باسمه تعالی: سلام علیکم: هم میتوانید به سایت رجوع فرمایید و هم با حاج آقا نظری به شمارهی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر منظور جریان سلفیگری و آل سعود است به همان صورتی که سؤالکنندهی محترم شمارهی ۲۶۵۳۲ متذکر شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در حال حاضر شرایط متفاوت باشد. ولی با اینهمه تا میشود نباید با لباس روحانی در سینما حاضر شد، مگر در رابطه با فیلمهای ارزشی که جنبهی تقویت و تبلیغ آنها به میان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که با مطالعهی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها که همه بر روی سایت هست؛ زمینهی تفکر و تدبّر در قرآن را فراهم فرمایید و سپس به تفسیر المیزان رجوع کنید. قبل از آن بد نیست به جزوهی «روش کار با المیزان» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر طور صلاح می دانید اگر احساس می کنید مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر آقای حکیمی جملهی مذکور را دلیل پشیمانیِ با جناب ملاصدرا قرار دادهاند، باید پیامبر خدا هم از آوردن دین خدا پشیمان بدانند از آن جهت که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» هم از آنکه نتوانستند در حدّ شأن خداوند عبادات کنند؛ استغفار و اظهار عجز مینمایند! از جملهی مذکور ابداً برنمیآید که جناب صدرا از آنچه گفتهاند پشیمان شدهاند، بلکه به خدا پناه میبرند که هرگز نتوانستهاند در شأن شریعت الهی و آنچه انسانِ کامل مکمل به صحنه آوردهاند، سخن بگویند. و این نشانهی بصیرت آن حکیم جلیلالقدر است که متوجهی عظمت شریعت الهی شده است. با اینهمه آن اندازه که ملاصدرا در شرح اصول کافی خود و تفاسیر قرآنش کمک کرده در فهم قرآن و روایات، چه کسی چنین کرده است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقق معلول بر اساس حضور علت است، حال یا آن علت، طبیعی است و یا علتی است فوق طبیعی. مثل اینکه بدن انسان یا از طریق متابولیسمِ داخلی و یا آتشِ بیرونی گرم میشود یا از طریق غضب. بنابراین همیشه حضور معلول تنها از طریق علت طبیعی محقق نمیشود لذا در آخر آن سوال عرض شد «با اینهمه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به روایات دیگری که از پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» صادر شده و حضرت میفرمایند عمر امت من بین 60 تا 70 سال است؛ شاید بتوان گفت عمرِ فعّالِ انسان در بستر حیات دینی، عموماً از این قرار است، واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسان مؤمن گاهی در «قبض» است و گاهی در «بسط». و باید در هر دو حال از تدبیر ربالعالمین راضی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این رابطه مفصل است. آری! نظر به حضرت احدی که هیچ چیز نیست، عالیترین منزل میباشد، البته آنگاه که در بستر سیر از الله به سوی احد قرار گیریم به اعتبار آنکه الله، جامع جمیع اسماء میباشد ولی به نور اسم جلال، همه را مقهور «هو» مییابید. در مورد آقای مصفّا و آقای کریشنامورتی بحث در تخلیه ذهن است برای هیچیشدن و نه رسیدن به فنایی که مقهور نور احدی باشیم. مباحث آقایان را در حدّ آزادشدن از فشار جهان مدرن، مفید میدانم ولی در ذات خود، آن مباحث عقیم هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه کلی آن سخن، سخن درستی بود و در عین دقت به آنچه عرض شد باید ملاحظه بفرمایید که نگاه حضرت در آن روایت، با توجه به معیّت حضرت حق است با موجودات، و این ربطی به مظهریت آن موجودات ندارد و به همین جهت حضرت میفرمایند: «ما رأیتُ شیئاً إلا و رایتُ الله قبله و معه و بعده». و بحث معیت حضرت حق با هر اسمی از مباحث خوبی است که در عرفان مورد بحث قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر شب، زمینه میشود برای حضور بیشتر فرشتگان در جان انسانها و هرکس به اندازه بهرهای که از انسانیت برده است و به انسان کامل نزدیک باشد، از برکات شب قدر که مخصوص امام زمان «عجلاللهتعالیفرجه» است بهره میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه اول کار است. «بیا اینبار محکمتر بکوبیم». خواستند موضوع اصلاح نفس را ساده نگیرید تا مُعجَب شوید. با امید خدا به استقبال ماه رمضان روید. وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خبر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» در این رابطه شده. خوب است به قسمت جزوات در نوار بالای صفحهی اول سایت در بخش نوشتارها، سری بزنید و با حوصله آن جزوه را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب حافظ میفرمایند جهان را نباید برای خود تنگ و تاریک کرد، وقتی که میتوان در جهانِ گشودهی رحمت الهی خود را درک کرد. زیرا این طبیعی است که اگر کسی جهان را برای خود تنگ کند و برای بهدستآوردن آرزوهای دنیایی تلاشهای طاقتفرسا بنماید، جهان نیز برای او سخت و تنگ میشود. ۲. إنشاءالله فرصتی پیش آید در خدمت هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «منازلالسائرین» قدم قدمهایی است به سوی توحیدِ عمیقتر و کشف سعهی وجودیِ انسان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تصمیمگیری در این مورد آسان نیست. ظاهراً صالح مقبول جهت تصمیمگیری کاربردیتر است. ممکن است در عمل برای انتخاب اصلح، به مشکل برخورد کنیم با نظر به آنکه صالحِ مقبول را در دلِ سنت اسلامی و انقلاب اسلامی، صالحِ مقبول میدانیم. ۲. چندان نمیتوانم در این مورد ورود کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در گناه، امیدِ شیطان بیشتر میشود و شروع میکند به وسوسههای جدیدکردن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کسی نمیتواند عین ثابتهاش را تغییر دهد. عین ثابتهی موجود مختار، خودش طوری است که میتواند نحوههای مختلفی از حیات را برای خود انتخاب کند، مثل خود جنابعالی. موفق باشید
سلام به استاد عزیز: از رفقا شنیدم کتاب «پاییز آمد» که خاطرات خانم فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی بود را خواندهاید و تعریف خاصی از آن داشتید. مایل بودم چنانکه ممکن است نظر خود را برای بنده بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: از نظر بنده این کتاب ظاهراً و در ابتدای امر تصور میشود قصه یک زندگی عاشقانه است، ولی حقیقت آن است که این زن و شوهر از همان روزهای ابتدای زندگیشان میدانستند در سوز جدایی از همدیگر در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، باید خود را در اوج صفا و جدایی تجربه کنند و هنوز هم همدیگر را در سوز جدایی تجربه مینمایند، هرچند یک نفر در این دنیا و دیگری در حیات شهیدان حاضر است، تا زیباترین غم را در خود و در ما زنده نگه دارد. این کتاب حکایت روح تاریخی است که در این زمانه شروع شده و میتوان آن را در این زن و شوهر احساس کرد. بازخوانی پروندهای است که روح انسانی و انسانیت در آن طوری نمایان است که دل هر انسانی را آب میکند. راستی را! چه اندازه غمهای بزرگ وقتی پای خدا در میان باشد، زیباست. دل را که نه، جانها را آب میکند. «چه خوش است رنج و محنت، به رَهِ وفا کشیدن! / چه خوش است ناز جانان، همه را به جان، خریدن!» موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد: اخیرا جناب دکتر عبدالکریمی با جناب سروش دباغ مناظره ای در مورد رساله قبض و بسط دکتر سروش داشتند و طبق نظر آقای عبدالکریمی این رساله تحت تأثیر فضای کانتی و دلالت بر نوعی سوبژکتیویسم و بی بنیادی معرفت دینی دارد که منجر به گرایش به نهیلیسم در بین تأثیرپذیران از آن رساله میشود و شده است. بنده هم در این باره تحلیلی نوشتم برای نقد و نظر خدمت تان ارسال میکنم. جالب است که در این موضوعات آقای عبدالکریمی با ما همگرا هستند گرچه برخی عبارات ایشان در مورد انقلاب اسلامی به نظرم از سر مسامحه و کلی گویی بیان میشود و قابل نقد است: نقدی که جناب دکتر عبدالکریمی بزرگوار مطرح میکنند (با قطع نظر از مقدمات فلسفی ایشان) منطبق با برداشت بسیاری از منتقدین و حتی همدلان با رساله هم هست. چرا که هم جریان روشنفکران غیردینی پروژه