باسمه تعالی: سلام علیکم:
همانطور که در رساله آمده، اگر شخصی بدون تحقیق از مرجعی تقلید کند مانند کسی است که اعمالش بدون تقلید بوده. بنابر این بایستی از اساتید خود در حوزه تحقیق کرده و اعلم را پیدا کنید.
بنده مقام معظم رهبری را اعلم میدانم. اگر شما هم پس از تحقیق، به ایشان رسیدید میتوانید به تقلید خود ادامه دهید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی هم خوب است. عمده رویکردی است که باید مدّ نظر رفقا باشد و آن رویکرد، به سوی حقیقت است تا خداوند افق حضور انسان در هستی را در مقابل انسان بگشاید. ۲. به حکم اظهار حق و نوعی بسطدادنِ حقیقت، سخن گفته شود انسان احساس حضور در عالم را در خود پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی مهم کتاب «تفکر زائد» آقای مصفّا در این است که به خوانندهی خود تذکر دهد چگونه با آنچه اندیشهی صحیح را به حاشیه میبرد و انسان را با آن حاشیه ها درگیر میکند و از هدف اصلی و اندیشهی جهتدار بازش میدارد و فکر میکنم با توجه به این امر، انسان سعی میکند از هر کتابی و از هر گفتگویی و حتی در ارتباط با خود، راه را گم نکند. این چیزی است شبیه سخن مولانا که میگوید: «رهروِ پیغمبرانی رَه سپر / طعنهی خلقان همه، بادی شمر». آقای مصفّا در کتاب «همراه با پیر بلخ» بحث تفکر زائد را بیشتر تفصیل میدهند. ایشان نخواستهاند در جای یک انسان راهنما به امور قدسی بنشینند، بلکه تحت تأثیر کریشنامورتی، روشِ برخورد با موضوعات را آزاد از تفکر زائد با خواننده در میان میگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید آن نکته که میفرمایید جا دارد، از آن جهت که مؤمنین در مصائب هم به برکاتی میرسند که بعضاً در راحتیها بهدست نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً این حرفها نیست! اینها به توهّم بیشتر شبیه است. متأسفانه بعضیها فکر میکنند دنیا به جای این که در دست خدا باشد، در دست آمریکاست. غافل از آنکه جهانِ مدرن آنقدر ضعف و خلاء دارد که خودش هم دستِ خودش نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به قسمت ابتدای آیه، حضرت حق میفرمایند هرکس را که خدا هدایت کند حقیقتاً هدایتشده است و هرکس که از هدایت الهی به دلیل رویکردهایش، محروم شود، به غیر از خدا هیچکس را یار و همراه برای نجاتش از گمراهی نمییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز را از خدا بدانید و نه از خود و با این رویکرد از خواندن آیتالکرسی غفلت نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، معنای سوبژکتیویته را تا حدّی در کتاب «سلوک ذیل سخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» میتوانید دنبال کنید مبنی بر آنکه بین انسان و معلوماتش دوگانگی پیش میآید غافل از آنکه حقایق، انسان را در بر گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر دنبال بفرمایید بتوانید آثار ایزوتسو را تهیه فرمایید. زیرا رویهمرفته نظرات او که مطابق مکتب «ذِن» میباشد در این مورد مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان و مکان خاص برای آن مطرح نیست. در این مورد خوب است به کتاب (چگونه فعلیت یافتن باورهای دینی) رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار طاهرزاده: در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی در صفحه ۴۱ می فرمایید: «درک نکردن حقیقت و جایگاه انقلاب موجب می شود تا انسان از اوقاتی که ایام الله انقلاب پدید میآورد و اهل ایمان