باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه حضور بیکرانه اکنون جاودانه خود باشد، کار شروع شده است. مباحث شرح «رسالة الولایه» میتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر اعمال مستحبی ما را از وظایف اجتماعی خود باز دارد و یا صرفاً عادت شود، چیز خوبی نیست. ولی از آن طرف هم تأکید اولیای الهی آن است که با انجام مستحبات، نقصِ اعمال واجب خود را جبران کنید. به هر حال در هیچ چیزی افراط و تفریط خوب نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به فرمایش حضرت فیض کاشانی:
گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي
گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي
سلوک، همین استقرار در نظام الهی است. خوب است در این رابطه به مباحث مربوط به سورهی فتح که روی سایت هست، بپردازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر خودمان با خودمان محاسبهی نفس بکنیم و به عزمهای بزرگ بیندیشیم، مثل عزم حضور در جهانی که با انقلاب اسلامی به میان آمد؛ در آن صورت خود به خود از خود خجالت میکشیم که به دنبال دنیا و مطرحکردن خود باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم، رفقا بودند که موضوع را دنبال میکردند. خوب است از همین طریق از مسئول محترم سایت سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: 29393- باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این افراد، طیفی از نیروهای انقلاب هستند با شرایط خاصی که برای خود تعریف کردهاند. از نظر بنده ما باید این افراد را در عین نگاه متفاوتی که نسبت به ما دارند، از خودمان و از انقلاب جدا ندانیم. البته این بستگی به شما دارد که میخواهید در کجا قرار گیرید. آیا آمادگی پذیرفتن این طیف را دارید یا نه؟ در حالیکه بالاخره باز تأکید میشود این طیف خود را از انقلاب جدا نمیدانند،در عین تفاوت سلیقهای که با امثال ما دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس ایتا را مرقوم بفرمایید. در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسانها در این تاریخ، جهانی شدهاند و از حالت قبیلهای که سلفی بمانند و یا توسعهگرا، عبور کردند. در این شرایط بهجز سرانِ دنیای مدرن یا ارتجاع، بقیهی مردم به دنبال چیزی هستند که جوابگویِ بودنِ آنها باشد و بنده در این راستا انقلاب اسلامی را جوابگوی چنین مطلبی میبینم. در این رابطه بد نیست سری به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
سلام خسته نباشید: مدت ها بود با اسمی به نام «عبدالله مستحسن» آشنا شده بودم و تفسیری که از مباحث قرآنی شنیده بودم از ایشان، بسیار جالب و دلنشین بود. بعدها که در سایت شما و سخنرانی بعضی از شاگردان شما اسم ایشان را شنیدم بسیار کنجکاو شدم در مورد ایشان و با توجه به اینکه اسم ایشان مستعار بود شروع به جست و جو در مورد ایشان کردم. بطور اتفاقی با گروه فضای مجازی شاگردان ایشان آشنا شدم اما در کمال تعجب دیدم آخرین پستی که در کانال فضای مجازی شاگردان ایشان گذاشته شده است مطلبی است در نقد ولایت فقیه!!! پس از تعجب فراوان با ادمین کانال ارتباط گرفته و علت ماجرا را جویا شدم. ایشان فرمودند مدت ها با آقای مستحن که در سنین پیری بسر میبرند حشر و نشر داشتیم که در خلال یکی از موضوعات که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه دیدیم از ایشان جدا شدیم و ایشان الان با شاگردانی که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه قبول دارند ارتباط دارند!!! البته ایشون فرمودند آقای مستحن با افراد گرایشات سیاسی