بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: فرموده بودید اهل کتاب به پیامبر اسلام و قرآن کریم که وحی خداوند به ایشان است ایمان دارند ولی باز می توانند مسلمان نباشند و اهل کتاب بمانند. استاد عزیز مگر احکام و اعتقادات اسلام ناب مختص کسانی است که قبلا شریعت نداشته اند؟ مگر می شود قرآن را قبول داشت و باز به کتبی رجوع کرد که حق و باطل در آن به هم آمیخته و به فرمایش قرآن تحریف شده؟ مگر می شود به نبی اسلام و کتابش ایمان داشت و «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر» را قبول نداشت؟ و مگر همین که اهل کتابی که اعتقاد به وحدانیت خدا و حقانیت رسول و کتاب داشت مسلمان نامیده نمی شود و اطلاق اهل کتاب بر آنها جز به اعتبار ماقبل است؟ و مگر خدا همراه تبعیت از ابراهیم سلام الله علیه تبعیت از نبی مکرم اسلام و عترت مطهرشان را ذکر نکرده و نفرموده: «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا»؟ و مگر تبعیت جز عمل به اوامر و نواهی آنهاست که برخی ناسخ احکام گذشته و برخی کامل کننده آنهاست و برخی بیان احکام واقعی تحریف نشده است؟ و با وجود آن چطور می توان با عمل به شریعت تحریف شده و منسوخ نزد خدا معذور بود؟ و آیا وصول به آیین ابراهیمی ناب جز از مسیر نبی اسلام و عترت طاهرینشان ممکن است؟ و آیا اقتضای کمالی که خدای متعال نظام عالم را چه در تکوین و چه در تشریع بر آن اساس قرار داده است، سیر به مراتب عالیه نیست و با آمدن فیض اکمل الهی با نبی مکرم اسلام، مسیرهایی غیر از آن می تواند مطلوب ذات الهی باشد؟ امیدوارم گره های ذهنی حقیر را با حوصله بخوانید و به پاسخی اجمالی بسنده نفرمایید و تفصیلا مسئله را روشن نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است و عرایضی در بحث آیات مربوط به این بحث، در شرح سوره‌‌های آل‌عمران و نساء و مائده شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که خود اسلام، اجازه داده که بر همان دین خود به صورت صادقانه بمانند و در هیچ جای قرآن نمی‌فرماید بیایند مسلمان شوند. بد نیست چنان‌که فرصت کردید صوت شرح آیات سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25917
متن پرسش
سلام علیکم: آیا به مجموعه عقل، وهم، خیال و ... نفس ناطقه گفته می شود یا نفسه ناطقه جامع عقل، وهم، خیال و ... می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه، ساحات و ابعادی دارد که عقل و خیال و بدن همه ساحاتِ نفس ناطقه‌اند. موفق باشید

25145

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: استاد اگر ما طریق بودا را با طریق معرفت نفس در عرفان اسلامی مقایسه کنیم شباهت زیادی در روش و غایت هست و تفاوت جدی در این است که عرفان اسلامی خدا محور است ولی راه بودا خیر. منتهی سوالی که مطرح است این است اگر بشود بدون اعتقاد به خدا به نیروانا و فنا رسید پس چه نیازی به خدا در سلوک هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم بودا را مطالعه کرده‌ام و استفاده برده‌ام. اتفاقاً آن‌چه او با توجه به گستردگیِ نفس انسان می‌یابد، را اگر با آن‌چه با حضور در گستردگیِ حضرت حق بیابیم، معلوم می‌شود که راه جناب بودا، راهِ ناقصی است و یا بگو کامل نیست. موفق باشید

