بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12831
متن پرسش
بسمه تعالي: سلام عليكم: استاد بزگوار لطفا فرق حضور قلب در نماز و حضور ذهن را بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  توجه به معانی به معنای حضور ذهن در نماز است که کار شایسته‌ای است به‌خصوص در ابتدای راه. و توجه به حقایق مستتر در معانی، حضور قلب به حساب می‌آید. موفق باشید  

12829
متن پرسش
با عرض سلام خسته نباشید: استاد بنده تن انسان و نفس و روح و فطرت و غریزه و رابطه اینها را با هم فهمیدم، اما وقتی می خواهم انسانیت و مقام امام (که انسان کل است) را وارد این مجموعه کنم جایگاهش را نمی فهمم. شما می فرمایید فطرت یک سرمایه در روح است، بعد می فرمایید نفس جان ما و فطرت جان جان ما است، پس یعنی برای فطرت مقام در نظر می گیرید؟ و اینکه می فرمایید امام جان جان انسان است، پس یعنی فطرت همان مقام انسانیت است و فطرت همان نور مقدس امام است و بعد مسئله بعدی اینکه در مورد مقام روح می فرمایید اول خلق خدا و جامع تمامی اسما خداوند است با این فرق که از خودش نیست و بعد هم می فرمایید که نور وجودی حضرت محمد (ص) اولین خلق خداوند و جامع تمامی صفات خداوند است پس یعنی این روح همان وجود مقدس پیامبر است؟ پس اینکه گفتید پیامبر یک تن دارد مثل ما یک نفس دارد مثل ما و یک وجود مقدس دارد پس یعنی در پیامبر نفس و آن نور وجودی حضرت هر دو در مقام روح هستند؟ استاد می دونم در همه اینها اصل تزکیه است و آنقدر دقت حجاب می شود اما ذهنم را مشغول کرده و مطلب جدیدی را نمی تونم شروع کنم و جلو بروم لطفا کامل پاسخ دهید. در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت در انسان بالقوه است و امام معصوم تجلیِ بالفعلِ انسانیت و فطرت انسانی است و در مورد مقام نوری پیامبر می‌توان گفت که همان مقام «اول ما خلق اللّه» یعنی مقام روح باشد و در عین این‌که در وجود مقدس پیامبر، نفس پیامبر با آن مقام متحد است، ولی در هرحال مقام روح یا مقام نوری پیامبر یک مقام تکوینی است و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با تلاش و عبادات ممتد، نفس مقدس خود را با آن مقام متحد می‌کند. موفق باشید

12825
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: از آنجایی که معرفت نفس انفع المعارف است آیا لازم نیست مثلا بصورت تلویزیونی همه گیر شود؟ به بحث گذاشته شود و با عموم در مورد آن صحبت شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است جامعه‌ی ما به چنین آگاهی نایل شود که مطلوب خود را معرفت نفس بیابد در آن صورت به‌جای کسانی‌که با سرگرمی‌ها، جوابِ مطلوب مردمِ طالب سرگرمی‌ها را می‌دهند، به کسانی نظر می‌کنند که آن‌ها را به ابعاد عمیق وجودیشان آگاه می‌نماید. موفق باشید

12824
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم استاد بزرگوار: با توجه به این که واسطه ی فیض، واسطه ی فیض بین خدا و خلق است و اگر که بلا تشبیه وجود مبارک امام عصر (عج) مانند جریان برق قویی باشد که اگر مستقیم به کانال برقی منازل برسد، دچار خرابی لوازم می گردد. امکان دارد که در این بین واسطه ی فیض از طریق والیان خاص و شیعیان خاص حضرت به خلق رسد؟ مثلا رزق مردم ایران به واسطه ی مقام معظم رهبری، تقسیم گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که متوجه بودید که واسطه‌ی فیض یک مقام است، عنایت داشته باشید که ظرفیت انسان از طریق انسان کامل اشباع می‌شود و در رابطه با کمال انسانی نیاز به انسان دیگری نیست همان‌طور که برای «تری» به عین تری یعنی آب نیاز است. موفق باشید

