با سلام و عرض ادب استاد عزیز استاد عزیز: اگر امکان دارد کتابی را معرفی بفرمایید که در آن بتوان فضائل آقا امیرالمؤمنین را مطالعه کرد. با تشکر از محضر شریفتان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مجلّدات «امام شناسی» آیت الله طهرانی و یا خلاصه «الغدیر» با ترجمه آقای شفیعی شاهرودی در این مورد کمک کند. و کتابهای «حقیقت نوری اهل البیت «علیهمالسلام» و «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت «علیهمالسلام» که روی سایت هست، إنشاءالله راهگشا است. مشروط بر اینکه ابتدا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را شناحته باشید. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید در راستای سوالاتی که قبلا از شما پرسیدم یک مسئله ذهنم را درگیر کرد و شرمنده ام که باز مزاحم شما می شوم درباره حفظ قرآن شما فرمودید به جای حفظ، تفسیر المیزان را دنبال کنم و نفرمودید درکنار حفظ، تفسیر المیزان را نیز دنبال کنم می خواستم بفرمایید آیا نظر خاصی در این مسئله بوده؟ یا مثلا به خاطر ارجحیت تفسیر به حفظ است؟ از طرفی رهبری هم توصیه به این داشتند که ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم. ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب نیز سالهای قبل در جمع حافظان قرآن تأکید فرمودند که توجه بیشتر به مفاهیم بشود. زیرا عنایت داشته باشید چون ما عرب زبان نیستیم و برای ارتباط با قرآن، بیشتر به مفاهیم و تفاسیر قرآن نیاز داریم و حفظ آن آیات کریمه در اولویت دوم است و البته جمع آن چه بسیار شایسته است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: ۱. چه کنیم از وسوسه شیطان خلاص بشویم به خصوص خیلی حسرت گذشته را میخورم به خصوص در بحث مالی خیلی حرص میخورم با توجه به تورم، چون پول داشتم با خود درگیرم چرا فلان چیز را نخریدم ۲. احساس میکنم خیلی می ترسم از کمترین چیز هم می ترسم. کلا از بچگی خیلی ترسو هستم برای آرامش و ثبات قلب چکار باید بکنم؟ ممنون از راهنمایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با معارف توحیدی ناب متوجه عالَمی بشوید که بسی قابل مقایسه با امور دنیایی نیست. پیشنهاد میشود معارف توحیدی را با دنبالکردن شرح سوره «زمر» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز در بحث حرکت جوهری درباب شبهه بقاء موضوع فرمودید: که موضوع همان عین حرکت است که در بستر حرکت حرکت میکند سوالم اینجاست که آیا بستر حرکت از نوع حرکت در مقولات است یا نوع دیگری است یا اساسا سوال اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حرکت نیز در ذات خود امری است وجودی، حال میتوان پذیرفت که ما با ذات حرکت روبهرو هستیم. بنابراین چیزی گم نمیشود تا گفته شود در حرکت از چیزی عبور میکنیم و به چیز دیگری میرسیم . زیرا آنچه که در صحنه است ذات حرکت یا حرکتی است که جوهری میباشد. از این جهت دیگر شبهه بقای موضوع معنا نمیدهد. موفق باشید
با سلام وعرض احترام ووقت بخیر استاد: من چند سوال در مورد اهرام ثلاثه داشتم: ۱. آیا وجود اهرام ثلاثه اثر مثبت در دنیا دارد یا نه؟ ۲. آیا وجود اهرام ثلاثه جزء موانع ظهور امام زمان (عج) هست؟ ۳. وآیا شما کتابی سراغ دارید که اطلاعات ما را نسبت به این پدیده بیشتر کند البته اطلاعات درست نه دروغ؟ بعد استاد از شخص شما صوتی در مورد کل این پدیده در دسترس هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به طور تخصصی مطالعهای نداشتهام مگر مباحثی که در سوره قصص عرض شد. هرچه هست مسلّم اهرام ثلاثه از عجایب هفتگانه عالم است و علوم و بصیرتهای مهمی در آن بهکار رفته است که بعضاً در شرح سوره فوق عرض شد. هرچه هست نمیتوان وجود آنها را مانعی برای ظهور حضرت دانست. موفق باشید
