- باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت در زمان حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» نسبت به رهبری آینده در ما بود، ولی خدای حکیم در کنف خود آن کسی را که باید تربیت کند تربیت کرده بود و قلبها را به طرف حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» راهنمایی کرد. اگر مردم کاری نکنند که خداوند ولیّ خود را از آنها پنهان کند جایی برای نگرانی نیست. خداوند رهبر عزیز را تا انقلاب حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» محفوظ دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در این رابطه به امیرالمؤمنین«علیهالسلام» این ذکر را توصیه فرمودند که بعد از هر نمازی بخوانند: «سُبحانَ الرَّءوف الرَّحيم، اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً وَ بَصراً وَ فَهماً وَ عِلماً اِنّكَ عَلى كُلّ شيءٍ قَدير». و از نظر روش سعی کنید مطالب را خلاصه نمایید تا ذهن بتواند آن را در خود ذخیره کند. مرحوم شهید مطهری در آخر کتاب «امامت و رهبری» در این رابطه توصیههای خوبی دارند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیز: آقای سعید جلیلی در چندین دوره مذاکره سنگین و پیچیده با نمایندگان کشورهای آمریکا ، انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، روسیه و چین منظومه ای از اقتدار و عقلانیت و منطق و حقانیت و استواری و اعتدال توأم با انعطاف را از مکتب اسلام به نمایش گذاشته است بنحوی که غربیها را با همه حیله گری و چموشی بر مداری منطقی و گریز ناپذیر وارد کرده است و آنان را بین پذیرش واقعیت ها و یا رفتارهای نابخردانه و رسوای در دیپلماسی رایج امروز در تعارضی آشکار قرار داده است . نگاهی اجمالی بر فضای حاکم بر گفتگو ها از سوئی و موضوع و متن گفتگو از سوی دیگر و بعلاوه هندسه و تسلسل مذاکرات بیانگر آن است که یک نگاه و مدیریت جامع توام با اقتدار و خودباوری جهت مذاکرات را از فضای تاریک و مبهم و غیر قابل محاسبه به مداری منظم و مشخص و قابل پیش بینی و منطبق بر واقعیتها برگردانده است . این اقتدار و خودباوری بیانگر اعتقاد و ایمانی توام با یقین و بصیرت می تواند باشد . با توصیفات فوق آیا چنین شخصی با این تجربه موفق در صحنه اجرایی کشور قادر خواهد بود انقلاب رو به تکامل و رشد در حرکت خود چندگام به جلو ببرد . و آیا چنین فردی می تواند تیلور آمال و آرزوهای انسانهای فرهیخته و مردم انقلابی در صحنه اجرای کشور و ادامه دهنده تجربه های موفق دولت فعلی و پیراسته از نقصهای آن باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به اینکه معتقدم انقلاب اسلامی، بر عکس سایر انقلابهایی که در صدسالهی اخیر گرفتار ارتجاع و عقبگرد شده، حقیقتی دارد که بهخوبی میتواند رو به جلو رود و به اهدافی که هنوز دست نیافته برسد و همانطور که حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» فرمودند: «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّی با جهانخواران حلّ نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» پس ما نباید از این نکتهی مهم غفلت کنیم که تنها با روحیهای حماسی و با تلاش برای قدرتمندشدن در مقابل جهان امروز میتوانیم به حیات مستقلانهی خود ادامه دهیم . حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند: « کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.». این روحیه تنها روحیهای است که ما را از گرفتارشدن از ارتجاع گفتمانی نجات میدهد هرچند متهم شویم این گفتمان ،گفتمان طالبانی است. خطری که از سخنان بعضی از کاندیداها و یا نمایندگان فکری آنها بهچشم میخورد، خطر غفلت از موقعیت جهانی نظام اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است. گویا آقایان گمان میکنند ملت از اهداف تاریخی خود دست برداشته ملتی که بنا است نظامی ماوراء نظام جهانی نظامی را به بشریت ارائه دهد. ارادت به رهبری ارادت به روحیهی انقلابی کسی است که میداند در جهان امروز چگونه باید عمل کرد و لذا در توصیهی خود به نامزدها در سالگرد امام فرمودند: «بعضی با این تحلیل که