر شبکه سازی و نفوذ تفکر افراد جریان اسلام میانه روی و توسعه گرای مورد تشویق غربی ها و نظریه پردازان مدرن که اسلام مستحل در نظم مدرن و بدور از اسلام سیاسی موکد امام و رهبری است، قرار گرفته و چه میزان ما از آن ضربه خورده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث دقیق و حساسی است. بنا دارند اسلام را به اسلام دالایلامایی و سروشی و مصطفی ملکیانی از یک طرف ـ‌ که همان ادامه‌ی لیبرالیته‌ی مدرنیته است‌ ـ و اسلام داعشی تقسیم کنند تا اسلام امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای که نه این است و نه آن نادیده گرفته‌شود زیرا تنها این اسلام است که جواب‌گوی نیاز بشر این دوران است و بحمدالله هر چه جلو می‌رویم همین اسلام یعنی اسلام حضرت امام است که به ظهور می‌آید و معلوم می‌شود کدام اسلام، اسلام نیاز بشر و عامل نجات بشر است. موفق باشید

26685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: سؤالی داشتم. ‌طلبه پایه دومی هستم که پیام تعطیلی مدرسة علمیّة به دستم رسید. مطالعه های آزادم رو تا الآن تحت نظر اساتیدی که کتب علّامه مطهری رو پیشنهاد می کردند پیش می بردم. اتفاقات دیگری برایم افتاد و سخن مقام معظّم رهبری به گوشم رسید که فرمودند: جوانان، گوشتان به دهان امام باشد و ببینید امام چه می گوید. از طرفی گفته شده است کسی که هرکس می خواهد در حوزه حرفی برای گفتن داشته باشد باید مطالعهٔ آثار شهید مطهری را پیش بگیرد. از طرفی دیگر علاقه به مطالعه کتب روایتی (نهج البلاغه و الغدیر و...) و کتب آیت الله خامنه ای دارم. و چه و چه... چه ملاکیست برای مطالعه غیر درسی یک طلبه؟ اولویت را با چه ملاکی باید چید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مواردی که نام برده‌اید همه را باید ورود کنید ولی فعلا ببینید ذوق شما در کدام مورد است، همان را فعلا دنبال بفرمایید. موفق باشید

26239
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: چرا وقتی دچار گناه کبیره می شوم افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده به سراغم می آید، اما وقتی توبه کرده و مدتی گتاه نمی کنم دیگر خبری از افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده نیست؟ چه اتفاقی می افتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در گناه، امیدِ شیطان بیشتر می‌شود و شروع می‌کند به وسوسه‌های جدیدکردن. موفق باشید

25032
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده مسئول بسیج هنرمندان یکی از شهرستان ها هستم، لذا این موضوع باعث شده نسبت به مقوله هنر زیاد تفکر و تحقیق کنم، بنده سخنان مقام معظم رهبری در مورد هنر را کامل و دقیق خوانده ام، ایشان در سخنانی فرموده اند: هر پیامی و هر اندیشه ی تا در قالب هنر نگنجد، پایدار و ماندنی نیست. و سخنان عجیب دیگری که ایراد فرمودند. دو سئوال دارم: ۱. علت تاکید و اهمیت حضرت آقا نسبت به هنر چیست؟ واقعیتش بنده هنوز درک نکردم. ۲. آیا شما طرح یا برنامه ی که با ابزار هنر در نشر معارف الهی و انقلابی قدم برداریم، دارید؟ بنده خیلی دغدغه دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هنر یعنی صحنه‌هایی که انسان در آن صحنه‌ها متوجه حقایقی می‌شود که با عقل استدلالی خود نمی‌تواند به آن‌ها برسد به همین جهت، رومانتیک‌ها بعد از کانت تأکید بر این دارند که هنر، تنها لذت‌بخش نیست بلکه معرفت‌بخش نیز هست. در این مورد اگر بتوانید سری به کتاب «اثر هنری» هایدگر بزنید خوب است. ۲. امثال ما تنها می‌توانیم معارفی را که نظر به حقیقت دارند، بیان کنیم. ولی یک هنرمند آن معارف را در صحنه‌های هنری طوری به ظهور می‌آورد که انسان وجه وجودیِ خود را در نسبت با آن هنر احساس می‌کند و آن دیگر کار ما نیست، کار کسی است که روحِ هنری او را در بر گرفته است. موفق باشید 