25037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می فرمایند که این حرف که «هدف ، وسیله را توجیه می کند» حرف درستی نیست. چون طبق این گفته، مثلا برای شاد کردن دل مومن که هدف باشد می توان به گناه افتاد. حالا سوال اینجاست که رزمندگان اسلام که خودشون رو روی مین می انداختن هم طبق همین گفته است؟ (که: هدف که پیروزی اسلام باشه، وسیله رو که خودکشی باشه و گناه هست رو توجیه میکنه) و اینکه اصلا این حرف درسته یا نه؟ خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید کار رزمندگان را در آن شرایط، خودکشی گذاشت زیرا در متن مبارزه با کفر، آن کار، جزء مبارزه است تا در مسیر مبارزه، شهید کم‌تری داشته باشیم. موفق باشید

24799
متن پرسش
سلام: در جلسه دوم جهان گمشده فرمودید در عالم خیال تجلی نداریم. ولی به نظرم چندین بار این جمله یا مشابه این را گفته اید که «حضرت حق در عالم خیال تجلی می کند»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تجلی در عالم خیال به صورت صُوَرِ خیالی ظهور می‌کند، و نه به صرفِ تجلی. موفق باشید

24326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز ضمن تشکر از زحماتتان لطفا بفرمایید: از کسی شنیدم که عالم بزرگواری فرموده است عربی بودن قرآن در امر هدایتی که قرآن عرضه می کند مهم است ولی منظور لفظ عربی نیست بلکه «عربیت» قرآن اهمیت دارد لطفا راهنمایی بفرمایید که منظور از عربیت قرآن چیست؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معجزه‌ی قرآن، علاوه بر محتوای بس متعالی آن، همین هندسه‌ی فوق العاده دقیق و هماهنگ الفاظ عربی است. موفق باشید

32881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه ایام شهادت هست و در روز شهادت مـنـی که الـان آرایـشـگـر هـسـتـم امـروز بـعـد از ظـهـر مـشـتـری دارم درسـت کـنـم آنـهـا رو در گـنـاه شـون شـریـک مـیـشـم؟ مـرجـع تـقـلـیـد آقـای مـکـارمـ‌ شـیـرازی هـسـت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو مانع همدیگر نیستند. مگر آراستن و زیباکردن افراد موجب غفلت از هر احترام به شخصیت‌های قدسی می‌شود؟ هر کدام در جای خود محترم است و ما نباید به دنبال انگیزه‌های افراد باشیم. موفق باشید

32101
متن پرسش

سلام علیکم: بنده طلبه ام. یک جواب صریح می خواستم آیا برای سیر و سلوک اکتفا به آثار معنوی حضرت امام خمینی کافی است یا حتما لازم است در این زمان استادی داشته باشم؟ بنده شاگردان آیت الله سعادت پرور منظورم است. خلاصه صریح بگویید سراغ آنها بروم یا آثار امام کافی است؟البته می دانم مانعه الجمع نیست ولی من یکی را بیشتر نمی توانم. لطفا از تحیر رهایم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جمله مشهور آیت الله بهجت نظر کنید که می‌فرمایند: علم تو، استاد توست» رجوع شود به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمه الله»» که روی سایت هست. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark

32081
متن پرسش

محضر استاد عزیزم سلام عرض می‌کنم: قبل از طرح سوالم می‌خواستم از شما خواهش کنم اگر ممکن هست برای تک تک سوالات عنوان مشخص بشود تا عملیات جستجو برای مخاطب آسان و سهل گردد. ضمن تشکر از حضورتان لطفا مرا در ظلمات فهم خود دستگیری بنمایید. ان شاالله. می‌خواهم بدانم چطور هست که خداوند بلند مرتبه و یگانه در صحنه ی قدرت خود و سلطنت خود شیطان را شریک نموده است. مگر تابحال پادشاهی وجود داشته که سرپیچی از اوامر خود را برتابد. حقیقتا بجز بازی نمی‌توانم برای این آفرینش نامی بنهم. آیا واقعا ما در آفرینش همچون مهره های شطرنجیم؟ البته که به داشتن خالقی زیبا می‌نازم ولی واقعا برایم سوال ایجاد شده. با تشکر مجدد از حضور بزرگوارتان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام تکوین هیچ‌چیز بدون اذن خداوند محقق نمی‌شود و در نظام تشریع است که حضرت حق اجازه می‌دهند تا جنّ و انس با اختیار خود، مابه‌القوه‌های خود را به فعلیت آورند و این به معنای ظهور ربوبیت حضرت ربّ العالمین است تا هرکس که طلب کمالات دارد با انتخاب و اختیار خود آن کمالات را از آنِ خود کند. موفق باشید  

