باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به این فکر کرد که زنان از نظر تکوینی خداوند برای آنها امکاناتی را قرار داده که تازه با اطاعت از همسرانشان به ظهور میآیند و عملاً نتیجهای که آنها میخواهند به جهت حکومت عواطف زنان، پیش میآید. متأسفانه جهان مدرن در فضای «ارادهی معطوف به قدرت» به جای «ارادهی معطوف به حقیقت» نقش روحیهی عاطفی زنان را به حاشیه برده است و در این رابطه اتفاقاً توانایی آنها کم شده است که سعی میکنند با بهدستآرودنِ قدرت و ثروت، خود را تثبیت کنند. موفق باشید
استاد عزیزم سلام: خداوند شما رو برای جوانها حفظ کنه. استاد جان در جلسه ای بودیم یکی از مسئولین کشور استان داشتن مثالی میزدن در خصوص سرمایه اجتماعی، گفتن ببینید همین حاج قاسم سلیمانی، چرا بلند میشه پته میبره پیش آیت الله مصباح یزدی که امضاء کنه ایشون آدم خوبیه؟ چون فردا روز که کارش بهش گیر کرد به آقای مصباح، ایشون هواشو داشته باشه، وگرنه مگر خدا نمی دونه یک بنده خوبه یا بد؟ چرا آدم بره پته از علما بگیره. ما گفتیم آقای فلانی اینطور نیست، و ایشون میخواستن شهادت نامه علما رو در کفن بگذارند، چون بهرحال شهادت عالم اثربخشه. ولیکن اون آقا اصرار داشتن که نه، چرا باید حاج قاسم وقت بگذارد بره دونه به دونه با علما مذاکره کنه و پته بگیره در حالی که خداوند خودش عالم بالسر و الخفیاته و نیاز نیست کسی بنویسه که کسی چکاره اس، خودش می دونه.... و این بخاطر همراه کردن علما با اقدامات خود_ که البته همه، اقدامات خوبی بوده_ می باشد. خلاصه من نتونستم این رو بپذیرم. رفتم تحقیق کردم دیدم به جز همون حدیث شهادت ۴۰ مومن بالا سر جنازه، چیز دیگه ای نیومده. مایلم نظر حضرتعالی رو در خصوص اقدام شهید سلیمانی در امضاء و شهادت گرفتن از افراد در مورد خوب بودن خودشون رو بدونم. سپاسگزارم از لطف شما. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن آقای مسئول که میفرمایید متوجهی ظرائف این نوع امور نیستند و نقش تعلق روحها نسبت به همدیگر را که امثال شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با آن روح لطیف عرشیاش میفهمد؛ نمیفهمد. یکی از عظمتهای روحی حاج قاسم را باید در درک چنین ظرایفی دانست که فردای قیامت چه بهرههایی از آن میبرد که روح پاک چنین علمایی را با خود همراه دارد. در این مورد به مولای خود علی«علیهالسلام» نزدیک است که آن حضرت هم چنین حساسیتهایی داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویهمرفته آثار آقای دکتر موسی نجفی و یا آقای استاد رسول جعفریان کمکهای خوبی در این مورد میتوانند بکنند. ۲. مباحث آقای استاد غنوی که در حدود ۱۰۰ جلسه بحث کردهاند نکات خوبی دارند که خلاصهی آن را در جزوات «هویت گمشدهی شیعه» میتوانید دنبال کنید. ۳. در این مورد اطلاعات قابل توجهی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر حقیقتاً در خود آن جدیّت را میشناسید که اگر در امری مانند حوزه وارد شدید، عزمی بالاتر از آنچه در میدان حوزه مییابید؛ داشته باشید و به روزمرّگیهایی که بعضاً بعضی طلاب دچار میشوند؛ دچار نشوید، قدمگذاشتن در حوزه کار خوبی است آنهم با ارادهی ایجاد تحولی که باید در نظام اسلامی ایجاد شود. ۲. البته بهتر است خانواده قانع شوند و از موضوع پشتیبانی کنند تا عملاً در کاری که شروع کردهاید، شریکِ این گام بزرگ باشند. ۳. حوزهی والیعصر خوب است، ولی اصل قضیه آن عزمِ بلندی است که خودتان باید بردارید و خود را محدود به دروس حوزه نکنید، هرچند در سالهای اول تماماً باید مشغول دروس اولیهی حوزه باشید. بد نیست در این مورد به آرشیو قسمت سؤالات سایت در رابطه با «حوزه و دانشگاه» رجوع فرمایید. البته هرگز از تخصص خود در مورد کامپیوتر غافل نباشید و در رشددادن این تخصص چه از طریق دانشگاه و چه خارج از دانشگاه، همت لازم را از دست ندهید. موفق باشید http://lobolmizan.ir/quest/aid/1
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی وجود شیطان در نظام عالم باید باشد هرچند نسبت به ما خیر نیست و نباید از آن پیروی کرد. خیر و شرّ در ذات، نسبی نیستند ولی نسبت به ما انسانها، آری! نسبی هستند. مثل آنکه ممکن است یک عمل برای یک نفر خیر باشد و انجامدادنِ آن برایش مفید باشد مثل کمککردن به انسان نیازمند از طرف صاحب ثروت. و همین عمل برای کسی که نزدیکان او و همسر و فرزندش نیازمندترند، کار خیری نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به این بزرگان حق بدهید که به کارهایی که برای خود تعیین و تعریف کردهاند برسند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید و از برنامهی ورزشی که به خود میدهید نیز غافل نباشید. در این مورد اخیر میتوانید به قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در مواردی روحیهها با همدیگر متفاوت است و در اختیار انسانها نیست. ولی در کسب تقوا، هرکس باید خودش تلاش کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان بحمدالله در حال آمادهشدن به شرایطی است که شرایط موجود نباشد و تمدن اسلامی با تقابل با ظلمات استکبار، زمینهی ظهور حضرت «عجلاللهتعالیفرجه» را فراهم میکند و در این راستا تحولی عظیم در جهان صورت میگیرد. کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست در این رابطه نکاتی را متذکر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حضوری، همان وجودِ معلوم است عندالعالم. ولی علم حصولی، مفهومی است از معلوم که عارض به نفسِ ناطقهی عالِم میشود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز آیا این سخن درست است که برای بررسی تعالی روحی؛همانا شخص باید به میزان رشد فکری در عقایدش و پیاده سازی آن در تاریخی که در آن قرار دارد بیاندیشد؛ نه اینکه دنبال حالاتی چون مکاشفه و خواب و از این دست حالاتی که بعضا در وصف علمای پیشین به کرات می خوانیم باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است. نمونهاش شهید حاج قاسم سلیمانی که خودِ عرفا اقرار دارند که حسرت سلوک آن