بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1858
متن پرسش
بسمه تعالی -سلام علیک .جناب استاد اگر به شما بگویندیک ساعت و فقط یک ساعت وقت داشته باشید در یک کلاس برای جوان آموزشی بدهید درچه موردی حرف خواهید زد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر آماده باشند بحث «مَن کو؟» که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده است را بحث می‌کنم و اگر آماده نباشند از روح متجاوز آمریکا سخن می‌گویم تا متوجه جایگاه انقلاب اسلامی باشند و اگر باز آماده نبودند و بحثی ملموس می‌خواستند خاطره‌ی یک سردار شهید را و یا یک اسیر را می‌گفتم. موفق باشید
1857
متن پرسش
بسمه تعالی -سلام علیکم.به کتاب شریف المیزان مراجعه کردم اما آخرش نفهمیدم منظور از اینکه روز را از دل شب انسلاخ میکنند یعنی چه و این چگونه میتواند آیت مهمی باشد "ومن ایاته اللیل نسلخ منها النهار ". چرا شب را از دل روز نفرموده در حالیکه تقدم زمانی یکسانی دارند .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام:آیه مذکور متذکر نظام الهی است که چگونه شب را از دل روز و روز را از دل شب بیرون می‌کشد تا ما را از این ظاهر متوجه سنت باطنی خود کند که چگونه در دل جاهلیت مکه نور محمد«صلی‌الله‌علیه‌وآله» بیرون می‌آید و یا در دل نظام شاهنشاهی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» ظهور می‌کند. موفق باشید
1856
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم -با توجه به اینکه پس از مرگ زمان معنا و مفهوم ندارد چرا میگوییم اول برزخ است و بعد قیامت .وثانیا اینکه در قرآن کریم در سوره معارج فرموده مقدار آن روز معادل پنجاه هزار سال است کلمه مقدار برای سنجیدن روز چه مفهومی دارد اگر منظور این است که تقریب به ذهن شود یا منظور این است که گفته شود طولانیست باز سوال باقی است که چرا دقیق پنجاه هزار را آورده است وثالثا اینکه فرموده آسمان و زمین در دو روز و اقوات آن چهار روز آفریده شده -در مجموع چگونه میتوان مفهوم بی زمانی را قبول کرد درحالیکه اگر زمان بطور کلی وجود نداشته باشد اصلا مفایسه دو زمان معنایی ندارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام زمان به آن معنا که حرکت جوهریِ عالم آن را ایجاد می‌کند و یا حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید پدید می‌آورد ،مسلّم در برزخ و قیامت معنا نمی‌دهد ولی برزخیان متوجه شب و روز دنیا هستند و از این جهت زمان را می‌فهمند. از طرف دیگر در برزخ و قیامت رفع حجاب هست به این معنا که در یک مرحله با رفع حجاب به مرحله‌ی دیگر وارد می‌شوند و این مقایسه و تقدم و تأخر را درک می‌کنند ولی این بیشتر حضورِ بعد از حضور است که حضور بعدی نسبت به حضور قبلی شدیدتر است و لذا به این معنا نیست که مرحله‌ی قبل را پشت سر بگذاریم و وارد مرحله بعد شویم بلکه به این معناست که نسبت به مرحله‌ی بعد در شدت بیشتری قرار گرفته‌ایم. در سوره‌ی معارج بحث عروج ملائکه از مرتبه‌ی مادون به مرتبه‌ی مافوق است که می‌فرماید مقدار آن پنجاه‌هزار سال است که به اعتبار آیات 47 سوره‌ی حج و 5 سوره‌ی سجده که می‌فرماید روز در نزد پرودگار برابر هزارسال است نسبت به آنچه شما می شمارید، می توان حدس زدکه که بحث 50000 سال به اعتبار سال هائئ است که برای زمین مطرح است. موفق باشید
1855
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام. استاد می خواستم بدانم آیا بحث انسانهای نخستین که در مدارس به ما آموخته اند درست است واگر درست است پس حضرت آدم چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بحث انسان‌های اولیه به آن معنا که نظریه‌ی تکامل می‌گوید یک دروغ کامل است که هیچ مبنای علمی ندارد بیشتر یک تئوری سیاسی است. آقای دکتر نصر در کتاب «معرفت و معنویت» نظر علمایی که این تئوری را نقض کرده‌اند آورده و بنده نیز در تفسیر سوره‌ی سجده عرایضی در این مورد داشته‌ام با توجه به این‌که رشته‌ی من زمین‌شناسی است و از این مباحث بیگانه نیستم عرض می کنم نظریه‌ی تکامل یک دروغ کامل است. موفق باشید
1853
متن پرسش
سلام علیکم استاد با توجه به اینکه داریم به ماه رجب نزدیک می شویم چه توصیه هایی دارید برای بیشتر استفاده کردن از این ماه؟ چه مطالعه هایی داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده همان توصیه‌هایی که در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هست پیشنهاد می‌کنم یادآوری آن‌ها موجب تقویت همت‌مان می‌شود در بهتر انجام‌دادن اعمال ماه رجب. موفق باشید