31711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: رویکرد اسلام نسبت به شعر چیست؟ در سوره شعرا آن چیزهایی را ذم می‌کند که اتفاقا جزو محاسن شعر محسوب می‌شود. اینکه احسنه اکذبه، سرگشتگی. اصلا شعر وادیست که مرتبط با صدق و کذب نیست بعد در الا اگر برگردد به شعرا که من بعید می‌دانم چون از سیاق آیات بر نمی آید استثنا باشد. بفرض استثنا باشد در ادامه کاملا اوصافی را می آورد که مرتبط است به ابزاری بودن شعر درحالیکه در شعر کلام خیال انگیز مطرح است و آن اوصاف به نظم برمی‌گردد. مثلا سبزواری منظومه اش کلام خیال آلود نیست اگر چه اوصافی که قرآن فرمودید دارد و مظلومی که یاری بطلبد هم ارتباطی با شعر ندارد از طرفی استثنای اکثر هم گویا خلاف بلاغت می‌دانند مثلا همه ی افراد این کلاس مردود شدند مگر علی، حسن... و در آخر همه را نام ببرد مگر ۲، ۳ نفر. اینک ماییم و شعرا که معدودی از آنها ضال هستند حتی قبل از اسلام هم اتفاقا بهترین دوران شعر عرب می‌دانند و بزرگترین شعرا متعلق به آن دوره است و اشعار گمراه کننده در آن دوران هم شاید نسبت به اشعار ضال کمتر بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده حضور شاعران در فضای تاریخی است که در آن قرار می‌گیرند که آیا تاریخ حضور سنت‌های متعالی است تا شعر آن‌ها حکمت به حساب آید؟ و یا حضور در تاریخ غلبه کمّیت‌ها و توهّم‌ها است تا شعر آن‌ها آلوده باشد. مگر نشنیده‌اید که پیامبرخدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» وقتی حسان ابن ثابت در روز غدیر آن اشعار را سرود، آن حضرت فرمودند حضرت جبرائیل به او کمک کرده؟ موفق باشید

31613
متن پرسش
سلام علیکم استاد ارجمند: لطف می‌کنید اشکالی اگر در متن زیر هست بفرمایید: «مساله اینه همان طور که رئیس جمهور بر اساس رای اکثریت مردم انتخاب میشه هر چند که فرد شایسته ای نباشه و ولی فقیه هم رای اکثریت مردم را میپذیرن هر چند نظر شخص خودشون چیز دیگه ای باشه، در مورد دیگر موضوعات جامعه هم همین طوره ولی فقیه پا به پای فهم و ظرفیت مردم قدم برمیدارن و مطابق آنچه که اکثریت مردم خواهان آن هستن نظر کارشناسان را مطرح میکنن نه نظر شخصی خودشون را. مثلا الان که اکثر مردم گوش شون به حرفهای پزشکی رایج و سازمان بهداشت جهانی هست، نظر کارشناسان آنها را اعلام میکنن و بر اساس اون پیش میرن. وظیفه کسانی که با تحقیق و تعقل و یا بر اساس تخصص خودشون به این نتیجه رسیدن که نظر کارشناسی اعلام شده صحیح نیست، اینه که مردم را آگاه کنن و به بالا رفتن ظرفیت و فهم عموم مردم کمک کنن تا خواست اکثریت مردم به سمت دیگه ای برگرده مثلا خواستار درمان با طب سنتی بشن، دقیقا مثل انتخابات که خواص جامعه سعی میکنن مردم را در مورد اصلح بودن کاندیدایی آگاه کنن. وقتی خواست اکثریت مردم تغییر کرد ولی فقیه هم نظر آن کارشناسان را اعلام میکنن، ولی فقیه مثل پدر و مادری هستن که دست بچه را میگیرن و هواش را دارن تا خودش راه رفتن را یاد بگیره و البته از خطرات جدی حفظش میکنن»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان صورت که حضرت حق به رسول خود فرمود: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ) (آل‌عمران/ 159) رهبر معظم انقلاب نیز در این بستر عمل می‌کنند و اگر نظر مردم را تفویض می‌نمایند، با آن نگاه است که در مجموع، آن انتخابات مخالف مقاصد شریعت نمی‌باشد. در سایر مواردی هم که رهبری پس از مشاوره با کارشناسان نظر صریح داده‌اند باید نظر ایشان را دنبال نمود به اعتبار این‌که در موقعیت «حکم» هستند حتی مراجع تقلید نیز معتقدند وقتی حاکم اسلامی که فقیه باشد حکم کند بر همه مراجع تبعیت از حکم ایشان واجب است. موفق باشید        

