بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31631
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظر شما در مورد اینکه ما می توانیم از طریق دوری از کثرات و نزدیکی به وحدت از درون و قرب به او، اراده امروز خدا را کشف کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خداوند بعضاً با شواهد و اماراتی متذکر می‌شوند که سنت و اراده ایشان در هر زمان و زمانه‌ای چگونه است. مثل همان‌که برای حضرت امام روشن شد این قرن، قرن نابودی ابرقدرت‌ها است. موفق باشید

31630
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیزتر از جانم: استاد، الحمدلله رب العالمین، خداوند متعال به لطف و کرمش توفیق کسب معرفت در محضر شما را به بنده حقیر داده، هیچ هم نیستیم. لکن در حد خودمان نسبت به اینکه طلبه هم هستیم تلاشمان این است در مجالسی، مهمانی یا گفتگو هایی، باب صحبت هایی از جمله: ظلمت های زمانه، غرب، کثرت ها، پوچی ها، حضور، علت افسرگی ها، و نسبت کربلا و انقلاب اسلامی و تجلی خداوند را بیان نمایم، البته با زبانی که خودم را لایق بیان این گفتار ها نمی‌دانم و در آخر ایجاد مسئله و ارتباط آن با مطالعه کتاب های شما. اما ابهام و مشکل این جاست است: یادم است خودتان می‌فرمودید که در هیئت عاشوراییان بهتون گفته شده بود که عموم مردم متوجه مطالبتون نیستند و بهتون گفته شد مثال بزنید که البته به قول خودتان مثال هم حق مطلب را ادا نمی‌کند. بنده هم دچار همین حالتم، از طرفی بشر امروزی تشنه است از طرفی دچار روحیه داعشی گری. اول کلام می‌گویند به به چه حرف هایی آخر کار هم خسته می‌شوند و نفی می‌کنند، البته از یکی شاگردهاتون پرسیدم خیلی ها متوجه صحبت هام نمی‌شوند چه کار کنم؟ فرمودند: قرار نیست متوجه هم بشوند قرار است خودشان را در همان افق پیش رو ببینند و احساس حضور. حال استاد عزیز با اینکه بنده هم مزاحم وقتتان شدم با توجه به این حالات مردم که اصلا مسئله شان اینها نیست کارم را به این شکل ادامه بدهم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با محبت و سعه صدر و در حدّ آمادگی مخاطبان‌تان مطالب را با آنان در میان بگذارید و بدون اصرار، تنها چشم‌اندازی برای آن‌ها بگشایید به امید آن‌که آرام‌آرام در آینده متوجه تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده است. موفق باشید

31628
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز سوال اول اینکه به نظر شما می توانیم تمدن غرب را تمدن منیّت و لشگرش، در ابعاد اجتماع و اقتصاد و سیاست و سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی را تمدن عبودیت و لشگرش، در ابعاد یادشده نام برد؟ سوال دوم اینکه استاد عزیز، نظر شما در این مورد چگونه است که ساختار کشورهای دنیا و اینکه اکثر کشورها خود را مرعوب کرده و اسیر کشورهای غربی خود را می دانند و اروپا هم مرعوب آمریکا و در کل که نگاه می کنیم آمریکا و صهیونیست ها هم در دست عده ای کمپانی و اصحاب ثروت هستند که این ساختار ظاهرا هرمی به شدت تزلزل پذیر و با ریختن هیمنه دروغین راس هرم مثل دومینو با سرعتی غیر قابل باور، تفکر غالب و ساختار دنیا تغییر خواهد کرد؟ سوال سوم و آخر در مورد مرعوب بودن دلهای انسان های جهان و کشور خودمان ایران است، استاد نظر شما در این مورد چطور است که تا زمانی تمدن غرب حاکم است که ما مرعوب زده باشیم، مرعوب حاصل از دنیا زدگی و سرعت تغییر تمدن غرب مثل سرعت تغییر وهم من است تا رسیدن به عقل. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به استعدادی که از طریق سؤالاتی که می‌فرمایید در شما یافته‌ام، به نظر می‌آید اگر حوصله بفرمایید و کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» را مطالعه کنید، نه‌تنها جواب این نوع سؤالاتتان را می‌یابید إن‌شاءالله قدمی به جلو گذاشته‌اید. موفق باشید