سلام: رجعت انبیا درزمان حیات حضرت مهدی است اگر آری امام و ماموم کیست و اگر رسول اکرم هم رجعت کنند امامند؟ مطلب بعد پس از رجعت آن کسانی که رجعت کردند قاعدتا با توجه به آخرین بالفعلها رجعت میکنند اما زبان، فرهنگ و... همه تغییر کردند، هیچ کدام از اقوامشان زنده نیستند نه خانه، نه شغل، نه لباس، هیچ. فرض کنید هزارسال بعد عریان از قبر برخیزیم چه وحشتناک و چه غربتی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه انبیاء نظر به وجه نهایی خود دارند که موعود همه انبیاء و امتها است و به همین جهت روایت صراحت دارد که حضرت عیسی «علیهالسلام» به امامت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» در آخرالزمان حاضر میشوند. موفق باشید
سلام وعرص ادب: ببخشید من بین سوالم و پاسخ شما سنخیتی پیدا نکردم. امکانش هست توضیح بدهید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کردید آن جزوه متذکر حضور در تقدیری است که برای بعضی از خواهران متدیّن پیش میآید که اگر آن تقدیر را بشناسند، متوجه جهانی میشوند بس گشودهتر از آنچه خودشان به دنبال آن بودند. حدّاقل تذکرات آن جزوه آن نوع زندگی را مدّ نظر قرار میدهد تا گمان نکنند در شرایطی که هستند از الطاف الهی و آن نوع زندگی که خداوند برای انسانها اراده کرده است، بیرون افتادهاند. و پس از آن خوب است که به جزوه «هویت قدسی «زن» و حضور در جهان گستردهی امروز» که در لینک مرتبط با این پرسش میباشد مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بررسی کنید، انسانهای فرهیختهی واقعی، تنها از طریق پیامبران و ائمه «علیهمالسلام» به آن فرهیختگی رسیدهاند. راه اصلی سعادت را آنها میگشایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: خود آن بندهی خدا باید مسألهی خود را با خدا حل کند آن وقتی که باید کاری میکرده، نکرده و حالا کم آوردهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث شریف «معرفت نفس» ابتدا روشن میشود صورتِ علمی محسوسات از نظر وجودی، در درجهی بالاتری از خودِ محسوسات که در مرتبهی عالم ماده هستندرادارا میباشند. و از آن جایی که علت، باید از نظر وجودی بالاتر از معلول باشد، امکان ندارد صورتِ علمیِ موجودات، معلولِ صورتهای محسوسهی آنها باشد مگر آنکه آنها در حدّ علت معدّه نفس را آماده کند تا صورت علمیِ محسوسات را از «واهب الصُوَر» دریافت نماید و بدین معنا که نفس باید آن صوَر را ابداع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همان سیر مطالعاتی سایت، شروع خوبی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترک أنانیت و خودنمایی غیر از تأکید بر اصرار بر انجام وظایف شرعی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در رابطه با «راکب و مرکوب» میشود بیشتر در مباحث اخلاقی بهکار میرود ولی بحثی که شد مربوط به مباحث فلسفی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان میدانید که ذهن انسان، انباری نیست که هرچیزی را در آن بریزید، حتماً باید بر اساس موضوعاتی که به دنبال آن هستید مطالعات خود را جهت بدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده انقلاب اسلامی راهی را جهت عبور از نیهیلیسم این دوران گشوده است که مطلوب بشر این دوران است و روز به روز، حقیقت آن آشکارتر میشود. در این مورد بد نیست به مقالات آقای دکتر اسداللّه رحمانزاده که در رسانهها مطرح شده است، سری بزنید. موفق باشید
خدمت جناب استاد اصغر طاهرزاده با سلام و احترام: به مناسب اربعین حسینی سؤالاتی خدمت جنابعالی داشتیم در صورت امکان سوالات ذیل را برای این گفتگو بررسی بفرمایید. از حسن نظر شما بسیار ممنونم.