1852
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز حدیثی از امام صادق (ع) هست که فرموده اند: کسی که عزلت گزیده است در حصن وارد شده و در حفظ و حراست الهی است پس خوشا به حال کسی که در خلوت و جلوت تنها باشد. آیا عزلت به معنی دوری گزیدن از اجتماع است ؟ آیا عزلت مد نظر به این معنی نیست که با همه باشیم و بی همه باشیم. آیا درسته که بخاطر اینکه در ابتدای راه سلوک هستیم باید درون دخمه ای برویم و بقیه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی را مشکلات کاغذبازی و جلسات وقت گیر و بیفایده و احتیاج به صرف وقت در اموری که سطحی و .... بدانیم؟ ماهم قبول داریم که بعضی از کارها بخصوص در بسیج بیفایده است ولی ایا می شود به این راحتی بقیه کارهای بسیج را زیر سوال بردکه چون با تفکرات ما نمیخوره کاغذ بازی ؟ - انکار بسیج و بی احترامی به آن، یا نابخردانه است، یا خائنانه است. تا وقتی برای این کشور امنیت لازم است تا وقتی که این کشور و این ملت به امنیت احتیاج دارد. یعنی همیشه، چون همیشه احتیاج به امنیت هست، به نیروی بسیج به انگیزه بسیجی، به سازماندهی بسیجی و به عشق و ایمان بسیجی احتیاج است. از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد 78/6/10
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام عنایت داشته باشید که بسیاری از احادیث که ائمه«علیهم‌السلام» به اصحاب خود توصیه می‌کردند در زمانی بوده که خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس حاکم بوده‌اند و امامان به اصحاب توصیه می‌کردند به نظام حاکم نزدیک نشوند و وظیفه‌ی ما امروز همان توصیه‌هایی است که حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» می‌کنند و همین‌طور که متوجه‌اید بسیج یک نهادی است از نظام اسلامی و هرگز نباید از آن فاصله گرفت و آن را تضعیف کرد. موفق باشید
1846
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی خداوند در قران می فرماید ما رسولی از خودتان فرستادیم تا ایات الهی را بر شما تلاوت نماید و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت به شما تعلیم نماید. سوال این است که منظور از این حکمت چیست؟ اولا حکمت عملی نمی تواند مورد نظر باشد چون تعلیم حکمت در ایه مورد نظر بعد از این است که تزکیه شدند ثانیا تعلیمی است مانند کتاب ثالثا غیر از قران و کتاب است. رابعا باید مانند کتاب توسط پیامبر تعلیم داده شده باشد و موجود باشد.و این که عده ای در رد فلسفه می گویند این فلسفه یونانی است و ما به فلسفه یا حکمت قرانی نیاز داریم نمی تواند درست باشد چون خود قران حکمت را غیر از قران بیان نموده است.با تشکر و ارزوی توفیق روز افزون برای جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ظاهراً با رعایت احکام الهی و تدبّر در قرآن و دقت در معارف قرآنی جان انسان آماده می‌شود تا خداوند یک نحوه بصیرت و شعور خاصی به انسان بدهد و خودش در قرآن می‌فرماید: « یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً» یعنی به هرکس حکمت داده ‌شود خیر کثیر به او داده می‌شود به این معنا که عده‌ای خاص مفتخر به حکمت می‌شوند. این عده بوده‌اند که متوجه شدند گمشده‌ی خود را در فلسفه می‌توانند بیابند، در واقع علمایی مثل علامه طباطبایی و حضرت امام و آیت‌الله مطهری در فلسفه به دنبال حکمتی بودند که خداوند به صورت اجمال به قلب آن‌ها متجلی نمود و مصداق آن را به صورت تفصیل در فلسفه یافتند و آنچنان آن حکمت را به تفصیل در آوردند که امروز شما با حکمت متعالیه‌ای روبه‌رو هستید که مبین سخن انبیاء می‌باشد اساساً فیلسوف نمی‌تواند مقلد باشد ولی حقیقت را در هر جایی که باشد می‌شناسد. موفق باشید
1845
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشی.حدود یک ساله از حوزه علمییه خواهران فارغ التحصیل شده ام .اینکه انسان اصول وکارهای الهی خیلی باارزشی رو درک میکنند ولی به سمت تحقق انها در وجودش نمی پردازد دلیلش چیست(مانند حفظ حجاب اسلامی الهی).استاد واقعا معذب هستم در خیلی مواقع و از یک ناراحتی درونی همواره دارم چکار باید کرد چه توصیه ای می کنید؟باتشکر.
