بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13809
متن پرسش
هو الرزاق با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم: استاد شاید این سوال نباشد و یک جور درد دل باشد اما چه کنم ... بنده نزدیک دو سوال است که شغل رسمی ندارم و کارهای مختلفی انجام می دهم (مدرک لیسانس هم دارم) خدا را شکر الحمدالله؛ به ظاهر خوب نیست و بیمه ندارم و حقوقم ثابت نیست اما خدا را شکر خودم راضی راضی هستم ... اما نگاه دوستان و خانواده (هر جا هم خواستگاری رفتم ضد حال زدند ... البته میدونم درست میشه) چند بار هم شغل هایی برام ردیف شد؛ مثلاً یکی که به ظاهر خیلی خوب بود استخدام در بانک مرکزی بود؛ اما حاجی با سیر و سلوک و تفکراتی که در حال حاضر دارم نمی توانم این شغل ها را انجام بدهم! حاجی خلاصه این چند وقت اینقدر ضد حال زدند بهم که دیگه ... خودم فکر می کنم که کارم درست است در این زمینه ... امّا میگم شاید نکنه من دارم تند می روم ... استاد راهنماییم کنید و مخصوصاً دعا کنید برای بی سر و پایی مثل من که اینقدر ضعیف هست ... خدا نگهدارتان باشد. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار درستی است که انسان نباید تن به هر شغلی بدهد، حتی در آن حدّ که روح و روان خود را ضایع نماید! بنابراین فکر نمی‌کنم این کار شما تندروی باشد. امیدوارم بیشترین نتیجه را در امورات خود جهت به سر و سامان‌رساندن دنیا و آخرتتان ببرید. موفق باشید

11401
متن پرسش
سلام علیکم خواهشمند است با مراجعه به دو سایت subsoilirrigation.com استاد مهندس حجازی و www.eabbassi.ir استاد اسفندیار عباسی و مطالعه صبورانه تان اعلام بفرمایید آیا تمدن نوین اسلامی که دنبالش هستیم شروعش از این مطالب و مخصوصا ابتکار آقای حجازی نیست و راهنمایی بفرمایید به استاد گرامی هم اطلاع دهید برای عملیاتی کردن آنها چه کنیم من به عنوان طلبه چه وظیفه ای دارم لطفا موضع راهبردی خودتان را در این امو بیان فرمایید متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت جناب آقای حجازی با مرورگرِ ما باز نشد و در مورد سایت جناب آقای عباسی هم فکر می‌کنم اگر ابتدا مبانی نظریِ تمدن اسلامی را مطرح کنیم و افق حیاتی را که تمدن اسلامی بر روی بشر می‌گشاید را تبیین نماییم می‌توانیم در امور دیگر از جمله در تغذیه، سبک زندگی خود را تغییر دهیم. موفق باشید

11079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام فرموده اید: آنچه در روایت داریم هرچیزی که چشم داشته باشد و یک موجود ذی حیاتی را تداعی کند حکم مجسمه را دارد و مانع حضور فرشتگان در آن محل‌اند. یعنی اگر خرگوشی را از پارچه به وجود آورده باشند هم حکم مجسمه دارد؟ آیا چنین چیزی اگر در اتاقی باشد فرشتگان به کل خانه نظر نمی کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد باید دنبال کنید که آیا مرجع تقلید شما این نوع عروسک‌ها را هم در حکم مجسمه قلمداد می‌کنند یا نه؟ موفق باشید
11054
متن پرسش
سلام استاد: در معاصی، گناه و توبه‌کردن یک بحث است، و ملکه‌شدن آن گناه، بحثی دیگر. استاد: ما برای گناهان توبه می‌کنیم، اما وقتی آن گناه ملکه‌ی ما شده، هزار بار هم توبه کنیم باز "«روز از نو روزی از نو» است. استاد: من چشم‌چرانی و شهوت‌رانی ملکه‌ام شده، تو را خدا برای این مشکل راهی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر گناهی ملکه‌ی انسان شود هرگز فکر توبه هم به ذهن‌اش خطور نمی‌کند، بالاخره با همین توبه‌ها این رذیله در انسان از بین می‌رود. موفق باشید
10673
متن پرسش