31627
متن پرسش
سلام عرض می‌کنم به محضر گرانقدر آن استاد محترم: خوشحال هستم از اینکه می‌توانم از حضور آگاه جنابشان بهره مند شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید که با توجه به اینکه مسیر بیداری یک انسان مسیر رها شدن از جهل و نادانی و رها شدن از ترس های زاییده ذهن و ناشناخته ها می‌باشد آیا شخصی که قرار است بیدار و آگاه شود، اگر در این راه یکی از ترس ها و مجهولاتش اجنه و موجودات ماورایی باشد آیا بالاخره او با واقعیت عالم اجنه روبرو می‌شود؟ و علم حضوری پیدا می‌کند؟ در مقابل علم حصولی. لطفا تا جایی‌که ممکن هست مرا آگاه فرمایید راجع به این موضوع. آیا من انسان برای انسان شدن چه در عالم ذر چه در عالم این دنیایی باید از عالم جنیان عبور کنم؟ باید ذکر کنم که اینجانب به هیچ عنوان در پی کنجکاوی نیستم بلکه در روبرو شدن با درونیاتم و خودشناسی و خدا شناسی به یک سری از ترس ها و ناشناخته ها برخورده ام که در پی کسب معرفت لازم هستم. درست است که می‌گویند انسان مومن ترس ندارد ولی بنظرم آمده که در دو صورت انسان ترس ندارد. یکی آنکه هرگز در صدد شناخت خود بر نیامده باشد تا با درونیات خود روبرو شود و سطحی نگر باشد. دوم آنست که از ناشناخته و تاریکی وجود خود عبور کرده باشد و در اینصورت واقعا ایمان قوی حاصل شده باشد. بله این حقیقت تلخ را می‌پذیرم که مسلمان هستم ولی با سطح معرفت ناکافی. آیا برای خداشناسی و رسیدن به وحدت درون خواه ناخواه با این موجودات روبرو خواهم شد؟ من کمی دچار ذهنیت هستم نسبت به این موجودات و در تنهایی هایم از این بابت دچار وهم و ترس می‌شوم. تشکر از بابت راهنمایی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» و سپس به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید إن‌شاءالله با رجوع به آن دو کتاب، نه‌تنها خودتان جواب سؤالاتتان را می‌یابید؛ افقی برای سیر در آینده فکری نیز برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

31626
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواستم در مورد عبارت قرآنی «lفزادهم ایمانا» در قرآن بدانم. در صوت انقلاب اسلامی و وظیفه ای که داریم سخنانتان را گوش دادم. استاد عزیز در شروع مقاطع خاص مثل شروع انذار و بشارت انبیا و سختی های همراهش و صدر اسلام و در معاصر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، اگر اینها را نقطه های عطف تاریخ بدانیم که نیاز به درک و فهم حضور تاریخیِ جدیدی دارد، استاد عزیز آن کسانی که در این مقاطع، مصداق «فزادهم ایمانا» می شوند یا برای آنکه بشویم، استاد این افراد در دوره قبل ظهور انبیا و تاریخ جدید، چه مدل افرادی بودند؟ آیا اینها اجمالی را دریافته بودند؟ آیا این سعه صدر و بصیرت در عین ثابته آنها بوده؟ فکر که می کنم،حضرت علی (ع) که در مورد رویت خدا از ایشان سوال کردند و فرمود خدایی که نبینم نمی پرستم، جدای از ایشان و عظمت شان، افراد ذیل ایشان را چگونه دریابیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله در جستجوی نکته مهمی هستید که برای ورود به آن نیاز است مقدماتی را طی کنید. در بحث سوره «فتح» به لطف الهی آن مقدمات و ظرائف مطرح شده است. خوب است در این مورد به کتاب «سوره فتح و آینده روشن مجاهدان سالک» که روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

31624
متن پرسش
سلام بنده ۱۶ سالمه، یک مشکل دارم اینکه چگونه میشه عاشق خدا شد؟ یعنی صفات او را چگونه می‌شود شناخت که عبادات راحت بشوند و عاشق خدا باشیم و نه به خاطر بهشت یا از ترس جهنم نماز بخوانیم؟ لطفاً جواب کاملی بدهید اگر منابعی هست برای شناخت خدا و صفات او راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله همت بفرمایید و سراغ کتاب «آشتی با خدا» بروید. گویا آن کتاب در این مورد با شما حرف‌هایی دارد. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