چپ ارتباط دارند. بنده آدرس کانال جدید شاگردان آقای مستحسن را پیدا کردم و شروع به مطالعه کردم که دیدم پست های بسیار زیادی در نقد ولایت فقیه و مقام معظم رهبری وجود دارد. بسیار تعجب کردم و به ادمین کانال پیام دادم این ها نظرات شخصی شماست یا نظر آقای مستحسن؟! شاگردان ایشان فرمودند خیر نظر ایشان همین هست و ایشان نقد های بسیار جدی به ولایت فقیه دارند. صوتی هم از آیت الله گرامی فرستادند که از آقای بهجت نقل قول کردن که آقای بهجت با تمسک به حدیث امام صادق علیهالسلام در مقدمه صحیفه سجادیه، آقای بهجت معتقد بودند مبارزه و انقلاب برای رفع ظلم به جایی نمیرسد. (صوت آقای گرامی موجود هست) علی ای حال بنده باز تحقیق کردم و به جزوه ای رسیدم که آقای مستحن به بهانه نقد کتاب آقای علی یعقوبی به نام چهل شب با کاروان حسینی، منتشر کرده اند (در سال ۹۰). آقای مستحسن در فصل آخر کتاب که صراحتا انقلاب و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را به چالش و نقد میکشن و میگویند نظر آخوند خراسانی صحیح هست و این حکومت (انقلاب اسلامی) هم در امتداد حکومت صفوی و قاجار و پهلوی هست و در راستای حدیث معصوم علیه السلام میباشد که قبل از ظهور از هر قشری باید به حکومت برسند تا زمان ظهور ادعا نکنند ما اگر حکومت داشتیم بهتر عمل میکردیم. البته ایشان این جزوه را با نام مستعار «ابراهیم حنیف» منتشر کردند. یکی دیگر از اسم های مستعار ایشان ابراهیم حنیف میباشد که بعضی از جزوه ها را با این نام منتشر کرده اند. علی ای حال با شناختی که از شما و شاگردانتان و ارادتان به انقلاب اسلامی دارم لازم دیدم این مباحث را با شما در میان گذاشته تا با احتیاط بیشتری از ایشان نقل قول کنید تا ایشان به یک منبع فکری تبدیل نشود. چون رفته رفته نظرات ایشان در باب ولایت فقیه دارد بیشتر منتشر میشود و اگر افراد جذب تفاسیر قرآنی ایشان شوند ولی آنطرف قضیه را ندانند ممکن است بعدها با آشنا شدن با نظرات سیاسی ایشون دچار شک و شبهه شوند. لازم دیدم این نکته را خدمت تان عرض کنم. اگر اطلاعات بیشتری خواستید در خدمت هستم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از جنابعالی. بنده در جریان آنچه در رابطه بحث «ولایت فقیه» و نگاه آقای مستحسن است نبودم. البته رویهمرفته بنده ایشان را در معارف دینی فردی متوسط میدانم و با توجه به آنچه میفرمایید انتظار است رفقا نسبت به این نکته تحقیق نمایند و البته از همان ابتدا این شبهه برای بنده بود که معنای نام مستعار و یا نامهای مستعار در این زمانه به چه معناست! در حالیکه ما با استوانههای تفکری مانند حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان محترم آن دو بزرگوار روبرو هستیم. موفق باشید
سلام وقت بخیر: برای تحقیق پیرامون عالم ذر منبعی هست که پیشنهاد بدین؟ و اینکه آیا همه در عالم ذر به ربوییت خدا اقرار میکنند و اگر اقرار کردیم و اون اقرار تبدیل شده به فطرت خداشناس ما چرا عده ای غیر الله به پرستش چیز دیگری مشغول میشن؟ ممنونم از زحمات و پیگیری هاتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در تفسیر آیه ۱۷۳ سوره اعراف نکات بسیار خوبی در این مورد فرمودهاند و توسط بنده نیز در شرح سوره «اعراف» در موضوع مربوط به آیه مذکور عرایضی شد. آری! عموماً آنهایی که نظر به «غیر الله» دارند «بر خیالِ راست، کج را میخرند» و متوجه نیستند به جای حضور ذیل فطرت الهیشان گرفتار وسوسه نفس امّاره اند و عملاً از اصیلترین ابعاد خود که همان عهد فطریشان هست، فاصله میگیرند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند مدتیه که دچار رکود و انحطاط شدم. قبلا در بسیج دانشگاه فعال بودم، امیدم به آینده زیاد بود. کارهایی بود که میخواستم بکنم، رویاهایی در سر داشتم که من رو مشتاق به آینده میکرد. ولی امروز دیگه خبری از اون شر و شور قبل نیست. حس میکنم دیگه مثل قبل دلخوشی ندارم. هیچ کدوم از رویاهای قبلی نمیتونه در من حرکتی ایجاد کنه. راستی استاد، چرا دیگه به چیزی دلخوش نیستم؟ این ناامیدی کی تموم میشه؟ بارها به در بسته خوردم و باز هم چیزی که قلبم رو از عشق به خودش سرشار کنه پیدا نکردم. کجای مسیر رو اشتباه رفتم؟ حس میکنم هر روز دارم بیشتر از روز قبل از مسیری که شهدا رفتن دور میشم. ۲۲ سالگی داره تموم میشه و میترسم همین طور که تا الان عمرم ثمره ای نداشته، بعد از این هم به سن ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ برسم و عشق مقدسی در دلم شعله نکشه و هیچ کار مفیدی نکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جایی را به اشتباه طی نکردهاید این اقتضاء زمانه است که باید نسبت به آنچه از آن عبور کنیم، عبور کنیم و معطل امروز خود نباشیم با همان حضوری که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» از مسجد و مدرسه به سوی میخانه رفتند و به تعبیر ایشان:
«در میخانه گشایید به رویم شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم». سری به شرحی که از سوره «اخلاص» شد و در سایت هست، بزنید و اگر احساس کردید آمادگی برای ادامه این نوع حضور را در خود دارید به سوی شرح سوره مرسلات بروید. البته بی باکی خاصی نیاز است و به گفته جناب حافظ: «ظلمات است بترس از خطر گمراهی» زیرا عملاً باورهای قبلی به نحوی فرو میریزد. موفق باشید
سلام وادب: استاد جان شما سرکتاب باز کردن برای امر ازدواج را قبول دارید؟ من این کار راانجام دادم و خیلی از چیزهایی که میگفت واقعی بود درصورتی که من اصلا چیزی نگفته بودم از حالات، خلق خو، حتی افکارش که من در جریان بودم و.... ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این امور ورود کرد. عموماً به کمک شیاطین این کار انجام میشود و در نهایت نتیجهای جز سرگردانی بهوجود نمیآورد. قرآن را به میانآوردن یک بهانه و یک حیله است. موفق باشید
سلام علیکم: لطفا این شبهه را پاسخ بفرمایید: اسلام دین تفکرنیست و جواب انتقاد و توهین را با منطق و استدلال نمیدهد. مثلا کسروی را کشتند و افتخار کردند و برای سلمان رشدی هم حکم اعدام صادر کردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خودتان بررسی بفرمایید که جریان کسروی و سلمان رشدی یک توطئه اساسی و دشمنی با اسلام و جهان اسلام بود؟ و یا جریان انتقاد به نکاتی که در بین مسلمانان پیش آمده؟ تمام شواهد حکایت از آن دارد که جریان این افراد، امر توطئه در مقابل یک ملت بود و شما بهخصوص این جریان را در سلمان رشدی بهتر میتوانید دنبال بفرمایید که چگونه جریان استکبار با پادوهای خود بنای توطئهکردن دارد. چه کسی و کدام ملت اجازه میدهد که هرکس هرطور خواست در مقابلش توطئه کند و آن توطئه را در نطفه خفه ننماید؟ موفق باشید
سلام علیکم: استاد گرامی، عیدتان مبارک. قصد دارم ان شاالله به صورت جدی تفسیر المیزان رو شروع کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. آیا جایی، کلاسی سراغ دارید که در این باره بتوانم استفاده کنم؟ اگر بخواهم در منزل شروع کنم چه اقداماتی باید صورت دهم؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اولیه آن است که به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86&tab=posts&inner_tab=leaflet