سلام: امام خمینی «ره» با آن جایگاه عظیم توحید و تقوا، که زیاده گویی و حرف غیرحق از ایشان دیر است چه چیزی در شهادت حسین فهمیده می بینند که می فرمایند: رهبر من آن نوجوان ۱۳ساله است که نارنجک بر کمر خود می بندد و زیرتانک می رود؟ در سخنان شما شنیدم که در مورد آقای بنی صدر امام خمینی فرمودند: آن آقا هم برگردد و تدریس خود را ادامه دهد، پس آن همه جنایت این شخص چه می شد؟ یعنی آقای بنی صدر بی گناه بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روح الهی که در آن زمان بر عالم تجلی کرده بود تا خداوند دشمنان اسلام را شکست دهد، در قلب مبارک آن جوان 13 ساله ظهور کرد و نشان داد در آن روز خدا از ما چه‌چیزی می‌خواهد و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت فرمودند: رهبر ما آن جوان 13 ساله است. بنی‌صدر تا قبل از آن‌که به پاریس برود اشتباهات فاحشی داشت، ولی مقابل نظام اسلامی نبود و حضرت امام از آن جهت فرمودند برگردد و به تدریس خود در دانشگاه ادامه دهد تا بلکه از این طریق او را از مهلکه‌ای که گرفتار شده بود نجات دهند. موفق باشید
10660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد من قبلا سوال شماره 10514 رو از شما پرسیدم ولی هنوز برام حل نشده و منو گیج کرده سوال: «خداوند به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال را می دهد که می تواند بپذیرد یعنی نقص ها از ناحیه ذات خود آنهاست نه از ناحیه فیض باری تعالی» آخه موجودات چه تقصیری دارند؟ استاد خواهش می کنم این رو شما یکم توضیح بدین چون توضیحات شما قابله فهمه یا حداقل یه سخنرانی یا کتاب قابل فهم رو معرفی کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این مباحث را باید در دروس عدل الهی دنبال کنید، در این‌جا تنها می‌توانیم به سؤالاتی که پس از مطالعه‌ی دروس پیش می‌آید جواب داد. کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری در این مورد خوب است. عرایض بنده در سی‌دی اصول عقاید قسمت عدل الهی هم إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک کند. موفق باشید
9785
متن پرسش
سلام علیکم: ملاصدرا رحمه الله علیه در جلد 6 اسفار در مورد برهان صدیقین می فرماید: «محکم ترین و برترین برهان، برهانی است که در آن حد وسط، غیر از واجب نباشد» می خواستم اگر ممکن است جمله ایشان را توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح برهان صدیقین عرض شد که اگر شما بفرمایید چون دور و تسلسل باطل است، پس واجب الوجود هست، عملاً شما برای اثبات خدا بطلان دور و تسلسل را واسطه قرار داده‌اید و در نظر شما به خدا، بطلان دور و تسلسل در میان است. ولی اگر نظر به «وجود» داشته باشید دیگر در هرچیزی به حقیقت وجود نظر دارید حتی اگر آن چیز ممکن‌الوجود باشد شما به وجود نظر دارید و حقیقت وجود، خداوند است و عقل توانسته بدون حدّ وسطی به واجب الوجود برسد. موفق باشید
7344
متن پرسش
سلام استاد چرا شما گفته اید که باید به عایشه احترام بگذاریم؟ مگر از امام صادق روایت نداریم که ایشان بعد از هر نماز عایشه و خلفا را لعن می کرده است.کافی ج 3ص 342 می داننم لعن با فحش متفاوت است ولی به هر حال وقتی کسی ، دیگری را لعن می کند به او احترام نگذاشته است.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه امروز وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کند نظرات مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است که با توجه به مجموعه‌ی روایات و آیات مربوطه به این نتیجه رسیده‌اند که توهین به همسران رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حرام است و بالاخره لعن، یک نوع توهین محسوب می‌شود، ولی این به معنای آن نیست که ما اشکال اساسی به اعمال و رفتار جناب عایشه و یا خلفاء نداشته باشیم. موفق باشید
2307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم بنده موخواهم یک بحث علمی با موضوع " اقرار" با شما داشته باشم آیا امکان دارد؟ ان شاءالله باب یا ابوابی از علوم برای حضرتعالی و بنده داشته باشد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ در حد سوال و جواب در سایت می توانم در خدمتتان هستم. موفق باشید
