بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت حاج آقا، استاد بحثی که خانم لطفی راجع به رجعت الان د رکانالشونه، بنده روی قبور شهدای گمنام هم می‌بینیم نوشته رجعت، این رجعت بالون رجعت یکیه؟ حاج آقا ما کجاییم؟ باید کجا باشیم، شما گفتید این که در تلویزیون برنامه پس از زندگی میگه اینا برگشتن این طور نیست من تو این زمینه مطلب میخام. صحبت حجه الاسلام عابدینی هم گوش دادم, استاد مطلب دیگه یکی از کتابهای علامه حسن زاده راجع به انواع سلسله سادات بود، همش میگم علامه چی میدیدن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نوع رجعت، رجعتی است که فرد متوفی دوباره به دنیا برمی گردد تا در نهایتی که باید حاضر شود، حاضر گردد و یک نوع رجعت، رجعت فکر و فردی است که رحلت کرده و یا شهید شده. آری! ممکن است حاج قاسم سلیمانی به صورت رجعت نوع اول، رجعت نکند ولی در آینده از نظر فکری، حاج قاسم ها داریم به عنوان روح و روحیه ای که ایشان در خود داشتند. موفق باشید

34896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: سخنان جناب عالی را در برنامه کلمه شنیدم. بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. تصمیم گرفتم به جای همه جویندگان حقیقت، از شما تشکر کرده باشم، و از شما تقاضا دارم به همه ما دعا کنید. شاید ما هم بتوانیم احساس حضور پیدا کنیم. ولی نمی‌دانم آیا این احساس حضور فقط بودن است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظر به بودن خود، حضوری بیکرانه برای‌مان به ظهور می‌آید و در این رابطه خوب است رجوعی به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» که هر دو همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست، بیندازید. إن‌شاءالله راه‌گشا خواهد بود. موفق باشید

34878

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: طاعاتتون قبول. ۱. بنده آنقدر ترس از آینده و انتقام خدا بخاطر هر اشتباهم دارم که نمیتونم با خدا رابطه عاشقانه برقرار کنم و همیشه می‌ترسم خدا بخاطر فلان حرفی که گفتم فلان بلا رو سرم بیاره، به جای مراقبه خیلی زیاد سرزنش می‌کنم خودم رو. میشه کمکم کنید که بتونم راه درست رو در پیش بگیرم؟ ۲. هر وقت میخوام جایی برم از قبل تصمیم می‌گیرم که کم حرف بزنم، ولی توی عمل که قرار می‌گیرم موفق نمیشم، وقتی هم موفق میشم همه ش فکر می‌کنم بقیه از دستم ناراحت شدند و فکر کردند تحویلشون نگرفتم. خلاصه که درگیرم. اگه میشه راهنماییم کنید، یا اینکه بفرمایید کدوم کتاب رو بخونم یا کدوم صوت رو گوش بدم. تشکر از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه در رشد معارف دینی و تدبّر در قرآن تلاش کنیم، بهتر می‌توانیم از این نوع افکار رها شویم. ۲. پیشنهاد می‌شود مدتی با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» مأنوس باشید، إن‌شاءالله در فرصت لازمی که روح انسان نیاز دارد حاضر می‌گردید و از این نوع صفت‌ها که نگران آن هستید، آزاد می‌شوید. موفق باشید

34657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه، حقیقتا انقلاب اسلامی یک جریان انسان ساز هستش ولی سوال این هستش که آیا توان تامین همه نیازها را دارد یا خیر؟ واقعا عدم شفافیت ها و تکیه به وعده ها بچه های انقلابی را در مواجه با عموم مردم دچار ضعف کرده. به عنوان مثال بحث امروز جامعه در زمینه اقتصادی آیا شرایط مبتنی بر جنگ دشمن است و مثل جنگ امنیتی بعد از روشن شدن حقایق و مبارزه با سر شبکه ها و لیدرها شرایط به روزهای عادی بر می‌گردد و یا نه نبود زیر ساخت‌های مناسب، نوع مصرف و نگرش حکومت باعث بروز شکاف اقتصادی شده و روز بروز عرصه را برای مردم تنگ تر می‌کند. آقای قديري ابیانه سخنرانی یک ساعته با عنوان جهاد تبیین دارند که طبق آمار و ارقام درآمدهای کشور را محاسبه کرده و میزان قدرت مالی دولت را بیان می‌کند که اگر باور کنیم شرایطی که بیان کردند نتیجه اقتصاد ضعیف تر در آینده و با توجه به مدل زندگی عموم مردم که درگیر کثرت ها شدند نا امیدی می‌شود حاصلش. حال سوال بنده این است که ما باید خودمان را برای این روزهای سخت اقتصادی آماده کنیم و دنبال حقیقتی فراتر از مادی‌گرایی باشیم و زاهدانه زندگی کنیم و یا اصلا حساب کتاب امثال آقای قديري واقعیت ندارد و یا همه واقعیت نیست به هر حال امروزه بچه های انقلابی که تمام قد با اطمینان از آقای رئیسی حمایت کردند و شرایط فعلی باعث سرکوبشان شده و دلیل و برهان قبول نمی‌کنند از این سرمایه های حقیقی انقلاب واقعا چاره چیست؟ باور کنید فقط وعده صبر می‌دهیم به مردم و آینده نزدیک که همه چیز خوب میشه و ما این حرفها را از خودمان نمی‌زنیم از صحبت‌های حضرت آقا و بعضا خود شما به مردم انتقال میدیم ولی هنوز مردم در سفره خود چیزی لمس نکردن. تشکر از صبر شما اگر مایل بودید تا صوت آقای قديري را بفرستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این امری است که همه نیروهای انقلاب با زوایای مختلف در تلاشند تا انقلاب از این بحران نیز بگذرد و با روحیه آقای رئیس جمهور امید چنین امری هست، وقتی انقلاب اسلامی در رشد همه ابعاد انسانی رشد کند که ذات انقلاب اسلامی نیز چنین است. در همین رابطه شب گذشته عرایضی شد، خوب است که به صوت آن جلسه توجهی بفرمایید. موفق باشید

