بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30526

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: نظرتون راجع به تفسیر صافی از فیض کاشانی چیه؟ در کنار المیزان بخونیم خوبه یا المیزان کافیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب به خودی خود تفسیر نیست بلکه جمع روایات است نسبت به آیات تا بتوانیم نظرات خاص ائمه علیهم‌السلام را در رابطه با آیات بدانیم و از این جهت نکات خوبی به دست می‌دهد ولی تفسیر کاری است که علامه در المیزان انجام داده‌اند. حال اگر با این رویکرد به تفسیر صافی نیز رجوع شود، مفید خواهد بود ولی در هر حال به عنوان تفسیر آیات نباید آن را قلمداد کرد. موفق باشید

30178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال قبل لینک جمعیت ادیان بر اساس کشورها را اشتباها فرستادم. معذلک همان هم سوال پیش می آورد که دلیل وجود این‌همه دین چیست و چگونه چند صد میلیون شیعه رستگار می شوند و خیل بیش از ۷ میلیاردی بشریت لااقل اگر هم جهنمی نشوند در بهشت از دسترسی به آن مدارج عالی باز می مانند و این خسرانی عظیم است اما آن لینک مدنظرم که فهرستی بس طویل از ادیانست https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_religions_and_spiritual_traditions
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به اندازه‌ای که دنبال حق باشد و بنا داشته باشد ابعاد معنوی خود را بی‌جواب نگذارد، به همان اندازه رستگار خواهد بود. قرآن می‌فرماید: «إنّ الدّین عندالله الاسلام» و اسلام یعنی تسلیم حق و خدایی که یکی از اسماء او «هادی» است، محال است راه هدایت را مقابل انسان‌ها بر اساس شرایط‌شان نگشوده باشد. موفق باشید

29873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: می‌خواستم بدانم خواندن اشعار حافظ اصولا چه فایده ای دارد (و اینکه بعضا شنیدیم که حضرت علامه طباطبایی در حرم حافظ می‌خواندند) و با چه نیتی باید با این کتاب انس بگیریم؟ ممنون حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ با غزلیات خود افق‌های تکوینی عالم را می‌گشاید. بد نیست در این مورد سری به مباحث «ما و حافظ» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

29162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد،وقت بخیر اربعین حسینی رو بهتون تسلیت میگم استاد من سوالی که داشتم اینکه،مگر خداوند در قرآن نفرمودند که من از همه چیز جفت آفریده ام و حتی ما میدونیم که در ذرات هم این رعایت شده،پس چطوریه که بعضی از انسانها ازدواج نمیکنند،مگر جفت آفریده نشدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد انسان، بحث اختیار در میان است. آری! خداوند زن و مرد را در نوع انسانی جفت آفریده، ولی چون انسان‌ها مختارند خودشان باید شرایط تکوینی عالم را در برنامه‌های خود به میان آورند و شکل دهند. موفق باشید

29057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: سوالی داشتم. بزرگی میفرمودن ذات اقدس الهی با ذات مقدس فرق دارد. میشه فرق این دورو بگین چیه؟ التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح اولیه، تفاوتی بین آن دو واژه نیست. ولی در مباحث عرفانی، مقام فیض اقدس مربوط به «احدیت» است که فوق کثرت اسمائی می‌باشد، ولی مقام فیض مقدس، مقام «واحدیت» و مقام جامعیت اسماء می باشد که مربوط به حضرت «الله» است. موفق باشید

26683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: این عبارت صحیح است؟ حرکات و سکنات انسان حقیقت جو و خواهان کمال، می بایست با تدبیر نفس او مطابقت داشته باشد و آن یعنی عمل دقیق به امور شرعیه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و لذا باید سعی کرد در راستای جستجوی حقیقت دستورات شریعت الهی را دنبال نمود. موفق باشید

