باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است. آری! به اعتبار امیرالمؤمنین «علیهالسلام» زمانه، بعضاً زمانهی عنود و کنود است تا سره از ناسره جدا شود و دینداران واقعی به عمق مطلب برسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق ذوقش عمل میکند. بنده سعی میکنم اصل مطلب را پیدا کنم و آن را یادداشت نمایم. مشهور است که شپنهاور گفته است که بعضیها لاکپشتی عمل میکنند و بعضیها روباهگونه. لاکپشت، آهسته و آرام در هرجایی که قرار بگیرد با دقت همهی جوانب را میسنجد و سپس قدم بعدی را برمیدارد و از این جهت خیلی نمیداند، ولی آنچه میداند را عمیقاً میفهمد. برعکس روباه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید میخواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو میکنند ای کاش خواستههای دنیاییشان را خداوند برآورده نمیکرد تا به بهرههای ابدی آن خواستهها نایل شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه عبودیت الهی را به جای خودنمایی و خودبینی قرار دهیم، از حجابها عبور خواهیم کرد. ۲. آری! به گفتهی جناب مولوی: « بی نهایت حضرتست این بارگاه ** صدر را بگذار صدر تست راه». هر اندازه جلو رویم، با باغ و بستانی گشادهتر روبهرو میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! یک وقت انسان استعداد کاری را دارد لذا باید آن را بهکار گیرد تا از قوه به فعل آید. ولی یک وقت کسی استعداد کاری را ندارد اینجاست که باید خودش متوجه شود و خود را به زحمت نیندازد. به گفتهی عزیزالدین نسفی: «ای درویش! یکی را استعداد کاری را دادهاند و او در این کار چون قدم زند به راحتیِ جانش میافزاید. و یکی را استعداد آن کار ندادند، تلاش او در آن کار، جانکندن است». چرا باید همه مانند همدیگر باشیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خطاب به فرشتگانی است که در حیات زمینی و آسمانیِ آدم نقش دارند. به همین جهت گفته میشود فرشتگان مهیمن که شیفته و غرق در عظمت خداوند متعال مى باشند مورد خطاب نبودهاند زیرا آنها حتى به ذات خود هم توجه ندارند تا چه رسد به غیرخودشان. آنها تنها بر جمال خداوند نظر بسته و مبهوت و حیران در عظمت و جلال و محو شهود آن حسن بى مثالند و به دیگر خلایق توجهى ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه انسان به اعتبار «علّم الادم اسماء کلّها» بالقوه، مقامش مقامِ جامعیت اسماء است، غیر از آن است که آن را بالفعل داشته باشد. «کَون جامع» برای انسان، نظر به آن مقام دارد و استعدادی که در انسان هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور و ظهور خدا نیست، بحث در نسبت ما با خداوند است که بعضاً امور مادی، حجاب احساس آن حضور و ظهور میشود. کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» متذکر این امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود عرفانی به عوالم، با این نگاه هست که به وجه نفسانیِ عوالم نظر میشود و نه وجه جسمانی آن. حتی جناب فارابی و ابنسینا هم عوالم را از جنس نفس و عقل میدانند که از وجه عقلی آن، عقل بعدی و از وجه نفسی آن، نفسِ بعدی به ظهور میآید. عرایضی در جزوات فلسفه و کلام اسلامی شده است که جزوات روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع آن خوب است. بالاخره لطافتی که در رکوع و سجود طولانی پیش میآید را نباید از دست داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخنران خاصی را در نظر ندارم ولی در دیویدی شماره ۱ ، حدود ۶ جلسه در رابطه با «عدل الهی» و مباحث مربوط به آن عرایضی شده است و میتوانید آن دیویدی را از جناب آقای نظری تهیه فرمایید. ۲. بعد از «ده نکته در معرفت نفس» و مطالعهی «برهان صدیقین» آری! میتوان بعضی از مباحث را در کنار هم دنبال کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همهی این عزیزان بر سر سفرهی جناب ملا صدرا نشستهاند. نگاهی به تعلیقات جلد هشتم و نهم «اسفار» از حضرت امام، این مطلب را بهخوبی نشان میدهد. ۲. در بستر تاریخی که جناب صدرا شروع کردند، این بزرگان تاریخ خود را به ظهور آوردند، همانطور که جناب صدرا در تاریخ اسلام، تاریخِ خود را ظهور داد. ۳. از هیچکدام مستغنی نیستیم ولی به نظر میآید باید از صدرا شروع کنیم. ۴. به نظر بنده باید همه را در نظر گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اختیارِ ذاتی انسان است که انسان در ذات خود حتی در مقام عین ثابتهاش انتخابگر است و لذا امکان انتخاب در هر شرایطی برای او هست، حال چه جایی را برای تربیت خود انتخاب میکند، اینهم مربوط به انتخابِ خود اوست و خود صدام آن موقعیت تربیتی را برای خود انتخاب کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت، جهت بررسی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب حضرت خضر در جایگاه واسطهی فیض نباشند. زیرا مثلاً در زمان حیات پیامبر خدا و ائمه «علیهمالسلام» جناب خضر در قید حیاتاند ولی واسطهی فیض نیستند. آری! میتوانیم بگوییم در همهی زمانها، واسطهی فیض هست ولی در بعضی از زمانها تحت قبهی الهی باشند که «لا یعرفهم احداً». حضرت علی «علیهالسلام» میفرمایند: «ما برح لله عَزَّت