بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7644
متن پرسش
سلام در کتاب"انسان از تنگنای بدن" در مورد مقام حضرت فاطمه نوشته بودید که ایشان مقام نفس کل و حضرت علی مقام عقل کل را دارند.در توضیح این دو مقام به طور مختصر چیزی نوشته بودید ولی واضح نبود. آیا منظور شما از عقل کل،تعین اول است؟؟ و منظور از نفس کل،تعین ثانی است؟؟ عقل کل و نفس کل را از منظر عرفان نظری میشه کمی بیشتر توضیح دهید. ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متوجه نکته‌ی خوبی شده‌اید. عرفا برای مراتب عالم مظهر قائل‌اند و بهترین مظهر برای تعیّن اول از یک لحاظ و در مقایسه با مقام زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها»، وجود مقدس علی مرتضی«علیه‌السلام» است. با نظر به این‌که زهرای مرضیه«علیهاالسلام» مقام قبول تجلیات انوار عقل کل باشد ، صورت تامّ و تمام بندگی را که مقصد همه‌ی انسان‌ها است محقق می‌کند. عنایت داشته باشید که در این مباحث نظر به شخصیت آن انوار مقدس است و شخص آن‌ها صورت و حامل آن مقام است. موفق باشید
7643
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده جناب استادمیرباقری می فرمایند غرب فعلی توسعه یافته حکومت بنی امیه است. و نیز می فرمایند ائمه نهضت ترجمه را هرگذ امضا و تایید نکردند و نیز فرموده اند منظور از دارالحکمه های حکام بنی عباس ایجاد قطب های اجتهاد در مقابل ائمه بود . و درنهایت ایشان غرب فعلی را حکومت تام شیطان میداند در مقابل دیدگاه تمجید آقای دکتر شریعتی در رابطه با وجود آزادی در دوره خلفا که ملحدین براحتی می توانستند اظهار نظر کنند و آزاد بودند (البته فراموش کرده اند که ائمه کوچکترین آزادی نداشند) و نیز آقای رحیم پور ازغدی که غرب جدید را مدیون کسب علوم مختلف از جهان اسلام توسط غرب قرون وسطا از طریق آندولس می داند . اول خواستم نظر حضرتعالی را نسبت به مطلب حضرت استاد میرباقری بدانم دوم علت این اختلف فاحش بیناین بزرگواران که دغدغه دینی هم داشته یا دارند چبست . ایا فقط مشکل در شناخت درست از غرب است ؟ آیا شناخت درست از غرب بین عموم اهل فکر ما مشکل حادی است ؟ یا مشکل در موضوع دیگری مانند رجوع آنان به حقیقت ولایت الهیه وجود دارد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم نظرات استاد بزرگوار جناب آقای میرباقری عالمانه و کارشناسانه است و باید خدا را شاکر بود از وجود چنین افرادی. ولی فکر می‌کنم این سخنان با سخنان آقای رحیم‌پور ازغدی عزیز قابل جمع است، چون اگر هم غرب حرف‌هایی دارد در رابطه با ارتباط با اسلام بود، ولی همان علوم وقتی در غرب رفته با روحیه اموی که در آن جا حاکم است، شیطانی شده و از بستر اصلی‌اش خارج گشته و آقای رحیم‌پور ازغدی مخالف این موضوع نیستند. موفق باشید
7641
متن پرسش
باسلام خدمت استاد بعد از ظهور عالم مدرنیسم سیستم ها بشدت افزایش یافته در عهد قدیم مدیریت هر بخش از جوامع بعهده معدود افراد بود اما در تمدن غربی فقط برای نظام بانکی صدها سیستم بانکی وجود دارد و در آن فقط برای یک بانک گمنام تعداد زیادی مدیر وجود دارد ساختار این سیستمها هم بشدت پیجیده شده اند . علت و نسبت تکثر سیستمها و پیچیدگی آن با مبانی غرب چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌که نظر انسان از عالم وحدت به عالم کثرت افتاد با هزاران مسئله روبه‌رو می‌شود و همچنان در کثرات سرگردان است، این همان نظر به شجره‌ی ممنوعه بود که بنا بود آدم و حوا به آن نزدیک نشوند وگرنه باید با هزاران برگ ضعف‌ها و زشتی‌های خود را بپوشانند. موفق باشید