سروش را مقدمه گذر کامل از امر دینی تلقی کردند (و نه ادعای اصلاح آن)، و هم جریان حوزوی آن رساله را نوعی بیبنیاد کردن هر معرفت دینی فهم کردند. به راستی هر کسی قبض و بسط را میخواند با اثری رو به رو است که آنچنان نقش تحولات معرفت بشری در معرفت دینی را پررنگ و بلکه مطلق میکند که انگار هیچ فهم تاریخی از دین نمیتواند از گزند این تحولات به دور باشد و روشن است که نتیجة منطقی مزمر در این بیان این است که عمده آنچه بشر در گذشته از دین فهمیده خرافات بوده است! علامه طهرانی که در پست قبلی به ایشان اشاره کردم در نقد مفصل خود که در حقیقت رسالهای مستقل است نشان میدهند که معدود مثالهایی که آقای سروش برای تأثیر تحول معرفت بشری در معرفت دینی ارائه کردهاند هیچ کدام خدشهای به امهات و اصول عقاید اسلامی خصوصاً بنا به فهم فلاسفه و عرفای اسلامی وارد نمیسازد. ما به سختی میتوانیم مثالی بیشتر از اثر نقض نظریه افلاک در نقض نظریه فلسفی عقول دهگانه برای تز آقای سروش بیابیم و حتی با نقض عقول دهگانه از حیث تعدادشان، باز همه چیز نابود نمیشود و ادلة عالم عقل به نحو عام هنوز پابرجا است. این از آن جهت است که فلاسفه اسلامی عمده بنیان متافیزیک خود را بر برهانهای عقلی مستقل از تجربه حسی استوار کردند و این چنین ذاتاً فلسفه خود را از گزند تحولات دانش حسی مصون کردهاند و اتفاقاً اگر نظریه عقول دهگانه هم نقض شده از این جهت است که مقدمه این نظریه، تجربی و متخذ از مسلمات علمای طبیعی زمان خودشان بوده است و نه مقدمات بدیهی. نظریه تکامل داروین نیز به طور قطع ناقض امکان خلق یا ظهور دفعی آدم و حوا در عالم طبیعت نیست چنان که خلق دفعی و تدریجی هر دو در قرآن اشاره شده است. تمام آنچه علمای اعصاب در اینهمانی مغز و ذهن ادعا کردهاند هم امروز در مباحث فلسفه ذهن به شدت مورد اشکال و ایراد است. پس کجا است آن نظریات علمی که بنا به ارتکازات و القائات دکتر سروش شناخت قدماء از دین را کن فیکون کرده باشد؟ چنان که جناب دکتر عبدالکریمی به درستی اشاره کردند، رساله قبض و بسط با تمام طول و تفصیلش چیزی بیش از توضیح واضحات نیست (این که معارف بشری کم و بیش روی هم دیگر اثر دارند) و این برای هر معرفتی صادق است اما تأکیدات و مبالغات آقای سروش بر اثر این تحولات بر معرفت دینی خواسته یا ناخواسته دلالت بر نوعی شکاکیت رادیکال و سوبژکتیویسم مفرط دارد که اثر آن بر اذهان روشنفکران و اهل اندیشه نوعی بی اعتمادی به کل سنت دینی و در نهایت رویگردانی از دین بوده است! این گونه به نظر من آقای سروش خواسته یا ناخواسته در بسط نهیلیسم و رویگردانی از دین در جامعه ایران بعد از انقلاب تأثیر بسزایی داشت و البته تاریخ ایشان را مسئول خواهد دانست! #پرسش_از_عبدالکریمی
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً سومین جلسه این مناظره را هم بنده دنبال کردم. سخنان آقای عبدالکریمی همان نکاتی بود که چند سال پیش در مقالهای در نقد تئوری قبض و بسط شریعت فرمودند و به نظر بنده نقد به جایی است و به همین جهت در سالهای پیش که جهت رونمایی از کتاب «پایان تئولوژی» آقای دکتر عبدالکریمی، آقای دکتر داوری را دعوت کرده بودند؛ آقای دکتر داوری نیز مؤید آن مقاله بودند. به نظر بنده بخواهیم و نخواهیم تئوری «قبض و بسط شریعت» اگر هم به ادعای آقای سروش دباغ امری است کلامی؛ به هر حال موضوع، موضوع شریعت است و نمیتواند طوری مطرح شود که گویا ساحت قدسی در مقابل خواننده آن موضوعیت ندارد. در همین جلسه سوم افرادی که به طرفداری از آقای سروش برآمدند به نظر بنده متوجه دغدغه آقای عبدالکریمی نبودند. بنده همان سالها مطلبی در نقد نظریات آقای سروش نوشتمhttps://lobolmizan.ir/leaflet/219