۱. به عنوان سرآغاز بحث بفرمایید که اساسا نسبتی بین شرکت در مناسک (مراد ما در این مصاحبه از مناسک مربوط به عزاداری سیدالشهدا و مراسم اربعین، زیارت، اعتکاف، مراسم احیا و مواردی از این دست است) و رشد فضیلت های اخلاقی وجود دارد و ما باید از مناسک چنین انتظاری داشته باشیم؟ چون علیرغم چشمگیر بودن شرکت مردم در مناسک گویا وضعیت مناسبی در مولفه هایی نظیر صداقت، اعتماد، خیرخواهی و... در ایران وجود ندارد؟ چرا شرکت در مناسک به رشد این فضیلت ها منجر نشده
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب ۱: در اینکه مناسک دینی نوعی حضور در میدان اُنس بیشتر با حقایق عالیه و انوار مقدسه است؛ بحثی در آن نیست. و در اینکه اگر متوجه هدف اصلی مناسک نباشیم بعد از مدتی به صورت عادت در میآید؛ در این نیز بحثی نیست. میماند که انسانها در شرایط جدید به دنبال حضور و امری هستند که نه عادات دینی آنان را قانع میکند و نه میدانند چه میخواهند. و لذا حضور در مناسک دینی در چنین موقعیتی با نوعی سرگردانی همراه است و وظیفه ما در این شرایط آن است که متذکر این افراد باشیم که اگر با سجایای اخلاقی لازم در این مناسک حاضر شوند، بهرههای زیادی که به دنبال آن هستند برایشان حاصل میشود و آن، همان حضور در حالات معنوی میباشد به صورت حضوری و نه حصولی. بشر جدید در جایگزینی این نیاز به اجتماعاتی پناه میبرد با انواع سرگرمیها.
سوال ۲: در سال های اخیر بر اساس پایش ها با توجه به اینکه تغییر محسوسی در اعتقادات و باورها نداشته ایم اما گویا شکل عمل به دینداری تغییر پیدا کرده به طوری که تقید به شرعیات و فرائض کم رنگ شده و به جای آن مناسک برجسته و به متن آمده است. به طور کلی جستجو برای امر معنوی در دنیا نیز افزایش یافته است و در ایران نیز این بعد همیشه برجسته بوده که در قالب عواطف دینی یا تجربه های دینی مانند زیارت و ... بروز و ظهور پیدا می کند. این تغییر رویکرد از چه حیثی است و چه دلایل اجتماعی و فرهنگی دارد؟
جواب ۲: همانطور که عرض شد باورهای دینی که قرائت خاصی از دین بود بشر دیروز را قانع میکرد و از آن جهت مقیّد به دستوراتی بود مبتنی بر آن باورها. در حالیکه بشر امروز با سوبژهشدن خود، جهانی است که باید همه چیز را در خود تجربه کند و اگر نتواند در درون خود به هویتی متعالی دست یابد ناخودآگاه نسبت به اعمال شرعی که در ذات خود عامل تثبیت باورها میتواند باشد؛ سست میگردد. امری که ما باید از قبل پیشبینی میکردیم که باید سخنان ما برای نسل امروز، سخنانی باشد که جواب چون و چراهای آنان را بدهد. سخن در این است که آیا میتوان از مختصاتِ انسانِ جدید غفلت کرد؟ و یا باید با نظر به مختصات انسان جدید، به وسعتی که آخرالزمان برای انسان متذکر شدهاست، فکر کنیم؟ امام سجاد «علیهالسلام» میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَعَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» خداوند مىدانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مىآيند كه براى آنها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. آیا ما در تاریخ خودمان توانستهایم باب نظر به سورۀ توحید و شش آیه اول سوره حدید را باز کنیم؟ اینکه خداوند در عین بودن و در همهجا بودن یعنی در «احدیت» خود، «صمد» است و همه به سوی او هستند، امری است که انسانِ جدید در تقدیر تاریخی خود به دنبال آن است و میخواهد در عین حضور در آغوشِ احدیتِ خدا، رفتن بهسوی خدا را در نزد خودش حس کند. یکی از اساتید معارف اسلامی میگفتند: «من هروقت مباحث کتاب "معارف" را میخواهم تدریس کنم، دانشجویان چندان توجه نمیکنند. اما وقتی موضوعاتی که در کتاب «آدابالصلاة» حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» است را مطرح میکنم، همه توجه میکنند. به نظر بنده علت این امر آن است که مطالب کتاب «آداب الصلواة» با بودن و اگزیستانسِ خود دانشجویان رابطه دارد و بودن خود را در تذکرات آن کتاب احساس میکنند. ولی در کتاب «معارف اسلامی» بیشتر با باورهای ذهنی خود روبهرو هستند و احساس درونی و حضوری برای آنها بهوجود نمیآید.
