بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16633
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: انجام گناه چگونه باعث ایجاد حجاب بین ما و خداوند می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر نوع عصیانی در مقابل حضرت حق که به معنای پشت‌کردن به دستورات اوست، موجب پشت‌کردن به انوار الهی است که باید از طرف حضرت حق به قلب انسان برسد، و این همان حجاب است. موفق باشید

16630
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد. 1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟ 2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا. 3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه دقت‌های قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آن‌جا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در دعای خود تقاضا می‌کنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانی‌اند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شده‌اند، آن‌هم به همان معنایی که در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن اراده‌ای که در آیه‌ی مذکور مطرح است، غیر از اراده‌ی عمومی است که برای پاک‌کردن همه‌ی انسان‌ها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا می‌فرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهل‌البیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مأمور کرده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداق‌های زکات در زمان خود رسول‌اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه» مشخص گردیده، می‌ماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداق‌های زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن می‌شود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر هستیم و مسلّم اولی‌الامر باید انسان‌های معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آن‌ها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آن‌ها هست که مسلّم خدای هدایت‌گر چنین کاری را نمی‌کند و از طرفی در قرآن اهل‌البیت را به عنوان انسان‌های معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداق‌های خمس به آن‌ها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعه‌ی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهل‌البیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کرده‌اند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعه‌ی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسی‌های مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید

16629
متن پرسش
سلام: من سوالی خدمتتون کردم خلاصش این بود که چرا ما اسلام رو حداقل تا یه حدی اجرا می کنیم اما همیشه موفق نیستیم که فرمودید سوال 16567 رو بخونم که جوابمو گرفتم، شیطان قسم خورده ما رو راحت نذاره و غدر و حلیه اش هم کم نیست، اما جواب بخش دوم سوالم هنوز برام کامل روشن نشده که چرا خارجی ها که دین درست حسابی ندارن بعضیاشون با آرامش زندگی میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک جهتش همان است که چون اهداف الهی برای آن‌ها در کار نیست، شیطان به جای آن‌که خاطر آن‌ها را نسبت به اهدافشان مضطرب کند، کمک‌کارشان می‌شود و لذا صدای ملکِ نکیر و منکر را که متذکر آن‌ها است، تا آن‌چه را می‌کنند را تصدیق ننمایند؛ نمی‌شنوند مگر در برزخ که دیگر کار از کار گذشته است. موفق باشید

16624
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرامی؛ 1. ملاک تفریح سالم چیست؟ 2. در اسلام آیا تفریح حلال مجاز است یا ضرورت؟ 3. در عرفان تفریح حلال مجاز است یا غیر ضروری؟ در تهیه مقاله کمک شما را خواهانم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و روان انسان نیاز دارد که در فشار تکالیف، اعم از تکالیف شرعی یا اجتماعی نباشد. حال هر آن‌چه آن فشار را کم کند و خلاف شرع نباشد، برای آن فرد و جامعه تفریح سالم حساب می‌شود. به این لحاظ ضروری است که انسان تفریح سالم داشته باشد. ولی هرکس مناسب روح خود، کاری را تفریح می‌داند و لازم نیست تفریح، به معنای آن‌چه فرهنگ غربی برای خود معنا کرده است برای ما نیز تفریح منسوب شود. موفق باشید

16622
متن پرسش
مهدی مجیدی: سلام علیکم: طاعات قبول خدا قوت. تشکر ویژه بابت نشر معارف حقه مکتب تشیع. سوالم این است که در نظر استاد این قرآنی که هر سال در ماه مبارک نازل می شود حقیقتش چیست و با این قرآن مکتوب در اختیار ما چه تفاوتی دارد؟ معارف این قرآن نازل شده در هر شب قدری با آن قرآن نازل شده بر حضرت ختمی مرتبت چه تفاوتی دارد؟ و حقیقت این قرآن نازل شده با تقدیر و تفریق کل امر حکیم چه ارتباطی دارد؟ با توجه به این نکته که طبق روایات محل نزول ملائکه جهت انزال آن حقیقت و تقدیرات عالم، قلب توحیدی قطب عالم امکان حضرت صاحب الامر هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» عرایضی در این مورد شده است مبنی بر آن‌که نزول دفعی قرآن به صورت حقیقت «امری» و «معنایی» و «وجودی» است و نزول تدریجی قرآن به صورت «خلقی» و «لفظی» است در عین اتصال به حقیقت نوری و امری‌اش. موفق باشید