متن پاسخ
گفت: اول قدم آن است که او را یابی.... آخر قدم آن است که با آن باشی» درس و بحث حوزه و مدرسه شما را به سراغ خدا فرستادند از این به بعد باید با پای دل به سوی حق رفت و با او اُنس گرفت و در این راه حجاب‌ها را برطرف کرد، حرام و مکروه موانع طی مسیرند. کتاب «اسماء؛ دریچه‌ی اُنس با حق» را نگاه کنید إن‌شاءالله راه نشان‌تان می‌دهد. موفق باشید
1844
متن پرسش
بسمه تعالی- سلام علیکم جناب استاد .چگونه میتوان حضرت امام ره را با علامه طباطبایی ره از نظر علمی و درجات معنوی مقایسه نمود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام آدم حسابی مگر بیکاری که قلّه‌های بلند معنویت را با هم مقایسه کنی! به قول مولوی: وقتْ تنگ و می‌رود آبِ فراخ....پیش از آن کز هجر گردی شاخ شاخ». موفق باشید
1843
متن پرسش
سلام استاد گرامی. خداوند به شما توفیق روزافزون عنایت کند. استاد"صمت و سکوت" در روایات اسلامی به شدت مورد توجه و تاکید قرار گرفته است منتهی در آیات قرآن اشاره ای به این امر نشده، آیا اهمیت سکوت بقدری نبوده که در آیات بدان اشاره شود؟سوال دومم این است که در مقاله ایی در خصوص سکوت در عرفان اسلامی بخشی را مطالعه کردم و مایل بودم این بخش را شما بخوانید و نظرتان را در این خصوص اعلام کنید که فرق سکوت در عرفان اسلامی و غیر اسلامی چیست؟ این بخش بدین گونه است: «یکی از خصوصیات انسانی این است که با آن که ساکت و خاموش است سخن می گوید و با خود حرف می زند. انسان همواره با خود سخن می گوید. این سخنگوئی، ذاتی انسان است و نمی توان دمی را در سکوت مطلق بگذراند. آن چه مساله است این که این سخنان درونی از راه زبان منتقل می گردد؛ زیرا بسیاری از گفت وگوهای درونی و سخنانی که درجان آدمی است قابل گفتن نیست. اصولا انسان با سخن گفتن تفکر می کند و سخن ذاتی و درونی است که به او کمک می کند تا تفکر و تدبر کند و راه و چاه را بشناسد و علم درونی بیابد. ولی این سخن درون است که می بایست کنترل و مدیریت شود و بیراهه نرود. این مرحله نخست است و آن گاه نیز می بایست بهترین سخنان درون را بر زبان جاری ساخت. انسان باید از بسیاری تفکر و سخن گفتن درونی، تنها سخنانی را بر زبان جاری می کند که برای خود و دیگری مفید و سازنده باشد. درعرفان های غیر اسلامی، راهکاری برای تعالی به دست می دهند و آن این که مدیریت سخن ذاتی و درونی را به دست گیرد. البته این امر، بسیار دشوار و گاه ناشدنی است؛ زیرا اصولا تفکر و اندیشه بدان انجام می شود ولی مساله ای که هست اصل این مطلب است که سخن گفتن تا چه اندازه می تواند درکمال و یا سقوط انسان موثر باشد از این رو در عرفان های غیر اسلامی سخن از سکوت درونی است و این که ذهن به گونه ای تربیت شود تا حتی سخنگوی درونی ساکت وخاموش شود. روش اسلام برای ترتیب قوه ناطقه در اسلام روش دیگری برای مدیریت سخنگوی