بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24411
متن پرسش
استاد گرانقدر با سلام: نفس موجودی مجرد است و بدن مادی است، ارتباط بین مجرد و ماده چگونه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبیر ماده از طریق مجرد در رابطه با نفس، تدبیرِ انضمامی است که خوب است آن را در شرح صوتیِ کتاب «معرفتِ نفس و حشر» دنبال بفرمایید. موفق باشید

24264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طاعات و عبادات تون مورد قبول درگاه الهی. مادر دو فرزند خردسال هستم که در این ۵ سال نگه داری از فرزندانم متوجه شده ام تنها نگهداری از آن ها نمی‌تواند مشغله این روز هایم باشد و برای روحیه خودم هم که شده نیاز دارم به اینکه مشغول به کار شوم. از آنجایی که همسرم گاهی بعد از ظهر ها می توانند از بچه ها مراقبت کنند، من می توانم به کارم که تدریس زبان است برسم؟ یا نه به هر حال مراقبت از فرزند کار مادر است؟ البته نیاز مالی هم هست ولی علاقه مند بودم خودم به امر تدریس و زبان بسیار مرا درگیر این مسئله کرده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر تدریس رابطه و انس شما را نسبت به فرزندان‌تان مختل نکند، خوب است که در آن میدان حاضر شوید. موفق باشید

24162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام خدمت استاد عزیز: طاعاتتان قبول حق باشد. در تصمیم گیری دلم می خواهد آنچه خدا به آن راضی است آن را اتخاذ کنم اما موارد پیش می آید خلاف شرع نیست اما باز می مانم آن کار را انجام بدهم یا انجام ندهم یعنی می گویم نکند این وسوسه باشد و نه الهام و نهایت راه حل را در استخاره می بینم. پیش خودم می گویم هرچه استخاره جلوی پایم گذاشت آن را انجام می دهم. حال سوالم این است که آیا استخاره را خودم می توانم انجام دهم و یا اینکه در نزد فرد شایسته و باتقوا یا دارای صلاحیت انجام دهم و چگونه این فرد را پیدا کنم؟ چند سال پیش تلفنی از قم استخاره می گرفتم ولی بعدها شنیدم آن شخص را اعدام کردند. البته پیش خودم می گفتم من خالصا از خدا استخاره می خواستم و همان جواب استخاره ها درست بود که از زبان آن فرد خاطی بوده ولی اراده خدا بگونه ای اسباب را میچید که از طریق استخاره او به جوابم برسم و تمام آن استخاره های قبلی ام صحیح بود و غم به دلم راه نمی دهم. بعد با همین استدلال می گویم پس خودت استخاره را انجام بده و مزاحم کسی نشو از آقای صدیقین یکبار پرسیدم گفت خودت می توانی انجام بدهی حتی با شیر و خط سکه. لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استخاره وقتی است که انسان عقل خود را به‌کار گرفته باشد و جواب کافی نیابد. حال این فرد می‌تواند به کمک آیات قرآنی، اشارتی را بگیرد. ولی این را نباید مشورت با قرآن حساب کرد و به همین جهت جناب علامه طباطبایی می‌فرمایند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست. موفق باشید

24062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: شاید بیش از یک هفته پیش سوالی را مطرح کردم هر چه ایمیل را چک کردم و یا در کانال ایتا بررسی کررم پاسخم را ندیدم شماره سوالم را فراموش کردم ولی موضوع راجع به شکایت کردن از شخصی بود که تهمت زده بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۰۰۸. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم شکایت را باید ادامه دهید تا حدّ خدا بر او جاری شود. موفق باشید

32353
متن پرسش

با سلام: استاد هنوز دختران آن طورکه باید از طریق پدر و برادر حتی حمایت نمی‌شوند به این صورت که اگر مثلا پسر بخواهد جلسه هفتگی و از این قبیل امور در خانه داشته باشد اجازه میدهند وحمایت میشه ولی دختران راحمایت نمیکنن شاید اگر از این حمایت ها بود هم خانواده حفظ می‌شد و هم کار فرهنگی زنان منسجم تربود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. آن مرد الهی و سالکِ بصیر و آگاه به روز یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود که فهمید تاریخ دیگری به ظهور آمده است و زنان را دوش به دوش مردان به میدان آورد و حماسه انقلاب عقیم نماند و شکل گرفت. بخواهیم و نخواهیم امروز نیز اگر تصمیم داشته باشیم در جهاد تبیینی که حضرت امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» بر آن تأکید دارند؛ موفق شویم و تبیین ما نسبت به نمایاندن حقیقت اسلام و نشان‌دادن زشتی‌های استکبار جهانی، حقیقتاً تبیین همه‌جانبه باشد؛ بدون حضور زنان محال است زیرا تبیین حقیقی که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به نور الهی به بشریت عطا نمود، بدون «امّ ابیها» ممکن نمی‌شد و بی‌حساب نیست که دختر حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌ وآله»، مادرِ نبوتِ آن حضرت می‌شود وگرنه مگر می‌شود دختر انسان، مادرِ انسان گردد؟!! موفق باشید          