با اینهمه عنایت داشته باشید که بحث «غیاب ساحت قدس» که دکتر عبدالکریمی بدان میپردازد، عملاً در بعضی موارد ما را از سایر ابعاد دین و فقاهت دینی جدا میکند یعنی به جایگزینی مطالبی که آقای دکتر عبدالکریمی پیشنهاد میکنند در جای خود باید حساس بود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: با تشکر از جلسه امروز سه شنبه، در مورد اربعین و روبرویی شان جدیدش ... جلسه کلی از احساس های قلبیمان را تفسیر کرد. الان دو هفته ای هست که در خواب و نیمه خواب و بیدار، معمولا در کربلا، عراق، و قبرستان وادی السلام به سر میبرم! در حالی که یک بار هم توفیق نداشتم به زیارت امام حسین (ع) بروم به دلایل زندگی و کار و ... که درجریانید. وقتی این خوابهای سلسله وار شروع شده بودند حس کردم که اراده جدیدی در صحنه هست، که حتی مرا که کربلا ندیده ام ولی چشیده ام، مرا هم به صف کرده، چند روز پیش بعد از نماز صبح راجع به اربعین حسینی و مسائل پیش آمده فکر میکردم، و قرآن به دست گرفتم و از خداوند سوالی کردم که چه در تاریخ میگذرد؟ چه باید کرد؟ که درگوشی به من فرمود: «والله انزل من السماء ماء فاحیا به الارض بعد موتها، ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون» ... ۶۵ نحل گویا احیا موت باید رخ دهد، چه بدانم؟! شاید شان امروز احیا است احیای کیفیتِ بعد از کمیت! ولی باید قوم یسمعون بمانیم و منتظر، تا با جان بشنویم چه میشود! التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد گویا ایرانیان با درک حضور اربعینی خود در سالهای گذشته، با توجه به روحیه خِرد خسروانیشان و تجربهای که به دست آوردهاند، بنا بر آن است که وجه باطنی رخداد اربعینی را در حالت جهانیاش به ظهور آورند. آری! در رخداد اخیر اربعینیِ این سالها، انسانها ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نسبت به همدیگر در اوج ایثار و محبت همدیگر را تجربه کردند. آیا ما ایرانیان با توجه به روحیه گسترده و گشوده آخرالزمانیمان بنا بر این است تا همان ایثار و محبت به دیگر جهانیان را ذیل فرهنگ حسینی به میان آوریم؟ و از یک طرف اگر باید سفر اربعینی جهانی شود و دلسوختههای حسینی از همه جهان در این پیادهروی شرکت کنند، از طرف دیگر گویا این سفر به صورت دیگری بناست جهانی شود و همه جهان مسیر نجف به کربلا گردد و همان نسبت بین زائر و خادم ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه السلام» به میان آید. البته و صد البته هر اندازه راه زمینی این مسیر گشوده شود، آنهایی که تجربه در آن مسیر بودن را در عین حضور دارند، سر از پا نمیشناسند و قدم در راه میگذارند و جلو میروند. بحث در آن است که اگر آن حضور ممکن نیست، گویا بنا است حضور دیگری که عرض شد به میان آید. آیا اینکه در روایت داریم در حاکمیت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» مسجد کوفه هزار در پیدا میکند تا همه مردمان بتوانند با حاکمیت حضرت ارتباط پیدا کنند، جنبه تأویلی ندارد به آن معنا که نسبتی بین روح و روحیههای مردم جهان با آن مرکز بر قرار میشود و هرکدام بر اساس آمادگی خاصی که دارند ورود میکنند و بهره میگیرند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا میکنم با بسطِ وجود خود، هماکنون جاودانگی خود را احساس کنید و در بستر احساس جاودانگی خود، انتخابهای جاودانهای داشته باشید. زیباترین زندگی و نحوه «وجود»، در اکنونِ خود بودن است ولی اکنونی که ماورای گذشته و آینده در بیکرانه وجود، خود را حسّ کند. به این امید هستم که ما در شبهای قدر تا اینجاها راههای یافتنِ اکنون خود را در مقابل خود بیابیم و این دیگر درکِ امر خاصی نیست، بلکه درک وجودِ بیکرانه خودمان میباشد. و در همین رابطه به پیامبر خود «صلواتاللهعلیهوآله» تذکر میدهد در شب قدر به دنبال امر خاصی نباشد، زیرا فرشتگان و روح که جان را فرا میگیرند و هویت انسان را ملکوتی میکنند، سراغ انسان میآیند. در آن صورت کلید شکوه ای نمی ماند تا انسان نشانی خانه خود را به دزد بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مرحوم دکتر شریعتی و نحوهی ورود او به تفکر دینی، مرحلهای از تاریخ تفکر ما میباشد و نمیتوان او را نادیده گرفت و از گذشتهی خود برای حضور در آینده غافل بود. ولی به هر حال آثار آن مرحوم، وجهی از وجوه فکری و تاریخی ما است و ابداً نباید بدان اکتفا کرد. موفق باشید