https://eitaa.com/matalebevijeh/13080

33358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز: بنده جلسات شرح حدیت عنوان بصری رو گوش کردم قبلا هم درباره ضرورت کنترل بطن و جوع مطالبی رو خونده بودم. سوالم از محضر شما اینه، بنده وقتی روزه مستحبی می‌گیریم و مدتی معده ام رو خالی نگه می‌دارم بعد از چند روز تکرار حالت لطافت و رقّتی بهم دست میده اشکم به راحتی سرایز میشه درحالی که در اوقات معمول سال درگیری و تشتتم به قدری زیاده که در روضه هم کمتر اشک می‌ریزم. خواستم بدونم این لطافت و حال گریه کاذب و موقت هست؟ نشانه خوبیست؟ باید تا آخر عمر ادامه بدم یا نه؟ اصلا حال محل اعنتا هست؟ و دیگه اینکه تا کی باید ادامه بدم ته منتج به نتایج خوب برام بشه. ممنون از شما و عوامل سایت خوبتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، حالت خوب و برکتی از طرف حضرت حق است. البته باید اعتدال رعایت شود. موفق باشید

37666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خداقوت، برای تغییر ملکه گناه باید چه کنیم؟ از کجا شروع کنیم؟ می‌دونم که نباید ناامید شد، ولی کثرت تلاش‌های به نتیجه نرسیده داره خیلی اذیتم می‌کنه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر شما باد دنبال‌کردنِ معارفی که از طریق معرفت نفس پیش می‌آید که می‌توانید از طریق همین سایت دنبال بفرمایید. موفق باشید

37593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: می‌خواستم نظر جنابعالی را در مورد تعطیلی شنبه ها بدانم؟ این نظر آیت الله حعفر سبحانی: مخالفت قاطع آیت‌الله سبحانی با تعطیلی روز شنبه؛ تجدید نظر شود. بسم الله الرحمن الرحیم محضر محترم نمایندگان مجلس شورای اسلامی - دام تاییداتهم با اهداء سلام، موفقیت همگان را از خداوند متعال خواهانم. تصدیق می‌دهد؛ تعطیلی روز شنبه که در مجلس به تصویب رسید از لحاظ داخلی و خارجی قابل ملاحظه است. از لحاظ خارجی: در چنین روزهایی که دشمن صهیونیست فزون از هفت ماه، به نسل کشی پرداخته و هزاران شهروند غزه را به خاک و خون کشیده است آیا صلاح است در چنین شرایط روز تعطیلی دشمن که شنبه است، در جمهوری اسلامی ایران نیز به رسمیت شناخته شود. دنیای خارج که چشمانشان به ایران اسلامی باز است در این مورد چگونه داوری می‌کنند و آیا این نشانه غلبه فرهنگ غربی نیست؟ از نظر داخلی: ۱. استدلال آقایان بر تعطیلی روز شنبه با منطق آنان همخوان نیست می‌گویند: «اقتصاد ایران با اقتصاد جهان پیوند ناگسستنی دارد باید کاری کرد که بیشترین روزهای هفته، این پیوند بر قرار باشد» این سخن بسیار منطقی است ولی دلیل بر تعطیلی روز شنبه نمی‌شود، چون در چنین روزی دنیای خارج نیز تعطیل است. این منطق ایجاب می‌کند که روزهای پنجشنبه که روز کاری بوده، بیشترین فعالیت را داشته باشد که دنیای خارج نیز فعال است؛ آقایان به جای اصلاح علت سراغ معلول رفته‌اند و سبب آن این است که می‌خواهند تعطیلی هفته از یک روز به دو روز افزایش یابد. و مسئله ارتباط با خارج در درجه دوم است. ۲. در خمیره هر ایرانی روز شنبه روز کاری است، مصوبه مجلس بر تعطیلی شنبه، شنا بر خلاف مسیر آب است و اگر هم اقلیتی تعطیل کنند اکثریت از آن پیروی نمی‌کنند و این سبب می‌شود که در جامعه دو دستگی پدید آید که ضرر آن کمتر نیست. ۳. سال‌هاست که بر اثر یک رشته تبلیغات، روز پنجشنبه حالت تعطیلی به خود گرفته و با تصویب تعطیلی روز شنبه، شمار تعطیلی هفته به سه روز خواهد رسید و با بحران تولید که کشور با آن روبروست کاملاً در تضاد است. ۴. در اصل ۱۷ قانون اساسی، تکلیفِ تعطیلی هفته روشن شده است : «تعطیلی رسمی هفتگی روز جمعه است». باز در این مورد ملاحظاتی است، به همین مقدار بسنده شد امید است تجدید نظر شود. ✍قم ، جعفر سبحانی ۲۸ اردیبهشت. اگر شما هم در کلیت مخالف این طرح هستین جسارتا چرا از شما مطلبی در این مورد قبل و بعد در کانال مطالب ویژه منتشر نشده؟ بخصوص با توجه به ضربه مهلکی که به رشد تولید وارد می‌کند و در نهایت تورم وارد می‌کند. با تشکر - التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این شأن چهره‌هایی مانند آیت الله سبحانی است که این‌طور موضع‌گیری کنند و به نظر بنده نکات خوبی را مطرح فرموده‌اند و فکر نمی‌کنم سخنان و یا موضع‌گیری‌های امثال بنده نقشی در تصمیم‌گیریِ شورای نگهبان داشته باشد. موفق باشید

