پرسش وپاسخ ها یی از شهید عزیز ، حاج قاسم سلیمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
با فهم راه عرفان،میتوانیم آن چه در مقابل حاج قاسم گشوده شده را تبیین کنیم
سوال:
سلام استاد:
چند روزی بود شعفی داشتم، شوقی داشتم، حالی داشتم. در حال کار کردن مطالب شیخ اکبر بودم که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم. در مطلب عشق روحانی و (شدن به محبوب) و قیام به حق محبوب بودم، می خواندم و دل و قلوه با ابن عربی رد و بدل می شد، وقتی خبر شنیده شد اما در خیالم به شیخ گفتم: ای شیخ، نگاه کن، ببین شدن به محبوب را ... ببین قیام به محبوب را، ببین قاسمی را که هیچ می شود و محبوب (به او می شود..!)
وقتی دستخط حاج قاسم را دیدم که ساعتی قبل از شهادتش نوشته بود: خدایا عاشق دیدارتم، دیداری که موسی از آن طاقت ایستادن نداشت.
این جملات آن چنان ملموس کردند منازل را برای من که خیلی دوست داشتم از خواجه بپرسم: آیا بین این منازلی که بیان فرمودی پرش چند ده منزلی به منزل مابعد از آخر ممکن است؟ یا من متوهم شده ام؟!
نمی دانم، حاج قاسم روح عجیبی بود که گویی از هفته ها قبل شور و شعفش در ما اثر گذاشته بود ، گرچه نمی توانستم به کسی بگویم.
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: با فهم راهِ عرفان، میتوانیم آنچه در مقابل حاج قاسم گشوده شده را تبیین کنیم تا آن راه، همچنان با رهروانِ بیشتری ادامه یابد.
موفق باشید.
برکات حضور در تشییع سردار بزرگ حاج قاسم
سوال:
با سلام وتسلیت:
ببخشید یک سوال؟ با توجه به اینکه الان ایام امتحانات است و طلاب هم امتحان دارند و از طرفی تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی است. کدام اولویت دارد؟ الان وظیفه ما شرکت و دفاع از سردار امنیت است و هیچ. این درست است؟ یا اینکه استدلال که تشییع شهید آن هم چنین شهید والا یک بار است ولی امتحان بعد هم می شود. یا اینکه مثلا ۸ سال دفاع مقدس کسانی که درس را رها نکردند و به جبهه نرفتند باختند. و دیگر اینکه آیا آنجا که امام در کلاس درس بودند و خبر شهادت حاج آقا مصطفی را به ایشان دادند و ایشان کلاس را ترک نکردند و فرمودند امانت الهی بودند و... آیا این خط به ما می دهد یا ربطی ندارد؟ متشکرم. در این زمینه راهنمایی بفرمایید.
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور جدّی به درستان لطمهای نخورد، حضور در تشییع بدن مبارک آن مرد الهی، حضور در صحنهای است که ملائکة اللّه به نحو چشمگیری در آنجا حاضرند و افقهای نظر به حقایق عوالم بالا را در مقابل جان شما میگشایند.
موفق باشید
سید شهدای مقاومت و افقی که به ظهور آمد
سوال:
سلام و عرض ادب: مالک اشتر انقلاب را به شهادت رساندند. استاد، انگار پدرم را از دست داده ام، و آنچنان به خود میپیچم که گویا معنایِ خودم را گُم کردهام، و راهی را که باید به دنبال آن باشم را؛ نمیجویم! مرا چه شده است؟ چیزی بفرمایید آرام شویم استاد!
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه خداوند در راه توحید و در مسیر نفیِ استکبار، آنچنان برکات و ظرفیتهایی قرار داده که هر قدمی در مقابله با این راه، برداشته شود تا راهِ توحید به گمان دشمنانِ این راه متوقف شود؛ جلوهای از جلوات نورِ جامع الهی به ظهور میآید. مثل روز روشن است که چنین کاری را که آمریکا انجام داد، جز به دست احمقترین و نادانترین انسانهای روی زمین امکانِ انجام نداشت.
