بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی.با سلام.استاد چرا بعضی بزرگتر ها مثل والدینم که برای پیروزی انقلاب مبارزه کرده اند میگویند ما در روند پیروزی قبل از انقلاب از مبارزات علامه مصباح یزدی چیزی به یاد نمی آوریم.و بعد به ایشان نسبت های مخالفت با مبارزات در آن زمان را میدهند و نسبت های ناروای دیگر مثل قبول انجمن حجتیه در آن زمان را.باتشکر از راه نمایی های شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه مصباح مثل بسیاری از علماء در آن زمان فعالیت‌ فرهنگی داشتند و در وقتش نیز آنچه در مقابله با شاه از ایشان برمی‌آمد انجام می‌دادند ولی مثل آیت‌اللّه طالقانی و شهید بهشتی یک چهره‌ی مبارزاتی مشهوری نبودند تا والدین شما از آن مطلع باشند ولی اگر زندگی‌نامه‌ی ایشان را مطالعه فرمایید متوجه شخصیت مبارزاتی ایشان خواهید شد.خبر گذاری فارس در مصاحبه ای با مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دارد تحت عنوان :مستندات نقش پررنگ آیت‌الله مصباح در انقلاب و راه امام‌(ره) ، شاید مفید افتد آدر سش این است http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8704040491 در ضمن مر کز اسناد کتابی دارد تحت عنوان: گفتمان مصباح (گزارشی از زندگانی علمی و سیاسی آیت الله مصباح یزدی). موفق باشید
3342
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر یک سوال و شبهه ای بود ممنونم اگر پاسخ بفرمایید *** سوره مبارک آل عمران ایه 169 می فرماید: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ***و نیز سوره بقره ایه 154 مى‌فرماید: "و لاتقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ، بل احیاء و لکن لاتشعرون" حال چگونه می شود ایه 35 سوره انبیا را تفسیر کرد که می فرماید: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ در هر سه ایه از واژه "موت" استفاده شده است دو ایه اول موت را برای شهدا غیر ممکن میداند اما در سوره انبیا تمام نفوس مشمول "موت" اعلام میشوند چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌که می‌گوید هر نفسی در موت قرار می‌گیرد یعنی بعد از جدایی از بدن دیگر شرایطی برایش فراهم نیست که بتواند عملی برای آبادانی قیامتش انجام دهد و از رزق معنوی بهره‌مند گردد و در همین رابطه می‌فرماید شهداء از این امر استثناء هستند و بعد از جدایی از بدن نیز از رزق معنوی بهره‌مند می‌شوند و یک نحوه حیات خاص که موجب کمال هرچه بیشتر آن‌ها می‌شود برای آن‌ها هست. موفق باشید
2860
متن پرسش
با سلام به استاد اقای دکتر طاهرزاده الان داشتم به تمدن اسلامی که درباره ان جامعه مذهبی و رهبری کشور حرف میزنند فکر می کردم. چند نکته باعث شد به تمدن اسلامی و اینده ان شک کنم و فکر کنم ما هم در برهه ای از زمان هستیم که همان نگاه که ما به عصر صفوی با ارمان هایش عصر رنسانس با ارمانهایش داریم ایندگان نیز همان نگاه را به عصر ما با ارمانهای اسلامیمان داشته باشند 1.در دانشگاهی که من در ان درس می خوانم بیشتر استاد های تراز اول یا کسانی که در بازار کار فردی مهم هستند افرادی لاییک و لیبرال هستند.اکثرا درس خوانده بیرون ایران و نوعی نگاه خاص به انقلاب :روحانیت و....(خودتون که متوجه هستید).دانشجویانی که هم وارد دانشگاه می شوند بیشتری با سبک زندگی شبه غربی می باشند. این باعث می شود که فکر کنم من با عقایدم یک فرد قرون وسطایی هستم(با این که مشکل را از عقایدم نمی دانم).فرد مومن همه فن حریف که الان من به ان بنازم نمی بینم مثل دکتر چمران...اکثر افراد نخبه جامعه من (مهندس ودکترونویسندها.....)افرادی غیر دینی هستند از اینده کشورم میترسم با وجود این افراد وقدرتشان و ............(با وجود اینکه در تاریخ شیعه میبینم از هیچی به اینجا رسیده ایم) 2.هر چه به تکنولوژی دنیا وابزار ها نگاه میکنم بدی یا خوبی ان را در نوع استفاده و کاربرد ان می بینم نه خود وسایل که منشا ساخت ان غربی هست یا نه. و یا نمی توان نوع ابزار را بر اساس نوع افکار غربی یا اسلامی تقسیم بندی کرد. یا مثلا نمی توان گفت ما معماری اسلامی داریم چون در واقع با اینکار اسلام را وارد مقوله مادی کرده ایم وان وقت اسلام ضربه پذیر می شود. من قبول دارم که با توجه به روح اسلامی باید خانه بر اساس ان ساخت اما نمی توان اسلام را در اشیا ظاهر نمود و بگوییم این نوع معماری اسلامی است و یا این نوع ابزار هر روز به خاطر تحولات علمی در دنیای مادی ما شاهد تغییر هستیم پس ابزار سازی تمدن شیعه معنا ندارد نوع استفاده از ابزار مهم است.شاید ابزار اکنون ما برای ایندگان مثل بیل باشد برای عصر ما. (ببخشید که نمی توانم منظورم را واضح برسانم) ............................................................................................. رهبر انقلاب فرمودند که ما بر اساس اسلام مجاز به استفاده از سلاح اتمی نیستیم..با وجود این که به احتمال زیاد استفاده از سلاح اتمی در این زمان هیچ فایده وسودی ندارد اما بر اساس ایه ای از قران که می فرماید در مکه جنگ نکنید اما اگر کافران در این مکان با شما جنگیدند شما هم مقابله مثل کنید ایا ساخت سلاح اتمی و استفاده ان در صورت استفاده دشمن مجاز می باشد؟ ببخشید استاد مزاحم وقتتان شدم اما من هرچه گشتم کسی را جز شما و دکتر عباسی ندیدیم که درد تمدن زایی داشته باشید.اگه خدا خواست باز هم مزاحمتان می شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- با توجه به این‌که موضوع مهمی را مطرح کرده ایدکه احتیاج به بحث در زوایای مختلف دارد و بنده در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» همه‌ی آنچه فرموده‌اید بحث کرده‌ام، پیشنهاد می‌کنم به آن کتاب رجوع فرمایید 2- از آن‌جایی که در جنگ با کفار باید زنان و کودکان را استثناء نمود و جنگ اتمی به هیچ‌کس رحم نمی‌کند نمی‌توانیم سلاح اتمی به‌کار ببریم. موفق باشید
1992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در طی مباحث سوالات ذیل پیش آمد جواب دهید ممنون می شویم : 1- ابزار تکمال جنیان چیست؟ 2-آیا انسان در خواب اراده تشریعی دارد ( اگر دارد مگر نفرمودید نفس بدون بدن نمی تواند اراده کند ) 3- چرا خداوند نمی تواند بدون واسطه حضرت مهدی (عج) را بیافریند کلی انسان خلق کند تا بعد آن حضرت را بیافریند ( منظورم این است خدا اگر هدف از خلقتش ظهور تمام اسماء در حضرت بود خوب فقط آن حضرت را می آفرید ) 4-آیا روح تا زمانی که فقط به بدن متصل است بالقوه و بالفعل دارد . 5-چگونه وقتی روح د برزخ اراده ندارد برای اهل دنیا می توانند دعا کنند . 6-آیا تعلق خاطره ای همان تعلق تکوینی است تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- جنّ و انس هر دو از طریق شریعت الهی تکامل می‌یابند 2- انسان در خواب تحت تأثیر ملکات خود می‌باشد و هیچ اراده‌ای که منجر به انتخابی جدید شود ندارد 3- خداوند حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را بدون واسطه آفرید ولی برای ظهور کمالاتی که در حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و سایر ائمه«علیهم‌السلام» هست شرایط نیاز است تا آن نور اجمالی به تفصیل در آید و عالم مظهر حاکمیت امام معصوم گردد و حق در آینه‌ی جمال مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در همه‌ی عالم ظهور کند آن وقت است که مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» نمایان شده وگرنه با خلقت حضرت هنوز حضرت ظهور نکرده‌اند تا اسماء الهی به طور کامل نمایان گردند. 4- آری. 5- به جهت ملکاتی که انسان مؤمن در برزخ دارد نور رحمانی او بر قلب مستعد کسی که به زیارت او رفته تجلی می‌کند به این معنا که ما یک نحو سنخیتی با روح متوفا پیدا می‌کنیم تا در معرض بصیرت و کمال او قرار گیریم 6- تعلق خاطره‌ای مربوط به یک نوع از ملکات انسان است که ریشه در تکوینیات او دارد و نه در اختیار او. موفق باشید
159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید.بنده سوال خود را مختصر می پرسم 1)چرا امام اسم این نظام را جمهوری اسلامی گذاشتند نه حکومت اسلامی؟مگر نه این که حق این است؟اگر امام زمان هم بیایند غیر از این است که نام حکومت اسلامی و شیوه ی حکومت اسلامی را برمی گزینند پس چرا از همین الان این مقدمه را امام ایجاد نکردند؟
متن پاسخ
علیک السلام؛ جواب: باسمه تعالی؛ مشروعیت هر نظام دینی در مقبولیت مردمی آن است. پس از کشته‌شده عثمان، مردم اطراف علی«علیه‌السلام» را گرفتند که بر آن‌ها حکومت کند. حضرت؛ فردا صبح بالای منبر رفتند و فرمودند: «مردم! حکومت از آن شماست، به هرکه می‌خواهید بدهید». درست است که اگر مردم امام معصوم را رها کنند و به کس دیگر رجوع کنند معصیت کرده‌اند ولی حکومت تحمیلی هم بی‌نتیجه است. لذا حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه»به همان نور خاص الهی که داشتند نام جمهوری اسلامی را برای نظام ما انتخاب نمودند. موفق باشید
13633
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما و التماس دعای عاجزانه از محضر آن استاد گرامی سؤال: مادری هستم که امروز عصر عاشورا در عزای شهادت جگرخراش عزیز زهرا سلام الله علیها شرکت کردم و بر اثر یاد آوری اندوه و رنج حضرت زینب سلام الله علیها قرار از کف داده آنقدر بر سینه و بر پای خود زدم و گریه کردم که وقتی به خانه برگشتم دیدم رانم کاملا کبود و سیاه شده حال می خواهم بدانم آیا این مورد مشمول دیه می شود یا باید بخاطرش استغفار کنم یا..... آخر استاد گرامی وقتی فکر کردم برای سرسلامتی به قافله سالار کربلا، زیر خیمه امام حسین (ع) جمع شده ایم باید شأن عزادار واقعی را در خود ایجاد کنیم تا حرمت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که صاحب عزا بودند حفظ شود؟ خدا کند اشتباه نکنم چرا که پدرم رحمةالله علیه ،ما را با اشک بر شهدا و اسرای کربلا عجین کرد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیت اللّه بروجردی این موضوع را سؤال کرده بودند و ایشان فرموده بودند: «علت عاشق ز علت‌ها جداست» لذا نه نیاز است که دیه بدهید و نه نیاز است که استغفار کنید، از خدا بخواهید به احسن وجه این دلدادگی را از شما قبول کند. مگر قصه‌ی اویس قرنی را نشنیده‌اید که وقتی فهمید در جنگ بدر دندان مراد و محبوبش یعنی محمد مصطفی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شکست، سنگ برداشت و دندان خود را به همان صورت شکست؟! آری! قصه‌ی عاشق قصه‌ی دیگری است، مافوق این عقل‌های جزئی. موفق باشید