24784
متن پرسش
استاد سلام: بررسی عالم خارج در فلسفه اسلامی آیا جنبه ی اثبات اصل این امر بدیهی را دارد یا نه فقط بحث تطابق ذهن و عین مطرح است؟ اگر بحث اثبات اصل عالم خارج می‌باشد، مگر امر بدیهی هم اثبات می خواهد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقابل شبهه‌ای که پیش می‌آورند و بحث عارض‌بودنِ معلوم را بر عالِم پیش می‌کشند؛ سعی می‌شود در جواب آن شبهه سخنانی بگویند وگرنه درکِ خارج برای هرکس، امری است بدیهی. موفق باشید

24647
متن پرسش
سلام: ببخشید من همیشه یه سوال ذهنم رو درگیر کرده. یه وقت یه کلیپ از مرحوم آیت الله شجاعی دیدم درباره ی ذکر میفرمودن که خدا را با هر اسمی یاد کنیم او نیز با همان اسم متوجه ی ما خواهد بود. مثلا کسی که مریض است وقتی یا شافی می گوید خدای شافی به سراغ او می آید و شفایش می دهد (به شرطی که مریض بتواند شفایش را از شافی بگیرد) یا کسی که نیاز به غفران ربوبی دارد یا غفور می گوید و خدای غفور می آید و مورد غفران قرارش می دهد و... حال سوال اینجا است که مثلا اگر من بخواهم یک ذکری بگویم از روی خودم. مثلا یکی از اسماء الله را ورد خودم قرار بدم. عددش رو هم با حساب ابجد بدست بیاورم چرا احتمال دارد که این مسئله به ضرر من تمام بشود؟ مرحوم استاد شجاعی در جلد سوم مقالات می فرمایند که انتخاب اذکار نباید خودسرانه انجام بگیرد و باید حتما با دستور فرد کاملی که به معنای واقعی کلمه کامل است صورت بگیرد و گرنه منجر به صدمات و ضررهایی می شود که نمونه هایی از آن را در همان جلد نقل می کنند. بعضی ها می گویند علت این امر این است که اگر خودسرانه عمل شود، ممکن است بخاطر عدم آمادگی باطنی و عدم تناسب حال شخص با ذکر این مشکلات پیش بیاید خب در اینجا مگر ما ثابت نکرده ایم که الله تبارک و تعالی موجودی با شعور است و مگر در این مسئله احتمال خطر نیست؟ خب نمی شود خداوندی که دارای شعور و علم و...است وقتی او را با ذکری که متناسب حالمان نیست صدا می زنیم متوجه ی ما نشود تا آن خطرات برای ما پیش نیاید؟ اینطور که برای ما ترسیم می کنند گویا خداوند نعوذبالله یک دستگاه یا یک ربات است که روی هر دکمه ی آن بزنی یک کار انجام می دهد و چون فاقد درک و علم است نباید خودسرانه به آن دست بزنی و الا ممکن است کاری از او سربزند که به ضرر تو تمام شود یا... ممنون می شوم توضیحاتی مرحمت فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن‌چه استاد شجاعی می‌فرمایند مربوط به اذکارِ خاص است و نه مربوط به اذکار عامی که در مفاتیح و کتاب‌های دعا مطرح است مثل ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و یا ذکر استغفار. ۲. ذکر خاصی که اگر به‌جا ارائه نشود موجب زحمت است؛ از آن جهت می‌باشد که عبد خودش نحوه‌ی برخورد خود را با خدا تعیین می‌کند و حضرت حق نیز از سرِ عدم بخل، مطابق آن ذکر با بنده‌اش رفتار می‌نماید. این‌جا است که باید احتیاط کرد. البته بنده در مورد ذکر خاص، چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

24327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر من ما در خواب به نحو اجمالی از بدن جدا می شود و مستقل از بدن در عالم خیال به حرکت در میاد ربط بین این حرکت مستقل و به خاطر داشتن خواب ها در چیست؟ اگر خواب دیدن فرایندی غیر از فرایندهای تند خاکی دارد، چگونه در حافظه که مربوط به تن است، می نشیند و می ماند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حافظه نیز یکی از شئونات نفس ناطقه است. موفق باشید

22643
متن پرسش
با سلام: با توجه به سوال 22000 چگونه است که برای ساخته شدن اعضای بدن نیاز به سیر طبیعی است لکن حضرت حق می تواند شتری را در دل کوه بدون سیر طبیعی در قضیه حضرت صالح ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقق معلول بر اساس حضور علت است، حال یا آن علت، طبیعی است و یا علتی است فوق طبیعی. مثل این‌که بدن انسان یا از طریق متابولیسمِ داخلی و یا آتشِ بیرونی گرم می‌شود یا از طریق غضب. بنابراین همیشه حضور معلول تنها از طریق علت طبیعی محقق نمی‌شود لذا در آخر آن سوال عرض شد «با این‌همه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود». موفق باشید