انقلاب اسلامی راهِ گشودهای است که باید در هر مرحله از مراحل حضور تاریخیاش، گامی به اقتضای آن مرحله بسی بلندتراز قبل به جلو برداشته شود و این گام محقق نمیشد مگر آنکه جهان تشیع خود را به ظهوری دیگر نشان دهد و آن ظهور، با شهادتِ سردار حاج قاسم سلیمانی به میان آمد تا باطنی نهفته از رخداد توحیدیِ انقلاب اسلامی در هویت جهانیاش ظهور کند و معنای سیاستی که عینِ دیانت است و در جای خود، سلوکی با برکت میباشد؛ هرچه بیشتر نهادینه شود و اشکهایی در سوکِ آن مرد آسمانی به ظهور آید که از جنس اشکهای اولیاء الهی است در نیمه شبان برای رفعِ حجابهای غلیظ تاریخِ ظلمانیِ این زمانه.
از این به بعد، این آمریکا است که در انفعالِ هر روزیِ خود گرفتار خواهد شد، ولی نه از جنسِ سقوط یک جبههی سیاسی در مقابل رقیب سیاسیاش، بلکه به معنای به ظهورآمدنِ قدمقدمهای توحیدی که بنا است همهی مناسباتِ عالَم کفر را تغییر دهد. خداوند بنا دارد با نشاندادنِ حضور چشمگیر و جهانیِ جبههی توحیدیِ انقلاب اسلامی به ما و جهانیان نشان دهد با حضور در این جبهه، در کجا ایستادهایم؟ در جایی که: «يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ» پایهگذاران آن نیز، خود به شگفت میآیند و از آن طریق، فشار و خشمی بیاندازه در کفار ایجاد میشود.
پس! قصه، قصهی یک شخص نیست؛ قصهی انسانی است که در تاریخ بشریت از آن جهت که قاسم سلیمانی بودن، گمگشته شان بود با ظهور او به ظهور آمد، انسانهایی مثل ابوالمهدیالمهندس متوجه شدند او به صورتی فوقالعاده، شبیه ابعادِ متعالی خودشان است که چگونه ذیل اسلام و تشیع و ولیّ فقیه، باید چنین «بودنی» داشته باشند که در عین مهابت، مهربان باشیم و در عینِ بصیرت سیاسی- به عمیقترین شکلِ جهانی آن- سیاستزده و منفعل نباشیم و در عین مصممبودن، گرفتار خشونت بیجا نگردیم. و این یعنی از مرزهای «جزیرهای بودن» به در آمدن و جهان اسلام را احیاءکردن، تا همهی بشریت بدانند هنوز هم امکان زندگی و زندهبودن هست، و برای مقابله با استکبار، کسی نباید خود را معطل دیگری کند چه شیعه باشد و چه سنی و چه چپ و چه راست.
با به صحنهآمدن مردم در تجلیل از سید شهدای مقاومت، گذشتهی افتخارآمیزی که داشت برای نسل جدید گم میشد؛ ورقی دیگر خورد برای حضوری عمیقتر انقلاب اسلامی. تا نسل جدید، خود را نه در «دیروز» که در «امروز»ِ خود به وسعت همهی تاریخی که انقلاب اسلامی در آیندهی بشریت رقم خورده است؛ احساس کند.
موفق باشید.
حاج قاسم، صورت و تعیّنِ اخلاص بود
سوال:
با سلام خدمت استاد طاهرزاده:
دیشب نائب الزیاره تان قم و در جوار پیکر سرداران رشید اسلام شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس بودم. از کنارم پیکر سردار سلیمانی عبور کردم و ناگهان چشمم به عکس تابوت او گره خود و انسانی را دیدم که سراسر توحید بود. حقیقتاً این شعر تازه برایم معنی شد: دیده آن باشد که باشد شه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس. این شعر و این جمله حضرت امام که می فرمود شروع کار انسان متاله و خداجو تازه آنجاست که سراسر نور توحید را ببیند و به مقام یقظه برسد و پس از آن تازه باید حیاتش بر اساس آن نور تماماً مومنانه شود، تازه دیشب وقتی چشمم به تابوت حاج قاسم گره خورد معنی شد. صحنه عجیبی در قم و در جوار مسجد مقدس جمکران بود. ان شاء الله ما هم از این قافله جا نمانیم.
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: حاج قاسم، صورت و تعیّنِ اخلاص بود و با اخلاص است که میتوان خدا را به ظهور آورد و خود را کنار زد.