26238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: «تمدن نوین اسلامی» دقیقا یعنی چی؟ من هر چی آوینی تا الان خوندم متوجه نشدم که حالا که تمدن غرب اخ و جیزه و نباید بریم سمتش باید چیکار کنیم پس؟ برگردیم به دوران اسب و استطبل چی؟ حالا مفهوم این "نوین" دقیقا چیه؟ خب ما چه بخواهیم چه نخواهیم توی همین بستر تمدن غربی داریم زندگی می کنیم یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم غرب هست و ما باید از این تکنولوژی غرب استفاده کنیم منتها این نوع استفاده ما باید به چه شکلی باشه که اسلامی باشه؟ به چه شکلی باشه که از تکنولوژی غرب به نفع این تمدن اسلامی بهره ببریم اگر مصداقی نمونه ای بفرمایید و این موضوع را بسطش بدهید ممنون میشیم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به بحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید ادرس بحث   http://lobolmizan.ir/post/1651

25597
متن پرسش
سلام استاد جان: در حدیث عقل و جهل تفاوت برگشت تکوینی و تشریعی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، تکویناً و بر اساس ساختارِ وجودی‌اش به حضرت حق برگشت دارد، بر عکسِ جهل. موفق باشید

33162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مرتبه اول از شما در ارتباط با قفل شدن قلب سوال پرسیدم گفتید که گشودگی بیشتری در پیش است. استاد من به یک فرد علاقه مند شم که از لحاظ ظاهری تفاوتهایی داریم از یک طرف این عشق را یک عشق حقیقی نمی دانم و از طرف دیگر به خاطر علاقه شدید آن فرد را قلبا از خدا خواسته ام و فکر می کنم که در این مسیر هم مورد امتحان قرار گرفته ام از تهمت و قضاوتهای نادر ست و... (که قبل از سوال اول به شدت به دل می گرفتم وناراحت می شدم ولی الان این مساله کمتر شده و می بخشم آیا این همان گشودگی بیشتر است) الان به شدت احساس تنهایی می کنم و احساس سرگشتگی دارم و فکر می کنم که نیاز به یک راهنما دارم ممنون می شوم که اگر راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه بیشتر بنده آن است که با حضور در معارف الهیه، خود را بیابید. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، اگر به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ورود بفرمایید إن‌شاءالله آنچه که برای شما مفید است، پیش می‌آید.

موفق باشید

32891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب. استاد طبق فرمایش شما در کتاب «عالم انسان دینی» برای اینکه از بی عالمی رها شویم، می‌توانیم از طریق آثار بعضی از علما وارد عالم آنها شویم. با داشتن تجربه این امر بنده واقعا حس پوچی و نیهیلستی نداشتم اما از وقتی که شما در مباحثاتتان اعتنا به هایدگر و فلاسفه غربی را مطرح کردید، مدتی وقت برای فلسفه غرب به خصوص هایدگر گذاشتم ولی حس کردم که دیگر عالمی ندارم و حتی این حس کم‌کم دارد مرا از معارف دینی هم دور می‌کند. استاد بنده در محشور بودن با آثار علامه حسن زاده و آیت الله جوادی و حضرت امام حالم خوش است اما وقتی می‌خواهم در کنار این بزرگان هایدگر را هم داشته باشم عالمم بهم می‌ریزد. چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بخواهیم و نخواهیم با حضور خود در این جهان، این نوع پوچی‌ها سراغ انسان می‌آید. راه حل آن را باید جستجو کرد. پیشنهاد بنده به عنوان مقدمه بحث «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://eitaa.com/matalebevijeh/10612  می‌باشد. موفق باشید