31623
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در جهان می بینیم که به سمت پایگاه آمریکا که کشوری در دنیا جرات انداختن یک ترقه را هم به سمتش ندارد ایران چندین موشک می زند و ترامپ می گوید به جنگ خیلی آن موقع نزدیک بودیم و اما جرات پاسخ دادن نداشتن و خدا شر آنها را از ما دور کرد. در زندانی در مرکز تکنولوژی و فناوری و سلاح و ثروت جهان که دنیای ماده و رسانه در سیطره آنهاست، چند نفر زندانی اینجور تمام هیمنه شان را بر باد می دهند. دفاع مقدس ما و... استاد چکار کنیم که بیشتر در حضور و بودن این خدایی که در جهان اینگونه در حال ظهور است بیشتر و بیشتر حاضر بشویم، استاد چرا دلهایمان آماده باش خدا نمیشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه آینده بس متعالی انقلاب اسلامی و حضور جهانی آن شد. عرایضی تحت عنوان «کربلا و برگشت به ایمان گمشده» در پنج جلسه شده است. إن‌شاءالله مفید باشد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/7830

31621
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز نظر شما را در این مورد می خواستم بدانم. ممنون جدای از بحث خوب و بد بودن موضوع، با دقت، در اجتماع می بینیم که در افراد و زندگی شان مثلا در پوشاک و خوراک و صحبت کردن و علایق و... به محض اینکه یک مدل و طرح جدیدی ایجاد می شود مثلا مدل مو و لباس و گفتار و... به سرعت در اکثر جاها افراد را وابسته کرده و حالت مُد شده و به سرعت شایع می شود، خوب وقتی اصل و ریشه بروز و ظهور این ظواهر را درون افراد ببینیم، یعنی اینها درون ها و عالم های یکسانی تقریبا دارند و در درون تقریبا در یک جهان زندگی کرده و به دنبال یک چیزند، سوال اول اینکه آیا این در جهان بودگی یکسان افراد زمینه ای و نشانی از زمینه های ظهور حضرت مهدی عج می توانیم در نظر بگیریم که آن وجه تجملات و دنیاییش چون کف روی آب دریا با قدسیت باید تعویض شود؟ سوال دوم در مورد پدیده ای است که خوب در سطح جامعه کم هم نیست که افراد در مواجهه با اشخاص و رفتارهای دینی که نمود خارجی دارد مثل ظاهر دینی شخص و امر به معروف و... آنها را قبول نکرده حواله به اصل دیگری داده و گویی در درون برخی اینجور ثبت شده که اینها ظاهر دین است و اصل چیز دیگری است؟ و با تفکر در این مورد اینجور در ذهن می آید که گویی آن شخص مبنا و شخصی را در مبنای خود دارد که تمام افراد دینی را براساس آن مبنا می سنجد و آن انسان کامل است و به ذهنم اینجور می آید که گویی انسان کامل در منظر انسانها هستند و فقط این انسان کامل را لایق دانسته و دوست دارند و هر کس دیگری حتی با یک خطا را پس می زنند و به چیزی مثل قشریون همسان می دانند. با جمع بندی اینها برایم جالب است که مثلا اگر بخواهم یک صحنه برخورد دو نفر را در سطح جامعه که شاید در طول روز بارها اتفاق بیفتد از بُعدی دیگری بررسی کنیم، مثلا دختر یا پسری با حجاب و پوشش وگفتار امروزی نه چندان خوب را که مثلا سعی کرده رو مُد باشه را شخصی قصد ارشاد داشته باشد و آن دختر یا پسر با لحنی تند آن شخص را به ظاهر گرایی متهم کند شاید از بُعد دیگری بتوان گفت که آن دختر یا پسر از جهت مُد گرایی می‌خواهد در جهان باشد و از لحاظ حساسیت به ظاهر گرایی به دنبال انسان کامل قدسی است و در کل شاید خودش هم نداند ولی در کل از درون به دنبال جهان قدسی است که این زمینه درونی هدیه خدا به ماست که تا اینجا هم خدا جلو آمده ولی متاسفانه غرب و مدرنیته سدی جلوی راه است. ممنون‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان در این مورد فکر کرد. ۲. می‌توان در همین نکته دوم هم واقعاً فکر کرد و موضوع را ساده نگرفت. زیرا متأسفانه ما زبانِ مناسب روح این زمانه را نداریم تا در عین نظر به افق‌های متعالی، ظاهر را با باطن جمع کنیم و خود را با انسان گشوده و گسترده‌ای روبرو ببینیم که می تواند در همه عوالم هستی حاضر باشد. موفق باشید