12822
متن پرسش
مولام علی درد دلش رو با چاه می گفت اما من شما رو دارم. پس بذار برات قصه پر غصه ام رو بگم. من جوونی هستم که زیر این آسمون هیچی برام ارزشمند تر از بندگی حق در نظر نیست اما نمیدونم چرا غفلت پدرم رو در آورده. استاد من هر چند وقتی به خاطر مجرد بودن و امکان ازدواج نداشتن عمل منفوره و خبیثه و شیطانی استمنا رو مرتکب میشم و از این جهت از خودم عصبانیم. علت عصبانیتم اینه که حیا و عفت جزءخطوط قرمز منه حاج اصغر باورت میشه اگه بگم یه بار موقعیت زنای شیرین برام پیش اومد اما فقط و فقط به حرمت خدا و ترس از او این کار رو نکردم بذار قصه اش رو بگم و خوب دقت کن که تو دل این قصه عمق ناراحتی من رو از خودم بدونی. من جایی کلاس زبان میرفتم که اونجا یه خانم مجردی هم با من هم کلاس بود که از شهری دیگه برا ادامه تحصیل به اصفهان اومده بود و یه خونه مجردی برا خودش گرفته بود و با بهانه های درسی به من نزدیک شد و خودش شماره تلفن ازم گرفت و بعد از مدتی به بهانه درس خوندن منو به خونش چندین بار دعوت کرد و چون پدرش پولدار بود از من توقع پول هم نداشت و خونش هم جایی بود که دور از خونه من بود و مشکل آبروریزی هم وسط نبود و خلاصه همه چیز برا گناهی پر لذت فراهم بود اما به عزت خدا قسم من خونه اون خانم نرفتم و حتی شمارشو پاک کردم تا شیطان منو فریب نده و حاضر به زنا به حرمت حق نشدم. یک بار دیگه هم برام شرایط زنای محصنه فرام بود که بازهم جلو نفسم و خواستش ایستادگی کردم و مرتکب نشدم. حال عصبانیت من اینه که من به لطف حق زیر بار گناه پر لذت زنا نمیرم اما چرا هر چند و قت یک بار مرتکب این خبیثه ملعونه شیطانی استمنا میشم آخه چیکار کنم این گناه رو هم مثل زنا بزرگ ببینم. خسته ام آخه وقتی این عمل رو انجام میدم دوری از خدا و حجاب رو حس می کنم یه راهی جلو پام بذار بر فرض خدا ارحم الراحمین باشه به من بگو نگاه پسر فاطمه رو چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان اگر با تمام تلاشی که کرد و نتوانست بحمداللّه شما را آلوده به گناه بزرگی به نام زنا بکند، سعی می‌کند اولاً: گرفتار گناه دیگری بشوید و ثانیاً: از آن مهم‌تر سعی می‌کند شما را از ادامه‌ی مسیر إلی اللّه که بحمداللّه از آن جدا نیستید مأیوس کند. تنها عرض بنده آن است که مطمئن باشید اگر بتوانید با آزادشدن از این گناه پوزه‌ی شیطان را به خاک بمالید دریچه‌هایی از آرامش و اطمینان برایتان گشوده می‌شود که تصور آن را هم نمی‌کردید. موفق باشید

12821
متن پرسش
سلام مومن: شما با کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» نظام کمونیستی و لیبرالیستی وجود منو از هم پاشوندید باریک الله استاد طاهر زاده احسنت به نفس و قلمتون. اما منو در یک ابهام بزرگ فرو بردید و اون اینکه حال که قراره بنده باشم باید چیکار کنم؟ حال که قراره در کسب رزق تعادل به خرج بدم و به بندگیم برسم چطوری باید برسم؟ صبح که از خواب بیدار میشم باید چیکار کنم که اون بندگی که شما در کتاب ذکر کردید محقق بشه؟ آخه مومن آدم کتاب مینویسه کامل مینویسه میدونین با خوندن این کتاب چند وقتیه خمارم نمیدونم حالا که باید بندگی کنم باید چیکار کنم، هر روز نگرانم آیا دارم بندگی می کنم یا نه. در کل بگم استاد برا یه آدم یه لا قبا که تا حالا جوونیش رو با هوس بازی و خودپرستی و حب مال و مقام تباه کرده توضیح بدید حالا که دغدغه رزق نباید باشه اول اینکه چه دغدغه هایی باید باشه دوم اینکه من برا این بندگی باید از کجا شروع کنم و چطوری بندگی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که فقط یک کتاب ننوشته‌ام که لازم باشد علمِ «کانَ و ما یکون» رادر آن مطرح کنم. در حالی‌که توصیه‌ی فوق‌العاده ارزشمند مولایمان به فرزند جوانش در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در جلوی شما است که در آن تمام راه‌های بندگی بدون یک نقطه کم  و زیاد در آن مطرح است. موفق باشید