32791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: من در مورد کمال خداوند به مشکل برخوردم. نمی‌توانم برای خودم اثبات کنم و این مساله مدت زیادی است آزارم می‌دهد. اینگونه فکر می‌کنم که وقتی ما عموما به یک موجود می‌نگریم و آن را خدا (نمی‌دانیم) در ذهن برایش خصوصیاتی در نظر می‌گیریم که باعث تشخص آن موجود می‌شود لذا حد و حدود دارد. یعنی در ذهن این موجود را با یک کمال مطلقی مقایسه می‌کنیم که به محدود بودنش پی می‌بریم حال اگر ادعا کنیم که آن کمال مطلق که نامحدود است خداست از کجا معلوم که فقط در ذهن نباشد. یعنی ممکن است آن اختلافی و کمالاتی که موجب تمایز موجود محدود از آن کمال مطلق در ذهن میاید تحقق خارجی نداشته باشد و همان موجود محدود تحقق خارجی داشته باشد. ممکن است گفته شود اگر وجود نامحدود تحقق خارجی نداشته باشد پس بجایش چه چیزی تحقق دارد؟ عدم؟ و جواب دهیم چیزی بجایش تحقق ندارد و موجود محدود از ابتدا بدون دخالت چیزی محدود بوده . این شبه هایی که من عرض کردم مثل اینکه در بیانات آقای جوادی آملی هم آمده و ایشان لزوما وجود نامحدود و وجود صرف و بسیط را که در ذهن تصور می‌‌شود در عالم خارج دارای مصداق نمی‌دانند. اگر اینطور است به کسانی که قائل به پیدایش جهان از ذره اولیه هستند (بیگ بنگ) نباید خرده گرفت و اصولا توحید و کمال خدا را نمی‌توان اثبات کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به نظر می‌آید بهترین راه  برای توجه به این مسئله «برهان صدیقین» جناب صدرالمتألهین باشد و موضوع «اصالت وجود». کتاب «از برهان تا عرفان»  https://lobolmizan.ir/book/240?mark=%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D8%A7%20%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86

همراه با شرح صوتی آن به آدرس زیر می‌تواند راه‌گشا باشد. امثال آیت الله جوادی که فرزند مکتب صدرایی هستند سخت متوجه «اصالت وجود» می‌باشند که واقعی‌ترین واقعیت عالم  یعنی همان کمال مطلق است. موفق باشید

nvhttps://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds

32144
متن پرسش

سلام استاد گرامی: استاد خدای مهربان توفیق حفظ قرآن به بنده عطا کرده و در حال حفظ هستم. از طرفی می‌خواهم خودسازی و ترک گناه داشته باشم. از طرفی وصلت من با خانواده ایست که اختلاف زیادی دارند و همین امر باعث غیبت و تهمت در بینشان می شود. من به همسرم بارها اعلام کرده ام که نمی خواهم حرفی از کسی زده بشه ولی متاسفانه یه مدت رعایت می کنند و دوباره غیبت ها ادامه می یابد و اگه حالی و توسلی داشته باشم از بین می رود. توصیه به اصلاح روابط و نیکی می کنم ولی چه کنم که شعله این آتش که از زبانها ناشی می شود من را هم درون خودش می کشد. چه کنم؟مردی که بسیار ناراحت است از حرف هایی که به ناحق به ایشان نسبت داده اند و دنبال درد دل (غیبت هم می شود) است کم محلی بکنم؟ حرفش را قطع کنم؟ همیشه میگم خدا قاضی است و مسئولیت حرف ها به گردن کسی است که خودش حرف زده ولی نمی دانم تنها چاره اش مرگ است که غیبت نشنوم ؟ چه کنم؟ وظیفه من همسر در مقابل ایشان چیست؟ از ابد و تاثیر گناهان و دست خالیمان هم می گویم ولی چه فایده؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید استماع غیبت و گوش‌سپردن به غیبت حرام است ولی اگر غیبت شخصی به گوش‌مان خورد، یا نمی‌خواستیم در صحبتی که با افراد داریم غیبتی صورت بگیرد، ولی از طرف مقابل آن غیبت پیش آمد؛ مهم آن است که ما آن را دنبال نکنیم، نه آن‌که از ترس وقوع غیبت رابطه‌های این‌چنینی را فرو گذاریم. موفق باشید