16619
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، اینکه شخصی در طول مدت طولانی سعی به ملکه سازی و انجام یک سری اعمال و رفتار و ذهنیات خوب را داشته باشد ولی چندان موفق نباشد، اما در روز یا شب قدر احساس کند که در انجام آن اعمال و... خیلی راحت موفق شده و سدی برای انجام آن اعمال در درونش نیست، آیا مربوط به نزول فرشتگان در شب قدر است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همین‌طور است. موفق باشید

16618
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در مورد سوال ۱۶۵۸۱ و تفاوت اعظم مخلوقات و صادر اول در کتابی نظر یکی از بزرگان را مطالعه کردم که می فرمود صادر اول و اعظم مخلوقات تفاوت دارند که حال شما می فرمایید یکی هستند. ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صادره‌ی اول به عنوان فیض مقدس، بالاترین و کامل‌ترین مخلوق است دیگر بحثِ تفاوت تعبیرها به جهت ظهورات مختلف نباید ما را به خطا بیندازد. تازه مگر چیز مهمی در این موضوع نهفته است که این‌طور مسئله را دنبال می‌کنید؟!! موفق باشید

16617
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم فاضل و گرانقدر، در حال تدوین مقاله تبلیغی در مورد حد زاد و ولد هستم. 1. چه تعداد اولاد کافی است؟ 2. تربیت فرزند زیاد وقت و پول و امکانات زیادی می خواهد بنابراین اولاد کم با تربیت خیلی بهتر از اولاد زیاد بی تربیت است، نظر حضرتعالی؟ 3. در شرایط فقر اقتصادی و تهاجم فرهنگی غرب، تربیت اسلامی مستلزم امکانات و شرایط خوب اقتصادی و...است، فردی که فقیر است، چطوری به درخواستهای اقتصادی و فرهنگی فرزندش از جمله سکونت در محله خوب، مدرسه خوب را اجابت کند؟ لطفا علاوه بر راهنمایی منبع هم معرفی شود. التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به رحمت حضرت حق امیدوار باشیم و او را رازق بدانیم، هر فرزندی دریچه‌ی افزایش رزق بیشتر خانواده خواهد شد، حتی بیشتر از رزقی که خودش نیاز دارد. از طرفی اگر با ملاک‌های بومی زندگی کنیم و نه با ملاک‌های غربی، همان محل زندگی ما بهترین محل و همان مدرسه‌ی نزدیک خانه‌ی ما بهترین مدرسه برای فرزندمان و برای پرورش او خواهد بود. اگر به جهت توهمات خود زندگی‌ها را گرفتار انواع مشکلات کرده‌ایم، این چه ربطی به تعداد فرزندان دارد؟! موفق باشید

16616
متن پرسش
سلام: چطور می توان همیشه خود را حاضر در محضر حق دید؟ مباحث شما در این زمینه را مطالعه کرده ام علی الخصوص در مورد ماه رمضان. منتها مشکلی وجود دارد: چگونه حال حضور و مراقبه دائمی برای انسان پیدا می شود. آخر ما در رجب و شعبان در حد توان - البته که کوتاهی هایی هم داریم - تلاش خود را برای آمادگی برای رمضان می کنیم. در ماه رمضان هم به خیال خودمان همه عزم خود را جزم می کنیم تا به تقوا، فرقان، حتی خود خدا برسیم، باور کنید چند سال است که در رمضان اضطراب شدیدی می گیریم که این بار چه می شود؟ آیا این بار خداوند خودش را جزای روزه ما می کند؟ انصافا هم توفیقاتی داشته ایم ولی باز به نظر یه جای کار اشکال داره. به نظرم یه چیزی کمه. هر چی زور می زنیم... استاد لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ماه رمضان ماه رحمت و مغفرت و برکت است و قرائت یک آیه قرآن در این ماه، نقش یک ختم قرآن را در زندگی ما پدید می‌آورد، چه جای اضطراب؟!! با چنین امیدواری هم متوجه‌ی حضور خود در محضر حق باشید و هم امیدوار به احیای شب قدر و برکات آن باشید. موفق باشید