7409
متن پرسش
با سلام عرض ادب خدمت استاد بزرگوار در برخی کتب تاریخ قرآن امده است که قرآن دفعتا بر اسمان چهارم نازل شده است این نزول بر چه کسی بوده است وچه فایدهای برای بشر که این کتاب هدایت اوست دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به‌جز مرتبه‌ی الفاظ قرآن که به تدریج و طی 23 سال نازل شده، همه‌ی مراتب دیگر نزول قرآن به صورت دفعی بوده مناسب شرایطی که هر آسمان داشته. موفق باشید
30992
متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 30984 ضمن تشکر از نکات بسیار خوبی که متذکر شدید عرض کنم این نکاتی که فرمودید رو می‌شود با افرادی که مقداری اهل تفکر باشند درمیان گذاشت ولی چطور می‌شود با همکاران و مردم عامه که به قول شما عقل غرب زده ای دارند و اهل تفکر نیستند و اصلا رویکرد وجودی ندارند و در زندگی یک نماز و روزه ساده و مسئله اقتصادی برایشان مهم است این مطالب را مطرح کرد؟ آیا اصلا متوجه اینگونه سخن گفتن می‌شوند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به رفقا متذکر شوید بالاخره رینگ گذشته و روحیه نئولیبرالیستی کارش به این‌جا می‌کشد چه ما با مذهب رفیق باشیم و چه نباشیم. موفق باشید

30967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من دائما از درون در رنج و عذابم‌. دائما به خدا میگم خدایا منو ببخش. هر روز گناهان و خطاهایی که در گذشته انجام دادم بی اختیار یادم میاد. من بارها و بارها به خاطر هر کدومش توبه کردم ولی باز یادم میاد و استغفار می‌کنم. اما چند وقت بعد دوباره یادم میاد و ناراحت میشم از اون گناه یا خطا. حتی برای بعضی گناهان قبل سن تکلیف هم رد مظالم دادم و بعدا فهمیدم که دوباره رد مظالم پرداخت کردم ولی از جلوی چشمم نمیره کنار. استاد این یادآوری دائمی علتش چیه؟ من میگم با خودم مگم میشه خدا بعد این همه توبه نبخشیده باشه ولی باز یادم میاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید این دیگر وسوسه‌ شیطان است و باید توجه نکرد. زیرا حضرت حق توّاب هستند و توبه بنده را می‌بخشند و باز آن گناه را مدّنظرآوردن که ممکن است نبخشیده باشد، به گفته خواجه عبدالله انصاری این نوعی جفاکاری به خداوند است. موفق باشید

30686
متن پرسش
سلام: هر سال با خودم عهد می‌کنم ماه رجب و شعبان برای ماه رمضان آماده شوم و هر سال هم چند روز مانده به ماه رمضان گرفتار گناهی می‌شوم و امسال هم با چند روزه گرفتن و دعا کردن و... اوقات خوبی را پشت سر گذاشتم که ناگاه گناه سراغم آمد و هر آنچه بدست آوردم از دست دادم، «ابلیت شبابی فی سکره تباعد منک» چکار کنم؟ جوانی هم رفت دیگه چه فایده در آستانه چهل سالگی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه اول کار است. «بیا این‌بار محکم‌تر بکوبیم». خواستند موضوع اصلاح نفس را ساده نگیرید تا مُعجَب شوید. با امید خدا به استقبال ماه رمضان روید. وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خبر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! موفق باشید              

30549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
موضوع: عرفان حلقه با سلام، استاد لطفا در مورد عرفان حلقه و آقای طاهری راهنمایی بفرمایید. همچنین جناب شیخ مروجی سبزواری، از علمای مورد اعتماد هست؟ یعنی مطالب ایشان صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 12711 شده است. بد نیست به آن جواب رجوع فرمایید. ۲. فرصت مطالعات نظر آقای مروجی سبزواری را نداشته‌ام که بتوانم نظر دهم. موفق باشید