سوال ۳: بر اساس آخرین پیمایش ها ۵۸ درصد پاسخگویان خیلی زیاد یا زیاد تمایل دارند در پیاده روی اربعین شرکت کنند، با توجه به پر رنگ بودن انگاره هایی نظیر افول دینداری در همان پیمایش ها، این تناقض چگونه قابل توضیح است؟
جواب ۳: همواره «حقیقت» در تاریخ، مطابق ظرفیت و نیاز آن تاریخ ظهور میکند و در همین رابطه قرآن میفرماید: «يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ؛» هر آنچه در آسمانها و زمین است از او- یعنی از خداوند- تقاضا دارند و او هر روز و روزگاری به شأنی مطابق طلبِ آنها جوابگوی آنان است. عجیب است که طلب ازسوی آنچه در آسمانها و زمین است شروع میشود و جالب اینجاست که میفرماید خداوند در هر مرحله از تاریخ به شأنی مطابق نیاز مخلوقات به ظهور میآید. اگر «یوم» را «تاریخ» معنا کنیم، به این نتیجه میرسیم که خدا در هر تاریخی مناسبِ همان تاریخ تجلی پیدا میکند و اگر نتوانیم در آن تاریخ مطابق آن زمانه با خدا ارتباط برقرار کنیم، با حقیقتِ آن تاریخ که همان انوار الهی و شئونات ربّانی است، ارتباط برقرار نکردهایم. اگر با آیات و روایات در تاریخ حاضر باشیم، میتوانیم سخنانی بگوییم که دقیقاً همان مطالبی است که نیاز افراد است و در هیچ جای دیگری نمیتوانند آن سخنان را بیابند. آیا «حقیقت» در هر زمانهای همان افقِ گشودهای نیست که ما را هم در بر میگیرد؟ چرا حقیقت را در حدّ یک مفهوم تقلیل دهیم؟ بنده همیشه در رابطه با نظر به «حقیقت»، رخداد اربعینیِ اخیر را مثال میزنم که چگونه در آن پیادهروی، ارادۀ الهی شما را در بر میگیرد و در این خصوص داریم همینکه زائر از خانهاش حرکت کرد، فرشتهها بهسراغش میآیند و او را دربر میگیرند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز ما در ذیل ارادۀ الهی قرار گرفتهایم و لذا باید خودمان را در آغوش خدا احساس کنیم. اگر در شرایط اربعینیِ اخیر از کسانی بپرسید چرا به کربلا میروند، بهنظرم هر جوابی بدهد جواب نیست! زیرا در حضوری قرار دارد که گزارش از آن با کلمات ممکن نمیباشد. به قول آیتاللّه حسنزادۀ آملی «رحمۀاللهعلیه»: «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». یعنی امری است که باید در آن حاضر شد. و در این حضور نیاز به معرفتی دارد که آن معرفت، عباداتی را پیش میآورد که اتفاقاً سخت بدان نیاز دارد. ولی ما نتوانستهایم رابطهای که بین آن حضورِ معنوی و عبادات برای آن افراد پیش میآید را درست تبیین کنیم. زیرا هنوز در تبیین معارف دینی در محدوده مفاهیم و علم کلام با آن ها سخن می گوییم که بحث در این مورد مفصل است. در کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود. عرض شده «آن وقتی تفکر به تذکر و حضور بازگشت دارد که موضوعِ مورد تفکر «وجود حقایق» باشد و نه «مفهوم حقایق» و این با به صحنه آمدن قلب به جای عقلِ مفهوم گرا ممکن است و در این حالت است که تقاضای هدایت به سوی صراط مستقیم تمام وجود انسان را فرا می گیرد و انسان، آمادگی قدم زدن در راهی را پیدا می کند که او را به قرب حق نایل گرداند، قدم زدن در نفی همه تعلقات، تا فقط خدا برای او بماند. این راه، راهی است خاص که با فرهنگ حضوری- قلبی اهل البیت ممکن است. یعنی نگارانی که در هیچ مدرسه ای درس نخواندند ولی «به غمزه مسأله آموزِ صد مدرس شدند».