12820
متن پرسش
با سلام: اگر خداوند توفیق بندگی عنایت فرمایند کسی که از دسترسی حضوری یه استاد سیر و سلوک به دلیل دوری از شهرستان محروم است و فقط به ایتترنت دسترسی دارد با توجه به اهمیت و راهنمایی استاد در طی طریق چه دستور می فرمایید؟ هر چند بنده از نوشتار ها و گفتارها ی جنابعالی نهایت بهره را می برم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند امروز شرایطی است که به گفته‌ی ایشان «علمِ تو استاد تو است». جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» را مطالعه فرمایید خوب است. موفق باشید

12819
متن پرسش
با عرض سلام: لطفا بفرماييد كيفيت بدن اخروي در برزخ و قيامت چگونه است مادي با همين خصوصيات ماده و بدن عنصری يا جسم بدون ماده و در قالب مثال، و منظور از برخواستن از قبر، خانه تنهايي و غربت ... چيست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث را در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» که بر روی سایت هست دنبال فرمایید. مباحث کتاب معاد نیز کمک می‌کند. موفق باشید

12818
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد بزرگوار: احتراماً، استاد شما در مورد شرح فصوص الحکم مطالبی را نگاشته اید یا خیر؟ البته بنده شنیده ام که اساتید برای شرح این کتاب افراد مخصوصی را انتخاب می کنند که نمی دانم درست است یا خیر؟ ولی بنده بسیار تمایل دارم که اگر در این باب مطالبی وجود دارد را تحقیق نمایم لطفاً راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر کارهایی شده، ولی به نظر بنده اگر می‌خواهید در این مسیر تلاش کنید بعد از مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و کتاب معاد و کتاب معرفتِ نفس و حشر با تعمق زیاد بر روی شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان، إنشاءاللّه راه گشوده می‌شود. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

12813
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: بنده از فرمایشات شما این‌گونه برداشت کرده‌ام: «استفاده از ادواتی که مکتب مدرنیته به سبب رسیدن به هدف خود آن‌ را ایجاد کرده است، در جهت ساخت تمدن اسلامی منتهی به ظهور، نه تنها سودی ندارد بلکه در صورت تداوم در به‌کارگیری این ادوات در امور فرهنگی، بعد از مدتی جهت آن فعالیت تماماً به سمت مدرنیته سوق پیدا خواهد کرد.» با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان که توصیه به استفاده‌ی هنری حق شناسانه با ابزاری همچون کاریکاتور، تئاتر و غیره دارند، چند سوال در ذهن بنده مطرح گردید که استدعا دارم پاسخ دهید. 1. آیا ادوات فوق الذکر اساساً از مصادیق مدرنیته محسوب می‌شود؟ 2. استفاده از این اداوات که حضرت آقا توصیه فرموده‌اند به جهت عبور از زمانه‌ی مدرنیته است یا به طور کلی استفاده از آنها در جهت انتقال معنا مفید است؟ 3. با توجه به اینکه هر معنایی از دریچه‌ی خیال به نفس آدمی وارد می‌گردد و از آنجا که خیال در ابتدا جز صورت نمی‌شناسد، آیا استفاده از ادوات مصور (کاریکاتور، کتاب تصویردار، کتاب مصور، تئاتر، فیلم، سریال) در امر تبلیغ جهت انتقال معنا و ایجاد صورت ذهنی به منظور برداشتن قدم اول سیر معنوی، میسر می‌باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از دو موضوع نباید غافل بود؛ یکی این‌که تکنولوژی فرهنگ خود را می‌آورد، دیگر این‌که ما در دورانِ گذار که نمی‌توانیم از خود شروع کنیم لااقل با خودآگاهی لازم از تکنولوژی استفاده نموده و در جهت اهداف خود در آن تصرف کنیم. از این دو نکته گذشته، بحث سومی پیش می‌آید که آیا مواردی که مطرح فرموده‌اید از جمله مواردی است که اساساً غربی است و یا مربوط به فرهنگ انسان و انسانیت است. فکر می‌کنم بتوانیم تا حدّی موارد فوق‌الذکر را از روح غربی‌اش خارج کنیم، در آن صورت دیگر موضوع عبور از مدرنیته در میان نیست، بلکه برگشت به اصالت هنرهای فوق‌الذکر خواهد بود. و در مورد مسئله‌ی خیال عنایت داشته باشید که: «آدمی را فربهی هست از خیال/ گر خیالاتش بُود صاحب‌جمال» بنابراین اگر هنرهایی که نام بردید بتواند از طریق صورت‌ها ما را متذکر معانی متعالی نماید چیز بدی نیست. موفق باشید