31620
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: کسی که کتاب معرفت نفس و حشر شما را خواننده باشد نیاز هست که شرح آیت الله جوادی آملی بر جلد ۸ و ۹ اسفار که به صورت کتاب رحیق مختوم آمده یا خواهد آمد را مطالعه کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! به هر حال معرفت نفس میدان گسترده‌ای است که هرچه در آن قدم بزنیم و در زمین آن بغلطیم؛ جا دارد. موفق باشید

31619
متن پرسش
‏وقتی موعد اعدام سقراط رسید، زنش را دید که داشت گریه می‌کرد، نزدیکش شد و پرسید: «چه چیزی باعث گریه ات شده عزیزم؟» زن در حالی که گریه می‌کرد گفت: «ظالمانه کشته خواهی شد.» سقراط گفت: «یعنی اگر عادلانه کشته می‌شدم گریه نمی‌کردی؟!» ‏زن گفت: «منظورم اینست که بیگناه کشته می شوی!» سقراط گفت: «یعنی دوست داشتی گناهکار باشم؟!» زن خود را از آغوش او رها کرد و گفت: «الهی زیر گل بری سقراط که موقع مردن هم دست از فلسفه و منطق برنمی‌داری!!»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بازی‌های زبان، خودْ عالَمی دارد و به همین جهت زبان‌ها ظرفیت ظهور همه احوالات را ندارند. موفق باشید

31617
متن پرسش
سلام علیکم: قبلا از صراحت صحبتهایم پوزش می طلبم. برای رسیدن به خواستها یا باید استعداد آن کار داشت یا پول و یا تلاش مضاعف و در کنار آنها توکل. پسرم مهندس کشاورزی است بیشتر از ده سال که در این زمینه فعالیت کرده اول خوب بوده ولی شرایط کشور بازار سیاه و..‌. دختر اولم نزدیک ۴۰ سالشه مهندس کامپیوتر نه کار نه ازدواج اونم کار براش جور میشه ولی انتظارات کارفرماها مانع ادامه میشه. ازدواج پیس میاد ولی جور نمیشه دختر دومم تشنج کرد بعد از پیش دانشگاهی، با وجود اینکه شاگرد برتر کلاس بود درسش را ادامه ندارد. با توکل، تلاش، نذر، انواع توصیه ها، هیچ کدام حتی در یک مورد هم جواب نداده و نمیده. دیگه ناامید شدم کتاب پیشنهادی شما را هم مطالعه کردم آشتی با خدا. بفرمایید اشکال کار کجاست؟ چکار باید انجام دهم که از این مخمصه رهایی بیابم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید در دعای قرآنی خود از حضرت حق می‌خواهیم: «رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا...» یعنی نمی‌توان تصور کرد زندگی بدون بلا و سختی و امتحان ممکن است. از او باید تقاضا نمود ظرفیت درک آن مشکلات را به ما بدهد تا در دل همین مشکلات، آب‌دیده شویم و راهی که راه کمال ما است برایمان گشوده شود. موفق باشید

31616
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: آیا این توصیف برای تاثیر هوی نفس بر انسان شایسته امیرالمومنین است؟ آیا مخالف مقام عصمت نیست؟ (سوالی که عموما خرده گیران بر مولوی مطرح می کنند) گفت امیر المؤمنین با آن جوان که به هنگام نبرد ای پهلوان چون خدو انداختی در روی من نفس جنبید و تبه شد خوی من نیم بهر حق شد و نیمی هوا شرکت اندر کار حق نبود روا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان نظر مولوی را این‌طور توجیه کرد که حضرت در درون خود بدون سیطره هوای نفس، متوجه میل نفس امّاره شدند و عکس آن عمل کردند. زیرا این‌طور نیست که امامان معصوم هوای نفس نداشته باشند، بلکه در سیطره آن نیستند و می‌توانند به جهت بصیرت‌شان با آن مخالفت بکنند. موفق باشید