درونی بیان شده و آن این که اذکار خاص را در درون بخواند و آن را تکرار کند تا سخن گوی درونی در هنگامی که درحال تفکر نیست به بیراهه نرود. این که در اسلام و قرآن به ذکر و یادکرد، بسیار خدا توجه داده شده برای هنگامی است که شخص در گوشه ای نشسته و سخنگوی درون، مدیریت او را در دست گرفته و او را به هر سوی و سخنی می برد. دراین جاست که با ذکر و دعا او را به مسیر خاص هدایت می کنند. اما بهترین کار آن است که از این سخنگوی درونی برای تفکر و اندیشه در هستی و کمال استفاده شود. براین اساس تفکر یک ساعت، از عبادت هفتاد سال برتر دانسته شده است. این بدان معنا نیست که شخص درگوشه ای بنشیند و ذکری را بگوید بلکه باید همانند متفکران و فلاسفه و دانشمندان درموضوعی تفکر کند و سخن گوی درون را در مسیر کمالی و برای آن استفاده کند. مسئله تفکر و تدبر، از اصول اساسی در راه و روش قرآنی برای رسیدن به کمالات است. تفکر در انسان تدبر درکائنات، اصلی است که قرآن بارها و بارها بر آن تاکید داشته است. انسان سالک کسی است که در آفاق ( بیرون) و انفس (درون) خود تفکر می کند. اما در زمانی که انسان بی کار است ومشغول تفکر نیست می بایست خود را به ذکر مشغول دارد تا سخن گوی درونی بیراهه نرود. این گونه سکوت و خاموشی است که کمالی است نه هرگونه خاموشی دیگر؛ زیرا گوشه ای نشستن و درخود فرو رفتن و زمام امور را به سخنگویی سپردن که وی را به هر بیراهه ای می برد عین گناه است. بنابر این انسان بهتر است تا زمانی که خاموشی را برگزیده، به تفکر بپردازد در غیر این صورت به سخنگوی درون خویش ذکری را بیاموزد تا بیراهه نرود. »
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در مراحلی توصیه به صمت و سکوت می‌شود که قلب انسان منوّر به معارف الهیه شده است و حالا آماده می‌شود که آن معارف بر قلب تجلی کند در این موارد سخن‌گفتن حجاب است و لذا در سلوکی که حضرت موسی«علیه‌السلام» باید در ذیل شخصیت حضرت خضر به‌دست ‌آوردند شرط اولیه‌ی حضرت خضر آن بود که «قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَن شَیْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا» یعنی یک کلمه هم نباید بپرسی. در عرفان می‌گویند همان‌طور که زبان داری که سخن بگویی، گوش داری که بشنوی، پس یک دمی هم گوش بده، ملکوتیان ندا می‌کنند: «گوش دل را یک دمی این سو بیار.... تا بگویم با تو از اسرار یار» در هر حال هرگونه سکوتی مبتنی بر معرفتی است وگرنه سکوت محض معنا نمی‌دهد و نکته‌ی دوم سخن‌تان نکته‌ی خوبی است که تحت عنوان «روش اسلام برای قوه‌ی ناطقه» مطرح کرده‌اید. موفق باشید
1841
متن پرسش
شیطان یکی از دستورات خدا را انجام نداد و خدا تمامی اعمال اورا نابود کرد. ولی ما انسان ها خیلی از تکالیف را انجام نمی دهیم و عباداتمان از بین نمی رود. این با عدالت خدا چگونه سازگار است?