12811
متن پرسش
سلام: گفته میشه یکی از مهم ترین عواملی که باعث مهاجرت دانشجویان به دانشگاه های خارج میشه اینه که به نخبگان احترام کافی گذاشته نمیشه و اینکه در خارج شرایط رفاهی بالاتری برایشان فراهم است. پس لازم است شرایط را طوری فراهم کنیم که نخبگان راضی به ماندن شوند و این برای جامعه مفید تر و کم هزینه تر است از حالتی که نخبگانش برای بیگانه خدمت کنند. و البته میشه گفت شرایط بهتری که در خارج از کشور فراهم است به منظور بهره برداری بیشتر است و در واقع به نوعی سرمایه گذاری است. نمی دونم آیا اسلام نیز احترام ویژه ای برای نخبگان قائل است؟ چون با این همه سفارش برای علم آموزی، نمی شود که بگیم افراد باسواد و بی سواد یکسانند؟ ولی گرامی ترین مردم با تقواترینند که لزوما با سوادترین نیستند از طرفی اگر برای نخبگان جامعه احترام ویژه ای قائل شویم (که بعضا حضرت آقا هم قائلند) با اختلاف طبقاتی فاحشی که در جامعه رخ می دهد چه باید کرد؟ با احساس حقارتی که در افراد پایین دست جامعه پیش می آید چه باید کرد؟ با نگاه های از بالا به پایین (به اصطلاح) تحصیل کردگان چه باید کرد؟ اونوقت میشه اینی که الان هست همه می دوند که جانمونند برای هم می زنند و می خواهند خود را به رخ بکشند و همه تلاش می کنند که دانشجو شوند، چه رشته ای مهم نیست، به چه هدفی مهم نیست، فقط یه مدرکی داشته باشند تا بتونند احساس شخصیت بکنند و حرفی برا گفتن داشته باشند. آیا اسلام پیدا کردن شخصیت را در کسب علم و مدرک تایید می کند؟ ممنون میشم راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر با آموزه‌های اسلامی نسل جوان و تحصیل‌کرده‌ی خود را بپرورانیم مهاجرت به خارج کشور نخبگان، مسئله‌ی کشور ما نخواهد شد و در عمل با امثال دکتر شهریاری‌ها و دکتر صالحی‌ها روبه‌رو خواهیم بود که اگر هم به خارج می‌روند، دغدغه‌ی کشور را دارند. عنایت داشته باشید که احترام به صاحبان فکر و اندیشه، غیر از رفاه‌زده‌کردنِ آن‌ها است و عملاً از این طریق نه ما تا حال نتیجه گرفته‌ایم و نه بعداً نتیجه خواهیم گرفت. موفق باشید

12810
متن پرسش
با سلام: در سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) با توجه به رجوع امام خمینی (ره) به عرفان آیا می شود رجوع به عرفايي همچون غزالی، عراقی، شیخ روزبهان، هجویری، ملای جامي، ... داشت و آ یا لازم است افرادی رجوع به این اشخاص کنند تا بتوانند شخصیت عرفانی امام خمینی (ره) را بهتر بشناسند و برای پیشبرد اهداف بلند انقلاب اسلامی کاری کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان یک علم است و مثل هر علم دیگری شخصیت‌های مختلف  هرکدام وَجه یا وجوهی از آن را تبیین کرده‌اند و چقدر به‌جا است که ما از همه‌ی آن‌ها استفاده کنیم. موفق باشید