37413
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی و عزیز وقتتان پر برکت: مطالبی که در زیر آمده صحبتهای عده ای از دوستان هست که بنده انتقال می‌دهم، البته شخصا هم بعد از جریان آقای امید دانا همین نظر را نسبت به آقای علیزاده دارم و جنبه احتیاط را رعایت و مانند قبل که کلیپهای آقای امید دانا را از مطالب ویژه نشر می‌دادم، در مورد آقای علیزاده این کار را انجام نمی دهم 👇👇صحبت تعدادی از دوستان یه مساله‌ای رو بعضا سوال داشتند و برخی تذکر و اعتراض یه مدت کانال مطالب ویژه مکرر مباحث امید دانا را ارسال می‌کرد، علی‌رغم هشدار بعضی نیروهای انقلابی بر ناسالم بودن ایشون تا اینکه علنا وضعیت این شخص مشخص شد. الان هم در مورد اپیزودهای آ.علیزاده همین طوره در مورد ایشون هم احتمال فتنه و... وجود داره و متاسفانه مدام در کانال و با متن‌های استاد مطلب گذاشته میشه آ.علیزاده با تخریب برخی مسئولین به اسم حمایت از نظام، در مقابل فرمایشات آقا عمل میکنه، تحلیل‌های غیر منصفانه داره و... متاسفانه کثرت پستهای علیزاده با زیرنویس استاد طاهرزاده، وجاهت مناسبی نداره در مورد امید دانا و بعضی کلیپها و پستهای استاد هم من خیلی اعتراضات دریافت کردم این اعتراض رو یه عده نسبت به عدم تشخیص صحیح یا مسامحه یا سهل انگاری یا دقیق رؤیت و فهم نکردن دارن یعنی صرف بیان ظاهری نسبت به حمایت انقلاب نباید اینقدر ساده‌انگارانه تلقی بشه، اون هم در شرایط فتنه‌های عمیق امروز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مکرر عرض شده  از جمله در پرسش و پاسخ‌های شماره ۳۴۶۸۰ و۲۶۰۷۴ ، بنا بر این نیست که ما مقلد کسی باشیم، ولی اندیشه هر انسانی او را دعوت می‌کند که سخنانی که ارزش نشان‌دادن به غیر را دارد، متذکر شویم. مگر آن‌جایی که آقای امید دانا مطالب خوبی در رابطه با رهبر معظم انقلاب گفتند را می‌توان انکار کرد؟! و یا آن‌گاه که سخنانی گفتندکه ارزش همراهی با ایشان را نداشت، مگر جز این است که باید آن سخنان را نقد کرد؟! البته تصور بنده آن است که تازه آقای علیزاده را نباید با آقای امید دانا مقایسه کرد. با این‌همه آن‌جایی که ایشان نکات دقیقی نسبت به موقعیت انقلاب اسلامی و ایرانِ امروز مطرح می‌کنند؛ نکاتی است که خوب است رفقای انقلابی ما در جریان آن باشند حتی ضرورت دارد که متوجه باشند در میدان تفکر اهل نظر چه می‌گذرد و اگر ملاحظه فرموده باشید آن‌گاه که پیشنهاد می‌شود که آن سخنرانی خاص از آقای علیزاده مورد توجه قرار گیرد، سرفصل‌های آن سخن مورد تأکید قرار می‌گیرد. و بر عکس، با توجه به این امر بنده صد در صد با صحبت‌های اخیر ایشان تحت عنوان «بازگشت گشت ارشاد چه تبعاتی دارد؟» درچهارصد و شصت و نهمین اپیزود رادیو جدال کاملاً مخالف هستم. و ایشان در نهایت بی‌انصافی نسبت به دولت جناب آقای دکتر رئیسی سخن گفتند. موفق باشید           

37330

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: در تفسیر سوره مرسلات اشاره به آیه ای کردید که مضمون آن بر تنهایی انسان اشاره می‌کند و فرمودید یکی از چند آیه ای است که من برای خودم یادداشت کرده ام میشه بفرمایید کدام آیه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به یاد ندارم ولی در قرآن داریم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» (تحریم/6) اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏‌كنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند(به طور كامل) اجرا مى‏ نمايند! علامه طباطبایی در ذیل این آیه در رابطه با مراقبه از نفس خود و اطرافیان نکات خوبی دارند. موفق باشید