31370

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بحمد الله رزقم شده است که یکسالی است با شرح جنود عقل جهل امام مانوسم یک سوالیست ذهنم را درگیر کرده اینکه اگر بجای ایران مثلا در لاس وگاس آمریکا بدنیا آمده بودم، خوب صد در صد هیچ اطلاعی از امام صادق و سایر ائمه ی معصوم نداشتم و البته استاد مثل شما را هم نمیافتم و اصلا بکل نه قیامتی برای من معرفی می‌شد و نه حساب و کتاب قبری. آنگاه تکلیف قبر و قیامتم چه می‌شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید که خداوند «هادی» است و زمینه هدایت هرکس را در هر جا باشد فراهم می‌کند و از طرفی به این موضوع نیز فکر کنید که هرکس مطابق اختیاری که قبل از تولد در عین ثابته خود داشته نحوه بودن خود را انتخاب کرده. جناب ابن عربی این‌طور می‌فرماید:

در هر حال هرگاه اسمی تجلی کند، معطی، «اللّه» است، از آن حیث حضرت الله خازن و خزینه‌دارِ آن چیزی است که در نزد اوست و در خزینه‌ی اوست، که همان عین ثابته‌ی اشیاء باشد و خداوند خارج نمی‌کند آن عین ثابته را از علم به عین مگر به قدر معلوم و به‌دست اسم خاص که اعیان هر شیئ ظرفیت پذیرش آن را دارند و بدین لحاظ قرآن می‌فرماید: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ‏» (طه/50) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را می‌دهد، آن ‌هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده می‌شود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ 149) برای خدا حجت بالغه‌ای هست که می‌تواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت می‌باشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد.

موفق باشید

31257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیشنهاد شده عید قربان به جای قربانی کردن هزینه رو بدن کپسول اکسیژن برای خانواده هایی که بیمار کرونایی در منزل دارن و نیازمند هستن و سایر روزهای سال کمک غذایی انجام بشه نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است بخصوص اگر مشخصاً معلوم باشد که خانواده‌ای نیاز به کپسول اکسیژن دارند؛ رفع نیاز آن‌ها نسبت به اموری مثل قربانی‌کردن ترجیح دارد. موفق باشید

31212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر محبوبِ دلم: استاد بزرگوار در شهر ما فردی به عنوان مطالبه گری و دغدغه مندی متنی را در فضای مجازی مطرح کرد که بنده درصدد جواب دادن به این متن بر آمده ام. بنده با توجه به یادداشت شما تحت عنوان حیاء و حریم مطالبی را مطرح کرده ام. بنده هر دو متن را برای شما ارسال می کنم. لطف بفرمایید نظر دهید آیا این ادبیات بنده مناسبِ تاریخ و زمانه فعلی است یا نه؟ تشکر متن اول: سلام: «دوچرخه سواری بانوان در قادرآباد بلامانع است؟» در کنار جمعیت قابل توجهی از مردان علاقه‌مند به این رشته زنانی هم هستند که برای حفظ سلامت، تفریح و گذراندن اوقات فراغت پا به رکاب می‌شوند و از این طریق پرچم استقلال هویت و اعتماد به نفس خود را بالا نگه می‌دارند. متاسفانه زنان دوچرخه‌سوار در جامعه و بخصوص شهر ما با محدودیت و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و ناملایمات بسیاری را به جان می‌خرند تا شاید روزی برسد که بتوانند بدون هیچ تبعیضی در خیابان‌ها رکاب بزنند. بدون شک آن روز دور نیست اگر مردم و مسئولین «نگرش» خود را عوض کنند و به تغییرات مثبت تن دهند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متوجه فرمایش شما نمی‌شوم. هرچه هست آن‌جایی که بحث تبرّج و خودنمایی برای آن‌ها در میان باشد، باید خودشان مواظب باشند تا از ابعاد ظریف شخصیتی‌شان خارج نشوند و به همین جهت به اعتبار تبرّجی که بعضاً در بعضی موارد در دوچرخه‌سواری خانم‌ها پیش می‌آید بحث جایز نبودن این کار در میان است. به نظر بنده همان بحثی که تحت عنوان «حیا» در کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» مطرح است، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