13595
متن پرسش
سلام استاد: درباره خوندن روضه های مکشوف (به اصطلاح هیئتیها روضه باز) نظرتان چیست؟ عده ای از علما نهی می کنند و آن را نوعی بی احترامی به اهل بیت می دانند (هر چند که به لحاظ تاریخی صحیح می دانند) و عده ای دیگر می گویند اگر بیان نشود باعث دفن شدن آنها در تاریخ می شود. گوش دادن به این نوع روضه ها را صلاح می دانید یا نه؟ تشکر از توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا ملکوتی و باطنی دارد بسیار وسیع‌تر از آن‌چه در صحنه‌ی زمین واقع شد و خباثت دشمن در تقابل با وجه زمینی آن بزرگان، کم‌ترین و پایین‌ترین مرتبه‌ی حادثه است. لذا نباید با مکشوف‌کردن مرتبه‌ی نازله‌ی آن حادثه، افق‌های بلند موضوع را به حاشیه برد. به همین جهت علمای بزرگ تأکید می‌کنند روضه‌خوانیِ مکشوف نشود و مسلّم وقتی حادثه در افق‌های بلندتر آن ارائه شود، مرتبه‌ی پایین‌تر آن محفوظ می‌ماند و دفن نمی‌گردد. ولی این خطر در مورد عکس‌اش بیشتر جاری است. موفق باشید