1824
متن پرسش
با سلام خدمت دوست و برادر و استاد خوبم؛ از ارادتمندان جنابعالی هستم که مدتی است در لباس سربازی هستم.با توجه به ضعف آموزش های عقیدتی و در جهت ارتقاء آموزش های عقیدتی - سیاسی ناجا طرحی را بر اساس منویات معرفت نفس شما آماده کرده ام که علارقم تلاش چندباره تاکنون موفق به شور با شما نشده ام.از شما می خواستم بنده را در این باب راهنمایی کنید با پاسخ به چند سوال : 1- به نظر جانبعالی بهترین موضوع برای بحث در مراکز آموزش نیروهای مسلح (که سربازان با عقاید متفاوتی مثبت و منفی متفاوتی وجود دارد از شیعه و سنی و الحق و ...) در دوران آموزشی چیست؟ 2- با توجه به اینکه در حال حاضر 36 ساعت به آموزش های عقیدتی - سیاسی زمان داده شده است چگونه می توان این زمان را بخوبی سازماندهی کرد که هم اعتقادات به خوبی بیان شود و هم احکام و ظواهر دین. 3- طی صحبتی که با معاونت تربیت و آموزش مرزبانی ناجا و واحد عقیدتی - سیاسی انجام گرفته ممکن است نیاز به تحقیقات میدانی در این زمینه باشد. آیا از گروه فرهنگی المیزان, عزیزانی هستند که در لباس سربازی بتوان از کمک آنها استفاده کرد؟ 4- شما چه شیوه ای را در دوران خدمت برای انتقال مفاهیم دینی موثر می دانید؟ از هرگونه طرح و پیشنهاد شما در این زمینه کمال استقبال و تشکر را دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همین‌طور که تشخیص داده‌اید مباحث ده نکته در معرفت نفس برای همه مفید است و تجربه نیز نشان داد که شیعه و سنی و اهل حق از آن استقبال می‌کنند. علاوه بر مباحث معرفت نفس، مباحث مربوط به ولایت فقیه تحت عنوان مبانی حکومت دینی جواب می‌دهد چون هرکس می‌پذیرد اگر حکم خدا بر جامعه حاکم باشد بهتر است تا آنچه انسان‌ها به فکرشان رسیده. در ضمن بحث انقلاب اسلامی و مقایسه‌ی آن با آنچه تمدن غرب به بشریت تحمیل کرده است جواب می‌دهد و جوانانی که به خدمت سربازی آمده‌اند کمک می‌کند. وقتی انسان علاقمند به دینداری شد آماده می‌شود تا احکام دین را بپذیرد و عمل کند. موفق باشید
250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید. شما در نکته ی ششم و هفتم معرفت النفس، به این حقیقت اشاره کرده اید که نفس انسان حضور کامل و تمام دارد، و از طرفی نفس فقط در تن حضور ندارد بلکه فوق زمان ها و مکان ها است. و آن گونه که من متوجه شده ام منظور شما این است که مثلا من انسان همزمان که در تن انسان حضور تمام دارد، در هر نقطه از کره زمین و یا کیهان و در عوالم دیگر نیز حضور دارد. حال در همین راستا و با تکیه بیشتر بر حضور «تمام نفس»، چند سوال به ذهنم رسیده است: 1- نخست آنکه قانع شدن ذهنی در خصوص این حقیقت برای حقیر سهل است، اما رسیدن به درک حضوری، آن چنان که خودتان مدنظرتان است کمی برایم مشکل است، خصوصا در اینکه نفس حضور تمام دارد. در واقع من نمی دانم که اگر مثلا نفس در بدن یا در کل زمان ها و مکان ها قسمت شود چه فرقی با حالا که حضور تمام دارد، می کند؟ 2- یقیناً شما نیز تصدیق می کنید که انسان هنگامی که در دامن طبیعتی بکر قرار می گیرد، با تک تک اجزای طبیعت ارتباط برقرار می کند و گویی روحش متعالی می شود. در واقع نفس انسان به آرامشی دلپذیر رسیده و به خدای خود نزدیک تر می شود. حال اگر آن گونه که شما می گویید، نفس انسان در تمام هستی حضور دارد، پس چرا با تغییر مکان مادی، یعنی هنگامی که تن او در یک شرایط خاص قرار بگیرد و در دل طبیعت برود، در روح او چنین تغییراتی حاصل می شود، در حالی که روح از همان اول همان جا حاضر بود؟ 3- همانگونه که شما گفتید نفس انسان نه تنها در تن بلکه در کل هستی حضور کامل و تمام دارد، حال، الف- آیا می توان این امر را برداشت کرد که همان گونه که تن ابزار من است برای تبدیل استعداد های بالقوه به بالفعل، کل هستی نیز ابزار من است برای دست یابی به همین امر؟ به عبارت دیگر آیا می توان نکته ی پنجم را این گونه تعمیم داد که کل هستی، ابزار کمال من است؟ ب- و آیا با این تفاسیر درست است که گفته شود من نه تنها تن، بلکه کل هستی را تدبیر می کند؟ ج- اگر این گونه باشد شاید این طور به نظر برسد که تعاریف دیگر نظیر مرگ غیر طبیعی نیز باید بدین گونه تعمیم یابد: « من هنگامی که از ابزارهای در اختیارش چه بدن و چه کل جهان مادی نا امید شود، آن ها را رها می کند. » 5- ما در مباحث قبلی مرگ یا خواب را با این جمله تعریف می کردیم « در هنگام مرگ من تن را رها می کند » ، حال در نکته ی هفتم من این گونه متوجه شده ام که با توجه به غیر مادی بودن من، این رها کردن، رها کردن مکانی نیست چرا که این نفس در همه جا حاضر است. پس لطفا روشن کنید که منظور از رها کردن تن، چیست. و لطفا مرگ را دقیقاً تعریف کنید. 4- شما گفتید که توجه بیشتر به بدن است که باعث می شود ما حس کنیم در بدنمان هستیم. و می توان با ریاضت های شرعی حجاب های مکان و زمان را کنار زد و باطن امور را دید. حال سوال من آن است که آیا این کار یک موفقیت و ارزش است؟ اگر بله پس چرا آنگونه که من شنیده ام برخی از عرفا که دید برزخی پیدا کردند، از خداوند خواستند که آن را از آنها بگیرد؟ 5- و در آخر، شما در آخر فایل صوتی نکته ی هفتم به مسئله ای اشاره کرده اید که در کتاب به آن اشاره نشده و آن دیدین نور هستی است. آیا امکانش هست منبعی برای باز شدن بیشتر همین بحث معرفی کنید؟ أن شاء الله خداوند توفیق خدمت هرچه بیشتر به اسلام و مسلمین را به شما بدهد. یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: اساس حضور در عوالم بیکرانه احتیاج به تزکیه ی خاص دارد که در مباحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» دنبال شده است. 1- بحث تقسیم نفس به جهت مجردبودن آن محال است، ولی نفس می‌تواند توجهش را به جایی یا جاهایی بیندازد ولی این به معنی تقسیم‌شدن نیست. 2- حضور تکوینی و ذاتی نفس انسان در همه‌ی عوالم، غیر از حضور شخصی آن فرد خاص است، مثل این‌که نفس شما به صورت تکوینی عامل ضربان قلب شماست، ولی شخص جنابعالی در آن عمل حضور شخصی ندارید، که تحت عنوان حضور تکوینی و تشریعی در مباحث «چگونگی به فعلیت‌رساندن باورها» بحث شده. 3- نفس انسان چون در ذات خود با حقایق عالم مرتبط است، وقتی با آیات الهی در طبیعت روبه‌رو شود، چنان‌چه رابطه‌ی خود را با حقایق عالم قطع نکرده باشد و نفس مجرد خود را با آرزوهای دنیایی، در محدوده‌های گذشته و آینده گرفتار نکند، می‌تواند با ملاقات آیات الهی، به حقایق آن‌ها منتقل شود. 4- مرگ به معنی انصراف تدبیری نفس است از بدن. اساساً آزادشدن از محدودیت زمان و مکان و ارتباط با حقایق عالم یک‌نوع کمال است، ولی باطن برزخی افراد را دیدن لازم نیست. 5- إن‌شاءالله در سیر بحث وقتی به مباحث معاد و چگونگی فعلیت‌یافتن باورها رسیدید، جواب سؤال خود را راحت می‌گیرید. موفق باشید
135

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
باعرض سلام .ایا یک بنده ی خدا که یک گناه کبیره را بارها انجام داده وهربار توبه کرده باز هم راهی برای اشتی با خدا دارد با اینکه می دانسته این عمل او اشتباه است و عمل او باعث حجاب او با خدا شده است.باتشکر
متن پاسخ

جواب: علیک‌السلام
باسمه تعالی؛ تا خداوند نوری در جان بنده‌ی گناهکارش می‌بیند، او را موفق به توبه می‌نماید، تا در هر توبه مزه‌ی ارتباط با خدا را به کام او بچشاند و زشتی گناه را در خود احساس کند. حارث محاسبی می‌گوید؛ برای یک گناه هفتاد بار توبه کردم تا موفق به ترک آن شدم. یعنی هفتادبار آن را مرتکب می‌شده و هفتاد بار توبه کرده تا بالاخره مزه‌ی اُنس با خدا بر مزه‌ی انجام گناه بر قلبش غلبه کرده است.