رجوع فرمایید. در آن جزوه راهنماییهای لازم را خواهید یافت. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید در راستای سوالاتی که قبلا از شما پرسیدم یک مسئله ذهنم را درگیر کرد و شرمنده ام که باز مزاحم شما می شوم درباره حفظ قرآن شما فرمودید به جای حفظ، تفسیر المیزان را دنبال کنم و نفرمودید درکنار حفظ، تفسیر المیزان را نیز دنبال کنم می خواستم بفرمایید آیا نظر خاصی در این مسئله بوده؟ یا مثلا به خاطر ارجحیت تفسیر به حفظ است؟ از طرفی رهبری هم توصیه به این داشتند که ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم. ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب نیز سالهای قبل در جمع حافظان قرآن تأکید فرمودند که توجه بیشتر به مفاهیم بشود. زیرا عنایت داشته باشید چون ما عرب زبان نیستیم و برای ارتباط با قرآن، بیشتر به مفاهیم و تفاسیر قرآن نیاز داریم و حفظ آن آیات کریمه در اولویت دوم است و البته جمع آن چه بسیار شایسته است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: سوالی در مورد مقاله پرسش از تکنولوژی هایدگر مطرح شده که هایدگر در این مقاله حالتی ادعا گونه بدون هیچ استدلالی میگوید تقدیر ما تکنیک است و منظور او گشتل نیست. فرض بگیریم تکنیکی که هایدگر مدنظر دارد به معنای انکشاف حقیقت در دل طبیعت تقدیر ماست ولی با بشر امروز که برای هر سخنی دلیلی میخواهد چگونه دلیل بیاوریم و ثابت کنیم یا بر اساس شواهد این مسئله را برای او تبیین کنیم آیا باید مخاطب خود را قانع کنیم چون میخواهیم محکم قبول کنیم که تقدیر ما تکنیک است و در دل این تقدیر کارهایمان را انجام دهیم تا ثمر بخش باشد شواهد هایدگر بر اینکه تکنیک تقدیر ماست چیست؟ لابد اگر استدلال نمیکند و فلسفه هایدگر از جنس تبیین است باید شواهدی بر حرف خود داشته باشد در این باب توضیح دهید؟ سوال دوم اینکه آیا میتوانیم بگوییم تقدیر ما یک امری کلی تر است که روحیه کشف حقیقت در طبیعت و روحیه آزادی خواهی در دل آن تقدیر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید درک تقدیر در هر تاریخی با استدلال، ممکن نیست. این همان زمانشناسی است که ما در روایات خود داریم. نیاز به حساسیت و توجه به شواهدی دارد که حکایت از آن تقدیر میکنند ۲. به نظر بنده این نکتهای که میفرمایید منافی بحث هایدگر نیست، ولی در هر حال این موضوع را هرکس باید بر اساس شواهدی که پیش میآید، مدّ نظر قرار دهد. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر. منظور از حدیث منتسب به نبی اکرم «أنا سَيِّدُ وُلدِ آدَمَ ولا فَخرَ» چیست؟ استاد اساسا چگونه با مقام اهل بیت میتوان یگانه شد؟ چون پیش زمینه فهم ما اراده به قدرت هست و شاید روایات در باب شان اهل بیت را بد بفهمیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضرت رسول «صلواتاللهعلیه وآله» از آن جهت که برترین پرورده حضرت حق هستند و دانای به این امر میباشند، متذکر میشوند با اینهمه هیچ فخری نسبت به سایرین ندارند زیرا میدانند: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بدان، نه کرده خویش» ۲. آری! چنین پیشزمینههایی مانع میشود تا متوجه شویم در نسبت با ائمه، ارادههای معطوف به حق در صحنه است. پیشنهاد میشود اولاً: بحثی که شب گذشته به طور مختصر در رابطه با مقام اهل بیت شد را استماع فرمایید https://eitaa.com/matalebevijeh/9585 . ثانیاً: به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