31615
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: روز شما بخیر. ان شاء الله در کمال صحت و عافیت باشید و ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید. ببخشید قبلا هم مصدع شده بودم در مورد موضوع پایان نامه ام که امکان تمدن سازی شیعه در زمانه فعلی بود از شما راهنمایی خواسته بودم. چون در این پایان نامه بررسی تمدن غرب هم بسیار مهم هست، امکان داره شما کتابهایی که به نظرتون خیلی ساده و روان باشه و من را به هدفم نزدیک کنه به من معرفی کنید؟ کتابهایی می خوام در مورد سیر تحولاتی که منجر به تمدن غرب شد، قطعا مردم چنین طلبهایی داشتند که به سمت آنها حرکت کردند من دوست دارم این طلب های اولیه را بشناسم که مردم غرب دنبال چه جهان و انسانی بودند که تمدن غرب جواب طلب آنها بود. موضع دیگه اینکه هویت انسان غربی چیست؟ خیلی برام مهم هست که هویت انسان غربی را بشناسم تا بتونم با هویت ایرانی قرن دهم هجری و آغاز حکومت صفویه مقایسه کنم. لطفا در مورد فراگیری تمدن غرب و اینکه این تمدن چطور اشکالاتش را داره برطرف می کنه چطور به سوالات و نیازها داره پاسخ می دهد هم اگر کتابی مد نظرتان هست بفرمایید. خیلی ممنون از راهنمایی های شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مجموعه آشنایی با فلسفه غرب» از دکتر مجتبوی و «تاریخ فلسفه غرب» از کاپلستون إن‌شاءالله می‌تواند مفید باشند. موفق باشید

31614
متن پرسش
با سلام: آیا این جمله صحیح است که برای فهم عرفان نیاز به فهم خوب فقه و اصول و منطق هست یا اصلا چنین حرفی درست است که با عقل منطقی می‌توان عرفان را فهمید و باید در قالب فکر منطقی و اصولی عرفان در بیاید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر عرفا در حوزه علم حضوری می‌باشد که به قول ارسطو مافوق نظم قیاس‌های منطقی است. آری! عارف در عین یافتن حقیقت، برای نزدیکی به آن باید از فقه به عنوان آداب دینداری پیروی کند، ولی لازم نیست خود او فقیه باشد هرچند که بهتر است. موفق باشید

31613
متن پرسش
سلام علیکم استاد ارجمند: لطف می‌کنید اشکالی اگر در متن زیر هست بفرمایید: «مساله اینه همان طور که رئیس جمهور بر اساس رای اکثریت مردم انتخاب میشه هر چند که فرد شایسته ای نباشه و ولی فقیه هم رای اکثریت مردم را میپذیرن هر چند نظر شخص خودشون چیز دیگه ای باشه، در مورد دیگر موضوعات جامعه هم همین طوره ولی فقیه پا به پای فهم و ظرفیت مردم قدم برمیدارن و مطابق آنچه که اکثریت مردم خواهان آن هستن نظر کارشناسان را مطرح میکنن نه نظر شخصی خودشون را. مثلا الان که اکثر مردم گوش شون به حرفهای پزشکی رایج و سازمان بهداشت جهانی هست، نظر کارشناسان آنها را اعلام میکنن و بر اساس اون پیش میرن. وظیفه کسانی که با تحقیق و تعقل و یا بر اساس تخصص خودشون به این نتیجه رسیدن که نظر کارشناسی اعلام شده صحیح نیست، اینه که مردم را آگاه کنن و به بالا رفتن ظرفیت و فهم عموم مردم کمک کنن تا خواست اکثریت مردم به سمت دیگه ای برگرده مثلا خواستار درمان با طب سنتی بشن، دقیقا مثل انتخابات که خواص جامعه سعی میکنن مردم را در مورد اصلح بودن کاندیدایی آگاه کنن. وقتی خواست اکثریت مردم تغییر کرد ولی فقیه هم نظر آن کارشناسان را اعلام میکنن، ولی فقیه مثل پدر و مادری هستن که دست بچه را میگیرن و هواش را دارن تا خودش راه رفتن را یاد بگیره و البته از خطرات جدی حفظش میکنن»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان صورت که حضرت حق به رسول خود فرمود: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ) (آل‌عمران/ 159) رهبر معظم انقلاب نیز در این بستر عمل می‌کنند و اگر نظر مردم را تفویض می‌نمایند، با آن نگاه است که در مجموع، آن انتخابات مخالف مقاصد شریعت نمی‌باشد. در سایر مواردی هم که رهبری پس از مشاوره با کارشناسان نظر صریح داده‌اند باید نظر ایشان را دنبال نمود به اعتبار این‌که در موقعیت «حکم» هستند حتی مراجع تقلید نیز معتقدند وقتی حاکم اسلامی که فقیه باشد حکم کند بر همه مراجع تبعیت از حکم ایشان واجب است. موفق باشید        