7640
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت استاد محترم حضرت استاد طاهر زاده ، آیا پیروی از توصیه و امر مادر ، انتخاب بزرگ انسان (جوان) می باشد یا خیر ؟؟ بنده 27 ساله و مجرد ، فوق لیسانس حقوق بین الملل دارم ، با وجود اینکه از صنفِ وکالت اصلا خوشم نمی اید ، مادر محترمم ، اصرار دارند که بنده در آزمون وکالت شرکت کنم و این حرفه را انجام دهم . با وجود کراهتی که بنده از این حرفه دارم ، آیا انجام امر ایشان ، انتخاب بزرگ است ؟ چگونه می توانم ، هدف دینیِ خود را داشته باشم و جهت دهی زندگی ام به سمت انتخاب بزرگ باشد ؟ آیا این بینش درست است که با خود و خدایم بگویم : «وکالت میکنم برای دفاع از حق و گرفتن از ظالم و دادن به مظلوم و تشکیل زندگی دادن و هزینه کردن درآمد در راه خدا ؟ و ... از این جور توجیهات ؟! استاد محترم ، علاقه و خواسته خودم این است که ، رشته تحصیلی ام را ادامه دهم (دکترا ، البته به عنوان یک وسیله برای هدف اصلی) ، برای خدمات بیشتر به اسلام و دینم و پر کردن فضاهایی که در این زمینه وجود دارد . خواسته خودم این است که حوزه علمیه و حقوق بین الملل را -به عنوان وسیله- انتخاب و دنبال کنم ، تا بتوانم به نقاطی که عرصه بین الملل و حتی دانشگاه ، پاسخ داده نشده و کم کاری شده است ، پاسخ داده و خدمت کنم و ... از این جور تصورات ! جناب استاد و پدر گرامی ، مدتها است (نزدیک 1 سال و اندی) که جوانیم درگیر این مشغله ذهنیست . کدام را انتخاب کنم ؟ امر مادرم (بسیار بر والدینم احترام قایل هستم و تا کنون بحمدالله همه زندگیم خوب است) یا آنچه خودم تصور میکنم درست است !؟؟ و اگر هیچکدام صحیح نیست ، چونه زندگیم را دینی کنم و به سمت حقیقت مطلق سوق و جهت دهی کنم ؟ با تشکر و آرزوی سعادتمندی و سلامتی روز افزون فرزند جوانتان ، اشکان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اطاعت از والدین غیر از آن است که در چیزهایی که صاحب‌نظر نیستند هم از آن‌ها اطاعت کنیم. قرآن می‌فرماید: « فَلا تُطِعْهُما» از آن‌ها در امری که علمی در آن نیست اطاعت نکن، در عین احترامی که به آن‌ها می‌گذارید. ولی اگر خودتان به آن نتیجه رسیده‌اید که با نیت خدمت به مظلوم حقوق بخوانید بحث دیگری است. در هر حال در هر دو رشته امکان خدمت به خلق و رضایت حق فراهم است. موفق باشید
7639
متن پرسش
برای ثبت نام وشرکت حضوری در دوره ها معرفت النفس ومباحث معرفتی ار چه طریقی میتوان اقدام کرد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با گروه فرهنگی المیزان یا ساحت حضور تماس بگیرید. موفق باشید
7638
متن پرسش
با سلام استادی میگفت عالم ذر وجهی از عالم امر الهی است و تنها شامل فطرت نمیشود.بلکه جنبه امری ما انسانهاست.اگر درست است میشود در مورد ربط عالم ذر به عالم امر توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما در مورد عالم ذر چیزی جز همان عهد الست که مقام عهد فطری انسان با خدا است و در عالمی مجرد از عالم ماده انجام شده قائل نیستیم. موفق باشید
7637
متن پرسش
با سلام عالم برزخ و قیامت حزو عالم امر است؟و آیا عالم امر عالم جداگانه ای در کنار این دو عالم محسوب میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آن جهت به این عوالم عالم امر می‌گویند که مجردند، این‌طور نیست که عالم امر عالمی باشد جدای از عالم برزخ و قیامت. موفق باشید
7636
متن پرسش