با عرض سلام و دعای خیر محضر استاد عزیز: می خواستم بپرسم آیا در عالم ذر یا عالم ارواح نحوه ی زندگیمون و امتحاناتمون رو هم خودمون امتخاب کردیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت حق در آن عهد الستی به تک تک افراد خطاب میفرمایند: «الست بربّکم» یعنی آیا من پروردگار شما نیستم؟ و آنها هر کدام جواب میدهند: «بلی شهدنا» یعنی آری! ما پروردگاریِ شما را میبینیم؛ حکایت از آن دارد که همه انسانها در بنیان و فطرت خود با حضرت ربّالعالمین و با نظر به ربوبیت حضرت حق روبهرو شدهاند و به اختیار خود جواب خداوند را دادهاند. البته چون در دنیا وارد شدهاند و با کثرات دنیا مرتبط گشتند، بعضاً از آن حضور و از آن عهد غفلت کردند. موفق باشید
سلام علیکم: آیا اعتصابات معلمان برای اعتراض به کمی حقوق خود کار درستی است؟ گاهی در مدرسه ما را تحت فشار قرار میدهند که سر کلاس نرو و در دفتر بنشین ما چه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بیش از ۲۰ سال پیش در هر جایی که صدایم میرسید، این فریاد را زدم که جریان خطرناکی آن سالها پایهگذاری شد مبنی بر آنکه هر وزارتخانهای و هر شرکتی تلاش میکرد حقوق کارمندان خود را بدون ارتباط با سایر ادارات و شرکتها تعیین کند. در حالیکه از نظر کارمندِ نظام اداری بودن در ابتدای امر مدرک تحصیلی است که متأسفانه این موضوع، بیش از ۲۰ سال است که در آموزش و پرورش در مقایسه با سایر ادارات مورد غفلت قرار گرفته و به تعبیر بعضی از مسئولان آموزش و پرورش، قصه قاپیدن حقوق قصه گوشت قربانی شده است که هرکس زورش بیشتر بود، بیشتر از آن بهره میبرد و به نظر بنده تنها و تنها راهِ حلی که ما باید از سالهای قبل به دنبال آن بودیم، همین راهی است که جناب آقای رئیسی مطرح کردهاند و این نیز به جهت اطلاعات خوبی است که همسر دانشمند ایشان از جریان آموزش و پرورش دارا هستند. پیشنهاد بنده آن است که اگر فرصت به دولت ندهیم و مطالبه ما همان چیزی نباشد که رئیس جمهور میفرمایند، خود به خود باز موضوع مورد غفلت قرار میگیرد و فکر میکنم این بیصبریها و بعضاً حرکات غیر معقول منجر میشود تا تصور نوعی عدم حکمت از معلّمان در اذهان دولتیها پیش آید و اینجا است که باید مواظب نفوذیهایی شد که معلوم نیست میخواهند این مطالبه اصیلی که دولت وعده آن را داده است، به کجا ببرند؟ خودمان باید با حوصله و بدون ترک کلاس و تظاهراتی اینچنینی که شأن معلّم را فرو میکاهد مطلب را دنبال کنیم و اجازه ندهیم با شعارزدگی، موضوع اصلی به حاشیه رود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: استاد ما درزندگی شخصی خودمون از دوست و آشنا میشنیدیم که میگفتند هرکی مدرک علمی هم داشته باشه تا پارتی نداشته باشه استخدام نمیشه. من خودم شخصا این رو قبول داشتم ولی نه درحدی که بقیه میگفتند. میگفتم مگه امکان داره کسی تلاش بکنه وهدف ها ش بدون نتیجه بمونه!؟ تا اینکه برای خودم هم اتقاق افتاد. استاد عزیز پنج سال درس طلبگی خوندیم، ۵ سال تو مدارس دخترانه و حتی پسرانه رفتیم فعالیت کردیم هم کارهای فرهنگی هم عقیده ای. بدون هیچ چشم داشتی بلکه از روی وظیفه. فارغ التحصیل شدیم گفتن بیاید سطح سه شرکت کنید. من عقیدم این بود که نه سطح سه دیگه به دردم نمیخوره چون با دنیای نوجونها آشنا شدم گفتم باید الان آستین بالا بزنم و برم تو دل نوجونها واز معارف براشون بگم باید درسهایی دیگه خوند و به خودم وبقیه کمک کنم. که خدا رو شکر و در زمینه بحث معرفت النفس ، برهان صدیقین و نصیحتهای امام علی (علیه سلام) به امام حسن مجتبی (علیه سلام) نسبتا موفق شدم، از طریق بسیج وارد مدارس دخترانه شدم به عنوان مربی حلقه صالحین و دخترها رو کم کم جذب مسجد کردیم و خیلی کارهای دیگه. خیلی