به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آنها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آنها را به منافع ملت ترجیح میدهند»، این نشان میدهد روحیهی مورد نظررهبری روحیهی کوتاهآمدن در مقابل بیگانگان نیست، بلکه برخورد مقتدرانه با بیگانگان است. این روحیه در جناب آقای دکتر جلیلی بهخوبی نهادینه شده و بدین لحاظ در مقابل نمایندگان شش قدرت جهانی در پای میز مذاکره، خود را نمیبازد چون فهمیده است ایران بهعنوان یک ابرقدرت دارد جای خود را در جهان امروز باز میکند. بنده این روحیه را در سایر نامزدها – در عین آنکه برای بعضی از آنها احترام قائل هستم – ندیدم. لذا اگر ما به دنبال آن هستیم که نقش تأثیرگذاری خود را آنطور که شأن انقلاب است حفظ کنیم نمیتوانیم از آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس جمهور این کشور چشمپوشی کنیم و امیدوار به نامزدهایی باشیم که مطمئن نیستیم در حال حاضر میتوانند ماوراء سبک مدیریت غربی، انقلاب اسلامی را مدیریت کنند و کشور را از ضایعات مدیریت غربینجات دهند. از این جملهی رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» ساده نگذرید که فرمودند: نامزدها «قول بدهند که به مسئلهی اقتصاد که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است، بهخوبی خواهند پرداخت» آیا از این جمله بر نمیآید که ما باید در همان راستایی که با بیگانگان درگیر بودهایم و هر روز به جلو رفتهایم، مسائل اقتصادی را نیز حل کنیم؟ پس چرا بعضیها گمان میکنند میتوانیم با کوتاهآمدن در مقابل بیگانگان مشکلات اقتصادی را مرتفع نماییم و در این راستا ملت ایران را از روحیهی انقلابی و قاطع آقای دکتر جلیلی میترسانند که اگر ایشان رئیس جمهور شوند کار بدتر میشود. این به جهت آن است که نمیدانیم ما تنها با مقاومت در مقابل بیگانگان میتوانیم از تنگناهای زندگی غربی و اقتصاد غربی رها شویم. رهبر عزیز«حفظهالله» فرمودند: «عصبانیت آنها ناشی از این است که شما هستید، ناشی از این است که جمهوری اسلامی هست» آنهایی که میخواهند از عصبانیت دشمن کم کنند میدانند در عمل باید از هویت خرج کنند و موجودیت ما را به عنوان جمهوری اسلامی بفروشند. چه سخن عالمانهای است سخن دکتر جلیلی که میفرماید: «نخواهیم گذاشت ما را به اسم تنشزدایی از پشت خیمههای دشمن عقب بکشند» و لذا میفرماید: « تهدیدزدایی را به جای تنشزدایی دنبال میکنم». و این با قدرتمندشدن نظام ممکن است در حالیکه روحیهی انقلابی خود را به بهانهی تعادل فرو ننهیم و بدانیم تعادل در امروز همین روحیهی رهبری است که میفرمایند من انقلابیام و نه دیپلمات. و تنها با روحیهی انقلابی و تقابل با کفر جهانی است که در مسیر انبیاء تاریخ قرار میگیریم و مفتخر به مددهایی میشویم که ریشهی کفر و استکبار را برمیکند و وعدهی الهی بر ملت ما جاری میشود که فرمود: « فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا» پس به جهت روحیهی مقاومت شما ریشهی ظالمان و ستمکاران قطع خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه به جهت توانی که خدا به آن داده، دارای چنین توانایی است حال اگر آن توانایی را به قدرت حضرت حق متصل گرداند برایش مفید خواهد بود وگرنه در اختیار شیطان قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورم از آیهی 54 تا آخر آیهی 56 سورهی اعراف است. این آیات مشهور به آیات مسخّرات است و جهت دفع خطورات شیطانی توصیه شده 70 مرتبه خوانده شود. موفق باشید
باعرض سلام ودعای خیرخدمت استادگرامی جناب آقای طاهرزاده. این حقیرجنابعالی رادارای هندسه فکری منسجم وتفکری ناب ازجنس امام ورهبری عزیز شناخته ام ونظرشمارامهم واثرگذاربرای همه علاقمندانتان می بینم.ارائه نظرحضرتعالی دردفاع ازآقای جلیلی راباآنچه ازشمادرکتب ومباحث مختلف دریافته ایم متناقض یافته ام خواهشمندم جهت تنویراذهان دوستداران،مواردذیل را توضیح فرمائید. درکتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی صفحه 48 به استنادسخنان رهبری عزیزدر24/7/90نوشته شده است (که ولایت فقیه مسئولیت اجرایی ودخالت درکارهانیست وبعضی دوست دارندبگویند؛فلان تصمیمهابدون نظررهبری گرفته نمی شود.