32017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید استاد گرامی: استاد امروز داشتم فایل صوتی شما در مورد تفسیر سوره نساء فایل آفات تمناهای غیرلازم را گوش می‌دادم و اینکه حساب روی کارهای خدا بوده برای ما و جریان زندگی خودتون رو میفرمودن، تلنگری خوردم به زندگی خودم گفتم شاید با عنوانش برای دوستان سایت ایجاد امیدواری بشه در اونها و خیری در اون باشه ان شاالله. بحث ازدواجم معضلی شده بود اونی که من می‌خواستم نمی‌شد و اونی که نمی‌خواستم می‌خواست محقق شه و کلافه شده بودم، از لحاظ عقیدتی هم فوق العاده آدم ضعیفی بودم که از دیانت فقط نماز و روزه سطحی رو داشتم و حجاب و پوشش افتضاح بود و خیلی مورد انتقاد اطرافیان قرار می‌گرفتم که این چه وضع آرایش و پوششه، غرق دنیا و تجملات و ظواهر اون بودم و فقط و فقط دنیا برام مهم و اصلا آخرت برام مهم نبود. می‌گفتم من دنیام به سامان باشه دیگه آخرت هر چی می‌خواد بشه حتی اگر برم جهنم مهم نیست، اعتقادات سطحی هم که داشتم داشت از دست می‌رفت، خیلی به خدا گله و شکایت داشتم و می‌گفتم توی اون دنیا که قراره حساب و کتاب بشیم، اول من باید از خدا حساب بکشم که این چه زندگیه که واسه من درست کردی و زندگی منو طلسم کردی و خدا شما باید حساب پس بدی به من کلا طلبکار بودم و خشمگین، تا اینکه وارد یک فضای خلوت و تفکر و تنهایی شدم نمی‌دونم چی شد معجزه بود چی بود. تلنگر شدیدی خوردم زندگی و عقاید من ۱۸۰ درجه متحول شد. شدم یه آدم کاملا متفاوت با قبل، نماز اول وقت ترک نمی‌شد، تهجد و نماز شب مستمر، حساب و کتاب روزه و نماز قضا رو کردم و حدودا یک سال تمام من روزه بودم به جز روزهای خاص که نمی‌شد روزه گرفت، نمازهای قضام رو خوندم، رد مظالم و حق ناس و این جور برنامه ها، پوشش هم شد چادر، حالا از این طرف بهم انتقاد میکنن که ای بابا دین هم اینقدر سخت نمیگیره که تو سخت می‌گیری و خودتون اینجوری می‌پوشونی، منی که عاشق دنیا بودم، شدم عاشق و شیفته خدا و قیامت، از عشق خدا و نماز شب، شب خوابم نمی‌برد، می‌گفتم من این دنیا رو نمی‌خوام فقط خدا و اون دنیا، واسم مضحک میومد که چرا مردم اینقدر حرص دنیا رو میزنن، آخه این دنیا چی داره که چسبیدین بهش، برین عاشق خدا بشین میفهمین آرامش چیه خوشبختی چیه، اگر قرار بود خواستگار بیاد عزا می‌گرفتم و گریه می‌کردم که اینا میخوان منو از خدا جدا کنن من نمی‌خوام فکرم قلبم درگیر کسی جز خدا باشه من اصلا نمیتونم کسی رو جز خدا دوس داشته باشم. غرق عشق بازی با خدا بودم هر جایی که بودم حتی توی جمع که نشسته بودم فقط جسمم اونجا بود و روحم پیش خدا و در دل با خدا نجوا می‌کردم، حالا چند سالی از این موضوع گذشته و بنده همچنان مجردم، اما اصلا از این وضع ناراحت نیستم و نه تنها ناراحت نیستم بلکه خدارو شکر می‌کنم چون اگر توی این وضع و با اون سلیقه ازدواج می‌کردم توی منجلاب غرق بودم و هلاکتم حتمی بود، میگم خدایا اگر واسه فقط همین نعمتت یعنی هدایت و بیداری که نصیبم کردی تا ابد هم شکر کنم بازم کمه، خدایا من راضی ام به رضای تو، اگر مجردی صلاح منه سمعا و طاعتا و اگر متأهلی بازم راضی ام به رضای تو، تو فقط منو دوس داشته باش و از من راضی باش و منو کمک کن اون بنده موحدی که تو میخوای بشم دیگه هیچی برام مهم نیست و هیچی نمیخوام فقط تو رو داشته باشم. ببخشید که خیلی طولانی شد، احساس کردم شاید گفتنش خالی از فایده نباشه برای کاربرای دیگه، خدا بهتون سلامتی و طول عمر و قرب مطلق و همیشگی بده استاد بزرگوار. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این مورد خطاب جناب مولوی به چنین روح‌هایی را داریم که می‌فرماید:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد

با همه این حرف‌ها در مورد ازدواج، نباید سخت‌گیری کرد. همین‌که طرف مقیّد به رعایت واجبات و ترک محرمات باشد، کافی است. موفق باشید

31708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده حس می‌کم در میان گناه و منیت گیر افتادم! به صورتی که هنگام فراهم شدن زمینه گناه یا باید به سمت اجتناب از گناه بروم که در این حال خواه ناخواه حس اینکه "خدا را شکر ما که آدم خوبی هستیم" سراغ انسان می آید و علاوه بر این چرا وقتی اراده بی نهایت حق همه جا را پر کرده است انسان خود را به وسظ بیاورد و زور بزند که گناه نکند!؟ یا باید به سمت گناه بروم که در این حالت بیشتر احساس هیچ بودن در مقابل حق تعالی می‌کنم و انگار از منیت خبری نیست! خلاصه راه گناه را انتخاب کردم! اما الان حس تیرگی زیادی دارم و دور بودن از مقام "علم ادم السماء کلها" مرا آزار می‌دهد. لطفا راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی تلبیسِ شیطانی است زیرا گناه‌نکردن با نوعی خشوع و تواضع همراه است و انسان را هرچه بیشتر در مقابل حضرت حق خاشع می‌کند. موفق باشید

31321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چگونه می‌توان جلوی تسویف را گرفت؟ هرچه که سنم بالاتر می‌ره بیشتر داره این واژه برام معنا پیدا میکنه. اگه راهکار عملی می‌شناسید لطفاً به من بگید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به امر مهمی که در پیش داریم، یعنی اُنس با خدا، راهی برای فردافرداکردن نمی‌گذارد. در آخرین عرایضی در رابطه با سوره مطففین شد ملاحظه کردید که چگونه حضرت حق فرمود: «وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/26) باید برای رسیدن به حقیقت، دوان دوان و نفس‌زنان جلو رفت و جلوتر رفت. موفق باشید http://lobolmizan.ir/sound/1325

31302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز صوت سوره احزاب را گوش دادم سوال از خدمتتان اینکه اگر بانکها و ادارات و آموزش و پرورش و صدا و سیما و... را مجموعه ای در نظر بگیریم که در آنها روحی در جریان است و در کنار کارهایی در موافقت مسیر انقلاب، اعمالهایی برخلاف انقلاب در آنها انجام می شود، جدای از حکم فقهی که می گوید اگر کار منجر به خلاف شرعی نشود مشکل ندارد، اما از نظر نظام سازی و وظیفه ای که بر عهده افراد هست، در مورد خیل کسانی که شاغل در آنجا هستند، آیا حکم بازیگران در زمین فرهنگ طاغوتی حساب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. زیرا در هر حال باید در جهان جدید، افراد با بودن همین نهادها، کار را به صورت صحیح انجام دهند و این امیدی است که با پیش‌آمدنِ تمدن نوین اسلامی در آینده باید به آن نظر داشت. موفق باشید