31489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: آیا امکان طلسم، سحر، جادو، و دخل و تصرف اجنه در زندگی شخصی، برای قشر مذهبی سطحی و غیر مذهبی جامعه که به علت غلبه واهمه سحر و جادو رو قبول دارند هست؟ مثلا کسی به دلیل کینه و حسد و انتقام جویی بدون اطلاعشان طلسمشان کند یا به واسطه اجنه زمینه و بستر بیماریهای صعب العلاجی را برایشان فراهم کند که ختم آن بیماری به فوت طرف بیانجامد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند چنین امکانی به انسان‌ها نداده است که بتوانند سرنوشت بقیه را در اختیار بگیرند و یا در ادامه عمر آن‌ها تصرف کنند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است خوب است به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

31413
متن پرسش
عرض سلام و درود: بنده از مطالعه کنندگان آثار شما استاد عزیز هستم. می خواستم بپرسم تا حالا کتاب انسان خدا گونه یووال نوح هراری رو مطالعه کردید؟ آنچه که شما از آینده پیش بینی می کنید، با نظرات ایشون خیلی متفاوته. شما از گذار از مدرنیته حرف می زنید، اما ایشون از فرو رفتن هر چه بیشتر صحبت میکنن. ایشون معتقدند واسطه هایی مثل هوش مصنوعی و علوم اعصاب، دیدگاه های فلسفی رایج مثل (خود من) و متافیزیک رو کنار خواهند گذاشت. صرفا خواستم عرض کنم که کتاب های ایشون، به شدت پرطرفدار هستند و ۲ کتاب انسان خداگونه ، و ۲۱ درس برای قرن ۲۱، به شدت ایده های شما رو به چالش می‌کشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. باید به نیازهای بشر جدید فکر کرد که بنا دارد بدون زیر پاگذاشتن تاریخ مدرن از هویت قدسی خود سراغ بگیرد.              همه چیز گواه آن شورمندی دینی است که کربلا آینه آن بود، نیاز بشر آخرالزمانی است، تا جواب نیاز ظرفیت ایمانی خود را بدهد و این بالاتر از آن ایمانی است که در مقام علم الیقین و حتی عین الیقین سراغ انسان می‌آید. به همین جهت وقتی شب عاشورا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به اصحاب خود به عنوان امام زمان‌شان اجازه دادند که بروند، با اصرارِ تمام ماندند؛ زیرا متوجه شده بودند چه شرایطی پیش آمده و در چه شرایطی قرار گرفته‌اند، شرایطی که درک حق الیقینی تاریخی و شور ایمانی خاصی، در بستر حضور در تاریخ قدسی، سراغ آن ‌ها می‌آمد و آن ها متوجه آن حضور بودند.