و مردان انقلاب در آن وارد میشوند، محروم باشد و «وقت» خوش نداشته باشد. کسانی که توانستند انقلاب اسلامی را بشناسند و با حقیقت آن متحد شوند، و وقتشان وقت انقلاب است، از انقلاب چیزی نمیخواهند بلکه هر چه دارند در راه انقلاب میدهند.» استاد از نظر این حقیر بزرگ ترین ظلمی که دولت های غیرانقلابی به مردم و ملت می کنند صرفاً ظلم اقتصادی و بی تحرکی و کم کاری نیست. که البته همه این ها هست ولی تنها این نیست. بلکه بزرگ ترین ظلم محروم کردن ملت از «حضور و شور تاریخی و حماسی و اوقات خوش انقلاب» است. گویا در زمان جنگ هشت ساله و تا حدودی در تاریخ دولت های نهم و دهم، این شور و نور تاریخی و حماسی بسیار برجسته شده بود و آن عهد قدسیِ ازلی به ملت بازگشته بود و همه را دربرگرفته بود. در یک چنین شرایطی به قول حضرتعالی «مردم از انقلاب چیزی نمیخواهند بلکه هر چه دارند در راه انقلاب میدهند» لذا بزرگ ترین خدمتی که دولت های انقلابی می توانند بکنند، قرار دادن ملت در ریل تاریخ نورانی انقلاب اسلامی است با همه ی حماسه ها و تجلیات و اوقات خوشی که به همراه دارد هر چند ممکن است کمبودهای اقتصادی و مادی هم وجود داشته باشد. نظر حضرتعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت همینطور است. زندگی در این زمانه، حضور در اوقات خوش انقلاب معنی خود را پیدا میکند که گاه و بیگاه خود را نشان میدهد. نمونه آن را شما در حضور دیروزِ مردمِ انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن ملاحظه کردید که بعد از اغتشاشات چند ماه گذشته پیش آمد و با این حضور، ما حقیقتاً موجودات زندهای شدیم که میتوانیم با ابتکارات خود به آیندهمان معنا بدهیم و حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه»، معنای «بودن» و «نبودن» را به ما چشاند. آری! با هستِ او بود که ما معنای هستی خود را فهمیدیم و حضور در این راهپیماییها تجربه همان معنای بودنِ دیروزمان بود که با حضرت روح الله چشیدیم. آیا جز این است که انقلاب اسلامی به عنوان جبهه مقابل سیاهترین و ظلمانیترین جبهه استکبار و با نظر به انسانی که در دل این تاریخ در حال تولد است، انسانی مانند حاج قاسم سلیمانی، همان آخرین حلقه از زنجیر تحول تاریخی است که باید در آن حاضر شد؟ و چنانچه انقلاب اسلامی را پاس نداریم، بیمعنایی و پوچی، آهستهآهسته و پیوسته به سراغمان میآید، هرچند در ایران زندگی کنیم. موفق باشید.
سلام بر استاد گرامی: امیدوارم سلامت و همچنان پر انرژی در راه انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانهای آن باشید. استاد عزیز مطلبی در مورد ریشه آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کانال پیام رسان ایتا نوشته ام. اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مطرح فرمایید. ممنون و متشکرم. مطلب: یکی از دوستان مطلبی در مورد ریشه اغتشاشات و آشوبهای اخیر جوانان و نوجوانان دهه هفتادی و هشتادی نوشته بود. به ذهن اینجانب نیز رسید که مطالبی را برای تحقیق و بررسی در ریشه های این آشوب ها و اغتشاشات مطرح کنم. در نظر بنده برای یافتن ریشهی این آشوب ها باید بین دو امر تفاوت قائل شویم و هر کدام را جداگانه بررسی کنیم. امر اول فاعلیت فاعل است که باید بررسی شود چه کسانی یا چه عواملی منجر به این آشوب شده اند و با چه ابزاری آتش آور معرکه در این آشوب و آشوب های قبل بوده اند. و برنامهریزی قبلی آنها برای رسیدن به یک آشوب چیست؟ امر دوم قابلیت قابل است که باید بررسی شود جوان و نوجوان دهه هشتاد و هفتادی در چه شرایطی است که این قابلیت را دارد تا عوامل بیرونی در درون او اثر بگذارد و او را وادار به شرکت در اغتشاشات و آشوب ها کند. در این پست به قابلیت درونی دهه هشتادی و هفتادی پرداخته میشود و انشاءالله در پست دیگری در مورد عوامل بیرونی نکاتی مطرح خواهد شد. ریشه های درونی مطرح شده در ذیل به صورت عبارت های کوتاه نوشته شده و امید است که دوستان در مجالس خود به صورت مفصل مورد بررسی قرار دهند. ♦️ ریشه آشوب های خیابانی در حسرت و عقده زندگی لاکچری است که سالهاست توسط رسانه ها و خصوصا اینستاگرام، در ذهن و خیال هر کسی تصویر سازی شده است، و نرسیدن به آن زندگی مساوی تباهی و نابودی است. وقتی در ذهن نوجوان و جوان کنونی قران و نظام جمهوری اسلامی، مانع رسیدن به آن زندگی باشد، او مجاز به آشوب و براندازی نظام است و ذهن او حکم میکند که قران را بسوزاند. ♦️ ریشه آشوب ها شهوتهای خفته در وجود نوجوانان دهه ۸۰ و جوانان دهه ۷۰ است. شهوت هایی که علاوه بر اقتضای سن، شعله گرفته از تصویرسازی های خیال است که از خیابانها و فضای مجازی در ذهن او ایجاد شده است و نظام جمهوری اسلامی را مانع و مخالف و ضد آن میبیند. ♦️ ریشه های آشوب، ناشی از خشونت پنهانی است که ریشه در نبودن محبت در خانوادهها دارد. ♦️ ریشه های آشوب ناشی از عدم ثبات است. ثباتی که در عدم حضور فعال و موثر پدر در خانواده و عدم عزت و احترام پدر و مادر در خانواده نابود شده است. ♦️ ریشههای آشوب ناشی از خشونت پنهانی است که ناشی از رشد دوران کودکی آنها در کودکستانها است. ♦️ ریشه آشوب در خشونت های روحی است که ناشی از عدم ارتباط های عاطفی با فامیل و صله ارحام است. ♦️ ریشه آشوب ها و آتش زدن پلیس و تلاش برای کور کردن پلیسی دیگر و بریدن گلوی مامور در نفهمی و کوری ناشی از مشروب خواری بسیاری از دهه هشتادی هاست. ♦️ ریشه حمله به خانواده با ظاهر مذهبی و کور کردن یک چشم از طفل آنها، در بسم الله نگفتن والدینشان هنگام رابطه زناشویی و شریک شدن جن در بسته شدن نطفه آنهاست. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که والدین خوردهاند و تبدیل به نطفه شده است. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که توسط خود جوان و نوجوان خورده شده است و بدن و مغز و .. او تشکیل شده است. ♦️ ریشه در خشونت پنهانی است که از سبک زندگی آپارتمانی و بزرگ شدن دهه هشتادی ها در آپارتمان است. ♦️ ریشه درخشونت پنهانی است که ناشی از شهر نشینی به صورت مدرن است. تفاوت شهر نشینی مدرن با شهرنشینی گذشته در این است که به کمک تکنولوژی شهر مدرن، شهر غریبه هاست. همسایه ها غریبه اند، همسفران هواپیما و قطار همدیگر را نمیشناسند. مشتری فروشگاههای زنجیره ایی همدیگر را نمیشناسند. شهر مدرن شهر غریبه هاست. ♦️ ریشه در تهور و جسارت بیش از حدی است که ناشی از زندگی در شهر مدرن است به صورتی که نه کسی او را میشناسد و نه او کسی را میشناسد. ♦️ و...... ♦️ و...... ریشه های فوق و سایر ریشه ها این قابلیت را در درون یک جوان و نوجوان ایجاد میکند که مطیع رسانهها شود. خصوصا رسانه هایی که عامل تمام بدبختیها و گرفتاریها را دین و قران و نظام جمهوری اسلامی معرفی میکنند. نتیجه قابلیت جوانان و فاعلیت دشمنان این میشود که جوان و نوجوان دهه هفتادی و هشتادی به این یقین میرسند که تنها و تنها راه نجات، حذف دین و بر اندازی نظام جمهوری اسلامی است، حتی به قیمت نابودی آینده و از دست دادن