37090
متن پرسش

۱ـ ما کجا تعلق پیدا می‌کنیم ؟ و در این تعلق دوست می‌داریم و غم و اندوه و شادی و سرنوشت چیزی یا کسی را به عهده می‌گیریم؟ بی تابش می‌شویم و بی قرار از دست رفتن اش؟ عشق می ورزیم و عاشقانه دوستیِ مان را به رخ هم می‌کشیم؟  گاه تعلق ها از صورت و ظاهر و موقعیت و شرایط و جایگاه و سود و منفعت ماست و گاه تعلق ها از اتفاقیست و در پی حادثه ای ما کسی یا چیزی را میابیم و تعلق پیدا می‌کنیم، و در برش پناه می‌جویم و متعلق لحظه های اضطرار و نا بسمانی ما می‌شود. گاه تعلق ها فطری است و یگانه با وجود ما در آمیخته اند همچون مادری به فرزندی یا که هم حب و عشق ما به معبودی ازلی که قدرت لایزال دارد و معلول علت های ماست. گاه تعلق ما نشأت در وابستگی و عادت ما دارد و فقر وجودی ما و طلب آسودگی و راحتی ما مانند تعلق ما به تکنیک و تکنولوژی و لوازم جهان ما. اما گاه تعلق به آینده داریم آینده ای که نیست و هیچش پیدا نیست روشن نیست و آمدنش حتمی نیست مبهم است و گنگ غریب است و نا آشنا اجمال است و ناگفتنی و... تعلق ما به آینده آینده ای غیر از آنچه که هست و بوده است شاید تعلق ما به جهان آرمانی و مطلوب ما. ما مردمان بی تعلقیم و بریده از هر تعلقِ فطری و وجودی به چیزی و کسی تنها تعلقمان ظاهر و صورت بیرونی ماست که از بین نرود و نکند حرف و سخنی یا که هم تکانهٔ مرگ خانه عنکبوتی بیرون ما را ویران کند. ما متعلق به کدام آینده ایم و کجا رنگ روشن آینده را به بوم نقاشی خیال می آوریم و در تعلق به آن می‌جنگیم و می‌سازیم و صبوری می‌کنیم و فکر می‌کنیم و شعر و هنر و ادبیات و فلسفه را در تعلق به این آینده می آزماییم؟ ما بی تعلق و بی نسبت فرو افتادیم در این جهان و هر روز وجود خود را به تعلق های رنگارنگ می آزماییم و از هرشکست، تعلق دوباره می‌جوییم و بازی به راه می اندازیم. ما بی تعلق به گذشته و راه چند هزار ساله فرهنگ و هنر و تفکر دینی خویشیم و هرچه داشتیم و نداشتیم را نمی‌جوییم و نخواهیم جست که چشم یافتنش را هم نداریم. اما گاه ما هم، رنگ و پی تعلق می‌جوییم به یکدیگر و به وضع و حال و هوای زمانه مان، و در این تعلق وجود هم را پاس می‌داریم و در آیینه همدیگر متعلق به آرمان آینده مان امید میابیم و وجود دل کندن و رفتن به آنچه باید باشیم و می‌خواهیم باشیم میابیم، و از خود و یکدیگر به پرسش می افتیم که کجا بودیم؟ و کجا هستیم؟ و آیا به کجا می‌رویم؟ و ریشه خود را می‌جوییم و غربال می‌کنیم داشته و نداشته مان را و عزم و همت هایمان را رنگ آینده می دهیم. نگاهی بیندازیم و ببینیم کجا ما طعم این تعلق را یافتیم؟ کدامین ایام و در کدامین روز یا کدامین نیمه شب؟ خون کدامین شهید و شهادتش به راهی که باید در پیش بگیریم؟ عید و عزا و شهادت چه کس؟ و در آخر در آیینه کدامین سخن و وجودِ پیری راهبر و رهبر؟ آری آیا چه وقت و زمان ما خود را به یاد آوردیم؟ ۲. شاید انقلاب اسلامی ما یاد آور تعلق ما و توبه مردمی ما به تاریخ چند ده هزار ساله انبیا است و هر کس این تعلق را یافت چشم مرگ اندیش یافت و کوره راهی به راهِ بنایِ عالم دینی در جهان امروز  و در این تعلق عقل و قلب و خیال انسان جدیدی را به چشمان بشر جدید ظاهر کرد. ما همه در پی تعلق و یگانگی به حقیقتیم و در این راه آزمایش و مبتلا می‌شویم و راستی چگونه راه تعلق و یگانگی با حقیقت نا پیدا آینده انقلاب را بجوییم؟ این آینده چیست و چگونه قلب و خیال و عقل ما تعلق به آن می یابد؟ و در تعلق به این آینده عزمِ اصلاح و تغییر و تحول وضع نابسامانمان را میابیم ؟ ۳. هنر و هنرمندان در هر عصر و تاریخ گواه و پرتو آیینهٔ آیندهٔ هر زمانه اند. هنر در عصر ما محجوب در تکنیک و روش، پوشیده و محجوب است و جز با تفکر و پرسش و جانی دردمند و متعلق به جهان دیگر از این حجاب عبور نخواهد کرد و فرم و صورت جدید به قالب ها و روش های مرسوم هنر امروز نمی‌دهد و نوید و بشارت هیچ آینده و عالم دیگر را بر ما نمی دهد. راه هنرمندی که امروز خود را متعلق و درد مند به حضور در تاریخ انقلاب می‌داند توأمان با شناخت و معرفتی قلبی و حضوری و فلسفی از جهان امروز است و اگر خود از پیچ و خم و زرق برق دنیای خویش وا ننهاده باشد و وارسته نباشد چگونه چون آیینه، قلب و خیال خویش را آیینه آینده جهان خود کند و بشارت دهد؟ جهان ما هر آنقدر که با انقلاب اسلامی راه جدید خویش را آغاز و نوید انسان جدیدی را داده باشد، هر چه باشد پر از آشفتگی و پریشانی و نا بسامانی است و انسان هایی که در بی راهه های جهان جدید راه خویش گم کرده و در بازی خاموش ناشدنی این جهان اسیر و در بند اند. و اگر هنرمند از مکر و حیله پیچ و تاب های این جهان آگاه نباشد و وارسته از این جهان به سر نبرد و خود متعلق به جهان آینده نباشد چگونه وجود خویش را همچون وجودِ آیینه کند و عهده دار تذکر و معرفت و بشارت و آینده حضور این انسان مغفول کند؟ هر آنکس که بدین راه تعلق بسته خود را مهیای غربت و تفکر و دشواری کرده که این راه، راهِ نامرسوم و نا مشهور انسان های جهان ماست به قول درویش و شاعر پیر ما به دیوانه ها بیشتر ماند تا عاقلان و معیشت اندیشان پیرامونمان. بشر امروز عوام زده و همچون فرد واحدی در نقش های مختلف جهان تکنیک و سازمان و مدیریت و مهندسی و...منتشر شده و تنها تفاوت اش علاقه و استعداد و خلق و خوی گاه تند و گاه آرام روانشناسی اش است و گویی وجود این بشر به یکسان توزیع و تقسیم شده است و این انسان در وجود فرد واحدیست که تنها تعلق ها و وابستگی های گوناگون تکنولوژیک دارد. آیا انقلاب اسلامی ما صراط مستقیم حضور دینی ما در بستر تاریخ ایرانی اسلامی ما نیست تا انسان هنرمندِ متعهد و درد مند این تاریخ عهده دار تذکر و آیینگی رفتن و دل کندن از مناسبات و عادات و رسوم اکنون زده ما برای حضور در آینده ای دیگر برای ساختن و بنا نهادن جهان دیگر باشد؟ این امید دور دست نخواهد یافت جز ظهور هنرمندان و متفکران این راه سترگ و دشوار که طلیعه آینده را آزاد از آداب و رسوم اسارات های هنر امروز برای ما به پرده سینما و شعر و رمان و معماری و ادبیات گرافیک.... کشند و جان ها را آماده و منتظر متعلق به آینده کنند. ما و انقلاب اسلامی ما و هنر انقلاب اسلامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید این سؤال برای ما پیش آمده که انسان‌ها در کجای تاریخ این اندازه به همدیگر متعلق می‌شوند! کدام راه است راهی که انساها تا این اندازه هرکدام پاره‌ای از وجود دیگری می‌شوند! جز این است که این ذیل تاریخی به وقوع می‌پیوندد که ظرفیت عزم شهادت را با انسان‌ها در میان گذارده؟!! انقلاب اسلامی در واقع عهدی است که هر انسانی نسبت به دیگر انسان تعلّق جانانه دارد و حال ماییم و فردایی که حضور در عالمی است با این همه یگانگی و تعلّق نسبت به همدیگر، عالمی که در آن مصرف‌زدگیِ بی‌هنری سیطره ندارد. آیا اندیشه‌انگیزترین امر در این زمانه همین نیست که مردم جهان به خوبی نسبت به ظلمی که بر مردم غزه می‌شود حساسیت نشان می‌دهند؟!! به حادثه خودسوزیِ آقای آرون بوشنل فکر کنید. حادثه‌ای که ما را به اندیشه‌ای بزرگ نسبت به وسعت انسانیت فرا می‌خواند و تعلّقی که ما در دلِ انقلاب اسلامی نسبت به انسانیتِ انسان‌ها یافته‌ایم.  تا متوجه شویم جهان ما چه اندازه در انسانیت انسان‌ها گشوده شده است.
 تعلّق آدمیان نسبت به همدیگر در پناه امر قدسی، «بودنی» است با دیگران و «حضوری» است ماورای شبکه رسانه‌ای جهانی، و بازتعریفی است از خود، و احساسی است قدسی و معنوی در مقابل خودبنیادیِ انسان تمدن غربی. باید در این زمانه به انسان از آن جهت که خودش مسئله خودش شده است، اندیشه کرد و به آینده‌ای که توحید در مقابل ما گشوده است نظر نمود، از آن جهت که به گفته جناب هایدگر ذات انسان، سکنی‌گزیدن است و این، زیر سایه زیباترین تعلّق‌ها به ظهور می‌آید، چه تعلّق به زمین و چه تعلّق به آسمان و چه تعلّق به انسان‌ها و چه تعلّق به خدا. به جای آن‌که با عادات دینی سرپوش‌هایی بر ظرف تهی انسان معاصر بگذاریم، می‌توانیم با حضور در دینداری خود، خود را بیش از پیش احساس کنیم و شدن‌های‌مان را تجربه نماییم. و این اصیل‌ترین تعلّقی است که می‌توان در نزد خود با آن به‌سر برد. بحران معنای انسان و نگرانی نسبت به راهی که با مدرنیته پیش آمد، موجب شد تا انسان نتواند علم و معرفتی را مدّ نظر داشته باشد که برایش قابل اعتماد باشد و بدان تعلّق پیدا کند. خودآگاهی نسبت به این امر، راهی است که آینده را معنا می‌بخشد. موفق باشید    
 