12809
متن پرسش
با سلام :ما که مسلمان حقیقی نیستیم یعنی کلی گناه تو پرونده هامونه نقشمون وقتی امام زمان (عج) ظهور کنه چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقا امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به‌خوبی می‌دانند که جوانان عزیز ما گرفتار ظلمات آخرالزمان‌اند به همین جهت اعمال غیر شرعی خود را گناه می‌دانند و لذا به دیده‌ی مثبت به آن‌ها نگاه می‌کنند. بشرى كه در ديدار، غربزده است هرگز نمى‏تواند زمان باقى را بيابد تا به شوق زمان باقى، خود را از زمان فانى آزاد كند، گرفتار زمان يا گرفتار مكر ليل‏ و نهار است غرب مى‏كوشد وقت شيطانى خود را به همه ملل سرايت دهد تا متون مقدس را با وقت غربى بخوانند و اين فاجعه دوران ما است و موجب شده تا از متون دينى بهره كافى نبريم. اگر ملاحظه مى‏ شود جوانان امروز به دنبال حال و حضور هستند، به جهت آن است كه در عمق فطرت خود نور زمان باقى و «وقت» را مى‏ شناسند و متأسفانه مصداق آن را با بى‏ غمى‏ هاى ليبراليسم و يا فرقه‏ هاى صوفى‏ زده الكى‏ خوشِ حاصل ليبراليسم، اشتباه گرفته و به همين جهت اگر با عالَم بقيةاللهى آشنا شوند به سوى آن سرعت مى‏ گيرند. قرآن در سوره‏ ى سباء مكالمه‏ ى بين مستكبرين و مستضعفان را در قيامت در محضر خداوند مطرح مى‏كند كه چگونه مستضعفانى كه تحت تأثير مستكبران به گناه افتادند مى‏گويند: اگر شما نبوديد ما مؤمن مى‏شديم و مستكبران مى‏گويند: مگر ما مانع شما شديم وقتى هدايت الهى به‏ سوى شما آمد؟ معلوم است كه خودتان انسان‏هاى مجرمى بوديد. مستضعفان در جواب مى‏ گويند: *«... بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّه ...»* ولى مكر ليل‏ و نهار و فضايى كه در آن زمان ساختند و دستورات و تشويقاتى كه در امر كفر داشتيد كار ما را به آن‏جا كشاند كه نتوانيم راه هدايت را انتخاب كنيم. اين آيه ما را متوجه مى‏ كند كه چگونه بعضاً روح زمانه قدرت انتخاب را سخت مى‏ كند و چگونه شباهت مردم به زمانه شان از شباهت آن‏ها به پدرانشان بيشتر است. از این دید عرض می‌کنم اگر با نگاه امام زمان به جوانان نگاه شود، در عین آن‌که گناه آن‌ها را تأیید نمی‌کنیم، ولی به‌راحتی هم آن‌ها را گناهکار نمی‌دانیم. موفق باشید

 


* سوره‏ ى سبأ، آيه‏ ى 33.

12808
متن پرسش
بسم الله. سلام علیکم استاد بزرگوار: می خواستم نظرِ شما را درباره ی کتاب های اکهارت تُله بدانم، کتاب هایی مانند: «نیرویِ حال» ، «تمرین نیروی حال» و «سکوت سخن می گوید». از آن جایی که راه کارهایی خوب پیرامون حضور و لحظه ی حال ارائه می دهند آیا خواندن این کتب در کنار کتاب های خودشناسی و نفس شناسی مانند کتاب های حضرتعالی و دیگر بزرگان ایرادی دارد؟ یا این که اصلا مفید فایده ای قابل ملاحظه هست؟ و السلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرد مذکور را نمی‌شناسم ولی روش‌های امثال آقای کریشنامورتی و یا آقای مصفا را در تخلیه‌ی ذهن مفید می‌دانم از آن جهت که بعد از مدتی به اهمیت دستورات دینی در رفع تعلق به دنیا برایمان روشن می‌شود. موفق باشید