16615
متن پرسش
سلام علیکم: سوال۱: آیا در تمامی مراحل و منازل سیر و سلوک معیت و همراهی امام لازم است؟ سوال۲: در فرمایش حضرت علی (علیه السلام) که می فرمایند معرفت خدا معرفت من و معرفت من معرفت خداست و در ادامه حب من، حب الله... یعنی چه؟ کدام باید اول حاصل شود؟ حب خداست که باید تبدیل به حب نبی و اهل بیت شود و در ادامه حب و بغض دوستان و دشمنان اهل بیت؟ یا نه برعکس است و از حب معصوم به حب الله می رسیم. در صورتی که می دانیم دوئیتی در کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمی‌کند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجه‌ی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید

16614
متن پرسش
سلام استاد: لطفا نظرتان را درباره متن زیر بفرمایید. شرایط تاریخی و هرمنوتیکی نوشتن کتاب آداب الصلاه توسط حضرت امام (رحمه الله علیه) همان طور که گفته شد کتاب آداب الصلاه در سال 1321 هجری شمسی به قلم حضرت امام به نگارش درآمده است. در آن دوران شرایط تاریخی خاصی حاکم بوده است که به گوشه ای از آن اشاره می کنیم. این شرایط تاریخی باعث شده است که حضرت امام در آن فضا نوشته های خود از جمله کتاب آداب الصلاه را مطرح کنند و به مبارزه و تقابل با ظلمات دوران خود بپردازند. از جمله فرهنگ های غلطی که در آن دوران می توان مشاهد کرد قشری گرایی و ظاهر گرایی در دین است. همان طور که مستحضرید در دوران صفویه این روحیه به شدت قوت پیدا می کند و آخوند های قشری و ظاهرگرایی که در دربار وقت هم نفوذ داشته اند فعالیت شان را زیاد و زیاد تر می کنند تا جایی که موفق می شوند که ملاصدرا این حکیم الهی دوران را به جرم تاویل و باطن گرایی تبعید کنند و حجاب راهی که صدرا برای تمدن سازی طراحی کرده بود شوند. این روحیه ی تحجر و ظاهرگرایی با تغییرشکل و به انحاء گوناگون دیگر در دوران قاجار و پهلوی ظهور می کند در بین دینداران آن زمان تا به زمانی که حضرت امام در آن زیست می کرده اند می رسد و دامان گیر ایشان نیز می شود. همان چیزی که ایشان نمونه اش را در منشور روحانیت ذکر می کنند که روزی آقا مصطفی (فرزند ایشان) در مدرسه فیضیه از لیوانی که بر روی آب سردکن مدرسه قرار داشته آب می خورد و برخی از همین طلاب ظاهرگرا و سطحی نگر می آیند و لیوان ایشان را آب می کشند، و می گویند که چون پدر او فلسفه درس می دهد کافر و نجس است و خود او هم همین طور است و در لیوان نجس نباید آب خورد تا آب کشیده نشود. این نمونه هایی از روحیه ای است که در آن دوران وجود داشته و موجب سطحی و فردی شدن دین می شده است. در حالی که دین اسلام دینی عمیق و دارای باطن و کاملا فعال و اجتماعی است که این روحیه موجب به حجاب رفتن آن می شد. و حضرت امام با نوشتن کتاب آداب الصلاۀ با سیر از آداب ظاهری نماز به باطن و حقیقت نماز، نشان دادند در نماز که از مهمترین مناسک دینی ما است باید باطن و حقیقت نماز برای انسان به صحنه آید تا با رعایت آداب ظاهریه بتوان به مقام قرب حق و معراج روحانی نائل شد. و هر کس به اندازه ظرفیت خود باید بکوشد تا با رعایت دستورات شرعیه به باطن و حقیقت دین راه یابد، که در این راه همان طور که حضرت امام در جای جای کتاب اشاره می کنند از طرفی فلسفه و عرفان اسلامی بسیار راهگشا و یاور خوبی است و از طرف دیگر ممارست و تمرین و تمرکز در دستورات شرعی. یکی دیگر از ظلماتی که در آن دوران وجود داشته است نگاه مفهومی و ذهنی به همه چیز از جمله حقایق داشتن است. دوره ی قاجار دوره ی تجدد مآبی کشور ما است، یعنی در آن دوره، فرهنگ مدرنیته و غرب ورود جدی در کشور ما پیدا کرد و در ادامه در دوران پهلوی توانست ریشه های خود را محکم کند. یکی از مبانی اصلیِ فرهنگ غرب همین نگاه مفهومی داشتن به حقایق است. در این نگاه هر چیزی که در حیطه حس ما قرار بگیرد واقعیت خارجی دارد ولی آن دسته از حقایق که در ساحت حس ما قرار ندارند و مستوراند، فقط در ساحت ذهن ما قابل ادراک اند، نه اینکه واقعیت خارجی قابل انس و ارتباط داشته باشند. این نگاه که نگاه سوبژکتیو به عالم و آدم است موجب می شود که حقایق در حجاب روند و دیگر نتوان به عنوان حقایقی قابل دسترس با آنها انس ارتباط پیدا کرد. حال این نوع تفکر حجابی است که در آن زمان به صورت ناخودآگاه بر فکر و روح مردم سایه افکنده است و حقایق ذهنی شده اند. و این امام بزرگوار است که این حجاب زمانه را درک می کند و در نقطه ی مقابل به تبیین خدای قابل انس و ارتباط می پردازد، و در کتاب آداب الصلاۀ دائما اشاره به این دارند که مومن در نماز باید به معراج قرب خدای حیِ قیومِ سمیعِ بصیر برسد و از طریق این معراج روحانی انس و ارتباط مستمر با خدای حقیقۀ الحقایق برقرار کند، نه اینکه فقط در حد اثبات خدا با هزار برهان ذهنی متوقف شود. اصلا حضور قلب در نماز یعنی بتوانی خود را در محضر خداوند حس کنی، خدایی که کل عالم محضر اوست. این همان تاریخی جدیدی است که حضرت امام با نهضتی که با نوشتن کتاب های خود از جمله آداب الصلاۀ آغاز کردند، پدید آوردند. و دین عقلانی و معنوی و اجتماعی را احیا و به صحنه ی جامعه برگرداندند، در حالی که خیلی ها متوجه نبودند که که چه اتفاقی دارد می افتد. همان طور که در سال 1342 هجری شمسی حضرت امام نهضتی را شروع کردند که دین باید به همه مناسبت های فردی و اجتماعی برگردد و نه تنها در عرصه ی فردی حیات خود را ادامه دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن درستی است و سایر آثار حضرت امام نیز به همین موضوع نظر دارد. موفق باشید