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام من و شما اگر بعضی از دستورات خدا را انجام نمی‌دهیم نمی‌گوییم ما بهتر از خدا می‌دانیم ولی شیطان در مقابل خدا گفت: «أنا خیرٌ منه» ای خدا من بهتر از آدم هستم و عملاً نه‌تنها خود را در عرض خدا قلمداد کرد بلکه خواست بگوید من بهتر از خدا می‌دانم و خدا نمی‌داند. موفق باشید
1840
متن پرسش
سلام علیکم بنده دانشجوهستم.برای نشریه دانشگاه قراراست مطلبی بنویسم باعنوان توهم توطئه یاتوطئه توهم.نوشته ای ازاستادمصباح دراین مورد دیدم .همچنین بانظرات مخالف ایشان هم آشناییت پیداکردم.مشکلم این است که چگونه میتوان بازبان ساده این رابه قشردانشجوتزریق کرد؟لطفاراهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم اگر بتوانید از توطئه‌هایی که بعد از انقلاب دشمنان انقلاب انجام داده‌اند خوب نمونه بیاورید و روشن کنید حقیقتاً ذات غرب با انقلاب اسلامی در تضاد است و غرب نمی‌تواند توطئه نکند، معلوم می‌شود این هم که گفته می‌شود توطئه‌ای نیست بلکه توهم توطئه است یکی از توطئه‌های غرب است تا ما از دشمن اصلی خود غافل شویم و به جان همدیگر بیفتیم. موفق باشید
1839
متن پرسش
بسمه تعالی باسلام اینجانب درحال نوشتن مقاله ای درموردنقش کرامت انسان درمعناداری زندگی هستم.پیداکردن کرامت انسانی درگفتمان قرآنی،تفاسیرو...زیادمشکل نیست.امااینکه چگونه این مقوله درمعناداری زندگی اثربخش است.برایم مشکل سازشده.درواقع تبیین این موضوع وچگونگی اثرگذاری درمعناداری زندگی برایم سخت است.لطفاراهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مرحوم شهید مطهری«رحمه‌الله‌علیه» در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام از جلسه‌ی 9 به بعد رابطه‌ی کرامت نفس و بهترین موضع‌گیری‌هایی که انسان در سایه‌ی کرامت نفس انجام می‌دهند را به میان می‌کشند و از آن طرف روشن می‌کنند که چگونه کسی که احساس کرامت نفس ندارد به انواع پلیدی‌ها مبادرت می‌کند به سخن امام هادی«علیه‌السلام» استناد می‌کنند که حضرت می‌فرمایند: « مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلاتَأْمَنْ شَرَّه» آن‌کس که نفس او برایش خوار و بی‌ارزش است کسی از شرّ او در امان نیست. توصیه می‌کنم به آن کتاب رجوع فرمایید تا إن‌شاءالله نفش کرامت نفس در زندگی روشن شود. موفق باشید
1838
متن پرسش
با سلام.نظر به پیامبر در هنگام صلوات بر ایشان ،که در کتاب صلوات عامل قدسی شدن روح طرح شده ،دقیقا نظر به چیست؟آیا مقصود نظر به ویژگی های شخصیتی ایشان است که در مبحث آخر کتاب بیان شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در صلوات بر پیامبر و آل پیامبر«صلوات‌الله‌علیهم» نظر به دریچه‌های رجوع به خداوند داریم، انسان‌هایی که در نهایت عبودیت از خود فانی و به حق باقی شدند تا در عمل و گفتارِ خود مسیر انسان‌ها را به سوی خداوند بگشایند تا آن‌جایی که حضرت ابو محمد الحسن بن علیالعسکرى علیه السّلام‏ می‌فرمایند: «ْ قُلُوبُنَا أَوْعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا » قلوب ما ظرف اراده‌ و خواست خدا است، چون او بخواهد ما می‌خواهیم. در صلوات بر محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» نظر به چنین آینه‌هایی داریم که مظاهر اراده‌ی الهی هستند. پس به یک اعتبار در آینه‌ی وجود آن‌ها خدا را می‌نگریم و صلوات بر آن‌ها نحوه‌ای از رجوع به حضرت پروردگار است. موفق باشید
1837
متن پرسش
بسمه تعالی-جناب استاد اینکه بیان شده کار جوهر مرد است آیا منظور کار یدی مثل کشاورزی منظور است یا نه منظور از کار چیست .آیا مطالعه دینی ومباحثه هم کار حساب میشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام شاید این اصطلاح در مورد کار یدی باشد ولی مطالعه‌ی دینی در جای خود ارزش خود را دارد عمده آن است که انسان یک‌بُعدی نشود. موفق باشید
1836