30329
متن پرسش
جناب آقای طاهرزاده سلام علیکم: فایل صوتی صحبت آقایان وطن فدا، عبدالکریمی و شهرستانی به همراه تقریری نقد و کوتاه از شما به دستم رسید. با شنیدن صحبت آقایان محترم به انضمام تقریر شما، برآن شدم آنچه پیشِ روست را عیان کنم. می دانم چنانچه انسان صاحب همّ باشد، هرگز بریده از دیگری نیست اما من به خود دیگر این همّ را این گونه و در گفتگو دنبال نکرده ام بلکه می دانم هر چه شود من تهِ چاه دیگری ام هستم. سخنم را با رجوع به پرسش و پاسخی که بواسطه ی یکی از مخاطبین شما عرضه داشته شده است، آغاز می کنم. سلام بر استاد گرامی: و با سلام به آن رفیقی که از جنابعالی «وداع» کرد؛ پیرو سؤال و جواب شماره 22474 خواستم نکاتی را در خطاب به ایشان عرض کنم. بنده آن روزهایی که کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» را مطالعه کردم در این تصور بودم که همه‌ی آن‌چه باید به‌دست آورم را، خدا به من داده است. تا این‌که با برهان صدیقین و کتاب «خویشتن پنهان» و بحث‌های معاد شما روبرو شدم و دیدم عجب میدانی است میدان معارف اسلامی. تصورم این بود که دیگر بهتر و بالاتر از این نمی‌شود تا بالاخره با شرح شما در کتاب حبّ اهل البیت و کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود» روبرو شدم. در پیش خود گفتم خدایا! آیا بشر بعد از چنین نگاهی به اهل البیت، جایِ دیگری هم می‌تواند برود و باز کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» پیش آمد تا بفهمیم امروزه راه اهل البیت چگونه می‌تواند ادامه یابد. خدا می داند با مطالعه آن کتاب احساس کردم در مغز عالم قرار دارم و همه چشمه هایی که باید بر روی انسان گشوده شود از طریق «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام» پیش خواهد آمد و این علاوه بر مباحثی بود که شما در کتاب های مربوط به انقلاب اسلامی نمودید. همچنان با کتاب سلوک بسر می بردم و می برم که با مباحث «گوش سپردن به ندایِ بی صدای انقلاب اسلامی» روبرو شدم و متوجه گشتم در بستر سلوک ذیل شخصیت امام، راهی به سوی عالم معنا به صورتی گشوده می شود که دیگر می توان به چیزی گوش سپرد که آن قصه حقیقت این تاریخ است و در ساحتی می توان وارد شد که ثمره همه آن چیزی است که انقلاب اسلامی به بشر این تاریخ عطا کرده است. این سخنانی است که بنده از خود شما آموختم. سؤال من از آن رفیق عزیزی که بنا دارد با شما وداع کند آن است که (تو در آینه این تاریخ به کجا خواهی رهسپار شوی که در آن جا صدایی حقیقی تر از صدای انقلاب اسلامی به گوش می رسد). این سخن بنده بود با آن رفیق. نمی دانم می توان گفت نکند آن رفیق انتظار دارد شما با نظر به مشکلاتی که مردم را فرا گرفته است در امور جزئی وارد شوید. نظر شما چیست؟ - باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این‌که انسان متوقف در شخص و شخصیتی نشود، چیزِ پسندیده‌ای است. عمده آن است که کمک کند و بگوید: «رهسپار چه میدانی است» تا بقیه را نیز به وسعتی که او بدان دست یافته است، وارد کند. هایدگر از استادش هوسرل در رابطه با پدیدارشناسی عبور کرد و نشان داد که پدیدارشناسی استادش هنوز در گردونه‌ی سوبژکتیویته است و با این کار، خدمت بزرگی به ما نمود تا بفهمیم که پدیدارشناسی اگزیستانسیالِ ما می‌باشد و برای ما شبکه‌‌ای از حضور با پدیده‌ها پیش می‌آورد. و چه خوب بود که در این شرایط تاریخیِ تفکر، گفتمانِ این نوع عبورها به میان آید تا هرچه بیشتر به صورت حضوری و وجودی با حقیقتِ دوران که انقلاب اسلامی است مرتبط باشند. بنده هم نمی‌دانم که آیا چنین انتظاری از من هست که در امور جزئی و موسمی وارد شوم، در حالی‌که تجربه‌ی سه دوره‌ی مدیریت، بنده را متوجه کرد که اگر به صورت زیربنایی مسائل خود را حل نکنیم و معارف لازم را به میدان نیاوریم باید به گفته حافظ «چو بید بر سر ایمانِ خویش می‌لرزم» مصداق ما باشد. موفق باشید. در توجه به صحبت آقایان محترم (وطن فدا، عبدالکریمی و شهرستانی) و همچنین پرسش و پاسخ آن مخاطب گرامی با جنابعالی، تا حدودی چرایی این پنداشتها از خویش را دریافتم. من نمی دانستم در این نقشه، راه بدین سان واضح است و مهیّا و ما، از بی چشمی پیِ خود می گردیم. نمی دانستم آب این چنین در دست است و ما دیوانگان به خودآزاری مفرط گرفتار آمده ایم. نمی دانستم می شود عطش را حلوا حلوا کرد و عمری در خیالِ آب به اشارت زیست. میان کدامیک از اینان دیگر تفاوتی ست؟ آنکه ندایِ سنت و مدرن و پس و پیشش را سر می دهد یا آنکه در ایستگاه فروبستگی و گشودگی سخن می گوید؟ دل ما در وقوع می تپد و حالا هر چه می شنویم از خیالِ آب، آب می خورد. اما بی چاره به بی راهه می زند. دیر هم بشود، دستْ خالی را به خیال، خوشتر می دارد. اینک ناشکیبایی و تعجیل در تعیین تکلیفِ همه، گویا مرز میان مرزبانی انقلاب و اثباتِ آن را به آشوب انداخته است. تعجیل با اثبات، پیِ تمایز است و با تمایز امان می گیرد. تیغ تعجیل، تند است. راه را می بُرد. متانتِ چشم به راهی، راه می شود اما به خنجر و در سینه. سینه را می شکافد از پیِ راه. ایستاده، این پا و آن پا میز گفتگو را در حرارتِ سینه تبر می زند. دیگر با جوهر سرد حاضر نمی شود بلکه این آتشِ اشک و خون است که یکی در میان سخن می گوید و می سوزد و به قدرِ مرگ، لحظه به لحظه تاب می آورد. تعجیل؛ به اثبات شکم سیر می کند و پاسداشت؛ گرسنه و نزار، چشم به راهی را فرا می خواند. شاید حقیقت قبل از زبان به دست هایمان نگاه می کرد. دست کشیدن از مفهوم، دست کشیدن از همه ی داشته هاست و تعجیل، دل به دست و پیمانه ی خالی نمی دهد. نیک می دانم نمی شود انسان بود و به این بی چارگی خوی گرفت و به صرافت نیفتاد. اما یوسف هم تهِ آن چاه است و از برادارن تهی تر. پیغامبران هم اگر به معجزه خواندند در برابر حقیقت سابقا بر دیگری عاجزند. با این همه؛ بانگِ گشودگی چطور دست از نهیبِ فروبستگی ها می شوید وقتی همه در یک چاه نشسته اند؟ و این بی صبریِ تعجیل، آه از تعجیل که در آن یا باید سر به دروازه ی گشودگی ها خم کرد، یا به موج ساختارها پیوست، یا از آن طرف، حظّ ِ نبودن را بُرد. در غیر این صورت صلاحِ خسروان آن است به دعوت و میانجیگری دلسوزان، رنج و اندوه را «دغدغه» نام نهند و سرها را به بند مناسبات و حوالاتش گردن زنند. آنکه نیهیلیسم را به ذره ذره چشیده باشد، لابد باید بداند نیهیلیسم وضع پلید و تأسف بار یا فحش و دشنام نیست که در طرف مقابل، شایسته و پسندیده باشد از آن عبور کنیم و با آن به فاصله افتیم. به یُمن نیهیلیسم است که دریافته ایم حقیقت کمر شکن است و آذوقه ی راه نیست که مبادا رهرو به ضعفِ بنیاد گرفتار و درمانده شود و در انتها؛ در خیال فترت، قوتِ فقر بمکد. زکریایِ سخن به یحیی نشانه خواست و مهر سکوت بر زبان مردِ اراده ی الهی، تمام آن بشارت بود. می شود در اراده ی الهی به گنگِ سکوت افتاد اما پاسدار حقیقت ماند. می شود اراده ی الهی به سستیِ عافیت نرود اما جرعه ی تلخ ناچاری را به مژده ی بشارت سرکِشد. نوش باد بی چارْگان را. تا آن روز...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا ما را عهدی هست؟! عهدی که بتوان آن را عهد دانست؟! در نسبت با آن عهد در کجا هستیم؟! بیگانه با آن؟ و یا بر سرِ پیمان با آن همچنان حاضریم؟ در آقای عبدالکریمی هرچند دوست دارند همه را دوست داشته باشند، ولی معلوم نیست چرا و بر اساس چه عهدی؟!! آیا صِرف ایرانی‌بودن برای این دوست‌داشتن کافی است؟ آقای شهرستانی مانده‌اند چکار کنند، باید در مورد ایشان عجله نکرد. آقای وطن‌فداء نسبت به عهد خود سرزنده است و آرام‌آرام به پهن‌دشت‌های وسیعی که آقای شهرستانی بنا داشتند برسند، و هنوز نرسیده‌اند؛ می‌رسد. آیا ما را عهدی هست؟! نسبت به آن عهد، کجا هستیم تا بقیه را به جرم آن‌که بر آن عهد وفاداریم، اتّهام یهودی‌گری نزنیم. عجبا! اگر بر عهد اصیلی اصرار شود و در مسیر سنت انبیاء کوتاهی نکنیم، ما در تعصب یهودی‌گری هستیم؟ و خود را امت برگزیده پنداشته‌ایم؟ در حالی‌که آموزه‌های دینی آنچنان آغوش ما را گشوده کرده است که صد لعن و نفرین بر داعشی‌گری می‌فرستیم، اما از ترسِ یهودی‌گری، از عهدِ خود پای بیرون نمی‌نهیم. آری! همه را باید دوست داشت، اما این را هم در بستر عهد دینی شکل می‌دهیم تا نسبت به عهد خود بیگانه نباشیم. موفق باشید 