16612
متن پرسش
استاد سلام: در نوشته ای از شما که یادداشت ویژه بود با عنوان «وسعت محبت پیامبر (ص)» ، شما فرمودید که پیامبر (ص) از آنجایی که در مقام توحیدی و حقیقت نوری شان بر تمام ذرات عالم احاطه دارند به اذن خدا پس تسبیح و... آنها را هم می فهمند و درک می کنند، حال با توجه به این نکته، آیا آن آیه از سوره انبیا که اشاره به همراهی کوه وپ رندگان در تسبیح حضرت داوود (ع) را دارد، آیا به همین معنی است و نشان از این حقیقت حضرت داوود (ع) را دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نبوت همه‌ی پیامبران به نحوی با حقیقت نبوت و صاحب نبوت یعنی حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مرتبط است و به نور آن نبوت در امت‌های خود از کمالات آن حضرت به نحو مناسب تاریخ آن امت بهره‌مند هستند. موفق باشید

16611
متن پرسش
با سلام: سوال اول: حضرت استاد در دروس حمد امام می فرمودین که کثرات از زاویه دید ماست اگر نسب ما با خودمان درست شود کثرتی نمی بینیم. آیا این فرموده شما به این معنا هست که کل ماهیات به طور اندماجی مستهلک در واحدیت یا وجود منبسط هستند؟ مثل انوار مختلف که در نور بی رنگ موجودند به جامعیت؟ یا فقط در مقام شهود می فرمایید این حالت پیش میاد و مبنای خارجی نداره؟ سوال دوم: اگر مبنای بالا رو بپذیریم میتونیم بگیم که علم ما به ماهیات علم اجمالی در عین کشف تفصیلی هست یعنی ما به اجمال و مقام اجمال نظر می کنیم و در وجود ذهنی کشف تفصیلی برای ما از ماهیات حاصل میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر مبنای وحدت وجود، همه‌ی موجودات از نظر عین ثابته، بالحق و فی‌الحق هستند. لذا هر اندازه انسان به توحید شدیدتری نایل شود، بالحق‌بودنِ ماهیات را که همان صورت اعیان ثابته به آن‌ها در علم الهی است، درست‌تر درک می‌کند. موفق باشید

