باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در آن حالت خواستهای هم میماند وقتی به نور حق وجودِ خود را در عالم احساس کردیم؟ موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! فیلسوف در هر تاریخی روحِ آن تاریخ را به ظهور میآورد و در جای خود، مردمِ آن زمان را به تفکر نسبت به موقعیت خود دعوت میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب که چیزی نمیگوید که قابل فهم نباشد، میگوید با درونِ خود ارتباطی مستقیم داشت. با خودِ واقعیت باید ارتباط برقرار کرد، نه با پیشفرضهای ذهنی. میگوید نگاهمان به امور باید با پیشفرضهای ذهنی همراه نباشد و با ساکتکردنِ آنها با هرچیزی روبهرو شویم تا مشخص شود عالّم، زیبا و قابل پذیرش است. بنده مسلّم همهی مطالب کتاب را تأیید نمیکنم، ولی کلیّت آن را به عنوان روش سلطه بر پیشفرضهای ذهنی مفید میدانم. به قول خودش، «من تنها زمانی میتوانم به حرفهای شما گوش کنم که ذهنم مشغول پچپچ و نجوایِ با خودش نباشد، یعنی درگیر یک مجادله و گفتگویِ درونی نگشته باشد». به هر حال در این دنیا این نوع پیشنهادها کمک میکند تا وقتی با متون دینی خودمان روبهرو شویم اولاً: بهتر بفهمیم و ثانیاً: قدر آنها را بدانیم. با اینهمه فکر میکنم بد نیست با «تفکر زائد» کار را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «کید» یعنی نقشه و برنامه و به خودی خود مذموم نیست لذا در قرآن داریم که هم کفار کید میکنند و هم خداوند کید مینماید. «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْدا.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منافق، تنها نسبت به حق و باطل بیتفاوت نیست؛ بلکه دل در گروِ فرهنگ کفر دارد و به اندازهی جدّیت اهل ایمان، منافق روحیهی خود را میبازد چون به اصولِ قابل اعتمادی تکیه ندارد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرتعالی: هرچند پیش از این هم حداقل در این چند ساله اخیر، حضرتعالی بسیار در باب این امر سخن گفتید و بنده نیز توسط همین پرسش و پاسخها، عرایضی خدمتتان کرده بودم و بسیار از پاسخهای تان استفاده برده بودم، اما حیفم آمد به جهت پرسش ۳۹۲۵۴، باز هم از این مسئله حیاتی امروزمان، سخن نگوییم. آن پرسش، نمونهای از دغدغه و دلهرهای در سطح بسیاری از مردم دلسوز ما، در جریان این حجم سنگین آتش توپخانه خصم دین و ملت علیه اذهان و قلوب آحاد جامعه بود که انصافاً هم انسان ممکن است با دیدن بسیاری از مطالبی که از حنجرههای مختلفی در فضای حقیقی و مجازی اشاعه داده شود [حتی چه بسا از سوی برخی افراد ظاهرالصلاح] و ایضاً کاستیها و چالشهایی که علی الارض هم وجود دارند، در خود فرو رود و بگوید «واقعاً گویا شرایط، تیره و تباه است و به بن بست خوردهایم!». قصد نوشتن این وجیزه هم این نبود که بنویسم در باب ارمغانهای مادی و معنوی این مسیر عظیمی که در طی ۴۶ سال گذشته آمدهایم [ولو به استناد مراجع و دادههای مراکز جهانیای که دل خوشی هم از ما و انقلاب مان ندارند و عزیزانی هم مثل حجت الاسلام راجی در کتبی نظیر دو جلد صعود چهل ساله به آن پرداختهاند] و ظرفیتهای معتنابه کشور و وجود عناصری مانند آیت الله رئیسی (ره) که مشی و عزم شان، تبلور بسیج گری این ظرفیتها و عبور از چالشها و تنگناهایی بود که از آن به فشار حداکثری تعبیر میشد و نه تنها به شکست انجامید بلکه امروز حتی وزیر خارجه آمریکا نیز از پیچیدگی و پویایی مرموز جامعه ایرانی و بی ثمری امتداد سیاست دههها تلاش برای تغییر نظام در ایران میگوید: https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5576 غرض اصلی اطاله کلام حقیر، این بود که به بهانه آن پرسش، غُرری از بیانات بسیار مهم دیده بان حکیم انقلاب در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ را مرور کنیم که متاسفانه غالباً زود از کنار سخنان این عزیز بدون تدبر لازم، گذر میکنیم و حتی گاهی اوقات، بعنوان جملاتی انگیزشی به آنها مینگریم:
«من درباره همین افق دید و اینکه حالا چگونه بایستی افق دید را تصحیح کرد، عرض بکنم. از اوایل انقلاب اسلامی، غربیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که نظام جمهوری اسلامیِ بر اثر انقلاب بهوجودآمده، رو به زوال است؛ از همان روزهای اول [میگفتند] رو به زوال است. گاهی میگفتند دو ماه دیگر، گاهی میگفتند یک سال دیگر، گاهی میگفتند پنج سال دیگر؛ زمان معین میکردند! یک عدهای هم متأسفانه در داخل -حالا یا از روی غفلت، بعضیها هم از روی بدخواهی- همین را ترویج میکردند. زمان امام، یک روزنامهای برداشت یک مقاله مفصلی نوشت، به نظرم تیتر هم زدند -از آن تیترهای درشت صفحه اولی- که مضمونش این بود، حالا عینش یادم نیست که خلاصه نظام در حال فروپاشی است! امام آنوقت جواب دادند، گفتند: شما خودتان در حال فروپاشی هستید؛ نظام، محکم و مستحکم ایستاده. نه اینکه حالا چون امام بود و هیبت امام مانع میشد. نه خیر! زمان امام هم میگفتند. بعد از رحلت امام، در سال ۶۹، بعضی از موجهین -آدمهای موجهی هم بین شان بودند؛ چهرههای معروف نظام و موجه که سابقهی کاری هم در نظام داشتند- یک اعلامیهای دادند که نظام در لبه پرتگاه است؛ یعنی همین روزها است که خلاصه قضیّه تمام بشود! کِی؟ سال ۶۹. در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس، نامه نوشتند به بنده؛ یک نامه واقعاً غیر منصفانهای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤالهایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید میدادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب میدادند، از من سؤال کرده بودند! آن وقت مضمون آن نامه و خلاصهاش این بود که باید تسلیم بشوید و الا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان شاء الله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرر این کار را انجام دادند. آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیل مان از اوضاع چیست؛ تحلیل درست کنیم. دو نظام تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همهگیر جهانی، بیفایده است؛ فایدهای ندارد. یک هنجارهای بینالمللی وجود دارد، دولتها بر اساس این هنجارها شکل گرفتهاند، قدرت گرفتهاند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین جور، دیگران همین جور؛ در مقابل این هنجارها بیخود نایستید! از بین میروید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمیگویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتب دارند میگویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را میکنند، دیگران را متوهم تصور میکنند! میگویند اینها دچار توهم اند -مثلاً بندهی حقیر؛ در رأس شان خود من-. [میگویند] اینها دچار توهم اند خیال میکنند دارد کار پیش [میرود]. این یک تحلیل. یک تحلیل هم نه؛ تحلیل واقع بینانه است. این تحلیل، واقعیات را میبیند؛ نه فقط واقعیات خوب را، واقعیات بد را هم میبیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکردهایم. بنده در ملاقاتهای مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضانها هست که همه آنها را [دعوت میکنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکر میدهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛ من بارها گفتهام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پرشتابی را شروع کردهایم حالا به نزدیکهای جلو رسیدهایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیدهایم اما خیلی پیش رفتهایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کردهایم؛ در دانش پیشرفت کردهایم، در مدیریتها پیشرفت کردهایم. ضعفها هست؛ بعضی از مسئولین ما، بعضی از دولتهای ما کوتاهیهایی داشتهاند؛ اینها وجود دارد اما حرکت، حرکت انقلاب است؛ پیشرفت انقلاب