با سلام میدانیم که ملکوت هرچیز امرکن فیکون و ایجاد هرچیزی است که تدریج بردار نیست.با این حساب عالم ماده که عالمی زمان مند و دارای حرکت جوهری است،ملکوتش برزخ و قیامت است؟با این حساب ملکوت هرچیزی بدست خداست،در مورد عالم ماده به چه صورت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و لذا ملکوت عالم ماده آن جنبه‌ی وجودی آن عالم است که به صورت حرکت و تبدیل قوه به فعل ظاهر شده، زیرا ملکوت هرچیز جنبه‌ی ثبات آن است. موفق باشید
7635
متن پرسش
با سلام گذشتن حضرت موسی و پیروان آن جناب اگر با حرکت جوهری قابل توجیح باشد این سوال ذهن را مشغول میکند که نه آب تغییر شکل داده بود و نه آن افراد.آیا در شدت پیدا کردن وجود آب یا انسان شکل ظاهری تغییر نمیکند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نیاز به این حرف‌ها نیست، به اراده‌ی الهی آب شکاف برداشت و زمین برای عبور بنی‌اسرائیل ظاهر شد مثل آن که شما با اراده خود دست خود را حرکت می دهید. موفق باشید
7634
متن پرسش
با سلام منظور از اینکه جسم حضرت عیسی بالا برده شد،این است که شدت وجودی پیدا کرد؟اینکه الآن در آسمان چهارم هستند به مرتبه معنوی ایشان اشاره دارد؟در مورد حضرت ادریس هم در سوره مریم آمده"رفعناه مکانا علیا"این تعبیر با تعبیر"رافعک الی"در سوره آل عمرا ن راجع به حضرت عیسی آمده چه تفاوتی دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در رابطه با هر دوی این دو پیامبر خدا بحث در آن است که آن‌ها با جسمی لطیف‌تر از جسمی که در عالم ماده هست در عالمی بالاتر از عالم ماده به‌سر می‌برند و جنبه‌ی روحانی آن‌ها بر جنبه‌ی مادی آن‌ها غلبه دارد. در مورد حضرت ادریس داریم که ده سال هیچ غذایی نخوردند. تعبیری که برای حضرت عیسی به‌کار رفته است نشان از قرب خاصی دارد که مخصوص خود حضرت است ولی در مورد حضرت ادریس تعبیر «مکان برتر» شده است که حکایت از جایگاهی است که آن جایگاه برتر می‌باشد، در حالی‌که برای حضرت عیسی«الیَّ» به‌کار رفته که بدون قید مکان قرب به سوی حق را حکایت می‌کند. واللّه اعلم. موفق باشید
7633
متن پرسش
با سلام با توجه به تساوی من زن و مرد چرا از 14 معصوم فقط یکی از انها زن بوده و مابقی شان مرد می باشند؟ همچنین بروز و ظهور خصوصیاتی همچون ترس و ... در زن و مرد متفاوت بوده در حالی که من همگی آنها یکی و متعلق به خدا می باشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- از آن‌جایی که امام باید در امور اجتماعی از جمله در جهاد شرکت داشته باشد و جبهه را فرماندهی کند اقتضا می‌کند که باید امام مرد باشد. ولی در اسلام از نظر مقام قدسی بین زن و مرد تفاوتی نیست که بنده در این مورد در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرایضی داشته‌ام 2- اگر انسان‌ها اعم از زن و مرد در زیر سایه‌ی اسلام قرار گیرند ضعف‌هایشان برطرف می‌شود وگرنه بعضی ضعف‌ها در مردها هست که در زن‌ها نیست و بالعکس. موفق باشید
7632
متن پرسش
با سلام حضرت رسول با جسم مادی که شدت وجودی پیدا کرده بود به مسجدالاقصی رفتند؟منظور از اینکه سوار اسبی شدند چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌ها را باید با مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری حل کنید. تا روشن شود صورت های مثالی چه حکمی دارند. موفق باشید
7630
متن پرسش
با سلام حضرت رسول یک نفس ناطقه دارند و یک حقیقت نوری و فرموده اید از جنبه نفس ناطقه است که وحی را از جبرائیل دریافت میکنند و روحشان توسط عزرائیل قبض میشود.استاد گرانقدر آیا مقام نوری ونفس ناطقه حضرت رسول از یکدیگر جدایی دارند؟این موضوع را متوجه نمیشوم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: دو مقام است که در شخص رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جمع است و حضرت با عبادات خود با مقام نوری خود متحدند. موفق باشید