16607
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: می خواستم بفرمایید آیا امام زمان (عج) به ساعت ظهورشان و نیز ساعت قیامت علم دارند یا نه؟ آیا علم حضرت و معصومین (ع) همچون علم خدا لایتناهی ست یا فقط در حدی است که خدا بخواهد؟ از زحمات جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صریحِ سخن ائمه هست که علم‌شان محدود است، به اندازه‌ای است که خدا بخواهد. حتی قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: ای پیامبر! يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (187) درباره قيامت از تو سؤال مى‏ كنند، كى فرامى‏ رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هيچ كس جز او (نمى ‏تواند) وقت آن را آشكار سازد؛ (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است؛ و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى ‏آيد!» (باز) از تو  موفق باشید

16606
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض قبولی طاعات و عبادات، جناب استاد مدتیه مطلبی ذهنم را مشغول کرده که اگر لطف بفرمائید و پاسخ بدهید ممنون شما می شوم. بنده مطالعاتی در خصوص تجربیات نزدیک مرگ و همچنین احضار ارواح داشته ام. در خصوص تجربیات نزدیک مرگ غالب افراد از ادیان و ملیت های مختلف، تجربیات نزدیک به همی داشته اند. این امور در ابتدا حس تمایل به معنویت را در درون انسان زنده می کنه ولی باعث می شه که انسان به نوعی کثرت ادیان را قبول کنه. چرا که اولا نسبت به حقانیت دین اسلام و یا لزوم اطاعت از اهل بیت (ع) هیچ گونه آگاهی به این افراد که متدین به دین ها و مذاهب دیگری هستند داده نمیشه. و ثانیا به عکس در مواردی به اون ها توصیه می شه به همان دینی که دارند متدین بشند. از طرفی نحوه تجربیات ذکر شده به گونه ای که احتمال شیطانی بودن این تجربه را به حداقل می رسونه. چرا که همه این افراد از هر دین و مذهبی از ملاقات با نور خدا و عشق بی اندازه او خبر داده اند. بسیاری در این تجربیات همه زندگی خودشون را به عینه مشاهده کرده اند. در واقع آن چیزی که به اونها توصیه می شه اینه که به یاد خدا باشند با هر مذهبی که دارند. حتی در مواردی این جور از سخنان این افراد برداشت می شه که هر اتفاقی در زندگی انسان نشانه و مرحله ای است که خدا برای اون بنده مقدر کرده و نبایست از اون رو گردون باشه که این جوری خیلی از چیزهائی که ما اون ها را حرام می دونیم برای شخص تجویز میشه. سوال من اینه که چطور می تونیم اولا این امور را با حقانیت مذهب و آئین خودمان جمع کنیم. و ثانیا چطور می شه با لزوم التزام به حرام و حلال های شرعی این موارد را توجیه کرد؟ در خصوص احضار اوراح و مواردی از آگاهی ها و اطلاعاتی که بعضا از این طریق به دست اومده هم سوالاتی داشتم که جهت اطاله کلام از اون ها صرف نظر می کنم فقط در همین حد که این مطالب به سختی با تصور دینی ما از عالم برزخ و حساب و کتاب و شب اول قبر قابل تطبیقه. لطفا اگه میشه در این خصوص بنده را راهنمائی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها اگر تعلق چندانی به دنیا نداشته باشند، در ابتدای سکرات خود با وجهِ تجردی‌شان روبه‌رو می‌شوند. در این حالت به هر مذهبی که باشند آن حالات و صورت‌هایی که برای آن‌ها پیش می‌آید، شیرین است. ولی چون در برزخ، به درون خود کشیده می‌شود و با نکیر و منکر اعمال آن‌ها بر اساس فطرت و شریعت بررسی می‌شود حقیقت هرکس برایش در نسبت به خدا معلوم می‌گردد که این حالت، حالتی نیست که افراد توانسته باشند گزارش بدهند. موفق باشید

16605
متن پرسش
با سلام: استاد لطف می کنید در مورد این سخن حضرت علی (ع) که فرمودند: «دلها او را به حقیقت ایمان مشاهده می کنند» کمی توضیح فرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی شده است. موفق باشید

16602
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان دیدار حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع) که محل سکونت خضر نبی مجمع البحرین ذکر شده، منظور از مجمع البحرین چیست؟ و اینکه آیا تاویلی دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد تأویلی در میان باشد و مجمع‌البحرین محل جمع دو بحرِ معرفت ظاهر موسوی و باطن خضری باشد. موفق باشید