10071
متن پرسش
سلام: مدتی است که یکی از دوستانم هوای زردتشتی شدن به سرش زده هر چه از ایرادهای این دین می گوییم فایده ندارد... مثلا تقدیس سگ تو دینش... یا دشتان و رفتار با زنان و... در پاسخ می گوید کتابهای اصیلمان چیز دیگری می گوید. واقعا درمانده شده ام. شما به من بگویید چطور او را قانع کنم و پاسخ شبهاتش را چگونه بدهم... مثلا می گوید در کمبریج انگلیسی خوانده که حضرت علی (ع) به فارس حمله کرده و دریای خون راه انداخته هر چه از تاریخ بر رد این مساله دلیل می آورم قبول ندارد. او کتابهای تاریخی خود را معتبر می داند. شما کمکم کنید از ایرادهای و کاستی های این دین بگویید شاید قانع شود. ضمن اینکه حرفهای زیبایی در مورد راستی و درستی فراوان می گوید و برخی از حرفاش با عقل جور در می آید.... بی صبرانه منتظر راهنمایی شما هستم. استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به رسول‌اش فرمود: «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ » بر رسول جز رساندن وَحی الهی از طریق قرآن به مردم وظیفه‌ی دیگری نیست، از آن به بعد هرکس دغدغه‌ی سعادت خود را دارد، خودش باید مسئله‌ی خود را با قرآن حلّ کند. خود آن رفیق شما باید از خود بپرسد آیا دینی که به وحدانیت خدا دعوت می‌کند با دینی که اهریمن می‌تواند مقابل اهورامزدا بایستد، یکسان است؟ و آیا چنین خدایی می‌تواند نجات‌دهنده باشد؟ موفق باشید
9784
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهر زاده: جنابعالی در یکی از فایل های صوتی اشاره فرمودید اگر انسان در کارش نیت خدایی نداشته باشد شیطان همه آنها را در موقع نماز به یاد ما می آورد و ما را از حضور قلب باز می دارد. استاد بنده که یک مهندس هستم و شغلم بسیار پر چلنج، و سر و کارم با ماشین آلات، نقشه ها، و مدیرها و اپراتور ... هستش و مواقعی که دوران پر چلنجی از لحاظ کاری دارم موقع نماز همه موضوعات کاری آن روز بهم حمله ور می شوند. طبق رهنمودهای آیت الله بهجت سعی می کنم موضوع را دنبال نکنم اما ثانیه به ثانیه خیالم از این موضوع به موضوع دیگری می پرد. همین طور خیالهاست و زور زدن بنده برای دنبال نکردن موضوع تا نماز تمام می شود و دریغ از یک لحظه حضور قلب. این موضوع در نمازهای ظهر و عصر که در شرکت می خوانم به اوج خود می رسد. استاد چطوری می تونم نیت برای کارم را خدایی کنم در حالی که من این شغل را در مرحله اول برای امرار معاش انجام می دهم و ثانیا با اندکی کند و کاو در خودم فهمیده ام که بنده کارهای پر چلنج را دوست دارم؟ ارادتمند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار و تلاش برای تهیه‌ی رزق حلال لازم است، باید سعی کنید همه‌ی روح و قلب خود را به‌کار نسپارید تا وقتی می‌خواهید در محضر حق با روح و قلب خود وارد شوید، روح و قلب در صحنه باشد. پس مشکل را باید در قبل از نماز و در حین کار حلّ کرد و همواره قلب را در محضر حق نگه‌داشت. موفق باشید
7622
متن پرسش
سلام علیکم حقیقت امر بنده پس از پایان تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه علمیه شدم و در تحصیلات حوزوی خود دغدغه نظام سازی و کمک در ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارم. اگر بنده هدفم از تحصیلات حوزوی مفسر شدن بود می توانستم به شما یا آیت الله جوادی مراجعه کنم و از شما برنامه بگیرم مثلا شما می فرمودید در کنار دروس ادبیات عرب، مطول هم بخوان که در نتیجه بنده هر چند شاید چهار سال هم وقتم صرف مطول میشد اما چون میدانستم در مسیر هدف است مشکلی نداشت. اما در زمینه نظام سازی و ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کسی در قله نیست که از او طلب برنامه کنم. از طرفی دیر به حوزه آمدنم به بنده زیاد اجازه سعی و خطا در روش ها نمی دهد. بنا بر این تصمیم گرفتم از شما به عنوان شخصیتی دغدغه مند در زمینه مذکور سوال کنم که به نظر شما وقت هایی که در روز و یا در تعطیلات وجود دارد و غیر درسی است را چطور صرف کنم تا بتوانم بعد از 14 یا 15 سال در زمینه نظام سازی نقش مفید داشته باشم و اصلا خود دروس را با چه دیدی مطالعه نمایم؟ چه برنامه کوتاه مدت و بلند مدتی داشته باشم؟به نظر شما برای رسیدن به پاسخ این سوال چه باید انجام دهم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال حوزه‌ی علمیه در این تاریخ یک جایگاه نظام‌ساز است حتی اگر جنابعالی امام جماعت یک روستا بشوید. ولی حتماً در کنار دروس رسمی حوزه رجوع کامل به حکمت و عرفان و قرآن لازم است. برنامه‌ریزی کنید وقتی دروس حوزوی‌تان کمی سبک شد در ذیل نگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری به عالم، از سه موضوع حکمت و عرفان و قرآن بهره‌ی لازم را ببرید، إن‌شاءاللّه به هدف خود به‌خوبی می‌رسید. موفق باشید
6498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم حضرت استاد بنده با جهان بینی، هستی شناسی و انسان شناسی که علامه جوادی ارائه فرموده اند بسیار مأنوسم و اینقدر ایشان را دوست دارم که امید وارم با ایشان در جوار رسول الله محشور شوم. خانواده ام در این حد این گرایش و بینش را اولویت خود نمی دانند. با وجود تمام سعی ام بر مبنای توصیه شما بر مدارای با پدر و مادر و حفظ احترام آنها، این شکاف و این ابتهاجم را نمی توانم سرپوش بگذارم. من این قدر با آنها مشترکم که بتوانم چند صباحی دیگر تا إن شاء الله ازدواج کنم با آنها زندگی کنم. اما یک مسأله بسیار که دغدغه من این است که همسری متناسب با خودم پیدا نکنم و مجبور باشم نیمه دوم زندگی خودم را هم با محبوس نگه داشتن ظرفیت هایم سپری کنم. چه کار کنم استاد؟ به خصوص که بعضا مورد تهمت و عصبانیت پدر مادرم هم قرار می گیرم اما به لطف خدا صبر را پیشه ام کردم و امید وارم به حلم هم برسم. با آرزوی توفیق بیش از پیش شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با تمام وجود به خدا اعتماد دارید و متوجه‌اید خدا بوده است که توفیق علاقمندی به علمای وارسته را در شما ایجاد کرده، با تمام امید بدانید خواستگاری مناسب سعادت شما برای شما می‌فرستد. هیچ دغدغه‌ای نداشته باشید، با والدین هم اوقات تلخی نکنید. موفق باشید
5738
متن پرسش
سلام.آیا امکان دارد فردی خداوند را در خواب ببیند؟آیا امکان دارد خداوند (حال با هر شکلی،مثلا در قالب تصورات پیشین فرد از خداوند)برای وی در قالب مثالی تجلی کند؟استاد به این مطلب از ابن عربی توجه کنید:انی رایت الحق، فی النوم،مرتین و هو یقول لی:انصح عبادی.من خداوند را بارها در خواب دیدم و او به من گفت بندگانم را نصیحت کن(ابن عربی این مطلب را در کتاب الفتوحات المکیة ، ج 5 ، ص 156 و 157 نقل می کند).دیگر از این واضح تر؟بنده قبلا این سوال را از شما پرسیدم و منبع نداشتم و شما هم گفتید نمی شود.یادم هست در مورد حدیٍثی از پیامبر اکرم(ص) نیز از شما سوالی پرسیدم.پیامبر فرموده بودند در معراج خداوند دستش را بر پشت و کتف من زد و من "سردی" دست او را بر پشت خودم حس کردم(متاسفانه الان منبع ندارم).دقت کنید این عربی از رویت مثالی خداوند حرف می زند و پیامبر از رویت حسی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عرفا ادبیات خاصی دارند که با مردم فرق می‌کند همین‌طور که زبان دین با زبان مردم معمولی فرق می‌کند. مثلاً در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم که می‌فرمایند: «مَن رآنى فَقَد رأى الحق‏» هرکسی مرا ببیند مطمئناً حق را دیده، مردم معمولی گمان می‌کنند یعنی هرکس شکل و جسم رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را ببیند حق را دیده، ولی عرفا می‌فهمند یعنی در حرکات و گفتار و سکنات رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حق جلوه‌گر است. مثلاً ما در قرآن داریم: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» خداوند و ملائکه در قیامت در صف‌های منظم می‌آیند. آدم معمولی گمان می‌کند پس خدا هم راه می‌افتد و می‌آید در صحرای محشر، ولی آن‌کسی که زبان قرآن را می‌فهمد متوجه می‌شود سخن از ظهور ربوبیت است و نه ظهور ذات. محی‌الدین وقتی می‌گوید حق را در خواب دیدم حقیقتاً متوجه تجلیات حضرت حق است در جمالی که برای او ظهور کرده و این غیر از آن است که گمان کنید او ذات حق را دیده است. ولی این کجا و قرب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در معراج کجا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مفتخر به ظهور خاصی از حضرت حق شده‌اند که به اصطلاح آن مقام را مقام تمکین بعد از تلوین می‌گویند که خود محی‌الدین اقرار دارد احدی جز رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در این مقام وارد نمی‌شود. بنا شد رفقایی که در این موارد شبهه دارند به سایت حکمت و عرفان رجوع کنند تا به صورت جامع جواب خود را بگیرند چون بنده به جهت کثرت سؤال‌های متنوع عزیزان نمی‌توانم به این نوع سؤالات که نیاز به بحث وسیع دارد جواب کامل بدهم. موفق باشید
2025