31612
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: روایتی در مورد بد بودن صورت گری هست با این محتوا که: هرکس صورتی را صورت گری کند خداوند در قیامت به عهده اش می‌گذارد که در آن روح بدمد و چون این کار رو نمی‌تواند انجام دهد در فرهنگ اسلام این کار خلاف نظر خداوند است. سوال من این هست که منظور از صورت گری چی هست؟ آیا منظور مجسمه سازی است؟ آیا نقاشی کشیدن حیوانات، انسانها، طبیعت و... هم مشکل داره؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر مراجع نسبت به روایت فوق متفاوت است. آری! منظور از صورت گری، جمع نقاشی و مجسمه‌سازی است. ولی مصداق این نوع نقاشی و مجسمه‌سازی که امروزه انجام می‌گیرد، همان روایت است؟ یا نه؟ به مرجع تقلید خودتان باید رجوع فرمایید. موفق باشید

31611
متن پرسش
سلام علیکم: بنده امسال به صورت قانونی امکان ندارد به کربلا بروم ۱. آیا می‌توان با عبادت و تفکر و دعا و تمرکز، به کربلا طی الارض کرد؟!! ۲. اگر امکان طی الارض هست، اشکال شرعی ندارد که غیرقانونی به کربلا رفته ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طیّ الأرض که قانون نمی‌خواهد!! سلوکی است خاص که بنده علم آن را ندارم. قوانین، مربوط به حرکات طبیعی است. موفق باشید

31610
متن پرسش
سلام علیکم: این سوال یکی از دوستان است. ایشان تازه پیوسته اند به لب المیزانی ها، خدا حفظشان کند. چطور می‌شود که عرفان به این پیچیدگی و دقت و ظرافت آیت الله بهجت میگن: نماز اول وقت حتی بدون حضور قلب انسان را به درجات عالی می‌رساند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در بستر سنت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» قرار گرفت، در مسیری که در مقابل خود می‌یابد و جلو می‌رود به کمالاتی می‌رسد که مربوط به آن حضرت است. مثل آن‌که به نور حضرت، طلب رفع حجاب بین خود و حضرت حق می‌کند. در این جا است که علاقه‌اش برای رفع حجاب بیشتر به معارف عالیه و عرفان می افتد زیرا «غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر». موفق باشید