موفق باشید
سوال:
سلام: آیا اینکه با بدن مطهر سردار سلیمانی اشیایی مانند عبای رهبر، انگشتر و یا امضای رهبر و سید حسن مبنی بر اینکه انسان خوبی بوده! مبنای عقلی و دینی دارد؟ ما مختصری در مورد معرفت نفس و عوالم مطالعه کردیم با اینها جور در نمی آید، مخصوصا امضا! لطفا توضیح بفرمایید.
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا جور در نمیآید؟!! روح مبارک آن شهید که نظر به بدن خود میکند و در کنار آن بدن، نمادهایی مثل عبای مقام معظم رهبری و ... را مینگرد، منتقل میشود به شخصیتِ توحیدی صاحبانِ آن اشیاء. و اینجا است که حرکتی به سوی حقیقت برایش بیش از پیش شکل میگیرد.
موفق باشید
سوال:
سلام استاد عزیز: آیا انتقام سپاه همان انتقام سختی بود که وعده آن را می دادند. ما دلهایمان با شهادت حاج قاسم داغدار شده و تنها یک انتقام درخور و متناسب با این ترور آن را آرام می کند. زدن یک پایگاه آمریکایی (هرچند دومین پایگاه بزرگ آنها در عراق باشد) چگونه می تواند با خون سلیمانی ما که سر ترامپ به اندازه کفشش ارزش ندارد باشد؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم شکستن هیمنهی آمریکا است از آن جهت که نمیتواند با این برخورد، ابرقدرتیِ خود را ادامه دهد. قصّه، قصّهی تخریب یک پادگان از آمریکا نیست، قصّه از این قرار است که بحمداللّه ما او را در شرایطی قرار دادهایم که نمیتواند عکسالعمل نشان دهد و خداوند با تدبیر خود کاری کرد که اسرائیل یعنی فرزندِ ناخلف و دردانهی استکبار در تیررس موشکهای ما باشد و ما اعلام کردیم اگر جواب موشکهای ما را که به «عین الاسد» خورده است بدهد، اسرائیل را با خاک یکسان میکنیم. آیا زمینهای از آن بهتر، برای زمینگیرشدنِ ابرقدرتیِ آمریکا تصور میشد؟! و مطمئن باشید شرایطی را خون آن شهید بزرگوار فراهم کرد که افول آمریکا به سرعتی بیش از آنکه ما فکر میکردیم در حالِ تحقق است.
موفق باشید.
سوال:
سلام محضر استاد گرانقدر:
از آنجایی که می توان از شهید شدن سردار و تشییع آن شهید به یوم الفصل انقلاب تعبیر کرد، آیا می شود تا حدی تکلیف افرادی که روزانه با آنها در ارتباطیم رو با نسبتی که با این قضیه برقرار می کنند و موضعی که می گیرند مشخص کرد؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است. باید با توجه به نسبت آنها با آن شهید بزرگوار، آنها را از خود دانست.
موفق باشید
یاد حاج قاسم چیزی جز سخن هستی ما نبود
سوال:
استاد عزیز سلام و عرض ادب:
چند روز پیش از ترور شهید بزرگوار و قهرمان ملیمان، این مجاهد خود ساخته و بزرگ، می خواستم از شما سوال کنم که باید با خفقانی که ضد انقلاب حتی در داخل کشور برای انقلابی ها و ولایی ها ایجاد کرده اند چه کرد؟ آیا باید برای جذب جوانان و تبلیغ دین عقیده و جوشش آتشین عشقمان را نسبت به انقلاب و رهبری مخفی کنیم یا آن را صریح ابراز کنیم یا باید ابتدا مقدمات را فراهم کنیم و بعد ابراز کنیم؟ ولی امروز تحلیل دیگر و سوال دیگری دارم. عقیده دارم فصل جدیدی در رجوع به ولایت فقیه و اندیشه انقلاب اسلامی آغاز شده است. آن هایی که با برچسب زنی و دو قطبی سازی، فضای خفقان و انزوا را برای نیروهای انقلابی و ولایی ایجاد کرده بودند و اوباش مجازی و رسانه هایشان با هوچی گری و تمسخر، اجازه ابراز عقیده را از ایشان گرفته بودند، پس از این حادثه بزرگ، خود در انزوا قرار گرفتند و دهانشان برای مدت ها از این سیلاب پایان ناپذیر مردم در حمایت از تفکر