سود بانکبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم استاد عزیز. . . بنده با تمام وجود سعی دارم حلال و حرام زندگی را به بهترین نحو رعایت کنم،حتی اگر بشود در اداره بیشتر از چای نمیخورم چون میدانم ردیف بودجه برایش نیست،یا اگر مطالعه مذهبی غیر کاری داشتم با خودکار خودم مینویسم نه با اداره. . .خواستم با توجه به این دید بنده عرض کنم که من در موسسه مالی و اعتباری با سود 21 درصد به صورت روز شمار،حساب باز کرده ام،از دفتر مرجعم میپرسم ،میگویند اگر بر اساس عقود اسلامی هست مشکلی ندارد،من به بانک وکالت داده ام تا از این پول استفاده کنند در هر زمینه که میدانند. . . با توجه به دیدی که نسبت به بانکها وجود دارد،خود شما باشید چکار میکنید؟برام مهمه بدونم چکار میکنید،اگر بگید بردار برمیدارم هرچند رئیس بانک بابامه و ناراحتم میشن،تا الان به مبلغ دست نزدم.چکار کنم؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که دفتر مرجع تقلیدتان فرموده‌اند مشکلی ندارد نباید دغدغه‌ای داشته باشید. نهایتاً سعی کنید اگر به سود آن نیاز چندانی ندارید مقداری از سود را به نیازمندان به‌خصوص نیازمندان اقوام اختصاص دهید. موفق باشید
495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم لطفا به مقدمات زیر توجه کنید 1. در عدم تشکیک راه ندارد 2. اسما صفات الهی وجودیند 3. جهنم و دوزخ در ادبیات اسلامی به معنای ملاقات مشرکان با اسم غضب الهی است 4. تفاوت و شدت ضعف اتحاد ارواح با اسامی حضرت حق در معاد مسلم است 1.حال با توجه به مقدمات فوق آیا می توان قول بعضی آقایان بر اعتباری و تبعی (عدمی)بودن بعضی از صفات را رد کرد؟ 2.اگر وجودی برای اسم غضب را بپذیریم ایا این صفت نقصی برای حضرت باری نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: غضب الهی در مقابل رحمت اوست، و لذا معنی غضب به معنی گرفتن رحمت است و انسان از آن‌جهت که علم به عدم رحمت پیدا می‌کند و علم امری است وجودی، آن غضب موجب عذاب انسان می‌شود. با توجه به این نکته دیگر مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید
13833
متن پرسش
با سلام: از اینکه گاهی در سوالات به شما بی احترامی می شود بنده معذورم. از نظر شما انسان کی می تواند به این نتیجه برسد که آمادگی شهادت در او پیدا شده است؟ در ضمن من از استاد دینانی چند سال پیش پرسیدم انسان کی عاشق می شود؟ ایشان گفتند که عشق خودش می آید ... نظر شما در مورد جمع بین این دو چیست؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد فرمودند تنها از طرف ما باید آمادگی باشد، آمادگی برای پذیرش عشق یا شهادت. آمادگی آن است که در این موارد خودمان در میان نباشیم فقط حضرت حق در میان باشد. موفق باشید