29738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوالات دیدم که شما رهبری را اعلم می‌دانید. اینکه در مسائل سیاسی اعلم باشند یا در رهبری احدی را متصور نیستیم که قابل قیاس با ایشان باشند همه درست. اما بالاخره همه مسائل اجتماعی و حکومتی نیست و نیاز به عالم به زمانه بودن ندارد و فقهایی هستند که ممحض در فقه فردی هستند و در نتیجه احیانا درین مسائل اعلم از رهبری هستند، چرا از نظراتشان استفاده نشود. رهبری مشاغل بسیاری دارند و این از فرصت تحقیقات فقهی می‌کاهد اگر به جلسه خبرگان ۶۸ رجوع شود و خصوص صحبت های هاشمی مشخص می‌شود ایشان اینگونه نیست که از جایگاه بالای فقهی برخوردار باشند و انتخاب جامعه مدرسین هم حسب آنچه ظاهرا از یکی از اعضایش خواندم خالی از پاره ای ملاحظات نبوده است. ایشان تالیف بخصوصی ندارند که به استناد آن بتوان قائل به برتریشان بر بقیه شد. درسهایشان هم که چندان در سایت نگذاشتند که مقایسه شود. تدریس اصول هم که ظاهرا ندارند. پس چطور می‌توان مقایسه کرد. بنظرم در این مسئله حقیقت را پاس بداریم بی طرفانه نظر شود. واقعا رهبری در مسائل نماز طهارت روزه و... برتر از بقیه اند و اگر ایشان رهبر نمی‌شدند ۱. جامعه مدرسین ایشان را معرفی می‌کرد و ۲. شما حاضر به معرفیشان به عنوان اعلم بودید؟ بنابراین خواهشمندیم مسائل خلط نشود. در منصب رهبری اعلمند آن هم با چه فاصله ای. اما در مسائل فقه فردی به ما اجازه بدهید لااقل اثباتا به مراجع دیگر بیندیشیم یا شما اگر ادله ای بر اعلمیشان دارید بفرمایید. حقیر نظرم بر یکی از مراجعی است که با نظام ظاهرا میانه ای ندارد حتی درین نظام حصر هم شده است. اما بحث اعلمیت و مرجعیت بجای خود و بحث رهبری بجای خود که گاه فکر می‌کنم رهبری از بعضی جنبه ها شاید توانستند از امام هم پیشی بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان ابتدا که بحث اجتهاد رهبر معظم انقلاب بود، بحث‌های مفصلی به میان آمد. در جلسه‌ای که به صورت هفتگی رهبر معظم انقلاب با شورای نگهبان آن زمان داشتند که آیت الله صافی و آیت الله خزعلی نیز تشریف داشتند، آیت الله خزعلی در گزارشی نکات مفصلی در رابطه با احاطه‌ی فقهی رهبر معظم انقلاب فرمودند. البته با این‌همه، نباید نفیِ بقیه‌ی مراجع در میان باشد. موفق باشید

28906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: شرایط زندگیم طوری شده که حس گیجی و منگی بهم دست داده. اطرافیانم راحت دروغ میگن راحت دیگران را سبک میکنن، پشت سر دیگران ابروریزی میکنن، تکبر، خودشیفتگی، کینه، حسادت، دروغ، لجبازی، بعضیاشون عین یک فرعون خودشونو بالاتر از بقیه میدونن و هر ظلمی که میخوان انجام میدن. یکی از این اطرافیان پدرم هست. این چیزا را که میبینم حس بی حسی و افسردگی بهم دست میده. نمی دونم چیکار کنم، گیج شدم. طوری شده که فقط میشینم فقط نگاه می‌کنم. قبلا یه اعتراضی می‌کردم اما از بس این رفتار تکرار شده از زندگی زده شدم. بعضی اوقات به خدا هم معترض میشم که چرا در این نقطه قرارم داده. بعضی وقتا بخودم میگم نکنه تناسخ درست بوده و من تو زندگی قبلیم کار بدی کردم که تو این وضعیت قرار گرفتم. راه نجات بهم نشون بدید. خسته شدم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حضورى وسيع‏تر از دنيا و مافيها و وسيع‏تر از غم‏ها و شادى ها هست. مؤمنان كسانى‏‌اند كه‏ «اذَا مَرّوُا بِالْلَغْوَ مَرُّوا كِراماً»[1] هنگامى كه به امر پوچى برخورد كردند بزرگوارانه از آن مى‌‏گذرند و خود را همسنگ آن امر نمى‏‌گردانند، چون به چيز بالاترى‏ يعنى نور ايمان متصل‏‌اند. حال در نظر بگيريد با اتصال ائمه (عليهم السلام) به نور عظمت، آن‏ها در چه افقى زندگى مى‌‏كنند و به كجا نظر دارند و تا كجا مى‌‏توانند بشريت را صعود دهند. يك الهام مختصر به قلب عارف مى‌‏شود هفته‌‏ها در شور و شعف به سر مى‌‏برد، اين كجا و اين كه وجود مقدس اميرالمؤمنين (ع) و ائمه (عليهم السلام) با آن حقيقتِ ثابت ارتباط دارند كجا! موفق باشید

 


[1] - سوره فرقان، آيه 72.