28742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد عزیز جوابی که در مورد کلیپ مطالب ویژه داده شد اصلا قانع کننده نیست،مسئله فیلم که حضرت امام فرمودند نظر به زن غیر مسلمان بوده که حکمش را امام بیان نمودند اما اینجا استماع صوت حرام است چگونه این اظهر من الشمس را می‌شود نادیده گرفت؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در فتوای خود می‌فرمایند فرقی بین زن و مرد ندارد اگر صوت آن فرد موجب فتنه و فحشاء نباشد، اشکال ندارد. موفق باشید

28400
متن پرسش
با سلام مجدد خدمت عزیزم استاد طاهرزاده: در مبحث نظام احسن و اینکه خداوند به بهترین و احسن ترین و کاملترین شکل ممکن عالم را بی نقص خلق و هدایت می نماید مطالبی را بیان فرمودید و در هنگام مطالعه حرکت جوهری و حرکت و نیازمندی عالم ماده و تبدیل ضعفها به کمالها و قوه ها به فعلیت ها این سوال پیش آمد که چگونه این دو را می شود با هم جمع کرد؟ آیا خداوند عالم را ناقص خلق کرده بعد به او کمال می دهد که این برداشت من احتمالا اشتباه است. این پارادوکس ذهنی من چگونه مرتفع می شود استاد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند از قول حضرت موسی و هارون «علیهماالسلام» می‌فرماید آن‌ها در توصیف پروردگار خود چنین گفتند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» پروردگار ما آن کسی است که در ابتدا، خلقتِ هر چیزی را به آن چیز می‌دهد و سپس آن را هدایت می‌کند. این یعنی هر موجودی در ذات خود امکانِ تحقق اولیه‌ای را دارد که بستری خواهد شد برای گرفتن فیض بعدی. زیرا مخلوقات در ذات خود، ممکن‌الوجودند و نه واجب‌الوجود. و ممکن‌الوجود، وجوهِ امکانی‌اش ذاتیِ آن است. موفق باشید

28387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عذرخواهی می‌کنم بنده سوال ۲۸۳۷۷ را به صورت خصوصی از محضرتون پرسیدم اما جوابش به ایمیلم ارسال نشده. اگر مقدوره مجدد زحمت بکشید. متشکرم التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۸۳۷۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم به هر بهانه‌ای که هست باید مدرکی داشته باشید. بالاخره این مراکز کاربردی، بهانه‌هایی هستند برای دادن مدرک. موفق باشید

