باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابها را در نمایشگاه کتاب تهران - دفتر نشر معارف (آثار استاد طاهرزاده) سالن 2 – راهروی 7- غرفهی 522 میتوانید پیدا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینکه افقی از اینگونه معارف را در مقابل خود و کاربران میگشایید، بهعنوان اولین قدم کار خوبی است و بنده نیز در آن کتاب، طرحِ موضوع کردهام و جای بحث مفصل آن در آنجا نبوده است، تا اینکه بحمداللّه در مباحث جلسات چهارشنبه در شرح کتاب شریف «مصباح الهدایه» عرایضی در مورد اسمُ اللّه اعظم و نسبت آن با خلیفة اللّه، شده است که إنشاءاللّه زمینهی فهم اینگونه روایات خواهد شد. موفق باشید
حرف حق همان است که ایشان فرموده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفيّاً؛ فَاحبّبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اعْرَف»؛[1] من گنجى مخفى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق كردم تا شناخته شوم. معلوم میشود خداوند را باید در مظاهر او شناخت وگرنه شناخت خدا، شناخت مفهومی و ذهنی خواهد بود. و عالیترین مظهر حضرت حق، آدم بود که در وصف او میفرماید: «علّم آدم الاسماء کلّها» و به تعبیر آیت اللّه محیالدین الهی قمشهای؛ «جرمش آن بود که در آینه، رویِ تو ندید / ور نه بر بوالبشری، ترکِ سجود اینهمه نیست». یعنی جرم شیطان آن بود که در آینهی آدم، انوار الهی را ندید، وگرنه برای ترک سجده به آدم که خروج از ساحت ربوبی را در پی نخواهد داشت. روش شیطان شبیه تفکر وهّابیون است که متوجه نور خدا در مظاهر نیستند و آن را شرک میدانند و به همین جهت مثل شیطان، خود را میبینند و «أنا خیرٌ منهْ» سر میدهند و چون نگاه به خود، با ناتوانی همراه میشود، تکیه به غیر خدا برایشان پیش میآید و به اسلحهها و آمریکا تکیه خواهند کرد. موفق باشید
[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 84، ص 199- شرح مقدمهى قيصرى، آشتيانى، ص 1225.
- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند مقام عصمت را موهبتاً و به صورت غیر اکتسابی به ائمه«علیهمالسلام» میدهد و آنها باید در این دنیا در عین داشتن گرایشهای بشری و اختیار و انتخاب، آن را حفظ کنند. ولی ما با ترک گناه، آرامارام میتوانیم به عصمت نزدیک شویم. در رابطه با اعتقاد به وجود انسانهايى كه خداوند به نحو خاصى برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است. شيطان مىداند كه از بين بندگان خدا فقط يك گروه هستند كه هيچ ابزار و امكانى براى گمراهى آنها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض كرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعين، الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[1] به عزت تو همه را گمراه مىكنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آنهايى هستند كه خداوند در آنها تصرف خاصى دارد و هيچكس در آنها سهمى ندارد تا شيطان بتواند در آنها تصرف كند. اگر به معنى «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص بودن غير «مخلِص» بودن است. همّت براى خوبشدن مربوط به مخلِصين است و نه براى مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگانى هستند كه خداوند براى خود خالص كرده و هيچكس در آنها سهمى ندارد، بلكه آنها به دليل مخلَص بودنشان آينه ى خواست و رضايت خدايند و هركس خواست رضايت خدا را جلب كند، بايد حركات و افكار و عقايد آنها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يك مقام اكتسابى نخواهد بود، بلكه موهبتى است، هرچند آنها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبى مشكلترين كار ممكن براى بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است كه يك لغزش نبايد از آنها سر بزند. در همين رابطه است كه عارفان گفته اند:
|
محنت قرب ز بُعد افزون است |
جگر از محنت قربم خون است |
|
|
هست در قرب همه بيم زوال |
نيست در بعد جز اميد وصال |
|
حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالك را خون مىكند كه با يك خطا از آن مقام سقوط مىنمايد. موفق باشید
[1] ( 1)- سورهى صاد، آيات 82 و 83.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مذاکره مسلّم چیز بدی نبوده و نیست و همین طور که مقام معظم رهبری در جلسهی با دانشجویان فرمودند مسیر مبارزه با استکبار عین هویت ما است و خطری که در پیش است از این جنس است که دولتمردان از این موضوع غفلت کنند و عملاً هویت انقلابی ما در ذیل فرهنگ غربی تحلیل رود و از این به بعد است که باید رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» را با دقت زیاد دنبال کرد و مواظب بود سخنان ایشان در ذیل توافق با 5+ 1 به تحریف گرفتار نشود. لذا ملاحظه کردید که در جواب نامهی رئیس جمهور، باز ایشان موضوع عدم اعتمادبودنِ بعضی از آنها را به میان کشیدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی طبق حرکت جوهری، قوههای عالم ماده بالفعل شود آن عالم به مجرد تبدیل میشود و طبق تحقق مراتب وجود، عالم ماده دیگری با تجلی مرتبهی بالاتر جای عالم ماده را میگیرد، به همان معنایی که در روایات داریم تا حال هزار هزار آدم خلق شده زیرا هزار هزار دنیا خلق شده که حاکی از کثرت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «خار خار» را به معنای اشتغال ذهن به چیزی خارج از منظور معنا کردهاند و در عین آنکه به نظرم در مورد «اشتر آمد این وجود خار خار» سخن شما درست است. مثنوی نرم افزار گنجور همانطور نوشته که در کتاب آمده. با این همه پیشنهاد شما منطقیتر است و إنشاءاللّه به مسئولان امر تذکر داده میشود. موفق باشید