31609
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با تشکر از جلسه امروز سه شنبه، در مورد اربعین و روبرویی شان جدیدش ‌.‌.. جلسه کلی از احساس های قلبیمان را تفسیر کرد. الان دو هفته ای هست که در خواب و نیمه خواب و بیدار، معمولا در کربلا، عراق، و قبرستان وادی السلام به سر می‌برم! در حالی که یک بار هم توفیق نداشتم به زیارت امام حسین (ع) بروم به دلایل زندگی و کار و ... که درجریانید. وقتی این خوابهای سلسله وار شروع شده بودند حس کردم که اراده جدیدی در صحنه هست، که حتی مرا که کربلا ندیده ام ولی چشیده ام، مرا هم به صف کرده، چند روز پیش بعد از نماز صبح راجع به اربعین حسینی و مسائل پیش آمده فکر می‌کردم، و قرآن به دست گرفتم و از خداوند سوالی کردم که چه در تاریخ می‌گذرد؟ چه باید کرد؟ که درگوشی به من فرمود: «والله انزل من السماء ماء فاحیا به الارض بعد موتها، ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون» ... ۶۵ نحل گویا احیا موت باید رخ دهد، چه بدانم؟! شاید شان امروز احیا است احیای کیفیتِ بعد از کمیت! ولی باید قوم یسمعون بمانیم و منتظر، تا با جان بشنویم چه می‌شود! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد گویا ایرانیان با درک حضور اربعینی خود در سال‌های گذشته، با توجه به روحیه خِرد خسروانی‌شان و تجربه‌ای که به دست آورده‌اند، بنا بر آن است که وجه باطنی رخداد اربعینی را در حالت جهانی‌اش به ظهور آورند. آری! در رخداد اخیر اربعینیِ این سال‌ها، انسان‌ها ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» نسبت به همدیگر در اوج ایثار و محبت همدیگر را تجربه کردند. آیا ما ایرانیان با توجه به روحیه گسترده و گشوده آخرالزمانی‌مان بنا بر این است تا همان ایثار و محبت به دیگر جهانیان را ذیل فرهنگ حسینی به میان آوریم؟ و از یک طرف اگر باید سفر اربعینی جهانی شود و دلسوخته‌های حسینی از همه جهان در این پیاده‌روی شرکت کنند، از طرف دیگر گویا این سفر به صورت دیگری بناست جهانی شود و همه جهان مسیر نجف به کربلا گردد و همان نسبت بین زائر و خادم ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه السلام» به میان آید. البته و صد البته هر اندازه راه زمینی این مسیر گشوده شود، آن‌هایی که تجربه در آن مسیر بودن را در عین حضور دارند، سر از پا نمی‌شناسند و قدم در راه می‌گذارند و جلو می‌روند. بحث در آن است که اگر آن حضور ممکن نیست، گویا بنا است حضور دیگری که عرض شد به میان آید. آیا این‌که در روایت داریم در حاکمیت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» مسجد کوفه هزار در پیدا می‌کند تا همه مردمان بتوانند با حاکمیت حضرت ارتباط پیدا کنند، جنبه تأویلی ندارد به آن معنا که نسبتی بین روح و روحیه‌های مردم جهان با آن مرکز بر قرار می‌شود و هرکدام بر اساس آمادگی خاصی که دارند ورود می‌کنند و بهره می‌گیرند؟ موفق باشید       

31608
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: ۱. مگر بهشت همان ظهور و صورت اعمال خوب ما نیست؟ پس اینکه گفته شده زمین صافی است که توسط فرد پر میشه به چه معناست؟ منظورم این هست که «زمین صاف و خالی» آیا ظهور حقیقتی هست که با انجام اعمال و رفنار انسان دچار تغییر میشه؟ ۲. این بهشت و جهنم از قبل خلق شده یا فقط همون بیابان صاف هست که اعمال ما اون رو آباد یا ویران میکنه؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور از زمین صاف و خالی، جنبه بالقوه نفس ناطقه ما می‌باشد که با عقاید و اعمال ما بالفعل می‌گردد 2- مقام بهشت و جهنم به عنوان مرتبه‌ای بالاتر از عالم ماده، همواره موجود است و ما با اعمال خود نسبت خود را با آن‌ها مشخص می‌کنیم. موفق باشید

31607
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: نظرتون در رابطه با درستی و نادرستی این متن چی هست؟ ببخشید اگه طولانیه: آیا علت سجده دار شدن فراز آخر زیارت عاشورا را می‌دانید؟ در عبارت سجده زیارت عاشورا می خوانیم: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏» زیارت عاشورا حدیث قدسی است و اولین کسی که از اهل بیت علیهم السلام متن زیارت عاشورا را برای عموم مردم خواند، امام باقر علیه السلام است که فرمودند: پدرم از پدرش و ایشان از جد ما پیامبر (ص) و ایشان از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل کردند که خداوند فرمود:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح زیارت عاشورا در کتاب: زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین «علیه‌السلام»، که روی سایت است، شده است. خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

31606
متن پرسش
سلام: در مورد پسر جوان ۲۵ ساله که کاهل نماز است چطور می‌توان او را به نماز ترغیب کرد؟ پدر و مادر خیلی از این مسئله ناراحتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برخورد خوب و با مهربانی او را متوجه راهی بکنید که انبیاء و اولیاء مقابل ما گشودند به حکم آن‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع» ‏مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. موفق باشید

31605
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: این بیت که میرزا جواد ملکی تبریزی قرائت کرده اند تفسیرش چیست؟ ما را ز جام باده هستی خراب کن / زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه ما باید از خداوند بخواهیم تا تمام وجود ما را محو خود کند و از کثرت به سوی وحدت حقه حقیقیه سیر دهد. عرایضی در شرح سوره مطففین در این رابطه شده است که در قسمت سوره‌های سایت «لُبّ المیزان» می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