انقلابی و روحیه ولایت مداری باز خواهد ماند. به عقیده من این جمله دختر سردار که «پدر ما را برای پشتیبانی از ولایت فقیه تربیت کرد» جز در این فضا اینچنین مورد توجه و استقبال قرار نمی گرفت. اکنون و پیش از آنکه در مقاله ای مفصل تحلیل و نظر خود را منعکس کنم قصد دارم نظر شما استاد و اندیشمند بزرگ دوران انقلاب را که عمری در تبیین اندیشه و جایگاه و راه انقلاب اسلامی صرف فرموده اید در این مورد جویا شوم تا با چشمی باز و کلامی پخته شده به نور معرفت درستی یا نادرستی تحلیل خود را از جنابعالی جویا شوم؟ آیا این احساسات مردمی زودگذر است یا حقیقتا فصل جدیدی در رجوع به ولایت فقیه و تبعیت و پیروی هرچه بیشتر از ایشان و درک درست مقام و جایگاه ولایت، گشوده شده است؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده با طرحِ مقدمات میتوانیم مردم را متوجهی انقلاب و جایگاه رهبر انقلاب بنماییم، به عنوان حقیقتی که به دنبال آن هستند و از آن غفلت دارند بدون آنکه عنادی داشته باشند. ۲. حقیقتاً باطن اکثر بالاتفاقِ مردم ایران منوّر به نور انقلاب و ارادت به رهبریِ انقلاب است. باید آنها را با زبانی نرم متوجهی امر باطنیشان نمود.
تا زمانی که جهشی به سوی هستی خود انجام ندادهایم نمیتوانیم تقدیر هستی خود را احساس کنیم و سخن هستی خود را بشنویم. آنطور که با یاد حاج قاسم در درون ما آن حالت به صدا درآمد، چیزی جز سخن هستی ما نبود، هرچند در همان حالت هم باز هستی ذات خود را از ما دریغ میدارند تا راه ادامه یابد.
موفق باشید
سوال:
استاد ارجمندم سلام:
یکی دو مورد پیش آمده که حضرتعالی یکی دو دقیقه در جلسات هفتگی و قبل از شروع سخنرانی در کنار حقیر نشسته اید و شعف این مجالست چند روز در بنده احساس می شد، چند بار هم توفیق شد، حضرت آیت الله حائری عزیز لقمه در دهان حقیر گذاشتند و مزه آن از وجودم بیرون نمی رود، سه بار هم توفیق زیارت رهبری عزیز را پیدا کردم و یاد آن هم برایم آرامش بخش است. چند روزی است این سوال در ذهنم هست که چه چیزی در آن دنیا، به سردار دلها نشان دادند که با این تفقد رهبری و نزدیک بودن به ایشان، اینطور بی تابی می کرد تا شهید شود؟ با این همه اصرار و عجله؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا آن شهید بزرگوار در افقی که در روبهروی خود در بستر شهادت احساس میکرد، این بود که متوجه شده بود در شهادتش، خبری در عالَم واقع میشود. لذا تعجیل او از این قرار بود و حقیقتاً چقدر درست تشخیص داده بود که این شهادت، چه شهادتی میتواند باشد. و این نوع کشف، البته به صورت اجمالی برای اولیاء الهی به میان میآید و نه به صورت تفصیلی که ایشان بداند چگونه شهید میشود.
موفق باشید.
خطرِ بازگشت به دامِ شیطان
سوال:
باسمه تعالی.با سلام وعرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار، امیدوارم اتصالتان به عالم ملکوت و جبروت روز به روز بیشتر شود ببخشید در این ایامی که به برکت خون شهدای عزیز مخصوصا سپهبد سلیمانی پیروزی و دست آوردهای بزرگی شامل حال حزب الله شده، شیطان در صدد است این اتحاد و یک دله شدن مسلمانان و اهالی جبهه حق را دچار شک و تفرقه کند ...لذا به نظرم وقوع زلزلهها وسقوط هواپیما و ماشین و....همه طرفند پلید اوبوده است تا بتواند، برای اهالی جبههی خودش خوراک فکری واستدلال و توجیه ایجاد کند... نظر شما چیست؟ آیا درست فکر کردهام؟ هرچند کید او ضعیف است و تنها سنگ محکی است برای مومنان....