نه اینطورنیست)این سخنان بامواضع آقای جلیلی وحسن روحانی که ازرهبری سپری برای عملکردضعیف خود درشورای امنیت ساخته اند،متناقض است. رهبری عزیزدرابتدای امسال فرمودند رئیس جمهور آینده بایدنقاط قوت دولت کنونی راداشته ونقاط ضعف آنرانداشته باشد،ودردیدار هیئت دولت فرمودند یکی ازنقاط قوت شمااین است که وابسته به هیچ جزیان وحزب وگروه نیستید.این درحالیست که آقای جلیلی درمناظرات درموضع یک اصولگرای حزبی تمام قد ظاهرشدودرمیدان پاسخگویی عملکرداصولگرایان حزبی قرارگرفت. امام خامنه ای در14خرداد90فرمودنداگربه نام انقلابیگری،اخلاق رازیرپابگذاریم ازخط امام منحرف شده ایم.واگر به نام عدالتخواهی به مردم مؤمن وکسانی که ازلحاظ فکری بامامخالفندامامیدانیم که به اصل نظام اعتقاددارند اهانت کردیم ازخط امام منحرف شده ایم.ودرجای دیگرفرمودندمسئولیت وتشخیص انحراف با رهبری است ودرصورت انحراف باید یقه رهبری راگرفت.این درحالیست که آقای جلیلی(که به گفته خودسربازرهبری است!) درگیلان اظهارداشت که احمدی نژاد دارای گفتمان انقلابی بود و اورا حب قدرت منحرف کرده است! حتی اگرازایشان بپذیریم که احمدی نژاد منحرف شده است(احمدی نژادی که دارای مسئولیتهای کلیدی ومهم بوده وبیش ازهمه انقلابی بوده وهنوزدارای حکم تنفیذرهبری معظم است)نظربه اینکه آقای جلیلی سابقه اجرایی قابل توجهی هم ندارد،احتمال منحرف شدن وگرفتاری درحب قدرت برای وی بیشتراست.ایشان نه ازجایگاه مردمی همانند احمدی نژاد برخورداراست نه علمدارگفتمان انقلابی همچون احمدی نژاد است ونه عملکردقابل ارزیابی داردکه خودرانمانیده گفتمان انقلاب میداندداحالیکه احمدی نژاد علیرغم برخورداری ازحمایتهای همه جانبه رهبری به علت قرابت گفتمانی،خودرانماینده گفتمان انقلاب مطرح نکرد. انتظارمیرفت استادمحترم همانگونه که بسیارخوب توصیه فرمودندکه افرادصاحب فعالیت فرهنگی ازآقای مشایی حمایت نکنند،ازخودبرای چنین شخصی سرمایه نمی گذاشتند وهمانگونه که رهبری نیزفرمودندرأی به هریک ازاین افرادرأی به نظام است.ظاهراًازنظررهبری نیزاین افرادلقمه دهانگیری نیستندوتفاوت چندانی باهم ندارند!
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با اینهمه در آن مناظره در آن قسمت خاص که مربوط به مذاکرات هستهای بود چون جریان به رهبری مربوط بود یک کمی با سایر امور اجرایی متفاوت است 2- نمیدانم چرا از سخنان آقای جلیلی در مناظره چنین برداشت کردید که ایشان اصولگرای حزبی است؟ چرا برداشت نکردید که پایبند به اصول ارزشی است که طرف مقابل به آن اصول و ارزشها مقید نیست؟ 3- اگر این سؤال مطرح شد که آقای احمدینژاد چرا در دورهی دوم ریاست جمهوری مثل دورهی اول عمل نکردند و حرکاتی از ایشان ظاهر شد که ما مجبور شدیم برای دفاع از آن به زحمت بیفتیم، این موضوع پیش میآید که علت آن چه بوده؟ به همین جهت نظرات مختلفی مطرح میشود که یکی از آنها این است که آقای جلیلی فرمودند و یکی از نظرات آن است که آیتالله مصباح میفرمایند و دهها نظر دیگر که شما حتماً شنیدهاید. بنده به این نتیجه رسیدهام که شیفتگی بیش از حدّ اقای احمدینژاد نسبت به آقای مشائی حکمت ایشان را تحت تأثیر احساساتشان قرار داده و لذا حرکاتی از ایشان سر زد که قابل قبول نبود 4- اما اینکه میفرمایید چرا از یک طرف توصیه میکنم آقایان از نامزدی آقای مشائی حمایت نکنید و از طرف دیگر از نامزدی آقای جلیلی برای ریاست جمهوری حمایت کردم؛ علت آن را در همان نکتهای بدانید که بنده وظیفهی خود دیدم از آقای احمدینژاد تا آنجا که ممکن است دفاع کنم تا راهی که از طریق آقای احمدینژاد در انقلاب اسلامی گشوده شد مسدود نشود. عنایت داشته باشید وقتی بنا نشد از آقای احمدینژاد عبور کنیم و تنها از اشتباهات ایشان عبور کنیم و مسئولیت اشتباهات شخصی ایشان را بهعهده نگیریم و وقتی متوجه شدیم آقای جلیلی بر همان گفتمانی تأکید دارد که آقای احمدینژاد تأکید داشت، پس نباید در مقابل آقای جلیلی ساکت باشیم. در حالیکه ملاحظه کردهاید اگر آقای جلیلی انتقادهایی از عملکرد اقای احمدینژاد دارد از اصل گفتمان آقای احمدینژاد دفاع میکند و اگر