باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم و معتقدم تا مبانیِ معرفتی لازم بهدست نیاید، راهکارهای مذکور آن طور که باید و شاید نتیجهبخش نیست. سیر مطالعاتی در سایت، راه کارِ مفیدی است إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن حدّ که بتوان نیازهای اولیهی زندگی را فراهم کرد، دیگر نباید معطل ماند 2- بستگی به خود انسان دارد که اگر واقعاً با فقیری که واقعاً نیازمند است روبهرو شدید و آن کاری را که باید انجام بدهید، چندان ضروری نیست، میتوان آن پول را به فقیر داد و امیدوار بود که خداوند به نحوی جبران میکند. مثل اینکه اساساً نیاز به آن پزشک و درمان او را مرتفع مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً بحث در تداوم آن ذکر است در روز. فکر میکنم بهتر است مثلاً صبح بعد از نماز صبح و یا بعد از نماز عشاء باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور به ایمیلتان جواب داده شد:
۲۷۵۸۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه هستم. به همین جهت عرض شد شاید نظر به آن آیه باشد وگرنه اشکال جنابعالی در جای خود باقی میماند که نباید خداوند را در عرض امور دیگر قرار داد. به هر حال باید آن متن را طوری خواند و توجیه کرد که با توحید و آیهی مذکور مخالفت نداشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در آن حالت خواستهای هم میماند وقتی به نور حق وجودِ خود را در عالم احساس کردیم؟ موفق باشید.
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرتعالی: هرچند پیش از این هم حداقل در این چند ساله اخیر، حضرتعالی بسیار در باب این امر سخن گفتید و بنده نیز توسط همین پرسش و پاسخها، عرایضی خدمتتان کرده بودم و بسیار از پاسخهای تان استفاده برده بودم، اما حیفم آمد به جهت پرسش ۳۹۲۵۴، باز هم از این مسئله حیاتی امروزمان، سخن نگوییم. آن پرسش، نمونهای از دغدغه و دلهرهای در سطح بسیاری از مردم دلسوز ما، در جریان این حجم سنگین آتش توپخانه خصم دین و ملت علیه اذهان و قلوب آحاد جامعه بود که انصافاً هم انسان ممکن است با دیدن بسیاری از مطالبی که از حنجرههای مختلفی در فضای حقیقی و مجازی اشاعه داده شود [حتی چه بسا از سوی برخی افراد ظاهرالصلاح] و ایضاً کاستیها و چالشهایی که علی الارض هم وجود دارند، در خود فرو رود و بگوید «واقعاً گویا شرایط، تیره و تباه است و به بن بست خوردهایم!». قصد نوشتن این وجیزه هم این نبود که بنویسم در باب ارمغانهای مادی و معنوی این مسیر عظیمی که در طی ۴۶ سال گذشته آمدهایم [ولو به استناد مراجع و دادههای مراکز جهانیای که دل خوشی هم از ما و انقلاب مان ندارند و عزیزانی هم مثل حجت الاسلام راجی در کتبی نظیر دو جلد صعود چهل ساله به آن پرداختهاند] و ظرفیتهای معتنابه کشور و وجود عناصری مانند آیت الله رئیسی (ره) که مشی و عزم شان، تبلور بسیج گری این ظرفیتها و عبور از چالشها و تنگناهایی بود که از آن به فشار حداکثری تعبیر میشد و نه تنها به شکست انجامید بلکه امروز حتی وزیر خارجه آمریکا نیز از پیچیدگی و پویایی مرموز جامعه ایرانی و بی ثمری امتداد سیاست دههها تلاش برای تغییر نظام در ایران میگوید: https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5576 غرض اصلی اطاله کلام حقیر، این بود که به بهانه آن پرسش، غُرری از بیانات بسیار مهم دیده بان حکیم انقلاب در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ را مرور کنیم که متاسفانه غالباً زود از کنار سخنان این عزیز بدون تدبر لازم، گذر میکنیم و حتی گاهی اوقات، بعنوان جملاتی انگیزشی به آنها مینگریم:
«من درباره همین افق دید و اینکه حالا چگونه بایستی افق دید را تصحیح کرد، عرض بکنم. از اوایل انقلاب اسلامی، غربیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که نظام جمهوری اسلامیِ بر اثر انقلاب بهوجودآمده، رو به زوال است؛ از همان روزهای اول [میگفتند] رو به زوال است. گاهی میگفتند دو ماه دیگر، گاهی میگفتند یک سال دیگر، گاهی میگفتند پنج سال دیگر؛ زمان معین میکردند! یک عدهای هم متأسفانه در داخل -حالا یا از روی غفلت، بعضیها هم از روی بدخواهی- همین را ترویج میکردند. زمان امام، یک روزنامهای برداشت یک مقاله مفصلی نوشت، به نظرم تیتر هم زدند -از آن تیترهای درشت صفحه اولی- که مضمونش این بود، حالا عینش یادم نیست که خلاصه نظام در حال فروپاشی است! امام آنوقت جواب دادند، گفتند: شما خودتان در حال فروپاشی هستید؛ نظام، محکم و مستحکم ایستاده. نه اینکه حالا چون امام بود و هیبت امام مانع میشد. نه خیر! زمان امام هم میگفتند. بعد از رحلت امام، در سال ۶۹، بعضی از موجهین -آدمهای موجهی هم بین شان بودند؛ چهرههای معروف نظام و موجه که سابقهی کاری هم در نظام داشتند- یک اعلامیهای دادند که نظام در لبه پرتگاه است؛ یعنی همین روزها است که خلاصه قضیّه تمام بشود! کِی؟ سال ۶۹. در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس، نامه نوشتند به بنده؛ یک نامه واقعاً غیر منصفانهای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤالهایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید میدادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب میدادند، از من سؤال کرده بودند! آن وقت مضمون آن نامه و خلاصهاش این بود که باید تسلیم بشوید و الا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان شاء الله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرر این کار را انجام دادند. آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیل مان از اوضاع چیست؛ تحلیل درست کنیم. دو نظام تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همهگیر جهانی، بیفایده است؛ فایدهای ندارد. یک هنجارهای بینالمللی وجود دارد، دولتها بر اساس این هنجارها شکل گرفتهاند، قدرت گرفتهاند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین جور، دیگران همین جور؛ در مقابل این هنجارها بیخود نایستید! از بین میروید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمیگویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتب دارند میگویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را میکنند، دیگران را متوهم تصور میکنند! میگویند اینها دچار توهم اند -مثلاً بندهی حقیر؛ در رأس شان خود من-. [میگویند] اینها دچار توهم اند خیال میکنند دارد کار پیش [میرود]. این یک تحلیل. یک تحلیل هم نه؛ تحلیل واقع بینانه است. این تحلیل، واقعیات را میبیند؛ نه فقط واقعیات خوب را، واقعیات بد را هم میبیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکردهایم. بنده در ملاقاتهای مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضانها هست که همه آنها را [دعوت میکنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکر میدهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛ من بارها گفتهام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پرشتابی را شروع کردهایم حالا به نزدیکهای جلو رسیدهایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیدهایم اما خیلی پیش رفتهایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کردهایم؛ در دانش پیشرفت کردهایم، در مدیریتها پیشرفت کردهایم. ضعفها هست؛ بعضی از مسئولین ما، بعضی از دولتهای ما کوتاهیهایی داشتهاند؛ اینها وجود دارد اما حرکت، حرکت انقلاب است؛ پیشرفت انقلاب است. شما نگاه کنید ببینید جمهوری اسلامی چهل سال پیش کجا بود، امروز کجا است؛ بیست سال پیش کجا بود، امروز کجا است. با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدام یک از این دو تحلیل، واقع بینانه است؛ تحلیل غربگراها و غربیها واقع بینانه است و ما متوهم ایم یا نه، تحلیل انقلاب، واقع بینانه است؛ [و] آنها متوهم اند. واقع قضیه، این است. حرکت