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب تشخیص دادهاید و به همین جهت افرادی که به نور الهی و به مدد ارادت به حاج قاسم عزیز وارد جبههی انقلاب شدند، باید مواظب باشند با کید شیطان و به بهانهی خطایی که در زدن هواپیما پیش آمده، خود را از دریچهای که خداوند به قلبشان گشوده است، محروم نکنند. و این ممکن نیست مگر آنکه از گناهانِ گذشتهی ارادت به غرب، فاصله بگیرند وگرنه شیطان از همان طریق باز قلب آنها را در اختیار میگیرد.
موفق باشید
راهی که سردار شهید، متذکر آن است
سوال:
با سلام استاد گرامی وقت بخیر: پس از شهادت سپهبد سلیمانی من فهمیدم که خیلی عمرم به هدر رفته و واقعا در مسیر بندگی کاری نکردهام، از کجا شروع کنم؟ چه کنم که در خسران دنیایی و آخرتی قرار نگیرم، من متاهلام و دو بچه کوچک دارم، تربیت اونها هم اولویت من هست. اما من تا خودم رو تربیت نکنم، چطور باید اونها رو تربیت کنم؟ بسیار سر در گم هستم، کمک کنید. با سپاس فراوان از اینکه وقت میگذارید برای ما
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آنچه آن سردارِ عزیزِ سفرکرده گفت، فکر کنید. «راه»، روشن است.
آن شهید بزرگوار میگوید:
«رزمندهها! یادگاران جنگ! یکی از شئونِ عاقبت بهخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئونِ عاقبت بهخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئونِ عاقبت بهخیری رابطهی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سُکّان انقلاب را بهدست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه، این است.»
موفق باشید
بدون عنوان
سوال:
سلام علیکم استاد، در شرایط اخیر به نظرم آن فتنههایی که در روایات اشاره شده مردم هنگام آخرالزمان و پیش از ظهور منجی بدان گرفتار میشوند در حالِ رخدادن است.آن فتنه هایی که دیگر خوبان و منتظران ریزش میکنند و روبروی ولایت می ایستند و به تعبیری به مضلات الفتن گرفتار میشوند. بشدت برای من به شخصه این هراس علی الخصوص پس از حوادث بنزین و این حادثه اخیر که جمع کثیری از نیروهای انقلابی رسماً از محور ولایت برگشتند و حتی از ایشان مکدر شدند یا نا امیدی به آیندهی نهضت برایشان رقم خورد، پیش آمده که مبادا از محور ولی فقیه و انقلاب باز گردم و در این جبهه نباشم.آیا اینگونه دغدغه و تشکیک ها عادی است و با توجه به شرایط فعلی، منطقی بشمار میرود؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که مواظب باشیم با عقل قدسی که سیرهی ائمه و سخنان آنها متذکرِ آن است، فکر کنیم تا جایگاه نظام اسلامی و ولایت فقیه در جان ما، جا باز کند و از آن طریق، ما در مسیر معنابخشی به خود قرار گیریم وگرنه با عقل غربی از آن جهت که غیر توحیدی است در مقابل هر حادثهای از جای خود کنده و معلّق خواهیم شد. گفت: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بیصیقل، آیینه شوی».
موفق باشید
عصبانیت شیطان و حیلهی ضعیف او
سوال:
بسمه تعالی استاد عزیز، نمیدانم چرا به پیامدهای این حادثه سقوط هواپیما خوش بین نیستم.به نظرم این حادثه میتواند عَلَمی برای غربگرایان از صفوف و صنوف مختلف سیاسی_اجتماعی شود تا فارغ از تجلی کلان انقلابی پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و شنیده شدن صدای[ا لیس الصبح بقریب]،دوباره کشور را به فضای غربزدگی و دوری از جایگاه متعالی و مکتب اصیل انقلاب در این عصر ببرند. نمیدانم چرا حس میکنم این اتفاق خون حاج قاسم را کمرنگ و یا محو میسازد،تا هم حضور آمریکا در منطقه ادامه یاید و هم معاهداتی نظیر fatf با قاطعیت تصویب شود یا حتی دوباره تعهدات برجامی را فعال کنیم و دور جدیدی از مذاکرات به بهانه تامین قطعات لازم صنعتی هم که شده بپا شود.واقعاً الان شرایط عجیبی دارم که آیا وسواس زیادی به خرج میدهم یا واقعا سعی دارند اثرات خون پاک شهدا و شکست هیمنهی نظامی امریکا پس از هفتاد سال و گشودگی تاریخی به وسعت انقلاب ما که فرای از تاریخ و سبک زندگی مدرنیته است را ساقط کنند. امیدوارم اشتباه کرده باشم و انقلاب ما در دل جایگاه تاریخی خودش قرار گیرد و این موانع را پشت سر نهد.