27261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: استاد طاهرزاده، از آنجا كه حضرتعالي تاكيد بر كشف حقيقت داريد، لطفا ابزار آن را نيز معرفي بفرماييد. همانگونه كه علم حصولي و حضوري ابزارهاي خود را دارند. حفظكم الله ان شاءالله
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به معرفت نفس نظر شود از آن جهت که راهِ شناخت ربّ است به صورت حضوری، و حقیقت همان حضرت حق است در جلوات مختلف اسماء، که عرفان متذکر آن است. موفق باشید

27227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: بنده از نوجووانی به عرفان و سیر و سلوک علاقه مند شدم و چون فرد راهنمایی نداشتم به طور سطحی اقدام به مطالعات پراکنده نموده و به دلیل شرایط تربیتی و مزاجی خاصی که داشتم دچار ناامیدی و سردرگمی شدم به نحوی که ۱۰سال نه تنها نماز را ترک کردم بلکه در گرداب گناهان افتادم. اکنون می خواهم تجدید قوا نموده و در راه عبودیت قدم بردارم ولی از آنجایی که هر فرد بسته به مزاجی که دارد باید غذاها و فعالیت های متناسب خودش را انتخاب کند من نیز علاقه مندم با توجه به روحیاتم و استعدادم خط فکری و عملی خاصی را دنبال کنم و از انبوه مطالب نظری که منجر به عمل نشده خسته شده ام. ولی مشکل اینجاست که من برای شناخت روحیات و استعدادم و اینکه کدام مسائل نظری و چه کارهای عملی متناسب با من بوده و در برهه ی کنونی بیشترین فایده را در راه عبودیت برای من داشته باشد، دچار سردرگمی هستم و از آنجایی که اعتقاد دارم باید به گونه ای کار کنم که این ده سال عمری که به بطالت رفت نه تنها جبران شود بلکه ره چند ساله را یک شبه بروم تا در این شرایط آخرالزمانی از قافله منتظران جا نمانم. استدعا دارم بنده را راهنمایی کرده تا وظیفه خود و خط فکری و عملی خود را پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سری به متنی که تحت عنوان «دعا در آغوش خدا» در کانال مطالب ویژه است، بزنید به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110  2- از سیر مطالعاتیِ سایت غافل نباشید، إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید

27205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یک بار یک شعری خواندید فکر کنم از حافظ بود با این معنی که اصل زیبایی که خاک اعتراض شده مرا در شادی برده حال وقتی به خود آن زیبایی برسم چه کنم؟ میشه اگه یادتون هست این بیت شعر را برایم بفرستید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باده خاک‌آلوده هان مجنون کند / صاف اگر باشد ندانم چون کند. موفق باشید

27197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب و تبریک اعیاد شعبانیه: می‌خواستم نظرتون در مورد چله‌ی قرن که چند روزی هست حرفش شروع شده بدونم. در این چله هم گفتند زیارت عاشورا از شب نیمه‌ی شعبان تا چهل روز قرائت بشه در ساعت معین. شنیدم هرکسی که به دیگری چله بده می‌تونه تسخیر مثبت یا منفی بواسطه‌ی اجرای اون چله روی چله گزار پیدا کنه. حالا این چله‌ی قرن رو منسوب کردند به سید صادق. طبق معمول بین انقلابی ها سر این موضوع هم اختلاف ایجاد شده. بنده از طرف گروهی این سوال رو خدمتتون فرستادم تا تصمیم واحد بگیریم. ممنون میشم بفرمایید. برقرار باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی ۲۶۱۵۴ و ۲۷۱۹۰ و ۲۷۲۰۰ داده شد. موفق باشید

25956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: برخی از اهل سنت ویژه در منطقه پاکستان، اعتقاد بر این دارند که ولایت ظاهری بعد از نبی اکرم توسط خلفا انتقال یافت و تداوم پیدا کرد ولی ولایت معنوی، از ایشان به حضرت علی (ع) و اولادشان انتقال یافت و با این ادعا به نحوی ارادت خود را هم به امیرالمومنین و خاندانشان و هم اثبات عقیده پیروی از خلفا و سقیفه را دنبال می کنند. به عقیده ام یک اشکال بزرگ این بحث، نوعی سکولاریسم است که بعد معنوی و اجتماعی اسلام را جدا می کند و مبانی حکومت دینی را دچار خدشه می کند. آیا چنین ایرادی بر این نظر اهل سنت، وارد است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است که می‌فرمایید. جناب علامه‌ی امینی در «الغدیر» دلایل محکمی مطابقِ روایات معتبر اهل سنت آورده است که ولایت اجتماعی جامعه نیز به عهده‌ی علی «علیه‌السلام» و فرزندان اوست. موفق باشید