18295
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استاد با توجه به سوال 18115 و اینکه واکسیناسیون کودکان و قطره فلج اطفال و کلا برنامه های طب مدرن به نظر من برای نابودیه انسان ها به کار برده میشه. حالا اگه کسی از من بپرسه مثلا یه عکس از دوران ریاست جمهوریه حضرت آقا هستش که آقا یه بچه تو دستش هست و داره قطره فلج اطفال رو ظاهرا تو دهن اون بچه میریزه تا مردم برای اینکار تشویق بشن من چه جوابی بدم برای این سوال که اگه این برنامه های وزارت بهداشت بده چرا مثلا حضرت آقا اون کارو کرد پس قطره فلج اطفال چیز خوبیه و ضرری نداره. البته جواب من اینه که رهبر یه جامعه ی دینی متناسب با بصیرت و ظرفیت اون جامعه رفتار میکنه مثلا اینکه شریح قاضی زمان خلافت مولا قاضی القضات کوفه باقی میمونه به معنیه تایید شریح از طرف مولا نیست بلکه به خاطر یه مصلحت بالاتر یعنی حفظ حکومته یا حتی مشاوره هایی که مولا زمان خلافت عمر بهش میده باز هم به معنیه تایید عمر نبوده بلکه برای حفظ حداقل اسلام بوده و خیلی مثال های دیگه. اونجا هم حضرت آقا با توجه به اینکه تمام زیر ساخت های بهداشت و درمان کشور بویی از اسلام نداشت و با توجه به وضعیت کشور و حفظ مصالح بالاتر در ظاهر اون کارو تایید کردن هر چند در واقع مخالف بودن و یکی از جواب های دیگه ای که میشه داد ولی خودم قبول ندارم اینه که مثلا حضرت آقا خبر نداشتن از مضرات قطره فلج اطفال. حالا استاد عزیز نظر شما در مورد جواب های من و جواب خود شما چیست؟ عذر خواهی می کنم استاد. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شد فرهنگ مدرنیته بیماری‌هایی را با خود آورده است که در حوزه‌ی طبّ سنتی که مطابق شرایط طبیعی انسان کاربرد دارد نمی‌گنجد و خودِ مدرنیته می‌داند که با انسان‌ها چه‌کار کرده است. و به جای برگشت از راهی که رفته است، مجبور است با انواع وصله پینه‌ها به عنوان طبّ جدید، آثار منفیِ زندگی مدرن را کاهش دهد و ما هم چون در همین فکر و فرهنگ غربی به‌سر می‌بریم، نمی‌توانیم از وصله‌پینه‌های طبّ غربی به‌کلّی فاصله بگیریم مگر آن‌که به‌کلّی زندگی خود را از این نحوه سبک زندگی و در این شهرها جدا کنیم که این نیز ممکن نیست. البته تا آن‌جا که طبّ سنتی جواب می‌دهد باید از همان درمان‌های طبیعی بهره برد، ولی بدن‌های اکثر مردم، بدن‌های دیگری شده است و ما نباید از این غفلت کنیم. شاید آن‌هایی هم که بحث تلفیق طبّ جدید و طبّ سنتی را پیش کشیده‌اند، با نظر به چنین مسائلی بوده است. موفق باشید 

18010
متن پرسش
طلبه پایه 2 هستم. 1. «جامع السعاده» از کتاب «محجه البیضا» و «محجه البیضا» از کتب «احیا العوم» احمد غزالی و احمد غزلی از یونان گرفت اخلاق (آیت الله مظاهری) پس چرا بعضی ها توصیه می کنند «محجه البیضا» یا «جامع السعاده» را بخوانیم؟ 2.ادبیات در حوزه چقدر کافی است و چه کتاب هایی؟ 3. آیا منطق و فلسفه را بیشتر وقت بگذاریم یا ادبیات عرب و در منطق چه کتاب هایی بخوانیم تا در حد عالی بخوانیم کتاب هایی از مقدم تا عالی معرفی کنید. 3. اگر خدا بخواه اجتماع نقیض محال نیست اگر می شود اثبات کنید این حرف درست است یا غلط
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر هم فرض کنیم غزالی از جهت ساختار اخلاقی و تعادل بین افراط و تفریط تحت تأثیر ارسطو است، مرحوم فیض کاشانی در «مهجة» و استاد آیت اللّه ملا مهدی نراقی و فرزند او ملامحمد، با رجوع به روایات اهل البیت«علیهم‌السلام» کتاب‌های خود را تنظیم کرده‌اند و به همین جهت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند نراقین را بخوانید که منظور «جامع‌السعادات» و «معراج السعادت» می‌باشد 2- به نظر بنده یک طلبه بیاد همه‌ی دروس رسمی حوزه که مربوط به ادبیات است را کامل بخواند 3- همین منطق «مظفر» و سپس «بدایة و نهایة» علامه و در آخر «اسفار» ما را با عقل فلسفی آشنا می‌کند. 4- اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است.  موفق باشید