سوال ۴: آیا ربط وثیقی میان فربه شدن مناسک و کم شدن عمل به شریعت وجود دارد؟ چراکه گویا شرکت در مناسک دم دست ترین و راحت ترین شکل دینداری و پاسخی به نیاز معنوی مردم باشد و به نوعی جایگزین دینداری شریعت محور شده است. یا بالعکس این مناسک مقوم دینداری است؟ آیا فربه شدن مناسک را باید موید شکل گیری مذهب عرفی نزد عامه مردم قلمداد کرد، که به مناسک و مراسم ثانویه بیشتر از واجبات اهمیت می دهند؟
جواب ۴: همانطور که عرض شد بشر با سوبژهشدن خود گرفتار نوعی نیستانگاری و تنهایی شده است و برای جبران این تنهایی خود را در انواع سرگرمیها وارد میکند. حال این ماییم و توجه به این امر که چگونه از طریق مراسم و مناسک خود متذکر باشیم به جای تبدیل مناسک به سرگرمی و فرار از تنهایی، میتوان با حضوری اصیل و معارفی عمیق آن انسان را در وسعت معنویت آخرالزمانیاش حاضر کرد و با معارفی مانند «معرفت نفس» جهان او را جهانی حساس و گسترده نمود و از این طریق راهی برای دیگر انسانها به ظهور آورد که آن راه، راهِ عبور از نیستانگاری و نیهیلیسم است و حقیقتاً مراسمی که نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» دارد، استعدادِ به خودآمدن انسانها را در وسعت حیات توحیدی در تاریخ را به انسان میدهد.
سوال ۵: متاثر از اربعین ما راهپیمایی جاماندگان را داریم، آیا شکل گیری این نوع پیاده روی را می توان تغییر در مناسک نامید؟ اگر پاسخ مثبت است ریشه این تغییر در چیست؟
جواب ۵: به نظر میآید ابتکار خوبی است زیرا اگر شرایط اربعینیِ اخیر را حضور در تاریخی بدانیم که انسان برای احیای فرهنگ شهادت به میدان آمده است، حرکات اخیری که افراد در روز اربعین از اقصی نقاط شهر به سوی گلزارها و گلستانهای شهدا حرکت میکنند، عملاً خود را در آن فضا و در آن تاریخ قرار دادهاند و در حس حضور تاریخی خود همچون احیاءکنندگان اربعین در صدر اسلام، سعی دارند سنت احیای فرهنگ شهادت زنده بماند، به همان معنایی که حرکت به سوی حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نوعی زنده نگهداشتن آن حماسه بود. مهم، حضور در این تاریخی است که در حال شروع و گشایش است. حال هرجایی که ما نسبت به این حضور در این تاریخ برایمان پیش آمد؛ حاضر خواهیم شد و معنای انتظار، همین است و از این جهت فرمودهاند در آنچه امروز برایتان تکلیف است کوتاهی نکنید، تا نسبت به آنچه فردا برایتان پیش میآید. در اربعین؛ جایی برای جاماندگی باقی نمیماند. جامانده کسی را گویند که یا دیر میفهمد یا دیر اقدام میکند. دلهای مشتاقی که از ماهها قبل در انتظار سفری ملکوتیاند، جا نمیمانند هرچند محدودیت عالم خاک زنجیر به پایشان بسته باشد، «بُعد منزل نبود در سفر روحانی». اینان همان «دلدادگانند» و نه «جاماندگان». موفق باشید
آه از غمی که تازه شود با غمی دیگر. کشته شده های ساختمان متروپل، کشته شده های حادثه قطار مشهد یزد، افزایش قیمت، استفاده درصد زیادی واکسن خارجی به جای تولید داخلی، مهاجرت نخبگان .... این اتفاقات در همه جای دنیا هست ولی همش با هم در یک کشور و پشت سر هم ....
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که بتوانیم با افق توحیدی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است و با بصیرت رهبر معظم انقلاب که متذکر امیدواری نسبت به آینده است، از همه این امور بدون انفعال، آری! بدون انفعال عبور کنیم. مگر نشنیدهاید که در مسیر توحیدی آنچنان کار بر موحدین سخت شد که خدمت پیامبرشان آمدند و عرضه داشتند: «مَتىٰ نَصرُ اللَّهِ ۗ» پس یاریِ خداوند که وعده دادید، چه شد؟ و قرآن در توصیف آن جریان میفرماید: «بقره/ ۲۱۴) «أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا يَأتِكُم مَثَلُ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِكُم ۖ مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَالضَّرّاءُ وَزُلزِلوا حَتّىٰ يَقولَ الرَّسولُ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ مَتىٰ نَصرُ اللَّهِ ۗ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَريبٌ» آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!
