باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسانها از نظر فطرت یکساناند و همچنان که عرض شد آیهی 30 سورهی روم میفرماید: «لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی از نظر فطری، تفاوتی بین انسانها نیست. آیهی مذکور چنین است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» میماند که هرکس باید نسبت خود را با اختیار خود با فطرت الهیهی خود روشن کند. و البته این غیر از مقامِ خاص انبیاء و اولیاء معصوم است که در جهت هدایت مردم به آنان موهباتِ خاص شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید. اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبهرو میشود و به گفتهی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را میکشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجهی اینهمه خیالات که در درون او بود نمیشود! به گفتهی مولوی باید رنجها و بلاها کشید و خون دلها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . عمده آن است که متوجه باشید هر وقت که انسان اتفاقاً پای در راه گذارد، مشکلاتش که پنهان بود، آشکار میشود و این خود، نشانهی در راهبودن است. باید با صبر و پشتکار از این مشکلات عبور کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ فقیه به عنوان زعیم جامعه، عقلِ برتر است و لذا عقل جزئی انسان اگر درست جلو برود، به جایی میرسد که در مقایسه با عقل زعیم، خود را هیچ مییابد و به عقل زعیم تعقل میکند. به همان معنایی که مولوی میگوید: «عقلِ عقلاند اولیاء و عقلها **** بر مثال اشتران تا انتها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت، افراط در آمیزش باشد و شاید منظور از کوتاهشدن عمر در إزاء افراط در آمیزش، بیبرکتی آن باشد. از طرفی علوم تجربی آنچنان همهی مطلب را در اختیار ندارد که بتواند نظر قاطع دهد، به همین جهت در این مورد نیز تفاوت نظر هست. عمده عدم افراط و تفریط در این موارد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در این رابطه به نظر «سِراحمدخانِ هندی» استناد میکنند. و در هر حال نمیتوان بهراحتی نسبت به نظر آنهایی که به اصل وجود کوروش شک کردهاند، بیتوجه بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این حرفها اعتماد کرد. عرایضی در این مورد در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکات دقیقی اشاره دارید و هنر ما آن است که در چنین مواردی بهترین برخورد را با موضوع تاریخی خود داشته باشیم تا همانطور که فرمودهاید بتوانیم از دوست نادان و دشمن دانا هر دو عبور کنیم و این را در نقد منطقیِ خود در نسبت با آقای احمدینژاد میبینم. از اشتباهات آقای احمدینژاد در کنار شعارهای انقلابی ایشان، بحثی نیست و از آن توهّمی که ایشان را از بدنهی جریان انقلابی و رهبری جدا کرد نمیخواهم بحث کنم. بحث بر سر آن است که اگر امروز هم کسی همان شعارها را بدهد ما باز باید به او رجوع کنیم و از آن شعارها استقبال نماییم، منتها سعی خواهیم کرد علاوه بر نظر به آن شعارها، حکمتی را در شخصیت آن فرد دنبال نماییم و این آن چیزی است که آیندهی ما با عبرتگیری از گذشته، شکل میدهد. بنده در جواب سؤال شمارهی 19215 عرض کردم:
«حاشیههایی که دولت آقای احمدینژاد ایجاد کرد کمر رهبری و ما را که تمامقد از ایشان دفاع کردیم، شکست. فراموش کرد طلبهها چگونه از پول شهریههای خود از او دفاع کردند و یکمرتبه همه را رها کرد و شخصی به نام آقای مشائی را قِدیسگونه جلوی همه قرار داد. آقای احمدینژاد به ما و به رهبری ظلم کرد و این شد حال و روزِ ما که شما در این رنجنامه از آن سخن گفتید. ابتدا باید گذشته را بازخوانی کرد تا فردایی که دوباره نیروهای انقلاب کمر راست میکنند، حکیمانه عمل کنیم. چگونه میتوان هنوز به آقای احمدینژادی دلبست که قابل پیشبینی نیست؟! آیا شورای نگهبان میتواند کسی را بهعنوان رئیس جمهور به مردم معرفی کند که هر روز باید منتظر یک حرکت غیر قابل پیشبینی از او بود؟! دوای دردِ ما امروز بازخوانیِ تاریخی است که بدان دلبستیم ولی گویا باید دقیقتر مسئله را دنبال میکردیم. شعارهای خوب اگر از زبان شخصیتی که ابعاد وجودی او مطابق آن شعارها نباشد، به گوشمان رسید؛ دیگر بهراحتی به آن شخصیت دل نخواهیم بست».