24681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: شرح و بسط کتابهای «دریغ است ایران که ویران شود» و «تضاد غرب و شرق» به بیان نویسنده این کتابها پروفسور فرامرز رفیع پور پنج شنبه ها ساعت ۱۶ از شبکه ۴ پخش می شود. (سه جلسه پخش شده است.) برای دسترسی به جلسات پخش شده می توانید از لینک زیر استفاده کنید: http://tv4.ir/episodeinfo/66359
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. موفق باشید

24483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: خواستم ببینم خواندن کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی اگه به همراه گوش دادن به شرحش باشه چه تفاوتی داره با خوندن بدون گوش دادن شرح؟ مگه شما همه مطالب رو در کتاب ذکر نکردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کتاب به صورت طرح درس تهیه شده است و با شرح آن نکات اجمالیِ آن به تفصیل می‌آید. موفق باشید

24390
متن پرسش
سلام و ارادت محضر استاد فاضل و مهربان: وقتی قرآن می‌فرماید: «بهشت به اندازه همه آسمان‌ها و زمین است»، یعنی این بهشت برای نفس انسان است. آن قاعده همیشگی‌مان یادمان نرود که این بهشت و جهنمی که در نفس ماست، در همینجا و همین دنیا است، نه نفس ما در بهشت و جهنم. چون نفس وسعتش از بهشت بیشتر است و جایگاهش از بهشت بالاتر. بهشت و جهنم، شئونات و باطن نفس خود انسان هستند. هر چه که انسان در حیات ملکوتی خودش و نیز حیات قیامتی و ابدی خودش می‌بیند، ظهورات و جلوه‌های نفس خودش است. حتی آنچه که انسان در زندگی دنیایی خودش می‌بیند، باز از ظهورات نفس خودش است. لطف بفرمایید ۱. لطفا مطلب فوق را مبسوط توضیح فرمایید. ۲. هربلا یا شادی که سراغ انسان در دنیا می آید ظهورات نفس خودش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف درستی است. بیش از آن را باید به کتاب «معاد» رجوع فرمایید ۲. بهتر است این‌طور بگوییم که هر بلا و شادی که سراغ انسان می‌آید، نفس انسان در به‌وجودآمدنِ آن نقش دارد. آری! در این حالت این نفس انسان است که بالاخره با هویت‌های مختلف با خودش به‌سر می‌برد. موفق باشید

23416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد گرامی: گاهی می شود انسان جهت کار خوبی که انجام داده حال خوشی پیدا کند و در همان حین اطرافیانی وجود دارند که غافل اند! همین باعث می شود خود را با آن افراد مقایسه و خدا را شکر کند! آیا این تکبر است؟ نام این احساس خوب بابت غافل نبودن چیست؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:خیر تکبر نیست . نام این حالت را نفحات الهی یا واردات قلبی می گویند. موفق باشید.

31902
متن پرسش

سلام علیکم: در صحبت‌های اخیری که در رابطه با علامه حسن‌زاده کرده‌اید مقایسه‌ای بین ایشان و شهید حاج قاسم سلیمانی می‌نمایید. برای بنده این سؤال پیش آمده که چگونه این دو بزرگوار را در یک جایگاه جای می‌دهید؟ در حالی‌که یکی از آن‌ها عارفی است در کسوت روحانیت و دیگری مبارز سلحشوری است در کسوت نیروهای نظامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر این دو بزرگوار در این است که هر دو متوجه تاریخی هستند که در آن قرار دارند و توجه به جایگاه رهبر معظم انقلاب گواه این ادعا است به طوری که حاج قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان، رمز عاقبت به خیری را اینگونه بیان می‌کند: رزمنده‌ها! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.

و علامه حسن‌زاده در وصف رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «رهبر عظیم الشأنتان دوست بدارید، عالِمی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دینداری، انسانِ ربّانی، پاک و منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده؛ خدایا! به حق پیامبر سایه این رهبر عظیم الشأن حضرت آیت الله معظم خامنه‌ای عزیز را مستدام بدار.