16745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، تفسیری که ملاصدرا از قرآن کریم کرده اند، به نظر شما در چه سطحی است؟ نسبت به المیزان و... ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در تفسیر صدرالمتألهین مبتنی بر حکمتِ متعالیه هست. ولی تفسیر المیزان جامعیت خاص خود را دارد. موفق باشید

14716
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: جسارت حقیر را ببخشید اما با دلی پر خون می گویم این دیگر چه عدالتی است که با دیدن تعداد کمی تصاویر بد و در مدت کوتاهی این صورت ها کانه نقش فی الحجر تا سال ها می مانند و با خون دل خوردن هم نمی روند و اگر هم بروند بعدا برمی گردنند اما معارفی را که انسان با تمام تلاش بیابد و عمل خالصانه کند این تاثیر را ندارند و نمی مانند و در مقابله با آنان کم می آورند؟ می دانم می خواهید بفرمایید روغن چراغ کم است اما آیا بعد از چند سال هم هنوز کم است؟ آدم از این برخورد خدا دلگیر می شود که چرا کمک نمی کند. همین الان که دارم می نویسم مطمئنم دوباره قرار است چند صباح دیگر همین سوال را بکنم که چرا؟ و تا کی؟ «بازخر ما را از این نفس پلید / کاردش تا استخوان ما رسد.» حتی از آمدن سر جلسات شما هم خجالت زده ایم احساس نفاق و دوری از شما جانم را آتش زده حتی در خلوت هم خجالت می کشم صوتتان را گوش کنم. احساس می کنم تمام معارف را به سخریه گرفته ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که در این حالت‌ها معارف را به سخریه گرفته باشید وگرنه با به‌سربردن با آن صورت‌ها راضی می‌شدید و این‌طور هم نیست که خدا کمک نکرده است وگرنه این دست و پازدن‌ها برای آزادشدن از آن صورت‌ها در میان نبود. این‌ها حکایت نسیمِ الهی است که بالاخره خدا کار خود را خواهد کرد و از شما در این زمان با این‌همه ظلمات یک قهرمان می‌سازد. در ضمن به متن «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورت‌های خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود» در  بخش پرسش و پاسخ برگزیده  رجوع فرمائید . موفق باشید

11206
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد اگه امکان داره 1- یک معنی ساده (همانند "به به" که جنابعالی برای الحمدلله بکار می برید) از اسم عظیم، اعلی و اکبر آنها بفرمایید تا در نماز قلبمون شاید بتونه با آنها ارتباط برقرار کنه؟ 2- اگه این سوال بنده، سوال درستی باشه راه عملی میانبر برای اینکه اسم عظیم و اعلی حضرت حق در رکوع و سجود در حد ظرفیتمون به قلبمون تجلی کنه چیه؟ 3- و از کجا باید فهمید که تجلی حاصل شده؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی در رکوع نظر به نور عظیم پروردگارمان می‌اندازیم متوجه نوری هستیم که از محدوده‌ی هر مخلوقی برتر است و عظمت هر مخلوقی به آن نور است و در نظر به نور اَعْلی نیز باید نظر به حقیقت نور اَعْلی انداخت. همچنان‌که متوجه می شوید «اللّه» از هر کبریایی برتر است و نظر را به حقیقت نور کبریایی مطلق معطوف می‌دارید 2- همان‌که عرض کردم 3- باید از عقل و مفهوم این واژه‌ها عبور کنیم و احساس آن انوار را در خود بیابیم. دستورات اخلاقی برای رسیدن به احساس قلبی است به خصوص دستوراتی که در آن‌ها تواضع توصیه می‌شود. موفق باشید
9852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: جواب مرا نداده اید. شاید فرصت نکرده اید سایتش را ببینید. نظرتان را به سید حسن آقا میری می خواستم. آیا صبحتهاشان مورد تایید جنابعالی است؟ لطفا جوابم را بدهیدکه بدانم گوش کنم یا نه. متشکرم. اگر هم نمی شناسیدشان در سایت بیدارباش معرفی شده اند. ممنون از اینکه وقت می گذاریدجوابم را بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای بنده سخت است در مورد اشخاص نظر بدهم. به‌خصوص که ایمیل نفرستاده‌اید. موفق باشید
9050