آلاوهُ فی البرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم فاستَصبحوا بنور یَقظَةٍ فی الابصار و الاَسماعِ و الاَفئِدَة» برای خداوند که نعمتهایش گرامی باد در هر برهه ای از زمان و در فاصله های زمانی میان بعثت پیامبران همواره بندگانی بوده است که با آنان در اندیشه هایشان نجوا کرد و در درون خردهایشان با آنان سخن گفت و بدین سبب آنان چشم ها و گوش ها و دل هایشان از نور بیداری تابناک گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام را که احساس کنید در کنار درآمدی جهت زندگی، روحیهی معنوی شما را بهتر حفظ میکند و رشد میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند راههای رستگاری را به حکم ربوبیتش از طریق پیامبران در مقابل بشر میگشاید تا هرکس خواست بتواند راه رستگاری را پیدا کند. ولی اگر مانع اعمال خلاف انسانها بشود، عملاً میدان امتحان انسانها را در دنیا بسته است و در آن صورت معلوم نمیشود چه کسی انسان شایستهای است و چه کسی چنین نیست. آری! خداوند مسلّم تا آنجا به انسانهای ظالم میدان میدهد که امتحان آنها صورت گیرد، ولی جهان را در اختیار جنایتکاران نمی گذارد و به وقتش به نحوی با آنها برخورد میکند. نمونهاش صدام حسین بود. از آن طرف، مگر تجاوز صدام حسین این طرف معادله را نیز ناخواسته به پرورش و تکامل نکشاند تا ملتی آبدیده در مقابل آن تجاوز شکل بگیرد؟ خلاصه در یک دیدگاه توحیدی میتوان گفت: «قطرهای کز جویباری میرود / در پی انجام کاری میرود». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متأسفانه آن جانباز عزیز گرفتار یک نوع بیماری است و خود او بسیار از این موضوع در رنج است. ۲. در هر حال خواب یکی از الطاف الهی است. قرآن میفرماید: «وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا» خواب را برای شما وسیلهی آرامش و اسقرار قرار دادیم. پس منظور از اینکه میفرمایند در سیر و سلوک خواب را از آنها میگیرند؛ خوابهای بیهوده و اضافه منظور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اینکه حضرت حق به حضرت موسی و هارون «علیهماالسلام» فرمودند با اینکه فرعون طغیانگر است با او رفتار نرم و لیّن داشته باشید؛ دو وجه دارد: یکی وجهی که مرحوم شهید مطهری در تفسیر آن آیه متذکر هستند بدین معنا که شاید بر اساس فطرت انسانیاش به خود آید وقتی اینچنین نرم و دلسوزانه با او برخورد شود؛ و وجه دیگر میتواند این باشد که آن دو بزرگوار نشان دهند فرهنگ ایمانی چه فرهنگی است تا درباریان که بعضاً آمادگی لازم را داشتند، به خود آیند. مثل مؤمن آل فرعون یا همسر خود فرعون. در ضمن از روایات خوبی که در رابطه با تواضع در مقابل اهل ایمان و تکبر در مقابل متکبرین فرستادید، تشکر میکنم. آری! تکبر در مقابل متکبر وقتی معنا میدهد که حق برای او روشن شده باشد و او به جهت خودخواهیاش آن را نپذیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با سیر مطالعاتی سایت یعنی بعد از کتاب «آشتی با خدا» مطالعهی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها، إنشاءالله میتوانید به سؤالات خود جواب دهید. در آنجا روشن میشود معنای اتصال به خدا یعنی چه و چگونه انسان در عین مرتبهای از هستی، حامل استعدادهای خاص خود میباشد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور سخنگفتن درست نیست. بحث ما مربوط به روحیهی حاکم بر فرهنگ غربی است که محور تلاشها بیشتر رفاه و اخلاقی است که چگونه در دنیا زندگی کنند و ابعاد متعالی انسان که اساساً با مجاهده در مقابله با استکبار پیش میآید مورد غفلت قرار میگیرد که البته این مربوط به هر خارجنشینی نمیشود مگر آنهایی که از ضعفهای فرهنگ مدرن و اصالتدادن به انسان تحت عنوان اومانیسم، غفلت کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این روحیه موجب میشود که انسان در زمرهی مجاهدین باشد. عمده آمادگیِ روحی است. حال هرچه پیش آمد در مواجهه با آن پیشامد، روحیهی انقلابی و مجاهدانه است که مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیام از ابژهکردن خدا و معاد عبور کرده و وجه اگزیستانس انسان را مدّ نظر دارد منهای اشعاری که به او نسبت میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تغییر اسم هیچ ربطی به علم جفر ندارد و یک کارِ مندرآوری است. در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع فرمایید تا به قسمت بحث تغییر اسم آن دقت شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است نقشهها از قبل کشیده شده بود. داستان صحیفه که غیر از جریان سقیفه است و در مسیر برگشت از حجةالوداع همقسم میشوند که مانع حاکمیت علی بن ابیطالب «علیهالسلام» شوند را در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» میتوانید دنبال کنید. آری! فتنهها در کار بود تا بهکلی از پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» و اصل اسلام به نحوی عبور کنند و اگر جامعه به آن خودآگاهی رسیده بود که در مسیر غیر از فرهنگ جاهلیت حرکت کند و متوجهی حضور امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در حاکمیت میشد، نهتنها جهان اسلام بلکه جهان سرنوشت دیگری داشت. موفق باشید