به گفته رهبر انقلاب «بسیاری بودند كه در مقاطعی، از آیندهی كشور مأیوس میشدند. ما در این سی و چند سال، تجربههای متعددی داریم؛ بودند افرادی كه یا نزدیكبین بودند، یا دچار ضعف باور به كمك الهی بودند، یا حسن ظن به وعدهی الهی نداشتند؛ در یك مواقعی، «و زلزلوا حتّی یقول الرّسول و الّذین ءامنوا معه متی نصر الله»؛ در طول تاریخ هم پیش آمده است؛ در همان مواقع، خدای متعال كمك كرده است. و شما امروز ملاحظه كنید ملت ما، كشور ما، نسبت به همهی دورههای گذشته، در نقطه مقدم قرار دارد؛ پیشرفت جزو ذات حركت ملت ایران شده است؛ روزبهروز بحمدالله ملت پیشرفت كرده است، باز هم پیشرفت خواهد كرد؛ مهم این است كه رابطهی خودمان را با خدای متعال محكم كنیم. »۱۳۹۲/۰۵/۱۸ . موفق باشید
سلام علیکم: بنده به لطف خدا گاهی اوقات توفیق حضور در جلسات استاد جناب آقای طاهرزاده عزیز را پیدا میکنم، یه سوال داشتم از خدمتتون، دخترم ۱۴ سالشه، متاسفانه نمازهاشو با وجود تذکراتی که بهش میدم بصورت مرتب ادا نمیکنه، اگه لطف کنید و راهنمایی بفرمایید، برای پیگری مباحث استاد، با توجه به سن دخترم، با چه موضوع هایی، شروع کنم تا ان شاءلله قبل از اینکه خدای ناکرده، دیر بشه، مسیر فکری و اعتقادی صحیحی را براش فراهم کنم ان شاءلله، ممنون میشم اگه لطف کنید و راهنماییم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را که روی سایت هست با او در میان بگذارید تا متوجه شود نفس انسان، امری است مجرد و ابدی و برای رشد امروزین خود و آبادانی فردای خود، عبادات الهی نقش بسیار اساسی دارند. موفق باشید
خادمان قرارگاه خدمت رسانی مردمی شهید والامقام آقا مصطفی ردانی پور در نظردارند با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی موجود و عدم بضاعت عده ای از خانواده های عرصه جهاد فرهنگی و همچنین مدافعان حرم اتباع؛ با توجه به ایام ماه مبارک رمضان و در راستای اجرای فرامین مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه مواسات مومنانه اقدام به جمع آوری کمک های مردمی و توزیع آن بصورت اطعام غذای گرم و بسته ارزاق جهت رفع گوشه ای از مشکلات این خانواده های آبرومند داشته باشند. لذا از جنابعالی تقاضامندیم درصورت صلاح دید توصیه های ارزشمند خود را جهت هر چه بهتر انجام دادن این امر مهم مرقوم فرمایید. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار تنها یک عمل خیر و ثواب نیست، نوعی حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده از جنس حرکت امام علی «علیهالسلام» که همیانِ غذا را بر دوش میانداختند تا نشان دهند فرزندان اسلام چه اندازه نسبت به مشکلات مردم حساسند. در این مورد رفقایی که مایلند به عزیزان و خادمان قرارگاه خدمترسانیِ مردمی شهید ردانی کمک نمایند، میتوانند کمکهای خود را به شماره کارت 6037997324144840 به نام آقای نجوکی واریز نمایند. موفق باشید.