7629
متن پرسش
با سلام در پاسخ به سوالی فرموده اید:"وقتی بخواهیم آب را تجربه کنیم به H2o می‌رسیم، ولی واقعیت آب چیز دیگری است. آب آن کیفیت خاصی است که شما با آن روبه‌روئید"منظورتان از تجربه کردن همان تجزیه کردن آب است؟منظور از کیفیت آب همان سیال بودن و تری آب است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کیفیت حالتی است که انسان با روح خود می‌یابد. عموماً انسان‌ها در دنیای جدید در محدوده‌ی حسّ با موجودات برخورد می‌کنند. کتاب «عالَم انسان دینی» ابوابی را در این مورد باز می‌کند. وقت بگذارید و شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را دنبال کنید تا إن‌شاءاللّه در افق دیگری حاضر شوید. موفق باشید
7628
متن پرسش
با سلام در جواب سوالی فرموده اید:"شأن موجودات مادی تدریجی است و غیر از تصرفی است که با اراده‌ی کن فیکون در آن‌ها تصرف می‌شود."میشود این عبارت را توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به مباحث ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری که شرح داده شده رجوع فرمایید. موفق باشید
7627
متن پرسش
سلام استاد، ببخشید جسارت نباشد ، شما نمی خواین در کلاس های متاریدینگ شرکت کنید ؟ چرا ؟ فقط و فقط در راستای اهداف آینده ی انقلاب اسلامی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در عین آن‌که ابهامات زیادی نسبت به روش فوق برای بنده هست از جمله این‌که آیا به قول خود آقایان انسان واقعا در این روش قدرت حل مسئله را پیدا می‌کند. معتقدم ما بیش از آن‌که باید در حوزه‌ی کثرت‌ها قدرت جمع داشته باشیم باید خود را طوری تربیت کنیم که در حوزه‌ی عقل و قلب ورود نماییم که در آن حوزه‌ها اساساً حقایقی در معرض نفس ناطقه‌‌ی ما قرار می‌گیرد که ملکوت حوزه‌ی کثرت‌ها به حساب می‌آیند. با این‌همه تمرین بدی نیست و بهانه‌ای است برای سریع‌خواندن. فکر نمی‌کنم از نظر سنی و موضوعاتی که متوجه آن‌ها هستم بتوانم وارد این نوع آموزش‌ها بشوم. حتی در دوره‌ی مدیریت حافظه که شرکت کردم به جهت این‌که نتوانستم در آن فضا خود را نگه دارم اکثر مطالبی که از آن طریق به‌دست آوردم که به قول خودشان استفاده از نیمکره‌‌ای از مغز بود که تصاویر را ثبت می‌کرد، از دست دادم. موفق باشید
7626
متن پرسش
با عرض سلام. استاد دو تا سوال داشتم : 1)شما به وجود "چشم سوم" که وسط دو ابرو است اعتقاد دارید ؟ و آیا انسان های مؤمن هم آن را فعال می کنند یا خیر ؟ آیا می شه در جهت اهداف تمدن اسلامی این چشم رو برای تسریع مطالعه فعال کرد یا فقط مال آدم های بد هست ؟ 2) با سرچ توی اینترنت مطالب مثبت و منفی در رابطه با این چشم پیدا کردم ، لذا خیلی برام سؤال شده ، یک سری تمرین ها برای فعال کردن چشم سوم هست که در ادامه میارم ، به نظر شما این تمرین ها ممکنه که ایمان و آرامش ناشی از آن را در انسان های مؤمن مختل کند یا نه حتی کمک کننده ی ایمان هم هست ؟؟ نظرتان راجع به انجام این تمرین ها چیست آیا آسیبی به اشخاص مؤمن و سالک می رساند ؟ استاد ، این رو هم بگم که روزانه بیش از سه چهار هزار نفر تو همین شهر قم ، دو سه تا از این تمرین ها رو انجام میدن تا مطالعه ی بهتری داشته باشن ، نظر شما چیه ؟؟؟؟؟؟؟ ما هم انجام بدیم ؟؟؟ من الآن هر روز به مدت کمتر از ده دقیقه روی دو سه تاش وقت می ذارم ، خواستم اگر شما تأیید کنید مطمئن باشم که از قابلیت های طبیعی جسم انسان هست و با مسائل غیر الهی ارتباطی نداره. حتی حضور در نماز هم بیشتر میشه و اثرات مثبت دیگه ای هم داره. لطفا این سؤال رو پاسخ بدین چون هیچ کس دیگه ای نیست که ازش بپرسم و من به هیچ کس دیگه ای جز شما اعتماد ندارم و واقعا مستأصل شدم. تمرین ها : "تکنیک اول:چشمان خود را متقاطع کنید و به نقطه ای بین دو ابرو خیره شوید،اول با چشمان باز و سپس با چشمان بسته. تکنیک دوم:با چشمان باز به نوک بینی خود خیره شوید و سپس چشمان خود را ببندید. تکنیک سوم:شمعی را در مقابل خود قرار دهید و چشمان خود را متقاطع کنید.در این حالت شما دو شمع خواهید دید.سپس بر روی شمعی که برجسته تر و واضح تر است تمرکز کنید و یا این که به فاصله ای که بین دو شمع است،خیره شوید. تکنیک چهارم:هر دو دست را ببندید و لی انگشت اشاره،باز باشد.مانند زمانی که به جایی اشاره می کنید.حالا هر دو دست را در جلوی رویتان قرار دهید.انگشت اشاره ی سمت راست را دقیقا رو به روی چشم سمت راست قرار دهید و انگشت اشاره ی سمت چپ را جلوی چشم چپ هر دو انگشت،با چشم ها،حدودا 60 سانتی متر فاصله داشته باشند.حالا چشمان خود را متقاطع کنید ،شما باید یک انگشت را در بین این دو انگشت ببینید،با جلو بردن دو انگشت یا عقب بردن یا کاهش فاصله و یا افزایش آن،انگشت سوم را میتوانید ببینید.حالا روی انگشت سوم تمرکز کنید و به دقت آن را نگاه کنید تا به صورت انگشتی واقعی در بیاید. این عمل را تکرار کنید. با انجام این تکنیک،قدرت روشن بینی شما افزایش پیدا می کند. دقت کنید که این عمل باید در حالت خاصی از بدن شما انجام شود.یعنی ستون فقرات کاملا صاف باشد و گردن هم راست.نفس عمیق بکشید و خود را ریلکس کنید و بعد این عمکل را انجام دهید. تکنیک پنجم:در این تکنیک نیاز به فردی دارید. از او بخواهید به شما نگاه کند. حالا شما به چشمان او خیره شوید و چشمانتان را متقاطع کنید،شما همانند تمرین قبل،باید چشم سومی را در بین این دو چشم ببینید. این تمرین نیروی عظیمی را در چشمان شما ایجاد می کند و همچنین قدرت مغناطیسی و روشن بینی را در شما افزایش می دهد. تکنیک ششم:شیئی را در فاصله ای نزدیک خود قرار دهید.سپس به آن خیره شوید.حالا به سرعت جسم را از جلوی دید خود دور کنید و به نقطه ای که به جای مانده خیره شوید . با تارکردن چشمان خود بهتر خواهید دید.دقیقا جایی که جسم قبلا در آن جا بوده خیره شوید.به زودی شما تصویری را در این نقطه خواهید دید.اگر این اتفاق افتاد نشان دهنده ی این است که قدرت روشن بینی شما افزایش پیدا کرده است. تکنیک هفتم:شیئی را دور از خود قرار دهید . حالا به آن خیره شوید. سپس جسمی دیگر را بین چشم خود و آن شیئ دور قرار دهید ولی توجهتان بر روی شیئ قبلی باشد.این عمل را تکرار کنید انجام این عمل ، روشی بسیار عالی و موثر برای توسعه ی قدرت روشن بینی می باشد. البته سعی کنید زیاد بر چشمانتان فشار نیاورید و تمرینات به مدت طولانی نباشد". من خودم عین تمرین های بالا رو انجام ندادم چون اطمینان ندارم ولی دو تا از تمرین های مشابه آن چه در بالا آورده شده ، روزانه انجام میدم. واقعا از شما سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- این‌ها ساخته‌ی ذهن بعضی‌ها است که متوجه وجود روح یا نفس ناطقه و استعدادهای آن نیستند 2- روح ابعادی دارد که اگر به نور شریعت الهی فعّال شود انسان از مرحله‌ی نفس به مرحله‌ی قلب می‌رسد که با حقایق مرتبط می‌شود و باز اگر سیر خود را از کثرت به سوی وحدت ادامه دهد به مرحله‌ی روح می‌رسد و جنبه‌ی حقانی موجودات را می‌یابد. این نوع تمرکز و برکتی که به همراه دارد را مقایسه کنید با آن نوع تمرکز که نهایتاً انسان از بعضی از استعدادهای نفس ناطقه و جنبه‌های وحدانی او استفاده می‌کند بدون آن‌که راهی به سوی خد ا در آن باشد. بنده معتقدم دوستانی که مشغول این کارها شوند، واهمه‌ی خود را بر قلب خود حاکم می‌کنند و دیگر به این زودی‌ها به تعادل لازم برنمی‌گردند. این نوع تمرکز‌ها سیر به سوی اللّه را از آدم می‌گیرد. موفق باشید