موفق باشید

31357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خواهر خانم بنده، خانمی ۳۴ ساله، مقید و مذهبی هستند. خواستگاری دارند از لحاظ اعتقادی معمولی می باشند که مرجع تقلید ندارد و به گفته خودشان حدود سه سال است که سخنرانی های آقای حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای را گوش می دهند. اگر امکان دارد نظرتان را در مورد این وصلت و آقای حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید چندان سخت‌گیری کرد. همین‌که طرف مقیّد به انجام واجبات باشد، برای یک زندگی کافی است. آن موارد مربوط به امور شخصی خود شخص است ما نباید دخالت کنیم. موفق باشید

31078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به سوال 31066 عرض می کنم که پاسخ حضرتعالی ناظر به ۴۸ درصدی است که شرکت کردند بحث من در ۳۰ میلیونیست که علی رغم وجوب عینی شرکت در انتخابات و گناه کبیره بودن احتمالی عدم شرکت باز شرکت نکردند و ۴۰ درصد شرکت کنندگان هم به رئیسی رای ندادند و سرجمع حدود ۳۰ درصد کل ملت حاضر به رای به جناب رئیسی شدند بنحوی که گفته می‌شود رئیسی در مقابل آرای باطله به پیروزی رسیدند. اینها حقایقیست که نمی‌توان نادیده گرفت همانطور که در رسانه ملی نه اشاره ای به درصد مشارکت دیدم و نه حدود ۴ میلیون رای باطله بنابرین مشخصا جایگاه ۴۰ میلیون نفری که یا نیامدند و اگر آمدند به رئیسی رای ندادند را تبیین فرمایید. اینها موحدند یا کافر و اگر موحدند این نحوه سلوک چه رابطه ای با توحید می‌تواند داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مسئله را بسیار بالاتر از این حرف‌ها دید و در افقی که حقیقت نظام اسلامی به ظهور آمده است، مطالب این انتخاب را دنبال کرد. عرایضی در این مورد شد که متن عرایض بنده در جواب سؤال یکی از کاربران همراه با سؤال ایشان ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر

31072-  سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکاران تون. متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد.

جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد.

جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: « اِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/ ۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند.

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ آیه ۱۴ سوره یونس

شرح مطلب را در کانال « https://eitaa.com/soha_sima» می‌توانید دنبال بفرمایید.

30890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرتعالی: انسان در زندگی فرا مادی برزخ این قوای شهوی و غضبی را هم با خود می برد؟ نوع ظهور این قوا آنجا چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قوا در نسبت با این دنیا و خصوصیاتی که در این دنیا برای انسان نسبت به بدن او پیش می‌آید مربوط است. موفق باشید

29694
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: بنده و جمعی از زنان طلبه که عمدتا تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارند قصد داریم یک سیر مطالعاتی زنان (در حد امکان تا جایی که اکثر نیازها و وظایف زنان در جامعه امروز را تبیین کند و پاسخ دهد) شروع کنیم. اگر امکانش هست یه سیر به ما معرفی کنید. ما تفسیر المیزان با رویکرد تربیتی استاد مهدی منصوری رو هم کار کرده ایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله سیر تربیتی استاد منصوری، سیر خوبی است. ۲. ابتدا باید جایگاه هستی‌شناسانه‌ی زنان را در افق قرآن دنبال بفرمایید که به نظر می‌آید کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» کمک می‌کند. ۳. پس از آن باید متوجه‌ی حضور تاریخی زن باشیم که جزوات «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و « زن و حضور تمدنی» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. البته اگر بتوانید جزوات را به بحث بگذارید، در دل آن گفتگوها حقایق بهتر ظهور می‌کند. البته مطالبی تحت عنوان «گفتگو با خواهران در راستای تولد زن در این تاریخ» شده است که می‌توانید در کانال مطالب ویژه آن را دنبال نمایید. موفق باشید