جواب:
26158- باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیطان از مردمی که در جریان تشییع پیکر سردار از دستش در رفتهاند، عصبانی است و هر کاری که در انحراف آن مردم برایش ممکن باشد، با انواع وسوسهها و وارونه جلوهدادنِ واقعیت انجام میدهد. ولی گویا مردم ما باید در مسیری که انتخاب کردهاند به چنین تجربهای دست مییافتند تا بدانند برای کارهای بزرگ، باید آمادهی هزینهکردن بود و مسلّم بدانید «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا».
موفق باشید
امتحان در امتحان است ای پسر
سوال:
سلام استاد. از ساعتی که این خبر را شنیده ام، نمیدانم بر قلبم چه آمده. انگار فشاری ست بدتر از فشاری که بعد از شنیدن خبر شهید سلیمانی شنیدم. گریانم و در ذهنم می آید امتحانات روز به روز چه سختتر میشوند در این جبهه انقلاب. در ذهنم آمده شاید این بلایی که سرمان آمده تاوان کارهاییست که حاکمانمان کرده اند، تاوان ظلمهایی ست که حاکمانمان به آن بیتفاوت بودند. تاوان کشته شدن مردمی مظلوم درتشییع کرمان یا در درگیری های آبان در اثر نالایقی مسئولانمان است. اینها بلایی است که در اثر کمکاری های مسئولینمان به سرمان آمده آن هم در این زمان!!! دلم میگوید امتحان است. باز چه کسانی غربال میشوند!!! استاد زبانی بگشایید و باعث سکینهی این دلها شوید!
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال شمارهی 26158 عرض شد و بحمداللّه جنابعالی به خوبی تشخیص دادهاید که آنچه پیش آمده است امتحان است تا مؤمنین در راهی که قدم گذاشتهاند محکمتر گردند و عدهای که از گذشتهی خود توبه نکرده به سراغ حاج قاسم آمدهاند نیز؛ غربال شوند. اینان خودشان مسئولند که مواظب باشند طعمهی وسوسههای شیطان نگردند.
موفق باشید
بدون عنوان
سوال:
سلام و عرض ادب با توجه به دعوت حضرت حق به سیر در آفاق و انفس،آیا میتوان یکی از موارد تجلی آفاقی را در حضور خدا در عرصه اجتماعی و سنت های او دانست؟ آیا بر این اساس عذابهای اقوام و حکام سرکشی مثل قوم لوط نبی یا فرعون همچنین پیروزی و ابقای مومنین و جبهه توحیدی ویژه طلوع و تداوم انقلاب اسلامی با وجود تمام موانع راهش را میتوان از تجلیات آفاقی الهی در بستر اجتماع و محیط بین الملل دانست؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: با شما کاملاً همنظر هستم. در عرایضی که تحت عنوان «سید شهداء مقاومت و یوم الفصل انقلاب اسلامی» تفاوت حضور تاریخی ما که با شهید حججی عزیز پیش آمد، با حضور تاریخی که با سردار شهید مقاومت پیش آمد، مطرح شد.
موفق باشید
بدون عنوان
سوال:
سلام استاد عزیز میشه شهادت و تشییع جنازه حاج قاسم را بسط سلوکی جامعه و سقوط هواپیما به دست نیروهای مسلح رو قبض سلوکی جامعه دونست؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز این حرف و نظر را در جای خود قبول دارم. آری! اگر انسان در قبض خود با «صبر» بر عهدی که بسته است خود را ادامه دهد، راههایی که در بسط نصیب او نمیشد، برایش گشوده میشود. عمده آن است که متوجه باشیم در بلا هم الطاف او را میتوان چشید.