28824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ما داشتیم از حوزویا ناامید می‌شدیم که خدا شما رو سر راهمون گذاشت. استاد جان الان در بعضی شهرستانای کوچیک هیئتا هیچ سخنران مناسبی ندارن. تو شهر ما از جاهای دیگه هم دعوت میکنن ولی واقعا طلبه ها سواد چندانی ندارن. یکیشون یبار اومد رو منبر داد زد گفت خانم شما شعور نداری تابلوی تو شهرتون رو بخونی که گفته حجابتو رعایت کنی؟ همون لحظه من دیدم یه دختر نوجوون که کمی موهاش پیدا بود دست کل خانوادشو گرفت و از مسجد رفت و یه چیزی به حاج آقا گفت. امسال باز یکی رو آوردن که دو ساعت جلسه بیش از یک ساعت حرف میزنه. حرفاشم منطق و سیر خاصی نداره از هر دری سخنیه. از این حاج اقا سرزنشیا. مثلا میگه رای دادی به روحانی حقته حالا اینجور شد. استاد یعنی تو جلسات اینا آدم فقط زجر میکشه. جای دیگه ای هم نیست آدم بره. بنده خودم تصمیم گرفتم بذارم سخنرانی تموم شه بعد برای مداحی برم‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین دلیل باید در بستر حوزه‌ی علمیه حاضر شوید و اسلامی را به میان آورید که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کنند.

از آن‌جایی که حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله»  غم ملتی را می‌خوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و از آن‌جایی که خداوند به حکم ربوبیت‌اش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسان‌ها متوجه‌ی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ خداوند حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را به پیامبری برگزید.

با اسلام‌آوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت[1] ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آرام‌آرام آن صمیمیت‌ها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنی‌امیه کینه‌ و دشمنی در جامعه‌ی اسلامی به اوج خود رسید. این‌جا بود که اصحاب رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به‌خصوص اهل‌البیت آن حضرت به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند. موفق باشید

 


[1] - به برخورد انصار با مهاجرین و تقسیم اموال خود با مهاجران، و یا قضیه‌ی «يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة»(حشر/9) خودشان به آن آب در آن خونریزی و تشنگی نیاز داشتند، ولی دیگری را بر خود ترجیح دادند؛ نظر شود.

27564
متن پرسش
سلام علیکم: آیا با توجه به دعای سحر و اعمال ماه مبارک که در راس آنها روزه است، می‌توان گفت ماه رمضان ماه نظر به اسماء الهی و حضور در عالم اسماء الهی است ویژه رویکردی که دعای سحر دارد و ما هم در روزه نظر به مقام غنای حضرت حق می کنیم و به نحوی خودش یک الگوی سبک زندگی و حیات اجتماعی مومنانه و شهر ایمانی است که در آن بوسیله آزادی بندگی و نظر و حضور به اسماء الهی، نظم اختیاری و عزم ایمانی در سطح جامعه می‌تواند شکل بگیرد و برنامه های شریعت الهی پیاده گردد و مفاسد زدوده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. ماه، ماه ضیافت الهی است یعنی میزبان که حضرت حق باشد ما را دعوت کرده است تا از آنچه به میهمانش می‌خواهد عطا کند، به میان آورد. در حالی‌که او همچنان‌که در دعای جوشن کبیر می‌خوانید اسماء حسنایی است با چنین وسعتی. یعنی بنا دارد بنده‌ی خود را آماده کند تا بر او رُخ بنمایاند و اسماء حسنای خود را از در و دیوار وجود، همچون تابلویی که زیبایی‌ها را به نمایش می‌آورد، به ظهور آورد و در یک کلمه ماه گشودن جهانی است در مقابل ما که دیگر دنیای کمّیّت‌ها همه‌ی افق جان انسان را اشغال نکند و حضور در جهانِ کیفی از ما دریغ گردد. بنا نیست به جهان دیگری کوچ کنیم، بنا است با افقی که کیفیت‌ها در مقابل ما می‌گشایند، همه‌چیز را با وجهِ حقّانی آن بنگریم. و این یعنی آن‌که خدا به استقبالِ بنده‌اش آمده به همان معنایی که وعده داده است: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت/۵۳) به زودی آیات خود را در آفاق و در جان خودشان نشان‌شان می دهیم تا آن‌جایی که برای آن‌ها مشخص شود جز حق در صحنه نیست، آیا این کافی نیست براین‌که پروردگار تو در هرچیزی مشهود است؟ موفق باشید