 @matalebevijeh

29660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده! در پاسخ ۲۹۶۱۹ تمامی حرف شما درست است. اما آیا باور ندارید اگر میراث مکتوب بدون واسطه ای از ائمه و پیامبر اسلام رسیده بود این همه مناقشه و اختلاف در احادیث و مسائل فقهی در شیعه و سنی نبود؟ شما خودتان یک نویسنده هستید مسلما خودتان بهتر حرف خودتان را می نویسید تا واسطه ای که چند نسل بعد حرف شما بگوید! سپاس گزارم خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه را در نظر بگیرید و یا حدیث «یابن‌الجندب» در تحف‌العقول را. مگر این‌ها آثار مدونی برای شیعیان نیست؟! که حقیقتاً اگر به آن رجوع کنند برای زندگی در این عالم هیچ کسری ندارند. و می‌بینید که آن‌طور که باید استفاده نمی‌شود. موفق باشید

29600
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تسلیت شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، إن شاءالله قرین تان اسم سلام الهی باشد و سلامت باشید. استاد این روزها و شاید ماهها هرچی زندگی مان را نگاه می‌کنیم بهم ریخته ایم، بی نظم و هر دم به کاری و عملا هیچ کاری، شعار و شکست نفسی و تواضع نیست، حالم خراب است، بیشتر وقتها در فضای مجازی و خب شرایط روزمره خانه و مراقبت‌هایی که وظیفه است یا ادب یا خدمت به خانواده یا حتی احتیاط، نمی‌دانم. فکر نکنید منظور فقط مطالعه است نه حتی طاعت و عبادت، حتی انس و ارتباط، همه چیز در هم برهم است، تا هم می‌پرسیم می گویند روح زمانه است احوال همه چنین است ولی وقتی حضرت آقا و بزرگانی چون شما و حتی در احوال همان اساتید نگاه می کنیم. چیز دیگری می بینیم. یک نحوه جهاد، نظم باطنی و بودن درست و فعال. از طرفی راههای پیش رو مثل مدیریت زمان را گاها رد می‌کنند یا خود به نتیجه نرسیده ایم. از طرفی زمانه روح جمع دارد و تنها ریسمانی که به آن چنگ می‌زدیم همین بود که با کرونا آن هم به مویی بند است. باز طولانی شد، اما می‌دانم درد خیلی از دوستان است، استاد راهی بگویید و کمی توضیح دهید تا ان شاء الله به مدد الهی نفس تان گشایشی در این خرابی احوال ایجاد کند و ما جاماندگار را از خسران عظیم نجات دهد. استاد آتشی مرا می سوزاند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی به سوی ما از طرف خداوند در این جهان گشوده شده تا به جهانی فکر کنیم که نه جهان گذشته است و نه جهان غرب، و باید با جدیّت تمام روح خود را برای حضور در چنین جهانی، گسترده کنیم. پیشنهاد می‌شود سری به بحث‌های «در_راستای_بنیان_های_حکمت_جهانی_میان_دو_جهان» که در کانال «مطالب ویژه» در حال مطرح‌شدن است و فعلاً 4 جلسه‌ی آن گفته شده است، بزنید. می‌توانید به کانال «خانه‌ی طلاب» به آدرس @khanehtolab رجوع فرمایید. موفق باشید

29446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مدتی است ما در منزل مان جلسه هفتگی حدیث کسا داریم. فعلا بصورت مجازی دوستان گاهی خرده می‌گیرند که این همه دعا و زیارت معتبر داریم چرا شما این حدیث را می‌خوانید که حتی در صحت منبع آن ممکن است بین افراد اختلاف و تردید باشد. پاسخ و نظر شما چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز به صورت مکرر عرض شده. ظاهراً واقعه‌ی مورد بحث در حدیث کسا چندین بار در مکان‌های مختلف تکرار شده و حدیث کسای مشهور گزارش یکی از آن واقعه‌ها است پس معنا ندارد که دغدغه‌ی سلسله‌ی سند آن را داشته باشید. از طرفی با خواندن حدیث کسا و نقل حادثه‌ای که گزارش یکی از زیباترین صحنه‌های اتصال آسمان به زمین است از طریق پنج نور مقدس، عملاً یک نحوه اتحاد روحانی با آن حادثه پیدا می‌کنیم. حادثه‌ای که جبرائیل نیز طالب اتحاد و حضور با آن بود. موفق باشید

29308
متن پرسش
سلام: آیا اجنه جسمیت دارند؟ اون جسمیتی که در لحظه اجنه میگیره از کجا میاره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توانند جسمیت به خود بگیرند، ولی خود به خود از جسم آزادند و همین موجب سرعت حضور آن‌ها می‌شود. موفق باشید

29299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود بر استاد: در مقابل حق هیچ وجودی قابل فرض نیست یا هیچ عدمی هم قابل فرض نیست و اگر عدم مطلق را مقابل نفس رحمانی بدانیم درین صورت صرفا می‌توان گفت فقط در عالم واقع حق عدم ناپذیرست و در عالم ذهن و بخصوص خیال و وهم که موطنی از مواطن وجودیند برای حق می‌توان عدم متصور شد و این شاید نافی این باشد که در سیر دیالکتیکی بسوی حق باید بوجودی رسید که هاضم جمیع وجودات و اعدام باشد و ما متذکر شدیم که عدم ذهنی عدم خیالی و عدم وهمی در مقابل حق علم افراشته اند و آن واحد هاضم این ثالث نیست و بنابرین وحدت وجود باطلست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدمات بحث آشفته است. به نظر می‌آید اگر به کتاب‌هایی که بحث «وحدت شخصیه‌ی وجود» را مطرح می‌کنند رجوع فرمایید، مطلب برایتان روشن می‌شود. مثل کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه. در این رابطه می‌توانید در قسمت جزوات سایت، به جزوه‌ی «مبانی نظری عرفان در اسلام» به آدرس زیر رجوع فرمایید.موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%C2%BB%C2%AB%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%C2%BB

29091

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی و وقت بخیر: ما گروه های تلگرامی یا سایت ها علاقه داریم در مورد معارف اسلامی و مسائل مهم دین در دنیای امروز صحبت کنیم تا حدی هم مباحث مختلفی پیش میاد و صحبت می کنیم راهنمایی و درخواستی که از شما داشتم موارد زیر هستند: ۱. با توجه به اینکه در گروه های با هدف آشنایی و طرح مباحث اسلامی، طرح و نقد اندیشه های مخالف بهتر جواب می دهد و بیشتر افراد جذب شده و توجه نشان می دهند، چه افراد و دیدگاه هایی برای نقد در این رویکرد پیشنهاد می دهید؟ ۲. در مورد موضوعاتی که افراد گروه روی اون کار کنن و با هم بحث و مباحثه کنند اگر لیستی از موضوعات رو بیان کنید ممنون خواهیم بود. ۳. مورد سوم هم سوالهایی که بعضا مطرح میشه و کلید بسیاری معارف هست در کارهای گروهی و فردی، سوال در حقیقت نقش سوخت افراد رو داره که انرژی اشخاص رو تا رسیدن به هدف تامین می کنه. در این خصوص هم می خواستم لیستی از سوالاتی که بنظرتون شایسه هست رو بفرمایید یا ارجاع بدهید. البته سوالات مطرح شده در سایت هست، سیر مطالعاتی شما و سوالاتی که شما در مقدمه کتاب ها مطرح کرده اید هستند و... بهرحال خواستم یک چارچوب و نقشه راه برای افرادی که در فضاهای گفتگو در مباحث دینی فعال هستند بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نمی‌توانم به طور مشخص افرادی را معرفی کنم زیرا بحمدلله کثرت چنین افرادی به آن انداره هست که خودتان تشخیص دهید و یا لیستی از موضوعات مشخص را عرض کنم زیرا بستگی به مخاطب و شرایط خودتان دارد. همچنان‌که سؤالاتی که باید مورد بحث قرار گیرد با چنین اقتضائاتی باید مدّ نظر باشد. موفق باشید

نمایش چاپی