تکلیف ما با آقای احمدینژاد بهخصوص با حرکات اخیر ایشان مشخص شده، ولی تکلیف ما با خودمان و انقلاب اسلامی از این به بعد با تجربه از گذشته بهتر روشن میشود. امید است رفقا بتوانند به راحتی از آقای احمدینژاد عبور کنند ولی از آنچه موجب رجوع به شعارهای ایشان شد، عبور نکنند. مطمئن باشید انقلاب، در جایگاهی قرار دارد که هرگز ظرفیت تاریخی این دوران، ذهنها و قلبها را بهجایِ دیگری جز اهداف انقلاب اسلامی جذب نمیکند، میماند که با خونِ جگرخوردنِ بیشتر آن پختگی لازم برای نیروهای انقلاب پیش خواهد آمد. هرچند به قول جناب آقای دکتر زرشناس نئولیبرالها گاهگاهی از حرکاتِ ناشیانهی ما به خود امیدوار میشوند، ولی چیزی نمیگذرد که دوباره با یأسِ پیشین خود روبهرو خواهند شد. موفق باشیدباسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شرایط آن زمان و دلایل تشیع عطار، باید آن جملات را حمل بر تقیه کرد بهخصوص که با اینهمه تقیه، باز او را به جرم شیعهبودن از هرات بیرون میکنند. اگر دقت کنید تفاوت نعت برای علی«علیهالسلام» را با آن دو متوجه میشوید، بهخصوص در منطقالطیر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن نفرمود: «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (87)/یوسف) از مددهای الهی هرگز مأیوس نباشید و تنها کافراناند که از کمکها و نسیمهای پروردگارشان مأیوساند. پس «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا اینبار محکمتر بکوبیم». خود را جمع و جور کنید و با جدّیت تمام سیر مطالعاتیِ روی سایت همچون یک طلبه دنبال کنید، بدون آنکه گرفتار آرزوهای بلند باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که با معارف لازم نظر و توجه به حق را مدیریت کنند تزکیه با رویکرد قرب به حق کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع یک زندگی چنانچه با شادی اطرافیان همراه باشد، سیره و سنت پسندیدهای است به طوریکه استفاده از وسایل شادی را نیز بسیاری اجازه دادهاند. حتی بعضاً رقص مرد برای مرد و یا زن برای زن را جایز میدانند. البته هرکس در این مورد باید با نظر مرجع تقلید خود عمل کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید ایمان حقیقی یعنی آنکه قلب، متوجهی حقیقت یعنی ذاتِ اسماء الهی شود، به همان معنایی که قرآن به اعراب به جهت آنکه فقط تسلیم احکام الهی شدهاند، میفرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (14)/ حجرات) ملاحظه میکنید که بحث ایمان را به قلبْ مرتبط میکند، یعنی به محلی که انسان با حقیقت اُنس وجودی میگیرد. آری! آخر آیه میفرماید که اگر از خدا و رسول تبعیت کنید، اعمالتان بیجواب نمیماند ولی موضوعِ ایمان که با اُنسِ قلبی پیش میآید، چیز دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشیت مطلقه هیچگونه ظهوری در عالم ندارد زیرا با ذات حضرت حق متحد است. آری! زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» حقیقتاً مظهر مشیت الهی هستند، لذا رضایت او، رضایت حضرت حق و غضب او غضب آن حضرت است. سلام اللّه و سلام ملائکه و همهی انبیاء بر بانوی سراسر آسمانی و در عین حال، انقلابی و مبارز. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سوالات را از من نباید بپرسید؛ احاطهی بنده در این موارد نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدیه«صلواتاللّهعلیهوآله» به عنوان «اول ما خلق اللّه» فوق قوس نزول و صعود است و با نزول آن حقیقت، همهی عالم ظهور کرد و شخص ایشان با آن حقیقت در همهی عالم حاضر است. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم. گفت «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» ما به حکم وظیفه باید عمل کنیم و به امید رحمت الهی کار را ادامه دهیم؛ عمده صبر و استقامت در رعایت واجب و حرام و تکالیف الهی است که مس وجود انسان را پس از مدتی به کیمیا تبدیل میکند. موفق باشید