موفق باشید
بدون عنوان
سوال:
با سلام استاد عزیز واقعا این حوادث اخیر گیجمان کرده است آیا دشمن ما آنقدر زرنگ و دقیق است که بتواند چنین حوادثی مثل سقوط هؤاپیما را برنامه ریزی کند یا خودمان اشتباهاتی میکنیم و دشمن سریع روی آن ها سوار میشود؟اگر اشتباه خودمان است نسبتش با اراده الهی چیست؟ چرا در پی آن پیروزی شیرین حضور ملت و شکست هژمونی غرب چنین باید شود؟ یعنی خداوند متعال از طریق این حوادث چه پیامی میخواهد به ما برساند؟آیا فقط امتحان است؟ یا عدم اعتماد به قدرت خود؟یا...ممنون از راهگشای های همیشگی تان
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شمارهی 26153 و 26155 شد. به نظر میآید باید مردم ما با همین تجربهها آمادهی حضور در تاریخی بس بزرگتر شوند. تاریخی که مسلّم آمریکا از ابرقدرتیِ خود افول کرده و انقلاب اسلامی در این جهان، حرف برای نجات بشر دارد.
موفق باشید
و باز چهرهای دیگر از تواناییهای انقلاب اسلامی
سوال:
سلام و عرض ادب فتنه ۸۸ گرچه انچنان سنی نداشتم ولی در تحلیل نوجوانی خودم اضطرابی نداشتم و میدانستم همه چیز به نفع اسلام خواهد ماند در ۹۶ همینطوردر آبان همینطور در شهادت حاج قاسم با آنهمه غم بازهم همینطور ولی در این اتفاق اخیر ،در مورد هواپیما و شلوغیهای دیشب تهران، که یکی از بچه ها هیئت ما را هم زخمی کردند از خدا بی خبرها، کمی استرس گرفتم استاد ! نمیدانم ، شاید از ضعف ایمان حقیر است ...ولی : از بدِ حادثه اینجا به پناه آمده ام.
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید شیطان تلاش خود را میکرد، یک مرتبه احساس کرد همهچیز از دستش رفت. معلوم است که سعی میکند با یارانِ قسمخوردهاش از مردم انتقام بگیرد، ولی نمیداند مردم با بصیرتی بیشتر و عزمی به قوت عزم آن سردار شهید، هویت انقلابی و قدسی خود را بهتر ادامه میدهند زیرا همیشه معلوم شده است در این صحنهها «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا». مگر آن مرد الهی یعنی شهید بهشتیِ بزرگ نفرمود آمریکا از ما عصبانی باشد و از عصبانیت خود بمیر. آری! آمریکا با آن تشییع با شکوه، نهتنها حیرتزده بلکه بسیار عصبانی است و معلوم خواهد شد با این چهار نفر طرفدارانش باز شکستی بر شکستهای خود اضافه خواهد کرد و باز انقلاب اسلامی چهرهای دیگر از تواناییهای خود را به میان میآورد.
موفق باشید
همدردی با آمریکا یا با خانوادهی شهیدان هواپیما؟!!
سوال:
سلام خدمت شما استاد عزیز.راستش را بخواهید اول بعد از شنیدن خبر سقوط هواپیما خیلی ناراحت و کمی نا امید شدم.اما بعدا متوجه شدم خدا روی این انقلاب خیلی حساب باز کرده و به راحتی به هر کسی اجازه نمیدهد خود را انقلابی بداند و سریع با فرصت کم امتحان خود برای غربالگری و خالص کردن نیت ها گرفت انشاالله که سربلند بیرون بیاییم.فقط سوال بنده به عنوان جوان دانشجو این هست که خب آخه چرا این عده ای که فقط سقوط رو می بینن یکی نمیگه چی شد که اینطوری شد؟ همین آمریکا که الان سنگ مردم رو به سینه میزنه اصلا به چه حقی با چه مجوزی سردار یه کشور رو به راحتی به قتل میرسد که اصلا رو چه حسابی تو عراق پایگاه نظامی داره چقدر آخه روحیه چپاول گری و تجاوز دارن.بعد کشور ما حداقل کاری که میتونست بکنه زدن پایگاه متجاوز آمریکاست خب چرا اون شب این پرواز لغو نشده؟چرا جواب برج مراقبت رو نداده چه از مسیر خودش منحرف شده؟این همه اینا باید جواب داده بشه حرف بی حساب نباید زد هر چند اشتباه از طرف ما بوده و نباید اینطور میشد ولی هیچ کس نمیگه چی شد این اشتباه پیش اومد... سرم رو به کدوم دیوار بکوبم؟؟؟؟
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از همه جهات نکاتی که فرمودهاید را نهتنها قبول دارم، بلکه میپسندم. از نکتهی دوم که بگذریم و حقیقتاً باید این سؤالات را از آنهایی که کوتاهی کردهاند بپرسیم؛ نکتهی اولتان بسیار مهم است از آن جهت که بدانیم در نظام تکوین، شیطان هم مأمور خدا است تا کسانی که شایستهی قرب نیستند، را از درگاهِ حضرت حق براند و آمریکا این روزها همین کار را کرد. به طوریکه عدهای بعد از اینکه آمریکا عزادارِ کشتهشدگان هواپیما شد، یادشان آمد بعد از سه روز به رسم همان آمریکاییها، شمع روشن کنند و عزاداری نمایند. و این البته هیچ ربطی به خانوادههای محترم و عزادار آنها که ما سختْ با آنها همدردی میکنیم؛ ندارد. بحث ما در مورد کسانی است که با آمریکا همدردی میکنند.