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله.در یکی از سخنرانی ها اشاره به شغل بساز وبفروش داشتید.یعنی کسانیکه آپارتمان چند واحده میسازند ومیفروشند .میخواستم ببینم چرا کار طیب و پاکی بحساب نمی آید اشکال کار در کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام آن بساز و بفروشی که در سخنرانی مثال زدم مربوط به فرهنگ خاصی است که عده‌ای بدون آن‌که تعهدی نسبت به خانه‌ای که می‌سازند داشته باشند خانه‌هایی را می‌ساختند و می‌فروختند، ظاهراً امروزه با نظارت هایی که انجام می شود دیگر به آن شکل نیست. موفق باشید
1835
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . . استاد عزیز بارها برایم سوال است نحوه نگاه امام خامنه حفظه الله تعالی به قضیه اسرائیل و جریانات هم اکنون جهانی،البته با توجه به اینکه پیش بینی های ایشان درست است با توجه به نگاهی که به آینده تاریخ دارند،گاه گداری در فرمایشاتشان ملاحظه میکنیم که میفرمایند:" پایان اسرائیل نزدیک است"، "یا اسرائیل به گردنه سقوط رسیده" یا در همین دیدار با جوانان بیداری اسلامی فرمودند :" شما جوانان حکومت واحده اسلامی را خواهید دید"،استاد عزیز،تفسیر این سخنان حضرت امام خامنه حفظه الله تعالی چیست؟آیا این به منزله نزدیک شدن به یک تحول جهانی و ظهور عدالت جهانی حضرت حجت صلوات الله علیه و علی آباهه. نیست؟(ناگفته نماند حضرت آیت الله حسن زاده آملی در مورد این بزرگ مرد فرموده اند : که ایشان چشمشان به دهن امام زمان است)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ظاهراً عالم در حال منوّرشدن به نور خاصی است و حضرت آقا متوجه آن نور هستند و از آن خبر می‌دهند. موفق باشید
1834
متن پرسش
با سلام واحترام استاد عزیز در بحث به فعلیت در آوردن آزادی از ذات زمان را برای حضور قلب در عبادات مطرح کردید در عمل به این فرمایش هنگامی که به عنوان نمونه در سر نماز دقت میکنم که به گذشته و آینده توجه نکنم قاعدتا حواسم متوجه زمان حال میشه(کاری را که دارم انجام میدم ) از اینجا به بعد را نمیدانم چکار کنم توجهم را صرف معنای ذکرم بکنم یا غیر این است ضمنا در کارهای روزمره هم همینطور با این دستورالعمل وقتی در زمان حال قرار میگیرم نمیدانم چکار کنم البته یکبار خدمت آیت ا.. جوادی مشرف شدم فرمودند ذکر لااله الا الله را در زندگیت زیاد بگو که فعلا در کارهای روزمره هنگامی که در زمان حال قرار میگیرم این ذکر را میگم ضمنا لطف کنید اگر معیاری در این زمینه است ذکر کنید که بدانیم آیا داریم مسیر را درست می رویم یا نه ( یک از اثرات این آزادی این بوده که باعث شده از سرعت نمازم کاسته شود ). خیلی ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام اگر إن‌شاءالله به مرور از گذشته و آینده آزاد شدید و در حضور قرار ‌گرفتید،در آن صورت این سؤال که می فرمائید برایتان پیش نمی‌آید، مثل وقتی که به زیبایی یک گُل می‌نگرید. نفس آن حضور، یک نحوه به مقصدرسیدن است. سعی کنید با عدم توجه به افکار گذشته و آرزوهای آینده آرام‌آرام در حضوررفتن را احساس کنید در آن حال فکر نمی‌ماند که بخواهید فکر کنید. مباحت خویشتن پنهان کمک می کند موفق باشید
1833
متن پرسش
یا سلام و احترام در بحث حرکت جوهری سوال ذیل برایم پیش آمد : منظور از عرض مثلا در سیب رنگ سیب می باشد آیا منظور از جوهر در سیب مابقی سیب مثلا گوشت سیب ، چوب و هسته و ... در سیب می باشد یا یک نوع حرکت در سیب است که عرض و ما بقی سیب تابع آن هستند و در رنگ آیا قسمت رنگ را عرض و قسمت روغن آن را جوهر و در مثال در رنگ واقعی در را عرض و چوب در را جوهر آن مینامند همچنین در مثال دیوار آیا حرکت جوهری را می شود به پوسیدن دیوار در طول زمان تعبیر کرد . تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ملاحظه بفرمایید ذات یا جوهر یک امر معقول است و جنبه‌ی وجود اشیاء می‌باشد و لذا هر آنچه از سیب ملاحظه می‌کنید همه اعراض سیب است و آن چیزی که به آن شکل و به آن رنگ است ،آن جوهر سیب است. تغییرات عرضی ریشه در حرکت جوهری عالم ماده دارد ولی حرکت جوهری غیر از پوسیدن سیب و فرسودگی دیوار است. فراموش نشود که در حرکت جوهری روشن شد : عین الحرکه مرتبه ای از وجود است. موفق باشید
1832
متن پرسش