حال مقایسه کنید آیا این دو بزرگوار هر دو در یک افق و یک جایگاه در این تاریخ که تاریخ ظهور توحید است، قرار ندارند؟ موفق باشید

31679
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: در جواب یکی از کاربران که موضوع ویروس کرونا را مطرح فرموده بود و آن سختی هایی که در بیماریش برای او پیش آمده بود، جنابعالی در عین انکار نکردن وجود آن ویروس و آن بیماری، موضوع تقدیری بودن آن را به میان کشیدید که به نظر می آید نکته مهمی است از آن جهت که گویا همچنان که فرمودید بنا است بشر این دوران آن را تجربه کند و تاریخی که تاریخ پساکرونا هست مطرح شد. چه اندازه باید در این رابطه فکر کرد؟ آیا توجه به این امر به بیماران گرفتار این ویروس کمکی می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی ویروس کرونا به سراغ‌مان آمد و ما را در بر گرفت، آن‌هم همچون طوفانی، آیا بنا نیست که ما معنای حضور تقدیری این‌چنین را در عالَم تجربه کنیم؟ آیا می‌توانیم در عین حال در دل آن طوفان در عین بالا و پایین رفتن همچنان پا برجا باشیم و به عنوان تقدیری که پیش آمده به آن فکر کنیم؟

گویا در تاریخِ آخرالزمانی که انسان‌ها با درک چگونگی خود با طوفان‌های غیر قابل تصوری روبه‌رو می‌شوند باید برای نحوه حضور در آنچنان تاریخی و طوفانی، هراس به خود راه ندهند. ما برای درک چنین تقدیری باید به درک حضور بیکرانه خود و تعالیِ خلاّقانه‌ای که در پیش است، فکر کنیم. آیا می‌توانیم؟ موفق باشید  

31612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: روایتی در مورد بد بودن صورت گری هست با این محتوا که: هرکس صورتی را صورت گری کند خداوند در قیامت به عهده اش می‌گذارد که در آن روح بدمد و چون این کار رو نمی‌تواند انجام دهد در فرهنگ اسلام این کار خلاف نظر خداوند است. سوال من این هست که منظور از صورت گری چی هست؟ آیا منظور مجسمه سازی است؟ آیا نقاشی کشیدن حیوانات، انسانها، طبیعت و... هم مشکل داره؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر مراجع نسبت به روایت فوق متفاوت است. آری! منظور از صورت گری، جمع نقاشی و مجسمه‌سازی است. ولی مصداق این نوع نقاشی و مجسمه‌سازی که امروزه انجام می‌گیرد، همان روایت است؟ یا نه؟ به مرجع تقلید خودتان باید رجوع فرمایید. موفق باشید

31508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده تعدادی از کتب شما را مطالعه کرده ام و در تعدادی از جلسات شما شرکت کرده ام. در خلال صحبت ها و متن کتب شما چیزی که من می بینم این است که نسبت به توسعه ای که منجر به استفاده از منابع زمین بیش از حدی که زمین قابلیت جبرانش را داشته باشد انتقاد دارید. برای مثال، اگر اشتباه نکنم نسبت به احداث چاه های عمیق، انتقال آب یزد به اصفهان و پروژه هایی از این قبیل انتقاد داشتید. برای من این امر طبیعی است. امروز با فجایع محیط زیستی که در کشور رقم خورده خیلی از مردم می فهمند که استفاده نامتوازن از منابع محیط زیست چه مشکلاتی ایجاد می کند. اما سوالی که همواره موقع خواندن کتب شما یا گوش دادن به سخنرانی های شما مد نظرم بوده این است که ما از کجا بفهمیم «حد» استفاده از محیط زیست برای تامین معاش چقدر است؟ مثلاً اگر اشتباه نکنم خوانده بودم که نسبت به احداث قنات ها در یزد دید مثبتی داشتید، اما نسبت به تاسیس تعدادی از سدها معترض بودید. برای من سوال این است که هر دو این کارها دخالت بشر در طبیعت است. چگونه بفهمیم کدام یک از این دخالت ها محیط زیست را دچار اختلال غیرقابل جبران می کند و کدام یک نه؟ با توجه به اینکه از نه سال پیش متونی از شما خوانده ام و سخنرانی هایی از شما گوش داده ام ممکن است در بعضی از نقل به مضمون ها از شما خطا وجود داشته باشد. از این بابت معذرت می خواهم. با تشکر از شما. خدانگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» عرایضی در این رابطه شده است. آری! آن‌جایی که سعی شود استعدادهای طبیعت به ظهور آید، تمدنِ اسلامی شکل خواهد گرفت. ولی آن‌جایی که برای برآوردن هوس‌ها، طبیعت سرکوب می‌شود و یا بستر ظهور آن منحرف می‌گردد؛ ما را از ظهور تمدن اسلامی دور می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی