بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10176
متن پرسش
با سلام: روایات طینت منافات با اختیار ندارد؟ خواهشا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در سؤال شماره‌ی 10046 داشته‌ام. موفق باشید
10175
متن پرسش
سلام علیکم: رب مطلق و رب مقید یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ربّ مقیّد مثل رزاق که ربوبیت خود را در رزاقیت خود ظهور داده یا مثل هادی که ربوبیت خود را به نور هادی ظهور داده و ربّ مطلق یعنی پروردگاری که حامل همه‌ی کمالات است جهت ربوبیت بشر. موفق باشید
10172
متن پرسش
با سلام: آیا قرآن تعریفی که از انسان در منطق ارسطویی شده قبول دارد؟ از انسان در قرآن چه تعرفی شده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در تعریف قرآن خلیفة‌اللّه است و باید متخلّق به اخلاق الهی باشد و این غیر از تعریفی است که علم منطق در حوزه‌ی مخصوص به خود می‌کند تا در تعریف پدیده‌ها قضایای صحیح را از ناصحیح تفکیک کند و انسان را از مغالطات برهاند. موفق باشید
10171
متن پرسش
عرض سلام و ادب: لطف کرده و راهنمایی بفرمایید ما در برابر غدیر چه وظیفه هایی داریم؟ و منبع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غدیر زمینه‌ی ظهور به فعلیت‌درآمدن قرآن است در مناسبات بشری با مدیریت انسان‌های معصوم و آن افقی است که هرگز نباید فراموش شود وگرنه انسان خود را گرفتار سردرگمی و نیهیلیسم خواهد کرد. غدیر یک حادثه نیست، ظهور سنت الهی است که پس از وَحی باید از طریق انسان‌های معصوم به بشریت عرضه شود. لذا نه غدیر فراموش‌شدنی است ،نه علی«علیه‌السلام» ونه فرزندان معصومش«علیهم‌السلام». غدیر نقشه‌ی راه بشریت است جهت زندگی. وظیفه‌ی ما نسبت به غدیر تلاش برای هماهنگی با پیامی است که در غدیر ظهور کرد، یعنی تلاش برای هماهنگی با اهداف.
10170
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر: مدت ها پیش، درست آن زمانی که دوران اضطراب و پوچی خود را سپری می کردم آرام آرام خود حقیقی خویش را یافتم و هر روز با نزدیکتر شدن به شاگردان شما که امروز اساتید من هستند بیشتر و بیشتر احساس حیات و آرامش نمودم. در واقع من پاسخ سوال از کجا آمده ام را یافته بودم و حالا نوبت به این سوال رسیده بود که اینجا چه می کنم؟ همین سوال باعث شد سیر مباحث را ادامه دهم و ابتدا از رشته فنی به هنر و سپس به حوزه روی آورم. چرا که تا اینجا به این نتیجه رسیده بودم که راه همین است که می روم. اما وقتی وارد حوزه شدم فاصله ای عمیق بین آنچه می خواستم و آنچه وجود داشت یافتم که این سوال مرا جدی تر کرد. اما این بار بجای اینجا چه می کنم؟ از خود پرسیدم ما این جا چه می کنیم؟ پاسخ این سوال باعث شد به تمام آنچه امام و رهبری در مورد حوزه و روحانیت گفته بودند علاقه مند شوم و سیر مطالعاتی خود را در این زمینه آغاز کنم. بخصوص پس از شرکت شما در برنامه گره و اینکه فرمودید خداوند امام (ره) را چون پیغمبران برای هدایت امروز بشر پروریده و پس از انتشار کتاب سلوک ذیل اندیشه امام (ره) یقیین کردم که راه سعادت را در کلام امام و رهبری باید جست و کاوید و با تمام قلب باور کردم و پذیرفتم که آنچه امام عصر (عج) از ما می خواهند پیروی از مقام ولایت است که حالا بهتر آن را درک می کردم. آرام آرام و با نزدیک شدن به مباحث غرب و انقلاب اسلامی و تمدن زایی و سلوک دریافتم که خبری هست بسیار بزرگتر و عظیم تر از آنچه تصور می کردم. حالا بهتر می فهمیدم چرا رهبر انقلاب می فرمودند نسل شما از عظمت و مجد اسلام چیزهایی را خواهد دید که سابقه نداشته است. فرمودند جهان از این رو به آن رو خواهد شد و جالب آنکه فرمودند این تحولات را نسل ما خواهد دید. حالا احساس می کنم فضای هم سن و سالان خود در دوران انقلاب را کم کم بیشتر احساس می کنم و آن شور را بهتر می فهمم ولی: آنچه فکر و دغدغه جدی من شد این جمله رهبر انقلاب بود که انقلاب آغاز راهی است که باید به تمدن اسلامی ختم شود تا دین به تمامه به صحنه بیاید و امکان تعالی بشر به تمامه فراهم شود. تا جهان ظرفیتی پیدا کند تا توحید به تمامه با ظهور حجت ظهور یابد و اینچنین ظرفیتی زمانی ایجاد می شود که حوزه های علمیه به عنوان شالوده های این انقلاب و ستون های نظام اسلامی و به عنوان کارگزاران فکر و اندیشه در تمدن نوین اسلامی به صحنه بیایند و در تاریخ خود حضوری جدی داشته باشند. به همین جهت بود که اولین مقاله خود را بر اساس مباحث شما و به زبان معرفت النفس نوشتم و با این برنامه که : 1- توحید را به علم حضوری درک کنیم. 2- بدانیم انقلاب به صحنه آمدن توحید است. 3- متوجه شویم اگر در تاریخ خود حضور نداشته باشیم از حقیقت دور خواهیم شد و در خیال به سر خواهیم برد. 4- حوزه های علمیه اساس حرکت انقلاب و شکل گیری تمدن اسلامی است. مباحث را پیش ببرم. مقاله اول را به آدرس زیر تقدیم می کنم: http://uplod.ir/y2jfhsb6tmaz/01_-_جایگاه_تمدن_اسلامی_در_حیات_تاریخی.pdf.htm استاد عزیز با این توضیحات در این جا چند سوال دارم که محضر شما طرح می کنم؟ 1- آیا تحلیل من از آنچه واقعیت امروز است نگاه درستی است و می توان آن را دنبال کرد؟ 2- آیا این توانایی را در مقاله حاضر که تقدیم شد احساس می کنید تا بنده آن را ادامه دهم؟ 3- با توجه به ضعف های علمی و روحی که دارم برای تحقق این هدف (که شاید بتوان مباحث نوشته شده را در کتابی به نام (هویت تاریخی طلبه عصر انقلاب) برای رهانیدن صدها طلبه جوان از سردرگمی اینکه چه باید بکنیم؟ گرد آورد)، چگونه می توانم به پیش بروم؟ چرا که امروز با آنکه می دانم سعادت بشر زمانی محقق خواهد شد که از مسیر شریعت تمام تشریع او با تکوینش به واحد برسد و یگانه شود اما در عمل از این اعتقاد فاصله بسیار دارم. 4- چگونه امروز خود را از عالم بی عمل بودن رها سازم و امروز که نگاهی دقیق تر و صحیح تر و گسترده تر به هستی و حیات خود یافته ام خود را از خطر معرفت بدون عمل نجات دهم تا در ابدیت خود دچار پوچی نشوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آن‌که نتوانستم آدرس مربوطه را باز کنم - گویا باید عضو شویم تا فایل‌ها را باز کند - ولی از طرز نگارش مطالبی که در همین نوشته ارائه فرموده‌اید حقیقتاً به وجد آمدم، این‌همه نظم و دقت و حضور در عالَمی ماوراء این عالم بر شما گوارا باد، بحمداللّه در جای خوبی دست گذاشته‌اید. چهار نکته‌ای که مطرح کرده‌اید باطل‌السحر دنیای مدرن است. با همین روح، جلو بروید تا کالبدی بس عظیم‌تری را بیابید که در آن کالید تاریخی چهره‌ای قابل تصور به صحنه می‌آید. نگو چگونه باید پیش بروم؛ «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد». در چنین حضوری است که افق نمایان می‌شود و آرام‌آرام انسان به عهدی که با خدا بسته برمی‌گردد و عمل‌اش در مسیر اعتقاد توحیدی‌اش قرار می‌گیرد. پیروزی انقلاب اسلامی در آن شرایط خاص که عملاً عبور از نظام استکباری به‌حساب می‌آمد، چیزی نبود جز نوید پیروزی بزرگی که محدوده‌ی آن از مرزهای ایران بیرون است و لذا باید یاد بگیریم خود را در میدانی به وسعت انقلاب اسلامی ظاهر کنیم با همه‌ی مشکلاتی که در پیش روی ما است. ولی باید بدانید انقلاب اسلامی و ایران اسلامی در تار و پود آینده‌ی سایر کشورها تنیده شده و نمی‌توان به انقلاب طوری نگاه کرد که گویی تنها محدود به جزیره‌ای است به نام ایران، کشورهای دیگر آینده‌ی خود و جهان را در آینده‌ی انقلاب اسلامی جستجو می‌کنند و این انتظار، کار را برای انقلاب اسلامی و برای ما مشکل‌تر می‌کند. این‌ها همه موضوعاتی است که با انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته و ما به ندرت می‌توانیم عظمت این موضوع را درک کنیم. ولی این زمان نه وقت سرمستی است و نه وقت جشنِ پیروزی، وای به حال کسی که در حال حاضر که تنها جهان آماده‌ی تحولی بزرگ می‌باشد، خود را در آغوش پیروزی احساس کند. ما تنها در نفی نظام شاهنشاهی پیروز شده‌ایم، در حالی‌که ظرفیت انقلاب اسلامی برای پیروزی‌های با شکوه‌تر بسیار بیشتر است. موفق باشید
10169
متن پرسش
سلام: چه کار کنم که اضطراب و استرس و ترس در درون من برای همیشه نابود شود و فنای درخدا شوم و راه عشق به خدا چیست؟ با خواندن مطلبی از آقای نجابت فوق العاده به ایشان علاقه مند شدم برای استفاده از آثار ایشان چه کنم؟ تشکر می کنم که این سولات را جواب می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به چنین حضوری باید برنامه‌ریزی کرد و عرفان نظری و عملی که امثال آیت‌الله نجابت در آن ورود دارند بسیار کارساز است. موفق باشید
10167
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اینگونه که برداشت کرده ام در حکمت مشاء وجود را یک ویژگی انتزاعی می دانند مگر وجود همان جوهر و ذات عالم نیست که هستی محض است پس چگونه می توان آن را یک امر ذهنی گرفت؟ آیا برداشت من از حکمت مشاء در خصوص کثرات متباین ناصحیح است یا این یکی از ضعف های حکمت مشاء می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که برای هر موجودی وجود خاص قائل‌اند عملاً وجود را به عنوان یک حقیقت نمی‌شناسند تا برای آن اصالت قائل باشند و عملاً چه بخواهند وچه نخواهند اصالت را به ماهیت داده‌اند. موفق باشید
10166
متن پرسش
سلام علیکم: آیا وقت آن نشده که کسانی که سیر مطالعاتی را تکمیل کرده اند فرا بخوانید و دروسی که حرفهای مگویتان در آن است را با آنها در میان بگذارید؟ همه می دانند که از دیو و دد ملولی و انسانت آرزوست! ما تشنه دانستن حقیقت. آیا نیستی تشنه معرفی حقیقت. نفرمایید گشتم نبود نگرد نیست از تو به یک اشاره از من به سر و پا و دست و شکم و ..... دویدن عزیزتر از جانم!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید اگر حقیقت را شناختید و قصد کردید به سراغ او بروید راه جلوی شما گشوده می‌شود. اگر آماده‌اید کتاب «مقالات» آیت‌اللّه شجاعی کتاب خوبی است بنده آن را شرح کرده‌ام و و صوت آن را می‌توانید تهیه کنید؛ شروع خوبی است. موفق باشید
10165
متن پرسش
سلام: استاد گرانقدر ممکن است ما به جایی نرسیده باشیم که مثل عارفان از هر چیز منتقل به جنبه الهی آن شویم آیا نرسیدن به این مرحله به معنی کفران آیات الهی است یا اینکه نداشتن مرتبه کمال بالاتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌فهمیم هر چیز مخلوق خداست، پس خالقیت حضرت حق را در همه چیز می‌یابیم. هر اندازه خود را از جنبه‌ی کثرت یا ماهیت شیء آزاد کنیم و نظر به جنبه ی وجودی آن بیاندازیم بیشتر به کمال توحیدی می‌رسیم و این نیاز به خود سازی دارد. موفق باشید
10164
متن پرسش
سلام علیکم: از آنجایی که سایه موسیقی را با تیر می زنید. نقش آقای آهنگران را در جبهه ها چگونه می بینید؟ در دروستان شنیدم قبل از انقلاب دروس عقلی و وجودی را تذریس می کردید تا آنجا که ساواک به محفلتان جاسوس فرستاده بود و او هم گزارش داده بود رمزی که استفاده می کنند نامش.. وجود.. است و هر چه هست زیر سر این وجود است. بس این نشان می دهد که زمان حضورتان در جبهه شما می توانستید نقشی پر رنگ تر از صوت آهنگران داشته باشید. چرا به جای اینکه رزمندگان را با دوپینگ خیال راهی حق کنید با عرفان وجودی حق حی ازلی راهی نکرذید. آیا احساس عذاب وجدان از خالی گذاشتن حق و به میدان آمدن موسیقی از جنس خیال نمی کنید؟ البته خودم اعتراف می کنم که نوای هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله ... و ... شیرودی کشوری عباس دوران دادیم ... دل خودم را می برد. اما شما می فرمایید برای عبور از خیال و رسیدن به جنبه پایدارمان باید ریاضت واقعی بکشیم. آیا ریاضت یعنی در حین بخش این نواها تلویزیون را خاموش کنیم تا دچار دوپینگ وهم نشویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی اگر با محتوای مناسب همراه باشد چیز بدی نیست و یک نوع تغذیه کردن خیال است. آن‌چه مهم است نباید در موطن خیال متوقف شد و از منزل قلب و روح محروم گشت. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده که انسان وقتی کامل است که هر سه ساحت خود را درست بپروراند. موفق باشید
10163
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرتعالی: بنده شدیدا مخالف استفاده از مبل در منزل هستم و آن را چیزی زائد و یکی از نمادهای زندگی غربی می دانم الا برای افرادی که از لحاظ پزشکی نیاز به آن دارند آن هم در حد صندلی راحتی. از طرفی خانمم اصرار زیادی به خرید آن دارد مخصویا این اواخر به شدت درخواست این امر را دارند و بنده مانده ام چه کنم چون دیدن مبل در خانه برای من خیلی سخت است. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا می‌شود انسان باید از این نوع وسائل استفاده نکند. در توصیه‌ی حضرت رسول خدا(صلوات‌اللّه‌علیه) به امیرالمومنین(علیه‌السلام) هست که «یَا عَلِیُّ نَجَا الْمُخففّونَ‏ وَ هَلَکَ الْمُثْقِلُون‏» ای علی آن‌هایی که زندگی را ساده بگیرند نجات می‌یابند و آن‌هایی که زندگی را سنگین بار بگیرند هلاک می‌شوند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عنوان کسی که می‌خواستند بالاترین خدمت را به علی‌(علیه‌السلام) بکنند تا بال‌های پروازش به سوی عالم معنا بسته نشود، چنین توصیه‌ای را فرمودند. به گفته‌ی بابا طاهر: «دلا راه تو پر خار و خَسَک بی ....... گذر گاه تو بر اوج فلک بی / گر از دستت برآید پوست از تن ...... بر آور تا که بارت کمتَرَک بی». موفق باشید
10161
متن پرسش
با سلام و عرض ادب حضور استاد ارجمند: موضوع پایان نامه ارشد بنده در رشته فلسفه اسلامی، «بررسی تطبیقی ظرفیت های انسان صدرائی و سوژه دکارتی در تحقق مدرنیته» می باشد. پس از مطالعه کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» احساس کردم قرابتی میان تحقیق بنده و مطالب کتاب وجود دارد، با این تفاوت که در این کتاب نسبت هر یک از «انسان دینی» و «انسان مدرن» با «طبیعت» بررسی شده در حالیکه در پژوهش بنده کوشش می شود نسبت «انسان صدرائی» و سوژه که به مثابه «انسان دکارتی» است با «عالم، آدم و مبدأ وجود» بررسی شود. اینک دو پرسش از محضر استاد دارم: 1. برای بررسی نسبت سوژه دکارتی با عالم در تفکر فلسفی دکارت به دنبال چه مواردی باشم؟ هم چنین، برای تحقیق این مطلب که هستی در نگاه انسان صدرائی چگونه ظهوری دارد به چه مواردی بپردازم؟ 2. شاید بتوان گفت محور تطبیق، در پژوهش ما، بررسی امکان تحقق سوژه و به عبارتی سوبژکتیو شدن انسان در تفکر هریک از این دو فیلسوف است؛ از حضرتعالی خواهشمندم توضیحی اجمالی بر چگونگی تحقق سوژه در تفکر دکارت بفرمایید تا فهمی عمیق تر از سوبژکتیو شدن انسان در عالم مدرن برای بنده شکل گیرد. در پایان از جنابعالی خواهشمندم در صورت امکان منابعی را که در راستای این پژوهش مفید خواهد بود معرفی بفرمایید. پیشاپیش از راهنمایی شما سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه)» عرایضی در این مورد داشته‌ام و در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نیز بحث انسان صدرایی مورد بررسی قرار گرفته که در کتاب «خویشتن پنهان» به صورت واضح تر بحث شده. موفق باشید
10160
متن پرسش
سلام استاد: می فرمایید مقام معظم رهبری نایب امام زمان (عج) هستند؛ کاربرد این عنوان برای ایشان جایز است؟ من متوجه مقام ولایت فقیه هستم اما معمولا نواب امام زمان (عج) افراد خاص مثل حسین بن روح و ... نام برده می شوند. دلیلی خاص دارد که آقا، نایب امام زمان (عج) نامیده می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدیث مشهور عمر بن حنظله حضرت صادق(علیه‌السلام)، فقهاء را که مطابق احادیث امامان معصوم علیهم‌السلام امورات مردم را در دست می‌گیرند نایب خود قرار داده‌اند و مصداق کامل این نیابت ولیّ فقیه است. موفق باشید
10159
متن پرسش
سلام جنابعالی قرمودید کسانی که در خانه زور گویی می کنند با چنگیز محشور می شوند. در معارفی که از حضرتعالی آموختیم شیعه گناه بهش نمی ماند و اگر جهت گیری اش درست باشد حتی در برزخ پاک می شوند و در کتاب معاد فرمودید کسانی که در دنیا موفق به توبه نشدند پاک می شوند پس چگونه شخص مورد با چنگیز محشور می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این صفت، صفت چنگیز است. حال اگر کسی به نور اهل البیت علیهم‌السلام مواظب بود این رذائل در جانش نهادینه نشود و در اسرع وقت توبه کرد و ملاک عمل را حرکات و سکنات و گفتار اهل بیت علیهم‌السلام قرار داد و از این که با شخصیت اهل البیت هماهنگی ندارد دوری کرد، آری او شیعه است و همانطور که می‌فرمایند، گناه در او نهادینه نمی‌شود. موفق باشید
10158
متن پرسش
سلام علیکم: استاد از وقت و حوصله ای که برای جواب دادن به سوالات ما می گذارید خیلی سپاسگزارم. در سوال قبل از صفت رضا سوالی پرسیدم، در توضیح سوالم باید بگم که: در حدیث جنود عقل و جهل آمده یکی از سپاهیان عقل، رضا است که ضد آن سخط است. اما نگفته این رضای بنده از خدا است یا رضای خدا از بنده. من برای پایان نامه ام 10 صفت از این حدیث را انتخاب کردم که تجلی آن را در واقعه عاشورا بررسی کنم، یکی از این صفات که جزء لشکر عقل است رضا است اما من نمی دانم این لشکر عقل، رضای بنده است یا رضای خدا یا هر دو؟ و آیا رضای خدا از بنده جزء صفات انسان می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که مستحضرید، سوره‌ی فجر، سوره‌ی حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) است به اعتبار این که خداوند خطاب می‌کند «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّهً» و این نشان می‌دهد بنده خدا تا جایی می‌تواند جلو برود که نه تنها او راضی است چنین خدایی دارد و این افتخار را هم دارد که خدا نیز از او راضی است. موفق باشید
10157
متن پرسش
با عرض معذرت اگر ممکن است شرحی مختصر بر این جمله از دعای عرفه بدهید: «و اجعل سمعی و بصری الوارثین منی»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم با توجه به این که قبل از این فراز حضرت تقاضا می‌کنند «متعنی بجوارحی» و می‌خواهند حضرت حق او را نسبت به اعضاء و جوارحش بهره مند و کام‌روا گرداند، می‌توان گفت در فراز بعدی که تقاضا می‌کنند سمع و بصرشان را وارث‌شان قراردهد، شاید بخواهند که حاصل آن‌چه را که سمع و بصرشان برایشان ایجاد می‌کند وسیله‌ی کامروایی و بهره‌مندی ابدی آن‌ها باشد به این معنی که سمع آن‌ها جز حق را نشنود و بصر آن‌ها جز حق را نبیند چرا که تنها در این صورت است که سمع و بصر موجب کام‌روایی و بهره‌مندی انسان می‌شود. موفق باشید
10156
متن پرسش
سلام استاد: رشته تحصیلی من علوم پایه در مقطع کارشناسی است. برای کار کردن بر روی شخصیت عرفانی ام سیر مطالعاتی کتاب های شما به من توصیه شده است. از طرفی خود شما امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی را به عنوان استاد معرفی کردید که تاکید شما بیشتر بر انتخاب امام خمینی (ره) بود. البته تا حدودی آثار شما را مطالعه کردم و با تفسیر المیزان هم آشنایی دارم. من به رشته خودم خیلی علاقه ندارم .خواستم برای ادامه تحصیل علوم دینی را در دانشگاه انتخاب کنم که با مخالفت شدید خانواده مواجه شدم. الآن نمی دانم دقیقا باید از کجا شروع کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید. با سپاس فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاء‌اللّه سیر مطالعاتی روی سایت جواب نیاز روحی شما را می دهد. موفق باشید
10154
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر: در مورد مخاطب سلام نماز جواب شما بسیار برای من جالب بود لطفا در صورتی که جزوه یا کتابی در مورد فلسفه اجزای نماز دارید معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی(رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه) در کتاب آداب الصلاه نکات ظریفی دارند که بنده نیز آن‌را شرح داده‌ام و صوت آن موجود است. موفق باشید
10153
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر از اینکه زود پاسخ می دهید. می خواستم بپرسم با توجه به اینکه انسان به هر حال بدون اختیار قدم به دنیا گذاشته و بار سنگین امانت بر دوشش گذاشته می شود و گذشتن از موانع این دنیا و مهم تر از آن مراحل برزخی و اخروی سخت است چرا این همه عذاب باید ببیند؟ و چرا این همه عذاب بیشتر به صورت آتش مطرح می شود؟ در ضمن اگر در این زمینه کتاب یا جزوه ای دارید معرفی نمایید تا استفاده بیشتری ببرم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» داشته‌ ام. عنایت داشته باشید هیچ وقت در قیامت عذابی به انسان نمی‌دهند بلکه قرآن در آیه52 سوره‌ی یونس(علیه‌السلام) می‌فرماید: «ثُمَّ قیلَ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُون‏» به آن‌هایی که در دنیا ظلم کردند گفته‌ می‌شود بچشید عذاب جاودانه را، جز آن‌چه خودتان برای خودتان کسب کردید جزا داده شدید؟ در واقع ما را خلق کردند برای این که ما آینه‌ی نمایش کمالات الهی باشیم و از کمالات الهی برخوردار شویم؛ حال اگر خودمان به خودمان ظلم کردیم و چیزهای دیگر را انتخاب کردیم، تنها آثار همان اعمال‌مان را به ما می‌دهند که چون آن اعمال با فطرت ما نمی‌خواند و مطابق حقیقت خود عمل نکردیم، عذاب آور است. موفق باشید
10147
متن پرسش
سلام: بنده فکر می کنم ما به جای آن که فکر کنیم تخیل می کنیم به اسم تفکر. مثلا وقتی صحبت از جوهر و عرض می شود چون عادت به تخیل داریم مجددا این دو را تخیل می کنیم و در ذهنمان یک جوهر تصور می کنیم و یک عرض و بعد نمی دانیم چه طوری این دو را به هم ربط دهیم. و به قول گفتنی به جای این که خود را بالا ببریم موضوع را پایین می آوریم. حالا چه کار کنیم از این معضل خلاص شویم و بتوانیم واقعا تفکر کنیم نه تخیل؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری بعضی‌ها به جای فیلسوف، متفلسف‌اند ولی اگر کار را در فلسفه ادامه دهید آرام آرام عقل فلسفی ظهو ر می‌کند و تفکر فلسفی پیدا می‌کنید. موفق باشید
10145
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: ان شاءالله در آستانه سفر به عتبات هستم خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید آنجا چگونه باشم، به حضرت معصومین چه بگویم.........