36868
متن پرسش

ذیل پرسش و پاسخ ۳۶۷۹۸ از چه سخن می‌گویی ای مرد!؟ از چه!؟ از کدام دیار حرف به میان آورده‌ای؟ چرا اینقدر خویش را کور و بی‌درد در مقابلت می‌یابم!!! چرا انگار همه چیز درست است اما باز در مقابلت یخ‌زده‌ام!؟ یاد آن سخن آن کشیش در برادران کارامازوف می‌افتم: بالاترین دروغ، دروغ به خویشتن است، که سرآغاز تمام ندیدن‌ها و تمام دروغ‌هاست. و آنگاه که این دروغ باور شود، دیگر هیچ ارزشی نه برای خویشتن و نه هیچ چیز دیگر نمی‌ماند. اینگونه سخن گفتن و پرسش‌هایم نه از جنس اعتراض است، نه از جنس غر زدن و نه هر چیزی که بوی بدبینی داشته باشد. این شاید پرسش از خویشتنم باشد و دادی از تنگی وجودم. آری باید رفت اما چرا اینقدر گرفتار خیالم هستم. آری و صد آری که افقی روشن احساس می‌شود، اما چقدر دست و پا می‌زنم. برایم بگویید، این همه خویش را در چنگال خیال‌ها و گناهان دیدن چگونه است؟ این اراده‌های بی‌نتیجه و سرد شدن و باز نیافتن‌هایم مرا خواهد کشت. می‌دانم که باید طور دیگر به صحنه آمد، و افقی که گشوده‌ شده است دریابم تا شاید معنایی سراغم آید، اما به قول دکتر داوری: زمانْ، زمانِ قحط آرامش است. چرا فرصت تاملی نمی‌یابم؟ آری! از دروغ به خویشتن می‌ترسم. آری! این نیهیلیسم است که استخوانمان را شکسته، ولی با من بگویید که چرا در طلب ادراکش بودن نیز به نیست می‌انجامد. آیا اراده به درک چنین بی‌خانمانی‌ای نیز نباید کرد؟ در کتاب‌ها، در نسبت‌ها، در گاه به انتظار نشستن‌ها، در گاه اندیشیدن‌ها... در کجاست که می‌توان آن را ادراک کرد؟ و البته که گفته‌اید بارها: مردی چنان خمینی می‌خواهد. و باز هم گفته‌اید : بدون درک نیست‌انگاری، ادراک انقلاب اسلامی و تجربه مردی به نام خمینی در تجربه انسانی‌مان امکان ندارد. و حال این ما و این چنین زمین‌خوردگی... و ما خود مهیای چنین زمین‌خوردگی شدیم و آن را طلب کردیم. و نه پشیمانیم و نه پشت کرده‌ایم، فقط گاه قصه بی‌تابی و کم‌ وسعتی‌مان را وا گفته‌ایم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را از این طوفان که از آن می‌گویید، گریزی نیست. نه گریز از آن ممکن است و نه چندان گریز از آن دلپذیر می‌باشد که بخواهیم از آن راحت شویم. آری! دروغ‌گفتن به خود بد است، ولی آگاهی از این‌که به خود دروغ می‌گوییم نه‌تنها قدمی به جلو می‌باشد بلکه تأمّلی است مهم، مانند آگاهی به نیهیلیسم، که نه گریز از آن است و نه غفلت از آن. در این صورت به «نیست» که می‌فرمایید، نمی‌انجامد. به حضوری به وسعت اقیانوس‌ها می‌انجامد، به وسعت حضورِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در نزد خود. کوهی که تا این اندازه نرم و لطیف بود. امری که گاه گاه به سراغ‌تان می‌آید تا معلوم شود «خبری در پیش است». مگر نه آن است که حقیقت در نسبت با «شدن» پیش می‌آید، برای رویارویی با چهره‌ای دیگر از آن؟ مگر جز این است که در همین طوفان‌هایی که گویا همه‌چیز رفته است؛ حقیقت، این بی‌نشان‌ترین «وضعیت»، خود را نشان می‌دهد؟ موفق باشید      