13672
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی از طرفداران دوران پهلوی پسر مدعی هستند که در کنار تمام اشتباهاتی که محمد رضا شاه مرتکب شد، خدماتی هم داشته و آن هم بحث اصلاحات ارضی و برچیدن نظام فئودالی ( اربات و رعیت) بود. حال اگر خودتان نظری در این رابطه دارید بفرمائید و کتابی هم در راستای روشنگری این موضوع معرفی نمائید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب اسلامی» این‌طور نوشته‌ام: شاه زير فشار و تأكيد آمريكا جهت اصلاحات ارضيِ آمريكائي از ترس آيت‌الله بروجردي امروز و فردا مي‌كرد و مانند ديوانگان و به بهانه خطر كمونيسم از آمريكا اسلحه وارد مي‌كرد و بيشتر مردم را در سختي نگه مي‌داشت. در اين ميان حزب مردم با رهبري اسدالله عَلَم و حزب ملي‌يون به رهبري اقبال، جنگ زرگري راه انداخته بودند. حضور علي اميني با اجازه دموكرات‌هاي آمريكا(كندي) نقش جناح مخالف را بازي مي‌كرد و آمريكا بدش نمي‌آمد با مطرح كردن اميني در صحنه سياسي ايران، طوري جلوه دهد كه ايران از خفقان شاهنشاهي رسته است ولي شاه به نخست وزيري مهندس شريف امامي راضي شد (9/6/39 تا 15/2/40) تا ظاهر حكومت را آراسته جلوه دهد و به اصطلاح اين‌طور نمايش دهد كه حكومت دموكراسي شده، زيرا كندي متوجه بود براي ادامه حكومت آمريكا در جهان و جلوگيري از حكومت‌هاي كمونيستي بايد آزادي‌هاي نسبي و آمريكا پسند به ملت‌ها بدهد و او كتاب « استراتژي صلح » را به همين قصد نوشت و مقصود او آن بود « نه آنچنان به مردم فشار آورند كه عصيان كنند و نه آنقدر رهايشان كنند كه قبله‌اي غير از ارزش‌هاي آمريكائي در نظرشان ارزش پيدا كند ». و دولت شريف امامي و پس از آن دولت علي‌اميني مأمور چنين سياستي بودند و به همين دليل هم هست كه اگر در اين دوران‌ها اجازه تحرك سياسي در بين سياسيون و مذهبيون مي‌يابيد نبايد به حساب توبه كردن شاه و درباريان گذاشت.

با درگذشت آيت‌الله بروجردي مشاوران امور مذهبي دربار به شاه توصيه كردند كه بايد مرجعيت تامّه شيعه خارج از ايران باشد. و حاصل همين توصيه‌ها تلگرام شاه به جاي قم به نجف بود و براي اولين بار است كه با تلاش روحانيون آگاه و مدرسين آينده‌نگر حوزه نام مرجعيت « آيت‌الله خميني » بر سر زبان‌ها مي‌افتد. (بدون اينكه در اين راه خودِ امام قدمي بردارند).