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ چیز به اندازه‌ی زیارت نامه‌های آن بزرگان عامل ارتباط صحیح با آن‌ها نیست. بر روی محتوای زیارت‌ نامه‌ها تأمّل بفرمایید. موفق باشید
10144
متن پرسش
استاد در یکی از سخنرانیهای اخیرتان به نظرات زن و شوهر اروپایی در سفر به یزد در خصوص ایرانیان اشاره داشتید، می خواستم منبع رو بدونم برای تحقیقی بیشتر. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را از قول جناب آقای دکتر محمد رجبی دوانی عرض کردم که آن سفرنامه را خوانده بودند؛ ایشان در جلسات 28 تا 30 مباحث سیر اندیشه‌ی مدرن این گزارش را دادند. سعی بفرمایید صوت سی جلسه‌ «سیر اندیشه‌ی مدرن» آقای دکتر رجبی را دنبال بفرمایید؛ نکات خوبی را ایشان مطرح می‌کنند. موفق باشید
10141
متن پرسش
ممنون از زحمتی که می کشید. اگر هر کدام از سوالات جداگانه و به ترتیب و به تفصیل پاسخ داده شوند ممنون می شوم. 1- با سلام. ممنون از اینکه فرصتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار دادید. سوالات من درباره آسیب هایی است که ممکن است اندیشه های غرب شناسی داشته باشد. قبل از اینکه بنده آسیب هایی که مدنظر دارم را طرح کنم. مایلم بدانم جنابعالی چه آسیب هایی برای این جریان متصورید؟ آیا انحرافاتی در مباحث غرب شناسی چه به صورت بالفعل چه به صورت بالقوه مشاهده می کنید که قابل ذکر باشد؟ 2- شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم می گویید معرفت شناسی غرب جدید بر بنیان توهم بنا شده است و فرهنگ مدرنیته توهم زده است. ضمن اینکه کمی این مسأله را باز می فرمایید بفرمایید چطور این موهومات اینقدر می توانند سیطره پیدا کنند؟ تجدد به هر حال واقعیتی است که پیش روی ماست و از آن فراتر وضعیتی است که ما در درون آن به سر می بریم. نسبت ما با این واقعیتی که به گفته شما بر مبنای موهومات بنا شده چگونه نسبتی باید باشد؟ 3- آیا احساس نمی کنید که وزن دادن بیش از حد به تجدد القای نوعی روحیه ناامیدی و تسلیم شدن در برابر آن را در پی دارد؟ مواجهه ما با مدرنیته باید واقع بینانه باشد یا آرمان گرایانه؟ 4- مباحث غرب شناسی غالباً به محافل نخبگانی محدود شده است. آیا اساساً امکان این وجود دارد که این مباحث در دایره ای وسیع تر و برای عامه مردم طرح شود؟ به عبارت دیگر عامه مردم را چطور می توان نسبت به مفاهیمی مانند غربزدگی و مدرنیته دچار خودآگاهی کرد و آیا چنین کاری اساساً مطلوب و ممکن است؟ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید."خبرگزاری مهر"
متن پاسخ
.باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ غرب شناسی باید با رویکرد و هدفی مشخص انجام گیرد و گرنه در غرب به عنوان اجتماع انسان ها، انسان‌های خوب و بد داریم ولی اگر رویکرد ما به مبانی فکری تمدّن غربی شد، غرب شناسی ما مبنای علمی به خود می‌گیرد و از این جهت هدف ما از غرب شناسی باید مشخص باشد که با چه هدفی می‌خواهیم غرب را بشناسیم. آیا هدف ما در رابطه با آینده‌ی تمدّن غربی است و این که زمینه‌ی چه تمدّنی پس از افول تمدن غربی فراهم است؟ یا صرفا به سازمان موجود تمدن غربی نظر داریم؟ 2ـ این مسلّم است که تنها خداوند حق و عین واقعیت و هستی محض است و هر گونه رجوع اگر به سوی حضرت حق نباشد، به سوی یک نوعی از توهم رجوع دارد و این در امور فردی انسان‌ها به فراوانی محسوس است. حال اگر یک تمدّن با عقل منقطع از وَحی شکل گرفت و به تعبیر کانت بر این تأکید داشت که بشر برای زندگی خود قیّم نمی‌خواهد حتی اگر آن قیّم خدا باشد، مسلّم آن تمدّن به حق رجوع نکرده و گرفتار انواع توهمات و نیاز‌های کاذب می‌شود؛ چیزی که شما با آن روبرو هستید و علت سیطره‌ی غرب آن است که وهمیات انسان‌ها را مورد خطاب قرار داده و نیازهای نفس اماره‌ی انسان‌ها را جواب می‌دهد. 3ـ ما وظیفه داریم مبانی تفکر غربی را نقد کنیم تا طی فرایندی فرهنگ عبور از آن، در جامعه فراهم شود و این، غیر از نقد غرب در حرکات روبنایی آن است. در نقد تفکر غرب، شما به تفکری برتر می‌رسید و زندگی خود را نوع دیگری غیر از آن طور که غرب تعریف کرده‌است تعریف می‌کنید. 4ـ این یکی از مشکلاتی است که غرب برای ما ایجاد کرده و بحمدالله انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری سعی دارند مردم نسبت به غرب به خودآگاهی لازم برسند و رسالت اصحاب فکر و فرهنگ نیز در همین رابطه باید باشد. موفق باشید