سلام علیکم: وقت بخیر. منظور از حدیث منتسب به نبی اکرم «أنا سَيِّدُ وُلدِ آدَمَ ولا فَخرَ» چیست؟ استاد اساسا چگونه با مقام اهل بیت میتوان یگانه شد؟ چون پیش زمینه فهم ما اراده به قدرت هست و شاید روایات در باب شان اهل بیت را بد بفهمیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضرت رسول «صلواتاللهعلیه وآله» از آن جهت که برترین پرورده حضرت حق هستند و دانای به این امر میباشند، متذکر میشوند با اینهمه هیچ فخری نسبت به سایرین ندارند زیرا میدانند: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بدان، نه کرده خویش» ۲. آری! چنین پیشزمینههایی مانع میشود تا متوجه شویم در نسبت با ائمه، ارادههای معطوف به حق در صحنه است. پیشنهاد میشود اولاً: بحثی که شب گذشته به طور مختصر در رابطه با مقام اهل بیت شد را استماع فرمایید https://eitaa.com/matalebevijeh/9585 . ثانیاً: به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: آیا اعتصابات معلمان برای اعتراض به کمی حقوق خود کار درستی است؟ گاهی در مدرسه ما را تحت فشار قرار میدهند که سر کلاس نرو و در دفتر بنشین ما چه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بیش از ۲۰ سال پیش در هر جایی که صدایم میرسید، این فریاد را زدم که جریان خطرناکی آن سالها پایهگذاری شد مبنی بر آنکه هر وزارتخانهای و هر شرکتی تلاش میکرد حقوق کارمندان خود را بدون ارتباط با سایر ادارات و شرکتها تعیین کند. در حالیکه از نظر کارمندِ نظام اداری بودن در ابتدای امر مدرک تحصیلی است که متأسفانه این موضوع، بیش از ۲۰ سال است که در آموزش و پرورش در مقایسه با سایر ادارات مورد غفلت قرار گرفته و به تعبیر بعضی از مسئولان آموزش و پرورش، قصه قاپیدن حقوق قصه گوشت قربانی شده است که هرکس زورش بیشتر بود، بیشتر از آن بهره میبرد و به نظر بنده تنها و تنها راهِ حلی که ما باید از سالهای قبل به دنبال آن بودیم، همین راهی است که جناب آقای رئیسی مطرح کردهاند و این نیز به جهت اطلاعات خوبی است که همسر دانشمند ایشان از جریان آموزش و پرورش دارا هستند. پیشنهاد بنده آن است که اگر فرصت به دولت ندهیم و مطالبه ما همان چیزی نباشد که رئیس جمهور میفرمایند، خود به خود باز موضوع مورد غفلت قرار میگیرد و فکر میکنم این بیصبریها و بعضاً حرکات غیر معقول منجر میشود تا تصور نوعی عدم حکمت از معلّمان در اذهان دولتیها پیش آید و اینجا است که باید مواظب نفوذیهایی شد که معلوم نیست میخواهند این مطالبه اصیلی که دولت وعده آن را داده است، به کجا ببرند؟ خودمان باید با حوصله و بدون ترک کلاس و تظاهراتی اینچنینی که شأن معلّم را فرو میکاهد مطلب را دنبال کنیم و اجازه ندهیم با شعارزدگی، موضوع اصلی به حاشیه رود. موفق باشید
سلام: در پاسخ سوالی نظر علامه را در مورد اوپانیشادها آوردید که فرمودند: ما هم همینها را میگوییم سوالی نیز حقیر پرسیده بودم در مورد قله های اسلام و شما سوره توحید و آیات اولیه سوره حدید را معرفی کردید حال اگر مطالبی که اسلام میگوید در ادیان دیگر چون متون هند باشد چگونه میتوان قائل به برتری اسلام شد؟ سابق که متون هند را نگاه میکردم فکر کنم همین مطالب قرآن چون اول و آخر بودن حق در آن موجود بود. خلاصه اسلام کدام مطلب توحیدی دارد که در سایر ادیان نیست؟ (اگر دقیق مشخص کنید که این گزاره توحیدی که اسلام مطرح کرد در هیچ دینی نیست تا امکان بررسی دقیق باشد متشکرم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کلیات توحید است که در همه متون مقدس مطرح است به همان معنایی که قرآن میفرماید: «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» ولی از آن طرف میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ» بدین معنا که قرآن مهیمن و برتر از آن کتابهای توحیدی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه حضور بیکرانه اکنون جاودانه خود باشد، کار شروع شده است. مباحث شرح «رسالة الولایه» میتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام علت و معلول، خودِ حضرت حق متذکر چنین عواملی میشوند تا انسانها در این نظام متوجهی چنین عواملی باشند. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» جایگاه چشم زخم مشخص شده تا گمان نشود انسانها در بست در اسارتِ چشم زخم افراد گرفتار میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به فتوای اخیر مقام معظم رهبری، اشکال ندارد. موفق باشید