7625
متن پرسش
با سلام. اینجانب فارغ التحصیل کاردانی معماری میباشم. از طرفی یک سال هست که نتیجه گرفتم وارد حوزه بشم ولی با مخالفت بسیار شدید پدرم مواجه میشم. پدرم میگه اگه رفتی دیگه هیچ حمایتت نمیکنم و راضی نیستم. از دفتر مرجع سوال کردم گفتند که اذن اولیا در انتخاب رشته شرط نیست ولی از نظر اخلاقی خیلی نگرانم.خیلی تحت فشارم نمدونم با این وجود باز هم وارد حوزه بشم و بعدش کم کم راضیشون کنم یا که قید حوزه رو بزنم و با توجه به علاقه ام به طب سنتی به عنوان معتمد دکتر روازاده عطاری باز کنم و در احیای این علم و خدمت به جامعه بکوشم و در ضمن ان شا الله خالصانه و بسیار جدی مطالب دینی و عرفانی را دنبال کنم تا هم به خودسازی رسیده و هم در جامعه (بسیج- حلقه های صالحین وجمع های مختلف) به ترویج و تبلیغ مشغول شوم؟ با توجه به اینکه به این نتیجه رسیدم که سربازی امام زمان(عج) در خارج از حوزه هم امکان پذیر هست ولی باز به طلبگی علاقه بیشتری دارم. به نظر جنابعالی استخاره کنم یا اینکه اگه پدرم باز هم مخالفت کردند وارد حوزه بشم؟ هدف حقیر چیزی جزء عبودیت و نوکری امام زمان(عج) نیست. با تشکر از نظر استاد محترم که من خیلی مدیونتان هستم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جواب شماره 7489 جواب داده شده موفق باشید
7622
متن پرسش
سلام علیکم حقیقت امر بنده پس از پایان تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه علمیه شدم و در تحصیلات حوزوی خود دغدغه نظام سازی و کمک در ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارم. اگر بنده هدفم از تحصیلات حوزوی مفسر شدن بود می توانستم به شما یا آیت الله جوادی مراجعه کنم و از شما برنامه بگیرم مثلا شما می فرمودید در کنار دروس ادبیات عرب، مطول هم بخوان که در نتیجه بنده هر چند شاید چهار سال هم وقتم صرف مطول میشد اما چون میدانستم در مسیر هدف است مشکلی نداشت. اما در زمینه نظام سازی و ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کسی در قله نیست که از او طلب برنامه کنم. از طرفی دیر به حوزه آمدنم به بنده زیاد اجازه سعی و خطا در روش ها نمی دهد. بنا بر این تصمیم گرفتم از شما به عنوان شخصیتی دغدغه مند در زمینه مذکور سوال کنم که به نظر شما وقت هایی که در روز و یا در تعطیلات وجود دارد و غیر درسی است را چطور صرف کنم تا بتوانم بعد از 14 یا 15 سال در زمینه نظام سازی نقش مفید داشته باشم و اصلا خود دروس را با چه دیدی مطالعه نمایم؟ چه برنامه کوتاه مدت و بلند مدتی داشته باشم؟به نظر شما برای رسیدن به پاسخ این سوال چه باید انجام دهم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال حوزه‌ی علمیه در این تاریخ یک جایگاه نظام‌ساز است حتی اگر جنابعالی امام جماعت یک روستا بشوید. ولی حتماً در کنار دروس رسمی حوزه رجوع کامل به حکمت و عرفان و قرآن لازم است. برنامه‌ریزی کنید وقتی دروس حوزوی‌تان کمی سبک شد در ذیل نگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری به عالم، از سه موضوع حکمت و عرفان و قرآن بهره‌ی لازم را ببرید، إن‌شاءاللّه به هدف خود به‌خوبی می‌رسید. موفق باشید
7620
متن پرسش