16601
متن پرسش
با سلام: در کتاب «سوره ی کهف راز زندگی دینی» در قسمت دیدار حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع)، علت اینکه در قسمتی که ماهی مرده، از ظرف بیرون می پرد و بر دریا می رود و زنده می شود چیست؟ آیا ارتباطی با سبزی و زندگی خضر نبی (ع) و روح حیات بخش است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید همین‌طور باشد که محل ملاقات باید صورتی از حیات را در صحنه داشته باشد. موفق باشید

16595
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اگر ذیل نور امام معصوم و همراه با استغفار در شب قدر ملک به قلب ما نازل شود در این صورت تقدیرهای شایسته و الهی برای یک سال مان داریم و یعنی اگر کسی در شب قدر ملک بر قلبش نازل نشود تقدیرات شایسته و الهی ندارد؟ لطفا کمی توضیح دهید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احیاء شب قدر شرایط نزول انوار الهی بهتر فراهم می‌شود ولی این‌طور نیست که اگر کسی توفیق احیاء نداشت به‌کلّی از انوار الهی محروم شود. موفق باشید

16594
متن پرسش
سلام استاد عزیز از محضر مبارک چند سوال دارم: 1. آیا عارفان و سالکان بزرگ تاریخ در دوران نوجوانی یا جوانی اسیر و همیاتی که ما اکنون درگیر آن هستیم یا رذایل اخلاقی درون آن قلب های عزیز و مبارک بوده است؟ لطفا عوامل و دلایل مثبت یا منفی بودن جوابتان را توضیح دهید؟ 2. حضرتعالی در کتاب حقیقت نوری اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید با نظر به مقام نورانیت امام اعمال شرعی خود را انجام دهید. جلوه های نورانیت حضرت علیه سلام بر قلب ما طلوع می کند. لطف بفرمایید چگونه باید به آن مقام نظر کرد؟ 3. استاد عزیز شما در کتب و صوت ها بارها این را متذکر شدید که افق و رویکرد جانتان را افق معصومین سلام الله علیهم کنید. خب لطف کنید اولا برای نتایج بسیار فوق العاده که در کمترین زمان بهترین و عالی ترین نتیجه را ان شاءالله بگیریم کدام ذوات مقدس سلام الله علیهم را افق خود قرار دهیم؟ و مقدمات آن که اگر اشتباه نکنم باید کتابهای مرتبط با سیره ی معصومین سلام الله علیهم را مطالعه نمایم کدام کتاب یا روش را پیشنهادمی کنید؟ با سپاس وافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمی‌کند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور می‌کند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤال‌کردن حل نمی‌شود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسان‌ها قبل از بدن آن‌ها، امامان را می‌شناسد. ببینید با کدام‌یک از آن‌ها بهتر مأنوس می‌شوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید

16591
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید استاد. 1. باز هم لازم است تشکّر کنم، چراکه کمک بزرگی به سیر و سلوک بنده کردید، «استاد بودن» یعنی کمک به سلوک کسی کردن، که به واقع شما برای بنده استادی کردید. 2. خواهشی از شما داشتم استاد! اگر می شود دعا بفرمایید که همسری که خداوند بر سر راهم قرار خواهد داد کمک به سلوک بنده کند و راضی به رضای حق باشد. چند سوال هم خدمتتان داشتم: 1. زندگینامه ی جناب محی الدین را در کتابی جدا می توان یافت؟ 2. صوتهای استاد یزدان پناه را از موسسه امام خمینی می توان یافت؟ یا جای دیگر باید بروم؟ بعد از بدایه، نهایه را با صوت ایشان بخوانم استاد؟ 3. استاد یزدان پناه درس خارج نهایه دارند، پس از خواندن نهایه به آن باید رجوع شود؟ 4. آیا کسی قبل از خواندن فصوص و عرفان نظری نمی تواند دستورات منازل السائرین را با چلّه نشینی هایش انجام دهد و منزل ها را طی کند؟ فصوص خواندن چه تاثیری در آن می تواند داشته باشد؟ تغییر رویکرد نسبت به عالم و وجود سرعت سیر را افزایش می دهد؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «محی‌الدین‌بن‌عربی» از آقای محسن جهانگیری نسبتاً این کار را کرده است 2- ظاهراً صوت‌های استاد را بتوانید از مؤسسه‌ی حضرت امام تهیه کنید. بحث «بدایه و نهایه» اساتیدِ مختلفی دارد؛ ملاحظه کنید کدام با ذوق شما می‌خواند. رفقا بر روی شرح استاد امینی‌نژاد در بدایه و نهایه نظر دارند 3- خارجِ نهایه را بعد از نهایه کار کنید 4- فصوص‌الحکم کمک می‌کند که درکِ درستی از منازلی که جناب خواجه متذکر می‌شود، داشته باشید. موفق باشید

16590
متن پرسش
«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» سلام تو سوره روم، آیه شریف 21 اگه اشتباه نکنم، خداوند می فرماید همسرانی از جنس خودتان (من انفسکم) برایتان آفریدم تا در کنارش (الیها) آرام بگیرید. اگر آیه را دو بخش کنیم، بخش دوم مشخصه که مخاطب آقایون هستن، چون گفته شده (الیها) یعنی زن مایه آرامش هست برای مرد؛ سوالم از حضور شما این است که بخش اول هم مخاطب مرد ها هستن یا همه مردم؟! ینی ای مردم خودتونو جفت آفریدم تا با هم ازدواج کنید یا ای مرد ها از [جنس] خودتان همسر براتون آفریدم؟ و اگر دومی درسته ینی مخاطب کل آیه مرد ها هستن، "من انفسکم" معنیش (از خودتان) است یا (از جنس خودتان)؟ بنظر من از خودتان درسته ولی تو همه ترجمه هایی که دیدم ترجمه کردن از جنس خودتان، اگه از جنس خودتان باشه، یجورایی دلیل خلقت زنان اینه که فقط مردها در کنارشونو آرام بگیرن!!! ولی از خودتان فک می کنم درست باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید واژه‌ی «نفس» از نظر عربی مؤنث است، نه آن‌که ضمیر مربوطه، مربوط به زنان باشد 2- «من انفسکم» همان‌طور که متوجه‌اید یعنی از جان خودتان، که حکایت از یگانگی بین زن و مرد دارد. موفق باشید

16587
متن پرسش
سلام: تو قرآن خدا هم بشارت میده هم انذار؛ من میخونم احساس می کنم انذارش بیشتر از بشارته؟! درسته؟ ینی اون قدر که از جهنم و عذاب های الهی بیان میشه از بهشت صحبت نمیشه؛ دلیلش چی میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» ترس از جهنم بیشتر مردم را از گناه باز می‌دارد تا وعده‌ی بهشت. موفق باشید

16586
متن پرسش
سلام: جایی یه روحانی اگه اشتباه نکنم می گفت که تو قیامت کسانی که اسمشون اسم اهل بیت (علیهم السلام) نباشه، اسم ندارن؛ آیا این درسته؟ و اصلا اسم گذاری باید بر چه مبنایی باشه؟ مثلا خود ائمه مگه چگونه اسم گذاری می کردند! مثلا امام حسین (روحی فداه) اسم دخترشونو میذارن سکینه که تو زبان عربی معنی آرامش میده؛ الان یکی اسمش چمیدونم، مثلا "دلآرام" باشه بده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بوده که از اسامی نیکو برای فرزندان‌مان غفلت نکنیم تا به نحوی به امامان معصوم که خودشان ملاک حق و باطل‌اند، منسوب باشند. موفق باشید

16585
متن پرسش
استاد سلام: با توجه به توضیحاتی که در ارتباط با کلمات مشکات و زجاجه و مصباح در آیات سوره نور فرمودید، اگر مشکات و زجاج و... را در وجود مبارک پیامبر (ص) بدانیم، دیگر انسانها و مخلوقات خداوند چگونه مشکات و مصباح هستند و چه رابطه ای با مصباح و زجاج دارند؟ با توجه به اینکه موجودات دیگر هم مخلوق خداوند هستند. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم، ذیل نور اولیاء که واسطه‌ی فیضِ ربوبی هستند، معنای خود را می‌توانند جستجو کنند و ما نیز می‌توانیم در جمال آن‌ها آثار انوار حق را با همان واسطه‌هایی که در صحنه هستند، بیابیم. مگر شما امروز نور خدا را به مدد حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در جمال حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» مشاهده نمی‌کنید؟ موفق باشید

نمایش چاپی