جان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نکات خوب و دقیقی اشاره نمودهاید وریشهیابی کردهاید. آری! حدّاقل خوب است که کاربران محترم یکبار هم که شده نکاتی که متذکر شدهاید را مدّ نظر قرار دهند زیرا از این طریق، تفکر نسبت به مسائل جامعه سراغ انسان میآید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما! می خواستم بدانم که از نظر وجودی آیا مخلوقات در طول خداوند هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات به عنوان ماهیت امر وجودی نیستند. آری! «وجود» تشکیک بردار است و مطلق وجود، مطلق کمال است و بقیه مراتب وجود، پرتو وجود مطلق می باشند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده: خواهشمند است جهت استفاده هر چی بیشتر علاقمندان جنابعالی از مباحث مطروحه، جلسه ای هفتگی در یکی از مساجد مرکز شهر برگزار نمایید. باسپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر مسجد انبیاء در سه راه سیمین، مرکز شهر نیست؟! از آن جهت که از اطراف مثل فلاورجان و خمینیشهر هم می توانند در جلسه شرکت کنند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: برای کسب معارف توحیدی برای یه شخص با شغل آزاد ولی آشنا با ادبیات عرب و احکام شرعی و سیره بزرگان چه کارهایی باید کرد؟؟ پیرو سوال ۳۲۷۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود خطبههای توحیدی نهجالبلاغه را دنبال نمایید و به عنوان شروع خوب است که همین شرح خطبه اول نهجالبلاغه که در کانال «مطالب ویژه» بارگذاری شده است، را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید
سلام: من از مردم فرار نمی کنم فقط آنها را از گزند خودم در امان نگه میدارم، من همیشه کم حرف بودم و بدون توجه و دانستن قواعد حرف زدن در حد نیاز صحبت می کردم، اما حالا تفاوت کرده، حرف زدن برایم سخت شده نمیدانم جواب سوالاتی که از من می شود را چطور بدهم که کسی آسیب نبیند، انگار هوشم در این زمینه صفر است و علیرغم همه چیز این جور چیزها را هرگز نمیخواهم یاد بگیرم، حرفی هست که بخواهم بزنم؟ حتی پیش پا افتاده ترین سوالات باعث آسیب میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولایمان علی «علیهالسلام» سعی کردند با ظاهری به ظاهر شوخ، میدان ارتباط با بقیه را گشوده نگه دارند هرچند که متهم شدند او مرد شوخ طبعی است و شایسته حکومت نیست، ولی حضرت کار خود را کردند و نگذاشتند فضای ارتباطشان با انسانها تنگ و تنگتر شود. موفق باشید
با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات: استاد گرامی بنده کتابی از شما که در مورد شیطان بود را مطالعه کردم اما به تازگی فیلمی را دیدم به نام اغماء که در مورد شیطان بود که در شخصی تصرف تام کرده بود برای همین چند سوال برایم پیش آمده اگر امکان دارد پاسخ مرا بدهید. ۱. آیا شیطان میتواند در شخصی تصرف کند یعنی وارد بدن یک شخص بشود واز طریق او راه برود و حرکت کنه؟ ۲. اگر میتواند پس خدا چه کاره است آیا نمیتواند جلوی شیطان را بگیرد و نگذارد چنین کاری بکند؟ ۳. گفته اند که شیطان در مخلصین راه ندارد آیا نمیتواند برای مومنین به شکل انسان ظاهر بشود و زندگی شأن رابه هم بریزد در همه امورات زندگی او از قبیل ازدواج شغل و بچه داری تصرف کند وهمان گونه که خودش میخواهد پیش برود به طوری که خود شخص اصلا متوجه نشود شیطان است. ۴. با این همه تفاسیر پس قدرت خدا کجاست چرا جلوی شیطان را نمیگیرد؟ آیا با استغفار و توبه تنها میتوان از سر شیطان در امان ماند یا سرش را نابود کرد؟ بسیار تشکر از لطف شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که خداوند در قرآن میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (1) مَلِكِ النَّاسِ (2) إِلهِ النَّاسِ (3) مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ (4) الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاسِ (5)
مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (6)
با توجه به آیات فوق میفرماید برای آزادشدن از وسوسههای خنّاس که مصداق کامل آن شیطان است باید رجوع به پروردگار انسانها یعنی خداوند داشت و معلوم است که اگر انسان از خداوند و دستورات او غفلت نماید گرفتار شیطانی میشود که به تعبیر قرآن، دشمن انسانیت است. همه مشکلات بشریت به هر شکلی که باشد ریشه در غفلت او نسبت به رجوعی دارد که باید به پروردگارش بکند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد: در سوال شماره 7652 درمورد صحبت های آقای پناهیان در مورد نزدیکی ظهور فرموده بودید سخنان آقای پناهیان منطقی است وفرموده بودین خودتان عرایضی در این مورد داشتید می خواستم آن عرایض را پیگیری کنم لطفا بفر مایید منظورتان کدام عرایض بوده؟ ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض بنده را میتوانید در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
بسمه تعالی: بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم: درخواست تبیین بیشتر سوال 32022 آیا نگاه جناب هایدگر به وجود، طبق آنچه در پاسخ سوال 32022 مقرون فرمودید، به نوعی متذکر نگاه اومانیستی و انسان محور غرب نیست؟ و یا بر خلاف آن جناب هایدگر با طرح چنین وجودی در پی از بین بردن دوگانگی سوبژه و اوبژه بوده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث این موضوع مفصل است زیرا هایدگر در ادامه نگاه کانت و بر مبنای سوبژه شدن انسان برای خود، کار را ادامه میدهد و هنر او در آن است که در دلِ همان سوبژگیِ انسان، انسان را طوری در نسبت با جهان معنا میکند که نه گرفتار دوگانگی بین سوبژه و ابژه شویم و نه آن نوع سوبژگی که به تبعِ نگاه کانت خواسته و نخواسته پیش میآید، سیطره پیدا کند. به همین جهت بحث دازاین به معنای «در جهان بودگی» به میان میآید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم بالاخره ۱. این روح کبیر است که اراده میکند تاریخی نو بر اساس شئونات خود ایجاد کند و بشر نیز در راستای چنین نفحه ای با دست و زبان خود در معرض آن نفحه قرار میگیرد و تاریخی نو ایجاد میکند و۲. یا اینکه روح کبیر متناسب با طلب جوامع و امت ها به صحنه می آید؟ و ۳. یا اینکه اساس این سوال چون ما را در دوگانگی سوبژه و ابژه گرفتار میکند غلط است و چون انسان مظهر جمیع اسما است و عالم در محضر اوست وقتی روح کبیر اراده میکند تاریخی نو ایجاد کند گویا این همان انسان است که اراده کرده تاریخی نو ایجاد کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شماره 31946 با نظر به آیه 29 سوره الرّحمن عرض شد رابطهای عجیب بین تقاضای عالَم و ارائه ظرفیتی که عالَم و آدم دارند، از یک طرف و ظهور انوار و شئونات حضرت حق از طرف دیگر در میان است و حکایت از آن دارد که عالم به سویی جلو میرود و حضرت حق نیز جواب همان طلب و آینده عالم و آدم را میدهد. موفق باشید