اميني يعني نوه مظفرالدين شاه نظر كندي رئيس جمهور آمريكا را جلب كرده بود و به همين جهت به عنوان نخست وزير به شاه تحميل شد، به اميد انجام اصلاحات ارضي طبق نقشه و برنامه كاخ سفيد. در اين فريب‌كاري براي اينكه نشان دهند كشور داراي فضاي آزاد سياسي شده، مجبور بودند مقداري از فسادهاي دربار را نيز بر ملا كنند و مقداري از قراردادهاي چپاول‌گرانه شركت‌هاي مختلط (غربي - دربار) در همين راستا بر ملا شد تا از اين طريق اطمينان مردم را جلب كنند. در همين شرايط، فرصتي نيز به دست آمد تا بعد از خفقان چند ساله پس از كودتا نويسندگان و سخنرانان قدم‌هايي در جهت آگاهي مردم بردارند، هرچند دربار از اين حركات وحشت داشت و مي‌ترسيد كه شايد اميني با اين حركات كُلّ سلطنت را بربايد. لذا با توطئه‌هايي در گوشه و كنار و به وسيله نظاميان، كارهاي اميني را خنثي مي‌كردند. از طرفي اميني مجبور بود براي آبروي خودش هم كه هست در راستاي سياست اصلاحات ارضي مقداري از املاك خاندان سلطنت را نيز تقسيم كند، ولي اين به نفع دربار نبود هرچند دربار هم تلاش مي‌كرد كه در اين روشنفكرنمائي عقب نماند. اميني كه از پشتيباني آمريكائي‌ها مطمئن بود روز به روز به كار خود سرعت مي‌داد و با اين كار دربار را از تحرك انداخته بود.

سال 1340 از سخت‌ترين سال‌هاي سلطنت شاه بود زيرا نه در داخل كشور پايگاهي داشت و نه اربابان آمريكائي ديگر به او نظر داشتند. در همين سال خبر رسيد كه آيت‌الله كاشاني در شرف موت است و شاه و دولت مي‌خواستند خود را مردمي جلوه دهند. يك روز صبح ساكنان محله پامنار، شاه را ديدند كه در حلقه محافظان خود به ديدار آيت‌الله كاشاني مي‌رود و او وارد خانه‌اي شد كه رژيم يك سال پيش دستور زنداني كردن صاحب‌خانه را داده بود. آيت‌الله كاشاني كه روزگاري پشت بزرگترين امپراطور استعماري را لرزانده بود (قبل از ورود به ايران در عراق و در مقابله با انگلستان) و به يك اشاره‌اش هزاران مسلمان در منطقه خاورميانه به حركت آمده بودند، با تن بيمار و لرزان نگاهي به شاه انداخت و مي‌دانست كه شاه مي‌خواهد از اين عيادت به نفع خود استفاده كند، ولي او بيمارتر از آن بود كه ممانعتي ايجاد نمايد و فردا هم فوت كرد.

شاه و اميني در بزرگداشت او با هم مسابقه گذاشتند. جنازه كسي كه بردن نامش از يك سال پس از كودتا ممنوع بود، به دستور شاه تشييع رسمي شد و اميني هم 5 روز عزاي عمومي اعلام كرد « اَللهُ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ امَنُوا » (خدا در نهايت مدافع مؤمنين است) مگر مي‌شود كسي خالصانه در خدمت اسلام حركت كند و عزت او محفوظ نماند؟

اميني با علماء قم نيز تماس داشت و در يكي از همين سفرها به بيت آيت‌الله خميني راه يافت كه فقط يك كلمه شنيد «با عمل به قوانين اسلام به سِمَتِ خود مشروعيت بدهيد». او در بازگشت به تهران به شاه گفته بود از در افتادن با اين روحاني بر حذر باشد!

شاه تصميم گرفت خودش مأمورِ اجراي خواسته‌هاي كندي شود، و با تلاش توانست ملاقاتي از كندي بگيرد كه نهايتاً وقتي از اطاق رئيس جمهور آمريكا خارج شد، كاغذي در جيب داشت كه رؤس نظرات كندي را در آن يادداشت كرده بود كه اصول ششگانه انقلاب سفيد از آن بيرون كشيده شد و بدين وسيله شاه تاج و تخت خود را حفظ كرد. در پايان سفرش روزنامه اطلاعات نوشت:

« شاهنشاه اطمينان يافتند كه آمريكا پشتيباني سياسي و نظامي خود را از ايران ادامه خواهد داد، پرزيدنت كندي نيز اطمينان يافت كه شاهنشاه يك متحد استوار است كه تصميم قاطع به اصلاحات اقتصادي و اجتماعي دارند.»

و اين چنين حيله شاهانه كارگر افتاد و توانست اميني را از صحنه خارج كند و خود را به عنوان قهرمان اصلاحات ارضي نمايش دهد. نتايج اصلاحات ارضي كه عبارت‌اند از :

1. تغيير شكل اجتماعي ملت ايران و آماده ورود به بازار مصرف شدن

2. وابسته شدن كشور به دنياي صنعتي حتي در مناطق كشاورزي

3. شكستن روابط سنتي و خودكفايي روستايي و متصل شدن به روابط سرمايه‌داري

به مردم تحميل شد و با به دست گرفتن كار اصلاحات ارضي از طرف خود شاه و روي كارآمدن دولت اسدالله‌عَلَم برخورد و مقابله شاه با اصل دين و پيرو آن روحانيت، شروع شد. البته مباحث مفصلی در این رابطه مطرح است که آن را باید در کتاب‌هایی که مباحث تاریخ معاصر را مطرح کرده‌اند، دنبال بفرمایید. موفق باشید

12136
متن پرسش
بسم الله سلام محضر استاد بزرگوار: دو سوال: 1- به لطف حضرت حق، فرزند دار شده ام. اما با توجه به تاریخ هایی که ممکن است لقاح رخ داده باشد، ظاهرا لقاح در ایامی نه چندان مناسب رخ داده است. (قمر در عقرب و نیمه ماه قمری) حال وظیفه بنده چیست و چگونه می توانم از عواقبی که برای جنین چنین ایامی ذکر شده است جلوگیری کنم؟ 2- آیا استخاره کردن در هر عملی صحیح است؟ استدلال بنده: چون در همه اعمال ما به جنبه های غیبی آن عمل و نیز اثری که سایرین روی آن می گذارند واقف نیستیم پس استخاره در همه اعمال صحیح است. حتی برای بیرون رفتن از منزل!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما صحت این نوع روایات کراهت قمر در عقرب را ثابت کن، بعد دنبال رفع عواقب‌اش باش! با توکل به خدا جلو بروید و نگران نباشید 2- عقل، حجت باطنی خداوند است و بعد از عقل مشورت با اهل آن موضوعی است که دنبال آن هستید، مرحله‌ی سوم استخاره است. موفق باشید