36531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: صوت تفسیر سوره حمد را گوش کردم من در زمینه فلسفه و منطق مطالعه نداشتم فقط کتاب شهید مطهری رو خواندم در مورد سیر مطالعاتی در زمینه فلسفه و منطق میشه بفرمایید که از چه کتاب هایی می تونم برای مطالعه استفاده کنم تا کتاب برهان صدیقین و سوره حمد رو بهتر متوجه بشوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن موضوع «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، زمینه فهم «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن فراهم می‌شود تا مطالعه کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که آنهم با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. پس از آن اگر لازم دیدید به کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» از علامه طباطبایی همراه با شرح صوتی  استادان مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید

36461
متن پرسش

سلام و عرض ادب: جلساتی را در باشگاه دانشجویی فرصت شروع کردیم با مسئله «بازخوانی مسئله دانشجو و دانشگاه» با محوریت گفت و گوی دانشجویی امیدواریم مورد توجه تان قرار بگیرد و نشستی داشته باشیم بزودی متن زیر برای جلسه نوشته شده «بسم رب الزهرا» اگر در انتظار شنیدن حرفی پر طمطراق که تکلیف مسئله دانشجو و دانشگاه را با شما روشن کند هستید راه را اشتباه آمده اید قصه دانشجو امروز، همین نا هم سخنی و هم قصه نبودنش با دانشگاه و هم افق نبودن با دیگر دانشجویان است. قصه دانشجو امروز شکست ایست که پیوند دارد با ناپیوندی یافتن آنات علم و کشف و نوآوری با آموزش همگانی دانشگاهی، شکستِ یافتن راهِ وحدت علم و عمل. شکستِ طلب و مسئله دانشجو برای راه یافتن به مسائل زمان و زمانه اش؛ و نیافتن حضور دانشجویی در حل مسائل و مشکلات زمانش که نتوانسته معنای واقعی دانشجو بودن را تجربه کند سرآغاز هر آینده و راه نو روبرو شدن با این شکست هست تا طلب گشایش راه آینده پیش بیاید. هر چند که این طلب غریب و تنها و روی زمین میماند و هم سخنی برای این درد یافت نمی‌شود اما تنها کوره راه ما برای شدن، انقلاب اسلامی و مجال بازخوانی آن در راه تقلید و تکرار از گذشته راه جهان جدید است، و دوباره اندیشیدن به مناسبت و مناسبات و نسبت های ما با جهان جدید و یافتن دوباره راه توحید در جهان امروز. امروز اگر در شکست و نیست انگاری و بی امیدی بسر می‌بریم باید دوباره به بازخوانی آنچه در نسبت دیروزی و بمعنایی طاغوتی با پدیده های مدرن داریم و داشتیم بیندیشیم و نسبت مناسبات نو در اندازیم تاریخ اسلام گواه همین درد است با حضرت محمد صلوات‌الله‌علیه‌وآله تاریخی شروع شد و در پسش راه دراز ائمه برای شکل دادن و تغییر جامعه و مناسبات طاغوتی اش به بشارت و اجمال محمدی صلوات‌الله‌علیه‌وآله ولی قصه انقلاب نیز قصه کشاکش ظهور بشارت و اجمال اسلام محمدی در مکه ای که خانه بت های رنگارنگ بت پرستان مشرکان مکه است هست. قصه توحید و اجمال محمدی صلوات‌الله‌علیه‌وآله در قلب امام برای دوباره به تفصیل و صحنه آمدن این اجمال در مناسبات خود بنیادانه و نفسانی جهان جدید. آری روضه فاطمیه نیز روضه نیافتن باطن تاریخمان در وجود حضرت زهرا و مقام لیلة القدری ایشان است. حضرت زهرا مقام مادری است و مادر بودن در مقام غربت و حضور. نبودنش، بودن است و بودنش، نبودن. درک مقام حضرت زهرا و روضه حضرت شاید کوره راه ما برای راه یافتن و به باطن تاریخ و آینده نا پیدا انقلاب اسلامی است. امید که هم ایام بودن فاطمیه و هفته دانشجو کوره راه ما باشد برای تفکر و تذکر به تاریخی که با رجوع دوباره امام به باطن اسلام، به قلب ایشان اشراق و با رهبر انقلاب در راه تفصیل آن قرار داریم باشد و ما نیز در این راه خود را بجوییم.
 #بازخوانی_دانشجو_دانشگاه #باشگاه‌_دانشجویی_فرصت @forsat_soha  

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا می‌خواهم با شما غزلی از جناب مولوی را در میان بگذارم که مدت‌ها با آن به‌سر می‌بردم. گویا جناب مولانا در این غزل قصه «دولت‌یافتنِ جانش» را با ما در میان می‌گذارد. ولی بنا شد از همه چیز، خود را آزاد کند. این‌طور می‌گوید:
مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه توزيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبلة اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
آیا سرآغازی که مطرح کردید که روبه‌روشدن با آینده‌ای نو می‌باشد؛ در دلِ چنین حضوری نیست که جناب مولانا را در برگرفته؟ که حقیقتاً بیش از یک کوره راه نیست؟ چه اندازه این امر مهم است که اگر بنا می‌باشد به میدان درخشش خورشید در گستره میان جنگل انبوه رسید، باید به کوره راهی که مقابل ما گشوده شده، فکر کرد. کوره راهی بس امیدبخش. وگرنه هرچه هست نیست‌انگاری می‌باشد. حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در زمان خود برای عبور از آنچه باید عبور می‌کرد به خوبی متوجه آن کوره‌راه شد. و حال ما نیز با نظر به افقی که هیچ‌چیز نیست، ولی همه چیز هست؛ باید از کوره راهی که توحید ربوبی مقابل‌مان گشوده است، غفلت نکنیم. موفق باشید  

 

36069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواستم از استاد محترم بپرسم که خروج روح از کالبد بدن بصورت اختیاری چگونه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به نگاه جناب سهروردی و سیر از کثرت به وحدت در دستگاه فلسفه او و فلسفه حکمت متعالیه جناب صدرا، نظر کرد. موفق باشید