12807
متن پرسش
با سلام: در قرآن کریم آمده که: «وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» و در حکمت های نهج البلاغه آمده است که امام علی (ع) می فرمایند : خدای سبحان روزی فقراء را در مالهای توانگران قرار داده پس فقیری گرسنه نمی ماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رسانده پس پروردگار متعال ثروتمندان را در آخرت برای این عمل باز خواست کند. نهج البلاغه صفحه 420 حالا اگر اشخاصی که تقیدی به دین ندارند رو کنار بذاریم (که جسارتاً به نظر من بسیاری از اون ها در اثر جهل هست نه عناد و حتی عناد بسیاری از اون ها هم به خاطر کج فهمی هست نه این که عامدانه راه درست رو میدونند و عناد دارند) تکلیف نگاه و قضاوت ما با مومنینی که از لحاظ گشایش روزی در حد خوب یا بالایی هستند ولی به این موضوع مهم توجه ندارند و به نوعی مالشون رو ثمره زحمت خودشون می دونند چی هست؟ واقعیت این هست که گاهاً این موضع فارق از آسیب های اجتماعی و شکاف طبقاتی که به وجود میاره و در پی اون دین گریزی هایی از مردم سطح فقیر و زیر متوسط به خاطر این که مومنینی با شرایط مالی خوب به دنیا گرایشِ همراه با وابستگی نسبتاً شدید دارند، آدم رو نسبت به این طیف دلزده و آزرده میکنه که این موضوع هم خودش از لحاظ فردی و سلوکی قاعدتاً درست نیست و به نظرم باید شخص بتونه نسبت به افراد مختلف جامعه روحیه خیرخواهانه اش رو حفظ کنه چون خودش هم در هر سطحی هست از اشتباه مصون نیست، بیشتر دنبال رویکرد فردی درستی هستم که یه شخص که خودش درگیر مشکلات عدیده اقتصادی هست و از طرفی با این نوع آیات و روایات هم آشنایی داره براش این موضوع کدورت قلبی ایجاد نکنه و وظیفه و تکلیف خودش رو با این نوع اشخاص به شکل درست و خداپسند تنظیم کنه. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که هرکسی باید متوجه باشد امکاناتی که در اختیار اوست برای امتحان او می‌باشد، حرفی نیست و هرکس خود داند و خدای خود. چون در ظاهر ما نمی‌توانیم نحوه‌ی نیاز افراد متدین را به امکاناتی که در اختیارشان هست بشناسیم. لذا چون می‌دانیم عموم افراد متدین به شکل‌های مختلف و بیشتر به صورت پنهانی دغدغه‌ی فقرا را دارند، باید حرکات و سکنات آن‌ها را حمل بر صحت کرد. بنده کسانی را می‌شناسم که به ظاهر بسیار ثروتمندند ولی می‌دانم که استفاده‌ی خود آن‌ها از ثروت‌شان کمتر از استفاده‌ی فقرایی است که از ثروت و مدیریت آن‌ها استفاده می‌کنند. موفق باشید

12806
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرامی: حضرتعالی در کتاب «خویشتن پنهان» بحث تفاوت بین روش عرفا در سیر و سلوک با روش علمای اخلاق (سنگی که طلا می شود و سنگی که طلا گرفته اند) را مطرح می فرمایید. عرفا پس از درک حصولی از نفس ناطقه به این نتیجه می رسند که باید با ریاضت های شرعی، حاکمیت امیال نفس اماره را ضعیف کرده و درک حضوری و مجرد از حقیقت وجود خود پیدا کرده و از این طریق، ارتباط خود را با عوالم غیب تشدید کنند. از طرف دیگر علمای اخلاق هم همین ریاضت های شرعی را در قالب گزاره های اخلاقی به امید تقرب و اتصال به عالم غیب رعایت می کنند. بنابراین به نظر می رسد عالم اخلاقی پس از مدتی با رعایت دستورات اخلاقی (یا در واقع همان ریاضت های شرعی که عارف انجام می دهد) به همان چیزی که عارف رسیده می رسد. آیا اینگونه نیست؟ اگر اینگونه نیست، پس تفاوت این دو در چیست؟ با تشکر و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نگاه اخلاقی با عرفانی در آن است که در نگاه عرفانی در عین آن‌که از همین دستورات اخلاقی استفاده می‌‌شود ولی رویکرد آن در راستای تغییر درجه‌ی وجودی است در حالی‌که در نگاه اخلاقی از آن جهت که افراد متشرع به دستورات اخلاقی نگاه می‌کنند، سعی آن‌ها آن است که آن صفات را بر شخصیت خود عارض کنند مثل آن‌که عارف در دوری از دنیا انقطاع إلی اللّه را اراده می‌کند ولی انسان اخلاقی، زهد را برای دریافت بهشت پیشه می‌کند. موفق باشید