9777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام. سایتتون رو باز کردم و تیتر «خبر از فاجعه ای بزرگ ...» رو دیدم و وقتی صفحشو باز کردم دیدم سوال من ابتدای صفحه است. لازم دیدم بگم که من فقط سوال اول رو نوشته بودم و نظر حضرتعالی رو راجع به متن اکبر جباری پرسیده بودم و سوال دوم از من نبود، ولی ظاهرا عده ای سوال را کش داده بودند و اتهاماتی به حقیر و شما زده بودند. خواستم از شما بابت جواب های عالمانه و دقیق همیشگی تشکر کنم. استاد، جالب است که اکبر جباری ادعای حمایت از شخصی (احمدی نژاد) را دارد که آن شخص فرمودند: «به احتمال زیاد جباری نفوذی است، او به غایت نفهم است و ...» . استاد بابت مطالب مفیدتان مجددا بسیار سپاسگزارم. هرکس چند پست فیسبوک جباری را بخواند تعجب می کند که این شخص چطور خود را متفکر می داند!!! درحالی که جز فهش و ناسزا و تحریف حقیقت در کلامش نیست و درویش گونه مقابل امام و انقلاب ایستاده است. با تشکر فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال شما سؤال خوبی بود و ادامه‌ی آن موجب شد بنده ماوراء شخص آقای جباری، خطرِ کسروی‌گری را که دشمن اسلام همواره در دوره‌های مختلف که شکست بخورد به آن متوسل می‌شود را گوشزد کنم. موفق باشید
6641
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد بنده وقتی با مباحث شما آشنا شدم ، علاقه مند شدم و سیر مطالعاتی شما را دنبال کردم و حتی المقدور در جلسات شما حاضر شدم و حتی شغل دوم خودم را نیز کنار گذاشتم و با خود گفتم همین حقوق برای زندگی کافیست و به جد دنبال به اصلاح اعتقاداتم پرداختم . همزمان دانشجونیز بودم و برای مدرک لیسانس میخواندم اما نه برای پول یا شغل . با خود میگفتم اگر درسم را ادامه دهم و به تحصیلات عالی برسم با آشنایی با مباحث عمیق دینی که از شما یاد گرفته ام شاید بتوانم در رشته خود که جزو علوم انسانی است و هم اکنون نیز رهبری عزیز بر آن تاکید دارند تحولی هر چند کوچک در وسع خودم انجام دهم . اما هر چه بیشتر وارد مباحث شما میشوم می بینم این کار بیهوده است .اگر وقتم را صرف عمیق تر شدن در مباحث شما کنم بیشتر نتیجه میگیرم ولی باز هم با خود میگویم پس وظیفه ام نسبت به این انقلاب چیست ؟. اگر چند نفر مثل ما مذهبی ها هم دانشگاه و فضای دانشگاه را رها کنیم در آینده همین میشود که الان هست یعنی عده ای به قول خودمان بچه قرتی که دین را سطحی میفهمند و برای غرب اصالت قائلند با ذهن خوبی که دارند درس می خوانند و فردا می شوند استاد دانشگاه و همان افکار را به خورد نسل بعد میدهند ، از طرفی پای این کتب دانشگاهی نشستن خطرناک است و دل را از توحید دور میکند ، هر چند برای این هم توجیه آوردم که می شود فقط آن را به ذهن سپرد و اجازه نداد تا به اعتقاد و تفکر اصلیمان تبدیل شود ولی خب باز هم دچار تردید هستم اکنون که مدرکم را گرفتم هم فکر ادامه تحصیل هستم و هم می بینم باید بخشی از وقت خود را بگذارم و مانند قبل نمیتوانم تمرکز روی مباحث دینی داشته باشم و سیر خود را ادامه دهم . به نظر شما چه کاری باید انجام دهم؟؟ لطفا مانند قبل با نظرات راهگشای خود مرا راهنمایی کنید جدای از موضوع ذکر شده به نظر شما وظیفه یک جوانی مثل من در شرایط فعلی کشور چیست چه باید بکنیم که چندین سال دیگر وقتی به خود نگاه میکنیم پشیمان نباشیم که در وظیفه مان کوتاهی کرده ایم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در شرایطی هستید که می‌توانید در آینده مسئولیتی آموزشی در دانشگاه‌ها داشته باشید از این امر کوتاهی نکنید. سعی کنید با عقلی مافوق عقل غربی به موضوعات دانشگاهی بنگرید تا إن‌شاءاللّه نه‌تنها تحت تأثیر نگاه غربی به عالَم و آدم قرار نگیرید بلکه نظرهای مخاطبان خود را متوجه تمدن اسلامی بنمایید و جدای از این موضوع هم نظرم آن است در هرکاری باید رویکرد تمدنی نسبت به تمدن اسلامی را فراموش نکنید. موفق باشید
6335
متن پرسش
آیا خسارات فتنه 88 به انقلاب از خسارات جنگ تحمیلی بیش تر بود ؟ چرا؟ لطفا دقیق بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث مفصلی نیاز است. همین اندازه بدانید آن فتنه‌ طوری بود که دشمن را که داشت از فتنه‌هایش مأیوس می‌شد، امیدوار کرد که می‌توان از درون، نظام اسلامی را از بین برد در حالی‌که ما در دفاع مقدس عظمت خود را اثبات کردیم. موفق باشید
4655
متن پرسش
با سلام و ادای احترام با توجه به سؤال قبلی به شماره 4587 اینجانب کتاب از برهان تا عرفان شمارا مطالعه کردم ولی به جواب سؤال خود نرسیدم میشود دقیقاً مشخص فرمایید در کدام صفحه کتاب جواب خود را پیدا نمایم سؤال دیگر من این است مگر ماهیت یا چگونگی حد وجود نیست پس چگونه غیر از خدا بقیه مثل من انسان حد ندارند و ان وقت فقط هستی هستند و بگوییم انسان فقط هست گرچه لازم به ذکر است هنوز سؤال قبلی ام به قوت خود باقی است که یک چیز فقط هستی داشته باشد و وجود داشته باشد ممنون از وقتی که برای پاسخگویی به سؤالات کاربران میگذارید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود در ذات خود تشکیکی است و وجود بما هُو وجود در عین آن‌که دارای مراتب است فقط وجود است و نفس ناطقه‌ی انسان به عنوان مرتبه‌ای از وجود غیر از زن و مردبودن و یا اصفهانی‌بودن و تهرانی‌بودن است. پس از این جهت انسان فقط هست با حفظ مراتبی که برای وجود قائل هستیم و در کتاب «از برهان تا عرفان» به آن پرداخته شده. موفق باشید
534