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: سیر مطالعاتی شما را از سال پیش تا شروع معاد کار کردم با صوت و کتاب و مباحثه، حالا می خواستم نظرتون رو بپرسم، چون در زمینه معرفت نفس به طور تفصیلی جلو نرفتم و هنوز یک جامعیت و منظومه ای پیدا نکردم (البته خودتان در 10 نکته گفتید که این شاکله مباحث هست) در ماه رمضان آیا مباحث شما را ادامه بدم؟ (چون در سوالات به فردی که انواع کتب معرفت نفس را معرفی کرده بود گفتید نیازی به خواندن همه ی آنها نیست همین کتب خودتان کفایت می کند) یا کتاب علامه حسن زاده (با شرح) یا مقالات (جلد1-آیت الله شجاعی) و یا انسان از آغاز تا انجام، رسائل الولایه (علامه طباطبایی) و..... چه پیشنهاد می کنید؟ (مخصوصا بنده طرح کلی لازم داشتم درباره مباحث معرفت نفس از اجمال به تفصیل) ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کتاب «خویشتن پنهان» را کار نکرده‌اید، آن را به اتمام برسانید سپس به مقالات آیت‌اللّه شجاعی بپردازید. موفق باشید
7172
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز بنده در مرز تغییر رشته از مهندسی به علوم انسانی هستم. اما با یک دوگانگی مواجه شده ام. علاقه شخصی بنده ضمن علاقه به مطالعه در متون و معارف دینی ، بیشتر در زمینه نظریه پردازی در علوم اجتماعی می باشد. احساس میکنم باید به رشته علوم اجتماعی بروم و از طریق نقد و مطالعه نظریات علوم اجتماعی غربی و نیز مطالعه در معارف دینی به تولید نظریات اجتماعی اسلامی رسیده و به نظریه پردازی در بحث سبک زندگی دینی بپردازم در حد توان خودم. از طرفی با توجه به ماجرای منقول از زبان آیت الله ناصری از قول آقای بهجت و نیز برخی سخنان جناب پناهیان و نیز مشاهده وضعیت جهان و منطقه و نیز این احساس که پرچم را آیت الله خامنه ای به حضرت صاحب خواهند داد و اینکه رهبری با توجه به سن بالایشان، احتمالا ظهور باید نزدیک باشد تا ایشان بتوانند پرچم را بدهند. بنابراین اگر ظهور به زودی اتفاق بیفتد، دیگر مطالعه غربشناسی و نقد نظریات غرب و تفکر پیرامون تولید نظریات سبک زندگی دینی بیهوده خواهد بود. چرا که با ظهور حضرت نه غربی خواهد ماند و نه سبک زندگی غربی. خود ایشان سبک زندگی دینی را برای بشریت تبیین خواهند کرد. مثلا فرض کنید ما به رشته علوم اجتماعی برویم و پس از 10 سال مطالعه در این رشته و اجزایش ، حضرت ظهور کنند. آنوقت تمتم زحمات ما بی نتیجه خواهد شد. لذا این فکر که ظهور خیلی نزدیک است بنده را به سمت مطالعه صرف در علوم و معارف اسلامی اعم از علوم حدیث، اعتقادات، تفسیر قرآن، مباحث حضرتعالی و این دست مطالعات سوق می دهد. خلاصه بنده در این دو راهی گیر کرده ام. اینکه بنابر نیاز امروز و نیز بلند مدت جامعه به سمت علوم اجتماعی بروم یا با فکر نزدیکی بسیار زیاد زمان ظهور و برچیده شدن بساط غرب، فقط به سمت رشته هایی نظیر علوم قرآن وحدیث بروم. لطفا پاسخ کامل بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن آن بزرگان می‌تواند معنای دیگری داشته باشد حاکی از این‌که مسیری که حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» باز می‌کنند بالاخره به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌رسد و لذا شما طبق وظیفه‌ای که تشخیص می‌دهید عمل کنید و وقتی هم که حضرت تشریف بیاورند ما باید به عنوان کارشناسان آن نظام آمادگی‌های لازم را در خود ایجاد کرده باشیم. موفق باشید
7081
متن پرسش
سلام اگر کسی همه ی محاسن خوب را دارا باشد ولی حجاب نداشته باشد مشکل ان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:در آن صورت بنده‌ی خدا نیست، و از خدایی که همه‌ی خوبی‌ها را دارد منقطع شده. موفق باشید
6473
متن پرسش