12805
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد عزیز بنده در بحث روح و فطرت و انسانیت (که امام به عنوان انسان کل است) به برخی اشکالات بر خوردم لطفا راهنمایی بفرمایید. ما یک تن داریم و یک من داریم (که همان روح یا نفس ماست) که تن ما ابزار من ما است و ما از این ابزار استفاده می کنیم تا بتوانیم روح خودمان را رشد دهیم و به آن مبدا روح که همان مقرب ترین ملک نزد خداوند است و قرب خداوند است برسیم. و اینکه ما میل به کمال (چه منفی و چه مثبت) داریم بر اساس فطرت ما است که با رجوع به انسانیت می توان روح را به آن مقصد اصلی اش رساند و اوج فطرت انسانیت است و در اصل فطرت ما همان امام است. و فطرت جان جان همه انسان ها است و مقصد روح انسان می شود فطرت. خیلی شرمنده هم همه رو جابه جا فهمیدم کمک بفرمایید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب خوب متوجه شده‌اید، منتها در مباحث عرفانی؛ بین روح و نفس فرق هست ولی در این‌جا این‌دو به یک معنا گرفته شده است. در مباحث عرفانی آن وَجه از نفس ناطقه که به بدن نزدیک است، «نفس» گویند و مرتبه‌ی بالاتر از آن را «قلب» می‌گویند و بالاتر از آن «روح» است که باطن قلب می‌باشد. موفق باشید

12804
متن پرسش
سلام: برای امری دچار شک شدم راستش مشورت گرفتم و هر چه فکر کردم به نتیجه ی قابل عمل کردنی نرسیدم. نماز امام زمان(عج) خواندم و خودم سه بار استخاره کردم البته با نرم افزار که شرح آیه و استخاره را توضیح می داد. هر سه بار بد آمد. می خواستم بدانم اشتباه عمل کردم یا اینکه باید طور دیگری عمل می کردم؟ واقعا معذرت میخوام وقت با ارزش شما را می گیرم با این سوال!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با عقل خود موضوع را بررسی کنید و با افراد صاحب‌نظر مشورت نمایید. موفق باشید

12803
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز آیا این که ما تفاوت خواب و بیداری را درک می کنیم یعنی اینکه می دانیم الان بیداریم آیا این درک و علم به بیداری بدیهی و ذاتی و حضوری انسان است و یا نه حصولی و تجربی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع علم حضوری و احساس درونی است ولی علم به این حالت، حصولی می‌باشد که به آن علمِ به علم می‌گویند. موفق باشید

12802
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در جلسه ای با موضوع مهدویت فرمودید که یهود و نصارا می توانند جزیه بدهند و زندگی کنند پس یعنی در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) افراد بیطرف هم داریم؟ و دوم اینکه پس این آیات کجا محقق می شوند: « وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ». (آل عمران 85). « و هر که دینی غیر از دین اسلام را بخواهد از وی پذیرفته نخواهد شد، و در آخرت از زیانکاران خواهد بود». و در آیه 19 همان سوره می خوانیم: « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» «دین پیش خداوند فقط اسلام است».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌علیه» غلبه بر حکم خدا است نه آن‌که همه‌ی انسان‌ها خوب و متدیّن شوند، باز انتخاب هست و باز گناه‌کاری. ولی گناه، رونق ندارد. موفق باشید

12801
متن پرسش
سلام استاد: در سؤال 12698 درمورد لمس بدن نامحرم پرسیده بودم که فرمودید: «عمق فاجعه را باید شناخت و با تمام وجود توبه کرد تا إن‌شاءاللّه خداوند با تجلی نور خود جذبه‌ی نفسانی این صورت را از بین ببرد.» چه کنم که عمق این فاجعه را بشناسم تا بتوانم با تمام وجود توبه کنم؟ متأسفانه لذت این گناه همچنان در دل من باقی ست، در نماز و حجاب و ارتباط با نامحرم سهل انگار شده ام، به شدت احساس نیاز به ازدواج می کنم اما امکان ازدواج با فرد مذکور را ندارم و گزینه های دیگر هم که مطرح می شوند بخاطر وابستگی به این فرد و عذاب وجدان از این گناه نمی توانم به آنها فکر کنم، خواهشمندم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانید در این امور که موجب ایجاد صورت‌های ذهنیِ شیطانی می‌شود، از انوار الهی و اُنس با رب‌العالمین محروم می‌گردید، نه‌تنها اراده‌ی انجام آن را نمی‌کنید بلکه سعی می‌کنید صورت ذهنی آن عمل وقتی آمد، دنبال نشود و لذا کم‌کم این میل کاذب ذهنی از قدرت می‌افتد. موفق باشید