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت برای مطالعه یک دوره تاریخ صحیح و مفید چه کتابی را پیشنهاد می فرمایید؟(در صورت امکان نظرتان را راجع به تاریخ طبری و ابن اثیر بفرمایید) با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم و طبری و ابن اثیر در هرحال تحت حاکمیت تبلیغاتی امویان بوده‌اند، هرچند نسبت به درج بعضی مطالب زحمت کشیده‌اند. کتاب سلیم ‌بن ‌قیس هلالی، کتاب ارزشمندی است. موفق باشید
13545
متن پرسش

سلام خدمت جناب استاد: اخیرا مقاله ای خواندم که به بحث عبور از شهید آوینی پرداخته بود. با این عنوان که چرا حزب الله نتوانسته فکر نوتری ارائه نماید. حقیر حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. حس می کنم تفکر شهید آوینی آنقدر وسیع است که خیلی زود است از آن عبور کنیم. اصولا تفکر شهید آوینی تفکر آخر الزمانی ست. نظر حضرت عالی چیست؟ http://epicbaz.com/

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا عبور از آوینی؟! مگر باید از شخصیت‌های قدسی عبور کرد؟ چرا ادامه‌ی آوینی نه! و چرا به تفصیل‌آوردنِ آن سخنان اشراقی را مدّ نظر قرار ندهیم؟! مسلّم آن کسی که آوینی را بفهمد، هرگز تصور عبور از او را نیز در خیال نمی‌گنجاند، بلکه تمام تلاشش در راستای به ظهورآوردنِ هرچه بیشتر اشارات آن حکیم متأله بزرگ است. موفق باشید

13094
متن پرسش
سلام استاد گرامی: روایاتی که در مورد مقام و منزلت عقل و جایگاه آن در کمال انسانی است ناظر بر کدام نوع، عقل است؟ آیات قرآن که تحت عنوان «افلا تعقلون» یا برعکس «لقوم یعقلون» به کرات تکرار می شود چطور؟ به نظر نمی رسد منظور از این عقل، عقل نظری باشد چرا که بسیاری از کفار و مشرکان در همه اعصار، عقولی قوی در زمینه مسایل نظری دارند ولی باز هم مخاطب آیاتی هستند که می فرماید چرا تعقل نمی کنید و همین طور وقتی در روایات عقل بیشتر نشانه فضل و کرامت شمرده شده به نظر نمی رسد این نوع عقل مدنظر باشد. لطفا علاوه بر پاسخ به سوال حقیر لطف بفرمایید منابعی در زمینه تعریف عقل، انواع و آثار آن و ...که بتواند پاسخگوی نیاز بنده در راستای پژوهشی در این مورد باشد معرفی فرمایید. لطفا اگر در تفسیر مبارک المیزان نیز بحثی در این مورد وجود دارد بفرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تفاوت عقل‌ها، موضوعی نبوده است که در تاریخ تفکر گذشته‌ی ما محل بحث باشد. زیرا اندیشمندان ما در جمعی از تفکر ریاضی و فلسفی و کلامی و قدسی به‌راحتی می‌اندیشیدند و سخن می‌گفتند تا این‌که در دوران جدید متفکرانی همچون دکارت پیدا شدند که در ذیل تفکر ریاضی خواست کار را جلو ببرد. و اما این‌که قرآن پس از طرح موضوعی خطاب می‌کند «افلا تعقلون» خطاب او به عقل انسانی است، همان عقلی که در فطرت هر انسان به‌راحتی می‌تواند موضوع‌های نزدیک به بدیهی را جمع‌بندی کند. ولی آن‌جا که می‌فرماید: «لقوم یعقلون» نظر به حقایق قدسی دارد و می‌خواهد ابعاد متعالی عقل را به صحنه آوریم تا آن موضوع را بیابیم. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر قیّم المیزان آن‌جایی که سه آیه به ترتیب بحث «یعقلون» و «یسمعون» و «یتفکرون» را می‌کند، نکاتی داشته‌اند. موفق باشید

12258
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: 1. آیا تجلی فعل خداست یا اینکه خداوند متجلی بالذات و متجلی بالوجود است؟ 2. نظر حضرتعالی در مورد عبارت سریان وجود خدا در اشیاء چیست؟ اگر این سریان نیست که هیچ و اگر هست، پس مساوی است با حرکت و تغییر آن هم حرکت و تغییر ذات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه‌اید اسم «جواد» حضرت حق که اقتضای تجلیّات کمالی اسماء آن حضرت به اعیان ثابته‌ی ممکنات است، عین ذات حضرت حق است و این غیر فعل آن حضرت است که مبتنی بر نحوه‌ای از مخلوقیت مخلوق است 2- حق «مخلوقٌ به» یعنی این‌که در آینه‌ی امکان ذاتی ممکنات حضرت حق به وسعت ممکنات ظهور می‌کند و بدین معنا گفته می‌شود سریان حق در موجوادت هست، نه آن‌که گمان شود حرکتی در کار است مثل آن‌که نفس ناطقه‌ی شما در قوه‌ی بینایی شما سریان دارد و این به معنای حرکت نفس ناطقه‌ در قوه‌ی بینایی نیست. موفق باشید

نمایش چاپی