31603
متن پرسش
با عرض سلام: سالها پیش و نیز چند ماه پیش در مورد انتخاب صادق لاریجانی به ریاست قوه توسط رهبری پرسیدم شخصی که تجربه قضایی نداشت عملکردش را کار ندارم حداقل با مردم نتوانست ارتباط خوبی برقرار کند بعد هم آن نامه به مرحوم یزدی اخیرا حملات بسیار نابجایی که به شورای نگهبان وارد کرد، درحالیکه کاملا مشخص است برادرش صلاحیت نداشت ۱۲ سال اگر خوب عمل کرده بود که درین فلاکت نبودیم چقدر کوشید تا احمدی نژاد را تحت فشار قرار داد و بعد چقدر در مقابل روحانی کوتاه آمد. و بعد اخیرا هم از شورا کناره گیری کرد ببینید چه فرد بی بصیرتی. در کلیپی از برادرش جواد شنیدم که کاش وارد قوه نشده بودند در جایی دیگر خواندم که ایشان که وارد قوه شدند آه از نهاد حوزویان برآمد واقعا هم ایشان در حوزه بسیار موفق بودند حال سوال اینست که چرا رهبری این افراد را انتخاب می‌کند؟ در سوال قبل فرمودید شاید درون سیستم قضا کسی را نیافتند در حالیکه واقعیت بنظر می‌رسد اینگونه نیست. نمی شود بگوییم ۳۰ سال قوه قضا درون خود هیچ فردی را نپروانده باشد ضمن اینکه امثال جناب رییسی و محسنی اژه ای بودند و می‌توانست زودتر از اینها انتخاب کند و قطعا صلاحیت بیشتری داشتند تنها پاسخی که حقیر بنظرم می‌رسد این دو احتمال است نمی‌دانم حضرتعالی تایید می‌فرمایید یا خیر: ۱. رهبری شخصیت های برجسته حوزه را وارد بخش های اجرایی نظام می‌کنند تا خود این حرکت زمینه ای برای قرار گرفتن حوزه در جایگاه واقعی خویش درین پیچ تاریخی بشود و وارد فقه حکومتی بشوند ۲. رهبری بنظر می‌رسد برای رهبری بعد از خود افرادی که احساس می‌کنند زمینه ای در وجودشان است را در چنین پست هایی قرار می‌دهند تا جوهر افراد محک بخورد در همین پست هاست که رهبر آینده پرورانده می‌شود مثلا کاملا روشن است که صادق آملی صلاحیت رهبری را ندارند یا مثلا یکی از دلایلی که حقیر به جناب رییسی رای دادم همین بود که ایشان محک بخورند اگر صلاحیت داشتند برای رهبری آینده پرورانده شوند اگر نه هم مشخص شود تا خبرگان در آن جلسه به فقیه دیگری برسند از اطاله کلام عذر می‌خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجوهی که مطرح می‌فرمایید، وجوه خوبی است. با این‌همه سوابق مقام معظم رهبری حکایت از بصیرت و دقت خوبی از طرف ایشان مطرح است و به همین جهت می توان به ایشان اعتماد کرد هرچند که معصوم نباشند. به نظر بنده کتاب «خون دلی که لعل شد» نشان می‌دهد که ما چه نسبتی می‌توانیم با مقام معظم رهبری در این تاریخ پیدا کنیم.          موفق باشید

31602
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم اینکه می‌فرمایید در حضور تاریخی باید با دعا منتظر تجلیات و الهامات الهی بود، چه جوری بین الهامات و اوهام فرق قایل بشیم؟ اگر بفرمایید با عقل، عقل که از جنس استدلاله آدم اگه بخواد تو حیطه عقل باشه تو حیطه الهام نیست اگر هم در حیطه الهام باشه در حیطه عقل و استدلال نیست، چه جوری بین اوهام و الهام تفاوت قایل بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر سنت و سیره اولیای الهی و شریعت حقّه آن تجلیّات به ظهور می‌آیند و ما نیز با توجه به آموزه‌های دینی جایگاه آن ها را درک می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌مندمی‌شویم. موفق باشید.

نمایش چاپی