انقلاب، حرکت محکمی است؛ شما جوانها یکی از بزرگترین نشانههایش هستید. بعد از گذشت چهار دهه و بعد از این همه دشمنی و بعد از این همه تبلیغات؛ دلیل بهتری از این وجود دارد برای اینکه نشان بدهد آن تحلیل، تحلیل غلطی است و تحلیل درست، تحلیل انقلاب است؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متذکر سخنان رهبر بصیر و زمانشناسِ انقلاب شدهاید، آری! دو تحلیل در میان بوده و هست. و همانطور که در جواب کاربر محترم سؤال شماره 39268 عرض شد بالاخره با انقلاب اسلامی ذیل تاریخی که در مواجهه با جاهلیت مدرن آغاز شده، جریانهای شیفتۀ غرب این حضور را برنمیتابند. ولی به گفتۀ رهبر معظم انقلاب که شما نیز متذکر شدهاید «با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدامیک از این دو تحلیل، واقعبینانه است». راستی! چرا غرب در نسبت با انقلاب اسلامی، نگران آیندۀ خویش است؟ مگر حضور انقلاب اسلامی چه نوع حضوری است که فرهنگ مدرنیته تحمل حضور آن را ندارد؟ اینجا است که متوجه میشویم به لطف الهی با حضور در انقلاب اسلامی در راهی حاضر شدهایم که نظر به آیندهای ارزشمند و متعالی دارد که همان صراط مستقیم است. صراطی که هر اندازه بیشتر در آن حاضر شویم و ادامه دهیم، بیشتر به آن آیندۀ متعالی که در منظر حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» بود؛ نزدیک میشویم. بر عکسِ حضور در تاریخی که با فرهنگ مدرنیته پیش آمده که به گفتۀ آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب خوب «بلای بیتاریخی و جهان بیآینده» فرهنگ غرب عین بیآیندگی است. موفق باشید
نوحه خوانی و سینه زنی برای حسین. در آیه ۱۲سوره ممتحنه میخوانیم ک پیامبر، شرط قبول بیعت با خود را، پیروی از عرف اسلامی قرار میدهد (لا یعصینک فی معروف) ثقة الاسلام کلینی در کتاب کافی ج ۵ ص ۵۲۷ از دو طریق از امام صادق نقل میکند که: «لا یعصینک فی معروف، یعنی اینکه برای عزاداری نوحه خوانی و شعرخوانی نکنید، کنار قبور زیاد نمانید، سیاه نپوشید و خودتان را نزنید.» و از امام باقر نقل میکند که «پیامبر همین توصیه ها را به دخترش فاطمه کرد و فرمود اینها همان معروفی است که الله بآن دستور داده.» علامه مجلسی در مرآة العقول ج ۲۰ ص ۳۵۸ مینویسد این حدیث موثق یا صحیح است. همچنین کلینی در کافی ج ۳ ص ۲۲۲ و مجلسی در بحارالانوار ج ۷۹ ص ۸۹ و از امام باقر نقل میکند که فرمود: «نوحه خوانی و سینه زنی و واویلا برای مردگان مذموم است.» شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه ج ۴ ص ۳۷۶ و ص ۵ و شیخ حر عاملی در وسائل الشیعة ج ۳ ص ۲۷۲ همین روایت را نقل میکند. و همچنین از پیامبر اسلام نقل میکند که «نوحه خوانی از رسوم جاهلیت است.» و «پیامبر از نوحه خوانی و مصیبت سرایی و آه و ناله نهی کرده» همچنین شیخ قمی در تفسیر قمی ج ۱ ص ۲۹۱ و شیخ مفید در الاختصاص ص ۳۴۳ و سید بروجردی در جامع احادیث شیعه ج ۳ ص ۴۸۸ و البته در خیلی از منابع اهل سنت هم نقل شده که پیامبر اسلام فرموده که نوحه خوانی از رسوم جاهلیت است. شیخ ناصر مکارم شیرازی در کتاب دروس فی الحیاة ج ۱ ص ۴۴ همین روایت امام باقر را نقل میکند که پیامبر فرموده نوحه خوانی از رسوم جاهلیت است. و ذیل این روایت اینطور توضیح میدهد که «نوحه خوانی از کارهای اشتباهی بوده که در زمان جاهلیت عرب رواج داشته. نوحه خوانی و ماتم سرایی برای حوادث و شدائد فردی و اجتماعی، کاری عبث و بی فایده است که فقط باعث به هدر رفتن امکانات میشود.» رج مجلسی در بحارالانوار ج ۵۵ ص ۲۲۶ از پیامبر نقل میکند که «چهار رسم از رسوم جاهلی در امت من باقی خواهد ماند؛ افتخار کردن به اصل و نسب، تحقیر دیگران بخاطر خانواده و قومشان، فالگیری و نوحه خوانی. و نوحه خوان اگر توبه نکند در قیامت بیدار میشود درحالیکه لباسی سنگین از ماده مذابی که سرد نمیشود بر تن دارد که بر تنش میچسبد.» این روایت هم در منابع مهم اهل سنت آمده. شهید ثانی در مسكن الفؤاد ص ۹۹ و نوری طبرسی در مستدرک ج ۲ ص ۴۵۲ نقل میکنند که پیامبر لعنت کرده کسی را که برای عزاداری نوحه و واویلا کند. با وجود اینهمه روایت و حدیث، شیعیان با اینکه نوحه خوانی و سینه زنی را جایز نمیدانند ولی برای حسین استثناء قائلند: شیخ حر عاملی در کتاب الفصول المهمة ج ۳ ص ۴۱۳ مینویسد (ادعا میکند): «احادیث زیادی هست از امام معصوم که میفرماید نوحه و زاری مکروه است مگر برای حسین.» سوالاتی ک مطرح میشود اینست که: ۱. چرا پیامبر این استثناء را خودش نگفته؟ مگر کسی میتواند بعد از آیه ی قرآن و حکم صریح پیامبر، حکم جدیدی صادر کند؟ تعریف بدعت در اسلام چیست؟ ۲. اگر فقط حسین استثناست، چرا شیعیان برای فاطمه و رقیه و ابولفضل و دیگران نیز نوحه و عزا میکنند؟ ۳. خود حسین هم این دستور پیامبر را تایید کرده: شیخ مفید در کتاب الارشاد ج ۲ ص۹۴ و سیدبن طاووس در کتاب الملهوف ج ۱ ص ۱۴۱ و شیخ بحرانی در العوالم ص ۲۴۶ و نوری طبرسی در مستدرک الوسائل ج ۲ ص ۴۵۲ نقل میکند که حسین، خواهرش و خانواده اش را قسم داده ک بعد از مرگ من نوحه و ماتم و خودزنی نکنید. حتی امام صادق هم که بعد از امام حسین آمده، همینرا تایید کرده؛ بعنوان مثال، محدث نوری در کتاب المستدرک ج ۲ ص ۴۵۶ نقل میکند که امام صادق نیز اهل خود را از عزاداری و نوحه و ماتم برای مرگش نهی شدید کرده. همچنین روایات زیادی از خود حسین و امامان بعد از او در نهی از نوحه و خودزنی نقل شده. ۴. شاید کسی از مرگ عزیزش بی اختیار نوحه کند و این قابل درک باشد ولی اینکه یک رسم جاهلی تبدیل به رسم و آئین اسلامی شیعی بشود و بعنوان شعائر و مراسم عبادی قرار گیرد و ثواب زیادی هم داشته باشد، قابل درک نیست. پس سوالی ک تکرار میشود اینست که بدعت در اسلام چیست و چه تعریفی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوحه و حنین و واویلایی که در روایات نفی شده برای مرگ عزیزان، غیر از این نوع عزاداری است که برای حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» به عنوان شهید انجام میشود که نوعی احساس حضور در تاریخی است که امام و شهدا آغازگرِ آن تاریخ هستند در مقابل ظلم ظالمان. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: استاد نظرتون برای رفتن خانمها به کربلا در اربعین با ۲،۳ تا بچه و کودک شیری و هوای گرم و پیش بینی شلوغی زیاد امسال چیه؟ سخن بزرگواری در کانالشون: «با توجه به اینکه امسال هوا خیلی گرمه و در عراق شاهد گرمای شدیدی هستیم و همچنین شلوغی بیش از حد مرزها و مسیر پیاده روی، بهتره که خانم ها به این سفر نرن. بالاخره دو سال میشه مردم کربلا نرفتن و امسال دیگه میخوان چند برابر برن استاد پناهیان هم در روز عاشورا توی سخنرانی شون این مطلب رو فرمودند. خدای نکرده اگه یه تعداد از خانم ها و بچه ها زیر دست و پا بشن و از دنیا برن دیگه دستگاه نفوذ و دشمن شروع به بمباران تبلیغاتی علیه پیاده روی اربعین میکنند و حتی ممکنه در سال های بعد اصلا اجازه پیاده روی رو ندن.» استاد یه دلمون کنید. خیلی دلمون میخواد بریم و حتی سختی مسافرت و گرما رو هم با جون و دل میخریم ولی نمیخوایم آتو به دست مریض دلان بدیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر در این سفر روحانی به زحمت غیر قابل تحمل بیفتید روح تان آن نتایج معنوی و عرشی را نمی تواند بگیرد مثل آن است که به ما میفرمایند روزه وقتی برای ما ضرر دارد و روح و روان ما را مضطر میکند واجب نیست. این طور که میفرمایید شرایط شما شرایطی نیست که بتوانید نتیجه لازم را اخذ کنید. ان شاء الله نتایج آن نصیبتان خواهد شد. موفق باشید
آه از غمی که تازه شود با غمی دیگر. کشته شده های ساختمان متروپل، کشته شده های حادثه قطار مشهد یزد، افزایش قیمت، استفاده درصد زیادی واکسن خارجی به جای تولید داخلی، مهاجرت نخبگان .... این اتفاقات در همه جای دنیا هست ولی همش با هم در یک کشور و پشت سر هم ....