باسلام استاد در مورد استادمحمد شجاعی(موسسه منتظران منجی) که فرمودید مورد تایید است پس دو نفر به اسم مشابه داریم درسته ؟ یکی آیت الله استاد محمد شجاعی نویسنده مقالات و یکی استاد محمد شجاعی که روحانی نیستن!؟ آیا آیت الله استاد محمد شجاعی هم موسسه خاصی دارند؟در قید حیاتند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه محمد شجاعی مؤسسه‌ی خاصی ندارند ولی در بسیاری موارد جناب استاد محمد شجاعی مطالب حضرت آیت‌اللّه را مطرح می‌کنند. آری حضرت آیت‌اللّه محمد شجاعی«حفظه‌اللّه» در قید حیات‌اند و چندین سایت مطالب و سخنان ایشان را در معرض دید علاقه‌مندان به مباحث اخلاقی و عرفانی ایشان قرار می‌دهند. موفق باشید
7619
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز میخواستم اطلاعاتی در مورد عالم ذر کسب کنم لطفا راهنماییم میفرمایید؟ با سپاس فراوان-بادافره
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» در مجلدات تفسیر قرآن به قرآن و در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف نکات خوبی دارند. موفق باشید
7618
متن پرسش
سلام علیکم آیا امکان دارد که قوای ذهنی عارف کامل که در مقام سیر فی الخلق به الحق و موظف به دعوت مردم به حق است در اثر کهولت سن یا دیگری بیماری ها آنچنان دچار ضعف شود که از تشخیص حق و باطل در سیر عملی خویش باز بماند و باعث گمراهی مردم شود؟ البته ما این را در مورد هیچ کدام از معصومین سراغ نداریم. اما در مورد غیر چهارده معصوم آیا برای کسی که به این مقام شامخ عرفانی رسیده باشد چنین عارضه ای ممکن است یا این که چنان مقامی بالضروره از هر نقصی که مایه خطای در تشخیص باشد نیز جلوگیری میکند؟ سوال از این جهت حساس است که اگر بپذیرم عارف کامل در اثر کهلوت سن یا بیماری دچار چنین عارضه ای شود تبعا شایستگی اقامه حق در خلق را نخواهد داشت. اما آن چه ذهنم را به این سوال مشغول کرد این بود که علامه طباطبایی که البته مثل مرحوم حضرت امام (ره) قیام اجتماعی به حق نداشتند در انتهای عمر حواسشان درست کار نمی کرده و دچار نقصان حافظه شده بودند البته نمی دانم آیا آن مقامی را که برای حضرت امام با تمام لوازمش محقق می دانیم برای حضرت علامه هم محقق می دانیم یا نه. نظر ما در مورد خود امام (ره) این است که ایشان تا آخر عمر حتی در سال های پایانی که قلبشان با باطری کار می کرده است نیز از لحاظ قوای ذهنی و حواس در سلامت کامل بوده اند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سیر بالحقِ فی الخلق، انسان تنها احکام الهی را در میان خلق اظهار می‌کند هرچند ممکن است حواس ظاهری او از بیرون چیزی را نگیرد و حتی مثل علامه تشنگی بدن و نیاز به آب را احساس نکند ولی در همان حال اگر از ایشان سؤال شود در اظهار حق کوچک‌ترین نقصانی ندارند. در مورد حضرت امام می‌توان گفت چون در سیر بالحق فی الخلق مأمور توجه به جزئیات امور اجتماعی بودند می‌توانستند حکم حقانی آن امور را هم مطرح کنند. موفق باشید
7617
متن پرسش
سلام علیکم. برخی نرم افزار ها هست با عنوان آموزش پرواز روح و آموزش تله کینزی و... مثلا در مورد آموزش پرواز روح یک سری از راههای مدیتیشن را میگوید ، مثلا میگوید در جای کم نور بروید ، از صداهای اطرف قطع توجه کنید و ... در نهایت روحتان از بدنتان جدا میشود و میتواند به کهکشان و هر جا که دوست دارید بروید و... در مورد تله کینزی نحوه حرکت اجسام با نیروی ذهن را آموزش میدهد. به نظر میرسد تمام اینها از جنبه ی نفس غافل هستند و ذهن را با نفس اشتباه گرفته اند. علی ای حال آموزشی میدهند که میتوانی از بدنی مادی بیرون آمده و به جاهای دیگر بروی و... نظر شما چیست؟ آیا انجام مراحل آموزش این نرم افزار ها مفید میباشد و یا وقت هدر دادن استعداد و وقت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ابداً مفید نیست زیرا ذهن ما مشغول امور وَهمی می‌شود و از صعود قلب تا اُنس با حقایق محروم می‌گردد. موفق باشید