30841
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ذیل اعمال مربوط به میت امام باقر علیه السلام می فرمایند: «زیرا عذاب و حساب همگی در یک روز و یک ساعت می باشد به اندازه ی وقتی که میت در قبر گذاشته می‌شود و مردم برمی‌گردند.» با توجه به بحث های معاد جایگاه این روایت چگونه است و شرح آن چیست؟ استاد عزیز در این شب و روزهای ماه مبارک به دعای خیر شما محتاجیم. بارک الله فیک
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با در نظرگرفتن آن‌که به همه عرصه قیامت «یوم القیامة» و یا «یوم الدّین» گفته می‌شود، آری! در «یوم الحشر» که «یوم الحساب» است، در دلِ همان «یوم الحساب» تکلیف هرکس معلوم می‌گردد و اگر باید عذاب شود، عذاب می‌شود. موفق باشید

30822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی نماز و روزه هاتون. در سوالی که پرسیده بودم این جواب رو ارسال فرمودین. استاد عزیز: «با سلام: عنایت داشته باشید حضرت ربّ العالمین، دائم الفیض است و هرگز فیض او قطع نمی‌شود که برای آن آغازِ زمانی مطرح باشد. آری! عالم ماده که یکی از مراتب وجود است و فیضی که بر او می‌رسد منجر می‌شود تا قوه‌های آن به فعلیت برسند، پس از تکمیل فعلیت‌اش به مرتبه‌ بالاتر صعود می‌کند و فیضِ جدیدی برای ظهور عالم ماده جدیدی پیش می‌آید به همین جهت در روایت داریم: «الف الف آدم تا حال در این دنیا آمده‌اند» یعنی همواره عالمی شروع شده، به فعلیت رسیده و عالم دیگری با آدم دیگری به ظهور آمده است.» ولی جسارتا اینها رو میدونم و برام در حرکت جوهری حل شده، منظوم این بود که وقتی فیض جدیدی برای عالم ماده جدیدی پیش می آید این عالم جدید که ظاهر می‌شود چطوری است؟ کل عالم در همون فیض اول ایجاد می‌شود یا از نقطه ای مثل کعبه آغاز می‌شود و سپس‌ گسترش می‌یابد؟ نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟ اینکه در فیض جدید عالم ماده به چه کیفیت و کمیتی ایجاد می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه فلسفی با نگاه دینی متفاوت است. در نگاه دینی همان‌گونه که مستحضرید حضور مرتبه‌ی مادی عالم وجود از کعبه شروع می‌شود. ولی در نگاه فلسفی نظر به اصل مرتبه‌ی عالم ماده می‌باشد نسبت به عالم مجردات. و در این رابطه چگونگی معنا ندارد زیرا چگونگی‌ها در عالم ماده صورت می‌گیرد. موفق باشید

30792
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با کتاب ده نکته اینطور برداشت کردم که مثلا نفس برای ظهور قوه شنوایی نیاز به موطنی به نام گوش دارد تا در گوش به جلوه شنوایی ظهور کند. ولی شما در مقدمه شرحتان در مورد این بحث کردید که اینکه بگیم آب ها هست غلطه بلکه هست ها به شکل آب در آمده است. سوالی که برام پیش اومده اینه که این حرفتان مثل اینست که بگوییم گوش شنوا نیست بلکه شنوایی به شکل گوش درآمده! شنوایی به شکل گوش درآمده یعنی چه؟ اینکه غلطه. معنای این جمله این میشه که شنوایی گوش است یا به عبارتی گوش یعنی شنوایی! تمام بحثم اینه که ماده و مجرد دو تا مقوله جدای از هم هستن نه اینکه مجرد به شکل ماده درآمده و یک مقوله باشند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه شنوایی یکی از قوای نفس است و در عضوی به نام گوش، نفس ناطقه در هویت شنوایی‌اش ظهور می‌کند و به همین جهت می‌گویید من شنیدم. موفق باشید