36008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد مسجد سید اصفهان دارای سه درب که یه درب آن مختص زنان می‌باشد البته «بنده خودم مال اون محل بودم ولی مسایل سیاسی وعدم نزدیکی مراکزعلمی به محل مورد نظر،عدم هویت اصیل زن و همچنین هویت طلبگی، که یه مقدارش هم مقصر دول مختلف بوده و هست زمان حضورم در آن محل را به هم زد» نمی‌دانم مال عهد قاجار انگار باید باشه ولی آیا اینکه برای ساخت مسجد به بحث زنان و عدم اختلاط اونها اهمیت داده شده قابل تامل نیست؟ یکی هم خانه بنکدارها که اونم دوران قاجار بوده و طبق خوابی که صاحب خونه در مورد برپایی روضه داشته اونجا روضه سالانه هست و الان هم زیر نظر یکی از سادات همان نسله، در کدوم دوران تاریخ بیشتر این اهمیت به بحث زن مورد توجه بوده شاید هم مسایل سیاسی و دین در زمانهایی قوی تر بوده که به دنبال آن حفاظت از زنان بیشترحس می‌شده و از کدوم منبع میشه پی گیر بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که چگونه ما در فرهنگ دینی خود جایگاه خاصی برای بانوان قائل بوده‌ایم و با حضور فرهنگ تجدد، این امر مورد غفلت قرار گرفت. ولی منبع خاصی در این رابطه که بشود در این موضوع تحقیق کرد، در نظر ندارم. موفق باشید

35994

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ما خانواده مذهبی هستیم و همیشه خیلی دوست داشتم که بچه های مذهبی داشته باشم. دختر ۱۲ ساله ای دارم که تا امسال تمام روزه هایش را گرفته بود امسال که می‌خواست به کلاس هفتم برود خودش از پارسال تصمیم گرفته بود که در امتحان ورودی مدارس تیزهوشان شرکت کند من هم برای تشویق بیشتر به او گفتم که اگر قبول بشی جایزه خوبی برات می‌گیرم چند بار به صورت مقدمه به من گفته بود که یک جایزه می‌خواهد که نمیتونه به من بگه می‌گفت اصلا براتون هزینه نداره و من هر چی فکر می‌کردم و حدس می‌زدم اشتباه بود تا اینکه یک شب بالاخره هدیه اش را به من گفت به این شرط که من اصلا هیچ بحثی باهاش نکنم من هم قبول کردم در کمال ناباوری به من گفت که اگر قبول شد دیگه نه نماز و نه روزه و نه حجاب را نمی‌خواد داشته باشه و سریع هم رفت توی اتاقش. من بهت زده شده بودم تا صبح اصلا نخوابیدم و خیلی گریه کردم. من خیلی بیشتر ترجیح می‌دادم که دخترم در راه دین باشه تا اینکه تیزهوشان بره وقتی نتایج اومد تیزهوشان هم قبول شد البته من از فردای اون شب دیگه بهش نگفتم نماز خوندی یا نه فقط بهش گفتم هر وقت دلت برای خدا تنگ شد میتونی نماز بخونی حالا شما به من کمک کنید که من باید چکار کنم؟ میدونم که اصرار و زور هیچ فایده ای نداره ولی هر چه هم بگذره و اون از نماز دورتر بشه برگردوندنش به این مسیر سخت تر میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان زمانه‌ای است که انسان، خودش برای خودش مسئله شده است و در این رابطه مباحث معرفت نفس نکاتی را به میان می‌آورد. پیشنهاد می‌شود مباحث کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را به او پیشنهاد و یا با او در میان بگذارید و حرفتان پس از طرح موضوعات فصل اول آن کتاب، این باشد که به هر حال، برای ترک دستورات دین باید دلایلی داشته باشد. در حالی‌که برای بندگی خدا به عنوان ارتباط با خالقی که همه ابعاد ما را می‌شناسد، ما دلیل داریم. و چنانچه باز بر حرف خود تأکید دارد باید بداند که به عنوان یک انسان غیر منطقی او را مدّ نظر دارید. موفق باشید

35977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من یک سال است که بازنشسته شده ام نمی‌دانم با اوقات فراغت چکار کنم. صبح نماز جماعت می‌روم تا طلوع آفتاب قران یا دعا می‌خوانم چند سخنراني از محمد شجاعی گوش می‌دهم بقیه وقتم را احساس می‌کنم تلف می‌شود، عصر به گلزار شهدا می‌روم یک ساعتی آنجا هستم با این حال نمی‌دانم بقیع وقتم را چکار کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر خوب است با عمق‌بخشیدن به معارفی مثل «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن از طریق تفسیر «المیزان» یا سوره‌هایی که روی سایت هست، اندیشه خود را رشد دهید. موفق باشید

35575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: من چند روزی هست که یک فیلمی راجبه یک خون آشام میبینم میخواستم بپرسم آیا خون آشام واقعا وجود داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

35564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: روز دوشنبه آمدم مسجد خدیجه کبری بعد از نماز صبح و در حال پیاده روی فرمودید تفسیر گوش کنم اسم سوره و کسی که تفسیر رو شرح کرده رو دوباره بفرمایید . شرح تفسیر ایت الله طباطبایی رو می‌خوام شروع کنم از کجا شروع کنم و توحیدم رو می‌خوام بیشتر کنم. راهنمایی بفرمایید خداوند خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حاج آقا عابدینی بحمدلله در شرح تفسیر المیزان زحمات خوبی کشیده‌اند می‌توانید به ایشان رجوع فرمایید. در مورد رشد مبانی توحیدی خوب است که به بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