7616
متن پرسش
سلام علیکم. مدتی است که قبل از خواب مسبحات میخوانم و حالات خاصی برای بنده رخ میدهد ( البته نمیدانم این حالات برای خواندن مسبحات هست یا خیر ولی این اتفاقات بعد از خواندن سوره مسبحات رخ داده است). اولین حالاتی که برای بنده رخ داد این بود که هنگام خواب وقتی که چشم خود را بستم نورهایی که پرشدت و کم شدت میشدند مشاهد کردم ( در حالی که چشمم رو بسته بودم و تازه میخواستم بخوابم) نگها احساس کردم نیرویی دارد دستم را حرکت میدهد، ناگهان دستم بلند شد و دوباره به سر جای اولش برگشت ، بعد ان دستم ، بعد پاهام و سپس چشم هام حرکت کردند و باز و بسته میشدند. اولش ترسیدم ولی بعد برایم عادی شده است. تا وقتی که بخواهم اختیار بدنم در دست خودم بود اما وقتی بدنم رو شل میکردم و اختیار را بر میداشتم خودش کم کم شروع به تکان خوردن میخورد و حرکت میکرد. الان مدتی است که کنترلم بیشتر شده و دیگر بدنم بدون اختیار تکان نمیخورد بلکه مثلا اختیار میکنم دست بلند شوم دستم با نیروی دیگری غیر از نیروی بدنی بلند میشود. ( البته فشار زیادی به دستم وارد میشود) خواستم بدانم این حالت ها آیا خوب است یا بد؟ اگر خوب است چکار کنم تا کامل ترش کنم و اگر ناقص است چگونه درمانش کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نباید وارد این حالات شوید وگرنه راه برای شیطان باز می‌شود و در بدن‌تان تصرف می‌کند. با اراده‌ای که از طرف خدا به شما داده شده است و در ذیل نور عقل و شرع عمل کنید و بدن‌تان را در اختیار هیچ اراده‌ای قرار ندهید. موفق باشید
7613
متن پرسش
با سلام آیت الله صافی گلپایگانی در رابطه با کنگره بزرگداشت مولوی فرموده اند: افرادی که کنگره بزرگداشت مولوی را در ایران برگزار کرده­اند ، باید از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خجالت بکشند...آیت الله نوری همدانی نیز فرموده اند که کتاب شعر مولوی از نظر ادب و تمثیل قابل استفاده است، ولی در این کتاب" انحرافات" بسیاری وجود دارد که با اصول و عقاید ما همخوانی ندارد. ....با توجه به سخنان این بزرگان ما شاهد استفاده زیادشما از اشعار این شاعر هستیم .!این تناقض را در رابطه با شما چگونه حل کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این موارد خوب است که نظر افرادی که عموماً مقصدهای اصلی عرفان مولوی را می‌شناسند و برای فهم مقاصد او وقت گذاشته‌اند رجوع فرمایید. به عنوان مثال مقام معظم رهبری در جلسه‌ای که با شعرا داشتند این‌طور می‌فرمایند: « مثنوى همان طور که مولوى مى‏گوید: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین» و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقیده بود».( در دیدار با شعراء در سال 1387- ) البته این بدین معنا نیست که مولوی از نظر فقهی شیعه باشد به نظرم بهترین تعبیر از آیت اللّه جوادی است که می‌فرمایند: محی‌الدین و مولوی در عقیده بسیار به شیعه نزدیک‌اند ولی از نظر فقهی سنی مذهب می‌باشند. در این مورد و برای بررسی بهتر می‌توانید به کتاب «روح مجرد» آیت‌اللّه حسینی طهرانی رجوع فرمایید. البته بنده نمی‌دانم انگیزه‌ی برگزارکنندگان آن جلسه چه بوده است زیرا به‌راحتی می‌توان از اشعار مولوی سوء استفاده کرد و یک نوع اباحه‌گری را به میدان آورد. موفق باشید
نمایش چاپی