است. شما نگاه کنید ببینید جمهوری اسلامی چهل سال پیش کجا بود، امروز کجا است؛ بیست سال پیش کجا بود، امروز کجا است. با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدام یک از این دو تحلیل، واقع بینانه است؛ تحلیل غربگراها و غربیها واقع بینانه است و ما متوهم ایم یا نه، تحلیل انقلاب، واقع بینانه است؛ [و] آنها متوهم اند. واقع قضیه، این است. حرکت انقلاب، حرکت محکمی است؛ شما جوانها یکی از بزرگترین نشانههایش هستید. بعد از گذشت چهار دهه و بعد از این همه دشمنی و بعد از این همه تبلیغات؛ دلیل بهتری از این وجود دارد برای اینکه نشان بدهد آن تحلیل، تحلیل غلطی است و تحلیل درست، تحلیل انقلاب است؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متذکر سخنان رهبر بصیر و زمانشناسِ انقلاب شدهاید، آری! دو تحلیل در میان بوده و هست. و همانطور که در جواب کاربر محترم سؤال شماره 39268 عرض شد بالاخره با انقلاب اسلامی ذیل تاریخی که در مواجهه با جاهلیت مدرن آغاز شده، جریانهای شیفتۀ غرب این حضور را برنمیتابند. ولی به گفتۀ رهبر معظم انقلاب که شما نیز متذکر شدهاید «با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدامیک از این دو تحلیل، واقعبینانه است». راستی! چرا غرب در نسبت با انقلاب اسلامی، نگران آیندۀ خویش است؟ مگر حضور انقلاب اسلامی چه نوع حضوری است که فرهنگ مدرنیته تحمل حضور آن را ندارد؟ اینجا است که متوجه میشویم به لطف الهی با حضور در انقلاب اسلامی در راهی حاضر شدهایم که نظر به آیندهای ارزشمند و متعالی دارد که همان صراط مستقیم است. صراطی که هر اندازه بیشتر در آن حاضر شویم و ادامه دهیم، بیشتر به آن آیندۀ متعالی که در منظر حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» بود؛ نزدیک میشویم. بر عکسِ حضور در تاریخی که با فرهنگ مدرنیته پیش آمده که به گفتۀ آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب خوب «بلای بیتاریخی و جهان بیآینده» فرهنگ غرب عین بیآیندگی است. موفق باشید
سلام استاد گرامیک کتاب «ادب عقل و خیال و وهم» خواندم بسیار زیبا بود. سوالاتی برایم پیش آمد. البته هنوز کتاب جایگاه جن شیطان و ملک رو نخوندم و قصد خواندن آنرا دارم. دو تا فرزند دارم. سوالاتی در مورد جن برایشان پیش آمده پرسیدند من جوابهایی دارم ولی بخاطر اینکه از اینترنت یا شخص خاص یا جایی که معتبر نیست جستجو نکنند و به حقیقت درست نرسند گفتم خودم انجام بدم. روی این حساب خواستم از منبع معتبر راستی آزمایی کنم و بهترین جا سایت شما رو میدانم از این رو لطفا جواب هر سوال را جداگانه بدهید تا بتوانم جمع بندی کنم و به بچه ها بگویم چند سوال راجع به جن داشتم میخواستم بدونم کدام حقیقت داره کدام خرافات یا زاییده وهم خیال هست؟ ۱. چندین بار شنیدم که افراد مختلف گفته اند مثلا کتاب یا شی خواصی را در جایی گذاشتند و بارها مراجعه کردند ولی نبود و بعد از چند روز دیدن سرجایش بوده با اینکه چندین مرتبه اونجا را جستجو کردند حتی با دقت ولی نبوده و بعد از مدتی آنجا پیدا شده خوب آیا این حقیقت داره که اجنه برمیدارند اگر بله چطور؟ آیا مثل تصرف مرتاض ها با قدرت روحی انجام میدهند یا در این عالم تصرف میکنند و با جسمشان مثلا برمیدارند؟ ۲. اگر چیزی را برمیدارند واقعا برای چه منظوری هست مثلا همان کتاب به چه کارشان میآید؟ ۳.چون شنیدم جنس جن از آتش است و قابلت ظاهر شدن با جسم را هم دارند جنس بدن آنها در زمان تصرف در عالم ماده چگونه است آیا هم جنس عالم ماده میشوند؟ ۴. از قدیم میگفتند که جن شبیه انسان ظاهر میشود ولی موهای طلایی با دست و پای شبیه به سم حیوانات و چشمان تیغه ای مثل گربه سانات دارد. آیا این خرافات هست یا زمان ظاهر شدن در عالم ماده به هر شکلی بخواهند درمیایند مثلا شبیه به گربه، پرنده یا حتی انسان؟ ۵. از آنجایی که میدانم کسی که دنبال دیدن جن برود خود را از مقام انسانیت پایین تر میآورد و پست تر میکند تا جن را ببیند و عقیده دارم این کار بیهوده ای هست چرا نزول کنیم؟ صعود کنیم برای مقام دیدن ملک و امام زمان (عج) پس بهتره دنبال معرفت اللهی باشیم تا دیدن جن. حال اینکه میگویند فلانی جن رو دیده و مشکلی برایش حل شده یا برعکس بوجود آمده چگونه است مثل داستان قوز بالا قوز ۶. اینکه میگویند جن ها در خرابه یا در حمامهای قدیمی ظاهر میشوند حقیقت داره؟ ۷. اینکه میگویند جن از فلز مثل سنجاق یا از بسم الله هراس داره چگونه است؟ ۸. اگر در هر شرایطی کسی با جن مواجه شد چکار کند؟ بخاطر این میگویم که شنیدم جن کافر و مسلمان داریم هم خوب هم بد، منظور اینکه آیا آسیب میتوانند بزنند؟ ۹. اینکه گاهی اوقات یک دفعه یه لرز شدید در روح و بدن حس میکنیم و به اصطلاح عامیانه میگویند عزراییل از کنار روحت رد شده واقعیت داره؟ ۱۰. اینکه گوش سوت میکشه میگویند اگه گوش چپ باشه دارن پشت سرت بدیهات و میگن اگه گوش راست سوت بکشه دارن خوبیهات رو میگن درسته؟ ۱۱. منظور از همزاد که از بچگی میگفتند و هنوز میگن چیست؟ استاد بچه ها سوالات زیادی دارن نمیخواهم جواب غلط بدم. الان دوره علم و پیشرفت فکر و عقلانیت است خرافه در زندگیها زیاد آمیخته. لطفا تک تک جواب بدید تا بدونم کدام خرافه یا حقیقت هست و ان شالله جمع بندی کنم که جواب بچه ها را درست و منطقی بدهم تا یک عمر اشتباه فکر نکنند. بسیار تشکر از حوصله ای که به خرج دادید. حلال بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از سؤالها با مطالعه کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» إنشاءالله رفع میشود. در جواب قسمت ۴. سؤال باید عرض کنم، نه. در شماره ۷ نیز، نه. در شماره ۸ با ذکر «لا اله الاّ الله» و ذکر صلوات منصرف میشوند . ۹ و ۱۰ و ۱۱، نه. موفق باشید
استاد گرامی سلام: وقت شما بخیر. طاعات شما مقبول. بنده اولین سالی که با گروه ساحت حضور آشنا شدم و در کلاسها شرکت کردم برای ماه رمضان با توجه به کتاب رمضان دریچهی رؤیت، احساس میکردم وظیفهی م این هست که در ماه رمضان خیالات خودم را کنترل کنم و نگذارم هرز برود فکر میکنم امسال خیلی نیاز مبرم به این امر داشتم. به خصوص که بعضی مزاحمتها و مانع تراشیها با فعال کردن خیال برای بنده رخ میداد. در روز اول ماه رمضان هم آقا به این امر اشاره داشتند که ماه رمضان بستر مناسبی برای چنین امری است. خدا را شکر الان این را به عنوان سپر محکم مد نظر دارم و امیدوار به لطف خداوند هم هستم. در مورد مسائلی که چند بار عرض کردم که باعث تحیر و تعجب بنده می شد و خیلی من را انگشت به دهان می کرد، تصمیم گرفتم دیگر صحبتهای او را دنبال نکنم چون دلیلی که مرا وا می داشت که رفتارهای او را دنبال کنم دیگر الان وجود ندارد و دوم اینکه نهایت حرفها و کید و مکر و حیلهی او همین چیزهایی هست که در این ایام نشان داده و چیز دیگری ندارد «و إن کید الشیطان کان ضعیفا» مکر ایادی شیطان که از او هم ضعیفتر. من اینقدر خوشبین به همه چیز هستم که فکر میکردم این پشمینه پوش تند خو و دراز قبا دار ممکن هست از روش خودش دست بردارد اما دیدم اینطور نیست منم دوست ندارم خودم را معطل او کنم. لطفا اگر موضوع و مطلبی هست که باید در این ماه به آن توجه کنم بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایات به ما فرمودهاند که شیطانی را در ماه رمضان به بند میکِشند که امر به فحشاء میکند. ولی شیطان وسوسهگر در میدان است و ما از طریق توجه به سیره اولیای الهی باید از وسوسههای شیطان که شاید در ماه رمضان بیشتر هم باشد، عبور کنیم. به همین جهت جناب مولوی فرموده: «ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی / وگر حرص بنالد، بگیریم کَریها». و منظور از نالیدن حرص، همان وسوسه است که با بستنِ ره لقمه، فعّالتر به میدان میآید و ما با بیاعتنایی به آن وسوسهها و خود را به کَریزدن، از آن وسوسهها میتوانیم عبور کنیم. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید در راستای سوالاتی که قبلا از شما پرسیدم یک مسئله ذهنم را درگیر کرد و شرمنده ام که باز مزاحم شما می شوم درباره حفظ قرآن شما فرمودید به جای حفظ، تفسیر المیزان را دنبال کنم و نفرمودید درکنار حفظ، تفسیر المیزان را نیز دنبال کنم می خواستم بفرمایید آیا نظر خاصی در این مسئله بوده؟ یا مثلا به خاطر ارجحیت تفسیر به حفظ است؟ از طرفی رهبری هم توصیه به این داشتند که ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم. ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب نیز سالهای قبل در جمع حافظان قرآن تأکید فرمودند که توجه بیشتر به مفاهیم بشود. زیرا عنایت داشته باشید چون ما عرب زبان نیستیم و برای ارتباط با قرآن، بیشتر به مفاهیم و تفاسیر قرآن نیاز داریم و حفظ آن آیات کریمه در اولویت دوم است و البته جمع آن چه بسیار شایسته است. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار و عرض خدا قوت و آرزوی سلامتی برای شما و عزیزان: در سایت لب المیزان بنده در مورد موضوعی با عنوان مراحل سیر سلوک بر اساس مناجات خمسه عشر امام سجاد علیه السلام کار پژوهشی دارم. به ذهن رسید با تکیه بر نظریه حضرت امام خمینی این پژوهش را انجام دهم .حضرت امام رحمه الله علیه مراحل سلوک را در ۴ منزل منزل که عبارتند از علم، ایمان، طمانینه و شهود خلاصه نموده اند. (برداشت از مقاله استاد عبدالحسین خسروپناه) سوال بنده این هست که آیا حضرت زین العابدین علیه السلام در مناجات شریف، منظور شریفشان بیان ۱۵ منزل سیروسلوک بوده است؟ جمع بین نظر امام رحمه الله علیه و ۱۵ منزل در مناجات چگونه خواهد بود؟ در مورد عنوان تحقیق از نکات و راهنمایی استاد بزرگوار استفاده می نمایم. در صورتی که منابعی مرتبط با مسئله در خاطر شریف استاد باشد بفرمایند ممنون می شوم از راهنمایی و عنایت استاد متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه چنین ورودی نداشتهام و تطبیق این امر به نظر میآید یک امر ذوقی باشد که البته در جای خود خوب است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: ۱. چه کنیم از وسوسه شیطان خلاص بشویم به خصوص خیلی حسرت گذشته را میخورم به خصوص در بحث مالی خیلی حرص میخورم با توجه به تورم، چون پول داشتم با خود درگیرم چرا فلان چیز را نخریدم ۲. احساس میکنم خیلی می ترسم از کمترین چیز هم می ترسم. کلا از بچگی خیلی ترسو هستم برای آرامش و ثبات قلب چکار باید بکنم؟ ممنون از راهنمایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با معارف توحیدی ناب متوجه عالَمی بشوید که بسی قابل مقایسه با امور دنیایی نیست. پیشنهاد میشود معارف توحیدی را با دنبالکردن شرح سوره «زمر» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز در بحث حرکت جوهری درباب شبهه بقاء موضوع فرمودید: که موضوع همان عین حرکت است که در بستر حرکت حرکت میکند سوالم اینجاست که آیا بستر حرکت از نوع حرکت در مقولات است یا نوع دیگری است یا اساسا سوال اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حرکت نیز در ذات خود امری است وجودی، حال میتوان پذیرفت که ما با ذات حرکت روبهرو هستیم. بنابراین چیزی گم نمیشود تا گفته شود در حرکت از چیزی عبور میکنیم و به چیز دیگری میرسیم . زیرا آنچه که در صحنه است ذات حرکت یا حرکتی است که جوهری میباشد. از این جهت دیگر شبهه بقای موضوع معنا نمیدهد. موفق باشید