سلام علیکم وقت بخیر: ۱. با توجه به اینکه ما وقتی یک قاعده را بدست آوردیم و تونستیم ازش استفاده کنیم نیازه که مثلا مساله ی تکبر را از زبان امام خمینی خواندیم یا در صوت شما گوش دادیم از بیان علما و نویسندگان دیگر هم استفاده کنیم؟ ۲. اگر یک نفر مبانی حوزه را کامل خودش با مطالعه بدست بیاره و سوالاتش را بره از اساتید حوزه بپرسه و مبلغ یا مفسر یا... بشه، آیا جای حوزه رفتن را میگیره؟ یا اینکه رفتن به حوزه و برنامه ریزی برای آن سریعا برنامه ریخت در صورت داشتن شرایط؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً وقتی موضوع برایمان روشن شد، دیگر نباید وسواس به خرج داد. ۲. در هر حال حضور در حوزه و روحی که در آن جریان دارد، مهم است، ولی تنها راه نیست. موفق باشید
سلام: بنده ی مشکلی دارم اینکه تو چند روز و... خیلی خوبم اما میبینی بعد از چند روزی یک بیاحترامی میکنم یا عصبانی میشم و پرخاشگری میکنم بعد از پرخاشگری به خودم که میام، یک دفعه با خودم میگم که همه چیز پرید دیگه هیچی نداری و نتیجه میگیرم که من چند روز خوبم با یک پرخاشگری میپره و دوباره روز از نو روزی از نو. اینطوری باشه من دیگه هیچ رشدی نمی کنم😭😭😭 چی کار کنم؟ راهکار چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری: داستان همه ما از همین جنس هاست و با نظر به اولیای معصوم به هر حال به خود می آییم و این افتادن و برخاستنها به مرور کمتر و کمتر میشود. نباید مأیوس بود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در مباحثتون از روایات استفاده می کنید که با توجه به سبقه حوزویتون مایلم سوالی بپرسم. آیا از حیث حدیث شناسی از لحاظ صحت و سقم متن و سند روایات، معناشناسی لغات و از این دست مسایل کمک می گیرید یا به فحص اساتیدتون از جمله علامه و امام و آقایان آملی اعتماد می کنید؟ از این جهت می پرسم که به نظرم باید به اجتهاد در تولید علم از منابع برسیم و از تقلید عبور کنیم اگه می خوایم از تمدن جهان شمول اسلامی حرف بزنیم و با روش هایی که علمای جوان و متاسفانه مهجور حوزه ازش حرف میزنن اجتهاد منحصر در فقه نباید باشه و مسیرش هم هرگز نیاز نیست که اینقدر پیچیده، نامانوس و مطول باشه و البته در کنار انتقاد، پیشنهادات معقولی هم دارن که اگه مایل هستید یا کتاب هاشونو براتون بفرستم یا آدرس و اسم تقدیم کنم. دعا کنید خدا توفیق و امکان حضور بده تا چند خبری و لو اندک ازین دست امیدبخش های بیدار کننده از حوزه علمیه ی نازا شده ی امام صادق علیه السلام براتون بیارم که برای امثال من که نا امید از طریق اجتهاد بودیم، کور سوی امیدی هست در ظلمت این دالان ویران که سالهاست جز خروجی کَمّی، خبری از کیفیت درش نیست که این اتلاف استعداد نطفه های شیعه فقط و فقط در قیامت ظرفیت بررسی همه ابعادش هست و براستی قیامت چه موید خوبی بر عدالت کردگار بی همتاس. علی الحساب اگه صلاح دیدید به این مقاله نگاهی بندازید: دلبری، سیدعلی(1391)، آسیب شناسی فهم حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، معاونت پژوهشی، دفتر پژوهش، چاپ اول همکلامی با حضرتعالی افتخار بنده هست و اطاله کلام از سر حب استاد شاگردی. عذرا مولای
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه مهم امروزین ما فهم حضور تاریخی انقلاب اسلامی است و تبیین راه شهدا ذیل ولایت فقیه. گفت:
عاقل به کنار جوی پی پل میگشت دیوانه پا برهنه از جوی گذشت
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین طور است وقتی ارادتمندان آن ذوات مقدس چنیناند. حتماً جریان بدن مبارک شهید یوسف الهی را شنیدهاید. موفق باشید