30754

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با شرح مناجات التائبین که در سایت هست سوالی داشتم: خواستم بگم میشه در فراز اول بجای اینکه بگیم بنده سه مشکل را با خدا در میان میذاره در واقع یک مشکل را در میان میذاره؟ به این صورت که در واقع مشکل اصلی خطایا هست که این خطایا خود باعث تباعد از خدا (که نتیجه اش مسکنت و بیچارگی است) و جنایت بزرگ (که نتیجه اش موت قلب است) می‌شود. اگه اینجوری برداشت کنیم ارتباط جملات در فراز هم برقرار میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی را متذکر می‌شوید. واقعاً همین‌طور است. موفق باشید

30523

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: اگر بخواهیم کتاب شرح کتاب گلشن راز را مطالعه کنیم شما کدام شرح فارسی آن را مناسب می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از شرح لاهیجی، شرح دیگری را سراغ ندارم. شرح جناب لاهیجی در جای خود شرح مفیدی است. موفق باشید

30521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ارادت و التماس دعا: استاد گرامی با عنایت به اینکه شما در رشته زمین شناسی نیز مطالعه دارید آیا در تفسیر سوره زلزال می‌توان اینچنین در نظر گرفت اثقال را همان نیروی ثقل و گرانشی دانست و اینکه دلیل زلزله تغیرات نیروهای وزنی روی آن است و برای تعادل زمین این اتفاق میافتد و نوعی گزارش دهی زمین به ما است و باید در آن بسیار مطالعه شود که چه تغییراتی موجب این زلزله ها می‌شود و دارای یک قانون ثابتی است که خداوند در آن قرارداده و همچنین در «مثقال ذره خیرا یره» مثقال از نوع ثقل و وزن است و خیر و شر می‌تواند نیروی مثبت و منفی یعنی بار گذاری یا برداشتن بار به هر اندازه ایی در سطح زمین موثر است. بر این اساس می‌توان تئوری های زمین لرزه را محدود تر و به نتیجه دقیق‌تر رسید. با تشکر. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث وجود زلزله به جهت ماگما و حرارت درونی زمین که بالاخره باید آن حرارت درونی که همواره در جوش و جنبش می‌باشد به طریق آتشفشان و زلزله، خود را نشان دهد. که این بحثی است تا انسان‌ها هرجایی را به عنوان محل زندگی انتخاب نکنند و یا اموری را رعایت کنند که زلزله و جنبش زمین به آن‌ها برخورد نکند. ولی آنچه در سوره‌ی زلزال مطرح است، بحث حضور قیامتی ما و رؤیت اعمال است و ربطی به زلزله‌ای که پیش می‌آید، ندارد. موفق باشید

30389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: گر تکنولوزی به جایی رسید که توانست مغز دو انسان یا سر دو انسان را عوض کند به نظر شما چه اتفاقی در هویت شخص میافتد با توجه به اینکه یک سری اطلاعات در مغز بایگانی شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده است که در هر صورت، نفسی که خود را متعلق به آن بدن بداند، در میان است و اطلاعات همه مربوط به نفس ناطقه‌ی انسان است. موفق باشید

30317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: اگر دیگران را عفو نماییم (افرادی که حقمان را پایمال کرده اند)، آیا خداوند حق دارانمان را، راضی می نماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صفای زندگی در آن است که «بیش از این عربده با خلق خدا نتوان کرد». از جاهل باید گذشت، ولی از دشمنان دین خدا، نه. زیبایی زندگی به دشمنی با دشمنان خداست. موفق باشید

29979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که در علوم جدید بیان شده است که اجسام متصل نیستند و اکثر فضای آنها خالیست و در این فضای خالی الکترونها و ... شناورند در حالیکه ما اجسام را متصل می یابیم. سوال اینست که آیا این مثال ثابت نمی کند که بین ذهن و عین تطابق صد درصدی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. ما در حدّ توان خود متوجه‌ی واقعیات امور می‌شویم. مگر آن‌که با چشم خداوند عالَم را بنگریم که این در شأن انسان کامل است. به همین جهت به ما فرموده‌اند با نگاه اولیای الهی عالم را بنگریم. موفق باشید

نمایش چاپی