سلام.حضرت استاد عرفایی که بنا به تاریخ وشواهد از لحاظ فقهی شیعه نبوده اند واز ائمه4 گانه اهل سنت تقلید می کرده اند( به عنوان مثال مولوی ومحی الدین وعطار و...) وبنا بر ادعای ما این عمل به شریعت وعبادت غلط است وطوری نیست که با نظام تکوین هم راستا شود پس چگونه این افراد که حتی (بنا به فرض)ابتداییات عباداتشان نظیر نماز وطهارت اشتباه می باشد توانسته اند به مراتب عالیه کشف وشهودبرسند.آیا فقه اهل سنت هم در دایره آنچیزی که درباب تقلید از فقیه وشدت وضعف نور شریعت فرمودید که دراحکام فقهی مشاهده می شود می دانید و آن احکام هم را داخل در حقیقتی که دارای شدت وضعف می باشد مانند نورخورشید می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که آیت‌اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند که آن‌ها از این جهت مستضعف بوده‌اند. به این معنا که در شرایطی قرار داشته‌اند که راهی برای تحقیق بهتر برایشان نبوده، مضافاً آن‌که فقه ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت بیگانه از فقه ائمه نیست زیرا آن‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق«علیه‌السلام» بوده‌اند و از این جهت شاید بتوان گفت با توجه به عقاید خوبی که عرفای اهل سنت در امور معرفتی دارند تا حدّی مشکل را حل کند. و این تازه در صورتی است که در مقام تقیه نبوده باشند. زیرا بعضی معتقدند آن‌ها شیعه بوده‌اند ولی مجبور بودند تقیه کنند. به طوری که یک بار عطّار را به جرم شیعه‌بودن از شهر هرات بیرون کردند. حال حساب کنید اگر پدر مولوی می‌خواست در هرات بماند چه بر سرش می‌آمد و لذا به طرف قونیه حرکت می‌کنند. موفق باشید
5419
متن پرسش
باسلام و آرزوی قبولی طاعات استتد گرامی امروز کوه بودم متاسفانه وصعیت افتضاحی از لحاظ فرهنگی حاکم بود پسرها ودخترهای مختلط مشغول ورزش و....خیلی فاجعه انگیز بود در ماه مبارک علنا روزه خواری خیلی عادی به وفور دیده میشد واقعا کی مقصره چه باید کرد مما بچه مذهبیها که برخیمون مثل من فقط اسممون مذهبی است نه ماهیتمون چه باید بکنیم اگه امام معصوم بودند آیا با این شرایط اختلاط وبی بند وباری دق نمیکردند ازغصه/ایکاش با صحبتهای حضرتعالی برخی از ماها از خواب غفلت بیدارشویم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌کنید که اگر بخواهیم با همان نگاه مذهبی که تا حال با آن سخن می‌گفتیم کار را ادامه دهیم نمی‌توانیم فرهنگی را به صحنه بیاوریم که این پسرها و دخترها که ملاحظه کردید، احساس گناه بکنند. باید همان‌طور که در نگاه سیاسی از حضرت امام پیروی کردیم و امروز ملت در شعور سیاسی خوبی هستند، در نگاه معرفتی، عرفانی نیز از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیروی کنیم و با آن نگاه دنیایی را در مقابل نسل جوان قرار داد که بتواند از دنیایی که غرب در مقابلش قرار داده به‌راحتی عبور کند. موفق باشید
4715
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز؛ آیا موسیقی میتواند در تربیت و مدیریت خیال مفید و مؤثر باشد؟ و اگر چنین است آیا آن فرمایش رهبری که در پاسخ به سؤال 2047 ذکر کردید:« ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی سازگار نیست » این چنین موسیقی هائی که موجب پرورش خیال و یا با محتوای مفید و غنی موجب نشر معارف الهیه میگردد را نیز شامل میشود؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب نظر نیستم. موفق باشید.
4458
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم با توجه به اینکه آقا فرمودند امربه معروف و نهی از منکر لسانی وظیفه همگانی من در یکی از دانشگاههای تهران دانشجو هستم وضع حجاب درختران زیاد مناسب نیست من هم در مسیر که رفت و آمد میکنیم تا حدی که برای خودم حرج نداشته باشه تذکر می دهم ولی گاها دختر خانم ها بدجور جواب می دهند و شاید بشود گفت باعث لج طرف هم می شود آیا با این حرف که اسلام حذف فوری گناه را خواسته نه متحول شدن ما به این سبک ادامه دهیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال فرموده‌اند در امر به معروف باید احتمال تأثیر را بدهید و اگر احتمال تأثیر را نمی‌دهیم شرایط را طوری فراهم کنیم تا معروف منکر نشود و جایگاه کار فرهنگی در این‌جاها است. موفق باشید
نمایش چاپی