سلام علیکم با احترام استاد بزرگوار قدری از کتاب هدف حیات زمینی را مطالعه کردم سوال ذیل پیش آمد : شما به استناد آیات فرمودید هدف از خلقت ظهور اسماء در قلب می باشد با این وجود این سوال پیش می آید که اگر صرفا برای ظهور اسماء است و اینکه خداوند خود را در آینه خلیفه ببیند که خلق یک خلیفه به عنوان نمونه پیامبر(ص) کفایت می کرد و مواردی چون جهنم و غیره قدری مبهم می شود مگراینکه دو هدف از خلقت مطرح شود در کنار آن نفع رساندن به انسان نیز فرض شود ، یادم می آید کتاب انسان کامل شهید مطهری را خواندم در آخر هدف را پیوند ادراکی با حقیقت بیان نمودند. اگر نظر شهید مطهری و علامه حسن زاده و رهبری ا در این مورد (هدف خلقت ) نیز بفرمایید ممنون می شوم .تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ملاحظه کنید که چقدر انسان باید خلق شود تا حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» ظهور کند و چقدر باید بعد از حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» خلق شوند تا حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ظهور کنند و آینه‌ی فعلیت‌یافته‌ی حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» در عالم و آدم گردد. آری هرکس به اندازه‌ی نزدیکی به حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» مدّ نظر خدا قرار می‌گیرد ولی همه‌ی عالم باید خلق شود تا در نهایی‌ترین مرحله، با تقابل جبهه‌ی حق و باطل در حاکمیت حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ، همه‌ی اسماء الهی به صحنه آید. در این راستا جهنم چیزی نیست جز حاصل محرومیت انسان‌ها از قرب الهی و محرومیت از انوار اسماء. در رابطه با جایگاه نفع‌رساندن به بقیه در همین راستا به جواب سؤال شماره‌ی 1822 نظر بفرمایید. نظر همه‌ی بزرگان دین را تعبیرات متفاوت همین مطلب بدانید. موفق باشید
1830
متن پرسش
با سلام و احترام ما داریم سیر مطالعاتی شما را کار می کنیم می خواهیم در دانشگاه هم ادامه تحصیل بدهیم چه رشته دانشگاهی را پیشنهاد می کنید که متمم و کمک کننده این سیر باشد . ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام روش معرفت النفس با روح هرکس در هر رشته‌ای سازگار است چون انسان را با خودش روبه‌رو می‌کند و نه با رشته و یا جنسیت‌اش. موفق باشید
1828
متن پرسش
بسمه تعالی - استاد عزیزتر زجان بنده پزشک هستم ودر شغل خود مرتبا با خانم ها در تماسم ومثلا برای گرفتن فشارخون ساده هم گاهی نگاهم به دستان آنها میافتد واگر هم بعضا بخواهم از روی لباس فشار سنج را ببندم آنها تعجب میکنند و قبول نمیکنند ویا در موارد دیگر زنان بی حجاب مراجعه میکنند و مجبورا باید برای تشخیص بیماری به آن قیافه های شیطانی نگاه کرد در صورتیکه پزشک زن هم در شهر وجود دارد .واقعا مانده ام چکنم آیا صلاح است این شغل را رها کنم یا راه حلی وجود دارد .ایا این اثر بدی بر روح من نخواهد گذاشت
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام این سؤال را از دفتر مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
1826
متن پرسش
سلام علیکم . اینکه خداوند متعال با آن همه عظمت غیر قابل فهم فرموده : آیا به شتر نمینگرند که چگونه خلق شده . چه سری در آن است خلقت شتر چگونه انسان را هدایت میکند وبه چه سوال بزرگی پاسخ میدهد .سوال دوم اینکه فرموده انسان به غذایش بنگرد بسیاری گفته اند یعنی در غذایش دقیق شود یا اینکه منظور غذای روح است ولی من فکر میکنم با توجه به آیه بعدش که فرموده ما آب را فرو ریختیم و..... منظور اینست که عالم طوری تنظیم شده که حتی انسان اگر به چگونگی آماده شدن غذایش بنگرد میفهمد کار طبیعت نیست و این طبیعت خودش مقهور حکیمی است که همه چیز را برای انسان آفریده . آیا این برداشت من درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در ابتدای سؤال خود به بنده لطف‌ها کرده بودید که ضمن تشکر، قسمت اول سؤال را حذف کردم، امیدوارم خداوند بر همه‌ی ما منت بگذارد و از پرتو انوار امام زمان‌مان محروم‌مان مگرداند، دائم به فکر مولایمان امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشید، از خدا می‌خواهم شما را و من را از موالی اماممان قرار دهد. 2- قسمت اول سؤال‌تان هم برمی‌گردد به همان نکته‌ای که در قسمت دوم سؤال متوجه شده‌اید. یعنی خداوند ما را به نظر به شتر و چگونگی خلق آن دعوت می‌کند تا نحوه‌ی ربوبیت خدا را در نظامی بنگریم که شتر نیز جزیی از آن نظام است. علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: خداوند می‌خواهد از این طریق ما را متوجه نبوت بگرداند و بفرماید ما در راستای ربوبیت خود، به همان شکل که شتر را در زندگی شما قرار دادیم تا در شرایط زندگی بیابانی بتوانید زندگی خود را ادامه دهید، انبیاء را فرستادیم تا ربوبیت خود را کامل گردانیم و شما در ادامه‌ی حیات معنوی موفق گردید. به همین جهت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» معتقدند عموم این مثال‌‌ها جهت اثبات ضرورت نبوت است. موفق باشید
1825
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد در آیه شریفه در وصف مومنین داریم "اذله علی المومنین" و نیز از حضرت امام (رحمه الله علیه) شنیده ایم که می فرمودند در برابر بسیجیان احساس حقارت می کنم. با توجه به اینکه اگر انسان صاحب مقاماتی نباشد خیلی راحت در مقابل عظمت کسانی چون حضرت امام احساس حقارت می کند اما اگر خود او صاحب مقاماتی باشد داشتن این نوع احساس سخت می شود. می خواستم ببینم امثال این نوع از احساس هایی که در حضرت امام وجود داشته ریشه در چه زمینی دارد و چه نوع معرفت عمیقی ایشان دارند که از ته دل و نه از روی تعارف این سخن را می گویند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام حضرت امام در سیمای بسیجیان انوار الهی را می‌دیدند که چگونه خداوند اراده کرده است از طریق آن‌ها حق را بر باطل پیروز کند و معلوم است که امام در مقابل نور الهی متواضع و خاشع هستند. مگر از رابطه‌ی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» خبر ندارید؟ موفق باشید
1824
متن پرسش
با سلام خدمت دوست و برادر و استاد خوبم؛ از ارادتمندان جنابعالی هستم که مدتی است در لباس سربازی هستم.با توجه به ضعف آموزش های عقیدتی و در جهت ارتقاء آموزش های عقیدتی - سیاسی ناجا طرحی را بر اساس منویات معرفت نفس شما آماده کرده ام که علارقم تلاش چندباره تاکنون موفق به شور با شما نشده ام.از شما می خواستم بنده را در این باب راهنمایی کنید با پاسخ به چند سوال : 1- به نظر جانبعالی بهترین موضوع برای بحث در مراکز آموزش نیروهای مسلح (که سربازان با عقاید متفاوتی مثبت و منفی متفاوتی وجود دارد از شیعه و سنی و الحق و ...) در دوران آموزشی چیست؟ 2- با توجه به اینکه در حال حاضر 36 ساعت به آموزش های عقیدتی - سیاسی زمان داده شده است چگونه می توان این زمان را بخوبی سازماندهی کرد که هم اعتقادات به خوبی بیان شود و هم احکام و ظواهر دین. 3- طی صحبتی که با معاونت تربیت و آموزش مرزبانی ناجا و واحد عقیدتی - سیاسی انجام گرفته ممکن است نیاز به تحقیقات میدانی در این زمینه باشد. آیا از گروه فرهنگی المیزان, عزیزانی هستند که در لباس سربازی بتوان از کمک آنها استفاده کرد؟ 4- شما چه شیوه ای را در دوران خدمت برای انتقال مفاهیم دینی موثر می دانید؟ از هرگونه طرح و پیشنهاد شما در این زمینه کمال استقبال و تشکر را دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همین‌طور که تشخیص داده‌اید مباحث ده نکته در معرفت نفس برای همه مفید است و تجربه نیز نشان داد که شیعه و سنی و اهل حق از آن استقبال می‌کنند. علاوه بر مباحث معرفت نفس، مباحث مربوط به ولایت فقیه تحت عنوان مبانی حکومت دینی جواب می‌دهد چون هرکس می‌پذیرد اگر حکم خدا بر جامعه حاکم باشد بهتر است تا آنچه انسان‌ها به فکرشان رسیده. در ضمن بحث انقلاب اسلامی و مقایسه‌ی آن با آنچه تمدن غرب به بشریت تحمیل کرده است جواب می‌دهد و جوانانی که به خدمت سربازی آمده‌اند کمک می‌کند. وقتی انسان علاقمند به دینداری شد آماده می‌شود تا احکام دین را بپذیرد و عمل کند. موفق باشید
نمایش چاپی