12800
متن پرسش
4. در مورد کشف حدسی آیت الله شجاعی علاوه بر اسم علیم، اشاره به اسم حکیم فرموده‌اند، ولی در سایر کشف‌ها نفرموده‌اند. قطعاً در بقیه‌ی کشف‌ها هم اسم حکیمِ حضرت حق تجلی می‌کند. ولی این نشان از عنایت استاد به اسم حکیم در رابطه با این کشف و احتمالاً نکته‌ای دارد که تجلی اسم حکیم شاید در کشف حدسی وقتی بیشتر است. می‌شود توضیح بفرمایید در رابطه با اسم حکیم و این نوع کشف یا کتاب معرفی بفرمایید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدسِ معنوی انسان متوجه حقایقی می‌شود که با فکر به‌دست نیامده است، در حالی‌که آن حقایق برای انسان قابل اعتماد و دارای استحکام است و از این جهت فرموده‌اند تجلی اسم حکیم در کشف حدسی در صحنه است. موفق باشید

12798
متن پرسش
سلام علیکم: ولی استاد گویا فتنه ای بس عظیم در راه است، فتنه ای که در انتخابات با سیاه نمایی مریدان هاشمی نسبت به دولت قبل و افراطی خواندن انقلابی گری و بیانیه خوان خواندن تیم مذاکرات قبلی شروع شد و باعث شد دولت به دست طیف هاشمی بیفتد و بعد با ادامه سیاه نمایی و از «مقام معظم رهبری» دم زدن و خلاف حرف ایشان عمل کردن و گاها نیش و کنایه به منویات ایشان زدن (دغل بازی) و چپ و راست در سخنرانیها اعتقاد به شعارهای انقلاب را شعارزدگی و افراط معرفی کردن و مسامحه را اعتدال و تکنوکراسی را تدبیر معرفی کردن، ادامه پیدا کرد و حالا با دل بستن به توافقی که بعضا ملاحظات رهبری را مراعات نکرده و ایشان هم هیچگاه آن را تایید نکردند و از امام حسین (ع) و امام حسن (ع) مایه گذاشتن برای جا انداختن آن و فتح الفتوح خواندن آن و به راه انداختن جشن و ایجاد امید کاذب در مردم و با این خیال که اگر رهبری مخالفت کنند مردم در مقابلش قرار می گیرند و نمی توانند مخالفت کنند و در شرایطی که به مجلس امیدی نیست و اکثریت اعضای شورای امنیت هم به نفع دولت است، کرسی های مجلس را نشانه رفته اند (همانطور که ظریف سال گذشته در نیویورک گفت)، و وایلا اگر مجلس ششمی دیگر رقم بخورد، آه از دل سید علی خامنه ای، ان شاءالله که این گونه نباشد و بنده در این دیدگاهها دچار افراط شده باشم. شرمنده که وقتتان را گرفتم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته باید سعی کرد مسائل را تا آن‌جا که ممکن است فراجناحی نگاه کرد و شاید از این جهت بنده با شما هم‌عقیده نباشم، ولی در هرحال همیشه این فتنه‌ها و تحریف‌ها بوده و فتنه‌گران چون متوجه حضور انقلاب اسلامی به عنوان امر الهیِ این دوران نیستند همواره با شکست روبه‌رو خواهند شد و به شما قول می‌دهم مثل آخر دورانِ اصلاحات به آن‌چنان یأسی می‌رسند که خواهند گفت: آخرین میخ را به تابوت اصلاحات زدیم. هنر ما است که مواظب باشیم طرفداری ما از انقلاب و مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه»، جناحی و حزبی نباشد. موفق باشید

12796
متن پرسش
با سلام و احترام: در ابتدا تشکر از لطف و زحمت شما بابت جوابدهی به سوالات رصدخانه فرهنگی اصفهان، ولی حقیقتا در مورد سوالات پرسیده شده جواب مبسوط تری را احساس نیاز کردیم و خواستیم که حضرتعالی مقداری بیشتر این موضوعات را برای ما و بینندگانمان بسط دهید: 3. نقشه مهندسی فرهنگ را چه می دانید؟ و سند آماده شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی را به چه میزان درست و عملیاتی می دانید؟ 4. عمیلات و یا اقدام صحیح در حوزه فرهنگ از کجا باید آغاز گردد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه‌ی نقشه‌ی مهندسی فرهنگی و سند شورای عالی از کسی باید سؤال شود که مواد آن را به‌طور تخصصی بررسی کرده است  و قسمت چهارم سؤال را نیز در دلِ عرایض خود جواب داده‌ام. از بنده انتظار نگاه فلسفی به فرهنگ داشته باشید و نه نگاه اجرایی که در توان بنده نیست. موفق باشید

نمایش چاپی