سخت بود با مدیر مدرسه و بقیه کادرشون هماهنگ شدن اگر مدیر تفکر انقلابی داشت همراهی میکرد و اگر نه که راهمون نمیدادند. اونوقت استاد طرحی به نام امین از طرف ناحیه آموزش پرورش مطرح شد و ما طلبه ها رو جذب میکردن برای مدارس برای کار فرهنگی و تربیتی بچه ها به طور رسمی ولی استاد داریم میبینیم روحانیون و دست اندرکاران حوزه های علمیه هم دارن پارتی پازی میکنن و نیرو جذب میکنن. کسانی رو معرفی میکنن که روحیه جهادی ندارند و خیلی دراین زمینه پارتی بازی شد. تا ما فهمیدیم گفتن ثبت نام تمام شده برید سال بعد گوش به زنگ باشید. در صورتی که الان حتی بدون اینکه سال بعد بشه دارن جلو جلو هرکی میدونن رو بدون حقوق جذب میکنن تا به وقتش برسه. استاد درسته هدف ما چیزی دیگری است و رسالتمون چیز دیگر. ما برای حقوق و این حرفا کار نمیکنیم بلکه از جیب خودمون هم خرج میکنیم ولی الان نسبت به مسئولین مون که در راه دین قدم میزارن الان بدبین شدم. چطوری میتونم سینه سپر کنم برم تو دل بچه ها واز انقلاب و آرمانهاش بگم ؟ از عدالت خواهی بگم؟ آیا اینها فردا میتونن جوابگو من یا حتی دانش آموز تو مدرسه باشن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره این تنگناهای تاریخی هست. عمده آن است که ما حاجقاسمگونه در دل همین مشکلات راهی را که خدا مقابل ما میگشاید را دنبال کنیم و امیدوار باشیم هر اندازه با دقت و عمق لازم جلو برویم که منجر به رفع نیازهای حقیقی افراد شود، خداوند به همان اندازه راههای لازم را برایمان میگشاید. موفق باشید
سلام: در پاسخ سوالی نظر علامه را در مورد اوپانیشادها آوردید که فرمودند: ما هم همینها را میگوییم سوالی نیز حقیر پرسیده بودم در مورد قله های اسلام و شما سوره توحید و آیات اولیه سوره حدید را معرفی کردید حال اگر مطالبی که اسلام میگوید در ادیان دیگر چون متون هند باشد چگونه میتوان قائل به برتری اسلام شد؟ سابق که متون هند را نگاه میکردم فکر کنم همین مطالب قرآن چون اول و آخر بودن حق در آن موجود بود. خلاصه اسلام کدام مطلب توحیدی دارد که در سایر ادیان نیست؟ (اگر دقیق مشخص کنید که این گزاره توحیدی که اسلام مطرح کرد در هیچ دینی نیست تا امکان بررسی دقیق باشد متشکرم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کلیات توحید است که در همه متون مقدس مطرح است به همان معنایی که قرآن میفرماید: «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» ولی از آن طرف میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ» بدین معنا که قرآن مهیمن و برتر از آن کتابهای توحیدی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث، مباحث مفصل و مهمی است و از حیطه سوال و جواب خارج است. این روزها کتاب شرح سوره فتح در حال خروج از چاپ است. اگر إنشاء الله همت بفرمایید و مباحث یک سوم اول آن کتاب را دنبال کنید به لطف الهی جواب خود را خواهید گرفت، وگرنه با سوال و جوابهای محدود، سرگردانی انسان در مورد وحدت وجود رفع نمی شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «برگشاده روح، بالا بالها / تن زده اندر زمین چنگالها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چگونه این دو حادثه را در کنار هم قرار میدهید. در آنجا آن فرمانده تعمداً دستور سرنگونیِ ایرباس ایرانی را میدهد تا به ایران خط و نشان، نشان دهد و بعد به آن فرماندهی ناو مدال افتخار دادند. ولی در مورد ایران، خطا صورت گرفته. تازه اگر نظر بعضی از کارشناسان را که گفتهاند آن خطا از طریق سیگنالهای آمریکایی انجام شده است را؛ نادیده بگیریم. موفق باشید