سلام و عرض ادب پرسش هایی که در مورد تولد گرفتن بود مطالعه شد اما در نهایت هنوز نمیدانم برای فرزندانم چگونه باید تولد بگیرم؟ اصلا جشن تولد داشته باشیم یا خیر؟ برای زیر هفت سال به چه شکل؟ برای بالای هفت سال به چه شکل؟ إن شاءألله توفیقات علمی روز افزون به جنابعالی عنایت شود. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در فرهنگ دینی داریم، بیشتر نظر به تولد اولیای الهی است. این سالها عرف مردم در رابطه با جشن تولد برای فرزندانشان مطرح شده که از جهت شخصیتدادن به آنها کار خوبی است. ظاهراً برای کودکان زیر هفت سال در حدّ جشن مختصر میتواند معمول باشد. ولی بزرگترها را باید نهایتاً با یک هدیه مختصر، مسئله را منتفی کرد. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد گرانقدر: نظر شما بزرگوار در مورد قانون جذب و متافیزیک چیه؟ آیا واقعیت داره که جهان خلقت بر پایه ارتعاشات بنا شده و زمانی که دغدغه ذهنی فرد مورد خاصی باشه ارتعاش اون به جهان هستی داده میشه وانرژی هم نوع خودش رو جذب میکنه البته اینو تو شعر مولانا و تفسیر مرحوم علامه جعفری خوندم اما واقعیت امرو دقیق و درست درک نکردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از مباحث مهم است و فیزیسینهایی مثل وایتهد نکات دقیقی در این رابطه فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص متن یا کتاب خاصی در ذهن بنده نیست ولی خوب است به آیاتی مثل: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» (بلد/4) و یا آیه 6 سوره انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» در تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق«جلّ جلاله» به رسول خد «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) ای رسول ما اینطور نیست که تو هرکس را که مایل بودی، هدایت شود؛ هدایت گردد ولکن هرکس را که خداوند بخواهد هدایت میشود و اوست که دانای دانا نسبت به هدایتشدگان میباشد و از این جهت اگر خداوند قلب آنها را شایسته هدایت نیابد حتی سخنان اولیای الهی بر آنها مؤثر نمیافتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه فلسفی، ماده در ذات خود عین قوه و قبول است و بدین لحاظ آری! وجود که مقامش مقام نور است برای آن معنا ندارد ولی به عنوان مظهری از انوار وجود که با قبول آنها آن را می نمایاند می توان عالم ماده را مظهری از انوار وجود دانست به همان معنایی که جناب باباطاهر می فرمایند: به صحرا بنگرم روی تو بینم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با قرآن و روایات مربوط به ائمه معصومین «علیهمالسلام» و سیره آنها میفهمیم که آنچه پیش میاید ما را به عبودیت و تواضع دعوت می کند یا به تکبّر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی از آنچه افلاطون در کتاب «ضیافت» فرموده در ذهن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم و معتقدم تا مبانیِ معرفتی لازم بهدست نیاید، راهکارهای مذکور آن طور که باید و شاید نتیجهبخش نیست. سیر مطالعاتی در سایت، راه کارِ مفیدی است إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد تخصص ندارم. باید از فقیهی که در دسترس دارید سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه سعی شود در مسیر شریعت الهی قرار گیریم، با عبادات و ارتباط سالم با مؤمنین و خدمت به مردم، طبق آیهی «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» که کارهای نیک زشتیها را برطرف میکند، مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن حدّ که بتوان نیازهای اولیهی زندگی را فراهم کرد، دیگر نباید معطل ماند 2- بستگی به خود انسان دارد که اگر واقعاً با فقیری که واقعاً نیازمند است روبهرو شدید و آن کاری را که باید انجام بدهید، چندان ضروری نیست، میتوان آن پول را به فقیر داد و امیدوار بود که خداوند به نحوی جبران میکند. مثل اینکه اساساً نیاز به آن پزشک و درمان او را مرتفع مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس ایتا را مرقوم بفرمایید. در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در رابطه با «راکب و مرکوب» میشود بیشتر در مباحث اخلاقی بهکار میرود ولی بحثی که شد مربوط به مباحث فلسفی است. موفق باشید