موفق باشید
توحید خمینی به طور عجیبی انسانهایی بس متعالی میپروراند
سوال:
چرا می پرسی که او چه کرده بود؟ مگه با این جملات و کلمات می شود وصف کرد؟
'خب به هر حال باید فکر کرد... چه باعث شده او به این مرتبه برسد... ببین برادر من کم که نیست. از کجا برایت بگویم. از کجا شروع کنم؟ از فرماندهی عملیات ها در دهه ۶۰؟ از جنگ با اسرائیل تو میانه جنگ؟ از مبارزه با اشرار و جنگ لبنان؟ از داعش و شهادت به دست اشقی الاشقیا زمانه؟ از تشییع و ولوله؟ از چه بگویم؟ باید فکر کرد فکر...'
عشق من... دوست روحانی من... گفتم که. خیلی مدت است از فکر و خیال و تادیب و کتاب کاری درخور بر نمی آید. بال می خواهد عشق من. پرواز می خواهد روح من. پرواااااااز. آه پرواز....
'نمی فهمم چی میگی ممد. اصلا خودتم میدونی چی میگی؟ خب یجور بگو ما هم بفهمیم بابا...'
من سگ کی باشم روحم که بخوام توضیح بدم... بذار یکم از زبون سید بشنویم. اگر اشک امانم بده البته " آری حاج قاسم تکه تکه شد... او تکه تکه شد و پیکرش به باد و خاک و آب و آتش پیوست اما راز خون آشکار شد راز خون چیست؟! مگر راز خون را جز شهدا در می یابند؟
مگر جز پروانگان که پروای سوختن ندارند دیگران را نیز این شایستگی هست که معرفت نور را به جان بیازمایند؟ تو دانی که حاج قاسم را برای طواف به نجف و کاظمین و کربلا بردند. کربلا مستقر حاج قاسم بود. کربلا مستقر کسی است که نور قلبش را تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی ندارد. کربلاییان جاودانه اند رفیق. فرمانروایان اقیانوس بی انتهای نور که طلیعه ای از آن بر ما افتاد و دیدی که چه کرد. آری شهید حاج قاسم سلیمانی چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد." ای شهید... ای شقایق آتش گرفته." شقایقی است که داغ شهادت شما را بر دل دارد. آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟"
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم: از رازِ خون گفتی! و چه خوش گفتی! میگویی: «آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟» آری! راهی گشوده شده که خدا میداند این راه، چه آیندهی درخشانی دارد و چه انسانهایی را به ظهور میآورد. قبلاً عرض شده بود آینده، کسانی ظهور و رجعت میکنند که باکریها و خرازیها به گَردِ پایشان هم نمیرسند. بفرمایید همین آقای شهید حاج قاسم!! باز میگویم قاسم سلیمانیهای بس بزرگی در پیش رو داریم. توحید خمینی به طور عجیبی انسانهایی بس متعالی میپروراند و مینمایاند. پس نهتنها بلبلی دیگر، بلکه صدها بلبل باز در رسایِ انسانِ دوران انقلاب به نغمه خواهند آمد.
موفق باشید