مرد الهی را میخورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیر، عموماً مواقف برای آمادگی است تا مراحل بعدی ظهور کند. ۲. اگر انسان حق آن عمل را بتواند بهجا آورد موانع سیرش برطرف میشود. ۳. پیشنهاد میشود در این رابطه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه و تقوا، راه میگشاید تا جذبات گناه ضعیف و ضعیفتر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیامبر اسلام و ائمهی هدی «علیهمالسلام» جامع شریعت و حقیقت هستند و همهی آنچه حضرت موسی و حضرت خضر «علیهماالسلام» دارند را دارا میباشند. ۲. در تجلی تکرار نیست، یعنی آنچه به شما میرسد، مقدمه میشود برای تجلی بعدی که سالک را در شدت بیشتری منوّر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شروع بفرمایید همراه با شرح صوتی آنها. و سپس آرامارام وارد بحث معاد همراه با مباحث صوتی آن بشوید. البته بدون عجله و با یک برنامهی سه ساله ۲. به نظر بنده درک خوب و درستی است و موجب عاقبت به خیری میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً تمدن اسلامی نیاز به فقه و اصول دارد. آری! شرط لازم هست، ولی کافی نیست. از حکمت و عرفان نباید غفلت کرد تا إنشاءالله جهان، آمادهی فهم اشارات قرآنی و روایی ما بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صلهی رحم، خوش خُلقی، تواضع و صداقت راهگشا هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ما به منافع خودمان و ملتمان و باور های دینی خود فکر میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به ما و نسبت به زمین، این تحولات باید انجام بگیرد. ولی قیامت هماکنون در مقام خودش واقع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها بهانه است. از نظر شرعی این حقّ شرعی زن است در نزدیکی به او بچهدار شود، مگر اینکه خودش راضی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ما خود را بیدلیل مشغول این نوع توهّمات بکنیم؟ مگر دنیا صاحب ندارد که این امور را در جای خود رسوا کند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباهاً صوت جلسهی دیگری را گذاشته بودند. هم اکنون تصحیح شده است. میتوانید رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این چیزی نیست که در اختیار ما باشد ما باید مطابق شرع مقدس به وظیفهی خود عمل کنیم تا خدا، خداییاش را بکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث اخیر در مورد حاج قاسم، مطلب را تا حدّی روشن می کند. موفق باشید
با سلام استاد: خیلی دوست دارم ریاضت بکشم یکم سجده طولانی یا رکوع طولانی و ... داشته باشم نمی توانم! روحم موافقت نمی کنه چه کنم استاد؟ برای نجاتم از بی عزمی چه کنم؟ تا کی امروز و فردا؟ آثار شما را بعضا مطالعه کردم جسارتا اگر بشه ارجاع ندهید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افقی نظر کنید که در پیشِ رو دارید. نوشتهای که در مورد حاج قاسم تحت عنوان « حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه» عرض شد خدمتتان ارسال میشود. در موردآن فکر بفرمایید. موفق باشید
حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه
باسمه تعالی
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً (۲۳/ احزاب)
۱. حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز میکند و چون شورمندی در شخصیت انسانها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را مینمایاند.
۲. ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی میکند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همهچیز و حتی از خود بگذرد و دستشستن از زندگی، تنها از عهدهی کسی برمیآید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظهی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه میکند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشهی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن میباشند.
۳. حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیبترین قدمی است که تنها با حاج قاسمها به ظهور میآید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟
۴. این نکتهی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان حقیقیاش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی میشود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده میکند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زندهشدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانهی عالم میافتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش میآید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.
۵. مهم آنجا است که هرکدام سعی کنیم تکلیفمان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی میکند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هماکنون از آن بهرهمند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخهای مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد
۶. فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، میتواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همهی موجودات که بهرهای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آنها را بفهمد و نسبت به وجودِ آنها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان مییابد چگونه تشییعکنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.
۷. ما انسانها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالتها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از اینجا ناشی میشود که هر بار به گونهای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار میگیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخن گفتن تمام شدنی نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در سالکِ مجذوب و مجذوبِ سالک است. سعی کنید این دو واژه را در اینترنت جستجو فرمایید. إنشاءالله مطلب روشن خواهد شد. موفق باشید