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که بتوانیم با افق توحیدی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است و با بصیرت رهبر معظم انقلاب که متذکر امیدواری نسبت به آینده است، از همه این امور بدون انفعال، آری! بدون انفعال عبور کنیم. مگر نشنیدهاید که در مسیر توحیدی آنچنان کار بر موحدین سخت شد که خدمت پیامبرشان آمدند و عرضه داشتند: «مَتىٰ نَصرُ اللَّهِ ۗ» پس یاریِ خداوند که وعده دادید، چه شد؟ و قرآن در توصیف آن جریان میفرماید: «بقره/ ۲۱۴) «أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا يَأتِكُم مَثَلُ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِكُم ۖ مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَالضَّرّاءُ وَزُلزِلوا حَتّىٰ يَقولَ الرَّسولُ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ مَتىٰ نَصرُ اللَّهِ ۗ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَريبٌ» آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!
به گفته رهبر انقلاب «بسیاری بودند كه در مقاطعی، از آیندهی كشور مأیوس میشدند. ما در این سی و چند سال، تجربههای متعددی داریم؛ بودند افرادی كه یا نزدیكبین بودند، یا دچار ضعف باور به كمك الهی بودند، یا حسن ظن به وعدهی الهی نداشتند؛ در یك مواقعی، «و زلزلوا حتّی یقول الرّسول و الّذین ءامنوا معه متی نصر الله»؛ در طول تاریخ هم پیش آمده است؛ در همان مواقع، خدای متعال كمك كرده است. و شما امروز ملاحظه كنید ملت ما، كشور ما، نسبت به همهی دورههای گذشته، در نقطه مقدم قرار دارد؛ پیشرفت جزو ذات حركت ملت ایران شده است؛ روزبهروز بحمدالله ملت پیشرفت كرده است، باز هم پیشرفت خواهد كرد؛ مهم این است كه رابطهی خودمان را با خدای متعال محكم كنیم. »۱۳۹۲/۰۵/۱۸ . موفق باشید
استاد گرامی سلام: وقت شما بخیر. طاعات شما مقبول. بنده اولین سالی که با گروه ساحت حضور آشنا شدم و در کلاسها شرکت کردم برای ماه رمضان با توجه به کتاب رمضان دریچهی رؤیت، احساس میکردم وظیفهی م این هست که در ماه رمضان خیالات خودم را کنترل کنم و نگذارم هرز برود فکر میکنم امسال خیلی نیاز مبرم به این امر داشتم. به خصوص که بعضی مزاحمتها و مانع تراشیها با فعال کردن خیال برای بنده رخ میداد. در روز اول ماه رمضان هم آقا به این امر اشاره داشتند که ماه رمضان بستر مناسبی برای چنین امری است. خدا را شکر الان این را به عنوان سپر محکم مد نظر دارم و امیدوار به لطف خداوند هم هستم. در مورد مسائلی که چند بار عرض کردم که باعث تحیر و تعجب بنده می شد و خیلی من را انگشت به دهان می کرد، تصمیم گرفتم دیگر صحبتهای او را دنبال نکنم چون دلیلی که مرا وا می داشت که رفتارهای او را دنبال کنم دیگر الان وجود ندارد و دوم اینکه نهایت حرفها و کید و مکر و حیلهی او همین چیزهایی هست که در این ایام نشان داده و چیز دیگری ندارد «و إن کید الشیطان کان ضعیفا» مکر ایادی شیطان که از او هم ضعیفتر. من اینقدر خوشبین به همه چیز هستم که فکر میکردم این پشمینه پوش تند خو و دراز قبا دار ممکن هست از روش خودش دست بردارد اما دیدم اینطور نیست منم دوست ندارم خودم را معطل او کنم. لطفا اگر موضوع و مطلبی هست که باید در این ماه به آن توجه کنم بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایات به ما فرمودهاند که شیطانی را در ماه رمضان به بند میکِشند که امر به فحشاء میکند. ولی شیطان وسوسهگر در میدان است و ما از طریق توجه به سیره اولیای الهی باید از وسوسههای شیطان که شاید در ماه رمضان بیشتر هم باشد، عبور کنیم. به همین جهت جناب مولوی فرموده: «ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی / وگر حرص بنالد، بگیریم کَریها». و منظور از نالیدن حرص، همان وسوسه است که با بستنِ ره لقمه، فعّالتر به میدان میآید و ما با بیاعتنایی به آن وسوسهها و خود را به کَریزدن، از آن وسوسهها میتوانیم عبور کنیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد بنده ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ایمیل جنابعالی اینطور جواب داده شد: با صدقهدادن و پرهیز از تجملات و با تواضع و صله رحم و کمک به ارحام و دوستی با آنها و دعوتشان به عنوان ولیمه خانه؛ إنشاءالله بلا رفع خواهد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز در بحث حرکت جوهری درباب شبهه بقاء موضوع فرمودید: که موضوع همان عین حرکت است که در بستر حرکت حرکت میکند سوالم اینجاست که آیا بستر حرکت از نوع حرکت در مقولات است یا نوع دیگری است یا اساسا سوال اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حرکت نیز در ذات خود امری است وجودی، حال میتوان پذیرفت که ما با ذات حرکت روبهرو هستیم. بنابراین چیزی گم نمیشود تا گفته شود در حرکت از چیزی عبور میکنیم و به چیز دیگری میرسیم . زیرا آنچه که در صحنه است ذات حرکت یا حرکتی است که جوهری میباشد. از این جهت دیگر شبهه بقای موضوع معنا نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص متن یا کتاب خاصی در ذهن بنده نیست ولی خوب است به آیاتی مثل: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» (بلد/4) و یا آیه 6 سوره انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» در تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت آدرس پیام رسان خود را که هنوز ندادهاید! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه فلسفی، ماده در ذات خود عین قوه و قبول است و بدین لحاظ آری! وجود که مقامش مقام نور است برای آن معنا ندارد ولی به عنوان مظهری از انوار وجود که با قبول آنها آن را می نمایاند می توان عالم ماده را مظهری از انوار وجود دانست به همان معنایی که جناب باباطاهر می فرمایند: به صحرا بنگرم روی تو بینم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه فلسفی با نگاه دینی متفاوت است. در نگاه دینی همانگونه که مستحضرید حضور مرتبهی مادی عالم وجود از کعبه شروع میشود. ولی در نگاه فلسفی نظر به اصل مرتبهی عالم ماده میباشد نسبت به عالم مجردات. و در این رابطه چگونگی معنا ندارد زیرا چگونگیها در عالم ماده صورت میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید سیر مطالعاتی سایت بر همین اساس تنظیم شده. بالاخره باید از جایی شروع کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی از آنچه افلاطون در کتاب «ضیافت» فرموده در ذهن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضا رفقا به این فکر هستند ولی هنوز برنامهی مدونی جهت این امر شکل نگرفتهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که دوستدار علم است، مطابق فطرت خود عمل کرده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر شریعت الهی و رعایت دستورات آن، خود به خود گرایش انسان به اموری میافتد که استعداد او در آن امور است و موجب شکوفاییِ استعدادهای او میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: خود آن بندهی خدا باید مسألهی خود را با خدا حل کند آن وقتی که باید کاری میکرده، نکرده و حالا کم آوردهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در آغوش رحمت الهی احساس کنید و بدانید این سختیها برای تجدید نظر نسبت به خود و زندگیمان میباشد. در این صورت هر نوع فشاری را، راهی برای اصلاح نفس و اصلاح جامعه مییابیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمیدانیم که واقعاً دولت، موضعگیری نکرده باشد. احتمالاً با توجه به رویکرد کلّی نظام، بیشتر به روش دیپلماسی حساسیت خود را نشان میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با برکتی است. تا میشود باید مردم را صادق دانست مگر آنکه خلافش ثابت شود. باید در عین رعایت قوانین در رابطه با خطاکاران، متوجه بود این بندههای خدا گرفتار انحراف زمانهاند. پس نباید نسبت به آنها کینه داشته باشید و لذا اقلّ حکمی که میتوان بر آنها جاری کرد را إعمال نمایید مگر آن هایی که مقابل منافع مردم ایستاده اند. موفق باشید