35518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به اسم خدای عشق ها و رسیدن ها و نرسیدن ها. عرض سلام: استاد گرامی یکی از دوستان بنده طی تغییری بسیار در عشق خدا بودن و حب هیچ آدمی رو به دلش راه نمی‌داد حتی می‌گفت همسرش رو نشونه ای از خدا میدونه و علاقه ای شدید به فردی نداره تا اینکه شدیدا دلبسته فردی در فامیلشون شد و تقریبا نتوست اونچه رو می‌خواست محقق کنه و دیگه حتی نمازای عادیشم به زور میخونه یعنی انگار برگشته به قبل از تغییر ولی به شدت دوست داره برگرده و عشقش به اون فرد خدایی بشه میگه که عاشق برگشتنه ولی نمیتونه تصور کنه به اون نرسه یک زندگی خدایی رو آرزومنده می‌خواستم اگر میشه در این مورد راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نوع شیفتگی و عشقی که انسان در این زمانه به دنبال آن است و جوابگوی طلب اوست، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده و با نظر به شهدا می‌توان به آینده‌ای بزرگ و نورانی نظر کرد وگرنه دیگر عشق‌ها و شیفتگی‌ها از آن جهت که توهّمی بیش نیست بالاخره به سردی می‌گراید. موفق باشید

35475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده گرانقدر: اگر اعیان ثابته کفار که همان اراده تکوینی خداوند است فقط با ظهور کفر در آنها تحقق می یابد و هدایت تشریعی اثری در هدایت آنها ندارد، این امر چگونه با عدالت الهی و اختیار انسان قابل جمع می باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که اختیار، ذاتیِ انسان است و تا آخرین مراحلِ دنیایی با آن می‌باشد؛ هرگز نمی‌توان از بحث در مورد «اعیان ثابته» چنین نتایجی گرفت. هرچند متأسفانه دیده شده است بعضی از افراد متوجه سخنان ابن عربی نشده‌اند. در حالی‌که جناب ابن عربی در فصّ «عُزیری» ظرائفی در این مورد مطرح کرده‌اند. موفق باشید

35372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. عرض ارادت، با توجه به سؤال شماره‌ی ۳۵۳۱۹ و جوابی که فرمودید، ابهام بوجود آمد. مگر ما قبل از مرحله‌ی انشاء، هیچ نیستیم؟ و بعد خدا به ما افاضه‌ی وجود می‌کند. ما در چه عالمی و کی انتخاب داشته‌ایم؟ اصلا مگر به جز دنیا که ذاتش انتخابگری و اراده‌ی ماست، در عالم دیگری ما انتخاب و گزینش داریم؟ اگر بگوییم خود افراد انتخاب کرده‌اند در چه رحمی باشند، چه مبنایی برای آن هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مطالب مربوط به مباحثی است که در عرفان تحت عنوان «اعیان ثابته» پیش می‌آید. همین اندازه به این آیه فکر کنید که قرآن می‌فرماید: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» یعنی چون خداوند اراده کرد که چیزی را خلق کند، مثل آن است که به آن شیئ خطاب کند که «بشو» و آن شیئ «می‌شود». و این حکایت از آن دارد که قبل از خلقت آن شیئ توسط خداوند، آن شیئ مدّ نظر حضرت ربّ العالمین بوده است و خداوند جواب طلبِ بودنِ آن شیئ را با همان نحوه بودنی که آن شیئ یعنی آن مخلوق طلب می‌کرده، داده است. موفق باشید

35212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می توان گفت که، اعیان ثابته همان لوح محفوظ یا لوح محو و اثبات است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لوح محفوظ، حقیقتِ ثابتی است در عالم امر و این با اعیان ثابته که مربوط به افراد می‌باشد متفاوت است. موفق باشید

35104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در منزل «خُلق» این سوال رو از محضر تون داشتم با کسب اجازه چون ظاهر من مؤمن هست بعضی ها به من متلک میگن یا اکثرا در حضور من توهین می‌کنند به رهبر انقلاب یا به امام خمینی یا به روحانیون. من تا میشه سکوت می‌کنم یا به ندرت جوابشون رو میدم. اگه جوابشون رو بدم «روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد» اگه جوابشون رو ندم می‌ترسم متلک گفتن به من توهین به مومنین و دین اسلام تلقی بشه. می‌خواستم راهنمایی بفرمائید در چه مواردی باید سکوت کرد و کجاها باید جواب داد؟ خدا حفظ تون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه فرموده اید خود خداوند شرایطی را فراهم می‌کند که کجا و چگونه سکوت کنید و کجا و چگونه تذکر دهید. این امر را به عهده خداوند بگذارید. موفق باشید

35060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد می‌خواستم از شما اجازه بگیرم و بپرسم که اگه براتون مقدوره که سیر سؤالاتی که تا حالا ازتون پرسیدم رو یک نگاهی بیندازید و بهم بفرمائید که « آیا من به درد عرفان می خورم یا نه ؟» از فحوای صحبت های رفیق های روحانی ام متوجه میشم که پاسخ شون به این سوال مثبته. من ۱۴ ساله که به سربازها درس قرآن و اخلاق می‌دهم و ظاهرا استاد خوبی هم هستم و با شما از کتاب مصباح الهدایه آشنا شدم البته پیش نیازهای این کتاب رو هم مطالعه کردم و الان فص شعیبی رو باید شروع کنم و وقتی به مطالب فصوص نگاه می‌کنم می‌ترسم که من کجا این حرفا کجا ولی مطالب رو خوب می‌فهمم. حال (تا فرصت باقی هست) می‌خواستم از شما این سوال بالایی رو بپرسم قبل از آشنایی با شما روحیه ام این طور بود که : ۱. حدود هزار بیت شعر مذهبی حفظ هستم ۲. قبل از آشنا شدن با شما از روحانی سالکی پرسیدم که چطور به مقام « مع الحسین ع » برسم؟ که مرا کمی راهنمایی کرد ۳. قبل از آشنایی با شما به صورت ذوقی بجز کتاب های دیگه تعدادی از کتاب های شما و به صورت جدی همه سخنرانی ها و برخی از کتاب های آیت ا... سید محمد مهدی میرباقری و همه کتاب های استاد عبدالله مستحسن رو مطالعه کردم. حال اگر وقت بهتون اجازه میده به سوالات قبلی من که تا حالا ازتون پرسیدم مراجعه فرموده و به سؤالم پاسخ بدید. « به نظر شما آیا من به درد عرفان می خورم یا نه»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این در حدّ توانایی های ما نیست که بگردیم سوالات قبلی جنابعالی را پیدا کنیم. جنابعالی سوالات خود را بفرمایید بنده در خدمت هستم. موفق باشید

نمایش چاپی