27304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر آیه «و نزلنا کتاب تبیانا لکل شی هدی و رحمه و بشری للمسلمین» می فرماید «تبیانا لکل شی» دلالت بر آنچه مربوط به هدایت است می کند؛ چرا که بعد آن هدی آمده است. اما در روایتی از صادق آل محمد داریم که می فرماید (من به کتاب خدا آگاه تر هستم و آغاز آفرینش و آنچه تا روز قیامت خبر از آسمان و زمین؛ بهشت و جهنم؛ همه چیز؛ آنچه بوده و آنچه خواهد بود همه و همه در قرآن هست. حال کلام معصوم با کلام علامه چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قابل جمع باشد. از آن جهت که ائمه «علیهم‌السلام» نیز همه‌ی آن‌چه موجب هدایت است، می‌دانند و لازمه‌ی چنین بصیرتی آن است که از جایگاه هرچیزی باخبر باشیم. موفق باشید

26090
متن پرسش
با عرض سلام و ادب محضر استاد گرامی: ما گروهی هستیم که سطح تحصیلاتمان از زیر دیپلم تا ارشد هستند، استادی با ما کتاب ده نکته معرفت النفس شما را در ابتدا کار کردند خیلی شیوا و بسیار کاربردی و سپس از ما خواستند کتاب آشتی با خدا را بخوانیم و الان آمدیم سر مباحث برهان صدیقین که فایلهای صوتی شما را گوش می دهیم و این استاد هم کتاب از برهان تا عرفان را برای ما شرح می دهند و ما خودمان مباحثه می کنیم و هر دو هفته یک بار جلسات دو روز تشکیل می شود و واقعا بسیار عالی با مباحث شما انس گرفته ایم ولی مشکلی که هست الان این که شیطان در این بین گاهی افرادی را قرار می دهد که این مباحث به درد شما نمی خورد و یا تا برهان نظم هست این برهان برای چه و... و این باعث سردی و ناامیدی عده ای از دوستان می شود وقتی کمی با ایشان صحبت می کنم دوباره مصمم می شوند و بعد از مدتی دوباره یک نفر پیدا می شود که قرار است چه شود که ما وقتمان را برای این کار بگذاریم. استاد گرامی من سرگروه این درس هستم و نگران برای این افراد. لطفا پاسخی بفرمایید که مصمم شوند برای راهی که خدا بر سر راهشان قرار داده. از شما به خاطر تمام زحماتتان ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید جواب نیازهای اصیل روح خود را بدهد. افراد باید بررسی کنند اگر این مباحث جوابگویِ مسائل اصیل روح آن ها هست آن را ادامه دهند. در ضمن عنایت داشته باشید که به گفته‌ی مرحوم شهید مطهری برهان نظم اساساً برهان نیست و علت سیطره‌ی مادی‌گرایی در دنیای غرب به جهت آن بود که کلیسا بیش از برهان نظم، حرفی برای اثبات وجود خداوند نداشت در حالی‌که برهان نظم در واقع یک تذکر خوبی است بر وجود ناظمی مطلق. موفق باشید

25795
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: دعای معروف برای تقویت حافظه داریم «سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر» این قسمت از دعا که می فرماید «اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر» را می شود توضیحی بفرمایید بخصوص تفاوت بَصَراً و فَهْماً (قلبی) را؟ با بصیرت چه چیزی را می توات درک کرد و با فهم چه چیز دیگری را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توضیح نمی‌خواهد! دعایی به این خوبی را کجا گیر می‌آورید؟ تا از خدا بخواهید نوری از گشودگی نسبت به حقایق هم در مرتبه‌ی قلب متجلی سازد تا حقایق را حسّ کند و هم آن گشودگی نسبت به آن‌چه دیدنی است برایت پیش آید و زیبا ببینی و هم در فهم‌ات به بهترین فهم برسی. فدای این دعا شوم که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به برادرش یعنی مولایمان علی «علیه السلام» آموخت تا حقیقت در هیچ مرتبه‌ای از افق جان او پنهان نگردد. موفق باشید

نمایش چاپی