انتقاد دارد به حاشیههای آقای احمدینژاد است و نه به متن گفتمان او. ما هرگز از گفتمانی که بر سادهزیستی و خدمت به محرومین و تأکید بر طرح انقلاب در سطح جهان تکیه دارد و عبور از فرهنگ غرب و استکبار را جزء کار خود میداند و پس از شانزدهسال ما را از سکولاریسم پنهان نجات داد، عبور نمیکنیم. ما هرگز گرفتار توطئهای نمیشویم که میخواهند به اسم عبور از حاشیههای آقای احمدینژاد از سیرهی او عبور کنند و کاری کنند تا ما از شعارهای اصلی انقلاب دست برداریم. بنده در مقایسه با سایر نامزدها با نظر به طرز فکر آنها به آقای جلیلی نظر دارم چون معتقدم از طریق او میتوانیم راهی را ادامه دهیم که در سوم تیرماه سال 84 جریان اصلاحطلب و اصولگرای حزبی را حیران کرد و از این جهت در شرایط بسیار حساسی بهسر میبریم چون از یک طرف دولت قبول ندارد که آقای جلیلی ادامهدهندهی همان راهی است که آقای احمدینژاد شروع کرده واز طرفی ما معتقدیم به همان دلیلی که آقای احمدینژاد را پذیرفتهایم و از همان جهت که او را پذیرفتهایم میتوانیم آقای جلیلی را بپذیریم و ملاک ما شخص آقای احمدینژاد نیست ملاک ما آن چیزهایی است که آقای احمدینژادرا با آن ملاکها در سوم تیر 84 پذیرفتیم. آیا این پارادکس کمی گیجکننده و حساس نیست؟ بنده معتقدم راه دقیقی در شرایطی بسیار حساس در مقابل عزیزان است که نمیتوانند به طور عادی فقط ناظر صحنه باشند در این صورت با آن بنبست سیاسی که در عرایض قبلی خود برای بعضی از عزیزان پیشبینی کردم روبهرو خواهید شد. با کمی تواضع دست و آستین را بالا بزنید و خود را وارد تاریخ جدیدی بکنید که انقلاب وارد آن شده است. تشکیلاتی و گروهی تصمیم نگیرید که نسبت به همدیگر در محذورات باشید. موضوع جدّی است و نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت ماند وگرنه ناخواسته به سرنوشتی دچار میشوید که انجمن حجتیه در مقابل با انقلاب اسلامی به آن دچار شدند و عملاً از سیر تاریخ به سوی مهدویت بیرون افتادند. کمی تواضع و آزادشدن از تفکر گروهی راه را میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام شواهد حکایت از آن دارد که اولین انسان، اولین پیامبر یعنی حضرت آدم بوده است که فرزندان او به اقصی نقاط زمین منتشر شدهاند و شواهد زیادی ارتباط این نسلها را با همدیگر از نظر علمی تأیید میکند و بنده در جلسهی اول شرح سورهی «سجده» نقطهضعفهای نظریهی تکامل را در رابطه با انسان از نظر علم تکامل انواع مطرح نمودم. متأسفانه عدهای به جهت عدم آشنایی نسبت به تفاوت بین وجود انسان با تکامل سایر انواع، موضوعِ انسانهای اولیه را به عنوان حاصل تکامل انواع پیش کشیدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رسیدهاید به اینکه حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» اعلم هستند، چرا که یکی از شروط اعلمیت آگاهی به زمانه است، موظفاید به اعلم رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن روایت چشمها را متوجهی حقیقت زنبودن میکند تا مرد، با روح زنبودنِ همسرش مرتبط شود و بهره گیرد و در همین رابطه رسول خدا«صلیاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»[1] براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». حضرت نگاه ما را به عنصر زنبودن و زیباییهای او جلب میکنند که به طور مختصر در ظاهر زن ظهور میکند. ولی همهی آن زیباییها در روح زنان هست 2- نیّت واقعی نیّتی است که وقتی زمینهی عمل فراهم شود انسان، عمل میکند. موفق باشید
[1] ( 1)-« بحار الأنوار»، ج 73، ص 141.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جنّت ذات انسان به اصل واقعیت میرسد که تنها خدا است و دیگر هیچ، در این حال هرچیز با جنبهی خداییاش دیده میشود یعنی حضرت حق را در مخلوقات بدون جدایی بین مخلوق و حق مییابی، که این در مباحث وحدت شخصی وجود باید دنبال شود. ولی در جنّت صفات شما مخلوق را جدای از حق دارید منتها همهی کمالات مخلوق را از جانب حق مییابید، همچنانکه در جنت افعال همهی افعال را از حق مییابید. در بحث «منازلالسائرین» خواجه عبداللّه، میتوانید به دنبال این معارف بگردید. موفق باشید