10138
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در سوال قبلی از حضورتان بحثی را پرسیده بودم اما قضیه برایم حل نشد. نزدیک چهار روز هست که روی بحث کثرات متباین کتاب عرفان نظری آقای یزدان پناه متوقف شده ام. کمی به تفصیل توضیح می دهم اگر جوابم را بدهید ممنون می شوم. در حکمت مشاء آنها معتقدند موجودات اصیل هستند و تمام آنها متباین بالذات هستند و در مفهوم وجود با هم اشتراک دارند و در این مفهوم اشتراکی مشکک هستند. از طرفی دیگر هم مفهوم وجود نمی تواند مشکک باشد. نمی دانم اینکه حکمت مشاء چه اصراری دارد که مفهوم را مشکک بداند. به این قسمت از متن کتاب ملاحظه بفرمایید (به بیان حکیمان مشائی، در حمل مفهوم عام بر موضوعات، تشکیک وجود دارد. این خصیصه انتزاعی بر واجب الوجود بیشتر از ممکن الوجود صدق می کند. همان گونه که می دانیم در هر تشکیکی به یک جهت تأمین کننده وحدت و عینیت و یک جهت تأمین کننده ی افتراق و امتیاز نیازمندیم که دومی باید به گونه ای به اولی بازگشت نماید. از آنجا که مشائیان، اعیان خارجی را متباین به تمام ذات و فاقد جهت اشتراک حقیقی می دیدند، جهت وحدت مورد نیاز در بحث تشکیک را به مفهوم عام لازم نسبت دادند. از نظر آنها، نفس این مفهوم، در لزوم خود و در حمل بر موضوع ها شدت و ضعف دارد. پس تشکیک را به این مفهوم عام نسبت دادند (اصول و مبانی عرفان نظری – حجت الاسلام سید یدالله یزدان پناه – صفحه 155) البته کتاب این نظر را بطور متقن تایید نکرده است بلکه با گمان صحبت کرده چون مشائیان معتقد هستند که بین علت و معلول سنخیت وجود دارد و اگر این قول باز شود با اشکال بالا در تضاد است، ولی ایّ حال وقتی مفهوم وجود را مشترک بدانی دیگر نمی توانی تشکیک قائل شوی و اگر هم بخواهی تشکیک قائل شوی باید وجود را بین موجودات مشترک بدانیم نه مفهوم وجود را. می شود این قسمت را توضیح دهید؟ یعنی این یکی از اشکالات حکمت مشاء است؟ 2- کتاب مفهوم وجود را تعبیر به امر لازم عام کرده است یعنی چه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که استاد یزدان‌پناه می‌فرمایند تشکیک اگر بخواهد حقیقتاً برای چیزی واقع شود باید «ما بِهِ الإشتراک آن عین ما بِهِ الإمتیاز آن می باشد». یعنی درست از همان جهت که مثلاً وجود در همه مشترک است از همان جهت نیز وجود دارای شدت و ضعف باشد، نه این‌که عاملی خارجی موجب شدت و ضعف شده باشد. همان‌طور که قبلاً عرض کردم باید ببینیم چگونه مشاء می‌خواهد برای مفهوم وجودِ وجودهای متباین تشکیک قائل شود در حالی‌که برای هیچ مفهومی از آن جهت که مفهوم است، تشکیک معنا نمی‌دهد، عرض کردم چاره‌ای ندارند که صرفاً یک معنایی از تشکیک در این رابطه انتزاع کنند و بگویند مثلا در معنای وجود در ملائکه نسبت به معنای وجود در سنگ یک نحوه تشکیک هست، در صورتی که وقتی تشکیک معنا می‌دهد که یک وجود ما داشته باشیم در مظاهر مختلف، نه آن‌که دو وجود داشته باشیم آن طور که در ملائکه و سنگ هست 2- معنای عام لازم همان مفهوم وجودی است که برای همه‌ی موجودات متباین قائل‌اند که یک مفهوم انتزاعی است. موفق باشید
10137
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی به سختی برای نماز صبح بیدار می شوم؛ چه کنم؟ وقتی ناخواسته قضا شود چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم بگیرید در همان روز همان موقعی که بیدار شدید قضای آن نماز را با اذان و اقامه و با تعقیبات بخوانید و در روز هم مواظب روح خود باشید که آن را خسته نکنید تا إن‌شاءاللّه روح شما به وقت بیدار شود. موفق باشید
نمایش چاپی